وقت را غنیمت دان آن‌قدر که بتوانی

غزلی با مطلع «وقت را غنیمت دان آن‌قدر که بتوانی»، غزل شمارهٔ ۴۷۳ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

وقت را غنیمت دان
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۱۳
بحرمقتضب مثمن مطوی مقطوع
فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن
متن

وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دمست تا دانی
کام بخشی گردون عمر در عوض دارد
جهد کن که از دولت داد عیش بستانی
باغبان چو من زینجا بگذرم حرامت باد
گر بجای من سروی غیر دوست بنشانی
زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت
عاقلا مکن کاری کآورد پشیمانی
محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
جنس خانگی باشد همچو لعل رمّانی
با دعای شبخیزان ای شکردهان مستیز
در پناه یک اسمست خاتم سلیمانی
پند عاشقان بشنو و ز در طرب بازآ
کاین همه نمی‌ارزد شغل عالم فانی
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی
پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت
با طبیب نامحرم حال درد پنهانی
میرویّ و مژگانت خون خلق میریزد
تیز میروی جانا ترسمت فرومانی
دل ز ناوک چشمت گوش داشتم لیکن
ابروی کماندارت میبرد به پیشانی
جمع کن باحسانی حافظ پریشان را
ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی
گر تو فارغی از ما ای نگار سنگین دل
حال خود بخواهم گفت پیش آصف ثانی




۲



۴



۶



۸



۱۰



۱۲


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

عبدالوهاب شهیدی در برنامهٔ شمارهٔ ۱۰۳ از مجموعهٔ گل‌های تازه این غزل را در دستگاهِ ماهور اجرا کرده‌است.[2] همچنین محمودی خوانساری در برنامهٔ شمارهٔ ۵۴۰ از مجموعهٔ گل‌های رنگارنگ این غزل را در دستگاهِ نوا اجرا کرده‌است.[3] اکبر گلپایگانی و عبدالوهاب شهیدی نیز در برنامهٔ شمارهٔ ۲۴۴ از مجموعهٔ یک شاخه گل این غزل را به همراه غزل شاهدان گر دلبری زین‌سان کنند در دستگاهِ سه‌گاه اجرا کرده‌اند.[4]

پانویس

منابع

  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوشخوانی‌های دیوان حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.