منوچهری دامغانی

اَبوالنَّجم احمد بن قوس بن احمد منوچهری دامغانی (در گذشته به سال ۴۳۲ هجری) معروف به منوچهری شاعر ایرانی سدهٔ پنجم هجری اهل دامغان بود. او را شاعر طبیعت خوانده‌اند.

تخلص خود را از نام نخستین ممدوح خود فلک‌المعالی منوچهر بن قابوس بن وُشمگیر پنجمین حکمران زیاری گرفته‌است. بازتاب عناصر طبیعی نظیر رنگ، صوت و عناصر بویایی در آثار منوچهری چشمگیر است. هرچند منوچهری اولین سرایندهٔ ایرانی نیست که از سرایندگان عرب متأثر شده‌است، با وجود این، شاید در میان سرایندگان فارسی‌زبانِ پیش از خود یا معاصرانش هیچ کس به اندازهٔ او از ادبیات عرب تأثیر نپذیرفته باشد.[1]

زندگی

از کودکی و جوانی منوچهری در دامغان اطلاعات چندانی در دست نیست. اما با توجه به سیاق متداول عصر و با توجه به وجود چندین حوزه علمیه و مدرسه علوم دینی در دامغان که قدمت برخی از آنها به زمانی پیش از عصر منوچهری می رسد؛ احتمالا وی تحصیلات آغازین خود را در یکی از همین مدارس دینی گذرانده باشد که این امر می تواند سرآغاز آشنایی منوچهری با زبان و ادبیات عربی باشد، پس از آن وی به خدمت منوچهر قابوس زیاری در طبرستان رسید. پس از مرگ منوچهر قابوس، منوچهری به ری رفت و به خدمت طاهر دبیر رسید که از طرف سلطان مسعود غزنوی در آن‌جا فرمانروایی داشت. وی از آنجا به دربار غزنه راه یافته، و به ستایشگری سلطان مسعود غزنوی مشغول شد. منوچهری برای جلب حمایت عنصری قصیده ای به نام «لغز شمع» سرود و در آن عنصری را ستایش کرد. در سال ۴۳۲ هجری قمری، منوچهری در حالی که سی و چهار سال داشت درگذشت.

موضوع و قالب شعری

بیشتر شعرهای او دربارهٔ طبیعت است. منوچهری علاوه بر آشنایی به زبان عربی، از دانش‌هایی چون نحو، پزشکی، ستاره‌شناسی، و موسیقی آگاهی داشت، و در شعر خود از واژه‌های خاص این دانش‌ها بهره می‌برد. دیوان منوچهری مشتمل بر اشعاری است که در قالب غزل، قصیده، مسمط، قطعه، و ترکیب‌بند سروده شده و موضوعاتی چون ستایش، وصف و خمریه را در بر می‌گیرد. منوچهری قالب مسمط را برای نخستین بار در شعر پارسی پدید آورده است. اشعار او معمولاً در دو سبک می‌باشد. یا تغزل و اشعاری که به جوانی او هنگام شاعری باز می‌گردد و دیگری مدح و ستایش سلاطین و بزرگان زمانه که از رسوم معمول شاعری آن زمان بوده‌است. در اشعار او مفردات و اصطلاحات عربی بسیار دیده می‌شود که توانایی او در ادبیات عرب را منعکس می‌سازد.

به کارگیری واژه‌ها و اصطلاحات عربی، حتی واژه‌های غریب و نامانوس، اشاره به نام نزدیک به سی سراینده عرب در دیوان او، اشاره به مطالعه و حفظ دیوانهای سرایندگان عرب، بهره‌گیری از اسلوب و درون‌مایه سروده‌های عربی، برخی از مصادیق این توجه به‌شمار می‌آیند. زبان او در شعرش نه به سادگی و روانی زبان رودکی و فرخی است و نه به استواری و پختگی زبان عنصری.[2] عبدالحسین زرین کوب در توصیف زبان شعری اش اینگونه گفته است: "زبانی شیرین اما درشت و ناهموار است و رایحه ی فضل فروشی از آن به مشام می رسد".[3]و علتش همان عربی دانی و عربی خوانی او و مراجعه مکررش به دیوان‌های شاعران عرب بوده‌است.[2] مقاله‌ای که در حوزه ادبیات تطبیقی و با هدف بررسی میزان تأثیرپذیری منوچهری دامغانی از معلقه امرؤالقیس انجام شده‌است، بیانگر تأثیرپذیری منوچهری دامغانی در دو چامه خود از معلقه امرؤالقیس در محور عمودی و موتیف است. علی‌رغم این موارد، در محور افقی ابتکار و استقلال عمل منوچهری، به ویژه در زمینه توصیفات کاملاً به چشم می‌خورد.[4]

نمونهٔ اشعار

خیزید و خز آرید که هنگام خزان‌ستباد خنک از جانب خوارزم وزان‌ست
آن برگ رزان بین که برآن شاخ رزان‌ستگویی به مثل پیرهن رنگرزان‌ست
دهقان به تعجّب سر انگشت گزان‌ستکاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار

***

کرده گلو پر ز باد قمری سنجاب پوشکبک فرو ریخته مشک به سوراخ گوش
بلبلکان با نشاط، قمریکان با خروشدر دهن لاله مشک، در دهن نحل نوش
سوسن کافور بوی، گلبن گوهر فروشوز مه اردیبهشت کرده بهشت برین
شاخ سمن بر گلو بسته بود مخنقهشاخ گل اندر میان بسته بود منطقه
ابر سیه را شمال کرده بود بدرقهبدرقهٔ رایگان بی طمع و مخرقه
باد سحرگاهیان کرده بود تفرقهخرمن در و عقیق بر همه روی زمین
چوک ز شاخ درخت خویشتن آویختهزاغ سیه پر و بال غالیه آمیخته
ابر بهاری ز دور اسب برانگیختهوز سم اسبش به راه لؤلؤ تر ریخته
در دهن لاله باد، ریخته و بیختهبیخته مشک سیاه، ریخته در ثمین

وضعیت تصحیح و ویرایش دیوان منوچهری

در سال ۱۳۲۶ دیوان منوچهری دامغانی توسط محمد دبیرسیاقی منتشر شد که آخرین تجدید نظر وی از این دیوان در سال ۱۳۸۷ به وسیلهٔ انتشارات زوّار چاپ شده‌است.[5] تصحیح دیگری توسط برات زنجانی توسط مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۷ چاپ شد.[6] در سال ۱۳۹۰ دیوان منوچهری دامغانی به تصحیح عزیزالله علیزاده در تهران توسط انتشارات فردوس در قطع وزیری و ۳۳۶ صفحه شامل قصاید، قطعات، مُسَمّطات، رباعیّات، دوبیتی و ابیات دیگر، کشف الابیات، همراه با وزن و بحر تمام اشعار منتشر شده‌‌است. [7] در سال ۱۳۹۳ دیوان منوچهری دامغانی به تصحیح حبیب یغمایی و به کوشش سید علی آل داود از سوی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده‌است.[8]

پانویس

  1. الکک، ویکتور. (۱۹۸۶). تأثیر فرهنگ عرب در اشعار منوچهری دامغانی، بیروت: دارالمشرق.
  2. ترابی، سیدمحمد (۱۳۸۲). نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران. تهران: ققنوس. صص. ۱۵۸. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۱۷۱-۷.
  3. زرین کوب، عبدالحسین (۱۳۸۰). با کاوران حله. تهران: انتشارات علمی. صص. ۵۲ و ۵۳. شابک ۹۶۴۵۵۲۴۴۹۰.
  4. الکک، ویکتور. (۱۹۸۶).
  5. سایت خانهٔ کتاب دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح محمد دبیرسیاقی بایگانی‌شده در ۸ فوریه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
  6. سایت خانهٔ کتاب دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح برات زنجانی بایگانی‌شده در ۷ فوریه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
  7. سایت خانهٔ کتاب دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح عزیزالله علیزاده
  8. سایت خانهٔ کتاب دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح حبیب یغمایی، مقدمه سیدعلی آل داود بایگانی‌شده در ۷ فوریه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine

منابع

معرفی کتاب دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح سیدعلی آل داود(http://manuscripts.ir/)

پیوند به بیرون

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به منوچهری دامغانی در ویکی‌گفتاورد موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.