نرجس

نرگس، نرجس یا مِلیکا (به عربی: سِیِّدَةِ نَرجِس؛ زادهٔ روم شرقی – درگذشتهٔ ۲۶۰–۲۶۱ هجری قمری / ۸۷۴–۸۷۵ میلادی در سامرا) نام همسر حسن عسکری، یازدهمین امام شیعیان امامیه و مادر حجت بن الحسن، دوازدهمین و آخرین امام شیعیان دوازده‌امامی است. منابع نام‌های مختلفی را برای او گزارش کرده‌اند که از میان آنها، نام‌های صیقل، نرجس، ملیکا و سوسن مشهورترین نام‌هاست. به باور برخی از پژوهشگران، علت اختلاف منابع در نام وی، علاقه حسن عسکری به وی و مخفی نگاه‌داشتن نام اصلی مادر آخرین امام شیعه امامیه بر خلفای عباسی است. با این وجود محمدباقر مجلسی نام اصلی وی را ملیکا و نرجس را لقب او می‌داند. مشهورترین لقب وی ام محمد، ام قائم و سیدة الاماء است. در نزد شیعیان ایرانی، از وی با عنوان نرجس یا نرگس خاتون یاد می‌شود.

نرجس
تایپوگرافی از عبارت «السیدة نرجس والدة امام المهدی»
نام بومینرجس خاتون
زادهٔنامشخص
روم یا سامرا
درگذشت۲۶۰ ه‍.ق
سامرا، خلافت عباسیان
مدفنسامرا، حرم عسکریین
۳۴٫۱۹۸۷۸°شمالی ۴۳٫۸۷۳۳۸°شرقی / 34.19878; 43.87338
محل زندگیروم و سامرا
عنوانسیدة، خاتون، سیدة الاماء، خیرالاماء، برترین کنیزان
دیناسلام
مذهبشیعه دوازده‌امامی
همسر(ها)حسن عسکری
فرزندانحجت بن الحسن
والدین
  • یشوعا فرزند قیصر روم (پدر)

در خصوص نسب او به جهت اختلاف منابع در گزارش سرگذشت او، قول واحدی وجود ندارد. بر اساس ماجرای اسارت شاهزاده رومی، وی نوه قیصر روم بود که پس از دیدن رؤیایی در خصوص آمدن به سرزمین‌های اسلامی، خود را در قالب اسیر به سپاهیان مسلمان در حوالی روم رساند و از آنجا به عنوان کنیز به بغداد وارد شد. با این وجود گزارش دیگری دربارهٔ سرگذشت وی وجود دارد که او را کنیزی اهل نوبه یا کنیز حکیمه خاتون گزارش کرده که در خانه حکیمه به دنیا آمده‌است.

نام و القاب

نام‌های مختلفی برای مادر حجت بن الحسن گزارش شده‌است.[1][2] به‌طور کلی، منابع برای او نام‌های ذیل را عنوان کرده‌اند:

  1. نرجس یا نرگس[3][4]
  2. ملیکه یا ملیکا[5][6]
  3. سوسن[7][8]
  4. صیقل یا صَقیل[غ 1][9][10]
  5. ریحانه یا ریحان[11][12]
  6. حکیمه[13][14]
  7. خَمط[غ 2][15][16]
  8. حدیثه یا حدیث[17][18]
  9. سبیکه[19]
  10. مریم یا ماریه[20][21]
  11. سلیل[غ 3][22]
  12. نسیم و ورداس[23]

در قرون اخیر، نام نرجس در میان شیعیان، شناخته‌ترین نام برای مادر حجت بن الحسن بوده‌است. مشهورترین نامی که در منابع به وی نسبت داده شده‌است، صیقل می‌باشد.[24] محمدباقر مجلسی، معتقد است که نام وی ملیکا بوده‌است و نرجس لقب او می‌باشد.[25] در نزد شیعیان ایرانی، لقب خاتون برای مادر حجت بن الحسن همواره مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از القابی که به نرجس خاتون نسبت داده شده‌است، عبارتند از: خاتون عرب و خاتون قیامت است.[26]

در علت تعدد این نام‌ها برای یک شخص واحد، دلایل مختلفی ذکر شده‌است. عبدالرضا اسدی معتقد است که بسیاری از این نام‌ها، القابی بوده‌اند که به جهت جایگاه ویژه‌اش به مادر حجت بن الحسن اعطاء شده‌اند. دلیل دیگر، رسمی در میان اعراب است که برای کنیزان، نام‌های متعددی خصوصاً از میان گل‌ها برمی‌شمردند.[27][28] خدامراد سلیمیان در فرهنگ‌نامه مهدویت، علت تعدد نام‌های نرجس را شدت علاقه صاحب او دانسته‌است.[29] احتمال دیگری که در تعدد این نام‌ها گزارش شده‌است، مخفی نگه‌داشتن مادر آخرین امام شیعیان به جهت بیم از حکومت عباسی است. تعدد نام‌ها سبب می‌شد تا حکومت در یافتن مادر حجت بن الحسن -که به باور شیعه مهدی موعود است- دچار اشتباه و زحمت گردد.[30][31][32] احمد پاکتچی تعداد زیاد کنیزان حسن عسکری را نیز دیگر دلیل تعدد نام‌های نرجس خاتون می‌داند.[33]

در زیارت‌نامه مزار نرجس خاتون، القاب «راضیه»، «مرضیه»، «صدیقه»، «نقیه» و «زکیه» به او نسبت داده شده‌است. دیگر القاب او، «ام محمد»،[غ 4] «ام قائم»،[غ 5] «سیدة الاماء»[غ 6] بوده‌است. حکیمه خاتون، وی را با عنوان «سیده»[غ 7] مورد خطاب قرار می‌داد.[34]

نسب

نگاره‌ای از میخائیل سوم، شاهزاده روم در زمان زندگانی نرجس خاتون که احتمالاً بر اساس حدیث اسارت شاهزاده روم، پدر یا پدربزرگ او می‌باشد.

نرگس خاتون، همسر حسن عسکری -یازدهمین امام شیعه امامیه- و مادر حجت بن الحسن است.[35] نسب دقیق و قابل اعتمادی از نیاکان نرجس خاتون، در دست نیست و قریب به اتفاق متون و روایاتی که از او گزارش کرده‌اند، وی را کنیز دانستند. یکی از صریح‌ترین دلایل بر اثبات کنیز بودن وی، توصیف حجت بن الحسن با عناوین «ابن خیرة الاماء»[غ 8] و «ابن سیدة الاماء»[غ 9] است. شیخ مفید به صراحت از کنیز بودن مادر حجت بن الحسن گزارش می‌دهد. در مقابل دیدگاه مشهور و متواتر، شهید اول در کتاب دروس، دیدگاه ضعیفی را نقل می‌کند که نام مادر حجت بن الحسن را مریم بنت زید علویه است. این گزارش نشانگر آزاد بودن مادر حجت بن الحسن است. محدث بحرانی این قول اخیر را با عبارت «فی نهایة الضعف»[غ 10] توصیف می‌کند.[36][37] با این وجود برخی بر این باورند که وی کنیز نبوده‌است و تنها به جهت پوشش قرار دادن نقش اسیر برای رسیدن به بغداد، او را کنیز نامیدند.[38] از دیگر دلایلی که بر کنیز بودن نرجس خاتون دلالت دارد، روایاتی است که به صراحت او را کنیز معرفی کرده‌است. این روایات در سه نوع مخلف گزارش شده‌است:

اسارت شاهزاده رومی

بر اساس روایتی که نرجس خاتون را اسیری از روم معرفی می‌کند، وی از جانب پدری دختر یشوعا و نوه قیصر روم شرقی و از جانب مادری از نوادگان شمعون الصفا -وصی عیسی- بوده‌است.[39][40][41][42][43] فضل بن شاذان در روایتی بی واسطه از حسن عسکری گزارش می‌کند که مادر حجت بن الحسن، دختر پسر قیصر روم است.[44] اکثر منابع تاریخی و روایی نام پدرش را «یوشعا» گزارش کردند اما طبری آن را «یشوعا» می‌داند. از نام یشوعا چنین برداشت می‌شود که پدر نرجس خاتون، به مذهب مسیحیت بوده‌است.[45]

قیصر صفتی مشترک میان تمام پادشاهان روم بوده‌است.[46] از آنجا که علی بن محمد -امام دهم شیعیان امامیه نرجس خاتون را در سال‌های پایانی عمرش خریداری کرده‌است؛ احتمالاً نرجس خاتون بین سال‌های ۲۴۸ تا ۲۵۳ ه‍.ق (۸۶۲ تا ۸۶۷ م) خریداری شده‌است. در این دوره، حاکم سرزمین روم شخصی به نام میخائیل پسر تئوفیل (تئوفیلوس) یا میخائیل سوم بوده‌است. وی پس از مرگ تئوفیلوس و پایان حکومت مادرش بر رم، سی و ششمین امپراتور رم شد.[47][48][49][50][51]

کنیز حکیمه خاتون

مسعودی، صدوق، کلینی و مجلسی، روایت دیگری را در مقابل گزارش اسارت شاهزاده روم نقل می‌کنند که بر اساس آن، نرجس خاتون از کنیزان حکیمه بود و در خانه او به‌دنیا آمده و در آنجا رشد و زندگی نمود. این گزارش‌ها با وجود اینکه از استواری بیشتری نسبت به سایر گزارش‌های مشابه برخوردار است، اما از توثیق سندی برخوردار نیستند و در معارضه با ماجرای شاهزاده روم قرار دارند.[52][53][54]

کنیزی اهل نوبه

بر اساس آنچه شیخ صدوق در کمال‌الدین و تمام النعمة و شیخ طوسی در الغیبه گزارش می‌کند، محمدباقر -امام پنجم شیعیان دوازده امامی- در روایتی مادر حجت بن الحسن را کنیزی سیاه معرفی می‌کند.[55] در دانشنامه ایرانیکا، این کنیز اهل نوبه (شمال سودان) گزارش شده‌است.[56]

سرگذشت

مرقد نرگس خاتون در سامرا

تولد و سال‌های اولیه زندگی

بر اساس روایت کنیز حکیمه بودن نرجس، محل تولدش در خانه حکیمه خاتون در سامرا است؛[57] اما بر مبنای رومی بودن او، تولدش در شهر قسطنطنیه بوده‌است. وی در این دوران به دستور پدرش، نزد بهترین آموزگاران قسطنطنیه دانش آموخت.[58][59] وی موفق بود تا به دو زبان عربی و رومی مسلط شود.[60]

بر اساس روایتی که منابع شیعی آن را گزارش کرده‌اند، نرجس خاتون از اسارت و شیوه رسیدنش به عراق چنین یاد می‌کند:[61]

«یک شب امام حسن عسکری در خواب به من فرمود: "جدت به زودی سپاهی را روانه جنگ با مسلمانان خواهد کرد و خود نیز همراه آنان خواهد رفت. تو هم با لباس کنیزان به صورت ناشناس از فلان راه به آنان ملحق شو!" من نیز چنان کردم، تا این که پیشقراولان سپاه اسلام به ما دست یافتند و من نیز به اسارت مسلمانان درآمدم. هنگامی که غنایم جنگ را تقسیم می‌کردند، مرا به پیرمردی دادند، او نام مرا پرسید؟ گفتم: من نرجس نام دارم. گفت: این نام کنیزان است؟»[62][63][64][65]

پس از آن نرجس خاتون به بغداد منتقل می‌شود و در آنجا پیکی از جانب علی النقی برای خریداری نرجس به عنوان کنیز به بغداد مراجعت می‌کند. پس از گفتگوهای پیک و نرجس خاتون، در نهایت نرجس خاتون به سامرا و منزل علی النقی منتقل می‌شود.[64][62] ماجرای اسارت نرجس خاتون، به صورت مشخص در منابع غیر اسلامی یافت نمی‌شود، جز در مواردی که از کلیات ماجرا یادی به میان آمده باشد. فازیلیف -مورخ روسی- در کتاب تاریخ العرب و و الروم می‌نویسد: «در سال ۸۶۵ م (۲۴۴ ه‍.ق) سردار مسلمانان با رومیان پیکار کرد و طی آن بسیاری از اشراف و بزرگان روم به اسارت رسیدند.»[66] شبیه به همین مطلب در باقی تواریخ معتبر اسلامی و غیر اسلامی نیز منعکس شده‌است.[67][68] بر همین اساس سال ورود نرجس خاتون به بغداد را ۲۴۸ ه‍.ق دانسته شده‌است.[69] به عقیده میلانی، احتمالاً جنگی که منجر به اسارت نرجس خاتون شده‌است در ۲۵۱ ه‍.ق رخ داده‌است و در سال ۲۵۲ ه‍. ق، نرجس به بغداد منتقل شده‌است. وی به گزارشی از ابن‌اثیر اشاره می‌کند که بر اساس آن، در سال ۲۵۱ ه‍. ق، جنگی در اندلس درگرفت و امویان بر اهالی اندلس پیروز شدند.[70]

نرجس خاتون پس از حضور در منزل علی النقی در سامرا، به دستور علی النقی در منزل حکیمه خاتون -خواهر علی النقی- ساکن شد تا تحت تعلیمات دینی حکیمه قرار بگیرد.[71][72] بر اساس تحلیل گلستانی و با توجه به فاصله میان ورود نرجس خاتون به سامرا و ازدواج با حسن عسکری، زمان تحت تعلیم بودن نرجس خاتون نزد حکیمه، ۷ تا ۸ سال به طول انجامیده‌است.[73]

ازدواج تا درگذشت

بنابر روایتی که شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمة گزارش می‌کند، او پس از اسارت، به عنوان کنیز به عراق برده شد و در شهر بغداد توسط بشیر بن سلیمان -یکی از یاران علی بن محمد النقی- خریداری و به سامرا منتقل شد. در نهایت وی به عنوان همسر برای حسن عسکری اختیار شد.[74][75] شیخ طوسی شبیه به همین ماجرا را با اختلافاتی جزئی، در کتاب الغیبه و ابن شهر آشوب بخش‌هایی از آن را در مناقب گزارش کرده‌اند.[76] کلینی در کافی، این روایت را نقل کرده‌است.[77] بنابر گزارش صدر، نرجس کنیز علی النقی بود که به عقد حسن عسکری درآمد.[78] او در هنگام ازدواج با حسن عسکری، ۱۵ الی ۲۰ ساله بوده‌است.[79] میلانی احتمال داده‌است که این ازدواج در سال ۲۵۲ تا ۲۵۴ صورت گرفته‌است.[80] با این وجود برخی بر این باورند که سن او در هنگام ازدواج ۱۳ سال بوده‌است که این مطلب با روایت اسارت شاهزاده روم سازگاری ندارد؛ چرا که بر اساس قانون کلیسا، ازدواج دختران تا قبل از سن ۱۵ سالگی ممنوع می‌باشد و نرجس خاتون از خواستگاری و تدارک برای ازدواج با عموزاده خود در روم خبر می‌دهد.[81]

بر اساس گزارش‌ها فراوانی در شیعه و سنی، وی در نیمه شعبان سال ۲۵۶ ه‍.ق (۱۸ ژوئیه ۸۷۰ م) تنها فرزند حسن عسکری را به‌دنیا آورد.[82][83] بر اساس اعتقاد شیعیان دوازده‌امامی این فرزند، منجی بشریت است که از پنج سالگی تا هم‌اکنون زندگی مخفیانه و دور از چشم دارد. حسن عسکری برای در امان بودن فرزندش، او را تنها به ۴۰ تن از اصحاب خود نشان داد و حتی تدارک شایعاتی را چید تا بر اساس آن، حکومت عباسی به بدون فرزند بودن وی، اطمینان حاصل نماید.[84] شیوه ولادت حجت بن الحسن، در منابع شیعی به تفصیل بیان شده‌است. در روایتی از حکیمه خاتون نقل شده‌است: «امام حسن عسکری مرا به نزد خود فراخواند؛ و فرمود: ای عمه! امشب افطار نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را ظاهر سازد. گوید: گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدای شما شوم اثری در او نیست، فرمود: همین است که به تو می‌گویم…»[85][86][87] معزی در ایرانیکا، دلیل این زایمان مخفیانه و معجزه‌گونه را حساسیت عباسیان در برخورد با امام دوازدهم شیعیان دوازده امامی گزارش می‌کند که به باور شیعه، منجی بشریت و از بین برنده ظلم است.[88]

نمایی از مقبره نرگس خاتون

منابع به‌طور واضح از سرگذشت وی پس از ولادت حجت بن الحسن گزارشی را نقل نکردند.[89] بنابر روایتی، یکی از کنیزان حسن عسکری به نام صیقل، پس از درگذشت حسن عسکری به مدت یکسال در زندان عباسی نگهداری شد تا از عدم حاملگی وی اطمینان حاصل شود. از آنجا که صیقل یکی از القاب نرجس خاتون بوده‌است این احتمال داده شده‌است که این دو کنیز، یکی باشند. در گزارش شیخ صدوق، این حبس دو سال آمده‌است. بر اساس این گزارش، پس از خروج صاحب زنج در بصره، توجه و سخت‌گیری حکومت وقت نسبت نرجس خاتون کاهش یافت و همین امر سبب آزادی او شد. ذهبی به نقل از ابن حزام، تحت نظر بودن صقیل در دربار خلفای عباسی را تا خلافت مقتدر عباسی گزارش می‌کند و پایان این حبس را با مرگ صقیل می‌داند.[90][91] با این وجود، برخی نام کنیز زندانی شده را صقیل (یا صیقل) ولی غیر از نرجس خاتون گزارش کرده‌اند.[92] در روایتی دیگر در کتب اثبات الوصیه نقل شده‌است، حسن عسکری در روزهای پایانی زندگانی خود، حجت بن الحسن را به همراه مادر و همسرش نرجس، به سفر حج راهی نمود.[93]

در تاریخ وفات نرگس خاتون، اختلافاتی وجود دارد، بنابر روایتی که صدوق آن را در کمال‌الدین و تمام‌النعمة گزارش کرده‌است، نرگس خاتون به علت علاقه شدیدش به حسن عسکری و تحمل مشکلات و مصائب فراوان که حکومت بر خانواده حسن عسکری روا می‌داشتند، از حسن عسکری تقاضا کرد تا از خدا بخواهد که مرگ وی پیش‌تر از او باشد؛ و همچنین نیز شد.[94][95][96] شیخ طوسی در الغیبه، گزارش دیگری را نقل می‌کند که وفات نرجس خاتون را بعد از حسن عسکری در تاریخی بین ۲۶۱ تا ۳۱۷ ذکر می‌کند.[97][98] محلاتی از شعری که خبیر محمد سماوی در وصف سامرا سروده‌است، چنین برداشت می‌کند که سال مرگ نرجس، ۲۶۰ ه‍.ق بوده‌است و در پشت قبر حسن عسکری دفن شده‌است.[99] بنابر آنچه صاحب معجم البلدان به نقل از یکی از خادمان حسن عسکری گزارش می‌کند، سال وفات نرجس، آنطور که بر سنگ قبرش نقش بسته بود، ۲۶۰ ه‍.ق بوده‌است.[100] به باور بهادلی، صحیح‌ترین اقوال در مرگ نرجس خاتون، مرگ او در سال ۲۶۰ و اندکی پس از مرگ حسن عسکری در همان سال بوده‌است. بهادلی قولی که درگذشت نرجس را در زمان حیات همسرش گزارش کرده‌است را ضعیف می‌داند.[101]

مدفن

حرمین عسکریین (مرقد نرگس خاتون) پس از انفجار اول

مزار نرجس خاتون در کنار همسرش حسن عسکری در شهر سامرا است.[102][103] محلاتی گزارش می‌کند که علی النقی، خانه‌ای را در سامرا خریداری کرد و در آن خانه از دنیا رفت. او را در وسط همان خانه دفن کردند. پس از او حسن عسکری در جانب او دفن گردید. پس از حسن عسکری، نرجس خاتون و حکیمه نیز در همان‌جا دفن شدند.[104] این گزارش در الارشاد شیخ مفید و الملل و النحل شهرستانی آمده‌است.[105] این بارگاه همواره مورد توجه شیعیان بوده‌است و به جهت همجواری با پادگان‌های نظامی حکومت عباسی، شیعیان برای زیارت این قبور به صورت مخفیانه اقدام می‌کردند.[106] شیعه و سنی هر دو بر این باورند که علی نقی در خانهٔ خود دفن شد. این منزل در محله‌ای به نام عسکر المعتصم[غ 11] واقع بود. از تاریخچه این بنا تا سال ۳۳۳ ه‍.ق اطلاعاتی ثبت نشده‌است و تنها سماوی در شعری، از بنا شدن گنبدی بر حرم عسکریین توسط ناصرالدوله حمدانی گزارش می‌کند. پس از آن در سال ۳۳۷ ه‍. ق، معزالدوله دیلمی صندوقچه‌ای چوبی را بر روی قبور حرم عسکریین قرار داد و پس از او برادرش در سال ۲۶۸ ه‍.ق گنبد و بارگاه حرم را بازسازی کرد و صحن را توسعه داد. ارسلان بساسیری در حدود سال ۴۵۰ ه‍.ق بارگاهی دیگر در حرم عسکریین بنا نهاد. این بنا در سال ۶۴۰ ه‍.ق در آتش‌سوزی از بین رفت و به دستور مستنصر عباسی، همچون بنای سابق بازسازی شد. این بنا مجدد در سال ۱۱۰۶ ه‍.ق دچار آتش‌سوزی شد و به دستور سلطان حسین صفوی، تعمیر و بازسازی شد. در این دوره ضریحی در ایران طراحی شد و بر این قبور نصب گردید. در سال ۱۲۰۰ ه‍.ق به دستور احمدخان دنبلی -حاکم آذربایجان- حرم عسکریین با الگو قرار دادن نقشه حرم امام علی در نجف مورد بازسازی قرار گرفت. این بازسازی با مرگ احمدخان ناتمام باقی ماند تا فرزندش حسینقلی خان به اتمام آن اهتمام کرد. در این دوره بر مزار حکیمه خاتون و نرجس خاتون ضریحی قرار گرفت. در عصر قاجار، بر اساس وصیت امیرکبیر، ثلث اموالش را برای بازسازی حرم عسکریین استفاده کردند. در این بازسازی، گنبد طلاکاری شد و ایوان و صحن تعمیر شدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری، حرم و رواق‌ها آینه کاری شدند و ساعتی بزرگ بر درب قبله نصب شد. در سال ۱۳۸۰ ه‍.ق با تلاش‌های علی اصفهانی کهربایی -از تجار کربلا- ضریحی از نقره بر این آستان قرار گرفت. این بارگاه در ۲۳ محرم ۱۴۲۷ ه‍.ق توسط گروهی سلفی منتسب به القاعده، حرم عسکریین را بمب‌گذاری کردند و بر اثر این انفجار، گنبد و بخش‌هایی از بنای حرم، از بین رفت.[107]

برای نرگس خاتون، زیارت‌نامه‌ای در منابع دست دوم شیعی گزارش شده‌است.[108] اما این زیارت‌نامه به هیچ‌یک از معصومین منتسب نیست. به احتمال قوی این زیارت را مزارنویسان بشخصه انشا نموده‌اند.[109][110]

مهدویت
زندگی
نسبنرجس خاتون (مادر) حسن عسکری (پدر)
مهدیزندگی غیبت غیبت صغری غیبت کبری ظهور رجعت
نام‌هابقیةالله قائم آل محمد صاحب‌الزمان ولی عصر
شخصیت‌ها
نواب اربعهعثمان بن سعید محمد بن عثمان حسین بن روح نوبختی علی بن محمد سمری
شخصیت‌های ظهورسفیانی شیصبانی ابقع اصهب سید قمی سید خراسانی شعیب بن صالح سید یمانی مصری سید حسنی نفس زکیه
مدّعیان مهدویت
(متمهدی)
ابومحمد شریعی محمد نوربخش محمد احمد سید علی‌محمد باب حسین منصور حلاج محمد بن نصیر نمیری محمد بن علی شلمغانی ابوطاهر محمد بن علی بن هلال احمد بن هلال کرخی محمد جونپوری سید محمد مشعشع محمد قحطانی
مکان‌ها
منسوب به مهدیسامرا سرداب مقدس مسجد سهله مسجد جمکران مسجد کوفه مهدیه
مرتبط با ظهوروادی یابس بیت‌المقدس بیداء وادی‌السلام مسجد حله
زیارات
دعای عهد دعای ندبه زیارت آل یاسین دعای فرج
نشانه‌های ظهور
خروج سفیانی صیحه آسمانی قیام یمانی قیام خراسانی خروج سید حسنی کشته‌شدن نفس زکیه نبرد قرقیسیا
آثار مرتبط
الغیبة الغیبة (طوسی) الغیبة (نعمانی) کمال‌الدین و تمام‌النعمة دارالسلام نجم‌الثاقب العقبری الحسان ملاحم و الفتن بحارالانوار مکیال‌المکارم عصرالظهور صحیفه مهدیه توقیع
موعود در دیگر ادیان
ماشیح سوشیانس فارقلیط مهر/میترا هوشیدر هوشیدرماه کریشنا ویشنو
مفاهیم وابسته
فرجام‌شناسی اسلامی آخرالزمان دجال انتظار رخدادهای پس از ظهور انتظار مکتب اعتراض ظهور بسیار نزدیک است نهی توقیت

در منابع

قدیمی‌ترین منابعی که به ذکر نام و سرگذشت او پرداخته‌اند، مربوط به قرون دوم،[111] سوم[112] و چهارم[113] هجری‌اند. با این وجود، در برخی منابع قدیمی‌تر روایی، روایاتی به ذکر نام و حالات او پرداخته شده‌است:

منابع شیعه

از نرگس خاتون در منابع روایی، متعدد یاد شده‌است. به‌طور کلی، چهار دسته روایت با موضوع نرجس خاتون در منابع روایی وجود دارد:[114]

  1. روایاتی که وی را شاهزاده‌ای رومی و تربیت یافته حکیمه خاتون معرفی کرده‌است.
  2. روایاتی که وی را متولد و تربیت‌شده خانه حکیمه خاتون دانسته‌است.
  3. روایاتی که نرگس خاتون را بانویی سیاه‌پوست دانسته‌است.
  4. روایاتی که مادر موعود آخرالزمان را کنیز معرفی کرده‌اند.

دسته اول روایات

روایاتی که به ماجرای شاهزاده رومی اشاره دارد، در منابع کهن شیعه همچون کمال الدین و تمام النعمه اثر شیخ صدوق، الغیبه اثر شیخ طوسی و دلائل الامامه اثر محمد بن جریر طبری مورد اشاره قرار گرفته‌است که نشانه شهرت این ماجرا در قرن چهارم و پنجم ه‍.ق است. ری‌شهری در بررسی سندی این روایات، گزارش می‌کند که تمام راویان حدیث بجز محمد بن بحر شیبانی، همگی مجهول و مهمل هستند و محمد بن بحر نیز به غلو متهم است. از دیگر ایرادات این روایت، پرداخت داستان‌گونه به ماجرا و عدم هم‌گونی با شیوه حدیث‌نگاری است. اما به گفته ری‌شهری با وجود ضعف روایت نقل شده در منابع کهن، اما این دلیلی بر رد و انکار این روایت نیست. او همچنین معتقد است که انتقادهایی که به نبود جنگ در بازه زمانی مورد اشاره روایت بین مسلمانان و رومیان را وارد نمی‌داند و به جنگ‌هایی بین سال‌های ۲۴۵ تا ۲۵۴ ه‍.ق اشاره می‌کند.[115] ویل دورانت در تاریخ تمدن، از وقوع توطئه‌های داخلی در بین سال‌های ۱۸۱ تا ۲۴۶ خبر می‌دهد که سبب نابسامانی عمده در امپراتوری بیزانس شد.[116] منابع تاریخی دیگری چون تاریخ ابن خلدون، البدایة و النهایة و الکامل فی التاریخ نیز از وقوع جنگ‌های متعددی در بین سال‌های ۲۴۵ تا ۲۵۴ بین مسلمانان و رومیان یاد کردند.[117][118][119][120] سید علی میلانی در این‌باره می‌نویسد: «برخی در صحت این اخبار تشکیک کرده‌اند که در بازه زمان ولادت امام مهدی سلام الله علیه، هیچ جنگی بین مسلمانان و مشرکین رخ نداده‌است. اما این ادعا به‌جهت جهل آنها به تاریخ و دشمنی آنها با حقیقت ولادت مهدی موعود است؛ چرا که وقوع جنگ بزرگی بین مسلمین و مشرکین در اندلس (که جزئی از روم محسوب می‌شود) به‌تاریخ ۲۵۱ از مسلمات تاریخی است. در این جنگ تعداد بسیاری از مشرکین کشته و بسیاری اسیر شدند. این روایت با توجه به وفات امام هادی علیه السلام در سال ۲۵۴ و وقوع این جنگ، تطابق زمانی دارد.»[121] بر اساس برخی روایات دیگر، نرجس خاتون مدتی را نزد حکیمه برای کسب علوم دینی و اسلامی ماند. این روایات منافاتی با روایت ماجرای شاهزاده رومی ندارد و احتمالاً مربوط به پس از حضور در سامرا می‌باشد.[122][123]

نعمانی روایتی را گزارش می‌کند که بر اساس آن، حجت بن الحسن پس از ظهورش در کنار کعبه، خطبه‌ای خواهند خواند و در بخشی از آن می‌گوید: «اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلی عیسی وَ شَمعونَ فَها اَنَا ذا عیسی وَ شَمعون» ترجمه: «ای مردم، اگر کسی بخواهد عیسی و شمعون را ببیند، پس من عیسی و شمعون هستم.» این روایت به عنوان یکی از مویدهای ماجرای اسارت شاهزاده رومی مورد استناد قرار گرفته شده‌است. مورد دیگری که موید روایت شاهزاده روم دانسته شده‌است، روایت فضل بن شاذان از حسن عسکری است که بر اساس آن، فضل از مادر حجت بن الحسن سؤال می‌کند و حسن عسکری مادر فرزندش را نواده قیصر روم گزارش می‌کند. این روایت از نظر رجالی، صحیح دانسته شده‌است.[124]

دسته دوم روایات

بنابر گزارش مسعودی، نرجس یکی از کنیزان متولد شده در خانه حکیمه است که در همان‌جا تربیت یافته‌است. شیخ طوسی نیز عبارت مسعودی را گزارش کرده‌است.[125][126] برای توجیه و هماهنگ‌سازی این روایت با باقی روایات و گزارش‌های تاریخی، توجیه شده‌است که به علت زندگی طولانی نرگس خاتون در منزل حکیمه خاتون به جهت تعلیم یا حفظ از گزند و توطئه‌های حکومت؛ امر بر برخی مشتبه شد که نرجس کنیز حکیمه خاتون بوده و اساساً در آن منزل به‌دنیا آمده‌است.[127] بنابر نظر نعمانی، مسعودی، مفید و ابن خلکان، نرجس تربیت یافته حکیمه و کنیز او بوده‌است.[128]

دسته سوم روایات

این دسته روایات که متناقض و متعارض با سه دسته سابق است، بر سیاه‌پوست و اهل نوبه بودن مادر حجت بن الحسن اشاره دارد. این روایت که به روایت کناسی مشهور است، از قول محمد باقر -امام پنجم شیعیان امامیه- می‌گوید: «همانا در صاحب این امر، سنتی از یوسف نبی است و آن این که او فرزند کنیزی سیاه‌پوست است. خداوند عزوجل امرش را در یک شب اصلاح می‌نماید.» مجلسی با اشاره به تناقض این روایت با باقی روایات در توصیف مادر حجت بن الحسن، راه چاره را آن دانسته‌است که منظور از مادر در این روایت، مادر با واسطه یا مربی بوده‌باشد.[129] در کتاب اصول کافی، روایتی به نقل از پیامبر اسلام گزارش می‌کند که در آن، مادر مهدی موعود با نژادی متعلق به نوبیه معرفی شده‌است. کلینی دربارهٔ این روایت نظری را نمی‌دهد و تنها آن را در کنار باقی روایات علی بن موسی الرضا در خصوص حجت بن الحسن گزارش می‌کند. محدثان و مورخان -حتی شاگردان کلینی- نیز به جهت اختلاف و تعارض این روایت با سایر روایات در خصوص نرجس خاتون، به آن توجه‌ای نکردند. در کتاب الغیبه نیز روایاتی در خصوص سیاه بودن مادر حجت بن الحسن گزارش شده‌است.[130] در گزارش‌هایی آمده‌است که حسن عسکری، خادمی سیاه‌پوست اهل نوبه به نام عقید داشته‌است.[131]

دسته چهارم روایات

این دسته که با تمام چهار دسته سابق هم‌خوانی دارد، تنها بر کنیز بودن مادر موعود آخرالزمان اشاره دارد. شیخ مفید نخستین کسی است که در عصر غیبت کبری، در الارشاد به کنیز بودن مادر حجت بن الحسن اشاره می‌کند.[132]

منابع اهل سنت

نرجس خاتون و خصوصاً وضع حمل حجت بن الحسن توسط وی، در کثیری از منابع اهل سنت مورد اشاره است.[133] قندوزی حنفی در ینابیع المودة به ماجرای نیمه شعبان پرداخته‌است و نام مادر حجت بن الحسن را نرجس گزارش می‌کند. بر اساس گزارش قندوزی، حکیمه برای کمک به وضع حمل نرجس خاتون به منزل حسن عسکری آمده‌است.[134][135] شمس‌الدین محمد بن طولون نوشته‌است: «... و دوازدهمین نفر آنان، فرزندش محمد بن الحسن است… و اسم مادرش خمط و گفته شده نرجس است.»[136] خواجه محمد پارسا از علمای حنفی، مادر حجت بن الحسن را نرجس گزارش می‌کند. و همچنین از ماجرای ولادت حجت بن الحسن در نیمه شعبان سال ۲۵۶ ه.ق را به نقل از حکیمه خاتون گزارش می‌کند.[137] ابن صباغ مالکی نیز شبیه به همین گزارش را نقل می‌کند و لقب نرجس را «خیرالامه»[غ 12] می‌داند.[138]

ابن عنبه در عمدة الطالب فی انساب و بهجت افندی در تاریخ آل محمد، نام مادر حجت بن الحسن را نرجس گزارش کرده‌اند.[139][140] شبلنجی در نورالابصار، نام مادر تنها فرزند حسن عسکری را علاوه بر نرجس، به استناد نقل‌هایی سوسن و صیقل نیز گزارش می‌کند.[141] دیار بکری حسین بن محمد بن حسن مالکی نیز همین سه نام را برای مادر حجت بن الحسن گزارش می‌کند و او را کنیز معرفی می‌کند.[142] علوی در المجدی فی انساب الطالبین، نام مادر حجت بن الحسن را نرجس گزارش می‌کند و می‌نویسد، این نام پس از نام صیقل بر او گذاشته شده‌است. وی همچنین ماجرای وضع حمل معجزه‌گونه نرجس را گزارش می‌کند.[143] اما نصیبی در مطالب السؤول و ابن جوزی در تذکرة الخواص، نام مادر حجت بن الحسن را به جای صیقل، صقیل گزارش کرده‌اند.[144][145] جلال‌الدین نیشابوری و ابن خشاب بغدادی نیز چهار نام را برای نرجس خاتون گزارش کرده‌است: صیقل، سوسن، نرجس، حکیمه.[146] دیگر نامی که در منابع اهل سنت آمده‌است، خمط است که ابن خلکان شافعی آن را در وفیات اعیان آورده‌است.[147] در فرائد السمطین به نقل از جابر بن عبدالله انصاری آمده‌است که در صحیفه فاطمه نام امامان دوازده‌گانه را به همراه نام مادرشان دیدم. وی گزارش می‌کند که نام مادر حجت بن الحسن در این صحیفه، نرجس گزارش شده‌بود.[148] قندوزی مادر حجت بن الحسن بنابر روایتی از محمد باقر، را از نسل حواریون می‌داند.[149]

ویژگی‌های اخلاقی

پوستر انیمیشن شاهزاده روم

سید علی میلانی در کتاب قادتنا، پس از گزارش روایت صدوق در خصوص اسارت نرجس خاتون از روم و انتقالش به سامرا، برخی از ویژگی‌های اخلاقی نرجس خاتون را چنین گزارش می‌کند: وی به زبان عربی آگاه بوده‌است و عفت او سبب شد تا نگذارد کسی او را لمس کند. او از صاحب اختیار خویش طلب کرد تا خودش صاحبش را انتخاب کند. وی همچنین نسبت به علی النقی و حسن عسکری ارادت و علاقه نشان می‌داد که موجب تعجب بشر نخاس شد.[150] ابن صباغ مالکی نیز از وی با عنوان بهترین کنیزان یاد کرده‌است.[151] از وی با عناوینی چون «المودعة اسرار الملک العلّام، الحاملة أشرف الأنام، الصدّیقة المرضیّة، شبیهة أمّ موسی، ابنة حواری عیسی، الرضیّة الزکیّة، المنعوتة فی الإنجیل، المخطوبة من روح‌الله الأمین، من رغب فی وصلتها محمّد سیّد المرسلین و المستودعة أسرار ربّ العالمین»[غ 13] در زیارتنامه‌ها، روایات و… یاد شده‌است که بیانگر علو جایگاه و مرتبه است. در زیارتنامه وی آمده‌است: «سلام بر تو و پدران حواریّ تو، سلام بر تو و بر همسر و فرزندت، سلام بر تو و بر روح و جسم پاکیزه‌ات. گواهی می‌دهم که تو از امام زمان نیکو کفالت کردی، و ادا نمودی امانت را، و در عرصه خشنودی خدا کوشیدی، و دربارهٔ خدا صبر کردی و راز خدا را نگاه داشتی، و ولیّ خدا را باردار شدی، و در نگهداری حجّت خدا سخت کوشیدی، و نسبت به پیوند با فرزندان رسول خدا رغبت ورزیدی، درحالی‌که به حقّشان عارف بودی…»[152][153] بنابر گزارش دلائل الامامه، وی مورد احترام حکیمه خاتون قرار گرفته‌است تا جایی که حکیمه از برای احترام، پای نرجس را بوسیده‌است.[154] منابع او را در صفاتی چون ورع، تقوا، عبادت، علم، تبحر در احکام و حیا ستوده‌اند.[155]

در فرهنگ و هنر

فیلم و سریال

در سال ۱۳۹۳، انیمیشنی به نام «شاهزاده روم» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی، در ایران تولید شد. کارگردان این انیمیشن سینمایی را هادی محمدیان و تهیه‌کنندگی آن را حامد جعفری برعهده داشتند. این انیمیشن که پر مخاطب‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران لقب گرفته‌است؛ روایتگر داستان شاهزاده‌ای به نام ملیکا است که از تبار پدر از نوادگان یشوعا وصی عیسی و از تبار مادر نواده قیصر روم است. این انیمیشن موفق شد در جشنواره فیلم فجر، لوح تقدیر دریافت کند.[156][157] انیمیشن شاهزاده روم علاوه بر ایران در لبنان، عراق، عربستان، کویت، ساحل عاج، بحرین، امارات متحده عربی، فرانسه و انگلستان به نمایش درآمده است.[158] در حوزه ادبیات، به تاریخ دی‌ماه ۱۳۹۵ «کنگره شعر سراسری حضرت نرجس خاتون (ع)» در استان قم آغاز به‌کار کرد.[159]

نگارخانه

لغتنامه

  1. صیقل: جلادهنده
  2. خمط: خوشبوکننده، درخت بدون خار
  3. سلیل: شراب ناب، فرزند ذکور، شمشیر برکشیده
  4. ام محمد: مادر محمد
  5. ام قائم: مادر قائم (از القاب مهدی موعود و حجت بن الحسن)
  6. سیدة الاماء: بانوی کنیزان
  7. سیده: بانو
  8. ابن خیرة الاماء: فرزند بهترین کنیزان
  9. ابن سیدة الاماء: فرزند بانوی کنیزان
  10. فی نهایة الضعف: در نهایت سستی
  11. عسکر المعتصم: پادگان معتصم
  12. خیر الامه: بهترین کنیزان
  13. المودعة اسرار الملک العلّام: محل امن اسرار فرمانروای بسیار دانا
    الحاملة لأشرف الأنام: باردار به شریف‌ترین مخلوقات
    الصدّیقة المرضیّة: راستگوی پسندیده شده
    شبیهة أمّ موسی: همانند مادر موسی
    ابنة حواری عیسی: دختر حواری (یار) عیسی
    الرضیّة الزکیّة: پرهیزگار بی عیب
    المنعوتة فی الإنجیل: وصف شده در انجیل
    المخطوبة من روح‌الله الأمین: خواستگاری شده از روح الامین
    من رغب فی وصلتها محمّد سیّد المرسلین: کسی که محمّد سرور رسولان در پیوند با او علاقمند شد.
    المستودعة أسرار ربّ العالمین: محل امن برای اسرار پروردگار جهانیان

پانویس

  1. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  2. پاکتچی، «حسن عسکری، امام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  3. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰–۴۵۱.
  4. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  5. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰–۴۵۱.
  6. بحرانی، الحدائق الناضره، ۱۷: ۴۴۰.
  7. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  8. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۱.
  9. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۸۸.
  10. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۱.
  11. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  12. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۴۷.
  13. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  14. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۴۷.
  15. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۱.
  16. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  17. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  18. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۱.
  19. سلیمان، روزگار رهایی، ۱۷۷.
  20. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  21. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  22. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  23. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۳۲.
  24. پاکتچی، «حسن عسکری، امام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  25. بحرانی، الحدائق الناضره، ۱۷: ۴۴۰.
  26. منفرد، «خاتون»، دانشنامه جهان اسلام.
  27. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  28. صدر، موسوعة الامام المهدی، ۱: ۲۴۲.
  29. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۱.
  30. محققین مرکز الدراسات التخصصیة فی الإمام المهدی عجل الله فرجه، الموجز دائرة معارف الغیبة، ۴۱۷/۵۳ ذیل مدخل «ملیکة».
  31. الأسدی، علی ضفاف الانتظار، رقم ۷۳.
  32. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۱۹۴.
  33. پاکتچی، «حسن عسکری، امام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  34. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۳۷.
  35. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰–۴۵۱.
  36. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۱۹۷–۱۹۸.
  37. اصلانی، «بررسی تاریخی گزارش شیخ صدوق»، مشرق موعود.
  38. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۳۷.
  39. محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی (ع) فروغ تابان ولایت.
  40. محققین مرکز الدراسات التخصصیة فی الإمام المهدی عجل الله فرجه، الموجز دائرة معارف الغیبة، ۴۱۷/۵۳ ذیل مدخل «ملیکة».
  41. معروف الحسنی، زندگی دوازده امام، ۵۳۸.
  42. مجتبی السادة، الفجر المقدس، ۱۹۳.
  43. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۱۹.
  44. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۰۴.
  45. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۰۲.
  46. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۰۸.
  47. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰.
  48. ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، ۲: ۳۵.
  49. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۶: ۵۲۸.
  50. دورانت، تاریخ تمدن، ۴: ۵۵۲–۵۵۵.
  51. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۰۵.
  52. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۱۹۸–۱۹۹.
  53. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۶۳.
  54. شعرانی، عیون المعجزات، ۱۲۷.
  55. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۴.
  56. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  57. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۶۳.
  58. محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی (ع) فروغ تابان ولایت، برگه اول.
  59. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۲۵.
  60. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۳۸۷.
  61. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  62. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۴۳.
  63. میرلوحی اصفهانی، مختصر الکفایة المهتدی لمعرفة المهدی (عج)، حدیث الثامن و العشرون.
  64. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۲۹.
  65. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۱۷۹.
  66. فازیلیف، تاریخ العرب و الروم، ۲۲۵.
  67. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۳۵.
  68. دورانت، تاریخ تمدن، ۴: ۵۴۵.
  69. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۵۳.
  70. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰–۴۵۱.
  71. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۳۸۸.
  72. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۵۴.
  73. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۵۵.
  74. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۴۳–۴۴۸.
  75. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  76. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۴۸–۴۴۹.
  77. محلاتی، مأثرة الکبراء، ۱: ۳۰۱.
  78. صدر، موسوعة الامام المهدی، ۱: ۲۴۴.
  79. معصومی، زندگینامه "نرجس خاتون" مادر امام زمان.
  80. میلانی، قادتنا، ۴: ۲۵۰–۲۵۱.
  81. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۵۳.
  82. محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی (ع) فروغ تابان ولایت، برگه اول.
  83. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  84. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  85. میرلوحی اصفهانی، مختصر الکفایة المهتدی لمعرفة المهدی (عج)، حدیث التاسع و العشرون.]
  86. محققین مجمع العالمی لاهل البیت علیهم السلام، أعلام الهدایة، کیفیت الظروف الولادة.
  87. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۷۱.
  88. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  89. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۴.
  90. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۸۹–۹۰.
  91. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۵۷.
  92. Moezzi، «ISLAM IN IRAN»، iranica.
  93. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۴۷.
  94. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۸۸.
  95. میرلوحی اصفهانی، مختصر الکفایة المهتدی لمعرفة المهدی (عج)، حدیث الثانی و الثلاثون.
  96. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۴.
  97. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۸۹.
  98. بختیاری، تاریخ وفات مادر امام زمان.
  99. محلاتی، مأثرة الکبراء، ۱: ۳۰۰.
  100. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۹۲.
  101. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۵۷–۱۵۸.
  102. محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی (ع) فروغ تابان ولایت، برگه اول.
  103. محلاتی، مأثرة الکبراء، ۱: ۲۹۱.
  104. محلاتی، مأثرة الکبراء، ۱: ۳۱۴.
  105. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۲۴.
  106. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۲۴.
  107. فقیه بحرالعلوم و خامه‌یار، زیارت‌گاه‌های عراق، ۱: ۴۶۷–۴۷۳.
  108. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۹۴.
  109. رک: مجلسی، بحارالانوار، ۹۷: ۴۰۷.
  110. «زیارت‌نامه حضرت نرجس خاتون»، اسلام کوئیست.
  111. رک: مسعودی، اثبات الوصیة، ۲۷۲.
  112. رک: صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۲: ۴۲۲.
  113. رک: خصیبی، الهدایة الکبری، ۳۵۵. و طوسی، الغیبة، ۲۴۴.
  114. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۲.
  115. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۱۹۹–۲۰۲.
  116. دورانت، تاریخ تمدن، ۴: ۵۵۲–۵۵۴.
  117. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰.
  118. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۳۷.
  119. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۲۰۱.
  120. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۳.
  121. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۰.
  122. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۳.
  123. امینی، نرجس والدة الامام المنتظر، ۵۴.
  124. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۰۱–۴۰۵.
  125. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۳–۳۷۴.
  126. اصلانی، «بررسی تاریخی گزارش شیخ صدوق»، مشرق موعود.
  127. امینی گلستانی، نوادر و متفرقات، ۶: ۴۵۴.
  128. اصلانی، «بررسی تاریخی گزارش شیخ صدوق»، مشرق موعود.
  129. سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۳۷۴.
  130. اصلانی، «بررسی تاریخی گزارش شیخ صدوق»، مشرق موعود.
  131. محققین مرکز الدراسات التخصصیة فی الإمام المهدی عجل الله فرجه، الموجز دائرة معارف الغیبة، ۲۹۲/۲۵ ذیل لغت عقید الخادم.
  132. اصلانی، «بررسی تاریخی گزارش شیخ صدوق»، مشرق موعود.
  133. الحلو، الغیبة والانتظار، فصل: ما اقر به اهل السنة من ولادته….
  134. قندوزی، ینابیع المودة، ۳: ۱۷۱.
  135. میلانی، قادتنا، ۴: ۲۵۱–۲۵۲.
  136. ابن طولون، ائمة الاثنی عشر، ۱۱۷.
  137. قندوزی، ینابیع المودة، ۳: ۳۰۴.
  138. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۲: ۱۱۰۳.
  139. ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۹۹.
  140. بهجت افندی، تاریخ آل محمد، ۲۷۰.
  141. شبلنجی، نور الابصار، ۳۶۴.
  142. دیار البکری، تاریخ الخمسین، ۲: ۲۸۸.
  143. علوی، أنساب الطالبين، ۱۳۰.
  144. نصیبی، مطالب السؤول، ۳۱۲.
  145. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۳۲۵.
  146. نوری، کشف الاستار، ۶۴ و ۶۹.
  147. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۴: ۱۷۴.
  148. حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۲: ۱۴۱.
  149. قندوزی، ینابیع المودة، ۳: ۲۱۵.
  150. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۴۹–۴۵۰.
  151. میلانی، قادتنا، ۴: ۴۵۵.
  152. محلاتی، مأثرة الکبراء، ۱: ۳۰۱.
  153. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۵۶.
  154. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۲: ۲۰۳.
  155. بهادلی، امهات المعصومین، ۱۵۵.
  156. «بررسی انیمیشن شاهزاده روم»، خبرگزاری ایسنا.
  157. «انیمیشن شاهزاده روم»، خبرگزاری ایسنا.
  158. «امارات میزبان شاهزاده روم»، خبرگزاری تسنیم.
  159. «کنگره شعر نرجس خاتون»، خبرگزاری دفاع مقدس.

منابع

فارسی و عربی:

سایت:

انگلیسی:

  • Moezzi, Mohammad Ali Amir (2007). "ISLAM IN IRAN vii. THE CONCEPT OF MAHDI IN TWELVER SHIʿISM". iranica.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.