آبادان

آبادان شهری در استان خوزستان و جنوب غرب ایران، مرکز شهرستان آبادان و از مناطق آزاد بازرگانی (منطقه آزاد تجاری-صنعتی اروند) ایران است که بر جزیره‌ای هم‌نام خود در ۵۳ کیلومتری خلیج فارس در نزدیکی با مرزهای عراق و کویت جای گرفته‌است. این شهر همچنین دارای فرودگاه و بندر است و به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و پتروشیمی راهبردی بودن و هم‌مرزی با کشور عراق، از زمان جنگ جهانی دوم یکی از مهم‌ترین شهرهای خاورمیانه و ایران بوده‌است. یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های نفت جهان (پالایشگاه نفت آبادان) در این شهر قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر می‌رسد و پس از تصفیه به کلیه جهان صادر می‌شود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد.

آبادان
آبودان
[[پرونده:
C
|250px]]
کشور ایران
استانخوزستان
شهرستانآبادان
بخشمرکزی
نام(های) دیگر، آبودان، اوادان
نام(های) پیشیناوپاتان(هخامنشی)، بهمنشیر
مردم
جمعیت۲۳۱٬۴۷۶[1]
تراکم جمعیت۱۶۷ نفر بر کیلومتر مربع
جغرافیای طبیعی
ارتفاع۳
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه۲۶
میانگین بارش سالانه۱۶۰
روزهای یخبندان سالانه۰
اطلاعات شهری
شهردارمحمودرضا شیرازی[2]
ره‌آوردخرما، ماهی، ادویه و کالای ته لنجی
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۶۱
وبگاهAbadan.IR
شناسهٔ ملی خودرو ایران ۲۴ ب
 ایران ۳۴ ق

برخی مورخان بر این باورند که پیش از روزگار تاریخ‌نگار یونانی هرودت، منطقهٔ آبادان سکونت‌پذیر بوده‌است. «بهمن‌شیر» یا «بهمن‌اردشیر» یا «وهمن‌اردشیر»، برگرفته از نام نخستین شاه ساسانی (اردشیر بابکان[3] نام پیشین شهری بندری بوده که اکنون آن را آبادان می‌شناسیم،[4] و اردشیر بابکان در این بخش ایران اقدامات بسیار انجام داده بود.[5] این شهر در تاختن اعراب به خوزستان به کلی نابود شده و یک پادگان به جای آن برپا شد. چون که نخستین فرمانده این پادگان مردی بنام عباد ابن حصین حبطی بود، شهر کوچکی در اطراف این پادگان ایجاد شد، به این مرد منصوب شده و عبادان نام گرفت.[6][7]

امپراتوری عثمانی همواره بر روی آبادان و خرمشهر ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدین‌شاه این دو شهر را اِشغالِ نظامی کرد. امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای بازپس گرفتن خرمشهر و آبادان رفت. عثمانی‌ها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعدهٔ معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی دادند و متقابلاً دولت ایران اطمینان داشت که عرب‌های ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند و برای قدرت‌نمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانهٔ آن‌ها افزوده خواهد شد. با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند و به این ترتیب در سال ۱۸۴۷ در جریان عهدنامه ارزروم عثمانی‌ها حق حاکمیت مطلقهٔ دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمامی ادعاهای خود دست کشیدند.[8][9] در قرن بیستم، عبدالکریم قاسم پس از آن که با کودتا به ریاست دولت عِراق رسید، ادعا کرد که عهدنامه ارزروم باید باطل شود و خرمشهر و آبادان باید از ایران جدا شده و به عراق الحاق بشوند. قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق نامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق این‌ها به عراق را ارائه کرد.[10] صدام حسین با همین انگیزه به ایران تجاوز نظامی کرد و این دو شهر را به اشغال خود درآورد. آثار جنگ ایران-عراق هنوز بر روی این شهرها باقی مانده‌است.

آبادان تا سال ۱۳۵۵ خورشیدی از نظر جمعیت شهر نخست استان خوزستان بود و پس از آن سال جای خود را در رتبه یکم به اهواز داد.[11]

موقعیت جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی این شهر در طول ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. حدود آبادان از شمال به شادگان، از خاور و جنوب به خلیج پارس از جنوب غرب و غرب به کشور عراق که حد فاصل مرز طبیعی را رودخانه اروند تشکیل می‌دهد و از شمال غربی به خرمشهر محدود می‌گردد.

نام

در تجزیه و تحلیل ریشه نام آبادان به کلمه پهلوی اوپاتان می‌رسیم که به معنی «محلی برای پاسداری و نگهبانی از آب» رسید و بطلمیوس، پدر جغرافیای یونان، نام «آرپفانا» و «آپفادانا» را برای آبادان به کار می‌برد. واژهٔ «عَبّادان»، که در دوره‌های اخیر به آبادان استناد می‌شد، معرّب همان واژه است.[12] مارکیانوس، جغرافی‌دان سدهٔ ۴ میلادی نیز آن را به صورت «آپفادانا» (Apphadana) آورده‌است.[13]

آبادان (به پارسی میانه: Āpātān)، به معنای «آباد، باصفا، بارونق و ضد ویران» گفته شده‌است.[14] در فرهنگ فارسی معین، «معمور، دایر، برپا و مقابل ویران و خراب» گفته شده‌است.[15]

از منابع قرون وسطی، و تا قرن حاضر، نام این جزیره همواره به صورت عربی عَبّادان آمده‌است. این نام گاهی از عَبّاد (به معنی پرستشگر) اشتقاق یافته‌است. بلادری، از سوی دیگر، داستانی را نقل می‌کند که بر اساس آن شهر به وسیلهٔ عَبّاد بن حسن خابطی که در دوره حکومت ججاج در آنجا پادگانی بنا کرد، بنیان گذاشته شده‌است. فره وشی برای این نام یک ریشه‌شناسی ایرانی ارائه داده‌است (از آب، و ریشهٔ پا (نگهبانی) بدین ترتیب به معنای ایستگاه نگهبانی ساحل). شواهد احتمالی پشتیبان آن نام آپانا است که بطلمیوس آن را بر جزیره‌ای در نزدیکی دهانهٔ دجله اطلاق کرده‌است. مارسیان، جغرافیدان قرن چهارم، که اطلاعاتش را از بطلمیوس می‌گیرد، نام آپپادانا را ذکر می‌کند. بدین ترتیب ممکن است برای اصلاح نام به آبادان مبنایی موجود بوده باشد. این نام بر اساس فرمان رسمی در سال ۱۳۱۴ کاربرد عمومی یافت.[16]

نام آبادان تا پیش از ۱۳۱۴ش به شکل عَبّادان نوشته می‌شد، که به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، رسم‌الخط امروزی را پیدا کرد. همهٔ مورخان و جغرافی‌نویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیهٔ ایران کرده‌اند، همین رسم‌الخط یعنی عَبّادان را به کار برده‌اند. آنان، عبادان را هم بر دِه یا شهر آبادان اطلاق کرده‌اند، هم بر خود جزیره.[17] آبادان در گذشته روستایی به نام عَبّادان بوده‌است.[18]

بهرام فره‌وشی این نام را به معنای «ایستگاه پاسداران ساحلی» می‌داند.[19][20] وی همچنین معتقد است که شکل کهن نام آبادان، اُپاتان بوده‌است که از سه بخش تشکیل شده‌است: اُ به معنای «آب»، پات از ریشهٔ پاییدن و ان، پسوند نسبت. به نظر می‌رسد نام آبادان، معرّب همین نام باشد. تا پیش از سال ۱۳۱۴ به شکل عبادان نوشته و خوانده می‌شد. تمام مورخان و جغرافی‌دانان اسلامی که از این ناحیه یاد کرده‌اند، همین تلفظ و شکل نوشتاری را به کار برده‌اند. در وجه نام‌گذاری آبادان، چند قول وجود دارد: بلاذری در ریشه‌یابی، این نام را برگرفته از نام عبّاد بن حَصین حبطی از قبیلهٔ بنی‌تمیم می‌داند که از ملازمان حجاج بن یوسف بوده و در این منطقه پادگانی برپا کرده‌است. گروهی آن را برگرفته از نام مردی مقدس به نام عَبّاد، که در سده‌های دوم و سوم قمری می‌زیسته‌است، نسبت داده‌اند و گفته‌اند که وی عبّادان را بنا نهاده‌است.[21] حاج عبدالغفار نجم‌الملک، همانند سایر مورخان پیش از خود، آن ناحیه را جزیرةالخضر نامیده‌است.[22]

احمد کسروی نیز در طول کتابش آنجا را جزیرةالخضر، می‌نامد اما در قسمت واپسینِ کتابش نام آنجا را عبادان می‌آورد.[23]

در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی، به‌موجب تشکیل فرهنگستان ایران و با تصویب هیئت دولت در دورهٔ رضاشاه، واژهٔ عبادان به آبادان تغییر نام یافت. بخشی از جزیرهٔ آبادان در دورهٔ ساسانیان بهمن‌اردشیر خوانده می‌شده‌است که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز، که نام کهن‌تر آبادان است، امروز بیشتر زیب شرکت‌ها و سازمان‌ها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا می‌شود خضر نبی در آن دیده شده‌است، گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شده‌است. در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی آبادان مرز آخر ایران‌زمین در جنوب‌غرب معرفی می‌شود و در گذشتهٔ دور نیز آبادان را آخرین شهر ایران می‌دانستند و ورای آن جایی دیگر در ایران‌زمین نمی‌پنداشتند، که مصداق آن مصراعی از منوچهری دامغانی، شاعر دورهٔ غزنوی است که به صورت مَثَل درآمده‌است، که می‌گوید:

بر فراز همت او نیست جای نیست آن‌سوتر ز عبادان دهی

تاریخ

خرکس و آپلوگوس در رهنامه دریای اریتره ۵۰ م.
سربازان ارتش بریتانیا در حال ورود به پالایشگاه نفت آبادان در جریان جنگ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم

بر اساس نوشته‌های مورخان و جغرافی‌دانان، آبادان روزگاری از لحاظ کشتی‌رانی و سیاحت، اعتباری داشته‌است. به نوشتهٔ ابن بطوطه این شهر در زمینی شوره‌زار قرار داشته، بارندگی در آن کم و کشاورزی در آن رونقی نداشته‌است. نویسنده حدود العالم آن را شهرکی کوچک و آباد بر کرانه دریا دانسته‌است. او می‌گوید:

همه حصیرهای عَبّادانی و حصیرهای سامانی از آن‌جا خیزد و نمک بصره و واسط از آن‌جاست

انصاری دمشقی از آبادان به عنوان «آخرین ده بر کناره دریا»، ابن بطوطه به عنوان «قریه‌ای بزرگ» و ابن حوقل به عنوان «قلعه کوچک آبادی بر کناره دریا» یاد می‌کند. برخی پیشینیان، بنای آن را به اردشیر نسبت داده‌اند.

بر اساس رهنامه دریای اریتره «در انتهای دریای پارس بر کنار رود، شهر بسیار آباد و سعادتمندی وجود دارد که تجار پارسی -هندی - رومی در آنجا تجارت دارندو حاکم آن عادلترین است».

  • برخی آپلوگوس را اُبُله و نزدیک بصره می‌دانند و عده‌ای آن را منطقه آبادان می‌دانند. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده‌است که بصره و شهرهای اطراف آن را بحر فارس سه بار نابود کرده‌است.

شهرت آبادان در سده‌های نخست هجری، بیشتر مربوط به کاروان‌سراها، خانقاه‌ها، و مساجد و نیز به خاطر وجود مقبره‌ای منسوب به خضر و الیاس بوده‌است. این مقبره همچنان وجود دارد و به همین علت، آبادان را تا مدت‌ها جزیرةالخضر می‌گفتند. آبادان به تدریج از سده‌های ۷ و ۸ رو به ویرانی رفته و به دلیل پیش‌روی کرانه‌اش در دریا، اهمیت بازرگانی خود را نیز از دست داد.[24]

همچنین باید دانست که عبادان از ولایات تابعه بصره به‌شمار می‌آمده‌است.[25] البته راه «بصره ـ عَبّادان» به‌طور جزئی، چنین بود که از بصره تا ابلّه، دو برید (پیک)، سپس تا «بیان»[26] یک مرحله، و بعد تا عبادان یک مرحله دیگر راه بود.[27]

مردم

جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ تن[1] و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است. مردم آبادان بیشتر عربی و فارسی را با لهجه آبادانی صحبت می‌کنند.

جمعیت شهر آبادان که در سال ۱۳۵۵ برابر با ۲۹۴۰۶۸ تن بود در پی وقوع جنگ، در سال ۱۳۶۵ به ۸۰ هزار نفر کاهش یافت. در دوران پس از جنگ پس از بازسازی پالایشگاه و بخش‌هایی از شهر جمعیت شهر در سال ۱۳۷۵ به ۲۱۲۴۵۰ نفر رسید.[28]

محله‌های آبادان

از محله‌های مشهور آبادان می‌توان به احمدآباد، امیری، کوی کارگر، امیرآباد، بریم، بوارده (شمالی و جنوبی)، کارون، کوی ولایت «اروسیه»، کوی لاله، هزاری‌ها، هندی‌ها و سیکلین اشاره کرد. کوی بهار، کوی قدس، کوی سلیچ (غربی و شرقی)، کوی بهارستان، کوی گلستان، کوی ذوالفقاری، کوی ملت، کوی بهمن، کوی ولی‌عصر، تانک فارم، جمشیدآباد، سرویس قنواتی، هلال بریم، کوی نیرو؛ فیه و ۷۰۰ دستگاه، همچنین کوی فرهنگیان که با ساخت مسکن مهر در مجاورت آن توسعه پیدا کرده‌است از دیگر محله‌ها و کوی‌های این شهر هستند.[29] جزیره شادمانی در رود بهمنشیر و جزیره ارگ در اروندرود نیز از جزیره‌های کوچک درون این شهر هستند.[30]

در دهه ۵۰ خورشیدی فرهنگ شهرنشینی آبادان به‌ویژه پس از ساخت پالایشگاه بزرگ آبادان تا زمان ملی شدن نفت ویژگی‌های یک شهر استعماری را تداعی می‌کرده‌است. محلات آن در این زمان ترکیب جمعیتی جدا و چه بسا متخاصم داشتند. ساکنان بخش مرکزی، احمدآباد و محله بهمن‌شیر را گودنشینان و حاشیه‌نشینان شهری، و محله‌های بریم، بوارده را اروپاییان و کارکنان ایرانی مرتبط با آن‌ها تشکیل می‌دادند.[31]

شهر آبادان یک شهر خطی است و اگر دقت به آن بشود حاشیه اروند و تمام منازل سازمانی تا خسروآباد به دلیل وجود آب اینگونه طراحی و ساخته شده.


با روی دادن جنگ ایران و عراق این شهر تقریباً خالی از سکنه شد و پس از بازسازی و بازگشت ساکنان، شکاف‌های طبقاتی میان محلات کمتر شد اما هنوز نابرابری‌های فضایی میان محلاتی چون بریم، ایستگاه ۷ و پل بهمن‌شیر وجود دارد.[28]

اقلیم

جریده اطلاعات در خصوص گرمای ۸۴ درجه سانتیگرادی منطقه آبادان-۶ مرداد ۱۳۳۲

آبادان در دشت واقع شده‌است و به علت همسایگی با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. حداقل درجه حرارت آن در سال ۷/۱۷ و حداکثر ۶/۳۲ درجه سانتی‌گراد است. ایام یخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه می‌وزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک می‌کنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتاً زیادی می‌شود. حداکثر گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیرقابل پیش‌بینی دارد.

جنوبی‌ترین نقطه خوزستان هفت درجه از مدار رأس‌السرطان بالاتر است از این رو اقلیمی مشابه با مناطق استوایی دارد. خوزستان از زمان‌های قدیم به داشتن هوای گرم معروف بوده‌است و آبادان نیز که شهری از شهرهای جنوبی خوزستان است، از این ویژگی مانند سایر شهرهای جنوبی استان برخوردار بوده‌است. در برخی از کتاب‌ها از آن به عنوان شهری که فاقد زمستان است نام برده‌اند، حتی برخی منابع، آبادان را تنها دارای دو فصل تابستان و پائیز می‌دانند. محمد بن احمد شمس‌الدین المقدسی در احسن التقاسیم آن را «اقلیم حاره» خوانده‌است. اما واقعیت این است که آبادان به علت قرارگرفتن در کنار اروندرود، رود بهمن‌شیر و رود کارون و به‌طور کلی در جوار خلیج فارس دارای تابستانی بسیار گرم و زمستانی معتدل و فرح‌بخش است چنان‌که لطافت هوای آن گردشگران زمستانی و نوروزی را به خود جذب می‌کند.

میانگین درجه حرارت این شهر حد فاصل سال‌های ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۷ ۳/۲۶ درجه سانتی‌گراد، سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۸ حدود ۸/۲۴ درجه و حد فاصل سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ ۷/۲۵ درجه سانتی‌گراد بوده‌است. در گزارش دیگری که مربوط به سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ در ایستگاه «سینوپتیک» حداقل مطلق آن ۵/۴- درجه سانتی‌گراد بوده‌است. در این دوره زمانی معدل حداقل، تغییر چندانی نکرده‌است (۷/۱۷ درجه سانتی‌گراد). اما معدل حداکثر درجه حرارت بین ۶/۳۱ تا ۶/۳۲ درجه در نوسان بوده‌است. براساس آمار موجود، حداکثر دمای بهمن ماه و حداقل دمای همان ماه از بقیهٔ ماه‌ها کمتر است. در حالی که حداکثر دمای شهریور از بقیه ماه‌ها بیشتر است، حداقل دمای مرداد ماه از بقیه ماه‌ها بیشتر است. به استناد برخی منابع انتشار یافته معدل حداکثر حرارت سال‌های پیش از انقلاب در آبادان ۵۱ درجه سانتی‌گراد بوده‌است که فقط ۶/۴ درجه از حداکثر مطلق در جهان (یعنی ۶/۵۶ درجه در تریپولی لیبی) کم‌تر است. این رقم نشانگر گرم و سوزان بودن درجه حرارت آبادان است یا به عبارت دیگر وضع درجهٔ حرارت سالیانه آبادان به‌طور مشخص جنبهٔ برّی دارد و تعداد روزهای یخبvvدک است. معدل روزهای یخبندان در طول سال‌های قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در آبادان ۷/۱ روز در سال بوده‌است.

پراکندگی فشار هوا در آبادان در طی سال، به دو صورت مشخص فصلی در می‌آید. بدین ترتیب در آخر فصل پائیز و آغاز زمستان (آذر، دی، بهمن) که درجهٔ گرما پایین است، میزان فشار جو به حداکثر خود می‌رسد و در تابستان (خرداد، تیر، مرداد) که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش می‌یابد.

بادها

بادهای آبادان بر سه نوع است. نخست «بادهای منظم فصلی» که در اثر تغییرات فشار هوا در فصل‌های مختلف سال به وجود می‌آیند. این بادها معمولاً شدید نیستند مگر این‌که عامل جوی دیگری موجب تشدید آن‌ها شود.

دوم «بادهای محلی» که خود بر دو نوع است: «باد شمال» و «باد شرجی». باد شمال از جریان‌های مدیترانه‌ای است که به ایران می‌رسد. این باد در تابستان دایمی و با رطوبت کم می‌وزد. باد شمال در زمستان اغلب طوفان‌های ناگهانی به وجود می‌آورد؛ ولی در تابستان از ۱۵ خرداد تا آخر تیر (۴۰ روز) با نظم و شدت زیادی می‌وزد. وزش ناگهانی و شدید باد شمال، همیشه برای قایق‌های کوچک ماهیگیری خطرناک است. وجود بادهای شمالی در آبادان، رطوبت روز را کاهش داده و گرما را قابل تحمل می‌کند. باد شمال ۹ ماه در آبادان می‌وزد. «باد شرجی» از جنوب غربی می‌وزد و با عبور از خلیج فارس مرطوب شده و با توجه به بالا بودن درجه حرارت هوا تا حدود زیادی سنگین می‌شود و نفس کشیدن را به خصوص برای کسانی که مشکلات تنفسی دارند دشوار می‌کند. این باد بسیار نامطلوب است و سبب تغییرات کلی در آب و هوای آبادان می‌شود. این تغییرات آب و هوایی جزیرهٔ آبادان و حوالی آن را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. این باد از زمستان تا اواسط بهار در آبادان می‌وزد، اما معمولاً در اوایل تابستان هم احساس می‌شود. چون معمولاً مرطوب و گاهی توأم با ابر و مه‌است سبب بارندگی می‌شود.

نوع سوم بادهای آبادان «باد سموم» یا «سام» است که از عربستان می‌وزد و همیشه خاک و شن همراه دارد. این باد بسیار خشک، گرم و سوزنده‌است. وزش آن به هنگام تابش آفتاب مخصوصاً در میانهٔ روز شخص را مسموم می‌کند. این‌گونه بادها هر چند سالی یک‌بار در آبادان می‌وزد و آسمان روز را به مثابه شب کاملاً تیره و تاریک می‌کند. البته همه ساله نوع ملایم‌تر آن می‌وزد که با خاک و گرد و غبار توأم است و تا حدودی شرایط عادی زندگی را دچار اخلال می‌کند.

حمزه اصفهانی مؤلف کتاب سنی الملوک الارض و الانبیاء دربارهٔ این باد و گذر آن در آبادان می‌نویسد:

در سال ۲۳۴ هجری قمری باد سموم شدیدی وزید که مردم مانند آن ندیده بودند. مدت آن زیاد از ۵۰ روز بود. آغازش از سوم حزیران و انجامش آخر تموز، این باد کوفه، بغداد و واسط را فرا گرفت و به عبادان رسید و از اواسط به اهواز رفت و همگی رهگذران و کاروان‌ها را بکشت و چون به همدان رسید، مزارع را بسوخت و در صحرای سنجار موصل هر بشر و شجر و دابه را هلاک کرد و بازارهای موصل چند روز تعطیل شد و راه دهات از شهر منقطع گردید.

رطوبت

آبادان به‌طور کلی یک منطقهٔ رطوبتی است. این رطوبت در بهار و تابستان کمتر از پائیز و زمستان است. رطوبت در زمستان حداکثر به ۸۹ درصد می‌رسد اما از آبادان رطوبت۱۰۰ درصد هم گزارش شده‌است. رطوبت نسبی آبادان در ماه‌های تیر و مرداد ۵۰ تا۶۰ درصد است و در ماه‌های دی و بهمن به ۷۰ تا۸۰ درصد هم می‌رسد. با توجه به ارقام جدول در هر صورت آبادان یک شهر با میزان بالای رطوبت است.

رطوبت نسبی در آبادان در میانهٔ روز کاهش می‌یابد و در مواقعی که باد از جنوب جریان دارد رطوبت به سرعت بالا می‌رود. رطوبت نسبی آبادان در ساعت ۳۰/۶ صبح ۶۴ درصد است، ولی همین رطوبت نسبی در ساعت ۳۰/۱۲ به ۳۲ درصد کاهش می‌یابد. کاهش مزبور به علت وزش بادهای شمالی است که رطوبت وسط روز را تقلیل می‌دهد، ولی به‌طور کلی توأم شدن حداکثر درجهٔ حرارت(۵۰ درجه سانتی‌گراد) با رطوبت نسبی بیش از ۵۰ درصد در آبادان، به‌طور محسوسی غیرقابل تحمل است.

بارندگی

آبادان از مناطق کم بارش کشور است که عمدهٔ همین بارندگی هم به رگبارهای زودگذر باران اختصاص دارد. بعضی مواقع این باران توأم با تگرگ است. میزان بارندگی آبادان در طول ده سال آمارگیری حدفاصل سال‌های ۱۳۴۳ تا۱۳۵۳ بین ۶/۵۴ تا ۷/۳۵۳ میلی‌متر در نوسان بوده‌است. متوسط بارندگی سالانه ۳/۱۴۶ میلی‌متر گزارش شده‌است. گزارش دیگر این میزان بارندگی را در سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ به‌طور متوسط بین ۲۰۰ تا۲۵۰ میلی‌متر نشان داده‌است.

باران‌های موسمی و گاه بسیار شدید، از آذر تا اردیبهشت برخی مواقع موجب جاری شدن سیل در سطح خیابان‌ها می‌شود. اهمیت این بارندگی‌ها در کشاورزی منطقه حیاتی است. اوج بارندگی آبادان در ماه‌های آبان، آذر و دی است در ماه‌های بهمن، اسفند و فروردین باران نسبتاً مناسبی می‌آید اما شدید نیست و صرفاً در تغییرات جوی مؤثر است. معمولاً در آبادان در ماه‌های خرداد، تیر و مرداد بارندگی وجود ندارد در اردیبهشت و شهریور برخی از سال‌ها بارندگی بسیار خفیف گزارش شده‌است.

خاک

خاک آبادان به دلیل آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوسته‌اند) به وجود آمده‌است. شهر آبادان به جزیره‌ای می‌ماند که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شده‌است. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیره‌اند. رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس می‌ریزند از دو رود بزرگ‌تر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگ‌ترین شاخه‌ای که از برخورد این دو رود پدید آمده‌است اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمن‌شیر خوانده می‌شود. رود بهمنشیر در بخش‌هایی از گذرگاهش کارون هم خوانده می‌شود. نوع خاک آب رسوبی ریز بافت و برای کشاورزی بسیار مناسب می‌باشد البته این خاک در زمان‌های دور بسیار شور و غیرقابل کشت بوده‌است ولی عبور از دو رودخانه پرآب و رسوب‌گذاری مدام آن‌ها در طی قرون بسیار، باعث تغییر بافت خاک گردیده‌است و امروز به برکت وجود این دو رودخانه آبادان مستعد کشت بسیاری از انواع نباتات است یکی از این دو رودخانه بهمنشیر نام دارد که در زمان باستان آن را بهرام اردشیر می‌نامیدند و رودخانه دیگر اروند است که ریشه در تاریخ باستان ما دارد. اروندرود از به هم پیوستن دجله و فرات تشکیل می‌شود.

اقتصاد

پالایشگاه آبادان

اقتصاد در آبادان عمدتاً برپایه شرکت نفت می‌باشد؛ که درسال۱۲۹۱ خورشیدی جهت تصفیه نفت مسجدسلیمان احداث گردید. درآغاز ملی شدن صنعت نفت حدود ۶۰۰هزار بشکه در روز توان تولیدی پالایشگاه بوده که امروز پس از حوادث جنگ هشت ساله ظرفیت تولید آن به ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته‌است. آبادان همچنین یک پتروشیمی بنام پتروشیمی آبادان دارد که در جوار پالایشگاه آبادان احداث گردیده‌است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی افزون بر ۱۴۷ فروند لنج و بیش از ۵۸۰ قایق موتوری صیادی در منطقه آبادان به امر صید و صیادی فعالیت داشتند.[32] همچنین از تاریخ چهارم خرداد سال ۱۳۸۳ منطقه آزاد تجاری اعلام شد که باعث ورود سرمایه گذاران خارجی و داخلی درون شهر گردید. بندر آبادان واقع در ساحل رودخانه اروند به‌طورکلی توان جابجایی بیست هزار تن کالا را دارد که با توجه به رونق منطقه آزاد تجاری اروند بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شده‌است.[33] همچنین آبادان بزرگترین تولید کننده خرما در سطح استان خوزستان است دارای زمینهایی به وسعت ۱۲۴۵۱ هکتار تنها مربوط به نخیلات است و بیش از دو میلیون اصله نخل در بر دارد توسط انهار منشعب از رودخانه اروند و بهمنشیر آبیاری سنتی صورت می گیرد. با توجه به شوری آب رودخانه اروندرود طرح آبیاری و زهکشی مکانیزه نیز که یکی از طرح های مهم ملی است در شهرستان در حال اجرا می باشد، که بوسیله آن آب مناسب از رودخانه بهمنشیر برای نخیلات حاشیه اروندرود پمپاژ می شود.[34]

پالایشگاه آبادان

پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان لزوم ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت به نظر می‌رسید به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسیها ساخته شد. این پالایشگاه در ابتدا روزانه ۲۵۰۰ بشکه در روز نفت تصفیه می‌کرد. ظرفیت پالایشگاه آبادان در سال ۱۳۳۰ به ۵۰۰۰ بشکه در روز رسید که پس از سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی به۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید که می‌توان از آن به عنوان برزگترین پالایشگاه جهان یاد کرد.

پتروشیمی آبادان

در سال ۱۳۴۲ انستیتو نفت فرانسه از طریق سازمان برنامه و بودجه مأمور شد تا مکان‌یابی ایجاد صنایع پتروشیمی در ایران را بررسی کند؛ و با توجه به نزدیکی آبادان به میدان‌ها نفتی و هم چنین وجود خط لوله‌های نفت از قبل احداث شده برای پالایشگاه آبادان و دسترسی به منابع آب شیرین دائمی به دلیل مجاورت آبادان با رودخانه اروند رود این مطالعات منجر انتخاب شهر آبادان و به تأسیس شرکت سهامی پتروشیمی آبادان با مشارکت ۷۴٪ سهم شرکت ملی پتروشیمی و ۲۶٪ سهم شرکت ب اف گودریج آمریکا گردید؛ و در سال ۱۳۴۶ به دلیل اینکه در داخل کشور هیچگونه تجربه ساخت مجمتع‌های پتروشیمی وجود نداشت عملیات ساختمانی مجتمع توسط شرکت لاماس آمریکا آغاز و تنها دو سال بعد در سال۱۳۴۸ رسماً به بهره‌برداری رسید.

راه‌آهن

همزمان با آغاز ساخت یکی از بزرگترین کارخانه‌های فولاد در شهر بافت عملیات مطالعاتی ساخت راه‌آهن سیرجان بافت کرمان آغاز شده و همچنین با وصل راه‌آهن سیرجان به مسیر نیریز استهبان شیراز کازرون برازجان بندر گناوه بندر دیلم هندیجان بندر ماهشر شادگان آبادان که در یک راستا قرار گرفته و بیشتر شهرهای یاد شده صنایع مربوط به فولاد در آن‌ها وجود دارد و همچنین نبود خطی که جنوب شرق را به وسیلهٔ خطوط راه‌آهن به جنوب غرب وصل کند توجیه می‌کند.

آبادان و انقلاب اسلامی

یکی از مهم‌ترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود؛ که البته عده‌ای کثیر نیز بر این باورند که انقلابیون بنیادگرا و افراطی اسلامی با هدف ضربه زدن به حکومت پادشاهی بویژه از لحاظ اقتصادی و به تعطیلی کشاندن پالایشگاه آبادان و تهییج مردم آبادان که تا آن زمان نقش چندانی در جریان راه‌اندازی انقلاب نداشتند، اقدام به آتش زدن سینما کردند.[35][36] در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد، ۵۳۷ نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزن‌ها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند.[37] تعداد کشته‌شدگان بعداً به بیش از ۴۰۰ نفر افزایش یافت.[6]

آبادان و جنگ ایران و عراق

یک تانک منفجر شده در آبادان به عنوان سمبل جنگ ایران و عراق

آبادان در زمان جنگ، آماج تهاجم‌های هوایی و زمینی ارتش عراق قرار گرفت و خسارات جانی و مالی فراوانی به آن وارد شد. این جنگ، پالایشگاه، تأسیسات نفتی، بندرگاه‌ها، فرودگاه و دیگر مراکز صنعتی و اقتصادی، شبکه آب‌رسانی، تأسیسات برق و نیز به ساختماها، آسیب فراوانی رساند و موجب کاهش جمعیت شهر شد. تولید نفت پایین آمد و فعالیت‌های اقتصادی راکد شدند. بر اثر فروریختن انواع مواد آتش‌زا و مخرب و نیز به دلیل بی آبی، بخش مهمی از فضای سبز از بین رفت و این اتفاق، برای شهری مثل آبادان که آب و هوایی گرم دارد، بسیار زیان‌بار بود. افزون بر این، استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی، فضای شهر را دچار آلودگی‌هایی کرد که در راندن مردم از شهر، تأثیر بسزایی داشت.[38] آبادان پس از عملیات ثامن‌الائمه و در سال ۱۳۶۰ از محاصره آزاد شد.

آثار ترکش خمپاره بر روی کرکره یک مغازه

عملیات ثامن‌الائمه

طرح عملیات ثامن الائمه در ۱۵ شهریور ۱۳۶۰، تکمیل و سرانجام در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ نیروهای ایران با رعایت اصل غافلگیری کامل و پس از گسترش روی خط، به‌طور ناگهانی بر مواضع مقدم دشمن هجوم برده و خاکریزهای اولیه دشمن را بدون زد و خورد اشغال کردند. با سپری شدن تاریکی، نیروهای هوایی طرفین وارد کارزار شده و هلیکوپترها نیز به پرواز درآمدند و پشتیبانی آتشهای توپخانه هر دو طرف با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا درآمد، و دشمن نیروهای احتیاط خود را در منطقه شمال محور ماهشهر آبادان وارد عمل نمود. رزمندگان ایران با وجود گرمای شدید، مقاومت سرسختانه دشمن را در هم شکستند و بعد از ۴۲ ساعت تلاش مداوم لشکر ۷۷ خراسان، سپاه و نیروهای مردمی، عملیات با موفقیت کامل به پایان رسید و نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی خسارات سنگینی را متحمل شدند و آبادان از محاصره آنان خارج شد.

ورزش

هواداران تیم صنعت نفت آبادان

باشگاه فوتبال صنعت نفت آبادان یکی از باشگاه‌های فوتبال ایران است که هم‌اکنون در لیگ برتر فوتبال ایران به رقابت با دیگر تیم‌ها می‌پردازد. ورزشگاه تختی آبادان زمین رسمی این باشگاه است. وزارت نفت و امور ورزش پالایشگاه آبادان به‌طور مشترک هزینه باشگاه صنعت نفت آبادان را تأمین می‌کنند. آبادان به سبب شور و جذابیت مردمش و البته شیوه بازی کردن و تشابه دست لباس این تیم با تیم ملی فوتبال برزیل، آن را به عنوان «برزیل ایران» می‌شناسند و حتی امروزه از جمله شعارهایی که هواداران این تیم برای تشویق بازیکان سر می‌دهند می‌توان به: «آبادان برزیلته» و «نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی» اشاره کرد.

اماکن تفریحی، تاریخی و زیارتی

آبادان یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران بوده که از زیباییهای طبیعی، تاریخی، گردشگری، تجاری و معنوی خاصی برخوردار است. همان‌طور که گفته شد بهترین زمان جهت عزیمت و تفریح در آبادان روزهای پایانی اسفندماه و ابتدای فروردین می‌باشد.

مسجد رنگونی‌های آبادان

از مکان‌های دیدنی و طبیعی آبادان می‌توان از:

ساحل بسیار زیبای رودخانه‌های اروند، بهمنشیر نام برد که با شناختی هر چند اولیه می‌توان از مکان‌های بی بدیل آن جهت ماهیگیری و تفریح استفاده کرد.

از مکان‌های تاریخی شهر آبادان می‌توان از کلیسای آبادان، سینما نفت، مناطق بوارده و بریم و پالایشگاه نفت آبادان (پالایشگاه نفت آبادان یکی از قدیمی‌ترین پالایشگاه‌های نفت جهان است)، دانشکده نفت آبادان نام برد که هر کدام تاریخی گفتنی دارند. با توجه به تصویب منطقه آزاد تجاری اروند مطمئناً یکی از جاذبه‌های آبادان برای بازدیدکنندگان، جاذبه‌های تجاری خواهد بود.

زیارتگاه خضر نبی و سید عباس همچنین قدمگاه رضا (ع) از مکان‌های زیارتی مهم آبادان هستند.

سینما شیرین

سینما شیرین آبادان که با قدمتی ۸۰ ساله یکی از چندین سینماهای آبادان در قبل از انقلاب می‌باشد. در سال ۱۳۱۰ در دوره پهلوی اول با ظرفیت بیش از ۷۰۰ نفر توسط بخش خصوصی و یک تاجر هندی ساخته شد سینما شیرین تنها سینمای غیردولتی در آن زمان بود. این سینما در مرکز تجاری شهر آبادان در منطقه امیری خیابان شهید منتظری (شاپور سابق) قرار دارد. پس از جنگ جهانی دوم، با افزودن دو طبقه دیگر به ساختمان، این سینما به بزرگترین سینمای ایران تبدیل شد .سینما شیرین آبادان در تاریخ ۱۷ خرداد سال ۸۵ به شماره ۱۵۶۲۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

مسجد رنگونی‌ها

با توجه به روایات مختلف، این مکان در ابتدا عبادتگاه سیک‌ها بوده و بعد از آن به‌کلی تخریب و بر روی آن مسجد رنگونی‌ها ساخته شده‌است. مسجد رنگونی‌ها هنگام ساختن پالایشگاه و توسط کارگران خارجی که اکثراً از مسلمانان اهل رانگون (پایتخت برمه) بوده‌اند، ساخته شده‌است.

کلیسای گاراپت مقدس

ابن کلیسا در سال ۱۳۳۶ در دوران پهلوی بنا شد و اصلی‌ترین مکان اجتماعات ارمنی‌ها محسوب می‌شود. کلیسای گاراپت در دوران جنگ تحمیلی آسیب دید اما بعد از اتمام جنگ در سال ۱۳۷۵ بازسازی شد.[39]

میدان فرهنگ (الفی)

میدان فرهنگ از دیرباز محل تجمع فرهنگیان شهر بوده‌است.

سینما نفت آبادان

سینما نفت (سینما تاج سابق)

از جمله بناهای فرهنگی تاریخی آبادان است که خاطرات زیادی در اذهان مردم این شهر بجا گذاشته، طراحی کلی این ساختمان تداعی‌کننده هیبت یک شیر نشسته‌است که از قدیم این بنا را به نگهبان شهر آبادان معروف کرده‌است. پس از جنگ هشت ساله نام سینما تاج به سینما نفت تغییر یافت. سینما نفت نام یکی دیگر از سینماهای متعلق به شرکت نفت بوده که پس از جنگ به دلیل تحمل خسارات سنگین استفاده از آن کنار گذاشته شد.

موزهٔ هنرهای معاصر

موزه هنرهای معاصر آبادان در قسمت شمال شهر واقع در پارک ایثارگران قرار دارد.

موزه اسناد تاریخی و خطی

موزه اسناد تاریخی و خطی آبادان در محل مسجد رنگونی‌ها قرار دارد.

موزهٔ آبادان

موزه آبادان در سال ۱۳۲۸ با الهام از معماری سنتی ایران شناخته شده‌است و دارای گنبدی به ارتفاع ۵٫۲۲ متر است که متأثر از گنبد دانیال نبی در شوش می‌باشد.

شهر خواهر خوانده

جستارهای وابسته

منابع

  1. «نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.
  2. درمورد شهردار آبادان
  3. مهرالزمان نوبان (۱۳۷۶نام مکان‌های جغرافیایی در بستر زمان، تهران: انتشارات ما، ص. ۲۵۹، شابک ۹۶۴-۶۴۹۷-۰۰-۴
  4. امیر حسین خنجی، سابقه تاریخی اسکان قبایل و عشایر عرب در خوزستان، ص۶
  5. [یاقوت حموی، ج۱، ص ۷۷۰؛ ابن بلخی، ص ۶۱]
  6. امیر حسین خنجی، سابقه تاریخی اسکان قبایل و عشایر عرب در خوزستان، ص۷
  7. [انساب الاشراف، ۳۷/۱۳]
  8. بعلبکی، منیر (۱۹۸۰). «Abadan». دانشنامه المورد. ۱. بیروت: دارالعلم للملایین. ص. ۱۸.
  9. قیم، عبدالنبی. پانصدسال تاریخ خوزستان.
  10. Farhang Rajaee, The Iran-Iraq War (University Press of Florida, 1993), pp. 111-112.
  11. حاتمی‌نژاد، حسین: تحولات جمعیتی شهرهای خوزستان. در: نشریه: «علوم جغرافیایی». بهار ۱۳۸۵ - شماره ۱. ص۱۱۹.
  12. «پورتال دانشگاه پیام نور استان خوزستان». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۱۹ آوریل ۲۰۱۳.
  13. دانشنامه ایران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد اول، ص۲۶.
  14. فرهنگ فارسی عمید، جلد اول، سرواژهٔ «آبادان».
  15. فرهنگ فارسی معین، جلد اول، سرواژهٔ «آبادان».
  16. "ĀBĀDĀN i. History – Encyclopaedia Iranica". Encyclopædia Iranica. 1982-12-15. Retrieved 2017-07-30.
  17. «دائرةالمعارف بزرگ اسلام». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ نوامبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۲.
  18. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، جلد اول، ص۱۲.
  19. دانشنامهٔ ایرانیکا، سرواژهٔ آبادان
  20. Geographia Marciani Heracleotae, ed. David Hoeschel, Augsburg 1600 p. 48
  21. دانشنامه ایران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد اول، ص۲۵.
  22. سفرنامهٔ خوزستان، ص ۹۱
  23. احمد کسروی، تاریخ پانصد سالهٔ خوزستان، ص ۲۱۳
  24. دانشنامه ایران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد اول، صص ۲۷ و ۲۸.
  25. رک: احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، بخش اول، ص ۱۵۸ و بخش دوم، ص ۶۱۴–۶۱۷؛ نزهة القلوب، ص ۴۰.
  26. شهر «بیان» در ساحل خاوری اروندرود قرار داشت که بعدها بندر خرمشهر در همان‌جا ساخته شد. رک: جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ص ۵۲؛ همچنین برای آگاهی بیشتر دربارهٔ شهر «بیان»، رک: معجم البلدان، ج ۱، ص ۶۱۴.
  27. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، بخش اول، ص ۱۸۸.
  28. حاتمی‌نژاد، حسین: تحولات جمعیتی شهرهای خوزستان. در: نشریه: «علوم جغرافیایی». بهار ۱۳۸۵ - شماره ۱. ص۱۱۴.
  29. نقشهٔ شهر آبادان
  30. دانشنامه بزرگ اسلام؛ نسخه عربی جلد۱ف ص۵.
  31. حاتمی‌نژاد، حسین: تحولات جمعیتی شهرهای خوزستان. در: نشریه: «علوم جغرافیایی». بهار ۱۳۸۵ - شماره ۱. ص۱۱۰.
  32. خبرگزاری فارس، بازدید: فوریه ۲۰۰۹.
  33. «مرکز امور مناطق آزاد و وِیژه اقتصادی> مناطق آزاد> اروند». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۴ اکتبر ۲۰۱۰.
  34. اقتصاد آبادان
  35. «اوج‌گیری مبارزات انقلاب اسلامی در سال ۵۷». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۳ سپتامبر ۲۰۱۱.
  36. یادداشت‌های بی‌تاریخ بایگانی‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine، ماهنامه پژواک، اکتبر ۲۰۰۷
  37. http://www.alefbe.com/article_Kayhanlondon_28sep2008.htm بایگانی‌شده در ۲۴ مه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine به نقل از کیهان
  38. دانشنامه ایران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد اول، ص ۲۷.
  39. https://lastsecond.ir/news/st-karapet-church
  40. «آبادان و کرمای چین خواهرخوانده شدند». واحد مرکزی خبر. ۵ تیر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۵.
  41. «آبادان و بروجرد خواهرخوانده شدند». واحد مرکزی خبر. ۵ تیر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۵.

پیوند به بیرون

ویکی‌سفر یک راهنمای سفر برای آبادان دارد.

صدای آبادان http://www.sedayeabadan.ir

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.