فخرالدین عراقی

شیخ فَخرُالدّین ابراهیم پسر بزرگ‌مِهر پسر عبدالغفار کمیجانی یا فَخرُالدّین عَراقی[1] از شاعران و عارفان و نویسندگان صوفی ادب فارسی در سدهٔ هفتم هجری، مؤلف لَمَعات می‌باشد. وی در تاریخ ۲۰ خرداد ۵۹۲ معادل با ۱۰ ژوئن ۱۲۱۳ میلادی در کمیجان که جزو استان مرکزی است، به دنیا آمد در مورد نام و نسب عَراقی میان غالب تذکره‌نویسان اختلاف است. زادروزِ عَراقی بنا به پژوهش سعید نفیسی در کمیجان و در سال ۶۱۰ ه‍.ق است؛ که البته در آثار خود فخرُالدّین عَراقی نام کمیجان دیده می‌شود. فخرُالدّین عَراقی در ۸ ذوالقعده ۶۸۸ ه‍. ق، در دمشق درگذشت.[2][3]

یادبود کنگره عَراقی

زندگی

ابراهیم عَراقی فرزند عبدالغفار بود؛ و در کمیجان به دنیا آمد او در کودکی قرآن را حفظ کرد.[4] وقتی که هفده ساله بود جمعی از قلندران به همدان فرود آمدند و عراقی نیز بهمراه آنان به هندوستان رفت و در شهر ملتان به شاگردی شیخ بهاء الدین زکریا ملتانی درآمد و بعد از مدتی با دختر او ازدواج کرد که از وی پسری آمد و به کبیرالدین موسوم گشت.

بیست و پنج سال سپری شد، و شیخ بهاءالدین وفات یافت، در حالی‌که، عَراقی را جانشین خود کرده بود. بعد از هند، عَراقی عزم مکه و مدینه کرد، و پس از حج جانب روم شد. در قونیه، به خدمت مولانا رسید، و مدتها در مجالس سماع حاضر شد. وی پس از سال‌ها اقامت در روم جانب شام رفت.

آثار

از عَراقی آثاری به نظم و نثر باقی مانده‌است. لَمعات که مهمترین اثر منشور عَراقی است در زمان صحبت صدرالدین قونوی و تحت تأثیر آثار ابن عربی نوشته شده‌است. این کتاب ۲۷ لمعه دارد و موضوع اصلی آن عشق است که عراقی به پیروی از سوانح احمد غزالی و با توجه به آراء ابن عربی ابعاد مختلف آن را تبیین کرده‌است. مکاتیب و رسالة اللطیفة فی الذوقیات از دیگر آثار منثور عراقی است.[5]

دیوان اشعار وی نیز مشهور است[6] گرچه عَراقی در بیشتر قوالب شعری طبع خود را آزموده، اما هنر شاعری او بیشتر در غزلیاتش ظهور یافته‌است. عشاق نامه یا رساله ده فصل اثر منظوم دیگری از عراقی است که در قالب مثنوی و غزل و در بحر خفیف مسدس محذوف سروده شده‌است. احتمالاً پیش از عراقی سرودن ده فصل یا عشاق نامه وجود داشته‌است اما عَراقی با ابتکار این قالب ادبی را رونق بخشید.[7]

نمونه شعر

ز دو دیده خون فَشانم، ز غمت شب جدایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت

مژه‌ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟

سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟

به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم

در دیر می‌زدم من، که یکی ز در در آمد

چه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشنایی

که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی

که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی

که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟

که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

که : درآ، درآ، عَراقی، که تو خاص از آن مایی

کنگره بزرگداشت

کنگره بزرگداشت فخرُالدّین عَراقی در روزهای 23 و 24 اردیبهشت ماه سال 1374 به همت شورای اجتماعی استانداری استان مرکزی در محل دانشگاه تربیت معلم اراک با حضور عراقی شناسان داخلی و خارجی برگزار گردید و مهمانان در واپسین ساعات برگزاری همایش در شهر کمیجان در مراسم مشابهی شرکت جستند.[8]

پانویس

  1. کتاب درسی علوم انسانی. تاریخ ادبیات فارسی ۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  2. بزرگان و سخن‌سرایان جلد اول، ص ۷۳
  3. کتاب تاریخ مفصل کمیجان به کوشش دکتر مهدی عربی
  4. کلیات ابراهیم بن بزرگمهر عراقی. صص. ۴۸–۴۹.
  5. تاریخ ادبیات ایران. ۲. صص. ۲۳۹.
  6. نفحات الانس. صص. ۵۹۹.
  7. تاریخ ادبیات ایران. ۲. صص. ۳۱۰–۳۱۱.
  8. خاطرات همایش بزرگداشت عراقی،بیژن شهرامی.

جستارهای وابسته

منابع

  • درخشان، مهدی (۱۳۷۴بزرگان و سخن سرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار، تهران: انتشارات اطلاعات

پیوند به بیرون

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به فخرالدین عراقی در ویکی‌گفتاورد موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.