شهریور (امشاسپند)

خشَتَره وییریه یا شهریور(به سانسکریت: کشاترا)، نام سومین امشاسپند است. این امشاسپند به ظاهر مظهر جنگجویی است، زیرا وظیفهٔ اصلی او پاسداری از فلزات است.

در بندهش نقش حمایت از فقرا و بینوایان نیز به این امشاسپند محول شده‌است. معنای لغوی این تعبیر، «شهریاری دلخواه» یا «شهریار مطلوب» یا «کشور آرمانی» یا «سرزمین مورد آرزو» می‌باشد. زرتشت از هفت موجود نامیرا سخن به میان آورده‌است، که به نوعی همکاران اورمزد در روند آفرینش و نگهداری افریدگان هستند. شهریور که به صورت کهن (خَشثرَهَ ویریَه) خوانده می‌شده، یکی از این امشاسپندان است. معنی اسم او شهریاری مطلوب عنوان شده‌است.[1]

تعریف کلی امشاسپند شهریور

او انتزاعی ترینِ امشاسپندان است. مظهر توانایی، شکوه، سیطره و قدرت خداوند می‌باشد. در جهان مینوی وی نماینده فرمانروایی ملکوتی و بهشتی است و در زمین نماینده سلطنتی است که با کمک به تهی دستان و ضعیفان و فقرا همچنین با چیرگی بر همه بدی‌ها قدرت و اراده خدا را در آن مستقر می‌کند. او به دلیل پشتیبانی از فلزات با جاری کردن فلز گداخته در آخر الزمان همه مردمان را آزمایش می‌کند. از این رو گفته شده که خداوند توسط او پاداش و کیفر زندگی اخروی را می‌دهد. دشمن اصلی او سَوروه است که سردیو حکومت بد، هرج و مرج و سستی است.[2]

واژه‌شناسی

اوستا به صورت xšaθra-vairiia آمده‌است و معنای «شهریاری دلخواه» را از آن استنباط کرده‌اند.

بخش اول این واژه خشَتَره یا خشَثره به معنای شهریاری و کشوراست و در خطوط میخی هخامنشیان کاربرد بسیار دارد. واژهٔ شهرکه امروز در فارسی به کار می‌رود، از همین واژه گرفته شده‌است. در روزگار کهن، مراد از شهر، همان کشور بود، چنان‌که سرزمین ایران را، ایران شهر می‌نامیدند.

بخش دوم این واژه، یعنی وَیریَه، صفت و به معنای مطلوب است. بر این اساس، 'خشتره ویریه'، به معنای «کشور مورد آرزو» یا «شهریاری مطلوب» می‌باشد. نیبرگ بر این باور است که خشثره در اوستا بیشتر قلمرو یا محفل و عرصه ایی است که نیروی خدایی را آشکار می‌کند و با آن که معنای «کشور» (شهر امروز هم از این ریشه است) نیز می‌دهد، اما این معنا جزئیات دقیق این واژه را نمی‌رساند. به گمان او این واژه هم معنای سیاسی دارد و هم دینی. نیبرگ vairiia را از ریشهٔ var به مفهوم «آزمایش آتش/ور» می‌گیرد و زمینهٔ واقعی این باور را در آزمایش آتشی می‌داند که در آن با فلز گداخته یک داوری خدایی انجام می‌گرفت و خشثره را همچون نیروی آزمایش آتش می‌داند.

در گاهان بار دینی این واژه بیشتر است. واژهٔ aiiōxšusta- = فلز (فارسی میانه ayōxšust) با آن پیوند تنگاتنگی دارد.[3]

دربارهٔ شهریور

خَشَتَرَه وَیریَه، امشاسپندی مذکر است و در اوستا از وی به عنوان «قلمرو جاودانهٔ اهوره مزدا»، «دیار تباهی ناپذیر» و «بهشت برین» یاد شده‌است. واقعیت امر آن است که اساطیر جنگی در ایرانزرتشتی، دگرگونی‌های عمیقی را پشت سر گذاشته‌اند. تا جائیکه فرد جنگجو دیگر نقش حامی بیچارگان را ایفا نمی‌کند و سرانجام ماهیت جدید و تحول یافتهٔ خود را، بوضوح هرچه تمامتر در کتاب شاهنامهبه نمایش می‌گذارد. در این کتاب، جنگ و امور جنگاوری، نه از جملهٔ وظائف مربوط به خدایان، بلکه در شمار امور مربوط به قهرمانان و پهلوانانی است که تمام عمر خود را صرف منازعه و خصومت و جنگ با یکدیگر می‌کنند.

در این میان، این تنها خشتره وییه یا همان شهریور است که به عنوان نگهبان و پاسدار تاج و تخت سلطنت پا به صحنه می‌گذارد و برای حفظ صلح و اشاعهٔ مذهب از اسلحه کمک می‌گیرد.[4]

پانویس

منابع

  • بهار، مهرداد (۱۳۹۴). پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: آگاه.
  • آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیر ایران. سمت.
  • هینلز، جان (۱۳۸۹). شناخت اساطیر ایران. تهران: نشر چشمه.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.