وهابیت

وهابیت جنبشی مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان بنیان گذاشت و از سال ۱۷۴۴ مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت. دیدگاه وهابی به یک پالایش اساسی در اسلام معتقد است و زیارت قبور و تقدیس برخی افراد را دلالتی بر شرک می‌داند. وهابیت هدف خود را بازگشت به آموزه‌های اصیل در قرآن و حدیث (سنت محمد) می‌داند و با هر نوع بدعتی مخالفت می‌کند. وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب حنبلی است.

وهابیت در منطقه خاورمیانه سبب پیدایش گروه‌های اسلام‌گرای بسیاری شد.[1] گروه داعش یکی از گروه‌هایی است که با عقاید وهابی فعالیت می‌کند.[2][3][4][5]

تاریخچه

عبدالوهاب بعد از اینکه به دلیل مواضع خود از مدینه بیرون شد به شمال شرقی نجد رفته و خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا وهابیت از نظر سیاسی متحد دودمان سعودی شود. شیخ سعودی متقاعد شد که وظیفه مذهبی آن‌ها به راه انداختن جنگ مقدسی علیه تمام انواع دیگر اسلام است. بر همین اساس، در سال ۱۷۴۴ میلادی دولت وهابی ائتلافی بین حاکم نجد یعنی محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب به عنوان اصلاحگر مذهبی پیوند خورد و منجر به تشکیل ایدئولوژی حکومتی شد.[6] سپس نیروهای نجد که تحت تأثیر آموزش‌های ایدئولوژی جدید قرار گرفتند، به‌طور مداوم و مستمر به سواحل شرقی شبه‌جزیره عربستان که محل تجمع شیعیان شبه‌جزیره بود حمله کردند. در سال ۱۷۹۱ میلادی به ادعای پاک کردن منطقه از اصنام و اوثان (بت‌های سنگی) به منطقه الاحساء یورش بردند. در جریان این حمله ائتلاف وهابی‌ها و سعودی‌ها، تمامی مساجد و حسینیه‌های شیعیان، همه مقبره‌های آنان و هرچه در محل عبادتشان بود را تخریب کردند.[7]

حمله به کربلا

پس از آنکه سعودی‌ها بر تمامی نجد مسلط شده، مکه و مدینه را اشغال کرده و در سال‌های ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ میلادی به شهرهایی از عراق همچون کربلا حمله‌ور شدند. در حمله به کربلا محمد بن سعود فرماندهی نیروها را بر عهده داشت. لشکریان وهابی-سعودی پس از یورش به کربلا، اغلب ساکنین آن را در بازار و خانه‌هایشان به قتل رساندند و گنبد مقبره حسین بن علی را تخریب نموده و همه اموال شیعیان از پول، طلا، نقره، اسلحه و وسایل خانه را به تاراج بردند.[8] با فتح بخشی از عراق، تقریباً تمام شبه‌جزیره عربستان به جز یمن به تسلط ائتلاف سعودی-وهابی درآمد.

دوره دوم حکومت

سلطان عثمانی که عربستان را تابع خود می‌دانست، با کمک گرفتن از حاکم وقت مصر نخستین حکومت وهابی را در سال ۱۸۱۸ میلادی ساقط کرد، اما آن‌ها تحت رهبری فیصل بن ترکی دوباره احیا شده و حکومت خود را بین سال‌های ۱۸۲۴ تا ۱۸۳۴ میلادی تا حدودی بازیابی کردند. وی به منظور کسب وفاداری مردم در منطقه احساء با شیعیان صلح برقرار کرد و در عوض مالیات‌های سنگینی برای آنان وضع کرد. از سوی دیگر شیخ عبدالرحمن بن حسن عالم وهابی آن‌زمان به تفتیش عقاید شیعیان مشغول شد و مردم را وادار می‌کرد که به قرائت وهابیت از اسلام بپیوندند.[9] با این‌حال، بار دیگر و این بار به دست خاندان رشیدیه از شمال عربستان از قدرت کنار رفتند. در ۱۸۸۴ ریاض از کنترل آن‌ها خارج شد و در ۱۸۸۹ به کویت پناهنده شدند.

دوره سوم حکومت

در قرن بیستم سومین مرحله احیای وهابیت با موفقیت‌های ملک عبدالعزیز فرا رسید که در سال ۱۹۰۲ میلادی ریاض را تصرف کرده و شروع به با بازپس‌گیری تقریباً تمام مناطق از دست رفته کرد که تا سال ۱۹۳۲ این بازپس‌گیری ادامه داشت. او در اولین اقدام به سوی احساء و قطیف حرکت کرد و در نامه‌ای به بزرگان شیعه در آن منطقه، آن‌ها را به کشتار افراد، نابودی اموال و از بین بردن کرامت آنان تهدید کرد. شیعیان قطیف نیز اعلام کردند که آماده‌اند به صورت صلح‌آمیز از شاه‌سعودی اطاعت کنند.[10] از سوی دیگر امیر دولت عثمانی در منطقه احساء نیز تسلیم شد و مردم منطقه قطیف از لشکر سعودی‌ها که به سرکردگی عبدالرحمن بن سوایلیم وارد شهر شده بود استقبال کردند تا مورد خشم او قرار نگیرند؛ با این حال باز هم مورد سرکوب قرار گرفتند.[11] امیر وهابی در قطیف بلافاصله ۴ شرط برای ساکنان آن منطقه مقرر کرد. اذعان به تعلق داشتن منطقه قطیف به اجداد ابن‌سعود، فرستادن ۱۰ مرد از هر روستای منطقه قطیف برای کمک به نیروهای سعودی، دیدار چهار نفر از بزرگان قطیف با پادشاه سعودی و اهدای پول به او و همچنین تحریم صادرات سبزی‌جات به منطقه بحرین (که آن زمان تحت‌الحمایه بریتانیا بود) خواسته‌های امیر وهابی قطیف بود.[12]

بر این اساس، ملک عبدالعزیز سومین حکومت وهابی-سعودی را پایه‌گذاری کرد که به اسم پادشاهی عربستان سعودی بنیان‌گذاری شد و از آن زمان تسلط سیاسی و مذهبی وهابیت بر شبه‌جزیره عربستان تضمین شده‌است.[13]

اعتقادات

چهارمین نخست‌وزیر مالزی ماهاتیر محمدکه مسلمان شافعی‌مذهب است در ژوئن ۲۰۱۶ از کشورهای بزرگ و ثروتمند عرب که جوانان مسلمان را به سمت اعتدال هدایت نمی‌کنند و به ترویج وهابیت می‌پردازند، انتقاد کرد و بیان داشت که «اکنون وهابیت به مشکلی برای کشورهای جهان تبدیل شده‌است.»[14]

محمد بن عبدالوهاب معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و بایستی از دین اسلام حذف شود. این دیدگاه به یک پالایش اساسی در مذهب سنی اعتقاد داشت و زیارت قبور، تقدیس اولیاء و زندگی مجلل را از بزرگترین گناهان می‌دانست. مساجد وهابی پیرو همین اعتقادات ساده و بدون مناره هستند. پیروان آن لباس‌های ساده‌ای می‌پوشند و از استعمال تنباکو و حشیش می‌پرهیزند.[15]

پیروان وهابیت معمولا خود را سلفی یا «موحدون» می‌خوانند، نامی که از تأکید آن‌ها بر وحدت مطلق خداوند (اصل توحید) برگرفته شده‌است.[16] آن‌ها هر عملی را که دلالت‌کننده به شرک (چندخدایی) بدانند مانند زیارت قبور و تقدیس برخی افراد ممنوع می‌شمارند. آن‌ها بازگشت به آموزه‌های اصیل در قرآن و حدیث (سنت پیامبر) را هدف می‌دانند و با هر نوع بدعتی مخالفت می‌کنند. وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب حنبلی است. آن‌ها تأکید زیادی بر معانی ظاهری قرآن و حدیث و پایه‌گذاری دولتی اسلامی بر اساس فقه اسلامی دارند.[17]

در کاربرد معاصر، وهابیت به امور متعددی اطلاق می‌شود، از جمله: ۱) سلفی‌گری، ۲) جهادگری، ۳) اعتقادات و اعمال دینی رایج در عربستان سعودی، ۴) تفسیر تحت‌اللفظی قرآن و سنت، ۵) تعابیری از اسلام که به جای توجه به معنا به صحت آداب و رسوم تأکید دارند و ۵) به‌طور کلی هرنوع جنبش مقاومتی که اسلام یا اصطلاحات اسلامی را به عنوان مرجع خود معرفی می‌کند.

چنین نگرشی به عمل تکفیر منجر می‌شود که بنابر آن هرکسی که با تفسیر آن‌ها از اسلام موافق نباشد کافری دانسته می‌شود که باید با او جهاد کرد. به این ترتیب این دیدگاه معرف تفسیری از اسلام شمرده می‌شود که به‌طور ویژه فاقد تحمل و مداراست.[18] این در حالی است که دین اسلام در رفتارهای فردی واجتماعی و مراودات معمولی خشونت را جایز ندانسته و آن را نهی کرده‌است.[19] همچنین با توجه به متن صحیح قرآن، جهادهای اسلامی همگی به جهاد دفاعی برمی‌گردند و هیچ جهادی برای کشورگشایی، تحمیل عقیده و چپاول و غارت نیست.[20]

رابطه با سلفی‌گری

حامد الگار سه عنصر را بین وهابیت و سلفی‌گری مشترک می‌داند:

  1. همه بالندگی‌های پس از دو یا سه نسل اول اسلام (که به آن سلف صالح اطلاق می‌شود) را بی‌ارزش می‌دانند.
  2. تصوف را مردود می‌دانند.
  3. پایبندی به یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت را ضروری نمی‌دانند.

به علاوه وی به دو ویژگی اشاره می‌کند که سلفی‌ها را از وهابی‌ها متفاوت کرده‌است:

  1. سلفی‌ها به جای توسل به زور به متقاعد کردن دیگر مسلمانان به پیوستن به گروهشان روی می‌آورند.
  2. سلفی‌ها نسبت به بحران‌های سیاسی و اجتماعی-اقتصادی پیش روی جهان اسلام آگاهی دارند.[21]

رهبران وهابیت

از چهره‌های مطرح وهابیت می‌توان به عبدالعزیز بن باز (مفتی پیشین عربستان) و شیخ عبدالعزیز آل الشیخ (مفتی کنونی عربستان) اشاره کرد.

جمعیت وهابیت

جمعیت وهابی‌های جهان ساکن در ناحیه خلیج فارس معادل ۴/۵۶ میلیون نفر تخمین زده شده‌است.[22]

  • عربستان سعودی: ۲۲/۹ درصد (۳/۹۷ میلیون نفر)
  • امارات: ۴۴/۸ درصد (۳۹۰ هزار نفر)
  • قطر: ۴۶/۷۸ درصد (۱۵۰ هزار نفر)
  • کویت: ۲/۱۷ درصد (۲۰ هزار نفر)
  • بحرین: ۵/۷ درصد (۳۰ هزار نفر)

منابع

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به وهابیت در ویکی‌گفتاورد موجود است.
  1. «مولفه های موثر بر عربستان سعودی و فرقه وهابیت» (PDF).
  2. «ISIS Containment & Defeat: Next Generation Counterinsurgency - NexGen COIN». iUniverse.
  3. «You Can't Understand ISIS If You Don't Know the History of Wahhabism in Saudi Arabia». huffingtonpost.
  4. «Iraq crisis: How Saudi Arabia helped Isis take over the north of the country». independent.
  5. «امریکن اینترپرایز: قمار بزرگ عربستان با درگیری علیه ایران / چرا سعودی‌ها از توافق هسته‌ای عصبانی اند؟». انتخاب.
  6. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۵.
  7. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۶.
  8. Vassiliev, Alexei. The History of Saudi Arabia. Saqi. ISBN 978-0-86356-779-7. Retrieved 9 August 2016.
  9. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۷.
  10. مدیحه احمد درویش، تاریخ الدوله السعودی حتی الربع الاول من القرن العشرین (ویرایش دوم)، جده ۱۹۸۳، ۸۴.
  11. ابراهیم الراوی، من الصوره العربیه الکبری الی العراق الحدیث، بیروت ۱۹۶۹، نشر:ذکریات، ۱۹–۲۲.
  12. A. J. Barker, The Neglected War: Mesopotamia, 1914-1918, London,1967,67-77
  13. Encyclopædia Britannica Online, s. v. "Wahhabi", accessed June 29, 2014
  14. http://time.com/4363930/mahathir-mohamad-malaysia-najib-razak/
  15. Wahhabi. The Columbia Electronic Encyclopedia, Sixth Edition Columbia University Press. , 2012. accessed November 13, 2012
  16. "Wahhabism - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2021-03-22.
  17. Encyclopædia Britannica Online, s. v. "Wahhabi", accessed September 28, 2012, http://www.britannica.com/EBchecked/topic/634039/Wahhabi.
  18. Oxford Bibliographies, Wahhabism, accessed June 29, 2014
  19. http://www.farsi.al-shia.org/جایگاه-خشونت-و-مدارا-در-اسلام/
  20. محمد نوید داراب زاده (۲۷ اسفند ۱۳۹۱). «خشونت گرایی قرآن کریم». راسخون. دریافت‌شده در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۹.
  21. Algar, Hamid (2002). Wahhabism: A Critical Essay. Oneonta, NY: Islamic Publications International.
  22. Mehrdad Izady. «"Demography of Religion in the Gulf».
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.