عیسی
عیسی (عبری: ישוע،[persian-alpha 1] یونانی باستان: Ἰησοῦς؛[persian-alpha 2] حدود ۴ قبل از میلاد – ۳۰ / ۳۳ میلادی) که به عیسی مسیح و عیسی ناصری نیز معروف است، واعظ یهودی و رهبر دینی در قرن اول میلادی بود. او شخصیت مرکزی مسیحیت، بزرگترین دین جهان، است. غالب مسیحیان اعتقاد دارند او تجسم خدای پسر و مسیح وعده داده شده در عهد عتیق است.
عیسی ناصری | |
---|---|
زادهٔ | ۴ قبل از میلاد یهودیه، امپراتوری روم |
درگذشت | ۳۰–۳۳ میلادی اورشلیم، امپراتوری روم |
علت درگذشت | مصلوب شدن |
شهر زادگاه | ناصره جلیل[1] |
والدین | مریم یوسف نجار به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود |
بخشی از سلسله مباحث دربارهٔ |
عیسی |
---|
|
تقریباً همه محققان دوره باستان اتفاق نظر دارند که عیسی به لحاظ تاریخی وجود داشتهاست، اما تلاشها برای یافتن جزئیات تاریخی زندگی او منجر به تردیدهایی دربارهٔ اعتبار انجیلها، تنها منابع موجود دربارهٔ حیات عیسی، شدهاست. عیسی یک یهودی اهل جلیل بود که توسط یحیی تعمید داده شد و زان پس، تبلیغ خود را آغاز کرد. او به صورت شفاهی موعظه میکرد و دیگران «ربی» خطابش میکردند. عیسی با دیگر یهودیان دربارهٔ بهترین راه پیروی از خدا بحث میکرد، عدهای را معالجه کرد، به وسیله مثلها تعلیم میداد و برای خود پیروانی جذب کرد. مقامات یهودی او را دستگیر و محاکمه کرده و به دولت روم تحویل دادند. پونتیوس پیلاطس فرماندار رومی یهودیه نیز دستور داد او را مصلوب کنند. بعد از مرگش، حواریونش ادعا کردند او از مرگ برخاستهاست و نیز جامعهای تشکیل دادند که در نهایت به کلیسای اولیه تبدیل شد.
عقاید مسیحی دربارهٔ عیسی بدین قرار است که نطفه او توسط روحالقدس بسته شد، زنی باکره به نام مریم او را زایید، معجزاتی انجام داد، کلیسای مسیحی را تأسیس کرد، با فداکاری مصلوب شد تا کفارهای برای گناهان باشد، از مرگ برخاست، به بهشت رفت و روزی از آنجا بازخواهد گشت. بهطور کلی، مسیحیان عقیده دارند عیسی به مردم امکان آشتی با خدا را میدهد. مطابق اعتقادنامه نیقیه، عیسی زندگان و مردگان را قبل یا بعد از رستاخیز جسمانیشان قضاوت خواهد کرد، اتفاقی که به ظهور دوم در فرجامشناسی مسیحی گره خوردهاست. اکثریت اعظم مسیحیان عیسی را به عنوان تجسم خدای پسر، رکن دوم تثلیث، میپرستند. اقلیت کوچکی از مذاهب مسیحی نیز وجود دارند که بخشی یا همه تثلیث را رد میکنند. همه ساله تولد عیسی در ۲۵ دسامبر، به عنوان کریسمس، جشن گرفته میشود. آدینه نیک به تصلیب عیسی و عید پاک به برخاستن او از مرگ اختصاص دارد. سال حدودی تولد عیسی، مبدا تقویم میلادی که طور گسترده در دنیا استفاده میشود است.
از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت نیز به عنوان یک شخصیت مهم یاد شدهاست. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجسته خدا و همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی است. آنان تولد او از یک باکره را قبول دارند اما خدا یا پسر خدا بودن او را نه. در قرآن آمده که عیسی هیچوقت ادعای الوهیت نکرد. بیشتر مسلمانان اعتقاد به تصلیب عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. یهودیان این باور که عیسی، مسیح وعده داده شده بود را رد میکنند زیرا اعتقاد دارند او نشانههای ذکر شده برای مسیح بودن را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاسته است. بهائیان عیسی را در کنار شخصیتهای دیگر مثل بهاءالله و زرتشت یکی از مظاهر ظهور به حساب میآورند. در مانویت میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز قائل میشد و نیز او یکی از اسلاف مانی به حساب میآمد.
نام
یک یهودی در زمان عیسی معمولاً تنها یک اسم داشت. در برخی موارد، پس از نام شخص، اسم پدرش ذکر میشد؛ یعنی نام با فرمول «اسم شخص پسر اسم پدر» ساخته میشد. آوردن نام شهر محل تولد شخص پس از نام او نیز رایج بودهاست.[2] نتیجتاً، عیسی در عهد جدید معمولاً «عیسی ناصری» خطاب شدهاست. همسایههای عیسی در ناصره، او را «نجّار، پسر مریم و برادر یعقوب و یوسف و یهودا و شمعون» (مرقس ۶:۳)،[3] «پسر نجّار» (متی ۱۳:۵۵)[4] یا «پسر یوسف» (لوقا ۴:۲۲)[5] خطاب میکردند. در انجیل یوحنا، فیلیپ عیسی را «عیسی پسر یوسف از ناصره» (یوحنا ۱:۴۵) مینامند.[6]
عیسی در شکل کنونی (Ἰησοῦς)[persian-alpha 3] در زبان یونانی ریشه دارد. نام یونانی خود از ישוע (یشوع) عبری گرفتهاست. این اسم که در اصل יהושע (یِهُشوعا، بهطور خلاصهتر یوشع) بوده در لغت به معنی «یهوه نجات میبخشد» است.[7] یوشع همچنین جانشین موسی و یک روحانی یهودی بنا به عهد عتیق نیز هست.[8]
عیسی (یشوع) نام رایجی در میان یهودیان معاصر تولد عیسی بودهاست.[9] یوسف فلاوی مورخ یهودی قرن اول میلاد در نوشتههای خود حداقل به ۲۰ فرد مختلف که عیسی نام داشتهاند اشاره کردهاست.[10] این اسم، آن گونه که در عهد جدید به کار رفتهاست، از نظر لغوی «یهوه رستگاری است» معنی میدهد.[11]
از سالهای آغازین دین مسیحیت، عیسی را معمولاً «عیسی مسیح» خطاب میکنند.[12] نویسنده انجیل یوحنا مدعی است عیسی ناصری این اسم را بر روی خود گذاشتهاست. مسیح یک نام شخصی نیست.[13] این کلمه (משיח) در عبری به معنی «برگزیده شده» است.[14][15] مسیحیان او را به این نام میخوانند زیرا باور دارند که او همان مسیح وعده داده شده در نوشتههای یهودی عهد عتیق است. از زمان زندگی عیسی تا امروز، «مسیح» به یک نام شخصی و بخشی از اسم عیسی درآمده است. به پیروان عیسی، «مسیحی» میگویند و این اطلاق از قرن اول میلادی رواج داشتهاست.[16]
منابع، روایتها و اختلافنظرها
عیسی به شیوهای که در انجیلها توصیف شدهاست موجودی فراتر از محدودیتها و تواناییهای انسانی است. برای بیشتر تاریخ مسیحیت این مشکل بزرگی به حساب نمیآمد اما از عصر روشنگری بدین سو عدهای به دنبال یافتن عیسی در محدوده تواناییهای انسان رفتند.[17] تا قبل از آن دوره، انجیلها را معمولاً منابع معتبر تاریخی قلمداد میکردند اما از آن زمان پژوهشگرانی ظهور کردند که صحت تاریخی عهد جدید را زیر سؤال بردند و میان عیسی در اناجیل و عیسی در تاریخ تمایز قائل شدند.[18] از قرن ۱۸، محققان سه شیوه جداگانه برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی پیش گرفتند که هر کدام مشخصههای خودش را دارد و بر اساس تحقیقات متفاوتی شکل گرفتهاست.[19][20] موجودیت یک شخصیت تاریخی به نام عیسی و اتفاقات کلی زندگیاش بهطور گستردهای توسط محققان پذیرفته شدهاست اما تصویری که توسط پژوهشگران مختلف از او رسم شدهاست، با یکدیگر و همچنین با تصویر او در اناجیل متفاوت است.[21][22]
تلاشها برای بازسازی تاریخی زندگی عیسی شامل گستره متفاوتی میشود که از دیدگاه ماکسیمالیستی قرن نوزدهم که در آن اناجیل تا جای ممکن به عنوان منبع معتبر قلمداد میشدند تا دیدگاه مینیمالیستی قرن بیستم که تقریباً هیچ چیز دربارهٔ عیسی به عنوان اتفاق تاریخی پذیرفته نمیشد، متفاوت است.[23] از دهه ۱۹۵۰، شیوه جدیدی در راه یافتن عیسای تاریخی شکل گرفت و دیدگاه مینیمالیستی رنگ باخت.[24][25] هرچند این نظریه که انجیلها کاملاً صحیح هستند توسط منابع تاریخی پشتیبانی نمیشود، اما از دهه هشتاد میان دانشوران اتفاق نظر وجود دارد که به غیر از اتفاقات مشخصی که از نظر تاریخی اثبات شدهاند، سایر عناصر زندگی عیسی از نظر تاریخی «محتمل» هستند.[24][26][27] تمرکز تحقیقات نوین در ربط با شخصیت تاریخی عیسی بر یافتن محتملترین عناصر قرار دادهاست.[28][29]
منابع زندگی
محققان عهد جدید در بررسی انجیلهای متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالشهای بزرگی روبرو هستند.[30] اناجیل را نمیتوان در معنای امروزی «زندگینامه» قلمداد کرد و نویسندگان آنها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداختهاند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم میپردازند.[30] گزارشها دربارهٔ اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ و برخاستن او کار محققان را حتی سختتر هم میکند.[30] پژوهشگران انجیلها را منابع بیطرفی نمیدانند زیرا نویسندگان تلاش میکردند عیسی را تجلیل کنند.[31] حتی با این همه، پژوهشگران منابع بهتری در ربط با زندگی عیسی نسبت به اشخاصی چون اسکندر مقدونی دارند.[31] آنها معیارهای مشخصی برای قضاوت دربارهٔ تاریخیبودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.[32] صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل به واقع دربارهٔ زندگی عیسی متناقض و نامستقلند. مرقس که احتمالاً اولین انجیل مکتوب شدهاست، برای دههها معتبرترین از لحاظ تاریخی بهشمار میرود.[33] یوحنا که بعد از همه مکتوب شدهاست، بهطور قابل توجهی با انجیلهای همنوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری میدانند؛ هرچند اخیراً پژوهشگران بیشتری پذیرفتهاند که یوحنا شاید شامل هستهای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است به اندازه اناجیل همنوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.[34]
انجیلهای نامتعارف جملگی به اناجیل متعارف وابستهاند و در این بین فقط انجیل توماس ممکن است استثنا و شاهدی مستقل بر بسیاری از کلمات قصار یا مَثَلهای عیسی باشد. به عنوان مثال، توماس تأیید میکند که عیسی فقرا را مورد رحمت قرار میداد. این گفته پیش از اینکه با گفتههای مشابه در منبع کیو مخلوط شود، به صورت مستقل به دست او رسیده.[35] بیشتر داستانهای دیگر انجیلهای نامتعارف، مانند داستان تبدیل گل به پرنده توسط عیسی در کودکی، به وضوح افسانهای هستند.[36] هر چند شاید در دیگر متون غیرمتعارف مسیحی مطالبی وجود داشته باشد که بتواند دربارهٔ تحقیقات تاریخی در ربط با عیسی ارزشمند باشند.[37]
منابع غیرمسیحی اولیه که وجود تاریخی عیسی را ثبت کردهاند شامل آثار یوسف فلاوی و تاسیتوس هستند.[38][39] لوئیز فلدمن که متخصص آثار یوسف فلاوی است میگوید که عده کمی به اصالت اشاره یوسف به عیسی در کتاب ۲۰ از تاریخ باستان یهودیان شک کردهاند.[40][41] فلاوی از او با عناوینی چون «مرد خردمند» و «معلم مردم» یاد کردهاست. نیز محکوم به مرگشدن او توسط پیلاطس و وجود «طایفه مسیحیان» را تأیید کردهاست. در بخشی دیگر از یعقوب، «برادر عیسی که مسیح خوانده میشد» یاد شدهاست.[36] تاسیتوس در کتاب ۱۵ از سالنامهها از عیسی و اعدام او توسط پونتیوس پیلاطس یاد کردهاند. محققان بهطور کلی مطلب تاسیتوس را به عنوان منبعی مستقل رومی معتبر و دارای ارزش تاریخی میدانند.[42] سوئتونیوس مورخ رومی قرون اول و دوم از اخراج آن دسته از یهودیهایی که «تحت فتنه یک کریستوسنامی آشوب میآفریدند» از شهر رم نوشتهاست. بیشتر این منابع فقط مرگ عیسی و اعمال پیروانش بعد از مرگ او را ذکر کردهاند.[36]
منابع غیرمسیحی به دو دلیل ارزشمندند؛ نخست آنکه نشان میدهند ناظران بیطرف یا متخاصم هیچ شکی دربارهٔ موجودیت تاریخی عیسی نداشتهاند و دوم آنکه تقریباً تصویری از عیسی رسم کردهاند که میتواند با منابع مسیحی هم سازگار باشد: عیسی یک آموزگار بود، به انجام معجزه معروف بود، برادری به نام یعقوب داشت و بهطور خشونتآمیزی کشته شد.[1]
باستانشناسی به پژوهشگران کمک میکند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافتههای تازه، به عنوان مثال، نشان میدهد که کفرناحوم، شهری مهم در دوره تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم یا آگورا هم نداشت.[43][44] این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت میکرد، سازگار است.[43]
انجیلها
چهار انجیل متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) منابع اصلی برای مطالعه زندگی و تعلیمات عیسی هستند.[45][46] علیرغم این، دیگر بخشهای عهد جدید مانند رساله پولس نیز بخشهای کلیدی زندگی وی را به متن کشیدهاست؛ مانند شام آخر در نامه اول به قرنتیان باب ۱۱ آیات ۲۳ تا ۲۶.[47][48][49] اعمال رسولان شامل اشاراتی به اوایل تبلیغ عیسی و پیشگویی یحیی در ربط با آن است. باب اول اعمال رسولان حاوی اطلاعات بیشتری دربارهٔ عروج عیسی نسبت به چهار انجیل است.[50][51][52] رسالههای پولس که تاریخ نگارشش مربوط به قبل از اناجیل است، چند مرتبه به سخنان و فرامین عیسی اشاره میکند.[53]
بعضی از فرقههای اولیه مسیحی راهکارهای جداگانهای برای تعلیم زندگی عیسی داشتند که عهد جدید شامل آنها نمیشود، مانند انجیل توماس، انجیل پطرس، انجیل یهودا، انجیل یعقوب و دیگر انجیلهایی که معروف به اناجیل کاذبه هستند.[54][55] بیشتر محققان اتفاق نظر دارند که این انجیلها بسیار بعدتر از انجیلهای متعارف نوشته شدهاند و اعتبار کمتری دارند.[56][57][58]
اناجیل متعارف چهار روایت مجزا هستند که توسط هر کدام توسط یک نویسنده مختلف نوشته شدهاست.[59][60] این نویسندگان همگی ناشناس هستند و سنت مسیحی آنها را به چهار شخصی که ارتباطات نزدیک با عیسی داشتند منسوب میکند.[61] مرقس به یوحنا مرقس،[62] یکی از نزدیکان پطرس، متی به یکی از حواریون عیسی،[61] لوقا به یکی از نزدیکان پولس[61] و یوحنا به «آن حواری که عیسی دوستش میداشت» منسوب است.[63][64]
از مهمترین زوایا جهت بررسی انجیلها، در نظر گرفتن ژانری است که آن انجیل در آن قرار میگیرد.[65] اینکه نویسندگان اناجیل قصد داشتهاند رمان، افسانه، تاریخ یا زندگینامه بنویسند، تأثیر عظیمی بر این موضوع دارد که چگونه باید آنها را بررسی کرد. مطالعات اخیر بر این اجماع نظر دارند که انجیلها در شاخه «زندگینامه باستانی» قرار میگیرند.[66][67][68] علیرغم اینکه با این دستهبندی مخالفتهایی هم شده،[69] نظر کلی پژوهشگران چنین است.[70][71]
در ربط با صحت تاریخی این چهار انجیل، نظرها از اینکه آنها توصیفات دقیقی از زندگی عیسی هستند[72] تا اینکه آیا اصلاً میشود آنها را منبع تاریخی به حساب آورد متفاوت است.[73][74][75] مطابق اتفاق نظر گستردهای که امروزه در میان محققان وجود دارد، انجیلهای همنوا (سه انجیل اول – متی، مرقس و لوقا) معتبرترین منابع برای زندگی عیسی هستند.[76][77][2] در دفاع از اختلافها و ناسازگاریهایی که بین اناجیل وجود دارد، گفته شدهاست که این خود دلیلی برای صحت انجیلهاست؛ زیرا تفاوتها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهتها به مبدأ مشترک آنها گواهی میدهد.[78]
مطابق تقدم مرقس، انجیل مرقس قدیمیترین در میان اناجیل همنواست که بین سالهای ۶۰ تا ۷۵ میلادی نوشته شدهاست. پس از آن انجیل متی (۶۵ تا ۸۵ م)، انجیل لوقا (۶۵ تا ۹۵ م) و انجیل یوحنا (۷۵ تا ۱۰۰ م) قرار دارند.[79] به علاوه، بیشتر محققان موافقند که نویسندگان متی و لوقا از مرقس به عنوان یکی از منابع خود در زمان نوشتن انجیلشان بهره بردهاند. از آنجا که متی و لوقا شامل اطلاعاتی هستند که در مرقس یافت نمیشود، پژوهشگران اینگونه توضیح دادهاند که آن دو نویسنده علاوه بر مرقس، از یک منبع دیگر (که بهطور عمومی به آن منبع کیو میگویند) هم استفاده کردهاند.[80]
سه انجیل همنوا در محتوا، ترتیب روایت، زبان و ساختار بندها شباهت دارند.[81][82] نظر بیشتر محققان آن است که یافتن ارتباط مستقیم ادبی میان این سه انجیل و انجیل یوحنا غیرممکن است.[83] درحالیکه جریان برخی از اتفاقات (نظیر تعمید عیسی، تجلی او، تصلیب و روابطش با حواریون) در روایات همنوا مشترک است، اتفاقاتی چون تجلی عیسی در انجیل یوحنا که خود در برخی موارد چون پاکسازی معبد روایات متفاوتی دارد، یافت نمیشوند.[84]
عیسی در انجیلهای همنوا | عیسی در انجیل یوحنا |
---|---|
با تعمید عیسی یا تولد او از باکره آغاز میشوند.[61] | با داستان آفرینش آغاز میشود، فاقد داستان تولد عیسی.[61] |
عیسی توسط یحیی تعمید داده میشود.[61] | به تعمید او اشاره نمیکند اما آن را پیشفرض در نظر گرفتهاست.[61] |
عیسی با مثلها و کلمات قصار تعلیم میدهد.[61] | عیسی در بحثهای طولانی تعلیم میدهد.[61] |
عیسی بیشتر دربارهٔ ملکوت الهی و اندکی دربارهٔ خودش تعلیم میدهد.[61] | عیسی بیشتر دربارهٔ خودش تعلیم میدهد.[61] |
عیسی دربارهٔ فقرا و رنجدیدگان صحبت میکند.[61] | عیسی خیلی کم دربارهٔ فقرا و رنجدیدگان صحبت میکند.[61] |
عیسی جنگیری میکند.[85] | عیسی جنگیری نمیکند.[85] |
پطرس فاش میکند که عیسی کیست.[85] | پطرس فاش نمیکند.[85] |
عیسی دستانش را نمیشورد.[85] | دربارهٔ اینکه عیسی دستانش را نمیشورد چیزی نمیگوید.[85] |
پیروان عیسی روزه نمیگیرند.[85] | دربارهٔ روزه نگرفتن پیروان عیسی چیزی نمیگوید.[85] |
شاگردانش در روز شبات گندم درو میکنند و میخورند.[85] | شاگردانش در روز شبات گندم درو نمیکنند و نمیخورند.[85] |
به تجلی عیسی اشاره شده.[85] | به تجلی عیسی اشاره نشده.[85] |
عیسی در یک مراسم پسح شرکت میکند.[86] | عیسی در سه یا چهار مراسم پسح شرکت میکند.[86] |
پاکسازی معبد مربوط به اواخر روایات است.[61] | پاکسازی معبد مربوط به اوایل روایت است.[61] |
در شام آخر عیسی از یک عهد جدید میگوید.[61] | عیسی پاهای شاگردانش را میشورد.[61] |
عیسی دعا میکند که از مرگ رهایی یابد.[61] | عیسی در برابر مرگ هیچ ضعفی نشان نمیدهد.[61] |
عیسی با یک بوسه مورد خیانت واقع میشود.[61] | عیسی خود هویتش را به سربازان فاش میکند.[61] |
عیسی توسط رهبران یهودی دستگیر میشود.[61] | عیسی توسط رومیان و نگهبانان معبد دستگیر میشود.[61] |
شمعون قیروانی در حمل صلیب به عیسی کمک میکند.[61] | عیسی به تنهایی صلیب را حمل میکند.[61] |
پرده معبد با مرگ عیسی به دو نیم میشود.[61] | نیزهای به پهلوی عیسی میزنند.[61] |
چند زن از قبر عیسی بازدید میکنند.[61] | مریم مجدلیه به تنهایی از قبر عیسی بازدید میکند.[61] |
اناجیل همنوا بر ابعاد مختلف شخصیت عیسی پرداختهاند. در مرقس، عیسی پسر خداست که معجزاتش حضور ملکوت الهی را نشان میدهند.[62] او، به عنوان خادم خدا و انسانها، یک معجزهگر خستگیناپذیر است.[87] این انجیل کوتاه مشتمل بر تعداد کمی از سخنان و تعالیم عیسی است.[62] انجیل متی تأکید میکند که عیسی به اراده خدا در عهد عتیق جامه عمل پوشانده و خداوندگار کلیساست.[88] اوست فرزند داوود، یک «پادشاه و خودِ مسیح.»[87][89][90] لوقا عیسی را چنان مینمایاند که یک ناجی انسانی-الهی است و با نیازمندان همدلی میکند.[91] او دوست گناهکاران و به دنبال نجات گمراهان است.[87] این انجیل شامل مثلهایی چون «سامری خوب» و «پسر ولخرج» است.[91]
دیباچه انجیل یوحنا عیسی را تجسم کلمه خدا توصیف میکند.[92] به عنوان کلمه خدا، عیسی به صورت ابدی به همراه او حی و حاضر است و چون منبعی است برای ذات اخلاقی و روحی بشریت.[92] او نه تنها بزرگتر از همه پیامبران گذشته، که بزرگتر از همه پیامبران آینده نیز هست. او کلمه خدا را بر زبان جاری نمیکند، بلکه خود کلمه خداست.[93] در انجیل یوحنا عیسی نقش الهی خود را با عبارتی چون «نان زندگی»، «نور جهان» و «تاک حقیقی» به صورت علنی بازگو میکند.[87]
در مجموع، نویسندگان عهد جدید اهمیت زیادی به ارائه یک گاهشماری دقیق از سرگذشت عیسی یا شرح زندگی او چون تواریخ غیر دینی دوران خود ندادهاند.[94] چنانکه انجیل یوحنا خود اشاره میکند که انجیلها شامل اطلاعات کامل و جامعی از زندگی عیسی نیستند.[95] این روایات با هدف اصلی ارائه اسنادی الهیشناسانه در فضای مسیحیت اولیه نگاشته شدهاند و خط زمانی اتفاقات در درجه دوم از اهمیت قرار داشتهاست.[96] به همین دلیل، قابل ذکر است که انجیلها یک سوم محتوای خود را به هفته آخر زندگی عیسی در اورشلیم اختصاص دادهاند.[97] علیرغم اینکه انجیلها حاوی اطلاعات کافی مورد نیاز تاریخنگاران معاصر جهت تعیین تاریخ دقیق اتفاقات نیستند، اما برای ترسیم تصویری کلی از داستان زندگی عیسی کفایت میکنند.[73][98][96]
زندگی، بنا بر عهد جدید
تولد و اجداد
عیسی یک یهودی بود[99] و از بطن مریم همسر یوسف تولد یافت. انجیل متی و انجیل لوقا دو روایت متفاوت از اجداد عیسی ارائه کردهاند. متی، نسل عیسی را از طریق داوود به ابراهیم میرساند[100][101] و مطابق لوقا، نسل عیسی به آدم و از طریق او به خدا میرسد.[102][103] دو شجرهنامهای که این دو انجیل گزارش کردهاند، بین ابراهیم و داوود شباهت زیادی دارند اما از آنجا به بعد، اسامی ارائه شده تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. در متی ۲۷ نسل بین داوود و یوسف نجار فاصلهاست، حال آنکه در لوقا ۴۲ نسل، بدون تقریباً هیچ اشتراکی در اسامی دو فهرست. تئوریهای مختلف برای توضیح تفاوت دو تبارنامه عیسی مطرح شدهاست.
متی و لوقا هر دو تولد عیسی، به خصوص زایش او از یک باکره در بیتلحم را، به وقوع پیوستن پیشگویی میدانند. روایت لوقا اتفاقات پیش از تولد او را هم شرح دادهاست و مریم در مرکز روایتش قرار دارد، حال آنکه متی به اتفاقات پس از تولد پرداخته و یوسف را شخصیت محوری روایت خود قرار داده.[104][105][106] مطابق هر دو منبع، والدین عیسی، مریم و نامزد او، یوسف نجار، بودند؛ هر دو منبع بر تولد او از یک باکره تأکید کردهاند و متذکر شدهاند که روحالقدس عیسی را زمانی که مریم هنوز باکره بود، در رحم او قرار داد.[107][108][109] در عین حال، شواهدی در اعمال رسولان در انجیل لوقا وجود دارد که نشان میدهد نسل عیسی از طریق یوسف به داوود میرسد. ظاهراً با پذیرش عیسی به عنوان فرزند خود توسط یوسف، تصور میشده که، مانند بسیاری دیگر در دنیای باستان، عیسی دارای دو پدر است.[110]
در روایت متی، بارداری مریم برای یوسف دردسر ساز میشود، اما در اولین رؤیای از سه رویایش، یک فرشته به او اطمینان میدهد که از ازدواج با مریم نهراسد، زیرا روحالقدس باعث به وجود آمدن بچه شدهاست.[111] در متی، مغانی از شرق برای عیسی به عنوان پادشاه یهودیان، هدیه میآورند. آنها زمانی که عیسی یک خردسال — و نه یک نوزاد — است، خانه او در بیتلحم را پیدا میکنند. در همان انجیل، هیرود از خبر تولد عیسی مطلع میشود و قصد قتل او میکند؛ نتیجتاً دستور میدهد همه کودکان مذکر زیر دو سال در بیتلحم را بکشند. اما در رؤیای دوم یوسف، فرشتهای به او اخطار میدهد و او به همراه خانوادهاش به مصر متواری میشود — بعدها بازمیگردند و در ناصره ساکن میشوند.[111][112][113]
در لوقا، جبرئیل به مریم خبر میدهد که او از روحالقدس باردار خواهد شد و فرزندی به نام عیسی خواهد زایید.[105][107] مریم زمانی که در آستانه وضع حمل است، به همراه یوسف از ناصره به بیتلحم، وطن اجداد یوسف، بازمیگردد تا در سرشماری مالیاتی که سزار آگوستوس دستورش را داده، شرکت کنند. مریم آنجا کودک خود را میزاید و چون موفق نمیشوند در یک مسافرخانه اتاقی پیدا کنند، کودک خود را در آخوری قرار میدهد. یک فرشته خبر تولد عیسی را به گروهی از چوپانان اعلام میکنند و آنان برای دیدار نوزاد به بیتلحم سفر میکنند و خبر تولد او را پخش میکنند. بعد از ارائه عیسی در معبد، مریم و یوسف به همراه نوزاد به ناصره بازمیگردند.[105][107]
سالهای ابتدایی، خانواده، شغل
محل زندگی عیسی در کودکی، بنا به اناجیل لوقا و متی، شهر ناصره در جلیل بود که در آنجا با خانوادهاش زندگی میکرد. در اناجیل نام یوسف در روایت کودکی عیسی ذکر شدهاست، اما پس از آن دیگر هیچ اشارهای به او نمیشود.[114] اعضای خانواده عیسی — مادرش مریم، برادرانش یعقوب، یوسف، شمعون و یهودا و خواهرانش که نامشان ذکر نشده — هم در اناجیل و دیگر منابع مورد اشاره واقع شدهاند.[115]
بنا به انجیل مرقس، عیسی با همسایگان و خانوادهاش به مشکل خورد.[116] زمانی که مردم شروع به دیوانه خطاب کردن عیسی کردند، مادر و برادرانش از خانه بیرون رفتند و تلاش کردند مانع او شوند. عیسی پاسخ داد که پیروانش هستند که خانواده اویند. در یوحنا، مریم عیسی را در تا پای صلیب همراهی میکند که باعث نگرانی عیسی برای سلامت مادر خود میشود.
در مرقس ۶:۳، از عیسی با عنوان τέκτων (تکتون) یاد شدهاست که ترجمه معمولش «نجار» است اما میتواند معانی گستردهای چون معمار هم داشته باشد.[117][118] اناجیل متذکر شدهاند که عیسی توانایی خواندن، تفسیر و بحث دربارهٔ متون مقدس مذهبی را داشتهاست، اما این لزوماً به معنای طی کردن آموزش رایجی که کاتبان در آن عصر پشت سر میگذاشتند، توسط عیسی نیست.[119]
پس از تقدیم عیسی، مطابق قوانین یهودی، در معبد، مردی به نام شمعون مریم را خطاب قرار میدهد و میگوید که عیسی «نشانهای است که در رد کردن او افکار پنهانی عدهٔ کثیری نمایان خواهد شد و در دل تو نیز خنجری فرو خواهد رفت.» سالها بعد، زمانی که عیسی در سفر به اورشلیم برای عید پسح گم میشود، والدینش او را در حالی در یک معبد پیدا میکنند که در میان معلمان نشسته بود، به آنان گوش میداد و از آنها سؤال میکرد. کسانی که آنجا بودند، از «هوش او و از پاسخهایی که میداد» حیرتزده شده بودند. مریم از عیسی میپرسد «پسرم، چرا با ما چنین کردی؟ من و پدرت با اضطراب زیاد در پی تو بودیم» و عیسی پاسخ میدهد «چرا چنین کردید؟ مگر خبر نداشتید من باید در منزل پدرم باشم» اما آنها متوجه نشدند منظورش چیست.
تعمید و وسوسه
هر سه روایت همنوا پیش از آنکه تعمید عیسی را بازگو کنند، اطلاعاتی دربارهٔ یحیی عرضه میکنند.[120][121][122] آنها درحالی یحیی را به تصویر میکشند که در زمان تعمید دادن افراد در ناحیه رود اردن در حوالی پیریه، ضمن پیشگویی آمدن شخصی «نیرومندتر از من» به مردم توصیه میکند برای گناهانشان توبه و به فقرا کمک کنند.[123][124] چندی بعد، عیسی یحیی را «ایلیا که میبایست بیاید» میخواند، پیامبری که انتظار میرود پیش از «روز بزرگ و هولناک پروردگار» سر برسد. به همین صورت، لوقا هم میگوید یحیی روح و نیروی ایلیا را دارد.
در مرقس، زمانی که یحیی عیسی را تعمید میدهد و او از آب خارج میشود، روحالقدس را میبیند که به شکل کبوتری به سویش میآید و صدایی از آسمان میشنود که او را «پسر خدا» خطاب میکند. این یکی از دو اتفاق در اناجیل است که در آن صدایی از آسمان عیسی را «پسر» صدا میکند؛ دیگری در جریان تجلی است.[125][126] سپس آن روح او را به بیابان میبرد، جایی که توسط شیطان وسوسه میشود. سپس عیسی بعد از بازداشت یحیی به جلیل میرود و «مژده خدا» را اعلام میکند. تعمید او در متی هم متفاوت نیست. در آن کتاب، یحیی معترض میشود که «من احتیاج دارم از تو تعمید بگیرم» و عیسی پاسخ میدهد «بگذار فعلاً به این شکل باشد، چون به این وسیله احکام شریعت را به جا خواهیم آورد.» در انجیل متی هم داستان وسوسه عیسی توسط شیطان در بیابان روایت شدهاست. در لوقا روحالقدس زمانی ظاهر میشود که همه تعمید داده شدهاند و عیسی مشغول عبادت است. در ادامه، یحیی بهطور ضمنی عیسی را میشناسد و پیروانش را به سوی او میفرستد تا بپرسند «آیا تو آن شخصی که قرار است بیاید هستی یا باید منتظر دیگری باشیم؟» تعمید و وسوسه او پیشزمینه تبلیغ علنی عیسی است.[127]
انجیل یوحنا تعمید و وسوسه عیسی را فاکتور گرفتهاست. در آن انجیل، یحیی شهادت میدهد که آمدن روح به سمت عیسی را مشاهده کردهاست.[124][128] یحیی به صورت علنی عیسی را بره خدا اعلام میکند و تعدادی از پیروانش مرید عیسی میشود. در این انجیل، یحیی منکر میشود که همان ایلیاست. پیش از آنکه یحیی زندانی شود، عیسی و پیروانش به یهودیه میروند و مردم را تعمید میدهند و تعداد افرادی که تعمید دادهاند از یحیی پیشی میگیرد.
تبلیغ عمومی
مطابق اناجیل همنوا تبلیغ عمومی عیسی در دو منطقه متفاوت اتفاق میافتد. او ابتدا در جلیل به تبلیغ میپردازد و به نتیجه میرسد. سپس به اورشلیم سفر میکند و پس از تبلیغ در آنجا، او را رد میکنند و سپس میکشند.[129] عیسی پیام و آموزههای خود را به صورت کلامی ابلاغ میکند[130] و معمولاً «ربی» خطاب میشود.[129] او کسانی که متوجه مسیح بودنش میشوند را از صحبت دربارهٔ این موضوع منع میکند.[131] در یوحنا، بیشتر تبلیغ در داخل و اطراف اورشلیم اتفاق میافتد. هویت الهی او به صورت عمومی اعلام و به سرعت شناخته میشود.[93]
محققان تبلیغ عیسی را به چند مرحله تقسیم میکنند. تبلیغ در جلیل زمانی آغاز میشود که او از پس از وسوسه شدن توسط شیطان از بیابان یهودیه بازمیگردد. او در اطراف جلیل شروع به ابلاغ پیام خود میکند و مطابق متی، نخستین شاگردانش که بعداً هسته اصلی کلیسای اولیه را تشکیل میدهند، با او آشنا شده و همراهش سفر میکنند.[132][133] این دوره شامل موعظه سر کوه،[134][135] رام کردن طوفان، تغذیه انبوه خلق، راه رفتن بر روی آب و چند معجزه و مثل دیگر میشود.[136] تبلیغ در جلیل با اعترافات پطرس و تجلی عیسی پایان مییابد.[137][138]
با سفر عیسی به سمت اورشلیم در جریان تبلیغ پیریهای، او به منطقهای بازمیگردد که در آن تعمید داده شدهاست.[139][140] تبلیغ آخر هم که در اورشلیم اتفاق میافتد، با ورود پیروزمندانه او به شهر در یکشنبه نخل شروع میشود.[141] در اناجیل همنوا، در آن هفته عیسی صرافان را از معبد دوم اورشلیم بیرون میراند و یهودا معاملهای خیانتآمیز علیه عیسی انجام میدهد. این بخش با شام آخر و سخنرانی وداع به اوج میرسد.[120][142][143]
حواریون و پیروان
در آغاز تبلیغ خود، عیسی دوازده حواری خود را انتخاب میکند. در متی و مرقس، عیسی به صورت مختصری از آنها تقاضا میکند که به او بپیوندند. چهار حواری اول او، که ماهیگیر بودند، بدون لحظهای درنگ تور و قایقهای خود را رها میکنند تا درخواست او را بپذیرند. در یوحنا، دو حواری اول عیسی از شاگردان یحیی بودند. یحیی عیسی را میبیند و او را بره خدا خطاب میکند. آن دو این را میشنوند و نتیجتاً به عیسی میپیوندند.[144][145] علاوه بر ۱۲ حواری، سطر نخستین موعظه در دشت نشان از آن دارد که عیسی مریدان بسیار بیشتری داشتهاست. همچنین در باب ۱۰ از لوقا، عیسی هفتاد یا هفتاد و دو تن از پیروانش را در گروههای دو تایی به شهرها میفرستد تا آنها را برای بازدید در آینده آماده کند. آنها وظیفه داشتند اگر جایی از آنها به گرمی پذیرایی شد، آن مهماننوازی را رد نکنند، بیماران را شفا دهند و به آنها خبر دهند که «ملکوت الهی نزدیک است.»[146]
در مرقس، مریدان «کند ذهن» مجسم شدهاند. آنها توانایی درک معجزات عیسی یا مثلهای او را ندارد. متوجه نمیشوند که «برخاستن مردگان از مرگ» به واقع چه معنایی دارد و زمانی که عیسی بازداشت میشود، او را رها میکنند.[131]
معجزات و تعالیم
در اناجیل همنوا، «ملکوت الهی» (یا ملکوت آسمان در انجیل متی) قسمت اعظم تعالیم عیسی که معمولاً به شکل مَثَل هستند،[147] را تشکیل دادهاست. در مرقس باب ۱، رسیدن این ملکوت «قریبالوقوع» و در لوقا باب ۱۷، در زمان با تبلیغ عیسی «در بین شما» توصیف شدهاست. او وعده ورود به ملکوت الهی به آن کسانی که پیامش را پذیرفتهاند، میدهد. عیسی از «پسر انسان»، شخصیتی آخرالزمانی که برای یکجا گردآوردن انتخاب شدگان خواهد آمد، سخن میگوید.[2]
عیسی مردم را دعوت میکند از گناهان خود توبه کرده و خود را کاملاً وقف خدا کنند.[2] او شاگردان خود را به پیروی از قانون یهود دعوت میکند، اما عدهای بر آن بودند که شخص عیسی از برخی از آن قوانین تخطی کردهاست.[2] زمانی که از او میپرسند «بزرگترین حکم در شریعت» چیست، جواب میدهد «به خدای خود با تمام دل و با تمام جان و با تمام فکر خود محبت کن. اولین و بزرگترین حکم این است. دومین حکم هم نظیر حکم اول است: همسایه خود را مانند خویشتن محبت کن.» دیگر تعلیمات اخلاقی عیسی شامل «دوست داشتن دشمنان»، «دوری از شهوت و نفرت»، «زمانی که کسی به تو سیلی زد، از او بخواه که به سمت دیگر هم سیلی بزند» و «بخشیدن کسانی که گناهی در حق تو مرتکب شدهاند» میشود.[148]
انجیل یوحنا آموزههای عیسی را نه تعلیمات شخص او، که مکاشفه الهی مینمایاند. یحیی، به عنوان مثال، در یوحنا باب ۳ میگوید «شخصی از سوی خدا فرستاده شدهاست، کلام خدا را ابراز میکند چون خدا روح خویش را بدون حد و حصر به او عطا میکند.» در باب هفتم همان انجیل، عیسی میگوید «تعالیم من به من متعلق ندارند، بلکه متعلق به او که مرا فرستاده، هستند.» او حرف مشابهی را در باب چهاردهم ابراز میکند: «آیا قبول نمیکنی که من در پدر هستم و پدر در من است؟ حرفهایی که بهتان میگویم از خودم نیست، تمامی اینها کار آن پدری است که در من ساکن است.»[149][150]
حدوداً ۳۰ مَثَل یک سوم آموزههای ثبت شده عیسی را شکل میدهند.[149][151] مثلها را در خلال موعظهها و دیگر اتفاقات روایت کردهاند.[152] در آنها نمادپردازی به کار رفتهاست و معمولاً جهان مادی را به جهان معنوی ربط میدهند.[153][154] مضامین رایج در آن داستانها شامل مهربانی و سخاوت خدا و خطرات گناهان است.[155] برخی از مثلهای عیسی مانند پسر ولخرج (در انجیل لوقا باب ۱۵) ساده هستند و برخی دیگر چون روییدن دانه (مرقس باب ۴) پیچیده و عمیقند.[156] زمانی که پیروان عیسی از وی پرسیدند چرا در قالب مثلها با مردم سخن میگوید، جواب داد «توانایی درک اسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده، امّا به آنها داده نشدهاست چون به شخصی که دارد بیشتر داده خواهد شد تا به اندازهٔ کافی و به وفور داشته باشد، و از آن شخصی که ندارد، حتّی آنچه که دارد هم ستانده میشود. نتیجتاً، من برای آنان در قالب مثلها صحبت میکنم، چون آنان نظاره میکنند ولی نمیبینند و گوش میدهند ولی نمیشنوند و نمیفهمند.»
در روایات اناجیل، عیسی بخش بزرگی از تبلیغ خود را صرف انجام معجزات، به خصوص شفا دادن، میکند.[157] آن معجزات در دو دسته اصلی قرار میگیرند: معجزات درمانی و معجزات طبیعت.[158] معجزات درمانی شامل درمان مشکلات جسمانی، جنگیری[19][159] و زندهکردن مردگان میشود.[160] از جمله معجزات طبیعت تبدیل آب به شراب، راه رفتن روی آب و آرام کردن طوفان هستند که کنترل عیسی بر طبیعت را نشان میدهند. عیسی ذکر میکند که معجزاتش دارای منشأ الهی هستند. مخالفان عیسی او را متهم کردند با کمک بعلالذباب، از امیران شیاطین، جنگیری میکند اما عیسی جواب داد که با روح خدا یا انگشت خدا چنان میکند. او استدلال کرد شیطان به شیاطین خود اجازه نخواهد داد به فرزندان خدا یاری برسانند زیرا باعث میشود در خاندانش جدایی افتد و ملکوتش به نابودی کشیده شود؛ به علاوه، او از مخالفانش پرسید اگر جنگیری من با یاری بعلالذباب انجام میشود، «شاگردان شما به یاریِ چه کسی جنها را بیرون میکنند؟»[161][162] در باب ۱۲ متی، عیسی ذکر میکند «هر نوع گناه و کفری که انسان مرتکب شود، مورد آمرزش واقع خواهد شد، امّا کفر به روح آمرزیده نخواهد شد. هر شخصی چیزی بر ضد پسر انسان بگوید، آمرزیده خواهد شد، امّا هر کسی که بر ضد روحالقدس سخنی بگوید، نه در این عصر و نه در عصر آینده، آمرزیده نخواهد شد.»
در انجیل یوحنا، معجزات عیسی «آیت» توصیف شدهاند که عیسی آنها را به نمایش گذاشت تا مأموریت و الوهیت خود را ثابت کند؛[163][164] اما در اناجیل همنوا، زمانی که علمای دین و فریسیان از او «آیتی» خواستند تا ادعای خود را به اثبات برساند، درخواستشان را رد کرد[163] و جواب داد: «نسل شرارتپیشه و زناکار آیتی میخواهند! امّا آیتی به آنها داده نخواهد شد، به غیر از آیت یونس نبی. چون نظیر که یونس سه روز و سه شب در شکم ماهیِ بزرگی بود، پسر انسان نیز سه روز و سه شب در دل زمین خواهد بود.» در اناجیل همنوا مردم معمولاً با وحشت به معجزات عیسی واکنش نشان میدهند و از او میخواهند بیمارانشان را شفا دهد اما در انجیل یوحنا واکنش جمعیت همراه با اعتماد و ایمان است.[165] یکی از مشخصههای تمام معجزات عیسی این است که او آنها را آزادانه انجام میدهد و هرگز در ازای آنها پولی درخواست نمیکند یا پولی که به او پیشنهاد میدهند را نمیپذیرد.[166] توصیف معجزات عیسی در انجیلها در اغلب موارد با توضیح تعالیم عیسی همراه است و معجزات خود شامل عناصری از آن تعالیم هستند.[167][168] بسیاری از معجزهها اهمیت ایمان را میآموزند؛ مثلاً در شفای ده جذامی یا زنده کردن دختر یایروس، عیسی به آنها میگوید این معجزات به دلیل ایمانشان بودهاست.[169][170]
مسیح اعلام شدن و تجلی
در میانههای هر سه انجیل همنوا دو اتفاق مهم روایت میشود: اعترافات پطرس و تجلی عیسی.[138][171][125][126] این درحالی است که انجیل یوحنا به این اتفاقات اشاره نکردهاست.[172] پطرس در اعترافات خود خطاب به عیسی میگوید: «تو مسیح هستی، پسر خدای زنده!»[173][174][175] عیسی به پطرس تبریک میگوید که «پدر من که در آسمان است این حقیقت را بر تو آشکار کرد.»[176][177] پس از اعترافات پطرس، عیسی به شاگردانش از مرگ قریبالوقوع خود و برخاستنش از مرگ میگوید.
در تجلی عیسی، او پطرس را به همراه دو حواری دیگر با خود به بالای کوهی میبرد[125][126][138] و آنجا در حضور آنها، ظاهر عیسی دگرگون میشود: «چهرهاش نظیر خورشید درخشان بود و لباسش مانند نور، سفید شده بود. در این زمان، موسی و ایلیا در برابر چشمانشان ظاهر شدند و با عیسی مکالمه کردند.»[178] سپس ابری درخشان ظاهر میشود و ندایی از آن میآید: «این است پسر من، محبوبم، که از او خشنود هستم؛ به او گوش فرا دهید.»[179]
هفته مقدس
روایت هفته آخر زندگی عیسی (که هفته مقدس نامیده میشود) یک سوم مطالب اناجیل متعارف را به خود اختصاص دادهاست. این بخش با «بازگشت پیروزمندانه به اورشلیم» آغاز میشود و انتهای آن مصلوبشدن عیسی است.[120][141]
فعالیتها در اورشلیم
در روایات همنوا، هفته آخر در اورشلیم پایانی بر سفر از پیریه به یهودیه که عیسی آن را در جلیل آغاز کرد، است.[141] عیسی سوار بر خری وارد اورشلیم میشود که بازتابی از داستان «خر مسیح»، حکایتی از کتاب زکریا که در آن پادشاه متواضع یهودیان سوار بر خر وارد اورشلیم میشود، است. چون به اورشلیم نزدیک میشود، مردم در راهش پارچه پهن میکنند، برگهای نخل قرار میدهند و بخشهایی از مزامیر را میخوانند.[180][181][182]
عیسی سپس صرافان را از معبد دوم بیرون و آنها را متهم میکند که معبد را با فعالیتهای تجاری خود به مقر دزدها تبدیل کردهاند. او سپس پیشگویی میکند که مصیبتهایی چون انبیا دروغین، جنگ، زلزله، اختلالات آسمانی، آزار مؤمنان، «مکروه ویرانی» و محنتهای طاقتفرسا روی خواهد داد؛ اما پسر انسان سوار بر ابرها خواهد آمد و فرشتگان را خواهد فرستاد تا منتخبان خود را از چهار گوشهٔ عالم از دورترین نقاط زمین تا دورترین حدود آسمان جمع کند. عیسی زمان روی دادن این اتفاقات را «قبل از اینکه زندگی این نسل به سر آید» اعلام میکند.[131] در یوحنا، بیرون کردن صرافان از معبد در آغاز تبلیغ عیسی اتفاق میافتد، نه در انتهای آن.[93]
عیسی با بزرگان یهود به مشکل برمیخورد؛ در زمانهایی چون وقتی که آنها صداقت مأموریت او را زیر سؤال میبرند یا عیسی آنها را ریاکار خطاب میکند.[180][182] یهودا اسخریوطی، یکی از حواریون عیسی، به صورت مخفیانه با بزرگان یهودی توافق میکند که در ازای سی سکه نقره به عیسی خیانت و او را تسلیم کند.[183][184]
انجیل یوحنا از دو اتفاق دیگر قبل از هفته مقدس خبر میدهد.[116] در العیزریه عیسی لازاروس را از مرگ برمیخیزاند. این آیت محکم[93] باعث تنش با مقامات محلی میشود[141] و آنان برای قتل عیسی توطئهچینی میکنند.[116] بعد در موقع شام، شش روز پس از عید پسخ، مریم بیتعنیایی پاهای عیسی را «عطری گرانبها از سنبل خالص» عطرآگین کرده و با موهای خود خشک کرد.[185] پس از این اتفاقات است که عیسی وارد اورشلیم میشود.[116] در زمان ورود او، مردم به استقبالش آمده و تشویقش میکنند که باعث دشمنی بیشتر بزرگان شهر با عیسی میگردد.[141] انجیل یوحنا سپس شام آخر را روایت میکند.[116]
شام آخر
شام آخر، آخرین وعده غذایی عیسی با ۱۲ حواری خود در اورشلیم قبل از مصلوب شدنش است. آن را در هر چهار انجیل متعارف روایت کردهاند؛ همچنین نامه اول به قرنتیان هم به شام آخر اشاراتی دارد.[48][186][187] در این شام، عیسی پیشبینی میکند که یکی از حواریونش به او خیانت خواهد کرد. هر ۱۲ حواری میگویند که قصد خیانت به عیسی را ندارند اما او تأکید میکند خائن یکی از افراد حاضر است.[188] متی و یوحنا، یهودا را شخص مورد نظر عیسی میدانند.[48][186][188]
در اناجیل همنوا، عیسی نانی را برداشته و آن را چند تکه میکند؛ سپس آن را به حواریون خود میدهد و میگوید «این است بدن من که در راه شما فدا میشود. این را به یاد من بهجا آورید.» بعد از شام، جام شرابی را به آنها میدهد و ذکر میکند که «این پیاله، نشانهٔ پیمان جدید خداست که با خون من مهر میشود، خونی که جهت نجات دادن شما ریخته میشود.»[48][189] هفتآیین عشای ربانی مسیحیت برپایه اینها شکل گرفتهاست.[190] اگرچه انجیل یوحنا اشارهای به بخش نان و شراب نمیکند، اما بیشتر محققان قبول دارند باب ششم این انجیل (از ۲۲ تا ۵۹) مفهومی ربانی دارد و دارای همخوانی با روایات همنوا و نوشتههای پولس دربارهٔ شام آخر است.[191]
در هر چهار انجیل، عیسی پیشبینی میکند تا قبل از طلوع آفتاب و بانگ خروس، پطرس سه مرتبه او را انکار خواهد کرد.[192][193] در لوقا و یوحنا این پیشگویی در زمان شام انجام میشود و در متی و مرقس بعد از آن؛ همچنین عیسی پیشگویی میکند که همه حواریونش او را تنها خواهند گذاشت.[194] انجیل یوحنا تنها انجیلی است که میگوید عیسی پاهای حواریونش را بعد از شام شست.[195] همان انجیل یک موعظه طولانی از عیسی را روایت کردهاست که در آن عیسی پیروانش (به غیر از یهودا) را برای رفتن خود آماده کند. بابهای ۱۴ تا ۱۷ انجیل یوحنا به سخنرانی وداع معروف است و اهمیت به خصوصی در مسیحشناسی دارند.[196][197]
رنج در باغ، خیانت یهودا، دستگیری
مطابق روایات همنوا، عیسی و پیروانش به باغ جتسیمانی میروند، جایی که عیسی دعا میکند «ای پدر! این جام رنج و زحمت را از مقابل من بردار» و چنان از کشمکش روحی عذاب میکشد که «عرقش نظیر قطرههای درشت خون بر زمین میافتد.» بعد، یهودا به همراه گروهی مسلح که توسط کاهنان اعظم، کاتبان و ریشسفیدان فرستاده شدهاند، سرمیرسد. یهودا عیسی را میبوسد تا افراد او را بشناسند و آنان نیز عیسی را دستگیر میکنند. در تلاش برای جلوگیری از دستگیری، یکی از شاگردان عیسی که نامش ذکر نشده، با شمشیر گوش یکی از حاضران را میبرد. پس از دستگیری عیسی، شاگردانش به اختفا میروند و زمانی که از پطرس دربارهٔ عیسی سؤال میشد، سه مرتبه انکار میکند که میشناسدش. بعد از انکار سوم، پطرس بانگ خروس را میشنود و پیشگویی عیسی را به خاطر میآورد؛ سپس «زارزار اشک میریزد.»[198][199][192]
در یوحنا، عیسی برای خلاصی از مصلوبشدن دعا نمیکند، بلکه این انجیل او را بهگونهای مینمایاند که ضعفهای انسانی بر او تأثیری ندارند.[200] افرادی که به دنبال دستگیری عیسی آمدهاند، سربازان رومی و نگهبانان معبد هستند.[201] در یوحنا، یهودا عیسی را نمیبوسد بلکه عیسی شخصاً هویت خود را فاش میکند و زمانی که چنین میشود، سربازان و افسران بر روی زمین میافتند. در این انجیل، آن حواری که با شمشیر خود گوش یکی از آنها را میبرد، پطرس است و عیسی پس از آن از وی میخواهد دست نگه دارد.
محاکمه توسط سنهدرین، هیرود و پیلاطس
بعد از دستگیری، عیسی را به سنهدرین، یک محکمه یهودی، میبرند.[202] روایات اناجیل دربارهٔ جزئیات محاکمه او با هم متفاوت هستند.[203] در متی، مرقس و لوقا عیسی را به خانه کاهن اعظم قیافا میبرند و عیسی آنجا مورد تمسخر و ضرب و شتم قرار میگیرد. صبح بعد، کاهنان اعظم و علمای دین یهود محکمهای تشکیل داده و عیسی را احضار میکنند.[204][205][206] مطابق یوحنا، اول عیسی را به منزل پدر قیافا و بعد نزد کاهن اعظم میبرند.[204][205][206]
در محاکمهها، عیسی به ندرت صحبت میکند، از خود دفاعی نکرده و جوابهای پراکنده و غیرمستقیمی به سوالات کاهنان میدهد که باعث میشود یکی از افسران به او سیلی بزند. در متی، عدم جواب دادن توسط عیسی باعث میشود قیافا از او سؤال کند «جوابی نداری؟»[204][205][206] در مرقس، کاهن اعظم سپس از عیسی میپرسد: «آیا تو مسیح، فرزند خدای متبارک هستی؟» عیسی پاسخ میدهد: «هستم» و بعد پیشگویی میکند که تو آمدن پسر انسان، در دست راست خدای قادر و بر ابرهای آسمان را خواهی دید.[2] این باعث میشود قیافا گریبان خود را چاک دهد و عیسی را به کفر متهم کند. در متی و لوقا، جواب عیسی مبهمتر است:[2][207] در متی پاسخ میدهد «تو خود چنین گویی» (۲۶:۶۴) و در لوقا «تو میگویی که من هستم.» (۲۲:۷۰)[208][209]
علمای یهود عیسی را به درگاه پونتیوس پیلاطس، فرماندار رومی، میبرند تا عیسی را برای اتهاماتی نظیر کفر، تحریک مردم به عدم پرداخت مالیات به روم، جادوگری و ادعایش مبنی بر «پادشاه یهود»، پسر انسان و ناجی جهان بودن، محاکمه کند.[206] کلمه «پادشاه» در مکالمه میان پیلاطس و عیسی نقشی مرکزی دارد. در یوحنا، عیسی متذکر میشود که پادشاهی من متعلق به این دنیا نیست اما بهطور صریح هم انکار نمیکند که پادشاه یهود است.[210][211] در لوقا، پونتیوس پیلاطس پس از فهمیدن دربارهٔ جلیلهای بودن عیسی،[212][213] دستور میدهد او را نزد هیرودیس آنتیپاس ببرند زیرا هیرود حاکم جلیل بود.[214] نزد هیرود، عیسی هیچ پاسخی به سوالات او نمیدهد. نتیجتاً، هیرود و سربازانش عیسی را مسخره کرده و با پوشاندن لباسی شاهانه به او تا چون یک پادشاه به نظر برسد، او را دوباره نزد پیلاطس میفرستند.[215] پیلاطس بزرگان یهود را فرامیخواند و به آنها اعلام میکند «من این مرد را مجرم نیافتم.»[214]
مطابق یکی از سنتهای عید پسح در آن دوره، پیلاطس قرار بود با خواست مردم یکی از زندانیان را آزاد کند. او از جمعیت میخواهد که یکی از بین عیسی و قاتلی به نام باراباس را انتخاب کنند.[216] مردم تحت تأثیر ریشسفیدان، درخواست میکنند که باراباس آزاد و عیسی مصلوب شود.[217] پیلاطس تقصیرنامهای به زبانهای عبری، لاتین و یونانی مینویسد که بر روی آن نوشته شده بود: «عیسی ناصری، پادشاه یهود» و قرار بود بر صلیب عیسی نصب شود.[218] آنگاه عیسی را به سربازان میدهد تا او را مصلوب کنند. آنها تاجی از خار بر سر او میگذارند و به تمسخر «پادشاه یهود» میخوانندش و قبل از اینکه عیسی را برای مصلوب شدن به گلگتا ببرند، او را میزنند.[204][206][219][220]
تصلیب و تدفین
هر چهار انجیل متعارف مصلوب شدن عیسی را روایت کردهاند. بعد از محاکمهها، عیسی را درحالیکه صلیب خود را حمل میکرد به گلگتا بردند؛ مسیری که طی کردند را به صورت سنتی راه اندوه مینامند. بنا به سه انجیل همنوا، رومیان شخصی به نام شمعون قیروانی را مجبور کردند در حمل صلیب عیسی را یاری کند.[221][222] در لوقا، عیسی به زنانی که به دنبالش میآمدند و گریه میکردند میگوید «برای من گریه نکنید، بلکه به خاطر خود و فرزندانتان اشک بریزید.»[223] در گلگتا، به او شرابی مخلوط با مر مکی یا حنظل دادند تا درد را احساس نکند، اما بنا به متی و مرقس، این پیشنهاد را رد کرد.[221][222]
بعد از آن، سربازان عیسی را بر صلیب کشیدند و لباسهایش را غارت کردند. در بالای سر عیسی بر روی صلیب نوشته شده بود: «عیسی ناصری، پادشاه یهود.» سربازها و رهگذران او را به خاطر آن نوشته مسخره میکردند. همزمان با عیسی، دو دزد را هم مصلوب کردند. در متی و مرقس، آن دزدها نیز به تمسخر عیسی دست زدند. در لوقا، یکی از آن دزدها عیسی را سرزنش میکند که اگر مسیح هستی، خودت و ما را نجات بده اما دیگری از عیسی دفاع میکند.[221][224][225] عیسی به دومی میگوید: «امروز با من در بهشت خواهی بود.» بنا به یوحنا، مادرش مریم و «شاگردی که دوست میداشت» هم خود را در زمان تصلیب خود را به آنجا رساندند. عیسی از شاگرد موردعلاقه خود میخواهد که از مادرش مراقبت کند.
سربازان رومی به جهت آنکه مرگ را تسریع کنند، پاهای آن دو دزد را شکستند اما با عیسی چنین نکردند، چون زمانی که به او رسیدند دیدند مردهاست. در یوحنا، یکی از سربازان نیزهای به پهلوی عیسی فرومیکند که از آن خون و آب فواره میزند.[226] در روایات همنوا زمانی که عیسی میمیرد، پرده معبد به دو نیم پاره میشود. در متی، زلزلهای باعث گشوده شدن قبرها میشود. در مرقس و متی، فرمانده سربازان رومی که از این اتفاقات وحشتزده شده بود، میگوید: «به راستی او پسر خدا بود.»[221][227]
در همان روز، یوسف الرامی با اجازه پیلاطس و کمک نیقودیموس، جنازه عیسی را از صلیب پایین میآورد، «به رسم تدفین یهودی با عطریات در کفن میپیچد» و در مقبره تازه کندهشدهای قرار داد. در متی، کاهنان اعظم یهودی به نزد پیلاطس میروند و از او میخواهند نگهبانانی تا روز سوم برای قبر بگمارد. پیلاطس پاسخ میدهد «چنانکه صلاح میدانید از آن قبر حفاظت کنید.» آنان نیز قبر را مهر و موم کرده و نگهبانی برای آن گذاشتند.[221][228]
از مرگ برخاستن و عروج
مریم مجدلیه (در انجیل یوحنا به تنهایی، اما در اناجیل همنوا به همراه زنان دیگر) در صبح یکشنبه بر سر گور عیسی میرود و از خالی یافتن آن متعجب میشود. علیرغم تعلیمات عیسی، شاگردانش متوجه نشده بودند که قرار است او دوباره برخیزد.[229]
- در متی، گور توسط نگهبانان محافظت میشود. فرشتهای از بهشت آمده و قبر را میگشایند که سبب از هوش رفتن نگهبانان از ترس میشود. عیسی بعد از اینکه مریم مجدلیه و «آن یکی مریم» از قبر بازدید کردند، بر آنها ظاهر میشود. سپس به سراغ یازده حواری باقی مانده در جلیل میرود و به آنها این وظیفه را محول میکند که همه ملل را به نام پدر، پسر، روحالقدس تعمید دهند.[195]
- در مرقس سالومه و مریم مادر یعقوب (یکی از حواریون عیسی) مریم مجدلیه را در بازدید از قبر عیسی همراهی میکنند. در گور مرد جوانی در لباس سفید که یک فرشته بود، به آنها میگوید که عیسی همانگونه که به حواریونش گفته بود (باب ۱۴٫۲۸)، با آنها در جلیل دیدار خواهد کرد.[62]
- در لوقا، مریم مجدلیه و دیگر زنان دو فرشته را در قبر میبینند اما ۱۱ حواری حرفهای آنها را باور نمیکنند. عیسی با دو نفر از حواریونش در عمواس دیدار میکنند و چندی بعد با پطروس ملاقات. سپس، او در همان روز در اورشلیم بر حواریونش ظاهر میشود. علیرغم اینکه عیسی به صورت رمزآلودی ظاهر و بعد غیب میشود، به حواریونش اجازه میدهد به او را لمس کنند و غذایی میخورد تا به آنها ثابت کند که یک روح نیست. در اینجا نیز فرمان خود مبنی بر پخش تعالیمش در میان ملل را تکرار میکند.[230]
- در یوحنا، مریم مجدلیه در ابتدا تنهاست اما بعد پطروس و «حواری که عیسی دوستش میداشت» هم به او میپیوندد تا از قبر بازدید کنند. عیسی سپس بر مریم مجدلیه و بعد بر حواریونش ظاهر میشود و به آنها نیروی بخشیدن یا نبخشیدن گناهان را اعطا میکند. در ملاقات دوم با حواریون، به توما که برخاستنش را باور نداشت، ثابت میکند که واقعی است. حواریون سپس به جلیل بازمیگردند و عیسی دوباره به ملاقاتشان میرود. آنجا در دریاچه طبریه عیسی معجزه ماهیگیری را انجام میدهد و بعد از آن از پطرس میخواهد به حواریونش خدمت کند.[231][232]
عروج عیسی به بهشت در باب ۲۴ لوقا و باب ۱ اعمال رسولان توصیف و در نامه به تیموتاوس بدان اشاره شدهاست. بنا به اعمال رسولان، ۴۰ روز بعد از برخاستن، در برابر نگاه حواریون به سوی آسمان رفت و در ابری ناپدید شد. بنا به باب سومِ نامه اول پطرس، «عیسی به بهشت رفت و در دستان امن خداست.»[52]
اعمال رسولان به چند مرتبه دیده شدن عیسی بعد از عروجش اشاره میکند. در باب هفتم، استفان به بهشت نگاه و «عیسی را در دست راست خدا» مشاهده میکند.[233] در راه دمشق، پولس بعد از دیدن «نوری خیرهکننده از گرداگرد آسمان» و صحبت با عیسی، به مسیحیت میگرود. عیسی همچنین به خواب حنانیه دمشقی میرود و از او میخواهد پولس را که بعد از دیدن آن نور کور شده بود، دوباره بینا کند.[234] مکاشفه یوحنا هم حاوی سخنانی از عیسی در ربط با پایان جهان است.[235]
مسیحیت اولیه
بعد از زندگی عیسی پیروانش، چنانکه در بابهای اول اعمال رسولان توصیف شدهاست، همگی از طریق تولد یا ایمان آوردن یهودی بودند که کتاب مقدس آنان را «تازهوارد» یا «غریبه»[236] و مورخان «مسیحیان یهودی» میخوانند. پیام اولیه انجیلها به صورت شفاهی و احتمالاً به زبان آرامی[237] و سپس یونانی منتقل میشد.[238] بنا به اعمال رسولان و نامه به غلاطیان، اولین جوامع مسیحی در شهر اورشلیم واقع بودند و از جمله رهبرانشان پطرس، یعقوب برادر عیسی و یوحنا بودند.
پولس بعد از ایمانآوردن، بر خود لقب «رسول جنتیلها» مینهند. گفته شدهاست که تأثیر پولس بر تفکرات مسیحی از همه نویسندگان عهد جدید بیشتر بودهاست.[239] تا آخر قرن اول میلادی، مسیحیت از دیدگاه مسیحیان و غیرمسیحیان به دینی مستقل از یهودیت که خود در قرون بعد از نابودی معبد دوم در حال تکامل و توسعه بود، بدل شده بود.[240]
چندین نقلقول از عهد جدید و دیگر متون مسیحی قرون اولیه نشان میدهد که مسیحیان نخستین بهطور معمول کتاب مقدس عبری را از متون مقدس خود به حساب میآوردند و معمولاً ترجمههای یونانی و آرامی آن را میخواندند.[241]
مسیحیان اولیه تعداد زیادی اثر دینی، از جمله آنهایی که در عهد جدید قانونی فهرستشان آمدهاست، به نگارش درآوردند. متون قانونی، که منابع اصلی استفاده شده توسط مورخان جهت شناخت شخصیت تاریخی عیسی و متون مقدس مسیحی هستند، احتمالاً بین سالهای ۵۰ تا ۱۲۰ م نوشته شدهاند.[242]
زندگی، از دیدگاه تاریخی
یهودیه و جلیل در قرن اول میلادی
در سال ششم میلادی، یهودیه، ادوم و سامریه که پیش از آن پادشاهیهای تابع امپراتوری روم بودند، با یکدیگر ادغام شدند و استان رومی یهودیه شکل گرفت. به جای یک پادشاه تابع، یک بخشدار رومی بر آن سرزمین حکومت میکرد. قیصریه دریایی مرکز حکومت آن بخشدار بود و به کاهن اعظم اسرائیل اجازه داده شده بود بر اورشلیم حکومت کند. بخشدار زمانی که احساسات دینی و ملی در جریان مراسمهای دینی باعث آشوب و شورش میشد به اورشلیم میرفت. قلمروهای یهودی جلیل و یهودیه توسط سرزمینهای غیر یهودی احاطه شده بودند اما رومیها به یهودیان اجازه دادند که به صورت قانونی و فرهنگی مجزا باقی بمانند. جلیل سرزمین ثروتمندی بود و فقر به اندازهای نبود که بتواند نظم اجتماعی را با خطر مواجه کند.[161]
این دوره هلنیستی دین یهودیت بود؛ در این دوره، سنتها و عناصر دینی یهود با فرهنگ یونانی ترکیب شد. تا زمان سقوط امپراتوری روم غربی و فتوحات مسلمانان در مدیترانه شرقی، مراکز اصلی یهودیت هلنیستی اسکندریه و انطاکیه، دو مرکز شهری یونانی در غرب آسیا و شمال آفریقا که در قرن ۴ قبل از میلاد و پس از لشکرکشیهای اسکندر مقدونی تأسیس شدند، بودند. در دوره هیکل دوم، یهودیت هلنیستی در اورشلیم هم وجود داشت و که باعث ایجاد نزاعهایی میان دو گروه یهودیان سنتی و هلنیستی میشد. در این دوره، کتاب مقدس عبری از عبری توراتی و آرامی توراتی به یونانی یهودی کوینهای ترجمه شد؛ به دلیل اینکه سخنوران عبری کاهش پیدا کردند، ترگومها نیز به آرامی ترجمه شدند.[243]
اساس دینی یهودیان بر تورات، پنج کتابی که میگفتند توسط خدا به موسی داده شده، استوار بود. سه گروه مهم مذهبی فریسیان، اسنیها و صدوقیان بودند. هرچند این سه گروه در مجموع نماینده بخش کوچکی از جمعیت بودند. یهودیان چشم به راه آن روزی بودند که خدایشان آنها را از حاکمان «کافر» خود نجات دهد، احتمالاً به وسیله جنگ علیه رومیان.[161]
گاهشمار
عیسی یک یهودی اهل جلیل بود،[99] در حدود سالهای آغازین قرن اول متولد شد و در ۳۰ یا ۳۳ پس از میلاد در یهودیه کشته شد.[244] توافقی میان محققان وجود دارد که عیسی یکی از معاصران یحیی بود و توسط بخشدار رومی یهودیه پونتیوس پیلاطس که از ۲۶ تا ۳۶ میلادی این منصب را داشت، مصلوب شد.[245]
اناجیل چند اشاره به سال تولد عیسی ارائه میکنند. بنا به متی ۲:۱، تولد عیسی در زمان پادشاهی هیرود بزرگ که در سال ۴ میلادی درگذشت، اتفاق افتاد. به گفته لوقا ۱:۵، هیرود اندکی پیش از تولد عیسی مرد؛[246][247] هرچند همین انجیل زایش عیسی را همزمان با سرشماری مالیاتی کوئیرینیوس که ۱۰ سال بعد از مرگ هیرود اتفاق افتاد، میداند.[248][249] لوقا ۳:۲۳ متذکر میشود که عیسی در زمان آغاز تبلیغ ۳۰ ساله بود که بنا به گفته اعمال رسولان ۱۰:۳۷ و ۱۰:۳۸، پس از تبلیغ توسط یحیی انجام شد؛ دوران ابلاغ یحیی بنا به گفته لوقا ۳:۱ و ۳:۲، در پانزدهم سال امپراتوری تیبریوس آغاز گردید که برابر میشود با ۲۸ یا ۲۹ میلادی.[250][251] با ترکیب گفتههای اناجیل و اطلاعات تاریخی، بیشتر پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که تولد عیسی باید بین سالهای ۶ تا ۴ قبل از میلاد اتفاق افتاده باشد،[251][252] هرچند گروهی دیگر بازه بزرگتری را محتمل میدانند.
هیچیک از تَسَلیات انسانی، هیچیک از هدایای [به] امپراتور، و نه هیچ قربانی که میشد به خدایان تقدیم کرد، نتوانست نرون را از رنج رسوایی ناشی از شایعه دخالت او در آتشسوزی ویرانگر رم تسلی دهد. از این رو، برای سرکوب این شایعه، نرون به دروغ افرادی را متهم کرد که مسیحی خوانده میشدند و به خاطر خطاهای هولناکشان مورد نفرت بودند، و ایشان را با بدیعترین شکنجهها مجازات کرد. کریستوس (مسیح)، که نام آنها (مسیحیان) از او میآید، توسط پونتیوس پیلاطُس، یکی از فرمانداران ما، در دورهٔ حکومت تیبریوس، اعدام شده بود. اما این خرافهٔ مرگبار که برای مدتی سرکوب شده بود، بار دیگر اشاعه یافت، نه تنها در یهودیه محل آغاز این بدعت، بلکه در شهر رم نیز.
بازه تاریخ تبلیغ عیسی با استفاده از شیوههای مختلفی تخمین زده شدهاست.[254][255] یکی از این شیوهها انطباق سالهای ذکر شده توسط لوقا و اعمال رسولان با حکومت تیبریوس است که تاریخی میان ۲۸ یا ۲۹ میلادی را به دست میدهد.[256] روش دیگری آغاز آن را بین سالهای ۲۷ تا ۲۹ میداند، زیرا یوحنا ۲:۱۳ تا ۲:۲۰ میگوید که ۴۶ سال از ساخت معبد اورشلیم در زمان آغاز تبلیغ عیسی میگذشت و یوسف فلاوی هم متذکر شده که هیرود بزرگ در هجدهم سال سلطنتش دستور به بازسازی معبد دادهاست.[254][257] روشی دیگر، استفاده از سالهای مرگ یحیی و ازدواج هیرودیس آنتیپاس با هیرودیاس (بنا به نوشتههای یوسف فلاوی) و مرتبط کردن آن با متی ۱۴:۴ و مرقس ۶:۱۷ است.[258][259] بیشتر پژوهشگران سال ازدواج را بین ۲۸ تا ۳۵ میدانند و نتیجتاً زمان آغاز تبلیغ عیسی میشود ۲۸ تا ۲۹.[255]
تلاشهایی انجام شده تا زمان تصلیب عیسی مشخص شود. نظر بیشتر محققان آن است که او در سال ۳۰ یا ۳۳ مصلوب شد.[244][260] انجیلها ذکر کردهاند که این اتفاق در زمان حکومت پونتیوس پیلاطس بر یهودیه (بین سالهای ۲۶ تا ۳۶) اتفاق افتادهاست.[261][262][263] زمان مسیحی شدن پولس (بین ۳۳ تا ۳۶) بالاترین محدوده برای تاریخ مصلوب شدن است. زمان مسیحی شدن و تبلیغ پولس با بررسی رسالههای پولس و اعمال رسولان قابل ردیابی است.[264][265] همچنین ستارهشناسان تلاش کردهاند تاریخ دقیق مصلوب شدن را با بررسی حرکت ماه و محاسبه زمان تاریخی پسح، مراسمی انجام شده بر اساس گاهشماری شمسی–قمری عبری، تخمین بزنند. بر این اساس، عیسی بین ۷ آوریل ۳۰ تا ۳ آوریل ۳۳ مصلوب شدهاست.[266]
خانواده
بسیاری از پژوهشگران توافق دارند که پدر عیسی، یوسف نجار، قبل از اینکه او تبلیغ خود را آغاز کند، مرد. انجیلها اصلاً به یوسف در زمان تبلیغ عیسی اشاره نمیکنند. مرگ یوسف میتواند دربارهٔ خطابشدن عیسی با لفظ «عیسی پسر مریم» در مرقس ۶:۳ شفافسازی کند، چرا که پسرها را معمولاً با نام پدرشان خطاب میکردند.[267]
بنا به گفته تیسن و مرتس، برای رهبران کاریزماتیک چون عیسی، معمول است که با خانوادههایشان به مشکل بخورند.[268] در انجیل مرقس، خانواده عیسی دچار این بیم میشوند که او دیوانه است. این قسمت را یک اتفاق تاریخی میدانند زیرا بعید است که توسط مسیحیان اولیه ساخته شده باشد.[269] پس از مرگ عیسی، بسیاری از اعضای خانوادهاش به جنبش مسیحی پیوستند.[268] برادرش، یعقوب، به یکی از رهبران کلیسای اورشلیم تبدیل شد.[270]
به عقیده گیزا ورمس تکامل الهیاتی باعث شدهاست که باور «تولد عیسی از باکره» رواج یابد، نه اتفاقات تاریخی.[271] اگرچه بسیاری از محققان باور دارند که انجیلهای همنوا از روی یکدیگر نوشته شدهاند، اما دیگران این موضوع را قابل اهمیت میدانند که باکره بودن مادر عیسی توسط دو انجیل همنوا (متی و لوقا) ذکر شدهاست.[272][273][274][275][276][277] بنا به گفته اد سندرز، روایتهای تولد عیسی از باکره در متی و لوقا واضحترین نمونه از جعل در روایات اناجیل در ربط با زندگی عیسی است. هر دو انجیل میگویند او در بیتلحم متولد شده، مطابق پیشگوییهای یهودی، و هر دو میگویند که او در ناصره رشد یافتهاست. اما سندرز اشاره میکند دو انجیل آن را بهطور کاملاً متفاوتی روایت میکنند. ادعای لوقا مبنی بر یک سرشماری که پس از آن هرکسی به شهر اجدادیاش بازگشت، نمیتواند درست باشد. روایت متی محتملتر است، اما داستان به گونهای ساخته شده که عیسی را چون یک موسی جدید معرفی کند، و یوسف فلاوی هم، با وجود ذکر بیرحمی هیرود بزرگ، هیچ اشارهای نمیکند که او دستور به قتلعام نوزدان داد. نتیجتاً بیشتر اندیشمندان معاصر کشتار نوزدان پسر توسط هیرود که متی از آن سخن گفته را واقعی نمیدانند.[278]
سندرز میگوید شجرهنامه عیسی بر اساس اطلاعات تاریخی تهیه نشده، بلکه میل نویسندگان برای نمایاندن عیسی به عنوان منجی یهودی را نشان میدهد.[101] نیز تلاشهایی صورت گرفته تا دلیل اختلاف متی و لوقا در مورد شجرهنامه عیسی توضیح داده شود، مانند مارتین لوتر که معتقد بود لوقا شجرهنامه مریم را روایت کرده ولی متی شجره نامه یوسف را.[279] علیرغم این تلاشها، مورخان دانشگاهی توافق نظر دارند که این شجرهنامهها را نمیتوان با هم آشتی داد. یک نظر رایج آن است که متی تبارنامهای سلطنتی و لوقا شجرهنامهای الهی برای عیسی ساختهاست.[280] در هر حال، زمانی که تصور شود عیسی از یک زن باکره متولد شده، دیگر رسیدن نسل او به داوود از طریق یوسف نجار منتفی است.[281] به علاوه، لوقا به رابطه خونی بین عیسی و یحیی اشاره میکند؛ اما محققان معمولاً این را هم جعلی میدانند.[282][283]
تعمید
بیشتر پژوهشگران غسل تعمید عیسی را، در کنار مصلوب شدن او، یک واقعیت تاریخی روشن میدانند.[284] این دو اتفاق به اندازهای به عنوان حقایق تاریخی مورد قبول هستند که جیمز دی.جی. دون، یک الهیدان، از آنها به عنوان نقطه شروع جهت تحقیق در ربط با شخصیت تاریخی عیسی یاد میکند.[284] محققان با استفاده از ملاک خجلت استدلال میکنند محتمل نیست که مسیحیان اولیه داستان غسل تعمید عیسی را جعل کرده باشند، زیرا در آن صورت نتیجه گرفته میشد که عیسی مرتکب گناهی شده و خواستار توبه بودهاست.[285][286] بنا به گفته تیسن و مرتس، عیسی تحت تأثیر یحیی بودهاست و بسیاری از عناصر آموزههای او را به آموزههای خود وارد کردهاست.[287]
تبلیغ در جلیل
محققان اتفاق نظر دارند که عیسی در جلیل و یهودیه زندگی کرد و برای تبلیغ یا تحقیق راهی جای دیگری نشد.[288] آنها معتقدند که عیسی با بزرگان یهودی دربارهٔ موضوع خدا بحث کرد، عدهای را مداوا کرد، آموزههای خود را در قالب مثلها عرضه کرد و پیروانی برای خود دست و پا کرد.[245] منتقدان یهودی عیسی معتقد بودند تبلیغ عیسی یک رسوایی است زیرا او با گناهکاران همغذا میشد، با زنان صمیمی میشد و به پیروانش اجازه میداد در روز شبات کار کنند.[61] بنا به سندرز، پذیرفتنی نیست که اختلاف نظر بر سر تفسیر شبات و قانون موسی باعث شود مقامات یهودی خواستار مرگ عیسی شوند.[289]
به گفته اهرمان، عیسی تصور میکرد تمرکز همه بر ملکوت الهی است، نه چیزهایی در زندگی زمینی.[290] او دربارهٔ هلاخا (قانون یهودی) تعلیم میداد، به دنبال درک مفهوم واقعی آن بود و برداشتهایش بعضاً با سنتهای دیگر متضاد بود.[291] عیسی عشق را در مرکز قانون یهودی قرار داد و پیروی از آن قانون را ضرورتی آخرالزمانی میدانست.[291] آموزههای اخلاقی او شامل بخشش، قضاوت نکردن دیگران، دوست داشتن دشمنان و اهمیت دادن به فقرا بود.[292]
در اناجیل، عیسی در مجالس مشخصی مانند موعظه سر کوه در انجیل متی یا موعظه در دشت در لوقا آموزههای خود را منتقل میکند. به عقیده گرد تایسن و آنِت مرتس، این موعظهها واقعاً حاوی تعالیم عیسی هستند، اما در ابتدا بدون هیچ زمینهای ثبت و ضبط شده بودند؛ در نتیجه، عرضه آنها در چنین مجالسی توسط عیسی، ابتکار نویسندگان انجیلها بودهاست.[37] علیرغم اینکه آنچه عیسی به عنوان معجزه انجام میداد با فضای اجتماعی دوران باستان همخوانی دارد، او به گونهای دیگر تعریفشان میکرد. ابتدا آنها را به ایمان افراد شفا یافته ربط داد و دوم، به عنوان نشانه رسیدن آخرالزمان.[293]
عیسی دوازده حواری برای خود انتخاب کرد[294] که به وضوح حاوی یک پیام آخرالزمانی است.[295] هر سه انجیل همنوا از دوازده نفر یاد کردهاند، اما نامهای موجود در فهرست لوقا با اسامی مرقس و متی متفاوت است؛ این نشان میدهد که مسیحیان کاملاً مطمئن نبودند که آن ۱۲ نفر دقیقاً چه کسانی هستند.[295] این دوازده حواری ممکن است نماینده اسباط اسرائیل بوده باشند که با برقراری حکومت خدا دوباره احیا خواهند شد.[295] بنا به اناجیل، حواریون در ملکوت الهی که برقراری آن قریبالوقوع ذکر شده، اسباط را رهبری خواهند کرد. به گفته بارت اهرمان، عیسی به واقع وعده حکومت ۱۲ حواری را دادهاست، زیرا یهودا اسخریوطی یکی از آنها بودهاست. به عقیده همو هیچکدام از مسیحیان دلیلی برای جعل وعدهای از عیسی مبنی بر حکومت آن حواری که به او خیانت کرد، نداشتهاند.[295] در مرقس، حواریون تنها نقشی منفی ایفا میکنند. در حالی که دیگران گاهی اوقات با ایمان کامل به عیسی پاسخ میدهند، حواریون او سردرگم و مردد هستند.[296] آنها نقش شخصیت فویل را در برابر عیسی و دیگر شخصیتها بازی میکنند تا ویژگیهای عیسی بیشتر به چشم آیند.[296] مرقس احتمالاً در این مورد اغراق کردهاست و حواریون در متی و لوقا حضور مثبتتری دارند.[296]
سندرز عقیده دارد که هدف عیسی این نبود که مردم را به توبه وادارد، اگرچه خود سندرز معترف است که افراد زیادی با این نظر او موافق نیستند. او استدلال میکند که به توبه فقط در لوقا به عنوان یک موضوع مهم و به عنوان پیام یحیی پرداخته شدهاست و اگر گناهکارانی که عیسی با آنها همسفره شد توبه کرده بودند یهودیان تبلیغِ او را یک رسوایی به حساب نمیآوردند.[297] طبق گفته تایسن و مرتس، از جمله تعالیم عیسی این بود که خدا سخاوتمندانه به مردم فرصتی داده تا توبه کنند.[298]
جایگاه
عیسی وعده میداد که یک شخصیت آخرالزمانی، بهنام «پسر انسان»، بهزودی با قدرت و جلال سوار بر ابرها خواهد آمد تا برگزیدهشدگان را از چهار سوی جهان گرد آورد. عیسی از خودش هم با عبارت «پسر انسان» یاد میکرد اما محققان مطمئن نیستند که این دو یکی باشند. پولس و دیگر مسیحیان اولیه معتقد بودند که «عیسای برخاسته از مرگ» همان «پسر انسان» است.[2]
مسیح خواندهشدن عیسی نشاندهنده آن است که پیروان عیسی او را به عنوان وارث داوود، که برخی از یهودیان انتظار بازگشتش را میکشیدند تا اسرائیل را نجات دهد، پذیرفته بودند. یهودیان لقب مسیح را به افراد بسیاری داده بودند اما انجیلها از آن به عنوان یک صفت عام، بهگونهای که عیسی هم یکی دیگر از «مسیحها» بهشمار آید، استفاده نمیکنند، بلکه عیسی را چنان مینمایانند که او خود مسیح است. در یهودیت اولیه، این شکل مطلق استفاده از این عنوان یافت نمیشود، بلکه فقط عبارات عامی مانند «مسیحِ او» وجود دارد. این سنت مبهم است و سبب شده بحثهایی بر سر اینکه عیسی «مسیحبودن» را نقش آخرالزمانی خود به حساب میآورد یا نه، شکل گیرد.[299] سنتهای آخرالزمانی یهود ابعاد مختلفی داشتند و برخی بر حضور یک مسیح متمرکز بود و برخی دیگر نه. با توجه به سنت مسیحی، گرد تایسن بر این فرضیه تأکید دارد که عیسی برای خودش نقشی آخرالزمانی قائل بود اما عنوان «مسیح» را بر خود ننهاد.[300] بارت اهرمان استدلال میکند که عیسی خود را مسیح میدانست، اما نه به مفهومی که بسیاری از مردم تصور میکنند،[301] بلکه بدین معنا که او در نظم سیاسی جدیدی که خدا آن را آغاز خواهد کرد، پادشاه خواهد بود.[302]
پسح و تصلیب در اورشلیم
در حدود سال ۳۰ میلادی، عیسی و پیروانش از جلیل به اورشلیم سفر کردند تا عید پسح را برگزار کنند.[294] در آنجا او در معبد دوم، مرکز دینی و مدنی یهودیان، آشوبی ایجاد کرد.[303] سندرز این را با پیشگویی عیسی مبنی بر نابودی کامل معبد مرتبط میداند.[304] عیسی آخرین وعده غذایی خود با حواریون را هم در اورشلیم سپری کرد که مراسم مسیحی عشای ربانی نان و شراب ریشه در آن دارد. سخنان او که در انجیلهای همنوا و نامه اول پولس به قرنتیان روایت شدهاست، کاملاً با یکدیگر همخوانی ندارند اما به نظر میرسد این وعده غذایی نمادین به جایگاه عیسی در ملکوت الهیِ قریبالوقوع اشاره داشته باشد؛ آن هم زمانیکه احتمالاً عیسی پی برده بود به زودی کشته خواهد شد اما شاید امید داشت خدا مداخله کند و نجاتش دهد.[305]
در انجیلها روایت شده که یکی از حواریون عیسی به او خیانت کرد و تحویلش داد. به عقیده محققان زیادی این یک روایت بسیار قابل اعتماد است.[306] عیسی به دستور پونتیوس پیلاطس، فرماندار رومی یهودیه، اعدام شد.[303] پیلاطس به احتمال زیاد وعدههای عیسی در ربط با ملکوت الهی را تهدیدی علیه حکومت روم در منطقه یافت و برای اعدام عیسی با رهبران یهودیان همکاری کرد.[307] کاهنان اعظم صدوقی معبد دوم احتمالاً بنا به دلایل سیاسی خواستار اعدام عیسی بودند، نه بهخاطر آموزههای دینی او.[306] ممکن است به چشم آنها، عیسی تهدیدی برای ثبات موجود به حساب میآمده، خصوصاً بعد از آشوبی که او در معبد ایجاد کرد.[306][308] عوامل دیگری نظیر ورود پیروزمندانه عیسی به اورشلیم هم احتمالاً در این تصمیم اثر گذاشتهاند.[309] اکثر محققان مصلوبشدن عیسی را واقعیتی تاریخی میدانند، زیرا محتمل نیست که مسیحیان اولیه برای رهبر خودشان داستان مرگی دردناک جعل کرده باشند.[310][311]
بعد از تصلیب
پس از مرگ عیسی، پیروانش مدعی برخاستن او از مرگ شدند، هر چند جزئیات دقیق تجربیات آنها از برخاستن عیسی مشخص نیست. روایات انجیلها با یکدیگر تناقض دارند که دلیل آن، نه جعل هدفمند، بلکه احتمالاً این است که بین افرادی که مدعی دیدن عیسی شدهاند، بر سر اینکه کدامشان زودتر او را دیده رقابتی وجود داشتهاست.[312] از طرف دیگر، ال. مایکل وایت معتقد است تناقضها در اناجیل نشاندهنده تفاوت نظر بین نویسندگان ناشناس آنها بودهاست.[313] پیروان عیسی اجتماعی را تشکیل دادند تا منتظر بازگشت او و تأسیس پادشاهیاش بمانند.[303]
نمای تاریخی عیسی
تحقیقات محققان معاصر در مورد شخصیت تاریخی عیسی، تا حدودی به دلیل تنوع سنتهای مطالعات دانشگاهی،[314] باعث نشده یک نمای تاریخی واحد از این شخصیت به دست آید. با توجه به کمبود منابع تاریخی، بهطور کلی برای محققان دشوار است که نمایی از عیسی که از نظر تاریخی شامل چیزی بیش از عناصر کلی زندگی او باشد، ارائه کنند.[74][75] آنگونه که این تحقیقات عیسی را مینمایانند، اغلب با یکدیگر و نیز با انجیلها متفاوت است.[315][316]
بنا به گفته سندرز، عیسی در نظر محققان مؤسس «جنبشی جهت نو شدن در چارچوب یهودیت» بهشمار میآید. یکی از معیارهایی که برای تشخیص جزئیات تاریخی در «جستجوی سوم» برای یافتن عیسی، به کار رفتهاست معیار «قابل قبول بودن» روایات است، بدین معنا که با زمینه یهودی عیسی و تأثیر او بر مسیحیت همخوانی داشته باشد. یک اختلاف در تحقیقات معاصر در ربط با عیسی این است که آیا او واعظی آخرالزمانی بودهاست یا خیر. توافق مورد قبول اکثر محققان این است که او مانند یحیی و پولس واعظی بود که آمدن آخرالزمان را وعده میداد، اما برخی از محققان اهل آمریکای شمالی، مانند بورتون ماک و جان دومینیک کروسان، معتقدند که عیسی بیشتر به حکیمی کلبی میمانست.[317] علاوه بر نمایاندن عیسی چون واعظی آخرالزمانی، معالجی کاریزماتیک یا فیلسوفی کلبی، برخی از محققان او را مسیح واقعی یا پیامبر برابریطلب خواهانِ تغییر اجتماعی بهشمار میآورند.[318][319] روی هم رفته، تصاویر تاریخی مختلفی که از عیسی رسم میشود، در بیشتر موارد با یکدیگر همپوشانی دارند و محققانی که با یک جنبه مخالفند، ممکن است با یک جنبه دیگر موافق باشند.[320]
از قرن ۱۸ میلادی تا امروز، برخی محققان گهگاه عیسی را «مسیح سیاسی ملی» توصیف کردهاند، اما مدارک برای پشتیبانی از چنین دیدگاهی محدود است. همچنین انجیلهای همنوا حاوی مطالب کافی برای اثبات این مدعا که عیسی یک زیلوت بود، نیستند.[306]
زبان و ظاهر
عیسی در جلیل رشد کرد و بخش اعظم تبلیغش در آنجا انجام شد.[323] در قرن اول میلادی در جلیل و یهودیه زبانهای آرامی یهودی فلسطینی، عبری و یونانی رایج بودند که آرامی زبان غالب منطقه بود.[324][325] توافق جامعی وجود دارد که عیسی بیشتر آموزههایش را در آرامی[326] به لهجه جلیلی عرضه کرد.[327][328] او احتمالاً تا حدودی با یونانی هم آشنایی داشت ولی آشناییاش با لاتین کمتر محتمل است.[329]
محققان امروز اتفاق نظر دارند که عیسی یک یهودی اهل فلسطین قرن اول میلادی بود.[330][331] عهد جدید یونانی او را Ἰουδαῖος (یودایوس) خواندهاست که میتواند بر دین یهودیت، قومیت یهودی یا هر دو دلالت داشته باشد.[332][333][334] بنا به امی جیل لوین، پاسخ دادن به سؤال دربارهٔ قومیت عیسی به شدت سخت است و پژوهشگران فقط قبول دارند «عیسی یک یهودی بود»، بدون اینکه توضیح دهند منظور از «یهودی» دقیقاً چیست.[335]
عهد جدید هیچ توضیحی دربارهٔ ظاهر عیسی تا قبل از مرگ او ارائه نمیکند. در کل، عهد جدید دربارهٔ ظاهر افرادی که آنها را ذکر میکند، بیتفاوت است.[336][337][338] عیسی احتمالاً چهرهای مشابه دیگر یهودیان زمان خودش داشت و بنا به گفته محققان به دلیل سبک زندگی زهدانه و بیخانمانهاش، محتمل است که بدن ورزیدهای دارا بوده باشد.[339] ژوان تیلور منابع مرتبط و غیرمرتبط با کتاب مقدس را جمعآوری کردهاست و به نتیجه رسیده که عیسی در واقعیت از نظر ظاهری با آنچه که هنر غربی از او مینماید تفاوت داشتهاست.[340]
نظریه افسانهبودن عیسی
نظریه افسانهبودن عیسی نظریهاست که بر مبنای آن عیسی ناصری هرگز وجود نداشتهاست؛ یا اینکه در صورت موجودیت تاریخی، عملاً هیچ ارتباطی میان او و تأسیس مسیحیت و روایات انجیلها وجود ندارد.[341] داستان تولد عیسی، در کنار دیگر اتفاقات کلیدی، چنان با عناصر افسانهای در هم آمیختهاند که برخی پژوهشگران را قانع کردهاست که خود عیسی نیز شخصیتی افسانهای بودهاست.[342] برونو باور (۱۸۰۹–۱۸۸۲) معتقد بود که اولین انجیل یک اثر ادبی بود که تاریخ را نه توصیف، که «تولید» کردهاست.[343] به گفته آلبرت کالتهوف (۱۸۵۰–۱۹۰۶) یک جنبش اجتماعی زمانی که با انتظارات آخرالزمانی یهودیان مواجه شدهاست، عیسی را خلق کردهاست.[343] آرتور دریوس (۱۸۶۵–۱۹۳۵) معتقد بود که عیسی افسانهای بودهاست که قبل از مسیحیت هم وجود داشتهاست.[343] علیرغم استدلالهایی که محققان طرفدار این نظریات ارائه کردهاند، یک توافق قوی بین پژوهشگران کتاب مقدس وجود دارد که شخصیت تاریخی عیسی در همان بازه زمانی و مکانی زندگی کردهاست.[344][345][346][347][348][349][350]
نظرات
غیر از پیروان و مریدان خودش، سایر یهودیان معاصر عیسی ادعای او مبنی بر مسیح بودن را رد کردند، نظری که اکثریت یهودیان امروز نیز بر آن تأکید دارند. الهیدانان، شوراهای سراسری، اصلاحگران و دیگر مسیحیان در طول قرون مطالب زیادی در ربط با عیسی نوشتهاند. تعاریف مختلف از عیسی منجر به ظهور مذاهب مسیحی و جدایشهای مختلف شدهاست. مانویان، گنوسها، مسلمانان، دروزها، بهائیان و ادیان دیگری برای عیسی در دین خودشان جایگاه ویژهای قائل شدهاند.[351][352]
مسیحیت
عیسی شخصیت مرکزی مسیحیت است.[353] در میان مسیحیان نظرات دربارهٔ عیسی متفاوت است اما عقایدی وجود دارند که در بین مذاهب مختلف مشترکند.[354][355][356] منابع مختلف، از جمله اناجیل متعارف و رسائل عهد جدید نظیر نوشتههای یوحنایی و آثار پولس، در شکلگیری دیدگاههای مسیحی دربارهٔ عیسی تأثیرگذار بودهاند. آن نوشتهها حاوی نظرات کلیدی مسیحیان دربارهٔ عیسی هستند، شامل الوهیت عیسی، زندگی انسانی و زمینی او و اینکه وی مسیح و پسر خدا بودهاست.[357] اگرچه در بسیاری از موارد اعتقادات مشترکی دارند، مذاهب مسیحی بر روی همه موارد متفقالقول نیستند. نتیجتاً اختلافات بزرگ و کوچک در ربط با آموزهها و باورها در مسیحیت در طول قرنها وجود داشتهاست.[358]
بنا به عهد جدید، از مرگ برخاستن عیسی شالوده مسیحیت را تشکیل میدهد.[359] مسیحیان باور دارند که با مرگ فداکارانه او و برخاستنش، انسانها میتوانند با خدا آشتی کنند و نتیجتاً به رستگاری و وعده زندگی ابدی برسند.[360] با الهام از گفتههای یحیی در فردای تعمید عیسی، آنها عیسی را «بره خدا» مینامند که مصلوب شد تا نقش خود به عنوان خادم خدا به سرانجام برساند.[361][362] نتیجتاً، عیسی را آدمِ جدید و آخر به حساب میآورند؛ با این تفاوت که او، برخلاف آدم، از دستور خدا سرپیچی نکرد.[363] مسیحیان عیسی را یک الگو میدانند که به مؤمنان توصیه میشود از آن پیروی کنند.[353]
بیشتر مسیحیان عقیده دارند عیسی هم یک انسان بود و نیز پسر خدا.[90] با وجود اینکه بحثهایی در میان الهیدانان در ربط با طبعیت ذات او وجود دارد، مسیحیان تثلیثی در کل بر آنند که عیسی کلمه، تجسم و پسر خداست؛ پس هم کاملاً الهی است و هم کاملاً انسانی. البته تثلیث در میان همه مسیحیان پذیرفته نشدهاست.[364][365] پس از اصلاحات پروتستانی، مسیحیانی چون میکاییل سروتوس باورهای باستانی که برای عیسی دو ذات قائل بودند را زیر سؤال بردند.[2] کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان،[366] یونیتارینیسم و شاهدان یهوه از جمله عقاید مسیحی هستند که تثلیث را باور ندارند.[367]
علاوه بر شخص عیسی که در میان مسیحیان محترم است، نام او نیز جایگاه والایی در میان مسیحیان از روزهای اولیه مسیحیت داشته و دارد.[368][369]
یهودیت
یکی از پایههای یهودیت یگانگی و یکتایی مطلق خداست و پرستش یک شخص بتپرستی به حساب میآید.[370] نتیجتاً، یهودیان الوهیت،[308] واسطه خدا بودن یا بخشی از تثلیث بودن عیسی یا هر مسیح یهودی دیگری را رد میکنند.[371] بنا به یهودیت عیسی، مسیح نبود؛ آنها میگویند که او هیچکدام از پیشگوییهای مسیح در تنخ را برآورده نکرد و خصوصیات شخصی مسیح را هم نداشته.[372] یهودیان استدلال میکنند که وعده ساخت معبد سوم را به سرانجام نرساند، یهودیان را در اسرائیل گرد هم نیاورد، صلح را در جهان برقرار نکرد و همه جهان را تحت خدای اسرائیل متحد نکرد.[373] همچنین بنا به سنت یهودی، پس از ملاکی در قرن پنجم ق.م. دیگر هیچ پیامبر ظهور نکردهاست.[374][375]
نقد عیسی توسط یهودیان تاریخ دیرینهای دارد. تلمود[376] مشمول بر داستانهایی است که حتی در قرون وسطی هم آنها را منابعی افتراآمیز علیه عیسی به حساب میآوردند.[377] در یکی از داستانها شخصی به نام یشو حانوزری (عیسی ناصری)، یک مرتد شهوتران، توسط دادگاه عالی یهودی به دلیل جادوگری و ترویج بتپرستی اعدام میشود.[378] اکثر محققان معاصر بر آنند که این نوشتهها حاوی اطلاعات تاریخی دربارهٔ عیسی نیستند.[379] در تورات میشنایی که توسط موسی بن میمون در اواخر قرن ۱۲ نوشته شدهاست، ذکر گردیده که عیسی سبب لغزش جهانیان است و به خدایی غیر از پروردگار خدمت میکند.[380] در ادبیات قرون وسطای عبری، حکایتی وجود دارد به نام تولدوت یشو که در آن عیسی پسر یوسف پسر پاندرا به عنوان شخصی دغلکار توصیف شدهاست.[381]
اسلام
در اسلام، عیسی بن مریم یکی از پیامبران مهم[382][383] خدا (الله) در نظر گرفته میشود که انجیل بر او نازل شد و برای اثبات نبوتش معجزاتی را به نمایش میگذاشت.[384][385][386] عیسی همچنین عنوان مسیح دارد ولی از دیدگاه اسلامی این به معنی خداگونه بودن او نیست. اسلام مصلوب شدن و سپس برخاستن او از مرگ را انکار و بر این نظر است که او جسماً به آسمان عروج کردهاست.[387] مسلمانان بر آن هستند که اناجیلِ عهد جدید فقط تا حدودی معتبرند و باور دارند تعالیم اصلی عیسی تحریف شدهاند و محمد بعدها آمد تا آنها را احیا کند.[388] باور به عیسی (و سایر رسولان خدا) یکی از لزومات مسلمانی است.[389] قرآن ۲۵ مرتبه از او یاد کردهاست — که از ارجاعات به محمد بیشتر است[390][391] — و تأکید دارد او یک فانی بود که مانند دیگر انبیا به صورت الهی انتخاب شد تا پیام خدا را برساند.[392] قرآن تولد عیسی از باکره را رد نمیکند اما تجسم خدا بودن یا فرزند خدا بودن او را قبول ندارد. در متون اسلامی تأکید زیادی بر توحید شدهاست و شریک قائل شدن برای خدا به هر نحو را بتپرستی میدانند.[393] مسلمانان عیسی را هم مانند دیگر پیامبران یک مسلمان[394][395] و سلف محمد میدانند که وعده آمدن او را داد.[392] قرآن میگوید عیسی کشته نشد، بلکه چنان به کافران نمایانده گردید[396] و به صورت جسمانی به بهشت برده شد.[397] مسلمانان ورود او به بهشت و نه مصلوب شدنش را اتفاق مهم زندگیاش میدانند.[398] بسیاری از آنان بر این باور هستند که عیسی در آخرالزمان به دنیا بازخواهد گذشت و دجال را خواهد کشت.[399] مسلمانان پیرو احمدیه باور دارند عیسی از مصلوب شدن جان سالم به در برد و خود را به کشمیر رساند و تا ۱۲۰ سالگی آنجا زندگی کرد.[400]
بهائیت
بهائیان عیسی را یکی از مظاهر ظهور — واسطه میان خدا و انسان که پیام او را منتقل میکنند[401]—میدانند.[402] مظهر ظهور در بهائیت به شباهات میان انسان و خدا تأکید دارد و نتیجتاً، به تجسم در مسیحیت شبیه است.[402] در تفکرات بهائی، عیسی به عنوان پسر خدا پذیرفته شدهاست.[403] علیرغم این، تجلی «ذات وصفناپذیر» الهی در یک انسان را به دلیل باورشان به «ذات متعالی و همیشه حاضر خدا» رد میکنند.[402]
بهاءالله بر آن بود که از آنجا که همه مظاهر ظهور ویژگیهای الهی یکسانی دارند، آنها را میشود «بازگشت» معنوی مظاهر پیشین به حساب آورد و آمدن هر مظهر ظهور جدیدی منجر به دین جدیدی میشود که جانشین قبلیهاست.[401] بهائیان باور دارند با پیشرفت انسان، خدا برنامه خود را آشکار میسازد و نتیجتاً، ظهور بهاءالله بازگشت وعده داده شده مسیح است.[404] تعالیم بهائی بسیاری از مسائل مربوط به عیسی که در انجیلها آمده را تأیید میکند اما نه همه آنها را. به عنوان مثال، تولد عیسی از باکره و تصلیب او را قبول دارند،[405][406] اما برخاستن و معجزات عیسی را نمادین میدانند.[403][406]
مانویت
در مانویت، مانند سنتهای قدیمیتر گنوسی، میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز قائل شدهاست. یکی عیسی ناصری، یک مرد زمینی است و دیگری یک ناجی آسمانی. این تمایز احتمالاً مسبوق به سابقه بوده، زیرا مانی مدتی را نزد فرقه یهودی-مسیحی الخسائیه سپری کرده بود و عقیده آنان نسبت به عیسی را وام گرفتهاست. در نوشتههای مانوی حداقل به شش بعد مختلف از عیسی اشاره شده که همه آنها در نظام دینی مانویان اهمیت زیادی داشتهاند و این ابعاد به ترتیب عیسی درخشان، عیسی زجرکش، عیسی ناصری، عیسی برخاسته [از مرگ]، عیسی کودک و ماه هستند. این آخری بدان جهت است که عیسی درخشان را با ماه در پیوند میدیدند. در یک متن سغدی مانوی نوشته شدهاست: «یک عصر، زمانی که عیسی [ماه] بالا آمد.» همه این تصورات مختلف عیسی نزد مانویان میتواند به اهمیت یک شخصیت کیهانی زجرکشیده و ناجی منسوب شود. بعد سوم عیسی، یعنی شخصیت زمینی عیسی مسیح، بیش از سایر ابعاد مورد توجه نویسندگان مانوی بودهاست. یک متن فارسی میانه از این عیسی به عنوان سلف مانی در خط جانشینی پیامبران (دیگران زرتشت، بودا و شیث هستند) نام بردهاست. علیرغم این، لقب مسیح منحصر به بعد سوم نیست و برای عیسی برخاسته از مرگ (بعد چهارم) نیز به کار گرفته شدهاست. همچنین در متونی که به فارسی میانه هستند، برخی مواقع مسیح و آریامن (از ایزدان زرتشتی) در یک معنی استفاده کردهاند.[407]
دیگران
در مسیحیت گنوسی (که امروزه تقریباً منقرض شدهاست)[408] عقیده بر این است عیسی از ملک الهی فرستاده شد و دانش نهانی (گنوسیس) لازم برای رستگاری را با خود آورد. بیشتر گنوسیها معتقد بودند که عیسی انسانی است که هنگام تعمید خود روح «مسیح» به او وارد شد. این روح هنگام مصلوبشدن بدن عیسی را ترک کرد، اما زمانی که از مرگ برخاست دوباره به او پیوست. علیرغم این، برخی از گنوسیها معتقد بودند که عیسی تن جسمانی نداشت و تنها به نظر میرسید که دارد.[409] در دین دروز، عیسی یکی از پیامبران مهم خدا محسوب میشود.[351][352] برخی از هندوها عیسی را یک اوتار یا مرتاض به حساب میآورند.[410] پاراماهانزا یوگاناندا، یک گوروی هندی، اعتقاد داشت که روح الیسع در عیسی حلول کردهاست.[411] چندی از بودیستها، از جمله چهاردهمین دالایی لاما، عیسی را به یک بوداسف که زندگی خود را وقف رفاه مردم کرد، برمیشمارند.[412] نظرات دربارهٔ عیسی در معنویت عصر نو متفاوت است.[413] در حکمت الهی که بسیاری از تعالیم عصر نو از آن ریشه گرفتهاست،[414] عیسی با عنوان «استاد عیسی» خطاب میشود و عقیده بر آن است که او یک مصلح معنوی بود و بعد از حلول در بدنهای متعدد، سرانجام در تن عیسی حلول کرد.[415] بنا به کتاب اورانتیا، عیسی یکی از ۷۰۰٬۰۰۰ فرزند آسمانی خدا بود.[416] ساینتولوژیستها عیسی را (به همراه سایر شخصیتهای مذهبی مانند زرتشت، محمد و بودا) به عنوان بخشی از «میراث دینی» خود برمیشمارند.[413][417] خداناباوران الوهیت عیسی را رد میکنند، اما دیدگاههای مختلفی در مورد او دارند – از زیر سؤال بردن سلامت روانی او[418][419] و انتقاد از تعالیمش گرفته تا تأکید بر «برتری اخلاقی» او.[420]
در هنر
قدیمیترین نقاشیهای موجود از عیسی مربوط به گوردخمههای رم و اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم میلادی هستند.[421] همچنین برخی از بازنماییهای تصویری عیسی که در کلیسای دورا اروپوس کشف شدهاند حداقل به قبل از سال ۲۵۶ میلادی مربوط میشوند.[422] از آن پس نیز طی دو هزاره اخیر هنرمندان مختلف با توجه به شرایط فرهنگی، سیاسی و دینی مکان و زمان زندگی خود، عیسی را به شیوههای مختلف به تصویر کشیدهاند.[321][322][337]
به تصویر کشیدن عیسی در سالهای اولیه مسیحیت موضوعی شدیداً بحثبرانگیز بهشمار میآمد.[423] از قرن پنجم میلادی به بعد، تمثالهای دو بعدی عیسی در مسیحیت شرقی محبوب شدند[424] اما ممنوعیت آن توسط امپراتوری بیزانس مانع از پیشرفت این نوع هنر شد، هر چند این ممنوعیت را در قرن ۹ برداشتند.[425] با اصلاحات پروتستانی صدای مخالفتها با به تصویر کشیدن عیسی دوباره بلند شد اما به نتیجهای چون ممنوعیت گسترده آن نرسید. از قرن ۱۶ میلادی رفتهرفته از مخالفت پروتستانها نیز کاسته شد. آنها امروزه از نقاشیهای عیسی در ابعاد بزرگ اجتناب میکنند اما تنها تعداد کمی از آنها با به تصویر کشیدن او در ابعادی چون صفحات یک کتاب مخالفند.[426][427] استفاده از تصاویر عیسی مورد حمایت رهبران فرقههایی چون مانند آنگلیکان و کاتولیسیسم است[428][429][430] و یکی از عناصر اصلی سنت ارتدکس نیز بهشمار میرود.[431][432]
نمایش تجلی عیسی یکی از مضامین اصلی در هنر مسیحیان شرقی بهشمار میرفت و هر راهب ارتدوکسی که تعلیم دیده بود تا تمثال عیسی را نقاشی کند، باید مهارت خود را با به تصویر کشیدن این صحنه ثابت میکرد.[433] تمثالهای عیسی شدیداً مورد احترام هستند و مؤمنان با اعمالی چون بوسهزدن یا سجده به سوی آن، علاقه خود به عیسی را نشان میدهند. تمثالهای عیسی همچنین راهی برای توسل به رحمت الهی نیز بهشمار میروند.[424] در دوره رنسانس هنرمندانی چون جوتو ظهور کردند که تمرکز اصلیشان بر به تصویر کشیدن عیسی بود.[425]
تا قبل از اصلاحات پروتستانی، تندیسهای تصلیب (یک صلیب و مجسمه عیسی مصلوبشده بر روی آن) در مسیحیت غربی رایج بودند اما بعد آن مناقشههایی ایجاد شد. از قرن ۱۳ بدین سو تقریباً در همه کلیساهای کاتولیک رومی از تندیسهای تصلیب برای تزئین محراب استفاده میشود.[434]
نمایش عیسی به عنوان یک نوزاد در آخور امری رایج در مغاره است.[435] معمولاً مریم، یوسف نجار، حیوانات، چوپانها، فرشتهها و سه مغ نیز در کنار او دیده میشوند.[435] فرانسیس آسیزی معمولاً به عنوان کسی که مغاره را رواج داد، بهشمار میرود اما احتمالاً او مبدع آن نبودهاست.[435] مغاره در قرون ۱۷ و ۱۸ در جنوب اروپا به اوج محبوبیت خود رسید.[435]
اشیاء منسوب به عیسی
ویرانی کامل اورشلیم در سال ۷۰ میلادی بعد از محاصره شهر توسط رومیان، باعث شده بقای آثار باستانی مربوط به یهودیه در قرن اول را بسیار غیرمحتمل کرده و از تاریخ اورشلیم در اواخر قرن اول و قرن دوم تقریباً هیچ نمانده.[436][437] به عقیده مارگارت ام. میچل، اگرچه اوسبیوس قیصری گزارش داده که مسیحیان اورشلیم را قبل از سقوط شهر به مقصد پلا ترک کردند اما باید پذیرفت که هیچ اثر دست اولی از کلیسای اولیه اورشلیم تا به امروز باقی نماندهاست.[438] جو نیکل مینویسد «همانطور که کاوشهای متعدد نشان دادهاست، حتی یک شیء که بتوان آن را واقعاً به عیسی نسبت داد، وجود ندارد.»[439]
علیرغم این، در طول تاریخ مسیحیت آثار مختلفی به عیسی منسوب شدهاست، هر چند تردیدهایی در مورد آنها وجود داشتهاست. دسیدریوس اراسموس، الهیدان کاتولیک قرن شانزدهم، با کنایه به ازدیاد اشیاء منسوب به عیسی و بناهایی که ادعا شده از چوب صلیبی که برای مصلوبکردن او استفاده شد ساخته شدهاند، اشاره کردهاست.[440] نیز بیش از ۳۰ میخ امروزه در اروپا وجود دارد که مسیحیان مقدس میدانندشان زیرا اعتقاد دارند که از آنها برای تصلیب عیسی استفاده شدهاست؛ حال آنکه محققان معتقدند عیسی تنها با ۳ یا ۴ میخ مصلوب شد.[441] از برخی از این اشیاء زائرانی هم دارند. از بقایای ادعا شده تاج خار که زوار معدودی دارد گرفته، تا کفن تورین که زائران میلیونی، از جمله دو پاپ (ژان پل دوم و بندیکت شانزدهم) دارند.[442][443][444]
منابع
یادداشتها
- یشوع
- ایسوس
- Iēsoûs
پانویس
- Theissen & Merz 1998.
- Sanders, Ed P.; Pelikan, Jaroslav J. "Jesus Christ". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 3 May 2015. Retrieved June 10, 2015.
- Mark 6:3
- Matthew 13:55
- Luke 4:22
- John 1:45
- New American Bible Numbers 13:16 commentary Joshua: in Hebrew, "Jehoshua," which was later modified to "Jeshua," the Hebrew pronunciation of the name "Jesus." Hoshea and Joshua are variants of one original name meaning "the LORD saves."
- «Joshua 1:1». بایگانیشده از اصلی در ۲ فوریه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۵ آوریل ۲۰۲۰.
- Hare, Douglas (2009). Matthew. Westminster John Knox Press. p. 11.
- Eddy, Paul R. ; Boyd, Gregory A. (2007). The Jesus legend: a case for the historical reliability of the synoptic Jesus tradition. Baker Academic. p. 129.
- France, R.T. (2007). The Gospel of Matthew. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 53.
- Doninger, Wendy (1999). Merriam-Webster's Encyclopedia of World Religions. Merriam-Webster. p. 212.
- Bultmann, Rudolf K. (2007). Theology of the New Testament. Baylor University Press. p. 80.
- Gwynn, Murl E. (2011). Conflict: Christianity's Love Vs. Islam's Submission. iUniverse. p. 92.
- Vine, William E. (1940). Expository Dictionary of New Testament Words. Fleming H. Revell Company. pp. 274–75.
- Mills, Watson E. ; Bullard, Roger A. (1998). Mercer dictionary of the Bible. Mercer University Press. p. 142
- Gowler 2010, p. ۳۰۱.
- Levine 2006, p. ۵.
- Witherington 1997, p. 113.
- Powell 1998, pp. ۱۹–۲۳.
- Theissen, Gerd; Winter, Dagmar (2002). The Quest for the Plausible Jesus: The Question of Criteria. Louisville, Kentucky: Westminster John Knox Press. p. 5. ISBN 978-0-664-22537-7.
- Jesus Research: An International Perspective (Princeton-Prague Symposia Series on the Historical Jesus) by James H. Charlesworth and Petr Pokorny (September 15, 2009) شابک ۰−۸۰۲۸−۶۳۵۳−۱ pp. 1–2
- Keener, Craig S. (2012). The Historical Jesus of the Gospels. William B. Eerdmans Publishing. p. 163. ISBN 978-0-8028-6292-1.
- Chilton & Evans 1998, p. 27.
- Evans 2012, pp. ۴–۵.
- Borg, Marcus J. (1994). Jesus in Contemporary Scholarship. Continuum. pp. 4–6. ISBN 978-1-56338-094-5.
- Theissen & Winter 2002, pp. ۱۴۲–۴۳.
- Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 1: Critical Appraisals of Critical Views. Society of Biblical Lit. p. 131. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 21 June 2020.
- Meier 2006, p. ۱۲۴.
- Harris 1985, p. ۲۶۳.
- Sanders 1993, p. ۳.
- Rausch 2003, pp. ۳۶–۳۷.
- Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 291. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
- Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 292. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
- Funk & Hoover 1993, pp. ۴۷۱–۵۳۲.
- Gowler 2010, p. ۳۰۲.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۱۷–۶۲.
- Blomberg 2009, pp. 431–36.
- Van Voorst 2000, pp. ۳۹–۵۳.
- Van Voorst 2000, p. 83.
- Maier, Paul L. (1995). Josephus, the essential works: a condensation of Jewish antiquities and The Jewish war. p. 285. ISBN 978-0-8254-3260-6. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
- Evans, Craig A. (2001). Jesus and His Contemporaries: Comparative Studies. Brill. p. 42. ISBN 978-0-391-04118-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
- Gowler, David B. (2007). What are they saying about the historical Jesus?. Paulist Press. p. 102. ISBN 978-0-8091-4445-7.
- Charlesworth, James H., ed. (2006). "Jesus and Archaeology". Jesus and archaeology. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 127. ISBN 978-0-8028-4880-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
- Harding, Mark (2010). Early Christian Life and Thought in Social Context: A Reader. A & C Black. pp. 166–168. Archived from the original on 2 April 2015. Retrieved 27 February 2015.
- Stanton, Graham (2002). The Gospels and Jesus. Oxford University Press. pp. 14–18. Archived from the original on 2 April 2015. Retrieved 27 February 2015.
- Blomberg 2009, pp. 441–42.
- Fahlbusch, Erwin (2005). The Encyclopedia of Christianity. 4. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 53–56. ISBN 978-0-8028-2416-5. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 5 August 2020.
- Evans 2003, pp. ۴۶۵–۷۷.
- Bruce, Frederick F. (1988). The Book of the Acts. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 362. ISBN 978-0-8028-2505-6.
- Rausch 2003, p. 77.
- Evans 2003, pp. ۵۲۱–۳۰.
- Powell, Mark A. (2009). Introducing the New Testament. Baker Academic. p. 248.
- Brown 1997, pp. 835–840.
- Chilton & Evans 1998, p. ۴۸۲.
- Brown 1997, pp. 835–40.
- Evans, C.A. (2008). Exploring the Origins of the Bible. Baker Academic. p. 154.
- Keener 2009, p. ۵۶.
- Harris, Stephen L., Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985.
- Ehrman, Bart D.. Misquoting Jesus: The Story Behind Who Changed the Bible and Why. HarperCollins, 2005. ISBN 978-0-06-073817-4
- Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, p. ۳.
- May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "Mark" pp. 1213–39
- Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, p. 3.
- Cross & Livingstone 2005, John, St..
- Burridge, R.A. (2006). Gospels. In J.W. Rogerson & Judith M. Lieu (Eds) The Oxford Handbook of Biblical Studies. Oxford: Oxford University Press. p. 433
- Talbert, C.H. (1977). What is a Gospel? The Genre of the Canonical Gospels. Philadelphia: Fortress Press.
- Wills, L.M. (1997). The Quest of the Historical Gospel: Mark, John and the Origins of the Gospel Genre. London: Routledge. p. 10.
- Burridge, R.A. (2004). What are the Gospels? A Comparison with Graeco-Roman Biography. rev. updated edn. Grand Rapids, Michigan: Eerdmans.
- e.g. Vines, M.E. (2002). The Problem of the Markan Genre: The Gospel of Mark and the Jewish Novel. Atlanta: Society of Biblical Literature. pp. 161–62.
- Graham N. Stanton (July 8, 2004). Jesus and Gospel. Cambridge University Press. p. 192. ISBN 978-0-521-00802-0. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 21 August 2020.
- J.W. Rogerson; Judith M. Lieu (March 16, 2006). The Oxford Handbook of Biblical Studies. Oxford University Press. p. 437. ISBN 978-0-19-925425-5. Archived from the original on 25 December 2019. Retrieved 21 August 2020.
- Grudem 1994, pp. ۹۰–۹۱.
- Sanders 1993, p. 3.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 117–25.
- Ehrman 1999, pp. ۲۲–۲۳.
- Sanders 1993, p. 71.
- Theissen & Merz 1998, pp. 17–62.
- Howard Clarke, Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, p.xviii
- Roberts, Mark D. (2007). Can We Trust the Gospels?: Investigating the Reliability of Matthew, Mark, Luke, and John. Crossway. p. 58. ISBN 978-1-4335-1978-9. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 21 August 2020.
- Licona 2010, pp. ۲۱۰–۲۱.
- Haffner, Paul (2008). New Testament Theology. p. 135. ISBN 978-88-902268-0-9.
- Scroggie, W. Graham (1995). A Guide to the Gospels. Kregel Publications. p. 128. ISBN 978-0-8254-9571-7.
- Moloney, Francis J.; Harrington, Daniel J. (1998). The Gospel of John. Liturgical Press. p. 3. ISBN 978-0-8146-5806-2.
- Ladd, George E. (1993). A Theology of the New Testament. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 251. ISBN 978-0-8028-0680-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 21 August 2020.
- Witherington 1997, p. ۱۱۳.
- Metzger, Paul L. (2010). The Gospel of John: When Love Comes to Town. InterVarsity Press. p. 281. ISBN 978-0-8308-3641-3. Archived from the original on 25 January 2020. Retrieved 21 August 2020.
- Thompson, Frank Charles. The Thompson Chain-Reference Bible. Kirk bride Bible Co & Zondervan Bible Publishers. 1983. pp. 1563–64.
- May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "Matthew" pp. 1171–1212.
- McGrath 2006, pp. 4–6.
- Ehrman, Bart D. (2014). How Jesus Became God: The Exaltation of a Jewish Preacher from Galilee. HarperOne. ISBN 978-0-06-177818-6.
- May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "Luke" pp. 1240–85.
- May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "John" pp. 1286–318.
- Harris 1985, pp. ۳۰۲–۱۰.
- Rahner 2004, pp. ۷۳۰–۳۱.
- O'Collins, Gerald (2009). Christology: A Biblical, Historical, and Systematic Study of Jesus. OUP Oxford. pp. 1–3. ISBN 978-0-19-955787-5.
- Wiarda, Timothy (2010). Interpreting Gospel Narratives: Scenes, People, and Theology. B&H Publishing Group. pp. 75–78. ISBN 978-0-8054-4843-6.
- Turner, David L. (2008). Matthew. Baker Academic. p. 613. ISBN 978-0-8010-2684-3.
- Rahner 2004, pp. 730–31.
- Vermes, Geza (1981). Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels. Philadelphia: First Fortress. pp. 20, 26, 27, 29. ISBN 978-0-8006-1443-0.
- Matthew 1:1–16
- Sanders 1993, pp. ۸۰–۹۱.
- Luke 3:23–38
- Brown 1978, p. ۱۶۳.
- Mills & Bullard 1998, p. 556.
- Marsh, Clive; Moyise, Steve (2006). Jesus and the Gospels. Clark International. p. 37. ISBN 978-0-567-04073-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 11 July 2020.
- Morris 1992, p. ۲۶.
- Jeffrey, David L. (1992). A Dictionary of biblical tradition in English literature. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 538–40. ISBN 978-0-85244-224-1. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 11 July 2020.
- Cox & Easley 2007, pp. 30–37.
- Brownrigg, Ronald (2002). Who's Who in the New Testament. Taylor & Francis. pp. 96–100. ISBN 978-0-415-26036-7.
- Andrew T.Lincoln, 'Luke and Jesus' Conception: A Case of Double Paternity?,' بایگانیشده در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine Journal of Biblical Literature, Vol. 132, No. 3 (2013), pp. 639–58.
- Talbert, Charles H. (2010). Matthew. Baker Academic. pp. 29–30. ISBN 978-0-8010-3192-2. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 11 July 2020.
- Harris 1985, pp. 272–85.
- Schnackenburg, Rudolf (2002). The Gospel of Matthew. Wm.B. Eerdmans Publishing. pp. 9–11. ISBN 978-0-8028-4438-5. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 11 July 2020.
- Perrotta, Louise B. (2000). Saint Joseph: His Life and His Role in the Church Today. Our Sunday Visitor Publishing. pp. 21, 110–12. ISBN 978-0-87973-573-9.
- Aslan, Reza (2013). Zealot: The Life and Times of Jesus of Nazareth. Random House. p. 756. ISBN 978-1-4000-6922-4.
- Harris 1985, pp. ۲۷۰–۷۲.
- Liddell, Henry G.; Scott, Robert (1889). An Intermediate Greek–English Lexicon: The Seventh Edition of Liddell and Scott's Greek–English Lexicon. Clarendon Press. p. 797.
- Dickson 2008, pp. ۶۸–۶۹.
- Evans, Craig A. (2001). "Context, family and formation". In Bockmuehl, Markus N.A. Cambridge companion to Jesus. Cambridge University Press. pp. 14, 21. ISBN 978-0-521-79678-1. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 12 July 2020.
- Blomberg 2009, pp. 224–29.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 141–43.
- McGrath 2006, pp. ۱۶–۲۲.
- Dunn, James D. G.; Rogerson, John W. (2003). Eerdmans commentary on the Bible. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 1010. ISBN 978-0-8028-3711-0.
- Zanzig, Thomas (2000). Jesus of history, Christ of faith. Saint Mary's Press. p. 118. ISBN 978-0-88489-530-5. Archived from the original on 27 February 2020. Retrieved 16 July 2020.
- Lee 2004, pp. 21–30.
- Harding, Mark; Nobbs, Alanna (2010). The Content and the Setting of the Gospel Tradition. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 281–82. ISBN 978-0-8028-3318-1.
- Sheen, Fulton J. (2008). Life of Christ. Random House. p. 65. ISBN 978-0-385-52699-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 16 July 2020.
- Boring & Craddock 2004, p. ۲۹۲.
- James Orr, ed. (1939). "International Standard Bible Encyclopedia Online". Wm. B. Eerdmans Publishing Co. Archived from the original on August 17, 2016. Retrieved July 30, 2016.
- Dunn, James D.G. (2013). The Oral Gospel Tradition. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 290–91.
- Harris 1985, pp. ۲۸۵–۹۶.
- McGrath 2006, pp. 16–22.
- Redford 2007, pp. ۱۱۷–۳۰.
- Redford 2007, pp. 117–30.
- Vaught, Carl G. (2001). The Sermon on the mount: a theological investigation. Baylor University Press. pp. xi–xiv. ISBN 978-0-918954-76-3.
- Redford 2007, pp. ۱۴۳–۶۰.
- Nash, Henry S. (1909). "Transfiguration, The". In Jackson, Samuel M. The New Schaff-Herzog Encyclopedia of Religious Thought: Son of Man-Tremellius V11. Funk & Wagnalls Company. p. 493. ISBN 978-1-4286-3189-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 16 July 2020.
- Barton, Stephen C. (November 23, 2006). The Cambridge Companion to the Gospels. Cambridge University Press. pp. 132–33. ISBN 978-0-521-80766-1.
- Cox & Easley 2007, p. 137.
- Redford 2007, pp. ۲۱۱–۲۹.
- Cox & Easley 2007, pp. ۱۵۵–۷۰.
- Cox & Easley 2007, pp. 155–70.
- Redford 2007, pp. ۲۵۷–۷۴.
- Brown 1988, pp. 25–27.
- Boring & Craddock 2004, pp. ۲۹۲–۹۳.
- Patella, Michael F. (2009). "The Gospel According to Luke". In Durken, Daniel. New Collegeville Bible Commentary: New Testament. Liturgical Press. p. 255. ISBN 978-0-8146-3260-4. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 17 July 2020.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۳۱۶–۴۶.
- Stassen, Glen H.; Gushee, David P. (2003). Kingdom Ethics: Following Jesus in Contemporary Context. InterVarsity Press. pp. 102–03, 138–40, 197–98, 295–98. ISBN 978-0-8308-2668-1. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 17 July 2020.
- Osborn, Eric F. (1993). The emergence of Christian theology. Cambridge University Press. p. 98. ISBN 978-0-521-43078-4.
- Köstenberger, Andreas J. (1998). The missions of Jesus and the disciples according to the Fourth Gospel. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 108–09. ISBN 978-0-8028-4255-8.
- Pentecost, J. Dwight (1998). The parables of Jesus: lessons in life from the Master Teacher. Kregel Publications. p. 10. ISBN 978-0-8254-9715-5.
- Howick, E. Keith (2003). The Sermons of Jesus the Messiah. WindRiver Publishing. pp. 7–9. ISBN 978-1-886249-02-8.
- Lisco, Friedrich G. (1850). The Parables of Jesus. Daniels and Smith Publishers. pp. 9–11.
- Oxenden, Ashton (1864). The parables of our Lord?. William Macintosh Publishers. p. 6.
- Blomberg, Craig L. (2012). Interpreting the Parables. InterVarsity Press. p. 448. ISBN 978-0-8308-3967-4. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 19 July 2020.
- Boucher, Madeleine I. "The Parables". BBC. Archived from the original on 10 August 2013. Retrieved June 3, 2013.
- Green, McKnight & Marshall 1992, p. ۲۹۹.
- Twelftree 1999, p. ۳۵۰.
- Theissen & Merz 1998, p. ۲۹۸.
- Green, McKnight & Marshall 1992, p. ۳۰۰.
- Sanders, Ed P.; Pelikan, Jaroslav J. "Jesus Christ". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 3 May 2015. Retrieved June 10, 2015.
- Hindson, Edward E.; Mitchell, Daniel R. (2010). Zondervan King James Version Commentary: New Testament. Zondervan. p. 100. ISBN 978-0-310-25150-7. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 21 July 2020.
- Achtemeier, Paul J.; Green, Joel B.; Thompson, Marianne M. (2001). Introducing the New Testament: Its Literature and Theology. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 198. ISBN 978-0-8028-3717-2.
- Ehrman 2009, p. 84.
- Twelftree 1999, p. ۲۳۶.
- van der Loos, Hendrik (1965). The Miracles Of Jesus. Brill. p. 197. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 25 July 2020.
- Pentecost, J. Dwight (1981). The words and works of Jesus Christ. Zondervan. p. 212. ISBN 978-0-310-30940-6. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 25 July 2020.
- Twelftree 1999, p. ۹۵.
- Donahue & Harrington 2002, p. 182.
- Lockyer, Herbert (1988). All the Miracles of the Bible. Zondervan. p. 235. ISBN 978-0-310-28101-6.
- Kingsbury, Jack D. (1983). The Christology of Mark's Gospel. Fortress Press. pp. 91–95. ISBN 978-1-4514-1007-5.
- Cross & Livingstone 2005, John, Gospel of.
- Karris, Robert J. (1992). The Collegeville Bible Commentary: New Testament. Liturgical Press. pp. 885–86. ISBN 978-0-8146-2211-7.
- Kingsbury, Jack D.; Powell, Mark A.; Bauer, David R. (1999). Who do you say that I am? Essays on Christology. Westminster John Knox Press. p. xvi. ISBN 978-0-664-25752-1.
- Donahue & Harrington 2002, p. ۳۳۶.
- Yieh, John Y. H. (2004). One teacher: Jesus' teaching role in Matthew's gospel. Walter de Gruyter. pp. 240–41. ISBN 978-3-11-018151-7. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 27 July 2020.
- Pannenberg 1968, pp. ۵۳–۵۴.
- Lee 2004, pp. ۷۲–۷۶.
- Lee 2004, pp. ۲۱–۳۰.
- Boring & Craddock 2004, pp. 256–58.
- Majerník, Ponessa & Manhardt 2005, pp. 133–34.
- Evans 2003, pp. ۳۸۱–۹۵.
- Lockyer, Herbert (1988). All the Apostles of the Bible. Zondervan. pp. 106–11. ISBN 978-0-310-28011-8. Archived from the original on 29 February 2020. Retrieved 5 August 2020.
- Hayes, Doremus A. (2009). The Synoptic Gospels and the Book of Acts. HardPress. p. 88. ISBN 978-1-313-53490-1.
- Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, pp. ۴۰۱–۴۷۰.
- Evans 2003, pp. 465–77.
- Cox & Easley 2007, pp. ۱۸۰–۹۱.
- Cox & Easley 2007, p. ۱۸۲.
- Cross & Livingstone 2005, Eucharist.
- Pohle, Joseph (1913). "The Blessed Eucharist as a Sacrament". In Herbermann, Charles. Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company.
- Freedman 2000, p. ۷۹۲.
- Perkins, Pheme (2000). Peter: apostle for the whole church. Fortress Press. p. 85. ISBN 978-1-4514-1598-8.
- Lange, Johann P. (1865). The Gospel according to Matthew, Volume 1. Charles Scribner Co. p. 499.
- Walvoord & Zuck 1983, pp. ۸۳–۸۵.
- Harris 1985, pp. ۲۷۲–۸۵.
- O'Day, Gail R.; Hylen, Susan (2006). John. Westminster John Knox Press. pp. 142–68. ISBN 978-0-664-25260-1.
- Ridderbos, Herman (1997). The Gospel according to John. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 546–76. ISBN 978-0-8028-0453-2.
- Walvoord & Zuck 1983, pp. 83–85.
- Harris 1985, pp. 285–96.
- Cross & Livingstone 2005, Jesus.
- Michaels, J. Ramsey (211). John (Understanding the Bible Commentary Series). Baker Books. p. 187. ISBN 978-1-4412-3659-3. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 8 August 2020.
- Brown 1997, p. ۱۴۶.
- Bromiley, Geoffrey W. (1988). International Standard Bible Encyclopedia: E–J. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 1050–52. ISBN 978-0-8028-3782-0. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 8 August 2020.
- Evans 2003, pp. 487–500.
- Blomberg 2009, pp. 396–400.
- Holman Concise Bible Dictionary. B&H Publishing Group. 2011. pp. 608–09. ISBN 978-0-8054-9548-5.
- Evans 2003, p. ۴۹۵.
- Blomberg 2009, pp. 396–98.
- O'Toole, Robert F. (2004). Luke's presentation of Jesus: a christology. Editrice Pontificio Istituto Biblico. p. 166. ISBN 978-88-7653-625-0.
- Binz, Stephen J. (2004). The Names of Jesus. Twenty-Third Publications. pp. 81–82. ISBN 978-1-58595-315-8.
- Ironside, H.A. (2006). John. Kregel Academic. p. 454. ISBN 978-0-8254-9619-6.
- Niswonger 1992, p. 172.
- Majerník, Ponessa & Manhardt 2005, p. ۱۸۱.
- Carter 2003, pp. ۱۲۰–۲۱.
- Niswonger 1992, p. ۱۷۲.
- Evans 2012b, p. ۴۵۳.
- Blomberg 2009, pp. ۴۰۰–۰۱.
- Brown 1988, p. ۹۳.
- Blomberg 2009, p. 402.
- Senior, Donald (1985). The Passion of Jesus in the Gospel of Matthew. Liturgical Press. p. 124. ISBN 978-0-8146-5460-6.
- Evans 2003, pp. 509–20.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. ۲۱۱–۱۴.
- Evans 2003, pp. ۵۰۹–۲۰.
- Doninger 1999, p. 271.
- Ehrman 2009, p. 82.
- Doninger 1999, p. ۲۷۱.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. ۲۱۳–۱۴.
- Morris 1992, p. ۷۲۷.
- Harris 1985, pp. ۳۰۸–۰۹.
- Harris 1985, pp. ۲۹۷–۳۰۱.
- Evans 2003, pp. 521–30.
- Cox & Easley 2007, pp. ۲۱۶–۲۶.
- Frederick F., Bruce (1990). The Acts of the Apostles. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 210. ISBN 978-0-8028-0966-7. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 12 August 2020.
- Johnson, Luke T.; Harrington, Daniel J. (1992). The Acts of the Apostles. Liturgical Press. pp. 164–67. ISBN 978-0-8146-5807-9.
- Van den Biesen, Christian (1913). "Apocalypse". In Herbermann, Charles. Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company.
- «CATHOLIC ENCYCLOPEDIA: Proselyte». www.newadvent.org. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۳.
- Ehrman 2012, pp. ۸۷–۹۰.
- Jaeger, Werner (1961). Early Christianity and Greek Paideia. Harvard University Press. pp. 6, 108–09. ISBN 978-0-674-22052-2. Archived from the original on 17 December 2019. Retrieved February 26, 2015.
- Cross, F.L., ed. (2005). "Paul". The Oxford dictionary of the Christian Church (3rd rev. ed.). Oxford: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-280290-3.
- Cohen, Shaye J.D. (1988). From the Maccabees to the Mishnah شابک ۰−۶۶۴−۲۵۰۱۷−۳ pp. 224–25
- Fee, Gordon; Stuart, Douglas (2014). How to Read the Bible for All Its Worth: Fourth Edition. Zondervan. ISBN 978-0-310-51783-2. Archived from the original on 26 June 2019. Retrieved 23 August 2020.
- Bart D. Ehrman (1997). The New Testament: A Historical Introduction to the Early Christian Writings. Oxford University Press. p. 8. ISBN 978-0-19-508481-8. Archived from the original on 16 April 2019. Retrieved 23 August 2020.
The New Testament contains twenty-seven books, written in Greek, by fifteen or sixteen different authors, who were addressing other Christian individuals or communities between the years 50 and 120 C.E. (see box 1.4). As we will see, it is difficult to know whether any of these books was written by Jesus' own disciples.
- Barr, James (1989). "Chapter 3 – Hebrew, Aramaic and Greek in the Hellenistic age". In Davies, W.D.; Finkelstein, Louis. The Cambridge history of Judaism. Volume 2: The Hellenistic Age (1. publ. ed.). Cambridge: Cambridge University Press. pp. 79–114. ISBN 978-1-139-05512-3.
- Humphreys, Colin J. ; Waddington, W. G. 1992 The Jewish Calendar, a Lunar Eclipse and the Date of Christ's Crucifixion بایگانیشده در ۲۱ آوریل ۲۰۱۹ توسط Wayback Machine (PDF). Tyndale Bulletin. 43 (2): 340.
- Levine 2006, p. ۴.
- Maier 1989, pp. 115–18.
- Niswonger 1992, pp. ۱۲۱–۲۲.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 137–38.
- Niswonger 1992, pp. ۱۲۲–۲۴.
- Niswonger 1992, pp. 121–22.
- Vermes, Géza (2010). The Nativity: History and Legend. Random House Digital. pp. 81–82. ISBN 978-0-307-49918-9. Archived from the original on 3 May 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Dunn 2003, p. ۳۲۴.
- Brent 2009, p. ۳۲–۳۴.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, p. 140.
- Freedman 2000, p. ۲۴۹.
- Maier 1989, pp. ۱۲۰–۲۱.
- Maier 1989, p. ۱۲۳.
- Evans, Craig (2006). "Josephus on John the Baptist". In Levine, Amy-Jill; Allison, Dale C.; Crossan, John D. The Historical Jesus in Context. Princeton University Press. pp. 55–58. ISBN 978-0-691-00992-6. Archived from the original on 3 May 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Gillman, Florence M. (2003). Herodias: at home in that fox's den. Liturgical Press. pp. 25–30. ISBN 978-0-8146-5108-7.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, p. ۳۹۸.
- Theissen & Merz 1998, pp. 81–83.
- Green, Joel B. (1997). The gospel of Luke: New International Commentary on the New Testament Series. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 168. ISBN 978-0-8028-2315-1. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 26 June 2020.
- Carter 2003, pp. ۴۴–۴۵.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 398–400.
- Barnett, Paul (2002). Jesus & the Rise of Early Christianity: A History of New Testament Times. InterVarsity Press. p. 21. ISBN 978-0-8308-2699-5. Archived from the original on 3 May 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Pratt, J. P. (1991). "Newton's Date for the Crucifixion". Journal of the Royal Astronomical Society. 32: 301–04. Bibcode:1991QJRAS..32..301P. Archived from the original on 16 January 2010. Retrieved 26 June 2020.
- Brown, Raymond E. (1978). Mary in the New Testament. Paulist Press. p. 64. ISBN 978-0-8091-2168-7. Archived from the original on 27 July 2020. Retrieved 26 June 2020.
- Theissen & Merz 1998, p. ۱۹۴.
- Funk, Robert W. and the Jesus Seminar. The acts of Jesus: the search for the authentic deeds of Jesus. HarperSanFrancisco. 1998. "Mark," pp. 51–161
- Cross & Livingstone 2005, James, St..
- Vermes 1981, p. ۲۸۳.
- Bromiley, Geoffrey (1995) International Standard Bible Encyclopedia, Eerdmans Publishing, شابک ۹۷۸−۰−۸۰۲۸−۳۷۸۴−۴ , p. 991.
- Keener, Craig S. (July 24, 2009). The Gospel of Matthew: A Socio-Rhetorical Commentary. p. 83. ISBN 978-0-8028-6498-7. Archived from the original on 29 July 2020. Retrieved 26 June 2020.
- Donald A. Hagner, Matthew 1–13 (Paternoster Press 1993 شابک ۹۷۸−۰−۸۴۹۹−۰۲۳۲−۱ ), pp. 14–15, cited in the preceding
- Erickson, Millard J. (August 1998). Christian Theology. p. 761. ISBN 978-1-4412-0010-5. Archived from the original on 13 September 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Lowe, Scott C. (September 20, 2010). Christmas – Philosophy for Everyone: Better Than a Lump of Coal. Wiley. p. 28. ISBN 978-1-4443-3090-8. Archived from the original on 13 September 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Bruner, Frederick Dale (April 30, 2004). Matthew a Commentary: The Christbook, Matthew 1-12, Volume 1. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 41. ISBN 978-0-8028-1118-9. Archived from the original on 13 September 2016. Retrieved 26 June 2020.
- Sanders 1993, pp. ۸۵–۸۸.
- Geoffrey W. Bromiley, The International Standard Bible Encyclopedia, Wm. B. Eerdmans Publishing, p.430
- Howard W. Clarke, The Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, 2003, p.1
- Theissen & Merz 1998, p. ۱۹۶.
- Sanders 1993, pp. 80–91.
- Funk, Robert W. and the Jesus Seminar. The acts of Jesus: the search for the authentic deeds of Jesus. HarperSanFrancisco. 1998. "Birth & Infancy Stories" pp. 497–526.
- Dunn 2003, p. ۳۳۹.
- Powell 1998, p. 47.
- Murphy, Catherine (2003). John the Baptist: Prophet of Purity for a New Age. Liturgical Press. pp. 29–30. ISBN 978-0-8146-5933-5. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 29 June 2020.
- Theissen & Merz 1998, p. ۲۳۵.
- Borg, Marcus J. (2006). "The Spirit-Filled Experience of Jesus". In Dunn, James D.G.; McKnight, Scot. The Historical Jesus in Recent Research. Eisenbrauns. p. 303. ISBN 978-1-57506-100-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 27 September 2020.
- Sanders 1993, pp. ۲۰۵–۲۳.
- Ehrman 1999, pp. ۱۶۷–۷۰.
- Ehrman 1999, pp. ۱۶۴–۶۷.
- Ehrman 1999, pp. ۱۷۱–۷۶.
- Theissen & Merz 1998, p. ۳۱۰.
- Sanders 1993, p. ۱۰.
- Ehrman 1999, pp. ۱۸۶–۸۷.
- Sanders 1993, pp. ۱۲۳–۲۴.
- Sanders 1993, pp. ۲۳۰–۳۶.
- Theissen & Merz 1998, p. ۳۳۶.
- Cross & Livingstone 2005, Messiah.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۵۳۳–۴۰.
- Ehrman, Bart (December 1, 2015). "Jesus' Claim to be the Messiah". The Bart Ehrman Blog. Archived from the original on 23 February 2016. Retrieved 28 September 2020.
- Ehrman, Bart (December 1, 2015). "Judas and the Messianic Secret". The Bart Ehrman Blog. Archived from the original on 23 February 2016. Retrieved 28 September 2020.
- Sanders 1993, p. ۱۱.
- Sanders 1993, pp. ۲۵۴–۶۲.
- Sanders 1993, pp. ۲۶۳–۶۴.
- Cross & Livingstone 2005, Jesus Christ.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۴۶۵–۶۶.
- Jacobs, Joseph; Kohler, Kaufmann; Gottheil, Richard; Krauss, Samuel. "Jesus of Nazareth". Jewish Encyclopedia. Archived from the original on 26 February 2016.
- Sanders 1993, pp. ۲۶۹–۷۳.
- Dunn 2003, p. 339.
- Meier 2006, pp. ۱۲۶–۲۸.
- Sanders 1993, pp. ۲۷۶–۸۱.
- White, L. Michael (2010). Scripting Jesus: The Gospels in Rewrite. HarperOne.
- Theissen & Winter 2002, pp. ۴–۵.
- Theissen & Winter 2002, p. 5.
- Cross & Livingstone 2005, Historical Jesus, Quest of the.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۱–۱۵.
- Mitchell, Margaret M.; Young, Frances M. (2006). The Cambridge History of Christianity. 1. Cambridge University Press. p. 23. ISBN 978-0-521-81239-9. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 3 October 2020.
- Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. ۱۲۴–۲۵.
- Brown, Colin (2011). "Why Study the Historical Jesus?". In Holmen, Tom; Porter, Stanley E. Handbook for the Study of the Historical Jesus. Brill. p. 1416. ISBN 978-90-04-16372-0. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 3 October 2020.
- Houlden 2006, pp. 63–99.
- Erricker, Clive (1987). Teaching Christianity: a world religions approach. James Clarke & Co. p. 44. ISBN 978-0-7188-2634-5.
- Green, McKnight & Marshall 1992, p. ۴۴۲.
- Barr, James (1970). "Which language did Jesus speak". Bulletin of the John Rylands University Library of Manchester. 53 (1): 9–29. doi:10.7227/BJRL.53.1.2. Archived from the original on 3 December 2018. Retrieved 29 June 2020.
- Porter, Stanley E. (1997). Handbook to exegesis of the New Testament. Brill. pp. 110–12. ISBN 978-90-04-09921-0.
- Dunn 2003, pp. ۳۱۳–۱۵.
- Allen C. Myers, ed. (1987). "Aramaic". The Eerdmans Bible Dictionary. Grand Rapids, Michigan: William B. Eerdmans. p. 72. ISBN 978-0-8028-2402-8.
It is generally agreed that Aramaic was the common language of Israel in the first century AD. Jesus and his disciples spoke the Galilean dialect, which was distinguished from that of Jerusalem (Matt. 26:73).
- "Aramaic language". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 27 April 2015. Retrieved 29 June 2020.
- «عیسی مسیح به چه زبانی صحبت میکرد؟». BBC News فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۶-۲۹.
- Ehrman 1999, p. 96.
- Stoutzenberger, Joseph (2000). Celebrating sacraments. St Mary's Press. p. 286.
- Garroway, Rabbi Joshua (2011). "Ioudaios". In Amy-Jill Levine; Marc Z. Brettler. The Jewish Annotated New Testament. Oxford University Press. pp. 524–26. ISBN 978-0-19-529770-6.
- Miller, David M. (2010). "The Meaning of Ioudaios and its Relationship to Other Group Labels in Ancient 'Judaism'". Currents in Biblical Research. 9 (1): 98–126. doi:10.1177/1476993X09360724.
- Mason, Steve (2007). "Jews, Judaeans, Judaizing, Judaism: Problems of Categorization in Ancient History" (PDF). Journal for the Study of Judaism. 38 (4): 457–512. doi:10.1163/156851507X193108. Archived from the original (PDF) on March 25, 2015.
- Levine 2006, p. ۱۰.
- Jensen, Robin M. (2010). "Jesus in Christian art". In Burkett, Delbert. The Blackwell Companion to Jesus. John Wiley & Sons. pp. 477–502. ISBN 978-1-4443-5175-0.
- Perkinson, Stephen (2009). The likeness of the king: a prehistory of portraiture in late medieval France. University of Chicago Press. p. 30. ISBN 978-0-226-65879-7.
- Kidd, Colin (2006). The forging of races: race and scripture in the Protestant Atlantic world. Cambridge University Press. pp. 48–51. ISBN 978-1-139-45753-8.
- Gibson, David (February 21, 2004). "What Did Jesus Really Look Like?". New York Times. Archived from the original on 8 August 2016. Retrieved 29 June 2020.
- Taylor, Joan E. (2018). What did Jesus look like? (1st ed.). London: Bloomsbury Publishing Plc. ISBN 978-0-567-67150-9. Archived from the original on 8 October 2020. Retrieved May 20, 2020.
- Ehrman 2012, p. ۱۲.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۱۱۳–۱۵.
- Theissen & Merz 1998, p. ۹۰.
- James D.G. Dunn "Paul's understanding of the death of Jesus" in Sacrifice and Redemption edited by S.W. Sykes (December 3, 2007) Cambridge University Press شابک ۰−۵۲۱−۰۴۴۶۰-X pp. 35–36
- Jesus Now and Then by Richard A. Burridge and Graham Gould (April 1, 2004) شابک ۰−۸۰۲۸−۰۹۷۷−۴ p. 34
- Jesus by Michael Grant 2004 شابک ۱−۸۹۸۷۹۹−۸۸−۱ p. 200
- The Gospels and Jesus by Graham Stanton, 1989 شابک ۰−۱۹−۲۱۳۲۴۱−۵ Oxford University Press, p. 145
- Robert E. Van Voorst Jesus Outside the New Testament: An Introduction to the Ancient Evidence Eerdmans Publishing, 2000. شابک ۰−۸۰۲۸−۴۳۶۸−۹ p. 16
- Ehrman 2012.
- B. Ehrman, 2011 Forged: writing in the name of God شابک ۹۷۸−۰−۰۶−۲۰۷۸۶۳−۶ . p. 285
- Hitti, Philip K. (1928). The Origins of the Druze People and Religion: With Extracts from Their Sacred Writings. Library of Alexandria. p. 37. ISBN 978-1-4655-4662-3.
- Dana, Nissim (2008). The Druze in the Middle East: Their Faith, Leadership, Identity and Status. Michigan University press. p. 17. ISBN 978-1-903900-36-9.
- McGrath 2006, pp. ۴–۶.
- Jackson, Gregory L. (1993). Catholic, Lutheran, Protestant: a doctrinal comparison. Christian News. pp. 11–17. ISBN 978-0-615-16635-3.
- McGuckin, John A. (2010). The Orthodox Church: An Introduction to Its History, Doctrine. John Wiley & Sons. pp. 6–7. ISBN 978-1-4443-9383-5.
- Leith, John H. (1993). -9780664251925 Basic Christian doctrine Check
|url=
value (help). Westminster John Knox Press. pp. -9780664251925/page/1 1–2. ISBN 978-0-664-25192-5. - Schreiner, Thomas R. (2008). New Testament Theology: Magnifying God in Christ. Baker Academic. pp. 23–37. ISBN 978-0-8010-2680-5. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 10 July 2020.
- Cross & Livingstone 2005, Great Schism.
- "The Letter of Paul to the Corinthians". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 12 May 2013. Retrieved June 26, 2013.
- Metzger, Bruce M.; Coogan, Michael D. (1993). -9780195046458 Oxford Companion to the Bible Check
|url=
value (help). Oxford University Press. p. -9780195046458/page/649 649. ISBN 978-0-19-974391-9. - Cullmann, Oscar (1959). The Christology of the New Testament. Westminster John Knox Press. p. 79. ISBN 978-0-664-24351-7.
- Deme, Dániel (2004). The Christology of Anselm of Canterbury. Ashgate Publishing. pp. 199–200. ISBN 978-0-7546-3779-0.
- Pannenberg, Wolfhart (2004). Systematic Theology. 2. Continuum. pp. 297–303. ISBN 978-0-567-08466-8.
- Friedmann, Robert. "Antitrinitarianism". Global Anabaptist Mennonite Encyclopedia. Archived from the original on 20 October 2012. Retrieved October 24, 2012.
- Joyce, George H. (1913). "Blessed Trinity". In Herbermann, Charles. Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company.
- "Mormonism 101: What is Mormonism", MormonNewsroom.org, LDS Church, October 13, 2014, archived from the original on October 21, 2014, retrieved October 21, 2014
- Cross & Livingstone 2005, Antitrinitarianism.
- Hunter, Sylvester (2010). Outlines of dogmatic theology. 2. Nabu Press. p. 443. ISBN 978-1-177-95809-7.
- Houlden 2006, p. ۴۲۶.
- «Devarim (Deuteronomy) 6:4». بایگانیشده از اصلی در ۷ مارس ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۰.
- Kessler, Ed. "Jesus the Jew". BBC. Archived from the original on 7 December 2012. Retrieved June 18, 2013.
- Norman, Asher (2007). Twenty-six reasons why Jews don't believe in Jesus. Feldheim Publishers. pp. 59–70. ISBN 978-0-9771937-0-7. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 10 July 2020.
- Simmons, Rabbi Shraga, "Why Jews Don't Believe in Jesus" بایگانیشده در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine. Accessed December 22, 2011.
- Simmons, Shraga (March 6, 2004). "Why Jews Do not Believe in Jesus". Aish.com. Archived from the original on 16 March 2006. Retrieved 10 July 2020.
- "Malachi, Book of". Jewish Encyclopedia. Archived from the original on 18 May 2013. Retrieved July 3, 2013.
- "Talmud". Jewish Encyclopedia. Archived from the original on 6 September 2011. Retrieved July 3, 2013.
- "Jesus". Jewishvirtuallibrary.org. Archived from the original on 9 November 2016. Retrieved May 20, 2016.
- Kessler, Edward; Wenborn, Neil (2005). A Dictionary of Jewish-Christian Relations. Cambridge University Press. p. 416. ISBN 978-1-139-44750-8. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 10 July 2020.
- Theissen & Merz 1998, pp. ۷۴–۷۵.
- Jeffrey, Grant R. (2009). Heaven: The Mystery of Angels. Random House Digital. p. 108. ISBN 978-0-307-50940-6. Archived from the original on 14 September 2015. Retrieved 10 July 2020.
- Adam Sutcliffe (November 10, 2005). Judaism and Enlightenment. Cambridge University Press. pp. 141–. ISBN 978-0-521-67232-0. Archived from the original on 8 December 2019. Retrieved 10 July 2020.
- "Quran 3:46–158". Archived from the original on May 1, 2015.
- Siddiqui, Mona (2013). Christians, Muslims, and Jesus. Yale University Press. ISBN 978-0-300-16970-6.
- Esposito, John L. (2003). The Oxford Dictionary of Islam. Oxford University Press. p. 158. ISBN 978-0-19-975726-8. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- James Leslie Houlden, "Jesus: The Complete Guide" , Continuum International Publishing Group, 2005, ISBN 0-8264-8011-X
- Prof. Dr. Şaban Ali Düzgün, "Uncovering Islam: Questions and Answers about Islamic Beliefs and Teachings بایگانیشده در ۱ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine" , Ankara: The Presidency of Religious Affairs Publishing, 2004
- «CRCC: Center For Muslim-Jewish Engagement: Resources: Religious Texts». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ اوت ۲۰۰۶. دریافتشده در ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۸.
- Paget, James C. (2001). "Quests for the historical Jesus". In Bockmuehl, Markus N.A. Cambridge companion to Jesus. Cambridge University Press. p. 183. ISBN 978-0-521-79678-1. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- Ashraf, Irshad (Director) (August 19, 2007). The Muslim Jesus (Television production). ITV Productions.
- "Jesus, Son of Mary". Oxford Islamic Studies Online. Archived from the original on 2 July 2014. Retrieved July 3, 2013.
- Aboul-Enein, Youssef H. (2010). Militant Islamist Ideology: Understanding the Global Threat. Naval Institute Press. p. 20. ISBN 978-1-61251-015-6. Archived from the original on 14 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- Fasching, Darrell J.; deChant, Dell (2001). Comparative Religious Ethics: A Narrative Approach. John Wiley & Sons. pp. 241, 274–75. ISBN 978-0-631-20125-0.
- George, Timothy (2002). Is the Father of Jesus the God of Muhammad?: Understanding the Differences Between Christianity and Islam. Zondervan. pp. 150–51. ISBN 978-0-310-24748-7. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- Shedinger, Robert F. (2009). Was Jesus a Muslim?: Questioning Categories in the Study of Religion. Fortress Press. p. ix. ISBN 978-1-4514-1727-2. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Caner, Emir F.; Caner, Ergun M. (2003). More Than a Prophet: An Insider's Response to Muslim Beliefs About Jesus and Christianity. Kregel Publications. p. 114. ISBN 978-0-8254-9682-0. Archived from the original on 18 April 2015. Retrieved 18 July 2020.
- "The Quranic Arabic Corpus – Translation". Corpus.quran.com. Archived from the original on 18 April 2016. Retrieved May 20, 2016.
- [قرآن نساء ۱۵۷]
- Khalidi, Tarif (2001). The Muslim Jesus: Sayings and Stories in Islamic Literature. Harvard University Press. p. 12. ISBN 978-0-674-00477-1.
- Glassé, Cyril (2008). Concise Encyclopedia of Islam. Rowman & Littlefield. pp. 270–71. ISBN 978-0-7425-6296-7. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 25 April 2020.
- Religions of the World: A Comprehensive Encyclopedia of Beliefs and Practices. ABC-CLIO. September 21, 2010. p. 55. ISBN 978-1-59884-203-6. Archived from the original on 21 October 2016. Retrieved 18 July 2020.
- Cole, Juan (1982). "The Concept of Manifestation in the Bahá'í Writings". Bahá'í Studies. 9: 1–38. Archived from the original on 17 May 2019. Retrieved 24 August 2020.
- Stockman, Robert (1992). "Jesus Christ in the Bahá'í Writings". Bahá'í Studies Review. 2 (1). Archived from the original on 7 June 2019. Retrieved 24 August 2020.
- Smith, Peter (2000). "peace". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oneworld Publications. p. 214. ISBN 978-1-85168-184-6.
- Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press. p. 128. ISBN 978-0-521-86251-6. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 24 August 2020.
- Lepard, Brian D. (2008). In the Glory of the Father: The Bahai Faith and Christianity. Bahai Publishing. p. 118. ISBN 978-1-931847-34-6. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 24 August 2020.
- Cole, Juan R. I. (1997). "Behold the Man: Baha'u'llah on the Life of Jesus". Journal of the American Academy of Religion. 65 (1): 51, 56, 60.
- Sundermann 1991, pp. ۵۳۵–۵۳۹.
- McManners, John (2001). The Oxford Illustrated History of Christianity. Oxford University Press. p. 27. ISBN 978-0-19-285439-1. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 30 September 2020.
- Ehrman, Bart D. (2003). Lost Christianities: The Battles For Scripture And The Faiths We Never Knew. Oxford University Press. pp. 124–25. ISBN 978-0-19-518249-1.
- Rishi Das, Shaunaka (March 24, 2009). "Jesus in Hinduism". BBC. Archived from the original on 25 November 2018. Retrieved 30 September 2020.
- Yogananda, Paramahansa (2008). Autobiography of a Yogi. Diamond Pocket Books. ISBN 978-81-902562-0-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 30 September 2020.
- Beverley, James A. (June 11, 2011). "Hollywood's Idol". Christianity Today. Archived from the original on 29 March 2019. Retrieved 30 September 2020.
- Hutson, Steven (2006). What They Never Taught You in Sunday School: A Fresh Look at Following Jesus. City Boy Enterprises. p. 57. ISBN 978-1-59886-300-0. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 30 September 2020.
- Pike, Sarah M. (2004). New Age and neopagan religions in America. Columbia University Press. p. 56. ISBN 978-0-231-12402-7.
- Bailey, Alice; Khul, Djwhal (2005). A Treatise on Cosmic Fire. Lucis Publishing Company. pp. 678, 1150, 1193. ISBN 978-0-85330-117-2.
- House, Wayne (2000). Charts of Cults, Sects and Religious Movements. Zondervan. p. 262. ISBN 0-310-38551-2. Archived from the original on 8 October 2020. Retrieved 30 September 2020.
- "What Is Scientology's View of Moses, Jesus, Muhammad, The Buddha and Other Religious Figures of the Past?". Church of Scientology International. Archived from the original on 20 November 2018. Retrieved June 13, 2013.
- Schweitzer, Albert (1948). The Psychiatric Study of Jesus: Exposition and Criticism. Translated by Joy, Charles R. Boston: Beacon Press. LCCN 48006488. OCLC 614572512. OL 6030284M.
- Bundy, Walter E. (1922). The Psychic Health of Jesus. New York: The Macmillan Company. LCCN 22005555. OCLC 644667928. OL 25583375M.
- Dawkins, Richard (January 16, 2008). The God Delusion. Houghton Mifflin Harcourt. p. 284. ISBN 978-0-547-34866-7. Archived from the original on 27 March 2015. Retrieved December 13, 2014.
- Benedetto, Robert (2006). The New Westminster Dictionary of Church History. Westminster John Knox Press. pp. 51–53. ISBN 978-0-664-22416-5.
- Gutmann, Joseph (1992). "Early Christian and Jewish Art". In Attridge, Harold W.; Hata, Gohei. Eusebius, Christianity, and Judaism. Wayne State University Press. pp. 283–84. ISBN 978-0-8143-2361-8. Archived from the original on September 10, 2015. Retrieved August 14, 2015.
- Schaff, Phillip (July 1, 2006). History of the Christian Church,8 volumes, 3rd edition. Massachusetts: Hendrickson Publishers. ISBN 978-1-56563-196-0. Archived from the original on September 10, 2015. Retrieved August 14, 2015.
- Cross & Livingstone 2005, Icons.
- Houlden 2006, pp. ۶۳–۹۹.
- Michalski, Sergiusz (1993). Reformation and the Visual Arts. Routledge. p. 195. ISBN 978-1-134-92102-7.
- Payton, James R. (2007). Light from the Christian East: An Introduction to the Orthodox Tradition. InterVarsity Press. pp. 178–79. ISBN 978-0-8308-2594-3.
- Williams, Rowan (2003). The Dwelling of the Light: Praying with Icons of Christ. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 83. ISBN 978-0-8028-2778-4.
- Wojtyła, Karol J. "General audience 29 October 1997". Vatican Publishing House. Archived from the original on March 3, 2013. Retrieved April 20, 2013.
- Ratzinger, Joseph A. "General audience 6 May 2009". Vatican Publishing House. Archived from the original on March 3, 2013. Retrieved April 20, 2013.
- Doninger 1999, p. 231.
- Casiday, Augustine (2012). The Orthodox Christian World. Routledge. p. 447. ISBN 978-0-415-45516-9.
- Bigham, Steven (1995). The image of God the Father in Orthodox theology and iconography. St Vladimir's Seminary Press. pp. 226–27. ISBN 978-1-879038-15-8.
- Cross & Livingstone 2005, Crucifix.
- "Creche." Encyclopædia Britannica Online. Retrieved March 16, 2015.
- Levine 2006, pp. 24–25.
- Helmut Koester Introduction to the New Testament, Vol. 1: History, Culture, and Religion of the Hellenistic Age. Berlin: de Gruyter Press, 1995 p. 382
- Margaret M. Mitchell "The Cambridge History of Christianity, Volume 1: Origins to Constantine" Cambridge University Press 2006 p. 298
- Nickell, Joe (2007). Relics of the Christ. University Press of Kentucky. p. 191. ISBN 978-0-8131-3731-5.
- Dillenberger 1999, p. ۵.
- Thurston, Herbert (1913). "Holy Nails". In Herbermann, Charles. Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company.
- Delaney, Sarah (May 24, 2010). "Shroud exposition closes with more than 2 million visits". Catholic News Service. Archived from the original on June 8, 2010.
- Wojtyła, Karol J. (May 24, 1998). "Pope John Paul II's address in Turin Cathedral". Vatican Publishing House. Archived from the original on February 19, 2017. Retrieved February 18, 2017.
- Squires, Nick (May 3, 2010). "Pope Benedict says Shroud of Turin authentic burial robe of Jesus". Christian Science Monitor. Archived from the original on April 1, 2013. Retrieved June 19, 2013.
کتابها
- Blomberg, Craig L. (2009). Jesus and the Gospels: An Introduction and Survey. B&H Publishing Group. ISBN 978-0-8054-4482-7.
- Boring, M. Eugene; Craddock, Fred B. (2004). The people's New Testament commentary. Westminster John Knox Press. ISBN 978-0-664-22754-8.
- Brown, Raymond E. (1978). Mary in the New Testament. Paulist Press. ISBN 978-0-8091-2168-7. Archived from the original on 17 September 2014. Retrieved 26 June 2020.
- Brown, Raymond E. (1988). The Gospel and Epistles of John: A Concise Commentary. Liturgical Press. ISBN 978-0-8146-1283-5.
- Brown, Raymond E. (1997). An Introduction to the New Testament. Doubleday. ISBN 978-0-385-24767-2.
- Carter, Warren (2003). Pontius Pilate: portraits of a Roman governor. Liturgical Press. ISBN 978-0-8146-5113-1.
- Chilton, Bruce; Evans, Craig A. (1998). Studying the Historical Jesus: Evaluations of the State of Current Research. Brill. ISBN 978-90-04-11142-4.
- Cox, Steven L.; Easley, Kendell H (2007). Harmony of the Gospels. B&H Publishing Group. ISBN 978-0-8054-9444-0.
- Cross, Frank L.; Livingstone, E.A., eds. (2005). Oxford Dictionary of the Christian Church. Oxford University Press. ISBN 978-0-19-280290-3. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Crossan, John D.; Watts, Richard G. (1999). Who Is Jesus?: Answers to Your Questions About the Historical Jesus. Westminster John Knox Press. ISBN 978-0-664-25842-9.
- Dickson, John (2008). Jesus: A Short Life. Kregel Publications. ISBN 978-0-8254-7802-4.
- Dillenberger, John (1999). Images and Relics: Theological Perceptions and Visual Images in Sixteenth-Century Europe: Theological Perceptions and Visual Images in Sixteenth-Century Europe. Oxford University Press. ISBN 978-0-19-976146-3.
- Donahue, John R.; Harrington, Daniel J. (2002). The Gospel of Mark. Liturgical Press. ISBN 978-0-8146-5804-8.
- Doninger, Wendy (1999). -9780877790440 Merriam-Webster's Encyclopedia of World Religions Check
|url=
value (help). Merriam-Webster. ISBN 978-0-87779-044-0. - Dunn, James D.G. (2003). Jesus Remembered. Wm. B. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-8028-3931-2.
- Eddy, Paul R.; Boyd, Gregory A. (2007). The Jesus legend: a case for the historical reliability of the synoptic Jesus tradition. Baker Academic. ISBN 978-0-8010-3114-4.
- Ehrman, Bart (1999). Jesus: Apocalyptic Prophet of the New Millennium. Oxford University Press. ISBN 978-0-19-983943-8.
- Ehrman, Bart D. (2009). Jesus, Interrupted: Revealing the Hidden Contradictions in the Bible (And Why We Don't Know About Them). HarperCollins. ISBN 978-0-06-186328-8.
- Ehrman, Bart D. (2012). Did Jesus Exist?: The Historical Argument for Jesus of Nazareth. HarperOne. ISBN 978-0-06-208994-6. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Evans, Craig A. (2003). The Bible Knowledge Background Commentary: Matthew-Luke. David C. Cook. ISBN 978-0-7814-3868-1.
- Evans, Craig A. (2005). The Bible Knowledge Background Commentary: John's Gospel, Hebrews-Revelation. David C. Cook. ISBN 978-0-7814-4228-2.
- Evans, Craig A. (2012a). Jesus and His World: The Archaeological Evidence. Westminster John Knox Press. ISBN 978-0-664-23413-3.
- Evans, Craig A. (2012b). Matthew (New Cambridge Bible Commentary). Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-01106-8.
- Finegan, Jack (1998). Handbook of Biblical Chronology. Hendrickson Publishers. ISBN 978-1-56563-143-4.
- France, R.T. (2007). The Gospel of Matthew. Wm. B. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-8028-2501-8.
- Freedman, David N. (2000). Eerdmans Dictionary of the Bible. Amsterdam University Press. ISBN 978-0-8028-2400-4.
- Funk, Robert W.; Hoover, Roy W.; The Jesus Seminar (1993). The Five Gospels. Scribner. ISBN 978-0-02-541949-0. OCLC 819666252.
- Green, Joel B.; McKnight, Scot; Marshall, I. Howard (1992). Dictionary of Jesus and the Gospels. InterVarsity Press. p. 442. ISBN 978-0-8308-1777-1.
- Grudem, Wayne (1994). Systematic Theology: An Introduction to Biblical Doctrine. Grand Rapids, MI: Zondervan. ISBN 978-0-310-28670-7.
- Harris, Stephen L. (1985). Understanding the Bible. Mayfield.
- Houlden, J. Leslie (2006). Jesus: the complete guide. Continuum. ISBN 978-0-8264-8011-8.
- Humphreys, Colin J.; Waddington, W. G. (1992). "The Jewish Calendar, a Lunar Eclipse and the Date of Christ's Crucifixion" (PDF). Tyndale Bulletin. 43 (2): 331–351. Archived from the original (PDF) on 21 April 2019. Retrieved 26 June 2020.
- Keener, Craig S. (2009b). The Gospel of Matthew: A Socio-Rhetorical Commentary. ISBN 978-0-8028-6498-7.
- Keener, Craig S. (2009). The Historical Jesus of the Gospels. William B. Eerdmans Publishing.
- Keener, Craig S. (2012). The Historical Jesus of the Gospels. William B. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-8028-6292-1.
- Köstenberger, Andreas J.; Kellum, L. Scott; Quarles, Charles L (2009). The Cradle, the Cross, and the Crown: An Introduction to the New Testament. B&H Publishing Group. ISBN 978-0-8054-4365-3.
- Lee, Dorothy A. (2004). Transfiguration. Continuum. ISBN 978-0-8264-7595-4.
- Levine, Amy-Jill (2006). "Introduction". In Levine, Amy-Jill; Allison, Dale C.; Crossan, John D. The Historical Jesus in Context. Princeton Univ Press. ISBN 978-0-691-00992-6. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Licona, Michael R. (2010). The Resurrection of Jesus: A New Historiographical Approach. InterVarsity Press. ISBN 978-0-8308-2719-0. Archived from the original on 18 February 2020. Retrieved 18 July 2020.
- Maier, Paul L. (1989). "The Date of the Nativity and Chronology of Jesus". In Finegan, Jack; Vardaman, Jerry; Yamauchi, Edwin M. Chronos, kairos, Christos: nativity and chronological studies. Eisenbrauns. ISBN 978-0-931464-50-8. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- Majerník, Ján; Ponessa, Joseph; Manhardt, Laurie W. (2005). The Synoptics: Matthew, Mark, Luke. Emmaus Road Publishing. ISBN 978-1-931018-31-9. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- McGrath, Alister E. (2006). Christianity: An Introduction. John Wiley & Sons. pp. 4–6. ISBN 978-1-4051-0899-7. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 18 July 2020.
- Meier, John P. (2006). "How do we decide what comes from Jesus". In Dunn, James D.G.; McKnight, Scot. The Historical Jesus in Recent Research. Eisenbrauns. ISBN 978-1-57506-100-9. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Mills, Watson E.; Bullard, Roger A. (1998). Mercer dictionary of the Bible. Mercer University Press. ISBN 978-0-86554-373-7. Archived from the original on 18 October 2017. Retrieved 18 July 2020.
- Morris, Leon (1992). The Gospel according to Matthew. Wm. B. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-85111-338-8. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Niswonger, Richard L. (1992). New Testament History. Zondervan. ISBN 978-0-310-31201-7. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Pannenberg, Wolfhart (1968). Jesus – God and Man. S.C.M. Press. ISBN 978-0-334-00783-8. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Powell, Mark A. (1998). Jesus as a Figure in History: How Modern Historians View the Man from Galilee. Westminster John Knox Press. ISBN 978-0-664-25703-3.
- Rahner, Karl (2004). Encyclopedia of theology: a concise Sacramentum mundi. Continuum. ISBN 978-0-86012-006-3. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Rausch, Thomas P. (2003). Who is Jesus?: an introduction to Christology. Liturgical Press. ISBN 978-0-8146-5078-3. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Redford, Douglas (2007). The Life and Ministry of Jesus: The Gospels. Standard Publishing. ISBN 978-0-7847-1900-8. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Reed, Jonathan L. (2002). Archaeology and the Galilean Jesus: a re-examination of the evidence. Continuum. ISBN 978-1-56338-394-6. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Sanders, Ed P. (1993). The Historical Figure of Jesus. Allen Lane Penguin Press. ISBN 978-0-14-192822-7.
- Stanton, Graham (2002). The Gospels and Jesus. Oxford University Press. ISBN 978-0-521-00802-0. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Theissen, Gerd; Merz, Annette (1998). The Historical Jesus: a Comprehensive Guide. Fortress Press. ISBN 978-1-4514-0863-8. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Theissen, Gerd; Winter, Dagmar (2002). The Quest for the Plausible Jesus: The Question of Criteria. Westminster John Knox Press. ISBN 978-0-664-22537-7. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Twelftree, Graham H. (1999). Jesus the miracle worker: a historical & theological study. InterVarsity Press. p. 95. ISBN 978-0-8308-1596-8.
- Van Voorst, Robert E (2000). Jesus Outside the New Testament: An Introduction to the Ancient Evidence. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-8028-4368-5. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Vine, William E. (1940). Expository Dictionary of New Testament Words. Fleming H. Revell Company. ISBN 978-0-916441-31-9.
- Vermes, Geza (1981). Jesus the Jew: A Historian's Reading of the Gospels. Philadelphia: First Fortress. ISBN 978-0-8006-1443-0.
- Vermes, Geza (2003). The Authentic Gospel of Jesus. London: Penguin. ISBN 978-0-14-100360-3.
- Walvoord, John F.; Zuck, Roy B. (1983). The Bible Knowledge Commentary: New Testament. David C. Cook. ISBN 978-0-88207-812-0. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.
- Wilson, Barrie A (2007). How Jesus Became Christian. New York: St.Martin's Press. ISBN 978-0-679-31493-6.
- Witherington, Ben (1997). The Jesus Quest: The Third Search for the Jew of Nazareth. InterVarsity Press. ISBN 978-0-8308-1544-9. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 18 July 2020.