خرفستر
خرفستر /خْرَفْسْتَر/ واژهایاست پهلوی و به هر جانور یا حشرهای موذی (مار، عقرب، رتیل، زنبور و ساس) اطلاق میشدهاست. در دین زرتشتی کشتن خرفستر ثواب دارد. بیست و چهارمین روز هر ماه (دین روز)، روز کشتن خرفستران بودهاست.[1] در ایران باستان برای کشتن خرفستران از چوبدستیای استفاده میشدهاست که به آن مارغن میگفتند.
ریشه واژه
خرف یا خرَپ در فارسی به معنی شراره آتش و ستر به معنی ستردن و از بین بردن است. خرفستر احتمالاً به معنی ضد و از بین برنده آتش مقدس است. بارتولومه ریشه خرف را به معنی سهیم بودن و نفع و سود داشتن آوردهاست. از این رو واژه خرفستر از بین برنده سود یا همان جانور زیانکار معنی شدهاست. در زبان فارسی دری از لفظ خستر هم استفاده شدهاست.
تعریف خرفستران
حشرات و جانوران موذی مثل مار و موش و مخصوصاً هر جانور خرد زیانکار خرفستر به حساب میآید. گاهی حیوانات بزرگی چون فیل هم خرفستر شمرده شدهاند.
لیست خرفسترانی که در وندیداد آمده بدین شرح است: مار، بید، کژدم، وزغ، موش، مورچه، پشه، کک، کنه، ملخ، مگس، زنبور، عنکبوت، کرم، سوسک، سن، ساس، شپش، سرگین گردان، بزمجه، لاکپشت، گربه، فیل. (ر.ک. وندیداد، ترجمه و شرح هاشم رضی، ج ۲، ص ۷۷۵–۷۶۲ شرح)
دستورها در باب خرفستران
در دین زرتشتی خرفستران آفریده اهریمن هستند و کشتن آنها لازمه بهدینی است. «پیدا است که هر بهدینی یکی غن باید داشتن که خرفستران و گناهکاران را بدان زند و کشد تا کرفه مندتر شود.» (فرنبغ دادگی، ۱۲۱–۱۲۰ :۱۳۸۰)
از مهمترین آیینهای جشن اسفندگان (سپندارمذگان) مراسم کشتن و دورکردن خرفستران است.
ادبیات
احتمالاً فردوسی در این بیت مشهور شاهنامه به نکوهش این عمل میپردازد.
مکش مورکی را که روزی کش است | که جان داردو جان شیرین خوش است |
سعدی نیز در شعری در بوستان سعدی این بیت فردوسی را نقل به مضمون کرده و به فردوسی برای گفتن آن رحمت میفرستد.
چه خوش گفت فردوسی پاک زاد | که رحمت بر آن تربت پاک باد | |
میازار موری که دانهکش است | که جان دارد و جان شیرین خوش است |
شعر از ملکالشعرای بهار:
کیک و مله کژدم و مار و مگس
اشپش و زنبور و از این جنس بس
ساخته ز اندیشهٔ اهریمناند
مایهٔ آزردن مرد و زناند
منابع
- متون پهلوي. ۱۳۷۱. ص. ۱۰۸.
- مکنزی دیوید. فرهنگ کوچک زبان پهلوی. ترجمهٔ مهشید میرفخرایی.
- دکترحسن انوری (۱۳۸۲)، فرهنگ فشرده سخن، انتشارات سخن