ملکالمتکلمین
حاجی میرزا نصرالله ملکالمتکلمین (۱۲۳۹ – ۱۲۸۷) از خطبای مشهور دوره مشروطیت و در شمار یکی از اصلیترین واعظان مشروطه خواه شناخته شدهاست. او یکی از مدیران انجمن باغ میکده[1] و از بنیانگذاران مدارس جدید بود که پس از توپ بستن مجلس دستگیر شد و در باغشاه در مقابل محمدعلیشاه به قتل رسید.
ملکالمتکلمین | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۲۳۹ رجب ۱۲۷۷ اصفهان، ایران |
آرامگاه | بیمارستان لقمان، تهران |
فرزندان | مهدی ملکزاده |
دین | بابی |
شاهان قاجار | |
---|---|
نام | دورهٔ پادشاهی |
۱۱۷۵–۱۱۶۱ | |
زندگینامه
حاجی میرزا نصرالله معروف به ملکالمتکلمین فرزند محسن بهشتی پس از تحصیلات مقدماتی به فراگرفتن علم حکمت الهی پرداخت و یک دورهٔ کامل فلسفه را نزد آخوند ملا صالح فریدنی آموخت. وی در بیست و دو سالگی به مکه سفر نمود و هنگام بازگشت به هندوستان رفت. مدت دو سال در آنجا تحصیل نمود و مدرسهای به سبک جدید و به نام خودش در بمبئی تأسیس کرد. او کتابی به نام «منالحق الی الحق» برای بیداری مسلمانان نوشت که فرقهٔ اسماعیلیه را ضد خود برانگیخت و منجر به تبعیدش از هندوستان و بازگشت به ایران شد. او همچنین کتابی به نام رؤیای صادقانه نوشت و در اندک زمانی در سراسر ایران و بعضی از کشورهای خارجی به طبع رسید.[2] ملک المتکلمین در بوشهر با سید جمالالدین اسدآبادی ملاقات کرد. سپس به اصفهان رفت و به موعظه پرداخت. وی بعد از مخالفتهائی به آذربایجان و از آنجا به تهران و سپس بادکوبه (باکو) رفت و با طالبوف دیداری داشت و به کمک تجار، مدرسهٔ ایرانیان بادکوبه را تأسیس کرد. بعد از مدتی از رفتن وی به اروپا ممانعت شد و او از عشقآباد به مشهد رفت. وی از مشروطهخواهان و ناطقی زبردست بود. سرانجام بعد از به توپ بستن مجلس به فرمان محمد علیشاه او را، در باغ شاه خفه کردند.
تکاپوهای مشروطهخواهانه
ملک المتکلمین در سخنرانیهای خود به سختی به محمد علی شاه میتاخت. به نوشته شیخ محمدمهدی شریف کاشانی رئیس انجمن باغ میکده[4] او، برجستهترین واعظ در اظهارات قبایح اعمال و افعال سابقه استبداد، و ظلمهای دولتیان بود و بدون ملاحظه سخن میگفت[3][5] برخی محققان وی را از اصحاب شیخ هادی نجمآبادی دانسته و به نقش کسانی چون شیخ، سید جمال الدین اسدآبادی و سید محمد طباطبایی در افزایش تمایلات آزادیخواهی او اشاره کردهاند.[1]
دین
ملکالمتکلمین، مانند جمالالدین واعظ اصفهانی، یحیی دولتآبادی و احمد روحی...، یکی از بابیان مشروطهخواه بود.[6]
کشته شدن
در سال ۱۲۸۷ خورشیدی (۱۳۲۶ قمری)، محمدعلیشاه قاجار پس از آن که با مشروطهخواهان و مجلس از در مخالفت درآمد، مرکز فرماندهی خود را در باغشاه قرار داد، شاه با این کار میخواست از شهر بیرون رفته و در باغشاه لشکر بیاراید و به آسانی با مشروطه نبرد کند.
محمدعلیشاه دستخطی بدین شرح داد:
«جناب اشرف مشیرالسلطنه، چون هوای تهران گرم و تحملش بر ما سخت بود از اینرو به باغشاه حرکت فرمودیم، پنجشنبه ۴ جمادیالاولی، عمارت باغشاه.»
سپس هشت تن از آزادیخواهان را فراخواند که شش تن آنان بدین شرح نام برده میشوند: جهانگیرخان صور اسرافیل، سید محمدرضا مساوات شیرازی، ملکالمتکلمین، سید جمالالدین واعظ اصفهانی، بهاءالواعظین و میرزا داودخان. ولی مجلس با این درخواست مخالفت داشت و سرانجام در اثر ایستادگی و سرپیچی از فرمان شاه، مجلس به توپ بسته شد، وکلا از مجلس پراکنده شدند، سید عبدالله بهبهانی و ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان و چند تن دیگر را سربازان دستگیر کردند و به باغشاه بردند. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه، پس از شکنجه در برابر محمدعلی شاه کشتند.[3][7]
آرامگاه
آرامگاه او در تهران در خیابان مخصوص جنب بیمارستان لقمان کوچهٔ شهید ابراهیمی انتهای کوچه در آبی رنگ سمت چپ قرار گرفتهاست. در حیاط خانهای که گفته میشود پس از اعدام وی و صور اسرافیل، آنها را شبانه و پنهانی به آنجا آوردهاند و دفن کردهاند. این مقبرهها در حیاط یک ملک قدیمی - که مالک آن در دسترس نیست - قرار گرفته و در حال تخریب است. بیمارستان لقمان نیز قصد گسترش فضای بیمارستان را دارد و احتمالاً این مقبرهها در طرح بیمارستان قرار میگیرد.[8]
نقد
ناظمالاسلام کرمانی دربارهٔ او نوشتهاست:
... ملکالمتکلمین دلش برای مشروطه نسوخته بود؛ دخل میخواست و الا وقتکشتن نمیگفت اگر شاه مرا نگاه دارد از وجودم نفع خواهد برد[10] و اگر مشروطهطلب واقعی بود، برای ظلالسلطان و سالارالدوله جان نمیکند؛ و اگر مشروطهخواه بود، در عرض دو سال، بیست هزار تومان ملک نمیخرید و کذا سیدجمال… بنده هم به این جهت خیلی کله میباشم… با این رفقای منافق نمیسازد.[11]
مجدالاسلام کرمانی (دوست صمیمیاش) دربارهٔ او چنین گفتهاست:
اگر بعضی از عیوب در وجود او نبود، یکی از بزرگان دنیا شمرده میشد؛ ولی افسوس که طمع فوقالعاده و میل به جمع اموال در مزاج او رسوخی تمام داشت. گذشته از آن در عهد خود، پایدار نبود؛ بلکه خیلی ابنالوقت و از اهل این دوره بود. هرگز نمیتوانست از پول چشم بپوشد و هرگز حاضر نمیشد دربارهٔ دوستان خود استقامت ورزد؛ بلکه مکرر دیده شد که برای جزیی وجهی [مبلغ ناچیزی]، از دوستان خود اغماض میکرد و اینکه با مساوات و صوراسرافیل و چند نفر ناطق زبردست خود تا مدتی راه میرفت، جهتش همان بود که املاک سالارالدوله تماماً یعنی آنچه در تهران داشت، در تصرف او بود و مصرف عایدات آن املاک، همین قسم مصارف بود. در چنین حالی، باز گاهی به طرف ظلالسلطان میرفت و گاهی از شعاعالسلطنه انعامی میگرفت و شاید اگر در نقشهاش پیشرفتی حاصل میشد سالارالدوله را هم فراموش میکرد و کار را برحسب اقتضای وقت و زیادی رشوه مقرر مینمود…»[12]
به اعتقاد اکبر ثبوت برخی از مدعیان دینداری به سبب اغراض حقیر سیاسی و درگیر یهای پوچ جناحی، سعی در مسخ و تاریک کردن زندگی سیاسی و اجتماعی وی دارند و به ملک المتکلمین و سایر فعالان جنبش مشروطه اتهام بابی بودن زدهاند، این درحالی است که روش و منش زندگی اجتماعی وی خلاف آنرا اثبات میکند.[13]
یادبود
پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تندیسی از او در میدان حسنآباد تهران برپا بود که به علتی نامشخص به انبار پارک شهر انتقال یافت. این مجسمه به ارتفاع سه متر و از جنس برنز بود و سازنده آن ابوالحسن صدیقی بود. در سال ۱۳۹۸، احمد مسجدجامعی، رئیس شورای شهر تهران اعلام کرد که این تندیس ناپدید شده یا به سرقت رفتهاست.[14]
کتابشناسی
- «رؤیای صادقه» با مشارکت سید جمالالدین واعظ اصفهانی و حاج فاتحالملک و اسداللهخان.
- من الخلق الی الحق
پانویس
- نبوی رضوی، سید مقداد (۱۳۹۲). «نقش و حایگاه شیخ هادی نجمآبادی در تکوین جنبش مشروطه». [فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام]. تهران: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. ص. ۵۳. شاپا ۶۷۱۳-۲۲۲۸مقدار
|issn=
را بررسی کنید (کمک). - تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملکزاده، انتشارات سخن، چاپ اول۱۳۸۳، ص۱۵۸
- نبوی رضوی، سید مقداد (۱۳۹۳). «فروزندگان مشعل مشروطیت». تاریخ مکتوم. تهران: پردیس دانش. ص. ۲۶۶.
- ملکزاده، مهدی. تاریخ انقلاب مشروطیت ایران جلد2. ص. ۲۴۰.
- شریف کاشانی. واقعات اتفاقیه در روزگار جلد1. ص. ۱۸۵و۱۸۶.
- فریدون وهمن، یکصد و شصت سال مبارزه با دیانت بهائی (گوشهای از تاریخ اجتماعی-دینی ایران در دوران معاصر)، ۳۴۰.
- از تاریخ مشروطهٔ کسروی ص 658
- مانع نابودی محل دفن صوراسرافیل و ملک المتکلمین شویم، ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ - بازدید: ۱۳ فوریه ۲۰۱۱
- نبوی رضوی، سید مقداد (۱۳۹۳). «تصاویر و اسناد». تاریخ مکتوم. تهران: پردیس دانش. ص. ۳۱۰و۲۱۹.
- ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان ج ۴، ص ۱۶۲
- ناظمالاسلام کرمانی، همان، ج ۴، ص ۲۰۶ و نیز صص ۲۷۵، ۴۲۴ و ۴۷۴ به نقل از: ابراهیم صفایی، همان، صص ۳۵۷–۳۵۶
- مجدالاسلام کرمانی؛ به نقل از: مهدی بامداد، همان، ج ۴، صص ۳۴۷ و ناظمالاسلام کرمانی، همان، ج ۳، ص ۴۹۹ و ج ۴، ص ۲۰۶
- ثبوت، اکبر (۱۱ دی ۱۳۹۸). «ملک المتکلمین، همپیمانان و مخالفان». روزنامه اطلاعات. ضمیمه فرهنگی (۲۷۴۶۵): ۴. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - نامعلوم (۱۵ مرداد ۱۳۹۸). «مجسمه «ملک المتکلمین» ۲۵ سال پیش گم شده است». ایرنا. دریافتشده در ۱۵ بهمن ۱۳۹۹.