سیمین دانشور

سیمین دانشور (زاده ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز[1]– درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ در تهران) نویسنده و مترجم ایرانی بود.[2] وی نخستین زن ایرانی بود که به صورتی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت.[3][4] مهم‌ترین اثر او رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده‌است.[5] سووشون از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران به‌شمار می‌رود.[6] دانشور، همراهِ همسرش جلال آل احمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود[7] و در نخستین انتخابات (فروردین ۱۳۴۷) به عنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد.[8]

سیمین دانشور
زاده۸ اردیبهشت ۱۳۰۰
شیراز
درگذشته۱۸ اسفند ۱۳۹۰ (۹۰ سال)
تهران
کهولت سن و بیماری آنفولانزا
آرامگاهقطعه هنرمندان بهشت زهرا
پیشهنویسنده و مترجم
ملیتایرانی
همسر(ها)جلال آل‌احمد (۱۳۴۸–۱۳۲۹)
پدر و مادرقمرالسلطنه حکمت
محمدعلی دانشور
صفحه در وبگاه IMDb
خانهٔ سیمین و جلال

زندگی‌نامه

کودکی و جوانی

کودکی سیمین

سیمین دانشور در ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ خورشیدی در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود.[9] او سه برادر به نام‌های منوچهر، هوشنگ و خسرو و دو خواهر به نام‌های هما و ویکتوریا داشت.[10]دورهٔ ابتدایی را در مدرسه انگلیسی‌زبان مهرآیین گذراند.[11] او از کودکی با اشعار حافظ و سعدی و آثار نویسندگان ادبیات کلاسیک ایران نظیر ناصر خسرو و بیهقی آشنا شد. در کتابخانهٔ پدرش هم آثار نویسندگان ایرانی و هم آثار نویسندگان روز دنیا موجود بود. دو کتاب‌فروشی معرفت و احمدی که از کتابفروشی‌های معتبر شیراز بودند، با پدر او دوستی داشتند و کتاب‌های تازه چاپ‌شده‌شان را به پدرش هدیه می‌دادند.[12] سیمین اشتیاق فراوانی به کتابخوانی داشت و به زبان انگلیسی هم مسلط بود. به این ترتیب، خیلی زود با ادبیات جهان نیز آشنا شد.[13]دبیرستان را در همان مدرسه مهرآیین گذراند. در سال ۱۳۱۶ اولین مقاله‌اش را با نام زمستان بی‌شباهت به زندگی ما نیست در نشریه‌ای محلی چاپ کرد. در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد.[14] در سال ۱۳۱۷، به همراه هما و منوچهر به تهران آمد. هما در رشته پزشکی، منوچهر در رشته باستان‌شناسی مشغول تحصیل شدند. سیمین مدتی در شبانه‌روزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.[15]

سیمین دانشور ۲۰ ساله بود که پدرش، محمدعلی دانشور درگذشت. پس از مرگ پدر، مادرش هم به تهران آمد و در خیابان ایرانشهر ساکن شدند.[16] با این که از نظر مالی مشکلی نداشتند سیمین تصمیم گرفت کار کند. در سال ۱۳۲۰ خورشیدی، به عنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علی اکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. دو سال بعد، در سال ۱۳۲۲، از کار رادیو کناره‌گیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار شیرازی بی‌نام[17]برای نشریات مختلف مقاله می‌نوشت و ترجمه هم می‌کرد. مرتضی کیوان او را تشویق کرد داستان‌های پراکنده‌اش را جمع‌آوری و منتشر کند.[18]در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام آتش خاموش (شامل ۱۶ داستان کوتاه) منتشر کرد.[1] آتش خاموش نخستین مجموعه داستانی است که به قلم زنی ایرانی چاپ شده‌است.[19] داستان‌های این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد.[20]

آشنایی و ازدواج با جلال آل احمد

سیمین دانشور در کنار جلال آل احمد

سیمین دانشور در سال ۱۳۲۷، در حالی که در اتوبوس از تهران راهی شیراز بود با جلال آل‌احمد، نویسنده و روشنفکر ایرانی، آشنا شد[21] این آشنایی دو سال بعد به ازدواج انجامید.[22]

خواهر سیمین دانشور (ویکتوریا دانشور) ماجرای آشنایی سیمین و. جلال را این‌طور نقل می‌کند:

ما عید رفته بودیم اصفهان و در اتوبوسی که می‌خواستیم به تهران برگردیم، آقایی صندلی کنارش را به خانم سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه. صبح دیدم خانم سیمین دارند آماده می‌شوند که بروند بیرون. من هم می‌خواستم بروم خرید. وقتی در را باز کردم، دیدم آقای آل احمد مقابل در ایستاده‌است. نگو این‌ها روز قبل قرار مدارشان را گذاشته‌اند. روز نهم آشنایی‌شان هم قرار عقد گذاشتند. بعد همه را دعوت کردیم و در مراسمشان فامیل و همهٔ نویسندگان بودند. صادق هدایت هم بود. بعد آن‌ها خانه‌ای اجاره کردند و رفتند سر زندگی‌شان.

آل احمد از خانواده‌ای مذهبی بود. پدر و پدربزرگش روحانی بودند. خانواده دانشور مرفه و تحصیل‌کرده بودند. پدر آل احمد که راضی به این ازدواج نبود، در روز عقد جلال و سیمین به قم رفت و در مراسم حاضر نشد. او تا ده سال بعد هم پا به خانه آنها نگذاشت. شمس آل احمد، برادر جلال، در کتاب سیر و سلوک خاطره‌ای از مراسم عروسی تعریف می‌کند. به گفتهٔ او، صادق هدایت، از جملهٔ مهمانان عروسی بود و یک قاشق چایخوری یک بار مصرف به عروس و داماد هدیه داد. گویا این ماجرا باعث تفریح حضار شده بود.[23]

این ازدواج، تا مرگ نابهنگام آل احمد، در سال ۱۳۴۸، به مدت ۲۰ سال دوام داشت. دانشور در گفتگو با ناصر حریری گفته‌است که آنها هر چه می‌نوشتند به هم نشان می‌دادند اما او هرگز اجازه نمی‌داده جلال در نوشته‌هایش دست ببرد.[24]

فارغ‌التحصیلی از دانشگاه

در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. عنوان رسالهٔ وی «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» بود. راهنمای این رساله در ابتدا فاطمه سیاح بود اما با مرگ نابهنگام او کار ناتمام ماند و دانشور ادامهٔ کار را با راهنمایی بدیع‌الزمان فروزانفر پی گرفت. بخش اول این رساله که در زمان حیات سیاح و با راهنمایی او نوشته شده‌است به «علم‌الجمال در غرب» می‌پردازد، موضوع بخش دوم که زیر نظر فروزانفر نوشته شده‌است «علم‌الجمال در ایران» است.[25] از استادان او در دانشکدهٔ ادبیات می‌توان به عباس اقبال، بدیع‌الزمان فروزانفر، ملک‌الشعرای بهار، علی اصغر حکمت، نصرالله فلسفی، لطفعلی صورتگر و احمد بهمنیار اشاره کرد.[26] در همین سال سرباز شکلاتی جرج برنارد شاو را ترجمه و منتشر کرد و مقاله‌ها و داستان‌های کوتاهی نیز در روزنامه کیهان، مجله بانو و امید چاپ کرد.[27]

تحصیل در آمریکا

دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشتهٔ زیبایی‌شناسی تحصیل کرد.[28] در این سفر همسرش، آل احمد، او را همراهی نمی‌کرد. نامه‌هایی که بین این دو، در این مدت، رد و بدل شد، بعدها در کتابی به نام نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل احمد از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد.[29] دانشور در استنفورد نزد والاس استگنر داستان‌نویسی و نزد فیل پریک نمایش‌نامه‌نویسی آموخت.[3] او در مصاحبه‌هایش همواره به تأثیر استگنر بر داستان‌نویسی‌اش اشاره می‌کند: «تکنیک نویسندگی خود را مدیون والاس استگنر هستم. این که روایت نمی‌کنم و نشان می‌دهم که قید و صفت به کار می‌برم و این که از فعل و اسم بیشترین استفاده را می‌کنم.»[30]در مدت زندگی و تحصیل در آمریکا دو داستان کوتاه به زبان انگلیسی نوشت که در نشریه دانشگاه استنفورد به نام د پسیفیک اسپکتیتر چاپ شد. در مدت تحصیل در آمریکا باغ آلبالو و دشمنان چخوف، رمان بئاتریس آرتور شنیتسلر و رمز موفق زیستن دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.[31]

بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی

دانشور در احتمالاً دهه ۴۰ شمسی

دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. مدیریت مجلهٔ نقش و نگار را پذیرفت. کمدی انسانی سارویان و داغ ننگ ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد. در سال ۱۳۳۶ به همراه جلال آل احمد سفری به اروپا رفت. در ۱۳۳۷ کتاب همراه آفتاب، نوشتهٔ هارولد کورلاندر را ترجمه و منتشر کرد. تا این که در سال ۱۳۳۸، به عنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشتهٔ باستان‌شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد ادامه یافت.[32]

در سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام شهری چون بهشت را منتشر کرد. این مجموعه شامل ده داستان کوتاه بود. در سال ۱۳۴۳، بار دیگر سفری به آمریکا رفت تا در سمیناری در دانشگاه هاروارد شرکت کند.[33][34]

در تیرماه ۱۳۴۸، رمان سَووشون را منتشر کرد، که مشهورترین رمان او[35] و از جملهٔ پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر است. تاکنون بیش از پانصد هزار نسخه از این کتاب در ایران به فروش رفته و به هفده زبان ترجمه شده‌است. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی می‌دانند.[36] دو ماه بعد از انتشار سووشون، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آل احمد درگذشت.

در سال ۱۳۵۱، کتاب چهل طوطی را منتشر کرد. این کتاب ترجمه‌ای است از مجموعه‌ای از حکایت‌های هندی که لین یوتانک، نویسندهٔ چینی، در کتابی به نام The Wisdom of India جمع‌آوری کرده‌است. این کتاب، که تنها همکاری آل احمد و دانشور به حساب می‌آید، در سال ۱۳۵۱، با عنوان چهل طوطی اصل از سوی انتشارات موج به چاپ رسید.[37]

در پاییز ۱۳۵۶، کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان، انستیتو گوته، شب‌های شعر گوته را برگزار کرد. این رویداد فرهنگی قدمتی چند ساله داشت اما واپسین دورهٔ آن، که از ۱۸ تا ۲۷ مهرماه ۱۳۵۶ در باغ انجمن فرهنگی روابط ایران-آلمان برگزار شد، به دلایل متعدد اهمیت یافت. در این ده شب، ۶۰ نویسنده، شاعر، مترجم و پژوهشگر شرکت داشتند. ۳ زن و ۵۷ مرد سخنرانی کردند و ۴۴ شاعر شعر خواندند. سیمین دانشور نخستین سخنران برنامه بود و سخنرانی خود را با خواندن آیه‌ای از قرآن (ربِّ اشْرَحْ لِی صَدرِی و یَفقَهُوا قَوْلِی) آغاز کرد. موضوع سخنرانی او «مسائل هنر معاصر در جهان و در کشورهای جهان سوم» بود.

در سال ۱۳۶۱، کتابی را منتشر کرد به نام غروب جلال. این کتاب از دو بخش تشکیل شده‌است. بخش اول کتاب، با نام شوهرم، جلال در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آل احمد نوشته شده‌است. دانشور این کتاب را با وصف آل احمدِ نویسنده آغاز می‌کند، افکار و ویژگی‌های اخلاقی او را از منظر خود توصیف می‌کند و به جنبه‌های فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او می‌پردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شده‌است. در این بخش، دانشور خاطرهٔ روز درگذشت آل احمد را روایت می‌کند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شده‌است.[38]

در سال ۱۳۶۳، کتاب جدال نقش با نقاش هوشنگ گلشیری منتشر شد که یکی از جدی‌ترین نقدها دربارهٔ آثار سیمین دانشور، به ویژه سووشون تا آن زمان بود.[39] در سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سه‌گانهٔ سیمین دانشور، به نام جزیره سرگردانی منتشر شد که به دغدغه‌های روشنفکران ایران در دههٔ ۴۰ و ۵۰ می‌پرداخت. ۱۳۷۶، مجموعه داستان از پرنده‌های مهاجر بپرس با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آل احمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتگویی مفصل با دانشور را شامل می‌شد. جلد دوم تریلوژی دانشور، ساربان سرگردان، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد که به بازنگری وقایع پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران می‌پردازد. کتاب سوم این مجموعه کوه سرگردان است. گفته می‌شود دانشور این کتاب را در سال ۱۳۸۶ برای چاپ به انتشارات خوارزمی سپرد. دو سال بعد ناشر اعلام کرد که آخرین رمان دانشور مفقود شده‌است. از سال ۱۳۸۶، بیماری سبب شد دیگر نتواند به کار نوشتن ادامه دهد.[40] آخرین اثر چاپ شدهٔ او مجموعه داستانی‌ست به نام انتخاب شامل ده داستانی که پیش‌تر در کتاب از پرنده مهاجر بپرس آمده بود به اضافه شش داستان جدید. داستان‌های این مجموعه از نظر فرم و مضمون متفاوتند و در نگارش آنها از تکنیک‌های پست‌مدرن استفاده شده‌است.[41]

دیدار کانون نویسندگان با آیت الله خمینی

غلامحسین ساعدی می گوید : وقتي آقای خميني وارد ايران شد، كانون نويسندگان ايران به ديدن ايشان رفت كه راجع‌به مطبوعات و اين مسائل صحبت بكنند. من هم جزو آن هيأت بودم. به‌نظر من خيلي كار خوبي كرديم كه رفتيم. غول را وقتي كه از چاه در مي‌آيد اگر نبيني و راجع به آن حرف بزني، فايده ندارد.

ديدن خميني براي من جالب بود. قضيه از اين قرار بود كه سانسور و اينها دوباره پا گرفته بود و كانون نويسندگان تصميم گرفت كه اندكي برود و به خود حضرت بگويد كه: «دايي، ما هستيم‌ها». آن وقت نشستيم به نوشتن يك متن. يك عده جمع شدند و اينها و فلان. گفتيم نه، برويم و به او بگوييم، الان دستگاه دارد دست او مي‌افتد. يك متني تهيه شد كه به نظر من متن خوبي هم بود. بعدش تلفن زدند كه شما مي‌توانيد بياييد، آقا اصلاً منتظر شماست. مثلاً سيمين دانشور بود، من بودم، سياوش كسرايي بود، جواد مجابي بود، باقر پرهام، شانزده/ هفده نفر بوديم. جعفر كوش‌آبادي بود. قرار شد متن را باقر پرهام بخواند. تنها زني كه با ما بود خانم [سيمين] دانشور بود. ايشان يك روسري داشتند و اين شيخ هي مي‌گفت كه اين روسري را يك كمي بكش بالا مثلا صورتتان را بپوشاند.

خانم دانشور از آقای خمینی خواست تا اجازه دهد دستش را ببوسد .

او شیفته خمینی بود و میگفت اوضاع سانسور این گونه نمی‌ماند .

عطاء الله مهاجرانی نیز گفت:خانم دانشور می گفت وقتی امام را دیدم،تحت تاثیر او قرار گرفتم.آن قدر که این پیرمرد با شکوه،آرام و لطیف بود،نمی توانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم،خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.

همچنین در مستند "سیمین، ساکن جزیره سرگردانی "ساخته حسن صلح جو که اسفند ۱۳۹۴ از تلویزیون بی‌بی‌سی پخش شد، ابعاد جدیدی از زندگی سیمین دانشور را روایت کرد. در این مستند ابراهیم گلستان، عطاء الله مهاجرانی، اسماعیل خویی، عباس میلانی، ناصر پاکدامن، شهرنوش پارسی پور، پرتو نوری علا، عباس معروفی، احمد کریمی، محسن مخملباف و ناصر زراعتی تجربه و پندارهای خود را دربارهٔ سیمین دانشور را بازگفتند.

همچنین دانشور در مصاحبه با آیندگان در سال ۱۳۵۷ گفت: من اغلب اعلامیه‌های امام را خواندم و نوار ایشان را شنیدم در این که ایشان همه ای آزادی‌های فردی و سیاسی را پاس خواهند داشت تردیدی ندارم فکر می‌کنم دوران لطف خدا از راه می‌رسد اگر با لچک سر کردن من شاه از ایران می‌رود من با افتخار لچک سر می‌کنم.

درگذشت

قبر سیمین دانشور

۳۰ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی دانشور به علت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد، نیز شایع شد که وی درگذشته‌است اما این خبر تکذیب شد،[42] او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد.[43] سیمین دانشور پس از یک دوره بیماری آنفلوآنزا،[44] عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر با ۸ مارس ۲۰۱۲ در ۹۰ سالگی در خانه‌اش در تهران درگذشت.[45] خبرگزاری مهر آدرس محل دفن او را قطعه ۸۸ (هنرمندان)، ردیف ۱۵۰، شماره ۳۱ ذکر کرده‌است.[46]

کتاب‌ها

آتش خاموش

آتش خاموش (اردیبهشت ۱۳۲۷) اولین مجموعه داستان دانشور و اولین مجموعه داستان از نویسندگان زن ایرانی‌ست. این مجموعه شامل ۱۶ داستان کوتاه است که بین سال‌های ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۶ نوشته شده‌اند.[47]قهرمان داستان‌ها اغلب دختری تحصیلکرده از خانواده‌ای مرفه است که با عقب‌ماندگی‌های ایران سنتی سر ناسازگاری دارد. این مجموعه داستان را اغلب منتقدان ضعیف ارزیابی کرده‌اند و نشانهٔ بی‌تجربگی نویسنده دانسته‌اند اما احساسات زنانه‌ای که در داستان‌ها دیده می‌شود در فضای داستان‌نویسی ایران تازگی دارد.[48] هوشنگ گلشیری داستان‌های این مجموعه را سیاه‌مشقی بیش نمی‌داند. از نظر او «کلاغ کور» بهترین داستان این مجموعه است.[49]

شهری چون بهشت

شهری چون بهشت دومین مجموعه داستان دانشور با فاصله‌ای ۱۳ ساله نسبت به کتاب اول، در دی ماه ۱۳۴۰ منتشر شد. این مجموعه شامل ده داستان است. در دوره‌ای که بسیاری از نویسندگان ایرانی نوشتن از نظرگاه کودکان را امتحان می‌کنند (و از آن جمله‌اند میرصادقی، تنکابنی، قریب، پاینده، پرویزی، بابامقدم، آل احمد و گلستان) دانشور نیز تلاش می‌کند از دید قهرمانان نوجوانش بنویسد. شکست در عشق و زندگی و در عین حال تسلیم ناامیدی نشدن از مضامین عمده داستان‌های این مجموعه است. دنیای ذهنی و عینی زنان، شوربختی‌ها و امیدهایشان در هر ده داستان مجموعه حضور دارد.[50] هوشنگ گلشیری معتقد است دانشور از کتاب قبلی تا این کتاب راه درازی را طی کرده و به قدرت نسبی رسیده‌است. او به تأثیر نویسندگانی چون فاکنر، همینگوی و چخوف در برخی داستان‌های این مجموعه اشاره می‌کند.[51]

به کی سلام کنم

مجموعه داستان به کی سلام کنم؟ در خرداد ۱۳۵۹ منتشر شد، چهار داستان این مجموعه پیش‌تر، در سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴، در جُنگ الفبا به سردبیری غلامحسین ساعدی چاپ شده بود و با تغییرات جزئی در کتاب آمده‌است. این چهار داستان عبارتند از:تیله شکسته، تصادف، به کی سلام کنم؟ و چشم خفته. شش داستان دیگر اولین بار در همین مجموعه منتشر شده‌اند. تمام داستان‌های این کتاب پیش از انقلاب نوشته شده‌اند.[52] موضوع داستان‌های این مجموعه مسائل سیاسی و اجتماعی دههٔ ۵۰ و اختناق حاکم بر جامعه بود.[53] در بعضی دیگر از داستان‌ها، دانشور به جنبه‌های منفی غرب و مصرف‌گرایی[54]و تأثیر آن در ازخودبیگانگی زنان طبقه متوسط می‌پردازد. در برخی از داستان‌های این مجموعه از شیوهٔ تک‌گویی در روایت استفاده شده‌است.[55]

از پرنده‌های مهاجر بپرس

از پرنده‌های مهاجر بپرس مجموعهٔ داستان‌هایی‌ست که دانشور طی سال‌های پس از انقلاب با مضمون انقلاب و جنگ نوشت و در سال ۱۳۷۶ در قالب یک کتاب منتشر کرد. داستان‌های این مجموعه حال و هوای زندگی‌نامه‌ای دارند.[56]

انتخاب

مجموعه داستان کوتاه انتخاب شامل شانزده داستان کوتاه است، ده داستان مجموعهٔ از پرنده‌های مهاجر بپرس به اضافهٔ شش داستان تازه. این کتاب در سال ۱۳۸۶ منتشر شده‌است.[57]

سووشون

سَووشون، اولین و معروف‌ترین اثر دانشور، در تیر ۱۳۴۸ و مدت کوتاهی قبل از مرگ جلال آل‌احمد (فوت جلال هجده شهریور۱۳۴۸)از سوی انتشارات خوارزمی منتشر شد. دربارهٔ این رمان نقدهای بسیاری منتشر شده‌است. سووشون تاکنون به ۱۷ زبان ترجمه شده‌است.

داستان سووشون در زمان جنگ جهانی دوم می‌گذرد. شخصیت اصلی داستان زنی‌ست به نام زری و داستان از نظرگاه او روایت می‌شود. شیراز مملو از نیروهای انگلیسی‌ست و غذا کم است. انگلیس، برای تأمین آذوقهٔ قشونش، غلهٔ ملاکان شیراز را یک جا می‌خرد. یوسف، همسر زری، هم از ملاکان شیراز است اما نمی‌خواهد محصولش را به انگلیسی‌ها بفروشد و رعیت را گرسنه بگذارد. زری در دل شجاعت و مقاومت همسرش را تحسین می‌کند اما از عاقبت کارهای او نگران است. نویسنده در عین حال که خط داستانی پرماجرایش را پیش می‌برد اوضاع منطقهٔ فارس را نیز در این برههٔ زمانی توصیف می‌کند.

حسن میرعابدینی این رمان را آغازگر فصلی تازه در داستان‌نویسی ایران می‌داند.[58] محمد حقوقی، محیط جنوب را در این داستان قابل تعمیم به تمام ایران می‌داند. به اعتقاد او، زری نمایندهٔ زن تحول‌یافتهٔ ایرانی‌ست و همسرش یوسف، نمایندهٔ روشنفکران مبارز است.[59]

جزیره سرگردانی

جزیرهٔ سرگردانی، دومین رمان دانشور و جلد نخست از سه‌گانهٔ اوست که چاپ نخست آن در سال ۱۳۷۲ از سوی انتشارات خوارزمی منتشر شده‌است. شخصیت‌های اصلی این رمان (که دررمان [های] بعدی هم حضور دارند) عبارتند از: هستی، مادربزرگ، مامان عشی، سلیم فرخی و مراد پاکدل. شخصیت اصلی رمان هستی‌ست که بین دو دلداده سرگردان است: مراد همکلاسی هستی که گرایش چپ دارد و سلیم پسر یک بازاری که در انگلیس تحصیل کرده و گرایش‌های مذهبی دارد.

ساربان سرگردان

ساربانْ سرگردان، ۱۳۸۰، انتشارات خوارزمی

ساربان سرگردان ادامهٔ داستان جزیرهٔ سرگردانی‌ است. هستی به دلیل فعالیت‌های مراد و رفقایش به زندان می‌افتد. سلیم از هستی جدا می‌شود و با زن دیگری ازدواج می‌کند. هستی و مراد به جزیره‌ای به نام جزیره سرگردانی تبعید می‌شوند. بعد از مدتی با کمک ناپدری هستی فرار می‌کنند، با هم ازدواج می‌کنند و صاحب پسری می‌شوند. در پایان رمان، جنگ ایران و عراق آغاز می‌شود و مراد عازم جبهه می‌شود.[60]

کوه سرگردان

کوه سرگردان آخرین رمان سیمین دانشور بود که تاکنون منتشر نشده‌است. مجله ادبی ـ هنری نافه در شماره آبان ۱۳۸۹ خود در گزارشی که علیرضا غلامی با عنوان «در جستجوی کوه سرگردان» نوشته بود برای نخستین بار خبر داد که رمان کوه سرگردان سیمین دانشور مفقود شده‌است.[61] در این گزارش گفته شد که سیمین دانشور نگارش این رمان را قبل از تیر ۱۳۸۶ یعنی قبل از بیماری تمام کرده‌است. اما بعد از بهبود نسبی دانشور در پاییز همان سال، ناشر پی می‌برد که رمان کوه سرگردان ناپدید شده‌است. انتشارات خوارزمی دو سال تلاش کرده بود خبر مفقود شدن این رمان در رسانه‌ها درز نکند. مجله ادبی ـ هنری نافه در گزارش خود گفته‌است این رمان می‌توانست قبل از مرگ علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی منتشر شود. اما موضوع رمان و حساسیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به آن و همچنین محافظه‌کاری مدیران انتشارات خوارزمی از علل تأخیر در انتشار آن بوده‌است.

ترجمه‌ها

سیمین دانشور در کنار داستان‌نویسی به کار ترجمه هم می‌پرداخت. او البته نوشتن را کار اصلی خود می‌دانست اما گاه به گاه هم او و هم آل احمد ناچار می‌شدند برای گذران زندگی دست به ترجمه بزنند. دانشور از انگلیسی و آل احمد از فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کرد. او به جز داستان و رمان و نمایشنامه، چند مقاله نیز ترجمه کرده‌است.[62]

آثار غیرداستانی

  • غروب جلال، انتشارات رواق، ۱۳۶۰
  • شاهکارهای فرش ایران
  • راهنمای صنایع ایران
  • ذن بودیسم
  • مبانی استتیک

ترجمه آثار دانشور

اقتباس از آثار

فیلم زلزله دوم، نوشته و ساختهٔ افشین شرکت (۱۳۵۶) اقتباسی‌ست از داستان کوتاه تیله شکسته[64]که نخستین بار در جلد اول مجله الفبا در تاریخ ۱۳۵۲/۶/۲۴ چاپ شد.[65]

آثار دربارهٔ سیمین دانشور

حسن صلح‌جو فیلم سیمین ساکن جزیره سرگردانی را دربارهٔ زندگی و آثار سیمین دانشور برای بی‌بی‌سی فارسی ساخته‌است.[66]

بزرگداشت

در فروردین ۱۳۹۸، شورای شهر تهران تصویب کرد کوچه‌ای در نزدیکی خانهٔ سیمین و جلال به نام سیمین دانشور نامگذاری شود. به این منظور کوچهٔ رهبری در دزاشیب انتخاب شد.[67]

خانه

نقشه خانه، به قلم آل احمد

خانه سیمین دانشور و همسرش جلال آل احمد در بن‌بست ارض، کوچه رهبری در محله دزاشیب شمیران قرار دارد؛ خانه‌ای که جلال آن را در زمانی که سیمین دانشور برای تحصیل در آمریکا بود به دست خود ساخت. این خانه سال‌ها محل گرد آمدن نویسندگان بسیاری بود و تا زمان مرگ جلال، محل زندگی جلال و سیمین بود. بعد از مرگ جلال هم سیمین دانشور به تنهایی در آن زندگی می‌کرد. این خانه بزرگ و زیبا با حیاط پر از درختان سرسبز و حوض آبی‌اش، با دیوارهای پر از عکس و نقاشی از جلال و سیمین بعد از مرگ سیمین دانشور، محل زندگی ویکتوریا دانشور (خواهر سیمین دانشور) و همسرش پرویز فرجام بوده‌است.

در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ این خانه از سوی شهرداری تهران خریداری شد و قرار شد این خانه به «خانه ادبیات» تبدیل شود.[68] ولی آن طور که از خبرها و به‌طور خاص از مصاحبه خواهرزاده جلال آل احمد با خبرگزاری مهر در هشتم تیرماه ۱۳۹۵ بر می‌آید، نه تنها این پروژه هنوز بعد از دو سال اجرا نشده، بلکه احتمال تخریب و تغییر کاربری بخشی از این خانه هم وجود دارد.[69]

جنجال

نمای بیرونی از خانه سیمین و جلال

فروش خانهٔ سیمین دانشور و جلال آل احمد و تبدیل آن به خانهٔ ادبیات، موضوعی است مورد مناقشه میان شهرداری و وارثان سیمین و جلال. روزنامهٔ اعتماد ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ در واپسین رویهٔ خود گزارشی در این باره چاپ کرده‌است. در این گزارش، از قول معاون شهرداری نوشته شده که، خانهٔ سیمین و جلال خریده شده‌است اما در سوی دیگر، علی خلاقی، همسر خواهرزاده و دخترخواندهٔ سیمین دانشور گفته‌است: «این خانه تا زمانی که حکم دادگاه مشخص نشده، نمی‌تواند به فروش برود و معامله از اساس باطل است چون شهرداری تحقیقی نکرده که بداند این خانه مالک دیگری دارد یا نه.» علی خلاقی در گفتگویی که در «اعتماد» چاپ شده، به وصیت‌نامه سیمین دانشور اشاره کرده که برپایهٔ آن، لیلی ریاحی (دخترخواندهٔ سیمین دانشور) وارث ثلث اموال دانشور و مسوول انتشار کتاب‌هایش دانسته‌است.[70]

پانویس

  1. «خبرگزاری میراث فرهنگی». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷.
  2. دوبرادر، خاطرات محمد حسین دانایی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول و دوم، 1392و 1393، تهران
  3. روزنامه شرق
  4. «روزنامه اعتماد». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۰۷.
  5. روزنامه شرق
  6. روزنامه شرق
  7. وبگاه آفتاب به گفته روزنامه شرق
  8. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۴۱۷.
  9. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  10. طهماسبی نمینی، جزیره‌نشین سرگردان، ۱۹.
  11. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  12. طهماسبی نمینی، ۴۰.
  13. پرستش و قربانی، ۳۹ و ۴۰.
  14. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  15. طهماسبی نمینی، جزیره‌نشین سرگردان، ۱۹.
  16. طهماسبی نمینی، ۴۰.
  17. طهماسبی نمینی، ۲۰.
  18. طهماسبی نمینی، ۴۰.
  19. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۱۹۷.
  20. طهماسبی نمینی، ۴۰.
  21. BBC فارسی - فرهنگ و هنر - سیمین دانشور، داستان‌نویس و مترجم برجسته ایرانی، درگذشت
  22. طهماسبی نمینی، جزیره‌نشین سرگردان، ۲۰.
  23. طهماسبی نمینی، ۲۷.
  24. طهماسبی نمینی، ۲۸.
  25. اقتصادی‌نیا
  26. طهماسبی نمینی، ۲۱.
  27. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  28. شفیعی
  29. طهماسبی نمینی، ۲۱.
  30. غلامی، ۱۳۸۳:۴۰۴.
  31. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  32. سالشمار دکتر سیمین دانشور.
  33. طهماسبی نمینی، جزیره‌نشین سرگردان، ۱۴.
  34. طهماسبی نمینی، ۲۱.
  35. طهماسبی نمینی، ۲۲.
  36. کریمی، ۲۲.
  37. «تنها ترجمه مشترک آل‌احمد و دانشور منتشر شد - ایبنا». خبرگزاری کتاب ایران (IBNA). ۲۰۱۲-۰۳-۱۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۲.
  38. سلیمی کوچی و سکوت جهرمی، ۱۰۹.
  39. طهماسبی، ۲۳.
  40. طهماسبی، ۲۳ و ۲۴.
  41. صادقی محسن‌آباد و رحمانی قناویزباف، ۱۷۰.
  42. خبرگزاری فارس
  43. خبرگزاری مهر
  44. عصرایران
  45. پارسینه
  46. خبرگزاری مهر
  47. طهماسبی نمینی، ۳۸.
  48. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۱۹۷و ۱۹۸.
  49. طهماسبی نمینی، ۳۸.
  50. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۳۸۰–۳۸۵.
  51. طهماسبی نمینی، ۵۱.
  52. یادداشت ناشر در کتاب به کی سلام کنم؟، انتشارات خوارزمی، چاپ پنجم: شهریور ۱۳۸۰
  53. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۴۷۹.
  54. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۶۰۵.
  55. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۱۱۱۳.
  56. میرعابدینی، صدسال داستان‌نویسی ایران، ۱۳۸۵.
  57. طهماسبی نمینی، ۷۰.
  58. طهماسبی نمینی، ۹۵.
  59. طهماسبی نمینی، ۹۸.
  60. پاینده، «سیمین دانشور، شهرزادی پسامدرن»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه.
  61. در جستجوی کوه سرگردان، علیرضا غلامی، مجله نافه، آبان ۱۳۸۹
  62. طهماسبی نمینی، ۳۴.
  63. طهماسبی نمینی، ۴۲.
  64. «شرکتها و عوامل مرتبط با فیلم زلزله دوم». سوره سینما. دریافت‌شده در ۷ مرداد ۱۳۹۹.
  65. یادداشت ناشر در کتاب به کی سلام کنم؟، انتشارات خوارزمی، چاپ پنجم: شهریور ۱۳۸۰
  66. http://www.bbc.com/persian/arts/2016/03/160310_aparat_10_2016_original
  67. «از سایه تا سیمین؛ ۱۲ خیابان و میدان به نام ۱۲ شاعر و هنرمند بنام». ایسنا. دریافت‌شده در ۷ مرداد ۱۳۹۹.
  68. شهرداری تهران خانه سیمین و جلال را خرید خبرگزاری انتخاب
  69. مصاحبه محمد حسین دانایی با خبرگزاری مهر: http://www.mehrnews.com/news/3694526 سرانجام مبهم خانه سیمین و جلال/ این دکان‌داری است نه موزه‌داری!
  70. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ مه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۳ مه ۲۰۱۴.

منابع

پیوندها به بیرون

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ سیمین دانشور موجود است.
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به سیمین دانشور در ویکی‌گفتاورد موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.