کرتیر
کَرتیر (کَردیر، کَردِر، کَرتِر و کِردیر; زبان پارسی میانه: 𐭪𐭫𐭲𐭩𐭫 کَردیر)، موبد پرنفوذ دوران ساسانی بود. گمان میرود که کرتیر در زمان پادشاهی هفت شاهنشاه ساسانی به ترتیب اردشیر بابکان، شاپور یکم، هرمز یکم، بهرام یکم، بهرام دوم، بهرام سوم و نرسه میزیستهاست. اقدامات کرتیر در پیدایش دین رسمی ایران و سیاست داخلی کشور پراهمیت پنداشته میشود. او توانست دین زرتشتی را که در آن زمان، باورهای چندی بدان پیوسته بودند، یکدست کند و به اوستا تقدس بخشد. کرتیر با آئین مانی به عنوان یک بدعت به مبارزه برخاست.
کَرتیر 𐭪𐭫𐭲𐭩𐭫 کرتیر | |
---|---|
زادهٔ | سدهٔ سوم میلادی |
درگذشت | سدهٔ سوم میلادی |
شهروندی | ساسانیان |
دین | مزدیسنا |
منصب | موبدان موبد |
زندگی سیاسی
پایهگذاری سیاست اتحاد دین و دولت در ایران قبل از اسلام به اردشیر بابکان پایهگذار دولت ساسانی نسبت داده شدهاست. بر طبق روایت طبری خاندان اردشیر متولی آتشکدهٔ ناهید در استخر قدیم فارس بودهاند و طبیعی است هنگامی که اردشیر به قدرت رسید در پی این بوده باشد که دین مزدیسنی را که در زمان اشکانیان در کنار حکومت قرار داشت با حکومت یکی سازد و از آن به عنوان حربهٔ سیاسی بهره برد. عامل اجرای این سیاست از زمان اردشیر به بعد موبدی به نام کرتیر بوده که در مدت سلطنت شش پادشاه از اردشیر یکم تا نرسه میزیستهاست.[1]
کرتیر در زمان اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسله ساسانی) مقام عمدهای نداشتهاست.[2] او در کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت ذکر کردهاست که در زمان شاپور یکم (زمان پادشاهی از ۲۴۱ تا سال ۲۷۱ میلادی) دومین شاهنشاه ساسانی، به سمت رئیس بزرگ همهٔ روحانیون موبدان موبد سراسر کشور منصوب شدهاست اما به نظر برخی مورخین، کرتیر در معرفی خود در کتیبهاش گزافهگویی کردهاست و احتمالاً در دوران شاپور همچنان مقام هیربدی داشتهاست.[3][4] از روایتهای گوناگون چنین بر میآید که شاپور نسبت به ادیان و مذاهب و افکار خارجی تسامح داشتهاست. مانی در زمان شاپور ظهور کرد و به حضور شاپور رسید و اجازه یافت، دین خود را تبلیغ کند. انتشار مانویت در قلمرو ساسانی که اثر دیرپایی داشت، مدیون همین روحیهٔ تسامح بود که بیتردید پسند خاطر کرتیر نبود.[5] هرمز یکم نیز نسبت به مانی نظر تأیید و مساعدت داشتهاست و او را یک چند در دستگرد بابل، در کاخ خویش، از تعقیب مخالفان پناه داد. وی نسبت به کرتیر دشمن مانی، هم علاقه نشان داده و حتی با اعطای کلاه و کمر که نشانههای اشرافیت بود، به این موبد پرشور متعصب او را در ردیف بزرگان عصر درآورد.[6] در دوران یکسالهٔ پادشاهی هرمزد هنوز تسامح دینی دوران پدرش شاپور یکم حکمفرما بود. به نظر میرسد که قدرت واقعی کرتیر از زمان بهرام یکم آغاز میشود.[7]
کرتیر که از دشمنان سرسخت مانی بود و سرانجام سبب زندانی شدن و مرگ مانی در سال (۲۷۶ میلادی)، در دوران پادشاهی بهرام یکم شد. تعقیب و شکنجه و آزار مانویان از اقدامات بعدی او بود که تا پایان دوران بهرام سوم ادامه داشت. با مرگ بهرام سوم و به تخت نشستن نرسه، ستاره بخت وی رو به افول نهاد و او نیز در سنی بالا درگذشت.[8]
او در زمان بهرام دوم، به قدرت بسیاری دست یافت. از سوی او آزار بسیاری بر پیروان آیینهای جهود، مانوی، ترسایی و بودایی رفت. کرتیر در زمان همین پادشاه بود که جایگاه داور داوران یا قاضی القضاتی را نیز به دست آورد. او همچنین آموزشگاههایی، را برای پرورش روحانیان، زرتشتی ساخت.[9]
بنابر منبعی عربی مربوط به سال ۹۶۶ میلادی (۳۵۵ ه. ق)، مغ اعظم چنان نفوذی بر شاهزادهٔ جوان سرکش بهرام دوم داشت، که موجب برگشت درونی او شد. بهرام مراتب سپاس خود را نسبت به رهبر روحانی خود به انواع گوناگون به جای آورد و عنوانی غیرعادی به او بخشید: «کردیر بخت روان وَرهران اورمزد موبد.» او را در ردیف «وزورگان» (بزرگان) قرار داد و ریاست آتشکدهٔ معبد آناهیتا را در استخر که میراث ساسانیان بود به او سپرد.[10] سرانجام بهرام دوم او را «هَمشهر مُغبَد و داور» (موبد و داور همهٔ کشورها) کرد. یعنی بهرام دوم علاوه بر قدرت دینی نامحدود، بالاترین مقام قضایی ایران را نیز به کرتیر داد.[11]
معراج
کرتیر در سنگ نوشتههای سرمشهد KSM و نقش رستم KNRM ادعا میکند که جهان مینوی را دیدهاست.[12] تورج دریایی بر پایه بندی از سنگ نوشته کرتیر، انجام این مدعا را همراه با برپایی یک مراسم جادویی و استفاده از جوانان برای نگاه کردن در آینه میداند که مطابق با سنت زرتشتی نبودهاست. کرتیر پس از بیان خدمات فراوان خود به ایزدان و فرمانروایان و برشمردن کارهای نیکی که برای ایزدان کرده از آنها میخواهد که راه جهان دیگر بر او نشان داده شود تا او با خبر شده و به یقین برسد. درین عروج او شهریاری اسب سوار و درفش بدست میبیند که تعبیر به فروهر خود کرتیر یا بهرام ایزد شدهاست.[13] همزاد کرتیر یا کرتیر جفت بر تختی زرین دیده میشود. زن شریفی از جانب خراسان میبیند که دست همشکل کرتیر را میگیرد و به راهی روشن به سوی خراسان میبرد. این زن زیبا تجسم دین اوست. شهریار ترازو بدستی را میبیند که گویا رشن ایزد است که سنجشگر کارهای مردم پس از مرگ است. شهریار سومی که بیند بهمن انگاشته شدهاست[14] شهریار چهارم بهرام یا سروش است که روان او را برای گذر از روی پل همراهی میکند.[15] سپس نان، می و گوشت بر میگیرند و به بالاترین طبقه به دیدار اورمزد میرسند که به نشانه رضایت میخندد و آنها به او نماز میبرند.
پایان قدرت کرتیر
تازه هنگامی که بهرام دوم در سن حدود ۳۴ سالگی در گذشت (۲۹۳ میلادی) و عموی ۵۸ سالهاش نرسی تخت شاهی را پس از چهار ماه فرمانروایی از بهرام سوم خردسال گرفت، ستارهٔ اقبال کرتیر رو به افول گذاشت.[16] قیام نرسی و پادشاهی وی، در واقع به قدرت کرتیر پایان داد و از آن پس تا یکچند سایهٔ آتشگاه از فراز تاج و تخت دور شد. بعد از آن دوران خاطرات دوران کرتیر چنان فراموش شد که حتی در اوایل دورهٔ اسلام هم وقتی مزدیسنان کتاب پهلوی دینکرت را تدوین میکردند، ذکری از نام او در آن کتاب نکردند و در عصری که بخاطر تسامح خویش درخشندگی خاص داشت، کسی را که مظهر تعصب بود و جز تعقیب و آزار مخالفان حاصل دیگری هم عاید آیین زرتشت نکردهبود، در ردیف موبدان و هیربدان بزرگ و نامآور دوران گذشته، یاد ننمودند.[17] او در زمان هفت فرمانروای ساسانی زندگی کرد و اثر گذاشت.[18]
یکی دانستن تنسر و کرتیر
بعضی از دانشمندان بین تنسر و کرتیر شباهتهایی یافته و به این نتیجه رسیدهاند که کرتیر لقبی برای تنسر بودهاست. اما این نظر کاملاً رد شدهاست زیرا کرتیر و تنسر هر دو نام خاصند نه عنوان. به علاوه اینکه تنسر در زمان اردشیر یکم میزیسته اما فعالیت کرتیر از دوران شاپور یکم شروع شدهاست. از روایتهای پهلوی چنین استنباط میشود که فعالیتهای تنسر با کرتیر تفاوت داشتهاست. بنا به روایت دینکرد کتاب چهارم، ۴۱۲ اردشیر شاهنشاه پسر بابک، به راهنمایی درست تنسر آن نوشتههای دینی را که پراگنده بود در دربار گرد آورد. تنسر اقدام کرد و آن بخشی را که مورد قبول بود پذیرفت و مطالب دیگر را از اعتبار ساقط دانست و این را نیز فرمان داد که «از این پس در نظر ما هر تعلیمی همان است که از دین مزدیسنا باشد زیرا که اکنون از هیچگونه آگاهی و دانش عاری نیست.» در کتابهای پهلوی هنگامی نام تنسر ذکر میشود که سخن از تدوین کتاب دینی زردشتیان است که این موبد در تدوین آن در زمان اردشیر یکم نقش اساسی داشتهاست و از این روست که نام وی در این مورد در کتابهای زرتشتی برجای ماندهاست و از سوی دیگر سعی کرتیر به استقرار حکومت دینی و تشکیلات دینی و تلفیق دین و دولت معطوف بودهاست و از اسناد باقیماندهٔ خود او استنباط نمیشود که به مسائل علمی دینی علاقهای داشتهاست؛ بنابراین شاید بتوان گفت تنسر نقش اجرایی چندانی در سیاست دینی اوائل دوران ساسانی نداشتهاست و بیشتر فرضیه پرداز و مدون آثار مذهبی بودهاست تا سیاستمدار دینی در حالی که کرتیر برعکس مجری سخت گیر سیاستهای دینی بوده و توجه و علاقهٔ بیش از حد او به سیاست نام او را از نوشتههای دینی زدودهاست.[19]
سنگنوشتهها
از کرتیر چهار سنگنوشته در استان فارس برجای ماندهاست. کتیبههای کرتیر بهطورکلی به شرح جایگاه و پایهٔ کرتیر و بیان کارهای خداپرستانهٔ کرتیر و شرح معراج او اختصاص دارد؛ و به زبان پارسی میانه و خط پهلوی میباشد.[20][21]
این سنگنوشتهها شامل:
- کتیبه کرتیر در نقش رجب، در سمت راست پیکر اردشیر بابکان در نقش رجب در نزدیکی تخت جمشید. این اثر کردیر، همان گونه که از متن نبشته پیداست، در زمان بهرام دوم (۲۷۶–۲۹۳ میلادی) پدید آمدهاست و بنا به گمان والتر هینتس در اواخر دورهٔ سلطنت بهرام دوم و در روزگاری که کردیر در اوج قدرت خود بود، یعنی حدود سال ۲۹۰ میلادی.
- کتیبه کرتیر در سرمشهد، در قسمت بالای پیکر بهرام دوم در سرمشهد. در بالای نگارهٔ بهرام دوم نبشتهٔ بسیار بزرگ کردیر به پهنای ۵/۲۷ و ۲/۸۷ آمدهاست. با اینکه بخشهایی از نگاره آسیب دیدهاست، در روی کلاه شخصیتی که در میان بهرام دوم و شهبانو شاپوهر دختک قرار دارد، به راحتی میتوان نشان قیچی کردیر را بازشناخت.
- کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت، در زیر سنگنوشته سه زبانی شاپور در کعبه زرتشت در نقش رستم
- کتیبه کرتیر در نقش رستم، در سمت راست پیکرنگارههای پیروزی شاپور یکم در صخره نقش رستم. این نگاره در اصل مجلسی بود از شاهنشاه و دو قیصر رومی شکست خورده فیلیپ عرب و والریانوس. کردیر جرئت کرد و به خود اجازه داد به این مجلس خصوصی راه یابد و فضای سمت راست آن را برای خود مصادره کند و احتمالاً حتی گسترش دهد. او در اینجا نیز گردن بند درشت دانهای را بر گردن دارد به گمان، این دو نگاره، در اینجا و در نقش رجب، در یک زمان تراشیده شدهاند. در آن هنگام باید کردیر هفتاد ساله یا بیش تر بوده باشد؛ بنابراین موی مجعد انبوه در زیر کلاه او باید شکوهی مصنوعی بوده باشد.[22][23]
نقش برجستههای کرتیر
- نقش برجستهٔ کرتیر در مراسم تاجگذاری اردشیر بابکان، در این نقش برجسته اهورامزدا حلقهٔ شهریاری را به اردشیر تسلیم میکند. در نقش رجب
- نقش برجستهٔ کرتیر در پیروزی شاهنشاه شاپور یکم بر رومیان. در صخره نقش رستم
- نقش برجستهٔ کرتیر در سرمشهد او همراه بهرام دوم که در حال شکار شیران است و همسر و جانشین وی، تصویر شدهاست.[24]
- نقش برجستهٔ کرتیر در نقش بهرام دوم و درباریان در نقش رستم، کرتیر در سمت راست بهرام ایستادهاست.
نگارخانه
- تاجگذاری اردشیر بابکان، کرتیر سمت چپ تصویر است.
- یادمان پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، کرتیر سمت راست تصویر (پشت شاپور) است.
- بهرام دوم در حال شکار در نقش برجستهای در سرمشهد، کرتیر در این تصویر پشت بهرام است.
- بهرام دوم و درباریان درنقش رستم. کرتیر از سمت چپ نفر دوم است.
پانویس
- دکتر تفضلی، ص ۷۲۱
- دکتر تفضلی، ص ۷۲۶
- یکی قطره باران، ۷۲۹
- تمدن ایران ساسانی، ص ۱۴۰
- یکی قطره باران، ۷۲۸
- زرین کوب، ص ۴۳۵
- دکتر تفضلی، ۷۲۹
- بررسیهای تاریخی. شماره مخصوص دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران. مهر ۱۳۵۰ دکتر پرویز رجبی
- بررسیهای تاریخی. شماره مخصوص دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران. مهر ۱۳۵۰ دکتر پرویز رجبی
- مطهر بن طاهر مقدسی، البدأ و التاریخ، 159.
- sprengling، Thired Century Iran-Sapor and Kartir، 248.
- چرا کرتیر فراموش شد؟ تورج دریایی سودابه ملکزاده ایران نامه سال ۳۰ شماره ۲ تابستان ۱۳۹۴
- اندیشهٔ «عروج» در مکاشفات مزدایی/ پژوهشنامهٔ ادیان، سال 3، شمارهٔ 5
- http://www.iranicaonline.org/articles/kartir
- تفضلی، احمد، «کرتیر و سیاست اتحاد دین و دولت در دوره ساسانی»، ص ۷۳۵
- هینتس، یافتههای تازه از ایران باستان، 255.
- زرین کوب، ص ۴۴۵
- Chaumont, Marie (1960). "L inscription de Kartir a la Kabah de Zoroastre". JA (به فرانسوی). 248: 339-380.
- دکتر تفضلی، ص ۷۳۶
- بررسیهای تاریخی. شماره مخصوص دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران. مهر ۱۳۵۰ دکتر پرویز رجبی
- تمدن ایرانی ساسانی، ص ۱۳۹
- بررسیهای تاریخی. شماره مخصوص دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران. مهر ۱۳۵۰ دکتر پرویز رجبی
- هینتس، یافتههای تازه از ایران باستان، 259-297.
- تمدن ایران ساسانی، ص ۱۴۵
منابع
- CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
- لوکونین، گریگورویچ ولادمیر. ترجمه عنایت الله رضا. تمدن ایران ساسانی. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال ۱۳۵۰
- زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
- تفضلی، احمد. یکی قطره باران، جشن نامهٔ استاد دکتر عباس زریاب خوئی. تهران: چاپخانه مهارت، ۱۳۷۰
- هینتس، والتر (۱۳۸۷). یافتههای تازه از ایران باستان. ترجمهٔ پرویز رجبی. تهران: ققنوس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۱-۶۳۸-۵.