شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی (نام کامل: سید نورالدین نعمت‌الله بن عبدالله بن محمد بن کمال‌الدین یحیی) معروف به سید نورالدین شاه نعمت‌الله ولی (۷۳۰، ۷۳۱–۸۳۲، ۸۳۴)، صوفی و عارف بود. سلسله نعمت‌اللهی منسوب به اوست.

سید نورالدین نعمت‌الله بن عبدالله بن محمد بن کمال‌الدین یحیی کوه‌بنانی ماهانی کرمانی
نقاشی کشیده شده بر اساس تمثال شاه نعمت‌الله‌ولی در زمان قاجار در ماهان
زادهٔ۷۳۰. ق تا ۷۳۱. ق/ در کوهبنان یا حلب سوریه
درگذشت۸۳۲. ق تا ۸۳۴. ق/ در ماهان
دیگر نام‌هاشاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله
نژادایران
پیشهفلسفه و تصوف
آثارشرح لمعات
رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی
دیناسلام
منصبقطب شانزدهم سلسله نعمت‌اللهی
مکتبعارف بالله و تصوف

شاه نعمت‌الله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت‌ها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت‌اللهی است. او در طریقهٔ تصوف مؤسس سلسلهٔ مشهور نعمت‌اللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشته‌است و شیعی مذهب می‌باشد.

زندگی

ولادت

شاه نعمت‌الله ولی در سال ۷۳۱ هجری قمری در حلب سوریه متولد شد. او فرزندِ میر عبدالله ولی از بزرگان عرب بوده‌است. نسبتِ او با نوزده نسل از طریق محمد باقر، به پیامبرخدا، محمد می‌رسد. ولادت او را برخی در شهر حلب عنوان کرده‌اند و عده‌ای از مورخین نیز وی را متولد کوهبنان در کرمان می‌دانند. از نوادگان او در حال حاضر با نام شاه نعمت‌اللهی یاد می‌شود.

امیر خلیل‌الله نوه او تولد جدِ خود را روز چهارشنبه چهاردهم ربیع‌الاول ۷۳۱ دانسته‌است و اسدالدین نصرالله تولد او را پنجشنبه بیست و دوم رجب ۷۳۰ در قصبهٔ کوهبنان کرمان ذکر کرده‌اند.[1][2]

بر اساسِ برخی منابعِ دیگر، سید نورالدین نعمت‌الله کرمانی مشهور به شاه نعمت‌الله ولی، در سال ۷۳۱/۱۳۳۱ از پدری سوری به نام میر عبدالله و مادری ایرانی در حلب به دنیا آمده‌است.[3]

لازم است ذکر شود که بعضی از محققین نیز طبق نسخه قدیمی کتابخانه ملنی کاپته تاریخ تولد او را ۵۸۰ دانسته‌اند.

ورود به تصوف

او در سن ۵ سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش میر عبدالله، او را به مجالس صوفیه می‌برد. شهر حلب در آن زمان مرکز مکتب وحدت وجودی ابن عربی بود. شاه نعمت‌الله از این فرصت استفاده کرده و در حلب در خدمتِ محیی‌الدین ابن عربی قرار گرفت و از مکتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمت‌الله برای پیشرفت در علوم و فراگیری بیشتر علوم دینی به شیراز سفر کرد. شهر شیراز در آن زمان از مراکز اصلی دروس فقه و مذاهب سنّی بود. شاه نعمت‌الله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت.

شاه نعمت‌الله علوم مقدماتی را نزد شیخ رکن‌الدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت را خدمت شیخ شمس‌الدین مکی و حکمت را نزد سید جلال‌الدین خوارزمی و اصول و فقه را نزد قاضی عضدالدین ایجی آموخت و چون علوم ظاهری طبع او را قانع نمی‌کرد سال‌ها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مکه مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید و به مراد خویش نایل آمد و دست ارادت بدو داد، چنان‌که در اشعار خود که از او یاد کرده‌است:

شیخ ما در حرم مرحقطب وقت و یگانه عالم
ز دمش مرده می‌شدی زندهنفسش همچو عیسی مریم
نعمت‌الله مرید حضرت اوستشیخ عبدالله‌است او فافهم

شاه نعمت‌الله، به سیر و سفر در ممالک مصر و حجاز و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. او بیست و چهار ساله بود که در مکه با شیخ عفیف‌الدین یافعی دیدار کرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به‌شمار می‌آمد. شیخ یافعی به سلسله‌های طریقت شاذلیه و قادریه متصل می‌شد. شاه نعمت‌الله هفت سال را با شیخ عارف سپری کرد و از او علوم و دانش‌های معنوی زیادی آموخت. شاه نعمت‌الله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد. وی در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوهٔ دختریِ میر حسینی هروی، به‌سوی کوهبنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل‌المدتی پرداخت که مکان مورد نظر بنام تخت امیر معروف است. در طول این مدت، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند و از محضر ایشان کسب فیض نمودند.

سلسله نعمت‌اللهی، منسوب به شاه نعمت‌الله ولی از عرفای بزرگ ایران و اسلام است.

درگذشت

وی در سال ۸۳۲ (به روایتی ۸۳۴) در ماهان کرمان درگذشت و شمس الدین ابراهیم بمی، پدر سید طاهرالدین بمی، عارف نامیِ هم‌عصر شاه نعمت‌الله، از بم آمد و بر پیکر شاه ولی نماز خواند. مدتِ زندگانیِ شاه نعمت‌الله ولی ۱۰۴ سال ذکر شده‌است و خود او تا ۹۷ سالگیِ خود را بیان داشته‌است:

نود و هفت سال عمر خوشیبنده را داد حیّ پاینده

پیکر وی در آرامگاه شاه نعمت‌الله‌ولی در شهر ماهان به خاک سپرده شده‌است.

اشعار

شاه نعمت‌الله ولی دارای دیوانی است که مشتمل بر قصاید و غزلیات و ترجیعات و مثنویات و قطعات و دوبیتی‌ها و رباعیات است که از لحاظ ادبی متوسط به‌شمار می‌رود.

دیوان شاه نعمت‌الله ولی در مجموع ۱۵۱۴۲ بیت است: ۱۱۰۶۱ بیت غزل، ۶۶۰ بیت قصیده، ۱۳۹۹ بیت مثنوی، ۴۸۹ بیت قطعه، ۲۰۷ بیت ترجیع‌بند، ۴۰ بیت مستزاد، ۹۲ بیت سؤال و جواب، ۵۸۸ بیت رباعی، ۳۴۰ بیت دوبیتی و ۲۶۶ بیت مفرد با تصحیح عزیزالله علیزاده در ۱۲۱۶ صفحه در دو جلد توسط انتشارات فردوس تهران منتشر شده‌است.[4] کلیات اشعار وی به کوشش دکتر جواد نوربخش در یازده نوبت در ایران منتشر گردیده‌است. در مقدمه کلیات، ۷ نسخه خطی (کتابخانه ملک - شماره ۵۲۹۸؛ کتابخانه مجلس - ش ۱۳۵۴۹؛ کتابخانه مرکزی دانشگاه - ش ۵۱۰۹؛ آستان قدس رضوی -ش ۴۶۷۹؛ خانقاه نعمت‌اللهی در تهران - قرن دهم هجری؛ نسخه آقای روح‌الامینی ۱۲۶۲ ه‍.ق نسخه آقای ترقی ۹۹۶ ه‍.ق) و یک نسخه چاپ سنگی منابع تصحیح این کلیات ذکر شده‌است.[5]

سایر تألیفات

  • شرح لمعات: شامل یک دیباچه و شرح ۲۷ لمعه از فخرالدین ابراهیم عراقی[6]
  • رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی: مجموعه‌ای از ۹۷ رساله[7]

تأکید بر حضور در اجتماع

از جمله توصیه‌ها و سفارش‌های شاه نعمت‌الله ولی به مریدان خود این بود که برای تصفیه دل و تزکیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم کوتاهی نکنید و در اجتماع حاضر باشید. از همین نکته می‌توان استنتاج کرد که او مردم را از رهبانیت و گوشه‌گیری و بی‌میلی پرهیز می‌دهد و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت می‌کند و البته بیان می‌دارد که دل به دنیا و مادیات آن نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده کنید:

ذکر حق ای یار من بسیار کنگر توانی کار کن در کارکن

اهتمام به کار کردن

عبدالرزاق کرمانی در بیان اعتقاد شاه نعمت‌الله به کشاورزی می‌نویسد: «آن حضرت میل تمام به اقسام زراعت داشتند» و خود هر از گاهی به کار زراعت می‌پرداختند. بر خلاف بسیاری از سران مذهبی دنیاگریز در فرقه‌های دیگر، شاه ولی برحضور در اجتماع مشغول شدن به کار و دوری از تنبلی تأکید داشت. البته این صرفاً یک دستور اخلاقی نبود بلکه این خود بخشی از برنامه‌های او برای پرورش معنوی مریدان خود بود.

در کربلا

یکی از مناطقی که شاه نعمت‌الله ولی برای ریاضت خویش انتخاب نموده بود کربلا است. وی گاهی اربعین‌های ریاضتی خود را در کربلا انجام می‌داد.

آثار

تالیفات

از آثار وی علاوه بر دیوان اشعار، حدود ۱۵۰ رساله موجود می‌باشد که اکثر این رساله‌ها تصحیح و منتشر شده‌است.

از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: «نصیحت ملوک» و «نکات صغیر» و «شرح گلشن راز» و «معرفت نفس» و «مهدیه» و «برزخیه» و «أمانت» و «شرح فاتحه» و «شرح اخلاص» و «منهاج المسلمین» و «هدایت» و «مکاشفه» و «فیوضات» وغیرها.[8]

فعالیت‌های عمرانی

نعمت‌الله ولی توجه خاصی به خدمات عام‌المنفعه داشت و در برخی از مناطق و شهرهای ایران مانند ماهان، کرمان، ابرقو و تفت یزد اقدامات عمرانی مانند احداث ساختمان، باغ و حفر قنات به انجام رسانید که برخی از آن‌ها مانند عمارت شاه ولی در تفت یزد کماکان باقی است.[9]

شاه ولی و حافظ

گویند روزی شاه ولی سنگ پاره یی از زمین برداشته و به درویشی داد و فرمود که این سنگ را نزد جوهری برده و بپرس که قیمت این سنگ چنداست؟ چون قیمت معلوم کنی از جوهری گرفته و آن را بازآور چون درویش آن سنگ را به نظر جوهری بُرد، جوهری پاره‌ای لعل دید که در عمرِ خود مثل آن لعل ندیده بود. قیمت آن لعل را هزار درم گفت. درویش سنگ را بازگرفته به خدمت شاه بازآورد. نعمت‌الله ولی گفت تا آن سنگِ لعل شده را صلایه نمود شربت ساخت و هر درویشی را قطره‌ای چشانید و گفت:

ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیمصد درد را به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیمبنگر که در سراچهٔ معنی چه‌ها کنیم
رندانِ لاابالی و مستانِ سرخوشیمهشیار را به مجلسِ خود کی رها کنیم
موجِ محیط و گوهرِ دریای عزتیمما میل دل به آب و گِل، آخر چرا کنیم
در دیده رویِ ساقی و در دست جامِ میباری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما را نَفَس چو از دمِ عشق است لاجرمبیگانه را به یک‌نفسی آشنا کنیم
از خود برآ و در صفِ اصحابِ ما خرامتا سیدانه روی دلت با خدا کنیم

این شرح کرامات و این اشعار منتشر می‌شد و حافظ نیز آن را شنید (در برخی منابع این ترتیب زمانی مورد تردید جدی قرار گرفته و شعر شاه را در پاسخ به غزل حافظ دانسته‌اند). حافظ که مردی دانشمند و عارف بود این غزل را ساخت:

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنندآیا بود که گوشهٔ چشمی به ما کنند؟
دردم نهفته بِه ز طبیبانِ مدّعیباشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند

پانویس

  1. «شاه نعمت‌الله و حافظ | روزنامه ماندگار». ۲۰۱۴-۰۵-۰۲. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۲۲.
  2. «شاه نعمت‌الله ولی - ویکی فقه». wikifeqh.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۲۲.
  3. - تصوف ایران - حضرت شاه نعمت‌الله ولی
  4. دیوان شاه نعمت‌الله ولی، مصحح: عزیزالله علیزاده. تهران: فردوس
  5. کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی کرمان، به کوشش دکتر جواد نوربخش، تهران
  6. شرح لمعات از شاه نعمت‌الله ولی کرمانی (قدس سرّه)، به کوشش دکتر جواد نوربخش، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی، تهران ۱۳۵۴، شماره ثبت کتابخانه ملی: ۳۳۰–۱۳۵۴/۳/۲۴- براساس مقابله ۵ نسخه خطی
  7. رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، براساس ۱۷ نسخه خطی، به تصحیح و کوشش دکتر جواد نوربخش، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی، تهران - چاپ دوم در ۴ جلد، سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶، شماره‌های ثبت کتابخانه ملی: ۱۸۶۹–۱۳۵۵/۱۲/۱۶ و ۱۴۳۲–۱۳۵/۸/۲۳ و ۲۰۷۱–۱۳۵۶/۱۱/۱۵
  8. gadir.free.fr/Ar/Edeb/kutub2/Mesahir/new/mashaher_shoaara2/436.htm
  9. زندگی و آثار شاه نعمت‌الله ولی، تألیف دکتر جواد نوربخش، انتشارات یلدا قلم، چاپ سوم، تهران ۱۳۸۶ خورشیدی

جستارهای وابسته

منابع

  • دیوان شاه نعمت‌الله ولی، مصحح: عزیزالله علیزاده، تهران: فردوس، ۱۳۹۳، وزیری، ۲ جلدی، ۱۲۱۶ صفحه. شابک دوره: ۴-۵۳۲-۳۲۰-۶۳۴-۹۷۸.
  • دکتوره: أسعاد، قندیل، عبدالهادی، (فنون الشعر الفارسی) چاپ دوم، بیرت: دارالأندل للنشر والتوزیع، ۱۹۸۱ میلادی.
  • دیوان: شاه نعمت‌الله ولی، با مقدمهٔ سعید نفیسی، مؤسسهٔ انتشارات نگاه، ۱۳۷۴ خورشیدی.
  • مجموعه مقالات دربارهٔ شاه سید نعمت‌الله ولی
  • شناخت عرفان و عارفان ایرانی، علی اصغر حلبی، انتشارات زوار، ۱۳۵۴
  • میراث تصوف، لئونارد لویزن، ت: مجدالدین کیوانی، نشر مرکز، چاپ اول، ۱۳۸۴
  • زندگی و آثار شاه نعمت‌الله، ولی کرمانی، دکتر جواد نوربخش، تهران
  • کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی، به تصحیح دکتر جواد نوربخش، تهران
  • شاه نعمت‌الله ولی و مکتب کرمان به انضمام تصحیح انتقادی هفت رساله، مسعود دهش، انتشارات مولی، چاپ اول، ۱۳۹۷، چاپ دوم، ۱۳۹۹.
  • مکتب شاه نعمت‌الله ولی بر بلندای تفکر ایرانی، مسعود دهش، انتشارات مرکز کرمانشناسی، ۱۳۹۹.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.