شیعه

شیعه دومین مذهب بزرگ پیروان دین اسلام است. واژه شیعه شکل مختصر «شیعه علی» یعنی پیرو یا حزب علی بن ابیطالب، نخستین امام، است. شیعیان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کل جمعیت مسلمانان جهان و ۳۸ درصد جمعیت مسلمانان خاورمیانه را تشکیل می‌دهند.[1]

شیعه
درگاه تشیع
عقاید
فروعنماز روزه خمس زکات حج جهاد امر به معروف نهی از منکر تولی تبری
عقاید برجستهمهدویت: غیبت (غیبت صغرا، غیبت کبراانتظار، ظهور و رجعت بدا شفاعت و توسل تقیه عصمت مرجعیت، حوزه علمیه و تقلید ولایت فقیه متعه شهادت ثالثه جانشینی محمد نظام حقوقی
شخصیت‌ها
چهارده معصوممحمد علی فاطمه حسن حسین سجاد باقر صادق کاظم رضا جواد (تقی) هادی (نقی) حسن (عسکری) مهدی
صحابه محترم نزد شیعهسلمان فارسی مقداد بن اسود میثم تمار ابوذر غفاری عمار یاسر بلال حبشی جعفر بن ابی‌طالب مالک اشتر محمد بن ابوبکر عقیل عثمان بن حنیف کمیل بن زیاد اویس قرنی ابوایوب انصاری جابر بن عبدالله انصاری ابن‌عباس ابن مسعود ابوطالب حمزه یاسر عثمان بن مظعون عبدالله بن جعفر خباب بن ارت اسامة بن زید خزیمة بن ثابت مصعب بن عمیر مالک بن نویره زید بن حارثه
زنان: فاطمه بنت اسد حلیمه زینب ام کلثوم بنت علی اسماء بنت عمیس ام ایمن صفیه بنت عبدالمطلب سمیه
رجال و علماکشته‌شدگان کربلا فهرست رجال حدیث شیعه اصحاب اجماع روحانیان شیعه عالمان شیعه مراجع تقلید
مکان‌های متبرک
مکه و مسجدالحرام مدینه، مسجد النبی و بقیع بیت‌المقدس و مسجدالاقصی نجف، حرم علی بن ابی‌طالب و مسجد کوفه کربلا و حرم حسین بن علی کاظمین و حرم کاظمین سامرا و حرم عسکریین مشهد و حرم علی بن موسی الرضا
دمشق و زینبیه قم و حرم فاطمه معصومه شیراز و شاه‌چراغ کاشمر و حمزه بن حمزه بن موسی بن جعفر امامزاده سید مرتضی و آرامگاه سید حسن مدرس آستانه اشرفیه و سید جلال‌الدین اشرف ری و حرم شاه عبدالعظیم
مسجد امامزاده حسینیه
روزهای مقدس
عید فطر عید قربان (عید اضحی) عید غدیر خم محرّم (سوگواری محرمتاسوعا، عاشورا و اربعین) عید مبعث میلاد پیامبر تولد ائمه ایام فاطمیه
رویدادها
رویداد مباهله رویداد غدیر خم سقیفه بنی‌ساعده فدک رویداد خانه فاطمه زهرا قتل عثمان جنگ جمل نبرد صفین نبرد نهروان واقعه کربلا مؤتمر علماء بغداد حدیث ثقلین اصحاب کسا آیه تطهیر
کتاب‌ها
قرآن نهج‌البلاغه صحیفه سجادیه
کتب اربعه: الاستبصار اصول کافی تهذیب الاحکام من لایحضره الفقیه
مصحف فاطمه مصحف علی رساله حقوق اسرار آل محمد
وسائل‌الشیعه بحارالانوار الغدیر مفاتیح‌الجنان
تفسیر مجمع‌البیان تفسیر المیزان کتب شیعه
شاخه‌ها
دوازده‌امامی (اثنی‌عشری) اسماعیلیه زیدیه غلاه واقفیه
منابع اجتهاد
کتاب (قرآن) سنت (روایات پیامبر و ائمه) عقل اجماع

هر چند در طول تاریخ شیعه به شاخه‌های متعدد تقسیم شد، اما امروزه تنها سه دسته اصلی شیعه دوازده‌امامی، شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی وجود دارد.[2][3][4][5] امامیه یا شیعه دوازده‌امامی بزرگترین شاخه شیعه است و اغلب اصطلاح شیعه به‌طور پیش‌فرض برای آن به کار می‌رود. مذهب شیعه مبتنی بر تفسیری از قرآن و سنت محمد است که از طریق امامان شیعه بیان و تعلیم شده‌است.

وجه مشترک اعتقادات تمام شیعیان، باور به انتصاب علی بن ابیطالب برای جانشینی محمد، پیامبر اسلام، و امامت پس از وی از سوی خداوند است. شیعیان معتقدند فقط خداست که می‌تواند شخصی را برای حفظ اسلام، تعلیم شریعت و رهبری امت به عنوان امام نصب نماید.

تعریف در لغت و اصطلاح

شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می‌شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر.[6][7] در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته‌است. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص دربارهٔ یکی از پیروان موسی از عنوان شیعه موسی[8] و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد می‌کند.[9] در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغوی‌اش برای پیروان افراد مختلفی به کار می‌رفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابی‌طالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابی‌سفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق می‌شود.[10]

زمان پیدایش شیعیان به سال ۱۱هجری قمری بر می گردد که جریان سقیفه بنوساعده اتفاق افتاد و ابوبکر خلیفه شد،آنهایی که خلافت ابوبکر و خلفای بعد از او را تا سال ۳۵ هجری قبول نکردند،و علی را به عنوان امام و جانشین محمد،شناختند شیعه محسوب گشتند، تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان محمد باقر فقط در محبت به اهل بیت و اعتقاد به شایستگی انحصاری آن‌ها برای حکومت مسلمین بود. از زمان آن زمان به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان جعفر صادق با گسترش مباحث کلامی شیعیان (پیروان او) از نظر کلامی نیز در کنار معتزله و اشاعره مکتب ویژه خود را پایه‌گذاری کردند.[11]

از زمان جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال میان امویان و عباسیان در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام قائم آل محمد (که شناخته شده نبود) تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سال‌ها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو می‌کردند.[12]

اکنون «شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیده‌اند که امام و جانشین محمد از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده‌است.[13][14]

خاستگاه

به گفته مادلونگ، نه در قرآن و نه در میثاق مدینه به قریش جایگاه برتری داده نشده و میثاق مدینه هم نحوه جانشینی محمد را مشخص نکرده‌است. با این وجود، شیوه کلی انتقال ارث در سوره نساء تشریح شده و در قرآن، نبوت هم به صورت ارثی منتقل می‌شود. فردِ درگذشته می‌توانست برای خود یک «وصیت» بنویسد و یک «وصی» را مسئول اجرای آن کند. محمد تا پنج سال آخر عمر هنوز امیدش به داشتن وارثی مذکر را از دست نداده بود و سه سال بعد کنیز قبطی‌اش ماریه پسری به نام ابراهیم زایید اما این پسر خیلی زود مرد. با در نظر گرفتن تمام شرایط، فاطمه تنها وارث اصلی[persian-alpha 1] محمد و جانشین مشروع او بود. ادعای شیعیان مبنی بر اینکه محمد علی را وصی — اجرا کننده وصیت — خود کرد قابل تأیید نیست زیرا محمد وصیتی به جا نگذاشت. در واقع تمام روایات می‌گویند محمد قصد داشته وصیتی بنویسد و بیشتر آن‌ها تأیید می‌کنند که عمر مانع او شد. شیعیان اعتقاد دارند او قصد داشته علی را به عنوان وصی خود منصوب کند اما مادلونگ می‌گوید بدیهی است اگر محمد چنین قصدی داشت، می‌توانست در دوره مریضی‌اش به جای ابوبکر، علی را به عنوان امامِ نماز جماعت انتخاب کند. احتمالاً عمر بعد از غدیر خم مخالفتش با وصی‌شدن علی را ابراز کرده و محمد به درستی دریافته عمر خودش را برای جانشینی پیشنهاد داده‌است. شواهد نشان می‌دهد با آغاز مریضی محمد، عمر تلاش کرده قدرت را در دست بگیرد اما محمد ابوبکر را پیشنهاد داده؛ ابوبکر طرفداران زیادی نداشت اما محبوب بود و در صورت وصی‌شدن ابوبکر، محمد می‌توانست امیدوار باشد که از حقوق وارثانش دفاع خواهد کرد. با این وجود، روایات می‌گویند محمد کماکان قصد داشته در لحظه مرگ وصی خود را مشخص کند اما مانعش شدند. نظر اسلام‌شناسان این است که ابوبکر و علی به یک اندازه شانس وصی‌شدن داشتند.[15]

محمد ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و ظهر روز دوشنبه در ۱۲ ربیع‌الاول سال ۱۱ مصادف با ۷ ژوئن سال ۶۳۲م در خانهٔ همسرش عایشه در شهر مدینه در حالی که ۶۳ سال داشت درگذشت.[16][17] گروهی از مردم به سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی محمد گفتگو کنند.[18] این امر درحالی بود که، علی[19] به همراه طلحه و زبیر و جمعی از خویشان و صحابهٔ محمد، مشغول خاکسپاری‌اش بودند،[20] نتیجه گردهمایی مسلمانان در سقیفه، انتخاب ابوبکر به‌عنوان جانشین محمد بود.[21][22] گروهی از انصار در سقیفه بنی ساعده از سعد بن عباده حمایت می‌کردند، اما مهاجران این را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیک‌تر به محمد می‌دانستند. در میان مهاجران عده‌ای نیز به رهبری علی و شامل زبیر، طلحه، عباس بن عبدالمطلب، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری و عمار بن یاسر، علی را وارث مشروع محمد می‌دانستند. پوناوالا معتقد است تاریخ‌نگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که بحران موجود در این برهه، توسط سه تن از مهاجران مشهور به نام‌های ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح برطرف گردید. آنان انصار را جمع کرده و به آن‌ها ابوبکر را تحمیل کردند. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام اوس و خزرج و عدم فعالیت بنی‌هاشم در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود.[23]

این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که علی توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شده‌است و بنابراین مقام خلافت باید از آن وی باشد.[24][25] علاوه بر آن، طبری در تاریخ خود نقل کرده‌است که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آن‌ها را بیرون کشاند. علی بعداً مکرر می‌گفت که اگر چهل یاور داشت قیام می‌کرد.[26] به نوشته پوناوالا علی و بنی‌هاشم تا قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد.[27] بدین ترتیب به تدریج نهاد خلافت پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی ندارد. خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران برخوردار بود. انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود که تعهدات متقابلی را بین خلیفه و اتباع وی (امت) پدیدمی‌آورد.[28]

همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت[29] و آیه تطهیر[30] و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین)[31] علی را امام بر حق می‌دانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.

شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.[32][33][34]

هم چنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از محمد در منابع اهل سنت استناد می‌کنند، که در آن‌ها به «شیعه علی» اشاره شده‌است. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت می‌کند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»[35] علامه امینی از علمای شیعه‌است که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی تمامی روایات دربارهٔ واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمع‌آوری نموده و در چهل مجلد الغدیر منتشر نمود.

برخی، تشیع را به فردی به نام عبدالله بن سبا نسبت می‌دهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و مؤسس فرقه سبائیه می‌دانند که قائل به الوهیت علی بوده‌است و به همین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شده‌است و حتی برخی اخباری نقل می‌کنند که وی و پیروانش، به دستور علی در آتش سوزانده شده‌اند. مرتضی عسکری در کتاب خود و هم چنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه می‌دانند.[36]

برخی از اهل سنت، نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر معتقدند که تقلید از فقه مذهب جعفری، نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر است.[37]

تاریخ

شیعیان بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی محمد، الگووارهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از انقلابِ عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیق‌تر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از انقلاب عباسی، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپس‌تر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیان‌گذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریه‌پردازانِ شخصی با گروه‌های کوچکِ پیروان نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در کوفه مستقر بودند، و درحالی‌که سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااین‌حال بر بعضی از دیدگاه‌های کیسانیه از جمله محکومیتِ سه خلیفهٔ پیش از علی بن ابی‌طالب صحّه می‌گذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها پسرِ بازماندهٔ حسین بن علی، علی بن حسین زَیْنُ‌الْعابِدین دنبال کرد. پیروزیِ عباسیان — که با شعار «الرضا من آل محمد» به میدان آمده بودند — سببِ سرخوردگیِ شیعیان شد که همه انتظار داشتند تا یک علوی به‌جای یک عباسی موفق به خلافت شود. دشمنی میانِ عباسیان و علویان هنگامی برجسته شد که عباسیان بلافاصله پس از به قدرت رسیدن‌شان، شروع به آزار و اذیتِ بسیاری از حامیانِ سابقِ شیعه و علوی‌شان کردند و متعاقباً، سخنگویانِ تفسیری سنی از اسلام شدند. عهدشکنیِ عباسیان با ریشه‌های شیعیِ خود، سرانجام هنگامی تکمیل شد که خلیفهٔ سوم، مهدی، اعلام کرد که پیامبر عملاً عمویش، عبّاس بن عَبدُالْمُطَّلِب را به جای علی بن ابی‌طالب به‌عنوانِ جانشین منصوب کرده‌است. در آغاز خلافت عباسی، اکثر پیروانِ جعفر صادق در ابتدا فرزندِ ارشدش، عبداللهِ اَفْطَح را به‌عنوانِ جانشینش شناخته بودند. پس از درگذشتِ عبدالله، آن‌ها به برادرِ کوچک‌ترش، موسی کاظم روی آوردند. این شیعیانِ امامی که عبدالله را به‌عنوانِ امامِ برحق پیش از موسی کاظم به‌رسمیت می‌شناختند، به اَفطَحیّه شناخته شدند. موسی کاظم، که بعدها به‌عنوانِ هفتمین امامِ شیعیان در نظر گرفته شد، به‌زودی با بیعتِ اکثریتِ شیعیانِ امامی از جمله برجسته‌ترین دانشمندان از اصحابِ جعفر صادق مواجه شد. پس از قتلِ او، بسیاری از هوادارانش او را امامِ هفتم و آخرِ خود دانستند که به‌عنوانِ مَهدی باز خواهد گشت. این گروه از شیعیانِ امامی که فرقهٔ قابل‌توجهی دیگر در کوفه تشکیل دادند، به‌نامِ واقِفیّه شناخته شدند. بااین‌حال، گروه دیگری از پیروانِ موسی کاظم، پسرش علی بن موسی الرّضا، را به‌عنوانِ امام جدیدشان تصدیق کردند که پس از آن، به‌عنوانِ هشتمین امامِ شیعیان در نظر گرفته شد. شیعیانِ علی بن موسی الرّضا، خطِّ امامت را در سه نسلِ دیگر در فرزندانش تا امام یازدهم‌شان، حسن عَسکَری با اختلافاتِ جزئی دنبال کردند. این امامان نیز به بغداد یا سامَرّا برده شدند و از نزدیک، تحتِ مراقبتِ عباسیان بودند.[38]

باورها

باورهای سازمان‌یافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگی‌هایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده می‌شوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، اصول دین شیعیان پنجگانه‌است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این مذهب‌است. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تأکید دارند[39] و گرچه برخی شبهه‌ها و احتمالات دربارهٔ روحانی بودن معاد مطرح شده‌است،[40] اما همواره از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تأکید شده‌است، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد را در دو صورت جسمانی و روحانی قابل تصور می‌داند، اما می‌گوید: ... معادی که در شرع نقل شده‌است، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست؛ و آن معادی‌ست که برای بدن است… [41] اگرچه قرن‌ها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد.[42] و در واقع اینکه، این ضرورت در دین، اعتقاد به معاد جسمانی است نه معاد مادّی و طبیعی.[43]

همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ می‌دانند[44] و همه آن‌ها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند.

باور به ظهور یا بازگشت منجی (نجات دهنده) و موعود در اکثر فرق اسلامی و همچنین دیگر ادیان روشن و غیرقابل کتمان است، آنچنانکه یهودیان چشم به راه پادشاه بنی‌اسرائیل‌اند و مسیحیان به بازگشت عیسی باور دارند، در باورهای زرتشتیان، بودیسم و برخی دیگر ادیان نیز می‌توان گونه‌های مشابه این باور را یافت، در فرق اسلامی، مخصوصاً فرق شیعه، در قرون پس از اسلام، این باور بسیار رایج و مشهود بوده‌است. کیسانیه قائم را محمد حنفیه فرزند دیگر علی بن ابیطالب می‌دانند، اسماعیلیه نیز قائم را اسماعیل فرزند ارشد جعفر بن محمد صادق می‌دانند. اما باور شیعیان اثنی‌عشری، این است که منجی آخرالزمان از آل محمد است و او را قائم آل محمد یا مهدی می‌نامند و معتقدند او آخرین و امام دوازدهم شیعیان، حجت بن حسن عسکری است.

اعتقاد به رجعت به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعه‌است، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات شیعه نمی‌دانند،[45] اما هیچ‌یک به دلیل ادله عقلی و نقلی و قرآنی آن را انکار نمی‌کنند.[46] اگرچه برخی ادیان و حتی فرق اسلامی به گونه‌هایی از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ یا به شکل حلول باور دارند، اما دیدگاه به خصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند، بلکه معتقدند که در آخر زمان و پس از ظهور قائم آل محمد،[47] برخی از انبیاء مانند عیسی مسیح و اولیاء خدا مانند مالک اشتر و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده، به دنیا بازمی‌گردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکم رانی نموده و بدکاران به مجازات خواهند رسید.[48]

مدفن علی ابن موسی امام هشتم شیعیان

امامت

شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم و کافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راه‌شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصی‌اش امر دین را تفسیر می‌کند و گمراه می‌گردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی می‌گردد؛ بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگی‌ها و مسئولیت‌های متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبه‌ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می‌یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنان‌که علی در زمان خلافت می‌گوید:

«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وامی‌نهادم. (خلافت را نمی‌پذیرفتم)»[49]

در بین اکثریت علما و عامه شیعه چنین پنداشته می‌شود که امامان نایبان پیامبر در حکومت و معتبرترین مفسران قرآن و سنت پیامبر محسوب می‌شوند. امامان به دلیل دارا بودن مقام قرب و بندگی خدا منشأ برکات الهی دانسته می‌شوند اما اعتقاد به نیابت آن‌ها در خلقت، تقسیم رزق و تشریع را به عنوان غلو یا زیاده روی می‌دانند. در تمام ادوار حتی در زمان حیات امامان شیعه افراد و گروه‌هایی معتقد به وجود کاملاً فراطبیعی برای امامان بودند. این گروه‌ها به صورت رسمی همواره در اقلیت بودند اما برخی از اعتقادات و روایات آن‌ها پس از دوره غیبت وارد اعتقادات عامه شیعیان شد.[50]

حکومت اسلامی

از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خداست و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد، لزوماً به باطل حکم کرده و طاغوت است. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست[51])[52][53][54][55] و دروغ‌زن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آن‌ها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نموده‌است و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارند و اطاعت از هر حاکمی غیر از آن‌ها، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.[56][57][58][59][60][61][62][63][64][65][66][67][68][69] در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمان‌ها یک نفر را به عنوان امام یعنی سرپرست الهی قرار داده‌است و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همان گونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت می‌زنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی می‌خوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی می‌دانند.[70] در فقه شیعی، نظریه‌ای وجود دارد که دایره اختیارات فقیه جامع‌الشرایط را در حد حاکمیت می‌داند و اگر چه در دایره اختیارات فقیه اختلاف نظر وجود دارد اما کسانی که قائل به گستردگی اختیارات ولی فقیه هستند معتقدند او حق حاکمیت دارد و دستورها او به لحاظ حاکمیتی نافذ است. در واقع ولایت فقیه، نظریه‌ای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان می‌کند.[71] نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس این نظریه تأسیس شده‌است. ولایت محدود فقیه از جمله حق قضاوت، صدور فتوا در مسائل شرعی، اخذ وجوهات شرعی و رسیدگی به امور حسبیه از دیرباز در فقه امامیه مطرح و مورد بحث بوده و در ارتباط نزدیک با نهاد مرجعیت است. اما در نظریهٔ ولایت سیاسی فقیه که بیش از همه توسط روح‌الله خمینی مطرح و تشریح شده، این ولایت اساس نظم سیاسی دورهٔ غیبت را تشکیل می‌دهد و فقیهان جانشین امام در اجرای سیاست‌ها و مسائل حکومتی و سایر امور مربوط به امام معصوم (به جز جهاد ابتدایی) محسوب می‌شوند.[72][73]

عصمت

واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است.[74] اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسان‌ها مانند پیامبران و امامان آمده‌است. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط هشام ابن حکم از متکلمین مهم شیعه و از اصحاب امام ششم شیعیان پیشنهاد شد.[75] دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کرده‌اند که بحث عصمت در سه سطح مطرح می‌گردد:

سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت. در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده را در مورد پیامبر اسلام تأیید می‌کنند؛ زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر را بیان کرده‌است که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید و سخن او چیزی جز وحی الهی نیست.[76]

سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.[77]

سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه. در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان، پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبه‌ای قرار دارند که از هر گونه خطا و اشتباه مبری هستند. از این رو به آنان معصوم گفته می‌شود. در مقابل اکثریت یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث «سهو النبی»، صدور لغزش‌های کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمی‌شمارند.[78][79][80][81]

زیر شاخه‌های شیعه

دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بوده‌است. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخه‌های بسیار دسته‌بندی گردید. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شده‌اند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی (اثناعشری)» تشکیل می‌دهند. مهم‌ترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شده‌اند، عبارت‌اند از اسماعیلیان،[82] زیدیه، فضلیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی‌رغم تفاوت‌های آشکار اعتقادی و فقهی در مسئله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصر به فرد است.

مفاتیح‌العلوم شیعیان را به شش زیرگروه بخش می‌کند، اثنی عشری معتقد به دوازده امام، زیدیه (پیروان زید بن علیکیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلبغالیه، و امامیه.[34] وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم می‌کند، ناووسیه (منسوب به عبدالله بن ناووسمفضلیه (منسوب به سید ابن طاووسقطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تأیید کرده‌اند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمطواقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شده‌اند و وی را زنده می‌دانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود می‌دانند). در کتاب فرهنگ فرق اسلامی از دکتر محمدجواد مشکور زیرشاخه‌های بیشتری برای شیعه ذکر شده‌است.

فرقه غالب

شیعه دوازده امامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگ‌ترین شاخه از فرق شیعه است.[83]

امامان شیعیان دوازده امامی

اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنی‌عشری (دوازده امامی) تشکیل می‌دهد، از آن جا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند.[84]

  1. علی بن ابی طالب
  2. حسن بن علی (حسن مجتبی)
  3. حسین بن علی
  4. علی بن الحسین
  5. محمد بن علی (باقر)
  6. جعفر بن محمد (صادق)
  7. موسی بن جعفر (کاظم)
  8. علی بن موسی (رضا)
  9. محمد بن علی (تقی/جواد)
  10. علی بن محمد (نقی/هادی)
  11. حسن بن علی (حسن عسکری)
  12. حجت بن الحسن (المهدی)

دسته‌های مختلف شیعیان

دسته‌های مختلف شیعیان در خصوص شرایط امامت، اشخاصی که به عنوان امام منصوب شده‌اند و مأموریت امام اختلاف نظر دارند و بر اساس تفاوت دیدگاهشان در موضوع امامت شاخه‌های شیعه از هم متمایز می‌شوند. برای مثال زیدیه قیام به شمشیر را از ویژگی‌های امام می‌دانند در حالی که اسماعیلیه و امامیه بر علم و عصمت امام تأکید دارند. اکثر قریب به اتفاق شیعه، جز معدودی از فرقه‌ها نظیر ناووسیه، امام را مردی از فرزندان فاطمه زهرا می‌دانند.

به لحاظ تاریخی شیعه در سده نخست به عنوان یک گروه از مسلمانان شکل گرفت. برخی این شکل‌گیری را در زمان حیات پیامبر و عده‌ای پس از وفات وی در اختلاف بر سر جانشین او می‌دانند. از زمان خلافت علی بن ابیطالب، شیعه علی به عنوان یک اجتماع متشکل ایجاد شد و بخصوص پس از واقعه عاشورا دسته‌های متعدد شیعه نظیر ناووسیه، زیدیه، امامیه و فضلیه ظهور کردند و در اواخر سده نخست و اوائل سده دوم به صورت مذهب فقهی و کلامی صورتبندی شدند.

جغرافیای تشیع

نقشه پراکندگی مذاهب اسلامی (اباضیه، سنی، شیعه)

شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل می‌دهند.[85] بیشتر شیعیان دوازده‌امامی در هند، ایران، عراق، جمهوری آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند یمن و بحرین زندگی می‌کنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکت‌بوک ۸۹ درصد مردم ایران[86] ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق،[87] ۸۵ درصد مردم جمهوری آذربایجان[88] و ۳۰ درصد مردم کویت[89] و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان[90][91] و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی[92] شیعه دوازده‌امامی هستند. از شیعیان لبنان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان[93] شیعه هستند که بخشی از آن‌ها بخصوص در کشمیر، اسماعیلی هستند.[94] شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه ترکیه موسوم به علوییون[95][96] و شیعیان سوریه نیز علوی هستند.

کشورهای دارای اکثریت شیعه ایران، عراق، آذربایجان، و بحرین هستند.[97][98] همچنین شیعیان بزرگترین گروه مذهبی در لبنان هستند. شیعیان ۳۶٫۳٪ از کل جمعیت و ۳۸٫۶٪ از جمعیت مسلمان خاورمیانه هستند.[99]

شیعه شدن ایرانیان

حرم فاطمه معصومه در قم، دختر امام هفتم شیعیان

در مورد گرایش ایرانیان به تشیع نظرهای گوناگونی ابراز شده‌است. برخی معتقدند در زمان تشکیل حکومت صفویه ایران در شمار کشورهای سنی مذهب قرار داشت که با قدرت گرفتن دولت صفوی و به تصمیم شاه اسماعیل، مذهب رسمی کشور از تسنن به تشیع تغییر یافت. از نظر این گروه، از آنجا که دولت صفوی در رقابت شدید با دولت عثمانی بود، شاهان شیعه صفوی به ویژه مؤسس آن شاه اسماعیل، در تغییر مذهب ایران سعی وافر به خرج دادند تا ایرانیان را از فرمان‌پذیری پادشاه عثمانی (که خود را خلیفه رسول‌الله می‌دانست) خارج کنند وگرنه استقرار دولت مستقل ایرانی ناممکن می‌نمود. چنین شد که شاه اسماعیل صفوی با بهره جستن از ارتش خود و ورود فاتحانه به تبریز این شهر سنی‌نشین را پایتخت دولت تازه تأسیس خود قرار داد و در سال ۱۵۰۱میلادی (۹۰۷ هجری) تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کرد. شاه اسماعیل افزون بر ارتش خود، از روحانیان و مبلغان شیعه کمال استفاده را برد تا مذهب شیعه را در سرتاسر قلمرو خود بگستراند. روحانیان شیعه در دربار شاهان صفوی از ارج و منزلت بالایی برخوردار بودند. این شد که شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به قزوین کوچ کرد. پدرش هنگامی که او ۱۷ سال بیش نداشت از سوی شاه طهماسب به شیخ‌الاسلامی قزوین و خودش در ۴۳ سالگی به شیخ‌الاسلامی اصفهان منصوب شد. بدین ترتیب ریشه ارتباط تنگاتنگ شیعیان ایران و لبنان به قرن ۱۶ میلادی بازمی‌گردد.[100]

معروف است که شاهان صفوی در کنار ارتش مجهز خود همواره شیخ‌الاسلام‌ها (لقب مبلغان شیعه) را همراه می‌بردند. برخی تاریخ نویسان سنی این روش را با طعن و کنایه تبشیر شیعی (به مثابه گروه‌های تبشیری مسیحی) نام نهاده‌اند.[101] البته، شیعه کردن ایران بدون خون‌ریزی صورت نگرفت و چندین هزار تن از سنی‌های ایرانی در جریان آن کشته شدند یا به سرزمین‌های سنی‌نشین پناه بردند.[102]

از سوی دیگر، گروهی با رد ادعای گروه اول، معتقدند شاه اسماعیل جوانی ۱۴ ساله بود و نمی‌توان پذیرفت که حامیان وی سنی باشند و ضد مذهب خود و در حمایت از تشیع از شاه جوان حمایت کنند؛ بنابراین، در ایران آن زمان شیعیان بسیاری بوده‌اند که صفویه به اتکای آنان توانسته‌اند قدرتی تشکیل دهند و با حکومت عثمانی سنی‌مذهب مقابله کنند و در نهایت حکومت تشکیل دهند.

به گفتهٔ آنان، بدیهی است که استقرار و نفوذ هر مذهب در میان هر قومی تدریجی است. به نظر می‌رسد از زمانی که اولین ایرانی به تشیع گرایش یافته تا زمانی که تشیع در ایران فراگیر شده حدود ده قرن به طول انجامیده باشد. اتفاقاتی که طی این ده قرن به وقوع پیوست باعث فراگیری تشیع در ایران شد که می‌توان آن‌ها را این‌گونه مرور کرد:

  1. سلمان فارسی، صحابهٔ پیامبر اسلام، ایرانی و شیعه بود و در یمن نیز ایرانیانی متمایل به تشیع بودند. یمنیان در زمان حیات پیامبر اسلام ایمان آوردند و از همان زمان با علی بن ابی‌طالب آشنا شدند، و این در حالی بود که ساحل خلیج فارس تا یمن تحت نفوذ ایران بود.
  2. در دورهٔ خلیفهٔ دوم، وی تبعیض‌هایی بین عرب و عجم قائل شد که موجب آزردگی خاطر ایرانیان شد. پس از کشته‌شدن خلیفهٔ دوم به دست یک ایرانی، فرزند وی چند تن از ایرانیان مدینه را به قتل رساند، اما وقتی علی بن ابی‌طالب به حکومت رسید، اعلام کرد که بین عرب و عجم تفاوتی نیست و این باعث شد تا ایرانیان به وی گرایش پیدا کنند که محب اهل بیت پیامبر اسلام بودند.
  3. در طول تاریخ، برخی از شاگردان جعفر بن محمد و دیگر ائمه در ایران حضور یافتند و مکتب اهل بیت را تبلیغ و ایرانیان را به مذهب آنان دعوت می‌کردند.
  4. حضور علی بن موسی الرضا در خراسان عامل دیگری است که به تقویت شیعیان در ایران انجامید.
  5. بسیاری از «امام‌زادگان» به ایران آمدند و پراکندگی آنان در سراسر ایران عامل دیگری در گسترش تشیع در ایران شد. از جملهٔ آنان باید اشاره کرد به حضور فاطمهٔ معصومه در قم، احمد بن موسی شاه چراغ در شیراز، عبدالعظیم حسنی در ری و سلطان علی بن محمد باقر در مشهد اردهال کاشان.
  6. در عصر سلاطین شیعهٔ آل بویه، موجبات تبلیغ مکتب تشیع بیش از پیش فراهم شد و کتب مهم شیعی مثل تهذیب و استبصار و الکافی و من لایحضره الفقیه در این زمان تألیف شد. بزرگانی از شیعه چون شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی و سید رضی توانستند در این عصر اسلام شیعی را به مردم معرفی کنند.
  7. در دورهٔ ایلخانان، حضور علامه حلی به مدت ده سال در ایران و آزادی وی در بیان احکام و مهارت او در فقه و کلام و نیز تلاش‌های خواجه نصیرالدین طوسی عامل دیگر تقویت بنیاد تشیع در ایران است.
  8. حلقهٔ آخر این جریان تأسیس دولت صفویه و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی و حضور و دعوت از علمای شیعه از سراسر جهان اسلام است.[103]

فقه

مراجع تقلید شیعه

کتاب‌شناسی

  1. اصول کافی
  2. من لا یحضره الفقیه
  3. تهذیب
  4. استبصار
  5. بحارالانوار
  6. فروع کافی
  7. الغدیر
  8. آثار الشیعه الامامیه

نگارخانه

جستارهای وابسته

منابع

  • Mohammad A. Shomali، Shi‘i Islam, Origins, Faith & Practices، London: ICAS، شابک ۱-۹۰۴۰۶۳-۱۱-X
  • محمد علی شمالی (۱۳۸۴شیعه‌شناسی مقدماتی، قم: مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، شابک ۰-۰۰۸-۴۱۱-۹۶۴
  • محمد خطیبی و دیگران (۱۳۸۵فرهنگ شیعه، قم: انتشارات زمزم هدایت، شابک ۹۶۴-۸۷۶۹-۷۳-۷
  • الشهرستانی، محمد بن عبدالکریم (۱۹۷۲الملل و النحل، بیروت: دارالمعرفة
  • علّامه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، دوره علوم و معارف اسلام، قسمت امام‌شناسی، انتشارات علّامه طباطبائی، مشهد مقدّس.
  • سید علی حق‌شناس، ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش آمل، تهران، ۱۳۸۸، انتشارات سنا.
  • الدّرّالمنثور فی تفسیر بالمأثور، عبد الرحمان بن ابی بکر سیوطی
  • شواهد التنزیل، حاکم حسکانی
  • المیزان، علامه طباطبایی

یادداشت

  1. یک‌هشتم میراث محمد به ۹ زن باقی مانده او می‌رسید.

پانویس

  1. Written at U.S.A. Atlas of the Middle East (Second ed.). Washington D.C: National Geographic (published 15 April). 2008. pp. 80–81. ISBN 978-1-4262-0221-6. Check date values in: |publication-date= (help)
  2. Tabataba'i (1979), p. 76
  3. God's rule: the politics of world religions - Page 146, Jacob Neusner - 2003
  4. "Shīʿite". Encyclopædia Britannica Online. 2010. Retrieved 2010-08-25.
  5. "Esposito, John. "What Everyone Needs to Know about Islam" Oxford University Press, 2002. ISBN 978-0-19-515713-0. p.40
  6. الشیعة القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعة، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، کلمهٔ شیع.
  7. المیزان، ج۱۷، ص۱۴۷.
  8. Al-Qasas/15
  9. As-Saaffat/83
  10. <حمدعلی شمالی، شیعه‌شناسی مقدماتی، ص ۱۵.
  11. مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۲۹–۳۲
  12. مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۵–۴۰
  13. اوائل المقالات، ص۳۵.
  14. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶.
  15. Madelung, The Study of Shi’i Islam: History, Theology and Law, 4–8.
  16. شبارو, عصام محمد (1995). الدولة العربیَّة الإسلامیَّة الأولی (۱-٤۱هـ/٦۲۳-٦٦۱م) (3 ed.) (3 ed.). بیروت-لبنان: دارالنهضة العربیة (بیروت). p. 202.
  17. Lewis (April 7, 2008), The Last Prophet
  18. مصطفی حلمی (2006): الخلافة، ص۳۷–۳۸ ارجاع به ثانویه در این پاراگراف.
  19. Madelung, Succession to Muhammad, 23.
  20. Veccia Vaglieri, “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, EI2.
  21. Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 57.
  22. Madelung, Succession to Muhammad, 26–27, 30–43 and 356–60.
  23. Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
  24. Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 57.
  25. Madelung, Succession to Muhammad, 26–27, 30–43 and 356–60.
  26. Madelung, Succession to Muhammad, 43.
  27. Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
  28. Holt, Lambton and Lewis, Cambridge History of Islam, 57-58.
  29. آیه ۵۵، از سوره ۵: المائدة.
  30. اواخر آیه ۳۳، از سوره ۳۳: الأحزاب.
  31. ر. ک. به دوره امام‌شناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، انتشارات علّامه طباطبائی.
  32. «سیر تطورات فکری شیعه». www.sooremag.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۵.
  33. بیروت، مهرداد فرهمند خبرنگار بی‌بی‌سی در. «آیا علویان شیعه اند؟». BBC News فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۵.
  34. ««شیعه» و «تشیع»؛ مفهوم‌شناسی، ماهیت و خاستگاه». پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۵.
  35. سیوطی (دانشمند سنی مذهب)، «الدرالمنثور» ذیل «آیه ۷ سوره بینه»
  36. بحثی از آن در مقاله غلات (غالیان) آورده شده‌است.
  37. «طهرانی، امام‌شناسی، ج۳». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۶. دریافت‌شده در ۴ ژوئیه ۲۰۰۶.
  38. Daftary, “Varieties of Islam”, Cambridge History of Islam, 106, 109–112, 114.
  39. ناصر مکارم شیرازی. «اعتقاد ما، معاد جسمانی». وبگاه رسمی دانشنامه پایگاه حوزه. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  40. ابراهیمی دینانی. «شبهه آکل و ماکول». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی(دبا). بایگانی‌شده از اصلی در ۲ نوامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  41. دوره معادشناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، جلد ۶، ص ۶۴، به نقل از آخر الهیّات شفا اوّل فصل معاد، بوعلی سینا.
  42. «اثبات عقلی معاد جسمانی». وبگاه رسمی خبرگزاری آفتاب. بایگانی‌شده از اصلی در ۲ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  43. برگرفته از دوره معادشناسی، جلد ۶، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، انتشارات علّامه طباطبائی، ص۱۳۸.
  44. «اقوال علما و اساطین مذهب تشیع در نفی تحریف قرآن». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵. دریافت‌شده در ۹ ژوئیه ۲۰۰۶.
  45. مرتضی مطهری. «رجعت در اعتقاد شیعه». وبگاه حوزه. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  46. «رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ آوریل ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  47. «ظهور و رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  48. «مفهوم رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷.
  49. فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه ۳، ص ۵۲.
  50. مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۱۰۶
  51. سوره مبارکه یونس/۳۲
  52. أصل الشیعة ص ۲۱۱
  53. الشافی فی الإمامة ج ۱ ص ۱۰۳
  54. وسائل الشیعة للحر العاملی ج ۲۷ ص ۱۳۲
  55. الصراط المستقیم للبیاضی ج ۱ ص ۶۳
  56. أمالی الطوسی ص ۴۱۷
  57. أمالی الشیخ الطوسی ص ۵۷
  58. أمالی الشیخ الطوسی رحمه الله ص ۶۳۴
  59. الاختصاص للشیخ المفید رحمه الله ص ۲۵۹: عن أبی جعفر علیه السلام قال: قال الله تبارک و تعالی: لأعذبن کل رعیة فی الإسلام أطاعت کل إمام لیس من الله وإن کانت الرعیة بارة تقیة
  60. الاعتقادات للشیخ الصدوق رحمه الله ص ۷۶
  61. الغدیر للعلامة الأمینی رحمه الله ج ۱۱ ص ۵۶، که روایات را از مسند احمدبن حنبل نقل می‌کند
  62. الکافی للشیخ الکلینی رحمه الله ج ۱ ص ۳۷۳ الی ۳۷۵
  63. المقنعة للشیخ المفید رحمه الله ج ۱ ص ۸۱۱
  64. المیزان للعلامة الطباطبائی رحمه الله ج ۴ ص ۳۹۷
  65. النواصب ص ۱۸
  66. بشارة المصطفی للطبری رحمه الله ص ۲۱۷
  67. تأویل الآیات لشرف الدین الحسینی رحمه الله ج ۱ ص ۹۶
  68. عقائد الإمامیة للمظفر رحمه الله ص ۱۱۲
  69. وسائل الشیعة للحر العاملی رحمه الله ج ۱۱ ص ۴۷۱؛ باب واجب بودن تقیه نزد حاکم غیر الهی (در شرایط خاص)
  70. کتاب الغیبة، محمد بن إبراهیم النعمانی رحمه الله باب ۱۰
  71. فیرحی. ص ۲۰۴
  72. نظام سیاسی و دولت در اسلام. ص ۲۴۳
  73. کتاب ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، امام خمینی، ص۴۰.
  74. المنجد فی اللغة/ماده «عصم»
  75. مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۹
  76. مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمۡ وَ مَا غَوَیٰ*وَ مَا یَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَیٰٓ(که همنشین شما [محمّد] نه گمراه شده و نه به راه کج رفته‌است*و از روی هوس سخن نمی‌گوید)، قرآن کریم، سوره نجم، آیات 2-3-4
  77. تجرید الاعتقاد/نصیر الدین طوسی/مبحث عصمت
  78. الغدیر، ج ۳، ص ۲۹۸–۲۹۷
  79. راهنماشناسی، ص ۳۷۷–۳۷۶
  80. امامت و رهبری، ص ۷۶–۷۵
  81. بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۲۸–۲۲۷
  82. امیدوار، تهمینه. «شیعیان اسماعیلی ایران؛ اقلیتی به دور از جنجال». BBC News فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۵.
  83. دانشنامه بریتانیکا، مدخل شیعه: "The largest Shīʿite sect in the early 21st century was the Ithnā ʿAshariyyah,"
  84. الشهرستانی، الملل والنحل: ج۱ ص۱۷۳. ناشر: دارالمعرفة ـ بیروت.
  85. دانشنامهٔ بریتانیکا
  86. گزارش سالانهٔ CIA درمورد ایران
  87. گزارش سالانهٔ CIA درمورد عراق
  88. Administrative Department of the President of the Republic of Azerbaijan - Presidential Library - Religion
  89. گزارش سالانهٔ CIA در مورد کویت
  90. گزارش سالانهٔ CIA درمورد افغانستان
  91. «وب سایت رایزن بازرگانی سفارت ایران - دربارهٔ افغانستان». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ اوت ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲ مه ۲۰۱۱.
  92. گزارش سالانهٔ CIA درمورد امارات متحده عربی
  93. گزارش سالانهٔ CIA درمورد پاکستان
  94. «شیعیان کشمیر؛ در گفتگو با آقای سیدقلبی حسین رضوی». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۵.
  95. "Mapping the Global Muslim Population: A Report on the Size and Distribution of the World's Muslim Population". Pew Research Center. October 7, 2009. Retrieved 2010-08-25.
  96. Shankland, David (2003). The Alevis in Turkey: The Emergence of a Secular Islamic Tradition. Routledge (UK). ISBN 0-7007-1606-8.
  97. "Foreign Affairs - When the Shiites Rise - Vali Nasr". Mafhoum.com. Retrieved 2014-01-27.
  98. "Quick guide: Sunnis and Shias". BBC News. 2006-12-11.
  99. Written at U.S.A. Atlas of the Middle East (Second ed.). Washington D.C.: انجمن نشنال جئوگرافی. 15 April 2008. pp. 80–81. ISBN 978-1-4262-0221-6.
  100. http://www.radiozamaneh.com/157201
  101. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۴.
  102. صفویان و هویت ایرانی جدید آنلاین
  103. ایرانیان چگونه شیعه شدند؟ آوینی

پیوند به بیرون

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به شیعه در ویکی‌گفتاورد موجود است.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ شیعه موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.