زنده‌انگاری

زنده‌اِنگاری، جان‌باوری یا آنیمیسم (به انگلیسی: Animism) آیینی است که گرایندگان به آن اعتقاد دارند که تمامی عناصر طبیعت دارای روح و جان و زنده‌اند. غالباً این ارواح و جان‌ها به گیاهان و حیوانات نسبت داده می‌شود. بر طبق همین پندار جنبش طبیعت را ارواح و شیاطین سبب می‌شوند. این ارواح برخی موجب بدی و برخی دیگر موجب نیکی هستند. گرایندگان این آیین امروزه در مناطق بدوی‌نشین همچون غرب آفریقا زندگی می‌کنند.

یک تابلو با ارائه چهره‌هایی از فرهنگ‌های مختلف، که اغلب در ادبیات به عنوان «شمن» خوانده می‌شوند.

سر ادوارد بارنت تایلور مردم‌شناس مطرح بریتانیایی در قرن نوزدهم این مفهوم را بیش از پیش گسترش داد. او در کتاب فرهنگ ابتدایی تعریفی این چنین از آنیمیسم ارائه می‌دهد: نظریه ای عمومی در خصوص روح و اشکال مختلف موجودات روح دار. تیلور معتقد بود زنده‌انگاری اولین شکل دین در تاریخ بشر است و چون این باور مبتنی بر تخیلات و اوهام بشر اولیه است، پایه و اساس دین به غلط گذاشته شده‌است. او عقلانیت علمی را جایگزین امروزین آن تلقی می‌کرد.

مردم شناسان دیگری همچون گراهام هاروی زنده‌انگاری را اینگونه تعریف می‌کنند: جهان سرشار از شخصیت است که انسان‌ها تنها بخش کوچکی از این شخصیت‌های جان دار را تشکیل می‌دهند.

در میان سامی‌ها

مردم کنعان بعلهای محلی را پرستش می‌کردند، در صورتی که عبرانیان چادرنشین، ایزدبانوهای دسته‌های متفاوت را عبادت می‌کردند و مراسم به خصوصی انجام می‌دادند. برخی از اسباط دوازده‌گانه که به حال شبانی مانده و جنبه کوچ نشینی و بیابانگردی را از دست نداده بودند کمک و عنایت یهوه (خدای موسی) را برای خویش کافی دانستند، زیرا او را مالک کوه‌ها و الهه طوفان می‌شمردند که در بیابان به آنان یاری می‌کند و در جنگ و صلح آنان را رهبری می‌نماید. لکن اسباط دیگر که جنبه فلاحتی و کشاورزی را پیش گرفتند به ناچار حالتی دیگر داشتند و لازم بود که حرف و مشاغل شهرنشینی بیاموزند. پس از شهرنشینان تقلید کردند و از خدایان و الهه‌های فعال در بلاد و قصبات یاری و استعانت جستند.[1]

عبرانیان هنگام ورود در محل مقدسی چون سینا کفش‌های خود را درآورده با رخساره مستور پیش می‌روند تا با دیدن یکی از الهه‌های مرگ، آن‌ها را از میان نبرد.[2] با چنین دینی عبرانیان به کشور کنعان وارد شدند. این عقاید از بسیاری جهات با افکار مردم فلسطین شباهت داشت. قوم اسرائیل به تدریج عقاید ساکنین را پذیرفت و با نشان دادن نوعی واحد پرستی متغیر با رفتار و ادراکات قدیم مبارزه آغاز کرد. در این راه ابتدا از مرحله آنیمیزم، به اعتقاد خدایان مجرد و کلی رسیدند و به نیروهای کلی و نامشخص معتقد شدند. یعنی به همهٔ ارواح فوق طبیعت، عنوان کلی با تلفظهای مختلف مانند إل، الیم و الوهیم دادند.

منابع

  1. مهدیزاده, دکتر علی (1994-02-20). "اسم اعظم در دین یهود". مقالات و بررسیها(منتشر نمی‌شود). 56 (0). ISSN 1010-4968.
  2. فیلیسین شاله. تاریخ مختصر ادیان بزرگ، تهران، 1355. ترجمهٔ دکتر محبی. ص. ۲۹۰.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.