من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم

غزلی با مطلع «من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم»، غزل شمارهٔ ۳۴۶ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

زلف بر باد مده
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۱۲
بحررَمَل مُثَمَّن محذوف
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
متن

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم
عشق دُردانه‌ست و من غوّاص و دریا میکده
سر فروبردم در آنجا تا کجا سر برکنم
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب کرا داور کنم
بازکش یکدم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم
من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنجها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم
چون صبا مجموعهٔ گل را بآب لطف شست
کج دلم خوان گر نظر بر صفحهٔ دفتر کنم
عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم
من که دارم در گدائی گنج سلطانی بدست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همّتم
گر بآب چشمهٔ خورشید دامن تر کنم
عاشقانرا گر در آتش می‌پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمهٔ کوثر کنم
دوش لعلش عشوهٔ میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانها باور کنم




۲



۴



۶



۸



۱۰



۱۲


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در دیگر آثار هنری

بر کاشی چلیپایی زرین‌فام نقاشی‌شده بر روی لعاب، متعلق به سدهٔ ۹ ه‍.ق/۱۵ م که در موزهٔ ملی ایران (شمارهٔ ۲۰۶۰۸) نگهداری می‌شود، بیت‌هایی از این غزل نقش بسته‌است.[2]

پانویس

منابع

  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.