محمدتقی نجفی اصفهانی

آقا نجفی اصفهانی , محمدتقی رازی نجفی مسجد شاهیان اصفهانی[1] (زاده: ۲۵ فروردین ۱۲۲۵، اصفهان - درگذشت: ۱۳ تیر ۱۲۹۳، اصفهان) از علمای معاصر شیعه بود که فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز داشت.[2][3]

محمدتقی نجفی معروف به «آقا نجفی اصفهانی»
آقا نجفی اصفهانی
اطلاعات شخصی
زاده۵ فروردین ۱۲۲۵
درگذشته۱۳ تیر ۱۲۹۳
محل اقامتنجف و اصفهان
دورانعالم معاصر شیعه
مذهبشیعه
تحصیلاتنجف
اشتغالمذهبی و سیاسی
استادانمیرزا محمدحسن شیرازی، مهدی آل کاشف الغطا، شیخ راضی نجفی، آقا سید علی شوشتری

خانواده

پدر وی شیخ محمدباقر نجفی مسجد شاهیان اصفهانی فرزند شیخ محمدتقی رازی یا (شیخ محمد تقی راضی) سر سلسله خاندان نجفی اصفهانی و مادر وی زمزم بیگم دختر دوم سید صدرالدین عاملی از علما و مراجع بزرگ بودند.

پدربزرگ مادری وی شیخ جعفر کاشف‌الغطا می‌باشد.

محمدتقی نجفی اصفهانی داماد سید محمدهاشم خوانساری چهارسوقی از خاندان خوانساری بود. سید محمدهاشم خوانساری از مراجع و استادان مطرح وقت در اصفهان و نجف بود.

تحصیل و استادان

آقانجفی، سال‌های نخستین زندگی را در خاندانی مشهور به علم، تقوا و مجاهدت، سپری کرد و پس از طی مراحل اولیه تحصیل، رهسپار عتبات عالیات شد. او در این سفر همراه و همسفر سید محمدکاظم طباطبایی یزدی بود که با هزینه و یاری پدر خود (محمدباقر نجفی اصفهانی) برای ادامه تحصیل، راهی نجف شده بود. ایشان در نجف به همراه برادرش شیخ محمد حسین اصفهانی در دروس فقهی تحصیل می‌کند.

آقانجفی در طول مدت تحصیل خود، افزون بر پدر بزرگوارش، از محضر استادان بزرگی بهره برد که در شکل‌گیری و تکوین شخصیت علمی و معنوی وی نقش مؤثری داشته‌اند. وی تحصیل علم را با ریاضات شرعیه همراه کرده و پس از چندی به گنجینه‌ای از علوم و ملکات اخلاقی تبدیل می‌شود. مهم‌ترین استادان وی عبارتند از:

  1. میرزا محمدحسن شیرازی
  2. سید محمدحسن موسوی خوانساری
  3. مهدی آل کاشف الغطا
  4. شیخ راضی نجفی
  5. سید علی شوشتری.

شاگردان

نشسته، از چپ به راست: آقا شیخ اسماعیل نقنه ای- آقا نجفی - علی‌اکبر شیخ‌الاسلام- نامعلوم - دهه ۱۲۹۰ ه‍. ش

در حوزه درسی آقانجفی در طول مدت بیش از سی سال (از زمان وفات پدر در سال ۱۳۰۱ تا زمان وفات خود در سال ۱۳۳۲) عده زیادی از فضلا شرکت کردند. نویسنده کتاب «بیان سبل الهدایه فی ذکر اعقاب صاحب الهدایه، یا تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در ۲قرن اخیر» دربارهٔ شاگردان آقانجفی تحقیق کرده، اسامی ۶۷ نفر از آنان را ذکر کرده‌است که شاخص‌ترین آنان عبارتنداز:

  1. شیخ محمدجواد صافی گلپایگانی (۱۲۸۸–۱۳۶۷) پدر مراجع بزرگ معاصر لطف‌الله صافی گلپایگانی و علی صافی گلپایگانی
  2. محمدابراهیم کلباسی (۱۳۰۲–۱۳۶۲)
  3. سید احمد حسینی خوانساری (۱۳۱۹–۱۳۵۹)
  4. اسدالله فاضل بیدآبادی (۱۳۶۰)
  5. اسدالله گلپایگانی (۱۳۶۶)
  6. سید محمدباقر ابطحی حسینی سدهی (۱۳۶۷–۱۳۹۰)
  7. آقا سید محمدباقر موسوی مغوی (۱۳۰۴–۱۳۵۰)
  8. محمدتقی کرمانی (۱۲۹۰–۱۳۴۰)
  9. سید حسن حسینی قوچانی معروف به آقانجفی (۱۲۹۴–۱۳۶۲)
  10. سید حسن واعظ فانی یزدی اصفهانی (۱۲۷۱–۱۳۳۸)
  11. حسین دشتکی اصفهانی (۱۳۴۴)
  12. میرزا حسن خان جابری انصاری (۱۲۸۷–۱۳۷۶)
  13. میرزا حسن قدسی (۱۳۶۷)
  14. آقا میر سید حسن روضاتی خوانساری (۱۲۹۴–۱۳۷۷)
  15. سید محمدحسن موسوی خوانساری
  16. میرزا حسن نحوی موسوی (۱۲۸۷–۱۳۶۱)
  17. حسین رشتی رئیس‌الطلاب
  18. شیخ محمدحسین رشتی قوچانی (۱۳۷۵)
  19. سیدمحمدحسین حسینی شوندی همدانی
  20. سید حسین خوانساری
  21. حاج آقا حسین بروجردی (۱۲۹۲–۱۳۸۰)
  22. شیخ محمدحسین خوانساری کتاب فروش (۱۳۶۶)
  23. سید محمدحسین رجایی موسوی معروف به بلند (۱۳۴۸)
  24. محمدرضا حسام الواعظین (۱۳۰۱–۱۳۸۱)
  25. میرزا محمدرضا الهی شهرکی (ابن حاج ملاطاهر) (۱۳۶۱)
  26. میرزا محمدرضا سلماسی (۱۲۹۵–۱۳۸۳)
  27. آقا شیخ محمدرضا مهدوی قمشه‌ای (۱۳۸۸)
  28. آقا سیدزین العابدین موسوی مطهری واعظ (۱۳۶۰)
  29. آقا سیدزین العابدین طباطبایی ابرقویی (۱۳۷۲)
  30. سید صدرالدین هاطلی کوپایی (۱۳۰۱–۱۳۷۲)
  31. عباس خوانساری
  32. محمدحسین قودجانی اشنی
  33. میرزا علی اکبر شیخ‌الاسلام[4][5]
  34. میرزا محمدحسن شیخ‌الاسلام [6]

حکم تحریم تنباکو

در جریان اجرای قرارداد رژی، مامورین کمپانی رژی به کمک ظل السلطان حاکم وقت اصفهان و پشتیبانی ماموران دولت، راهی مزارع تنباکو شدند و در کمال شدت و خشونت تلاش کردند تا خواسته های قرارداد انحصار تنباکو را به مردم تحمیل کنند.[7] مردم اصفهان از آقانجفی اصفهانی کمک خواستند. آقانجفی پس از مشورت، به دو نفر از نزدیکان و وابستگان خود که از علما و فقیهان بودند، اشاره نمود که حکم به حرمت استعمال دخانیات کنند. از این رو میرزا محمدعلی اژه ای و حاج آقا منیرالدین بروجردی برای اولین بار، اعلان تحریم تنباکو نمودند و از طرف حاج میرزا هاشم امام جمعه از شهر به تخت فولاد تبعید و نفی بلد شدند.[8] این دو هر یک جداگانه طبق دستور آقانجفی به سامرا رفته و میرزای شیرازی را از اوضاع داخلی ایران و آمادگی مردم برای هر نوع مبارزه باخبر ساختند و مقدمات صدور حکم تحریم را فراهم ساختند. در همین حین آقانجفی و ملا محمدباقر فشارکی حکم تحریم استعمال تنباکو را صادر کردند.[9] حکم تحریم استعمال تنباکو از طرف این دو نفر در اصفهان و سپس حکم تحریم از طرف آقانجفی و ملا محمدباقر فشارکی و ورود میرزا محمدعلی اژه ای و حاج آقا منیرالدین بروجردی به سامرا، همگی قبل از ارسال نامه سید جمال‌الدین اسدآبادی توسط علی اکبر فال اسیری به میرزای شیرازی بوده است. [10]

تالیفات

تألیفات و آثار علمی آقانجفی، او را در میان علمای عصر خود و همچنین زمان‌های بعد معتبر و مهم نشان می‌دهد. با وجود آنکه ایشان، در مسائل سیاسی- اجتماعی فعال بود اما به لحاظ علمی، تألیفات و آثار بسیار زیادی از خود به جای گذاشته‌است؛ به‌گونه‌ای که شیخ آقابزرگ تهرانی در نقباءالبشر آن‌ها را متجاوز از صد عنوان ذکر می‌کند عناوین برخی از آثار ایشان از این قرار است:

  • فقه الامامیه (دوازده مجلد)
  • فقه الامامیه (کتاب الطهاره): این کتاب در زمینه فقه استدلالی اجتهادی است و مشتمل بر چهل فصل از بحث طهارت است که عبارتند از، احکام آب‌ها، وضو، غسل، و تیمم، آقانجفی در این کتاب در بعضی از موارد برای یک مسئله شرعیه، دلایل زیادی از آیات و اخبار و اموال و اجماعات و… می‌آورد و بر آن ایراداتی وارد نموده و خود نیز جواب‌های بسیاری بدان‌ها می‌دهد که این مطلب ما را به مقام و مرتبت بلند فقهی او رهنمون می‌گرداند. وی در این کتاب برای تحریر آنچه که رأیش بر آن استوار گشته، گاهی عباراتی را عیناً از کتب فقها، مانند: جواهر الکلام صاحب جواهر، انوار الفقاهه شیخ حسن بن شیخ جعفر کاشف الغطاء نقل می‌کند. اگرچه ظاهراً، مؤلف، این کتاب را نام‌گذاری نکرده‌است، اما سید مصلح الدین مهدوی در تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان و همین‌طور آقابزرگ تهرانی در الذریعه، از این کتاب با عنوان «فقه الامامیه» یاد می‌کنند.
  • فقه الامامیه (کتاب الصلوه): این کتاب به زبان عربی نوشته شده‌است.
  • دلایل الاحکام،
  • حقایق الاسرار،
  • اسرار الزیاره
  • عنایات الرضویه
  • جامع الاسرار
  • اشارة ایمانیة
  • دلایل الاصول
  • کتاب المتاجر
  • کاشف الاسرار
  • اسرارالشریعة
  • فضایل الائمه
  • مفتاح السعادة
  • جامع السعادة
  • حسام الشیعة
  • اخلاق المومنین
  • ردیّه آقانجفی بر یهود
  • رساله توضیح المسایل فارسی
  • رساله در جبر و تفویض
  • رساله در دیات و قصاص
  • آداب الصلاه آقانجفی: این اثر را به فارسی تألیف و در سال ۱۲۹۲ ق (۳۵ سالگی مؤلف) منتشر کرده‌است. در مقدمه کتاب آمده‌است:

    از تتبع آیات و اخبار، معلوم می‌شود که هیچ طاعتی بهتر از نماز نیست؛ زیرا که تکمیل نفس که غرض اصلی در صدور اوامر و نواهی است، به اتیان نماز، بیش از همه تکالیف حاصل می‌گردد؛ به جهت این که در فعل صلاه، تأثیرات مخصوصه‌است که در غیر او از عبادات دیگر نیست. از آن جمله این که نماز فاعل خود را از ارتکاب قبیح و معصیت، بازمی‌دارد.[11]

  • بحث فی ولایت الحاکم الفقیه که از رساله فقهی وی به نام «الحجر» برگرفته شده‌است و به تشریح مقوله مهم ولایت در عصر غیبت می‌پردازد.[11]
  • الافاضات و منبع السعادات: وی در این اثر مطالب عرفانی را به نگارش درآورد. طریق عرفانی آقانجفی در این کتاب و سایر آثار عرفانی او، عرفان ولایی مطابق با علوم و معارف اهل بیت (ع) را منعکس می‌سازد.[12]

از دیگر اقدامات وی ترجمه کتاب عیون اخبار الرضا است.

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

وی در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی فعالیت‌های گسترده‌ای داشت از جمله در مقابله با استعمار، بابیت و بهائیت و انتقاد از شاهان قاجار. وی همچنین هم‌زمان با حمله ایتالیا به لیبی نیز مکاتباتی با شاه عثمانی جهت دفاع از لیبی انجام داد.

سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از ملاقاتی که با آقانجفی داشته‌است، می‌گوید:[13]

حرارتی به کله اش دیدم که در بیسمارک (بیزمارک) نبود و راستی اگر وزارت اعظم ایران را داشت؛ مانند امیرکبیر حفظ حدود مملکت را می‌نمود که بیگانه از آن یک‌وجب نبرد.

مهدی ملک‌زاده می‌گوید:

هریک (روحانیان مخالف مشروطه) هزارها اوباش و عوام بد سابقه را که لباس روحانیت را در برکرده بودند به نام طلاب با ماهانه کمک خرج دور خود جمع کرده بودند. بطور مثل، آقانجفی معروف با آنکه سواد زیادی نداشت حدود ۵۰۰۰ طلبه داشت که برای اجرای اوامرش حاضر بودند و چون قشونی در تمام شئون زندگی مردم، زندگان و حتی مردگان مداخله می‌کردند. چون ثروتمندی می‌مرد تمام هستی اورا به نام سهم امام ضبط و مابین خود قسمت می‌کردند.[14]

جلال الدین همایی از هم و غم وی برای حل مشکلات مردم سخن گفته[15]

میرزا محمدعلی معلم‌حبیب آبادی آورده‌است:

از بزرگان علما و فقهای اصفهان، و در آن شهر بلکه سایر بلاد ایران شهرتی تمام، و نفوذ کلمه و ریاستی متعدّبها داشت، و در عقل به درجه اعلی، و در تدبیر و کفایت و حسن سیاست و معاشرت با دولت و ملت، تقریباً در اقران خود بی‌نظیر بود.[16]

یحیی دولت آبادی وی را سرمایه دار و ضد تاسیس مدارس جدید میداند و میگوید:

....بعداز اسباب چینی بسیار برای ندادن مالیات و سرشکن کردن مالیات خود روی املاک دیگران سالی شصت هزارتومان مالیات میدهد (1900 میلادی) ...و بگوید اعتنا به دنیا ندارم....درحالی که بیش از 500 تومان را نمیتواند حساب کند و برای گفتن هزارتومان میگوید دو پانصد تومان.....[17]

...در حضور بعضی طلاب میگوید علمای نجف به توسط من تلگرافی به شاه زده و تقاضا نموده اند مدارس جدید بسته شوند[18]

سید مصلح الدین مهدوی نیز از مبارزات وی علیه ظلم و ستم دستگاه ظل السلطان یاد می‌کند.[19] وی اعتقاد داشت توهین به اهل سنت توهین به اسلام است.[20]

مرگ

وی از سال۱۳۳۰ به بیماری استسقا مبتلا شد و پس از حدود دو سال، در عصر روز ۱۱شعبان ۱۳۳۲ مطابق با ۱۲۹۵ شمسی در سن ۷۰سالگی، درگذشت.[21]

پیکر او را در کنار امامزاده احمد دفن کردند.[22] روزنامه حبل‌المتین به نقل از گزارشگر خود که مستقیماً در شهر اصفهان حضور داشته، از عزاداری مردم در سوگ آقانجفی، چنین گزارش می‌دهد:

خبر اصفهان: امروز که روز جمعه ۱۶شهر شعبان۱۳۳۲ و ششمین روز وفات آیت‌الله حاج‌شیخ محمدتقی نجفی- حشرالله مع تولاه- است، پس از طی ۷۱مرحله زندگانی، به دیار جاوید شتافت. در این ۶ روز، شهر و توابع، یکپارچه ماتم است؛ تمام شهر را سیاه بسته، مسجد شاه و میدان جنب آن در این چندروز از دسته‌زن و سینه‌زن و کتل و نوحه‌گر خالی نمانده؛ طوری عزاداری نمودند که هیچ‌گاه احدی ندیده و نشنیده بود…[23][24]

کنگره بزرگداشت

همایش «مرجع بیداری اسلامی» در یکصدمین سالگرد وی با همت بنیاد فرهنگی تاریخی خانه مشروطیت اصفهان، شهرداری اصفهان در مهر ۱۳۹۰ برگزار گردید.[25]

جستارهای وابسته

شیخ جعفر کاشف‌الغطا
؟محمدتقی رازی نجفی اصفهانی
سید صدرالدین عاملی
زمزم بیگممحمدباقر نجفی اصفهانی
آقا نجفی اصفهانینورالله نجفی اصفهانیمحمدحسین نجفی اصفهانیجمال‌الدین نجفی اصفهانیاسماعیل نجفی اصفهانیمحمدعلی نجفی اصفهانی
موسی نجفیمحمدرضا نجفی اصفهانی

منابع

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به محمدتقی نجفی اصفهانی در ویکی‌گفتاورد موجود است.
  1. وی سر سلسله خاندان مسجد شاهیان بوده که در حدود سال (۱۲۲۰ هـ. ق) به اصفهان آمده و آن جا را برای سکونت دائمی خود انتخاب کرده
  2. «زندگینامه: آقا نجفی اصفهانی (۱۲۲۴–۱۲۹۲)». همشهری آنلاین. ۱ آبان ۱۳۹۰. دریافت‌شده در ۳ نوامبر ۲۰۱۱.
  3. «آقا نجفی اصفهانی». وبگاه صالحین. دریافت‌شده در ۳ نوامبر ۲۰۱۱.
  4. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان ج۳، ص۲۳۵-۲۳۶
  5. مهدوی، سید مصلح الدین (۱۳۷۱)، خاندان شیخ الاسلام اصفهان، گل بهار اصفهان، صص۱۴۱-۱۴۲
  6. مهدوی، سید مصلح الدین ، اعلام اصفهان، ج۲ ، ص۴۸۳
  7. مهدوی، زندگینامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی،۱۳۹۰ش، ص۸۱.
  8. مهدوی، زندگینامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی،۱۳۹۰ش، ص۸۱.
  9. مهدوی، زندگینامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی،۱۳۹۰ش، ص۸۲.
  10. مهدوی، زندگینامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی،۱۳۹۰ش، ص۸۲.
  11. http://www.ibna.ir/vdcexv8zxjh8zzi.b9bj.html خبرگزاری کتاب ایران
  12. http://www.ibna.ir/vdcexv8zxjh8zzi.b9bj.htmlخبرگزاری%5Bپیوند+مرده%5D کتاب ایران
  13. صوفی نیارکی نجفی، تقی (شهریور ۱۳۸۲). «توپهای خالی سیری در زندگی آقا اصفهانی/ قسمت ۲». مجله زمانه. دریافت‌شده در ۳ نوامبر ۲۰۱۱.
  14. ملک‌زاده، مهدی. تاریخ انقلاب مشروطیت. ۱. تهران: انتشارات سخن. ص. ۷۲. شابک ۹۶۴-۳۷۲-۰۹۵-۰.
  15. نجفی، موسی (۱۳۹۰). حکم نافذ آقانجفی. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ص. ۳۲۴.
  16. معلم‌حبیب‌آبادی، محمدعلی. مکارم الاثار. ۵. ص. ۱۶۶۲.
  17. حیات یحیی ج1 ص339.
  18. حیات یحیی ج1 ص 341.
  19. مهدوی، مصلح الدین (۱۳۹۰). بیان سبل الهدایه فی ذکر اعقاب صاحب الهدایه یا تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر. آرما. ص. ۱۵۵–۱۵۴.
  20. سید مصلح‌الدین مهدوی (پاییز ۱۳۹۰زندگی نامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی، آرما، ص. ۱۱۹ و ۱۲۰، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۰۷۷-۱۱-۶
  21. توپهای خالی (سیری در زندگی آقانجفی اصفهانی) تقی صوفی نیارکی
  22. سید مصلح‌الدین مهدوی (پاییز ۱۳۹۰زندگی نامه آیت الله العظمی آقانجفی اصفهانی، آرما، ص. ۱۳۲، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۰۷۷-۱۱-۶
  23. زندگینامه: آقا نجفی اصفهانی (۱۲۲۴ - ۱۲۹۲)
  24. روزنامه حبل‌المتین، ۲ شوال ۱۳۳۲، ش ۱۶، ص ۱۷.
  25. «همایش «مرجع بیداری اسلامی» امروز در اصفهان برگزار شد بزرگداشت آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی (ره)». فردا. ۱۴ مهر ۱۳۹۰. دریافت‌شده در ۳ نوامبر ۲۰۱۱.
جنبش مشروطه
عده‌ای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی.
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

۱۱۷۵–۱۱۶۱
۱۲۱۳–۱۱۷۶
۱۲۲۶–۱۲۱۳
۱۲۷۵–۱۲۲۶
۱۲۸۵–۱۲۷۵
۱۲۸۸–۱۲۸۵

۱۳۰۴–۱۲۸۸
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.