چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت

غزلی با مطلع «چه لطف بود که ناگاه رشحهٔ قلمت»، غزل شمارهٔ ۹۳ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

چه لطف بود
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۸
بحرمُجتَثّ مثمن مخبون محذوف
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
متن

چه لطف بود که ناگاه رشحهٔ قلمت
حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت
بنوک خامه رقم کردهٔ سلام مرا
که کارخانهٔ دوران مباد بی رقمت
نگویم از من بیدل بسهو کردی یاد
که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت
مرا ذلیل مگردان بشکر این نعمت
که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت
بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد
که گر سرم برود برندارم از قدمت
ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی
که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت
روان تشنهٔ ما را بجرعهٔ دریاب
چو میدهند زلال خضر ز جام جمت
همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد
که جان حافظ دلخسته زنده شد بدمت




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در دیگر آثار هنری

برروی قلمدان فلزی و نقره‌کوب و قلمزنی شده‌ای متعلق به دورهٔ صفویه، بیت اول این غزل همراه با بیتی دیگر از شاعری نامعلوم حک شده است. این قلمدان در حال حاضر در موزه‌ٔ ملی ایران (شمارهٔ ۸۳۵۱) نگهداری می‌شود.[2]

پانویس

منابع

  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.