تفسیر بیضاوی
کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل معروف به تفسیر بیضاوی در قرن هفتم هجری و به زبان عربی است. تألیف ناصرالدین عبدالله بیضاوی، حکیم، متکلم، مفسر، محدث و مورخ ایرانی و قاضی و فقیه شافعی با گرایش اشعری مسلک میباشد. این تفسیر، تطبیق آیات قرآن با قواعد نحویه است، موارد مربوط به اعراب و معانی و بیان و حکمت و کلام را از «کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخر رازی» در این تفسیر آوردهاست. این تفسیر که به اتفاق آراء اهل نظر در میان تفاسیر کمحجم قرآن کریم از محققانهترین تفسیرهاست و سالیان دراز یکی از کتابهای درسی مجامع دینی بودهاست. گزیدهگویی، اجتناب از بحثهای استطرادی و دقت فراوان در تبیین مباحث، از ویژگیهای این تفسیر است. در طبقهبندی تفاسیر اهل سنت، تفسیر بیضاوی از جمله تفاسیر به رأی ممدوح بهشمار میآید. این کتاب در حقیقت، در برابر کشاف زمخشری به نگارش درآمده، و گرایش به فکر اشعری از نکات بارز این تفسیر است. مطالب تفسیر بیشتر برگرفته از کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخرالدین رازی است.
دیدگاه مؤلف دربارهٔ تفسیر
مؤلف در مقدمه کتاب علم تفسیر را گرانمایهترین و شریفترین علوم میداند و معتقد است برای تفسیر نیاز است مفسر در اصول و فروع معارف دینی، و علوم مربوط به زبان عربی و فنون و صناعات ادبی توانا باشد.[1]
شیوه نگارش
بیضاوی در تفسیرش در آغاز هر سوره ابتدا نام سوره و سپس مکی یا مدنی بودن آن و شمار آیات هر سوره را ذکر میکند. همچنین اختلاف در شماره آیات یک سوره میپردازد. وی تنها در پنج مورد شامل فاتحه الکتاب، توبه، یس، محمد و ملک نامهای دیگر سورهها را بیان میکند.[1]
منابع مورد استفاده
وی برای نگارش تفسیر در هر زمینه ای از منابع تخصصی استفاده میکند. برای اعراب و معانی و بیان از کشاف زمخشری استفاده میکند لذا بعضی تفسیر بیضاوی را انوارالتنزیل یا مختصر الکشاف نامیدهاند. یکی دیگر از منابع بیضاوی در لغت و اشتقاق و بیان دقایق زبانی و ادبی قرآن کریم تفسیر راغب اصفهانی است. در مباحث کلامی از دیدگاه اشعری اعتدالی بهره میبرد، و متأثر از تفسیر کبیر مفاتیح الغیب فخرالدین رازی است. بیضاوی ذیل آیات الاحکام به مسائل فقهی به صورت موجز میپردازد و غالباً در صدد تأیید مذهب فقهی خود یعنی مذهب شافی است.[1]
حاشیهها و خلاصه نویسیها
تفسیر بیضاوی به سبب زیبایی تعبیر قوت بیان مورد توجه علمای شیعه و سنی قرار میگیرد و همین سبب میشود علمای بسیاری به آن حاشیه بزنند. حاجی خلیفه در کشف الظنون آورده که ۱۵ حاشیه کامل و ۲۷ حاشیه و تعلیق غیرکامل به تفسیر بیضاوی نوشته شدهاست که مهمترین آن حاشیه محیی الدین محمد بن مصطفی قوجوی معروف به شیخزاده میباشد. حاشیههای قاضی زاده، شهاب و قونوی نیز از مشهورترین حاشیههای تفسیر بیضاوی میباشند. آقابزرگ تهرانی هم گفته ۳۳ حاشیه و تعلیق از سوی دانشمندان امامیه بر تفسیر بیضاوی نوشته شدهاست که بهترین آنها را حاشیه شیخ بهایی میداند.[1]
تفسیر بیضاوی همچنین توسط برخی نیز خلاصه شدهاست. حاجی خلیقه از الاتحاف بتمییز ما تبع فیه البیضاوی صاحب الکشاف نوشته محمد بن یوسف شامی به عنوان مختصر تفسیر بیضاوی یاد میکند. وی همچنین از مختصری متعلق به محمد بن محمد بن عبدالرحمان شافعی قاهری معروف به امام الکاملیه یاد میکند. همچنین شیخ عبدالرئوف منافی حادیث تفسیر بیضاوی را مستندیابی کرده و آن را الفتح السماوی بتخریج احادیث البیضاوی نامگذاری کردهاست.[1]
علمای شیعه
تفسیر بیضاوی همواره مورد توجه مفسران شیعی بودهاست که از جمله کسانی که در کتب و تفاسیر خود از آنها استفاده کردهاند میتواند به مولا فتحالله کاشانی مفسر زبده التفاسیر، منهج الصادقین، بهاء الدین محمد شریف لاهیچی، ملامحسن فیض کاشانی مفسر الصافی، علامه مجلسی در بحارالانوار، میرزامحمد مشهدی قمی، ناصر مکارم شیرازی، طباطبائی مفسر المیزان نام برد.[1]
شیعه در اندیشه بیضاوی
بیضاوی به تبع فخرالدین رازی خردهگیریهایی نسبت به شیعه دارد. وی استدلال شیعه بر امامت علی بن ابیطالب با بهرهگیری از آیه ۵۵ مائده امری مبتنی بر زعم و گمان میداند. از دید بیضاوی حدیث کساء نشان دهنده این است که حضرات از اهل بیت بودهاند، نه اینکه غیر آنها از اهل بیت نباشند.[1]