بالابلند عشوه‌گر نقش‌باز من

غزلی با مطلع «بالابلند عشوه‌گر نقش‌باز من»، غزل شمارهٔ ۴۰۰ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

بالابلند عشوه‌گر
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۱۰
بحرمُضارع مثمن اَخرَب مکفوف محذوف
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
متن

بالا بلند عشوه‌گر نقش‌باز من
کوتاه کرد قصّهٔ زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیریّ و زهد و علم
با من چه کرد دیدهٔ معشوقه‌باز من
می‌ترسم از خرابی ایمان که می‌برد
محراب ابروی تو حضور نماز من
گفتم بدلق زرق بپوشم نشان عشق
غمّاز بود اشک و عیان کرد راز من
مستست یار و یاد حریفان نمی‌کند
ذکرش بخیر ساقی مسکین‌نواز من
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامهٔ کرمش کارساز من
نقشی بر آب میزنم از گریه حالیا
تا کی شود قرین حقیقت مجاز من
بر خود چو شمع خنده‌زنان گریه میکنم
تا با تو سنگدل چه کند سوز و ساز من
زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من
حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست‌پرور دشمن‌گداز من




۲



۴



۶



۸



۱۰


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

ایرج در برنامهٔ شمارهٔ ۴۹۱ از مجموعهٔ گل‌های رنگارنگ این غزل را در دستگاهِ ماهور اجرا کرده است.[2]

پانویس

منابع

  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.