پارادوکس قدرت مطلق

پارادوکس‌های قدرت مطلق، پارادوکس‌هایی در ارتباط با کارهایی هستند که یک قادر مطلق (خدا) می‌تواند انجام دهد.[1]

پارادوکس سنگ

مشهورترین تقریر از دستهٔ پارادوکس‌های قدرت مطلق، به نام پارادوکس سنگ این چنین بیان می‌شود:[1] آیا یک وجود قادر مطلق می‌تواند سنگی بسازد آن چنان سنگین که خودش نتواند آن را بلند کند؟
اگر نمی‌تواند؛ قادر مطلق نیست.
اگر می‌تواند؛ چون نمی‌تواند آن را بلند کند؛ قادر مطلق نیست.

این پارادوکس معمولاً جهت تبیین نامحتملی وجود خدای قادر مطلق کاربرد دارد که البته انتقاداتی هم نسبت به این پارادوکس وارد شده است.[2]

تقریرهای مشابه

آیا خدا می‌تواند:

  • همهٔ دنیا را در یک تخم مرغ قرار دهد، بدون بزرگ کردن تخم مرغ یا کوچک کردن دنیا؟
  • موجودی دیگر درست مثل خودش خلق کند؟
  • خودش را نابود کند؟
  • من را خدا کند؟[3][1]
  • آیا خدا می‌تواند دو دو تا را پنج‌تا (۲ × ۲ = ۵) کند؟

نقدها

به باور فیلسوفان و متکلمین مسلمان، قدرت خدا به اموری تعلق می‌گیرد که امکان تحقق داشته باشند. از این رو آنچه ذاتاً ممتنع یا مستلزم امتناع و محال است، متعلق قدرت نخواهد بود. چنین اموری در دایره شی قرار نمی‌گیرند تا متعلق قدرت الهی باشند. بنابراین امور محال (همچون نمونه‌های بالا) متعلق قدرت الهی قرار نمی‌گیرند و عدم پیدایش این امور به علت محدودیت قدرت الهی نیست. یعنی قدرت خدا به محالات ذاتی تعلق نمی‌گیرد و این هیچ محدودیتی برای قدرت الهی پدید نمی‌آورد؛ زیرا این امور قابلیت ایجاد ندارند. قدرت خدا به امور قابل تحقق تعلق می‌گیرد و در هر حال فاعل کامل است اما این امور در درون خود ضعف و عجز دارند. یعنی قدرت به محالات ذاتیه تعلق نمی‌گیرد.[3]

به‌عبارت دیگر، هر چیز برای تحقق یافتن دو شرط دارد:

  1. آن چیز ظرفیت تحقق یافتن داشته باشد.
  2. موجودی برای تحقق بخشیدن به آن چیز باشد.

برای نمونه، این که من خدا نمی‌شوم، ناشی از فقر و نیاز من است نه ناتوانی خدا. من، تا وقتی که من هستم، مخلوقم و در عین مخلوق بودن، خالق خود شدن غیرممکن است. قدرت واجب الوجود به موجودات ممکن تعلق می‌گیرد و نه موجودات ممتنع الوجود.

نمونه هایی از این مسئله را بدیهیات نیز میدانند،برای مثال اگر چیزی یک مفهومی داشته باشد در عین حال نمی تواند مخالف آن مفهوم را دارا باشد،این جسم گرم است پس سرد نمی تواند باشد،در واقع دو مفهوم نمی تواند در عین حال برای یک چیز صادق باشد مثلا من پسر هستم،پس نمی توانم دختر هم باشم، اینگونه مفهوم ها از این جهت قابل بیان نیست که با عنوان کردن یک معنا برای چیزی ویژگی هایی را برای آن چیزی در نظر گرفته ایم و زمانی که معنایی دیگر برای آن عنوان می کنیم،به این مسئله اشاره داریم که دیگر آن چیز همان مفهوم گذشته را نمی دهد و در حال چیز دیگری شده است. اگر چیزی،سنگی با ابعاد 3 متر مکعب باشد،نمی تواند دیگر در ظرفی با ابعاد 2 متر مکعب قرار گیرد در حالی که همان سنگ باشد؛پس هر چیزی که ویژگی هایی داشته باشد نمی تواند در عین حال فراتر از آن ویژگی را دارا باشد. ۱ .البته نکته ای نیز وجود دارد که مثل وجود علم (‌که وجود آن بدیهی است)‌ کمالاتی فراماده وجود دارد؛

۲. پس جهانی فرا ماده وجود دارد؛

۳.خدا که اکمل موجودات است فرا ماده است؛

۴. سنگ که تعریفی مادی است نمیتواند آنقدر سنگین شود که از بین نرود و در واقع بلند کردن هم تعریفی مادی برای سنگ است؛

۵. بلند کردن در دنیا تعرف می شود؛

۶. پس بلند کردن آن سنگ در دنیا برای خدا امکان پذیر است ولی سنگ نمیتواند آنقدر سنگین شود.

پانویس

  1. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «پارادوکس قدرت مطلق». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۳۰ مارس۲۰۱۰.
  2. «پاسخ اجمالی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی به پارادوکس قدرت مطلق».
  3. جعفر سبحانی و محمد محمد رضایی (زمستان ۱۳۸۷)، «فصل سوم، صفات خدا»، اندیشهٔ اسلامی، تهران: دفتر نشر معارف، ص. صفحهٔ ۱۰۵و۱۰۶
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.