هزار جهد بکردم که یار من باشی

غزلی با مطلع «هزار جهد بکردم که یار من باشی»، غزل شمارهٔ ۴۵۷ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

هزار جهد بکردم
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۱۰
بحرمجتث مُثَمَّن مَخبون محذوف
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
متن

هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دلِ بیقرار من باشی
چراغِ دیدهٔ شب زنده‌دار من گردی
انیس خاطر امّیدوار من باشی
چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی
از آن عقیق که خونین دلم ز عشوهٔ او
اگر کنم گلهٔ غمگسار من باشی
در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی
شبی بکلبهٔ احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی
شود غزالهٔ خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یکدم شکار من باشی
سه بوسه کز دو لبت کردهٔ وظیفهٔ من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی
من این مراد ببینم بخود که نیم شبی
بجای اشک روان در کنار من باشی
من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی




۲



۴



۶



۸



۱۰


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

نادر گلچین در برنامهٔ شمارهٔ ۹۹ از مجموعهٔ گل‌های تازه این غزل را در دستگاهِ شور اجرا کرده‌است.[2]

پانویس

منابع

  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوشخوانی‌های دیوان حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.