شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد

غزلی با مطلع «شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد»، غزل شمارهٔ ۱۰۱ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

شراب و عیش نهان
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۱۰
بحرمجتث مثمن مخبون محذوف
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
متن

شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد
زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد
گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
قدح بشرط ادب گیر زانکه ترکیبش
ز کاسهٔ سر جمشید و بهمنست و قبا
که آگهست که کاووس و کی کجا رفتند
که واقفست که چون رفت تخت جم بر باد
ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
که لاله میدمد از خون دیدهٔ فرهاد
مگر که لاله بدانست بیوفائی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم بگنجی در این خراب آباد
نمی‌دهند اجازت مرا بسیر سفر
نسیم باد مصلّا و آب رکناباد
قدح مگیر چو حافظ مگر بنالهٔ چنگ
که بسته‌اند بر ابریشم طرب دل شاد




۲



۴



۶



۸



۱۰


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

قوامی در برنامهٔ شمارهٔ ۱۲۱ از مجموعهٔ برگ سبز این غزل را در دستگاهِ چهارگاه اجرا کرده‌است.[2]

پانویس

منابع

  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوشخوانی‌های دیوان حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.