گاتاها
گاتاها (اوستایی: 𐬔𐬁𐬚𐬁، gāθā، سرود سانسکریت: گاثا، پهلوی: گاسان، گاهان) یا گاهان یا گاتها ۱۷ سرودهای است که از دیرباز از سخنانِ زرتشت اسپنتمان دانسته میشدهاست و در برگیرندهٔ پیام و آموزشهای وی[1] و بنیادِ مزدیسنا است[2] و کهنترین و سپنتا ترین[3] بخش از نسک اوستا شمرده میشود. این سرودهها به لهجه گاهانی زبان اوستاییاند و متن بسیار پیچیدهای دارند.[4]
از سلسله مباحث |
مزدیسنا |
---|
درگاه مزدیسنا |
معنای واژهٔ گات
گاتها (اوستایی) جمعِ گات در زبان اوستایی به معنای «سرود» است که در زبان پهلوی به گاث (گاس) دگرگون شده و در زبان پارسی گاه گفته میشود. ردپای این واژه در دستگاههای موسیقی امروز ایرانی همانند سه گاه و چهار گاه بر جای ماندهاست.[5]
ساختار و چینش
گاتها از نگاه صرف و نحو و زبان و بیان، روشِ ارائهٔ مطالب، فکر و اندیشه، سبک شعر و ویژگیهای دیگر با دیگر بخشهای اوستا تفاوت دارد، ازین روی همهٔ اوستاشناسان و دانشمندان آن را از خودِ زرتشت میدانند.[3][6] ژان کلنز و اریک پیرار در انتساب گاتها به شخص زرتشت تردید کردهاند، از آن روی که ۱۰ بار در گاتها از زردشت با ضمیر سوم شخص مفرد یاد شده یا آنکه زرتشت مورد خطاب قرار گرفتهاست.[7] هلموت هومباخ در دانشنامه ایرانیکا در رد این تردیدها این گونه مینویسد: گرچه اینها از صنایع ادبی هستند و در اشعار شرق (اینگونه استعارات) ناشناخته نیست. پیامبر (زرتشت) این استعارات را از آنجا بکار گرفته که نام خود را در یاد اهورامزدا منقوش نماید. اثبات این رسم (کاربرد ضمیر سوم) با یسنا ۴۳٫۸ است در هنگامیکه از زرتشت نامش پرسیده میشود، خود را زرثوشترا معرفی میکند.[8]
گاتها منظوم و موزون به گونهٔ اشعار دینی ایران باستان اند که به شدت موجز و فشردهاند و از نظر ساختار دستور زبان استثناء هستند. شاید نخست بلندتر و به نثر بوده اما برای در امان بودن از گزندِ فراموشی یا دستبردِ روزگار، آنها را به نظم درآوردهاند تا بهتر به خاطر سپرده شود.[6] زبان شناسان وزن این اشعار را یافته و قواعد نظم را در آنها تعیین کردهاند.[9] در کل، ۱۷ سرودهٔ گاتها ۲۳۸ بند، حدود ۸۹۶ بیت یا ۵۵۶۰ واژه[3] است که بعدها در میان ۷۲ هات (فصل) یسنا جای داده شدهاند. این ۱۷ سروده با شمارهٔ فصل آنها در یسنا شناخته میشوند. به هر یک از فصلهای یسنا و گاتها هات گفته میشود.
وزن گاتها
ویژگی وزن گاهان شکل پارهای است. هر پاره دارای تعداد معینی بیت و هر بیت تعداد مشخصی هجا دارد. شمار هجاهای هر مصراع جای درنگ و شمار ابیات یک پاره، وزن هر پاره را معین میکند. مصراعهای هفت هجایی اصلیترین رکن در هر پنج وزن گاهان است. سپنتامینوگاه دارای پارههای چهار بیتی است و هر بیت دو مصراع چهار و هفتهجایی دارد. یسن ۴۷ کمترین پاره(۶ پاره) و یسنهای ۳۱ و ۵۱ بیشترین پاره(۲۲ پاره) را دارند.[10]
نام بخشهای گاتها و نامگذاری
گاتها در ۵ بخش دستهبندی شدهاند.
- اَهونَوَدگاه دربارهٔ نیایشِ خدا، گزینش پیامبر[11]
ازآنجا که نخستین واژهٔ آن اهون ویتی خوانده میشده و در پهلوی اهنودگات میخوانند. شامل ۷ هات (فصل) میباشد. هر فصل مشتمل بر چند قطعه و هر قطعه دارای سه مصراع است؛ و هر مصراع شانزده هجا دارد که پس از هجای هفتم وقف یا سکتهای است (۹+۷)[9] آغاز آن از شروع هات ۲۸ تا پایان هات ۳۴ است.
- اُشتَوَدگاه دربارهٔ راز آفرینش، خودشناسی، خداشناسی.[11] اشتاویتی و به پهلوی اشتودگات دارای چهار «هات» است و هر هات به چندین قطعه قسمت شده که هریک پنج مصراع دارد و هر مصراع ۱۱ هجا دارد و سکته یا وقف بعد از هجای چهارم است (۷+۴)[9] شامل هات ۴۳، ۴۴، ۴۵ و ۴۶ میشود.
- سپَنتمَدگاه[12] دربارهٔ آفرینش و پیرامون آن[11] سپنتامینو، چهار «هات» دارد. هر هات چندین قطعه و هر قطعه ۴ مصراع و هر مصراع یازده هجا دارد، وقف مانند اشتودگات پس از هجای چهارم است (۷+۴)[9] شامل هات ۴۷، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ میشود.
- وُهوخْشتَرگاه دربارهٔ تازه شدن جهان و بهرهٔ کارکرد آدمی[11] تنها یک هات دارد، هر قطعه ۳ مصراع و هر مصراع ۱۴ هجا دارد و سکته یا وقف در وسط آن یعنی پس از هجای هفتم میآید (۷+۷)[9] شامل هات ۵۱ میشود.
- وَهیشتوایشْتگاه دربارهٔ والاترین آرزوی اشو زرتشت و اشوان[11] هفت هات دارد، قطعهها مرکب از دو مصراع کوتاه و دو مصراع بلنداند. مصراع کوتاه ۱۲هجایی، با وقف پس از هجای ۷ ام. (۵+۷) و مصراعهای بلند ۱۹ هجایی با دو وقف یکی پس از هجای هفتم و دیگری پس از هجای ۱۴ام است.[9] شامل هات ۵۳ میشود.
هر یک از این ۱۷ فصل یا هات نیز دارای نامی میباشند. وجه تسمیهٔ نامگذاری این هفده یسنا به موجبِ واژههای آغازگرِ هر هات است.[13]
زبان
گاتها، به زبان گاتی یا اوستایی کهن سروده شدهاست. زبان گاتی بخشی از گروهِ زبانهای ایرانی کهن بوده که زیر شاخهٔ خانوادهٔ خاوری زبانهای هندواروپایی، شرق ایران[9] را دربرمیگیرد. زبانِ این بخش، به کهنگیِ زبانِ ریگ ودا کتابِ مذهبیِ هندوان آریایی است و پیشینهٔ آن -دستِ کم- به ۸ سده پیش از میلاد میرسد.[9] بیشترِ آنچه از اوستای گاهانی فهمیده میشود -هم از نظر واژگان و هم دستوری- تنها بخاطر همین خویشاوندیِ اوستای گاتی با زبان سانسکریت ودایی است. گاتها برای نخستین بار در سدهٔ هجدهم به همتِ اوستاشناسان اروپایی شناسایی شد. به گفتهٔ ویلیام ملاندرا: «گاتها در مقایسه با ادبیات سایر ادیان مشرقی شاید مبهمترین و پرابهامترین سرودهها باشند. تقریباً هر بند از گاتها آماده چندین تفسیر است.»[14]
برگردان و ترجمه
در سده ۱۸ میلادی پژوهشگر فرانسوی «انکتیل دوپرون»[15] با بهرهگیری از زبان سانسکریت که ریگودا[16] (اشعار و سرودهای مذهبی هندو) با آن نوشته شده، کلید زبان اوستا و سرانجام گاتاها را پیدا نمود و راه بر ترجمه آن گشوده شد.[17]
پارسی میانه
در نوشتههای یسنا به پهلوی، گاتها به همراه برگردانِ پارسی میانه بهصورتِ واژه به واژه میآیند که به نظر میرسد از اواخر دوران پادشاهی ساسانیان باشد. نویسندگانِ آن دانش بسیار ضعیفی از زبان اوستایی کهن داشتهاند.[18]
زبانهای اروپایی
در حدود سدهٔ ۲۰ میلادی دانشمندان و خاورشناسانی چون جیمز دارمستتر به واسطه ترجمههای پهلوی و کریستیان بارتلمه، هلموت هوباخ و اسنلی آیسلر بواسطه شباهت با زبان ودایی به ترجمه پرداختهاند.
پارسی امروزی
اولین کوشش برای ترجمهٔ گاتاها به زبان فارسی در دوران قاجار و توسط ژول ریشار انجام شد. او که تحصیل کردهٔ فرانسه و مدرس دارالفنون در ایران بود، گاتاها را در سال ۱۸۷۱ میلادی (۱۲۸۸ ه.ق برابر با ۱۲۴۹ یا ۱۲۵۰ ه.خ) از لاتین به فارسی برگرداند. هرچند که این ترجمه هرگز به چاپ نرسید، اما نسخهٔ خطی این ترجمه در مؤسسه شرقشناسی کاما در بمبئی هند موجود است.[19]
تاکنون پژوهشگران مختلفی نسبت به ترجمه و انتشار گاتاها به زبان فارسی اقدام کردهاند که به ترتیب تاریخ عبارتند از: ابراهیم پورداوود (سال ۱۳۰۵ و بازنگری در ۱۳۳۱)، موسی جوان (۱۳۴۸)، هاشم رضی (سال ۱۳۴۸ و بازنگری در ۱۳۸۰)، موبد فیروز آذرگشسب (۱۳۵۱ تا ۱۳۵۸)، عباس شوشتری (مهرین) (۱۳۵۴)، علی اکبر جعفری (۱۳۵۹)، حسین وحیدی (۱۳۶۶)، جلیل دوستخواه (۱۳۷۴)، موبد رستم شهزادی (۱۳۷۷)، آبتین ساسانفر (۱۳۸۳) و ترجمهٔ مشترک بابک صالحیان و رضا مرادی غیاثآبادی (۱۳۹۰).[20]
محتوا
مفاهیم برجسته و بنیادین
- تنها یک خدا وجود دارد، خداوند خرد، اهورا مزدا، آفریدگار و پروردگار پیوسته، پشتیبان و پیش برندهٔ کیهان (سرود۸ و ۹)
- همهٔ باورهای خرافی به خدایان و الههها و موجودات تخیلی مشابه دروغین و اجرای مراسم برای خشنود ساختن آنها بایستی کنار گذاشته شود و همهٔ تصورات و اعمال غیرمنطقی باید رها شوند. (سرود ۵)
- آئین وجدان نیک، دین، نام گاتایی مزدیسنا، جهانی و همگانی است. (سرود ۹٫۱۰ و ۱۷٫۱)
- روشناندیشی خدایی (سروش) تواناییهای خداوندی را آشکار میکند که منجر به درکِ اصول بنیان کیهان و نظم گیتی میشود.
- جهان به نیکی آفریده شدهاست و رو به تکامل پیشروی میکند چنانکه آفریدگار آن اهورامزدا میخواهد. (سرود ۸و۹)
- به بشر آزادی اندیشه، گفتار و کردار بخشیده شده و ذهنی روشن برای تشخیص میان آنچه نیک و بد برای جامعه انسانی دارد. (۳٫۲و۴٫۹و۱۱و۱۲)
- انسان دو روان سپنتا مَینیو یا روانِ پیش برنده و اَنگره مَینیو یا روانِ پس برنده دارد. روانِ پیش برنده به ترقیِ شخص و دنیای پیرامونش کمک میکند.[21]
جهان بینی
در گاتها از دو جهان یاد میشود. جهان مادی-فیزیکی، و جهان مینوی-عقلانی. جهان مادی و عقلانی در هم تنیده هستند. انسان در این دو جهان بهطور همزمان زندگی و پویایی دارد.[22] تشریفات مذهبی در اندازهٔ بسیار کم یاد میشوند. تنها پیشکشی که نیاز است، پیشکش اندیشهٔ نیک است. بر پایهٔ آموزههای گاتها تنها با اندیشه، گفتار و کردار است که آدمی زندگی واپسین خود را میسازد.[23]
استعارات
در گاتها اهمیت بکارگیری از استعاره و نقش آن در زبان و ذهن درک شدهاست. سازوکاری که به ذهن اجازه میدهد تا فهم دنیای فیزیکی و تجربههای اجتماعی به شناخت موضوعات دیگر منجر شود. استعاراتی که زردشت در گاتها استفاده کردهاست: دوستی با اورمزد، دئنا ونوهی، وهومن، اشا، وهور خشتر، آرمئیتی، سروش، سپنتا مینو، هئورواتت، امرتات، اترا، پل چینوت، اوشتا، گئتا، رتو، دروج.[24]
زرتشت از مزدا راهنمایی میخواهد
ای خدای دانا! چگونه میتوانم در انجام وظایفم تو را خشنود سازم؟ رهبران روحانی دروغپرداز، خویشان و دوستان مرا فریب داده، بر ضد من برانگیخته و آنها را از من راندهاند! اهل شهر و محل مرا وامیکنند با من درشتی و ستیز کنند! رهبران دنیایی بدکار و دروغپرداز مرا آزار میدهند!
به کدام سرزمین روی آورم؟ به کجا پناه برم؟[25]
زرتشت از مزدا بخشش میخواهد
ای خداوندِ جان و خرد! من و یارانم، با منشِ نیک به تو رو میآوریم، تا از دادههای تو -که بهرهٔ راستی و داد (اشا) است- برخوردار گردیم. از توانِ تن و نیروی روان بهرهمند شویم و به آرامش و آسایش برسیم. منشِ نیک و راستی و داد را -که والا فروزههای خداوندِ جان و خرد است- میستایم و به راهنماییِ آنان، سرودهایی را میسرایم که پیش ازین کسی نگفته و نشنیدهاست. پس به نیایش برخیزید به سرودهای من[26] گوش دهید و به یاریِ من بشتابید تا آرامش و آسایش را به جهان باز برگردانیم و نیرویِ خلل ناپذیرِ شهریاریِ اهورایی را در جهان استوار کنیم.
تا آنجا که من توان دارم، برای گسترشِ آیین راستی و گرَوِشِ مردمان به منش نیک کوشا خواهم بود. نیک میدانم که درین کوشش، نیرویِ خللناپذیرِ شهریاریِ اهورایی، یار و یاور من است. همچنین به نیکی آگاهم که دادهای اهورایی از آنِ کسانی است که بدونِ چشمداشت در راهِ خدا کار میکنند.[27]
این بخشها از برگردان موبد رستم شهزادی از گاتهاست:
بشود که فرمانروایان نیک و پاک بر ما فرمانروایی کنند، نه فرمانروایان بد و نادرست. چه پاکی و راستی از گاه تولد تا مرگ برای آدمی بهترین بخشش است. بشود که چنین فرمانروایان نیک و پاک برای خوشبختی ما در جهان فرمانروایی کنند.[28]
پرسشهای بلاغی زرتشت از اورمزد
از تو میپرسم از اهورا، چه به راستی میخواهم، آیا سرانجامِ زندگیِ پارسایی، خوشبختی در دو جهان است و کسی که برای رستگاریِ روانِ دیگران میکوشد، بهرهٔ نیک خواهد برد؟ این را [ای] مزدا میدانم که هر که به مردم مِهر ورزد و برای رستگاریِ دیگران بکوشد، چنین کسی دوستِ تو و درمان بخشِ زندگیِ مردم خواهد بود.
آزمایش و آزمون در گاتاها و شاهنامه
در شاهنامه دو گونه آزمون دیده میشود. گونه نخست آن گفتگو یا مناظره است. در این روش، فرد مورد سنجش، با نشان دادن شایستگی خود یا دیدگاهش باید پیروز شود. گفتگوهایی مانند زال و موبدان دربار منوچهر، سنجش بزرگمهر در دربار انوشیروان، مناظره مزدک و موبدان نمونههایی از این مناظرهها هستند.
گونهٔ دومِ آزمایش در شاهنامه در فضایی ویژهتر و نمادین روی میدهد. این آزمایش که ور نامیده میشود به گونهای فرازمینی، پاکیِ فرد را نشان میدهد. بزرگترین گونهٔ این آزمایش در داستان سیاوش و گذر کردن او از آتش است. این داستان در ادبیات دینی ابراهیمی، به شکل گلستان شدن آتش برای ابراهیم پیامبر درآمدهاست. البته این دو روایت تفاوتهایی با هم دارند. مثلاً آتش در داستان سیاوش آزماینده و در داستان ابراهیم سوزاننده و مجازاتکننده است.
این نگرش که انسانها مورد آزمایش قرار میگیرند، در اندیشه ایرانی با آنچه که در اندیشه ابراهیمی دیده میشود -که همه سختیها آزمایش بهشمار میروند- متفاوت است. اما آزمایش در اندیشه ایرانی، رویدادی ویژه است که انسان لازم است اوج شایستگی خود را در آن نشان دهد.
در گاهان نیز اشوزرتشت دربارهٔ این آزمایشها سخن گفته و آن را از اهورامزدا درخواست کردهاست. در هات ۳۰ بند ۷ آمده:
کسی که از نیروی مینوی و منش نیک و راستی و پاکی برخوردار باشد و آرمیتی با دلدادگی و باور به کالبد او پایداری و استواری بخشد، بیگمان چنین کسی در آزمایش سخت زندگی پیروز گردیده و در میان گروه بندگان نیک تو ای پروردگار، شمرده خواهد شد.
همچنین در هات ۴۳ بند ۱۰ آمده:
پروردگارا مرا به سوی راستی و پاکی که نهایت آرزوی من است، رهبری کن تا با پیروی از آرمیتی که نماد باورمندی و مهرورزی است به رسایی دست یابم. پروردگارا اکنون ما را بیازمای تا باورمندی به تو را نشان دهیم. آزمایشهای تو چنان است که به انسان نیروی مینوی خواهد بخشید، بهویژه رهبرانی که از سوی تو ای مزدا الهام گرفتهاند، با نیرو و دلیری مردم را راهنمایی کرده و خواست تو را انجام خواهند داد.
پانویس
- «وب سایت شخصی کورش نیکنام». بایگانیشده از اصلی در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۱ مه ۲۰۰۹.
- «Zoroastrian Identity». بایگانیشده از اصلی در ۳۱ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۱۱ مه ۲۰۰۹.
- فرهنگ دهخدا :گاتها
- «GATHAS i – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۰۸.
- سرودههای زردشت برگردان به پارسی موبد رستم شهرزادی
- اوستا، هاشم رضی
- Helmut Humbach, Gathas i, Encyclopaedia Iranica, http://www.iranicaonline.org/articles/gathas-i-texts
- Helmut Humbach, Gathas i, Encyclopaedia Iranica, http://www.iranicaonline.org/articles/gathas-i-texts
- وزن شعر فارسی دکتر پرویز ناتل خانلری
- میرفخرایی، مهشید (۱۳۹۶). زردشت و گاهان. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. صص. ۱۸. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۶-۹۲۶-۴.
- دیدی نو از دینی کهن: فلسفه زردشت، فرهنگ مهر
- در پهلوی: سپنتمدگات
- اوستا، هاشم رضی، ص ۱۷۷
- Malandra، An Introduction to Ancient Iranian Religion، Vi.
- Anquetill Duperron
- ऋग्वेद Rigveda
- ریگودا از نظر زبانشناسی و محتوایی پیوند نزدیکی با اوستا دارد.
- Malandra, William (2001), "Gathas: Translations", Encyclopedia Iranica, http://www.iranicaonline.org/articles/gathas-ii-translations
- دریایی، تورج (اردیبهشت ۱۳۸۰). «دارالفنون و اولین ترجمه گاتاهای زرتشت». مجله فرهنگی و هنری بخارا (۸۰). دریافتشده در ۲ آبان ۱۳۹۷.
- مرادی غیاثآبادی، رضا (۲۲ مرداد ۱۳۹۰). «دستکاری در گاتهای زرتشت و گمراهی در مطالعات ثانوی». وبگاه رضا مرادی غیاثآبادی. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ مرداد ۱۳۹۰. دریافتشده در ۲۸ مرداد ۱۳۹۵.
- Salient Points
- The Gathas: The Sublime Book of Zarathustra. Brussels: European Centre for Zoroastrian Studies
- DuBreuil, P. 1984. New Scope on some Aspects of Zoroasrtrian History and Philosophy. <http://www.zoroastrian.org.uk/vohuman/Article/New%20Scope%20on%20some%20Aspects%2%5Bپیوند+مرده%5D 0of%20Zoroasrtrian%20History%20and%20Philosophy.htm> (Accessed 7 March 2015).
- Abreu, Jose Luis. "Gathas: An Ancient System of Metaphors & Poetry." (2010).
- برگردانِ دکتر فرهنگ مهر - (۱–۴۶)
- زرتشت
- برگردانِ دکتر فرهنگ مهر بندِ ۲ الی۴ ۲۸
- برگردانِ موبد رستم شهزادی - ۴۸،۵
- گاتاها، فیروز آذرگشسب، به تصحیح ماندانا معاونت، فروهر، ۱۳۸۳، تهران
- گاتاهای زرتشت، گردآوری فرانک دوانلو، نوید شیراز، ۱۳۸۳، شیراز
- شاهنامه فردوسی، به کوشش سعید حمیدیان، بر اساس چاپ مسکو، قطره، ۱۳۸۴، تهران