هستیشناسی
هستیشناسی یا آنتولوژی (به فرانسوی: Ontologie) مطالعه فلسفی طبیعت هستی، شدن، وجود یا حقیقت است؛ همچنین به عنوان پایه مقولات وجود و روابطشان.[1] هستیشناسی که بهطور سنتی به عنوان بخشی از شاخههای عمده از فلسفه، یعنی متافیزیک شناخته میشود، اغلب با سوالاتی از قبیل اینکه چه چیزهایی وجود دارند یا ممکن است گفته شود وجود دارند و اینکه چگونه چنین اشیایی ممکن است در یک سلسله مراتب گروهبندی شوند و طبق شباهتها و تفاوتهایشان تقسیمبندی شوند. اگرچه هستیشناسی به عنوان یک امر فلسفی به شدت فرضی است، همچنین در علم اطلاعات و تکنولوژی کاربردهایی مانند مهندسی هستی شناختی دارد. یک تعریف بسیار ساده از هستیشناسی این است که ببینیم کلمه «چیز» در بافت (به انگلیسی: context) چه معنایی دارد.

بررسی اجمالی
برخی از فیلسوفان، به ویژه از مکتب افلاطونی، ادعا میکنند که همه اسمها (از جمله اسمهای انتزاعی) به اشیای موجود اشاره میکنند. دیگر فیلسوفان ادعا میکنند که اسمها همیشه اشیا را نامگذاری نمیکنند، بلکه برخی از آنها نوعی خلاصهنویسی برای ارجاع به گردایهای از اشیاء یا رخدادها را فراهم میکنند. در دیدگاه دوم، ذهن، به جای ارجاع به یک شیء، به مجموعهای از رخدادهای ذهنی اشاره میکند که توسط یک فرد تجربه میشود؛ جامعه به گردایهای از اشیای دارای برخی ویژگیهای مشترک اشاره میکند، و هندسه، به مجموعهای از نوعی خاص از فعالیتهای فکری اشاره میکند.[2] بین این قطبها از واقعگرایی و نامگرایی، انواعی از واقعگرایی متعادل قرار دارد. یک هستیشناسی ممکن است شرحی ارائه دهد که چه واژگانی به موجودات اشاره میکنند، و چه واژگانی نمیکنند، چرا و اینکه چه دستهبندیهایی نتیجه میشود.
برخی از پرسشهای بنیادین
پرسش اصلی هستیشناسی شامل موارد زیر هستند:
- ٓ «چه چیز را میتوان گفت که وجود دارد؟»
- «چیز (شی) چیست؟»"[3]
- «در چه دستههایی، در صورت وجود، اشیای موجود را میتوانیم مرتب کنیم؟»
- «معنای وجود چه چیزهایی هستند؟»
- «چه حالات مختلفی از بودن اشیاء وجود دارد؟»
فلاسفه متعددی پاسخهایی برای این سوالات ارائه کردهاند. ارائه پاسخهای مختلف به این پرسش است. یکی از روشهای رایج شامل تقسیم نهاد و گزارههای موجود به دو گروههایی تحت عنوان نام مقولات یا دستههاست. البته چنین فهرستهایی از مقولات با یکدیگر تفاوتهای گستردهای دارند و از طریق چارچوببندی طرحهای مقولاتی مختلف است که هستیشناسی به شاخههایی مانند علوم کتابداری و هوش مصنوعی مرتبط میگردند. چنین درکی از مقولات وجودی، اگرچه، صرفاً آرایه شناختی و طبقهبندی هستند.
مفاهیم
دوگانههای اساسی هستی شناختی عبارتند از:
- عامها و خاصها
- جوهر و عرض
- اشیای انتزاعی و محسوس
- ذات و وجود
- جبرگرایی و اختیارگرایی
- یگانهانگاری و دوگانهگرایی
- ایدئالیسم و ماتریالیسم
انواع
فلاسفه میتوانند هستی شناختیها را به روشهای مختلف با استفاده از معیارهایی مانند درجه انتزاع و زمینه کاربرد آن مشخص کنند:
- هستیشناسی بالایی: مفاهیم حامی توسعه یک آنتولوژیهای، متا-آنتولوژی (فراهستیشناسی).
- هستیشناسی دامنه: مفاهیم مربوط به یک موضوع یا حوزه خاص، مورد علاقه برای مثال، فناوری اطلاعات یا زبانهای رایانه ای، یا شاخههایی خاص از علم
- هستیشناسی رابط: مفاهیم مربوط به ارتباط دو رشته
- هستیشناسی فرایند: ورودی، خروجی، محدودیتها، توالی اطلاعات، مشمول در کسب و کار یا فرایندهای مهندسی.
تاریخچه
هستیشناسی مدرن از دیدگاه آلن بدیو
در هستیشناسی کلاسیک صحبت از «وحدت بنیادیِ وجود» است، اما برای آلن بدیو هیچ کل تامِ وحدتیافتهای در کار نیست. برخلاف ارسطو که داعهٔ اینکه «جوهرها هستند» را داشت، بدیو بر «وضعیتها هستند» یا به عبارت دیگر «کثرتهای کثیر هستند» معتقد است. به اعتقاد ارسطو هر جوهر، وحدتی است متعلق به یک کل تاموتمام که خود یک وحدت است در حالی که از دید بدیو هیچ وحدتِ اساسی یا آغازینی برای این کثرتها در کار نیست.
به عقیده بدیو، رسالتِ هستیشناسی مدرن، گسستن از تصور وحدت بنیادیِ وجود در هستیشناسی کلاسیک است.[4]
پانویس
- http://www.merriam-webster.com/dictionary/ontology
- Griswold, Charles L. (2001). Platonic Writings/Platonic Readings. Penn State Press. p. 237. ISBN 978-0-271-02137-9.
- Isham, C.J. (1995).
- فرهادپور، آلن بدیو، ص. ۲۴
منابع
- فرهادپور، مراد و دیگران، ۱۳۸۸. آلن بدیو: فلسه ا سیاست ا هنر ا عشق. تهران: رخداد نو
پیوند به بیرون
- Hofwebwer, Thomas. "Logic and Ontology". In Zalta, Edward N. Stanford Encyclopedia of Philosophy.
- Jacob, Pierre. "Intentionality". In Zalta, Edward N. Stanford Encyclopedia of Philosophy.
- International Ontology Congress
- A short film with a general introduction to ontology