خط پهلوی
خط پهلوی یا دبیره پهلوی یا دبیره پارسی میانه نام یک دستهٔ کلی از خطهایی است که برای نوشتن زبان (های) پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی) به کار میرفتهاند. این خطوط از خط مانوی مستقلاند. تمام این خطها ریشه در خط آرامی دارند[1] و مانند آرامی از راست به چپ نوشته میشدهاند.
الفبای پهلوی | |
---|---|
نوع | جایگزین ابجد، واژهنگاشت |
زبانها | زبانهای ایرانی میانه |
دورهٔ زمانی | سدۀ ۳ پ.م. – سدۀ ۱7 م. (برانگاشتی) سدۀ ۲ پ.م. – سدۀ ۱۷ م. (تأییدشده) |
سامانهٔ مادر | |
سامانهٔ فرزند | الفبای اوستایی |
ایزو ۱۵۹۲۴ | Phli, 131 |
(Inscriptional Pahlavi)
Phlv, 133 (Book Pahlavi) | |
جهت | راست به چپ |
مخفف یونیکد | Inscriptional Pahlavi |
دامنه یونیکد |
|
زیرشاخهها
دبیرههای پهلوی را معمولاً به زیرشاخههای زیر تقسیم میکنند:
- پارتی کتیبهای یا دبیره پهلوی اشکانی، که با آن زبان پارتی را مینوشتهاند (کتیبهای و گسسته است)
- پهلوی کتیبهای، یا دبیره پهلوی ساسانی که کتیبههای پارسی میانه را بدان مینوشتهاند.
- پهلوی کتابی، (پهلوی ساسانی پیوسته) که کتابهای پارسی میانه زردشتی بدان نوشته شده.
- پهلوی زبوری یا مسیحی، که ترجمه کتاب مقدس به زبان پارسی میانه بدان نوشته شده.
این دبیرهها گرچه اصل و ریشهای یکسان و شباهتهایی با هم دارند، تفاوتشان به اندازهای است که جداگانه از آنها یاد میشود. حروف سنگنبشتهای پارتی با پارسی میانه نیز تفاوتهای بسیار دارند. هرچند خود واژهٔ پهلوی برگفته از پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پرثوه (که صورت باستانی واژهٔ پارت است) میباشد، اما اصطلاحاً به همه دبیرههایی که هم پارتی و هم پارسی میانه را با آنها نوشتهاند، گفته میشود.
بهطور کلی خط پهلوی خطی پرابهام بهشمار میرود و ابهام بعضی گونههای آن نظیر پهلوی کتابی بیشتر از آنِ بقیه است. در گونههای منفصل بیشترین جنبهٔ ابهام بهعلت دلالت یک نویسه بر چندین واج است؛ مثلاً در پهلوی ساسانی کتیبهای نویسهٔ « » میتواند دلالت بر صامت «ر» «و» یا مصوت «او» کند. در گونهٔ متصل علاوه بر این گونه ابهامات مشکل دیگری نیز پدیدار میگردد: اتصال چند حرف به یکدیگر باعث شباهت مجموعه حروف به حرفی دیگر میشود.
ویژگی
خط پهلوی یکی از دشوارترین و پیچیدهترین خطهای جهان است. این خط در کاملترین شرایط دارای ۲۲ حرف میباشد. بهطوری که بسیاری از این حروف با چندین صدای مختلف ادا میشوند و خواننده با چندگانگیهای زیادی در ادای واژگان روبرو میگردد. همچنین تفاوتهای زیادی در نسخههای مختلف خطوط پهلوی وجود داشتهاست. برای مثال خط پهلوی جنوبغرب ایران دارای ۱۹ حرف و خط پهلوی شمال غرب ایران دارای ۲۰ حرف بودهاست. مشکلات این خط تا جایی بود که وقتی مغان زرتشتی اقدام به نگارش کتابهای دین زرتشت نمودند، خط پهلوی را در شأن کتاب اوستا ندیدند. از همین رو، با توسعهی خط پهلوی، خطی جدید و بسیار کامل به نام خط اوستایی ساختند و آن را دیندبیره(خط دینی) نامیدند.[2][3]
ویژگی روشن خط پهلوی املای تاریخی و شبهتاریخی آن است؛ بدینگونه که صورت نوشتهشده تنها ادامه سنت نگارشی باستانی است (یعنی حالتی از زبان فارسی بین فارسی میانه و فارسی باستان را بازمیتاباند)، اما گونه ملفوظ آن به دوره میانه مربوط میشود. از مهمترین شاخصها خواندن حروف ت، پ، ک، چ پس از یک مصوت به ترتیب در پارسی میانه د، ب، گ، ز و در پارتی د، ب، گ، ج است. (مثلاً «بوت» مینوشتند «بود» میخواندند، یا «روچ» مینوشتند و در پارسی میانه «روز» و در پارتی «روژ» میخواندند). در مقابل، د، ب، گ، پس از مصوت، در پارسی میانه ی، و، ی، و در پارتی ذ، ب، غ، خوانده میشده.
خاصیت دیگری که در تمام گونههای خط پهلوی وجود دارد وجود هزوارش در نوشتههاست. هزوارش که به صورت هزوارشن و اوزوارشن و صورتهای مشابه دیگر هم در زبان فارسی آمدهاست به این معنی است که در نوشتن متنهای پهلوی گاه کلمهای را به زبان آرامی مینوشتند لیکن هنگام قرائت فارسی میخواندند. مثلاً ملک مینوشتند و هنگام قرائت شاه میخواندند. باید توجه داشت که هزوارش یک نوع خاص از واژهنگاشت است و با وامواژه تفاوت دارد. وامواژه یک عادت زبانیاست در حالی که هزوارشن تنها یک عادت رسمالخطی است. برای علت یا شوند وجود هزوارشن در نوشتههای پهلوی گمانههای گوناگونی زدهاند. یکی از این گمانهها این است که از آنجا که سنت دبیری خاص آرامیان بودهاست، بسیاری این واژهها در نوشتار وارد شدهاند اما از آنجا که اربابان این دبیران آرامی نمیدانستند این واژهها هنگام برخوانی از بهر ایشان به فارسی برگردانده میشدند.
خط پهلوی که خطی پرابهام بود برای ثبت دقیق اصوات مفید نبود و حتی میتوانست باعث اشتباه در قرائت شود. از طرفی اوستا به زبان اوستایی بود که در آن زمان یک زبان مرده بود، از این رو در زمان ساسانیان برای نوشتن اوستا خط اوستایی از روی خط پهلوی کتابی ابداع شد. خط اوستایی خطی فونتیکی است و حرفهای آن منفصل بودند (جز چند مورد معدود لیگاتور که اصلی متأخرتر دارند) و در این خط هر حرف به جای اینکه بیانگر یک واج باشد (چنانکه در خطهای هر زبانی مرسوم است)، بیانگر یک آواست. در بعضی متنهای پهلوی واژههای دشوار و دور از ذهن گاه به خط اوستایی نوشته میشدند.
معمولاً ایرانشناسان برای مطالعه و اندرنگرش متنهای پهلوی آنها را به خط لاتینی برمیگردانند. این برگردانیدن به دو گونه حرفنویسی و آوانویسی صورت میپذیرد. در مرحلهٔ نخست متن را به دبیرهٔ لاتینی حرفنویسی میکنند و در مرحلهٔ بعد آن را آوانویسی میکنند. بهخاطر ابهام خط پهلوی حتی حرفنویسی متنها هم کار چندان آسانی نیست. در برخی موارد خصوصاً آنِ مربوط به خط پهلوی کتابی گاه بر سر صورت حرفنویسیشدهٔ واژه میان ایرانشناسان اختلاف نظر وجود دارد. آوانویسی خط پهلوی هم دشواریهای زیادی دارد. نخست اینکه در خط پهلوی مصوتهای کوتاه نشانهٔ جدا و ویژهای نمیدارند. دوم اینکه مصوتهای بلند را گاه به صورت صامت هم میتوان در نظر گرفت. این دو ویژگی گفتهشده در خط امروزی فارسی هم وجود دارد (مثلاً شاپور را شاپوَر هم میتوان خواند). دیگر آنکه در خط پهلوی املای تاریخی و شبهتاریخی فراوان یافت میشود. از این رو صورت نوشتهٔ کلمات لزوماً صورت ملفوظ آنها در زمان کتابت متن نیست.
جستارهای وابسته
پانویس
- خانلری ۲۴۱
- https://www.britannica.com/topic/Pahlavi-alphabet
- کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشته یحیی زکاء به تاریخ ۱۳۲۹ خورشیدی (نسخه الکترونیکی هم موجود است)
منابع
- ویکیپدیای انگلیسی، Pahlavi scripts.
- ابوالقاسمی، محسن. راهنمای زبانهای باستانی ایران (جلد اول). تهران: سازمان و مطالعه و تدوین کتب درسی (سمت) ۱۳۷۵.
- خانلری، پرویز (۱۳۸۲)، تاریخ زبان فارسی (جلد اول)، فرهنگ نشر نو، شابک ۹۶۴-۷۴۴۳-۲۱-۸
- ژاله آموزگار - احمد تفضلی. زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن. چاپ پنجم. تهران: انتشارات معین ۱۳۸۷.
- دیوید نیل مکنزی - ترجمه: دکتر مهشید میرفخرایی. فرهنگ کوچک زبان پهلوی. چاپ چهارم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۱۳۸۸.
- محسن جمالی، سنگ نگاره های ایران (جلد 1)؛ (سنگ نگاره های گلپایگان؛ گذرگاه تاریخ). چاپ دوم 1397