برسم
بَرسَم یا بَرِسمَن عبارت از شاخههای بریده درختی که هر یک از آنها را در زبان پهلوی تاک و به پارسی تای گویند. از اوستا برمیآید که برسم باید از جنس رستنیها باشد، مانند انار و گز (درخت) و هوم. شاخهها معمولاً با کاردی به نام بَرسَمچین بریده میشود. در فرهنگهای پارسی آمده «برسم شاخههای باریک بیگره باشد به مقدار یک وجب که آن را از درخت هوم ببرند، و آن درختی است شبیه به گز (درخت) و اگر هوم نباشد، درخت گز والا درخت انار که با نیایش و باژ و زمزمه و با وسیلهٔ بَرسَمچین میبرند.» گاهی در مراسم برسمهای فلزی از برنج و نقره به جای گیاه به کار میبرند. هر یک از تایهای فلزی به بلندی نه بند انگشت و به قطر یک هشتم بند انگشت است. در اوستا شمارهٔ برسمها از ۳ تا ۳۵ ذکر شدهاست. دور برسمها را با بندی که از برگ الیاف خرما بافتهاند، میبندند، نظیر کٌشتی و کمربند زرتشتیان، این بند نیز کٌشتی نامیده میشود.
مراسم بَرسَم یا مراسم بَرِسمَن مقصود از برسم گرفتن، دعا خواندن و سپاس به جای آوردن، نسبت به تنعم از نباتات است که مایهٔ تغذیهٔ انسان و چهارپا و وسیلهٔ جمال طبیعت است. در مراسم برسم، برسم را در آب زور میگذارند و از رطوبت به آن نیرو میدهند به خوبی یادآور باران و بالیدن رستنیها و آبیاری محصول و بارآور ساختن زمین است. در قدیم پیش از غذا برسم به دست گرفته، دعا می خواندهاند و سپاس نعمت به جای میآوردند. در بخشهای مختلف اوستا از برسم یاد گردیدهاست.[1]
پانویس
- دانشنامهٔ مزدیسنا، ص ۱۶۲
منابع
- اوشیدری، جهانگیر. دانشنامهٔ مزدیسنا، واژه نامهٔ توضیحی آیین زرتشت. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۱ ، شابک ۹۶۴−۳۰۵−۳۰۷−۵