بیژن الهی
بیژن الهی شیرازی (زادهٔ ۱۶ تیر ۱۳۲۴ – درگذشتهٔ ۹ آذر ۱۳۸۹ در تهران)[2] شاعر، مترجم، محقق و نقاش ایرانی بود. او از شاعران جریان موسوم به شعر دیگر بود.
بیژن الهی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۶ تیرماه ۱۳۲۴، تهران |
درگذشت | ۱۰ آذر ۱۳۸۹ (۶۵ سال) تهران |
علت درگذشت | عارضه قلبی |
آرامگاه | روستای بیجدهنو، مازندران[1] |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر، مترجم و نقاش |
همسر(ها) | غزاله علیزاده ژاله کاظمی |
فرزندان | سلمی |
زندگی
بیژن الهی در تیرماه ۱۳۲۴ در چهارراه حسنآباد به دنیا آمد. او «تنها فرزند خانوادهای متمول بود که از پدری شیرازی و مادری تبریزی، در تهران متولد شد. دوره اول متوسطه را در «دبیرستان البرز» گذرانید. بعد از نقل مکان از خیابان استخر به منزل دیگری در خیابان شیرکوه زعفرانیه، به «دبیرستان شاپور» در محله تجریش رفت و در آنجا در رشته ریاضی تحصیل کرد. در سالهای نوجوانی ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمنهای هنری، نقاشی را پی گرفت. او در نوجوانی در کلاسهای نقاشی جواد حمیدی شرکت کرد. ورود او به عرصه هنر به جدال با خانوادهاش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آینده دیگری میخواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد. به سفارش استادش، جواد حمیدی، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بیینال فرستاد، اما به صلاحدید خانواده، از ادامه فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت. نگاهِ نوگرا و ذهنِ خلاقش را این بار به ساحتِ قلم رسانید و فعالیتهای ادبیاش را پی گرفت. از کافهنشینیها گرفته تا نشستهای دوستانه؛ در کنار دیگر همنسلانش که بلند پرواز و آرمانخواه بودند؛ نیما میخواندند و به جنبشهای فکریادبی دنیا چشم داشتند و با وجود تمام سختیها و عدم پذیرش جامعه ادبی، میخواستند به دستاوردی نو برای ادبیات فارسی برسند.
ورودش به عرصه مطبوعات در آبان ماه سال ۱۳۴۳، به دعوت فریدون رهنما با شعر «برف» اتفاق افتاد که در جنگ طرفه چاپ شد. تا اواخر همین دهه در میان همفکرانش، خوب شناخته شده بود؛ در جزوه شعر(۱۳۴۵، همکاری با اسماعیل نوریعلا)، اندیشه و هنر(۱۳۴۸)، دفترهای روزن(۱۳۴۶)، مجله خوشه(۱۳۴۶)، مجله بررسی کتاب(۱۳۴۹) و هفته نامه تماشا(۱۳۵۳) مجله رستاخیز جوان (۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) و مجله بیدار (۱۳۷۳)، شعر و ترجمه به چاپ سپرد.» [3][4]
«الهی به شیوه خودخوان شروع به زبانآموزی میکند و زبانهای مختلفی چون یونانی، عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه را فرا میگیرد. او از زبانهای مختلف، آثار کسانی چون کاوافی، ماندلشتام، رمبو، میشو، هولدرلین، جویس، فلوبر، پروست، الیوت، لورکا، ابن عربی و.. ، را ترجمه میکند. تعداد محدودی از آثار او در دوره حیاتش، به چاپ و پخش رسیدهاند. در سال ۱۳۴۸ با بانو غزاله علیزاده، نویسنده «خانه ادریسیها» و «شبهای تهران» ازدواج میکند؛ ازدواجی که حدود دو سال میپاید. دخترشان «سلمی» بعدها با مادر زندگی میکند. الهی به حمایت مالی عزیزه عَضُدی نشری به نام نشر ۵۱ را به راه میاندازد و آن را مدیریت میکند، او سعی میکند کتاب شاعران نوگرا را چاپ و معرفی کند، از خودش هم چند جلد کتاب آماده میکند، اما چاپ نمیکند، و آنهایی هم که چاپ میشوند به پخش نمیرسند (به جز چاپ دوم ساحت جوانی). دیری نمیپاید که کار نشر به بنبست میرسد. حساسیت او و دقّت وسواسگونهاش چاپ آثارش را سالها و سالها به تاخیر میاندازد، اما در این میان بالاخره کتابهایی مثل کتابِ اشعار نرودا به نام «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی» ( ۱۳۵۲) که چهار سال بعد به چاپ دوم هم میرسد، کتاب «اشعار حلاج» (۱۳۵۴)، «ساحت جَوّانی» از هانری میشو (۱۳۵۹) و کتاب رمبو به نام «اوراق مصور آرتور رمبو» (۱۳۶۲) را در نشرهای مختلف امیرکبیر، فاریاب و انجمن فلسفه و .... به چاپ و پخش میرساند. در سال ۱۳۶۷ با بانو ژاله کاظمی، دوبلور، گوینده و مجری تلویزیون، آشنا میشود و ازدواج میکند، و در سال ۱۳۷۹ جدا میشوند.
سالهای بعد از فوت ژاله، خصلت انزواگزینی بیژن تشدید میشود. رابطه با دوستان را محدود میکند، در بر هر کسی نمیگشاید و هر کسی را به حضور نمیپذیرد. خانهاش را «زندان هارون الرشید» میداند و سکوتش حتی در جمع دوستان، بلندتر از قبل میشود.
سرانجام در نهم آذر ۱۳۸۹، بر اثر سکته قلبی دارفانی را وداع میگوید و به وصیتی که به دوستی همدل سپرده بود به روستای بیجده نو از توابع شهرستان مرزنآباد منتقل و در همانجا دفن میگردد»[5][6] بنا بر وصیتش بر سنگ گور او هیچ نامی حک نشد.[7]
کتابهای او از سال ۱۳۹۳ توسط نشر بیدگل در تهران چاپ شد. مسعود کیمیایی و شمیم بهار از دوستان نزدیک سابق او بودند.[8]
کتابشناسی
تألیف
ترجمه
- چهارشنبه - خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸۶۰۰۹۲۴۳۳۶۵
- بهانههای مأنوس. فلوبر…[و دیگران]. تهران: بیدگل، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸۶۰۰۵۱۹۳۸۳۱
- اشراقها: اوراق مصور آرتور رمبو (شعرهای به نثر ۱۸۷۵–۱۸۷۲). تهران: بیدگل، ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۱۹۷
- نیت خیر. فریدریش هلدرلین. با مراقبت عزیزه عضدی. تهران: بیدگل، ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸۶۰۰۵۱۹۳۹۴۷
- مستغلات. هانری میشو. تهران: بیدگل، ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۲۴۱
- حلاجالاسرار (اخبار و اشعار). حسینبن منصور حلاج. تهران: بیدگل، ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۷۲۸۲۵۴
- درهٔ علف هزار رنگ. شکسپیر، پو…. جنگی از گرداندههای بیژن الهی. تهران: بیدگل، ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۲۹۶
- صبح روان؛ کنستانتین کاوافی. تهران: بیدگل، ۱۳۹۶ شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۵۷۹
پیرامون آثار بیژن الهی
- این شماره با تأخیر ۶: بیژن الهی. با نظر م. طاهرنوکنده. تهران: آوانوشت، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸۶۰۰۹۱۸۹۳۵۹
- بیژن الهی. داریوش کیارس. تهران: پیکره، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸۶۰۰۹۲۴۳۳۹۶
- بیژن الهی: تولید جمعی شعر و کمال ژنریک. علی سطوتیقلعه. تهران: اختران، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۰۷۱۵۹۳
- مقاله «نظریه ترجمه در آثار بیژن الهی»، سارا هلاله https://www.civilica.com/Paper-CFTCONF01-CFTCONF01_003.html
- مقاله «آشنایی زدایی در شعر بیژن الهی»، سارا هلاله: https://www.civilica.com/Paper-CIIC01-CIIC01_002.html
- مجله بهین نامه: ویژه بیژن الهی. سارا هلاله، «شعر ترجمه نظریه»، شماره اول. زمستان ۱۳۹۶، ص82-90.
- مجله بهین نامه: ویژه بیژن الهی. سارا هلاله، مقاله «بیژن الهی از آغاز تا پایان» به همراه گاه شمار و کتابشناسی، شماره اول. زمستان ۱۳۹۶، ص10-18.
جستارهای وابسته
- شعر حجم
- شعر موج نو
- شعر دیگر
- شعر آوانگارد
- نظریه ترجمه
منابع
- «رادیو زمانه | خبر اول | ادبیات | بیژن الهی به خاک سپرده شد». دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۰-۳۰.
- «در زادروز بیژن الهی». روزنامه ایران. دریافتشده در ۷ ژوئیه ۲۰۱۹.
- بیژن الهی از آغاز تا پایان، مجله بهین نامه، سارا هلاله، شماره اول، 1396، ص10-13
- «نقاشی: تندیس بیژن الهی». تندیس. داریوش اسدی کیارس. ۷ اسفند ۱۳۸۷.
- بیژن الهی از آغاز تا پایان، مجله بهین نامه، سارا هلاله، شماره اول، 1396ص، ص 10-13. ردهها
- «بيژن الهي از دنيا رفت». ایسنا. ۲۰۱۰-۱۲-۰۱. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۶.
- «خاکسپاری پرسکوت بیژن الهی در مرزنآباد». دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۰-۳۰.
- هادی محیط. «بیژن الهی شیرازی». دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۰-۳۰.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به بیژن الهی در ویکیگفتاورد موجود است. |