استان خوزستان

استان خوزستان، استانی در جنوب غرب ایران است که بر کرانهٔ خلیج فارس قرار دارد و مرکز تولید نفت و گاز ایران به‌شمار می‌آید. مساحت استان خوزستان ۶۴٫۰۵۷ کیلومتر مربع است و با جمعیتی معادل ۴٬۷۱۰٬۵۰۶ نفر (۱۳۹۵)، پنجمین استان پرجمعیت ایران محسوب می‌شود.[3] در سال ۱۳۰۳ مرکز استان خوزستان از شوشتر به اهواز منتقل شد.[4] از آن زمان تاکنون شهر اهواز مرکز این استان است.

خوزستان
مرکزاهواز
مساحتمساحت۸۴٬۰۵۷ کیلومترمربع
جمعیت (۱۳۹۵)۴٬۷۱۰٬۵۰۹ نفر[1][2]
تعداد شهرستان‌ها۲۷
منطقه زمانیIRST (گرینویچ+۳:۳۰)
-تابستان (دی‌اس‌تی)IRDT (گرینویچ+۴:۳۰)
وبگاهوبگاه رسمی
استاندارقاسم سلیمانی دشتکی

از لحاظ تاریخی، خوزستان قدیمی‌ترین منطقهٔ فلات ایران محسوب می‌شود، که پیشینهٔ سکونت انسان در آن به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و شکل‌گیری تمدن عیلام در هزارهٔ سوم قبل از میلاد، بازمی‌گردد.[5] خوزستان از شمالشرق به لرستان، از شرق به استان چهارمحال و بختیاری، از شمالغرب به ایلام، از جنوب‌شرقی به کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به بوشهر و خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود.[6]

استان خوزستان هم‌اکنون دارای ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی و ۶ نماینده در مجلس خبرگان رهبری می‌باشد. شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب (بزرگترین تولیدکننده نفت ایران)، شرکت ملی حفاری ایران، شرکت فولاد خوزستان و شرکت نفت و گاز اروندان در استان خوزستان مستقر می‌باشند.

نام

نام خوزستان بر روی نقشه ایران در عصر خلفای عباسی
خوزستان در نقشه‌ای اثر ابن حوقل (قرن چهارم ه‍.ق)
خوزستان در نقشه‌ای اثر محمود کاشغری (سدهٔ ۱۱م)
نام خوزستان بر روی نقشه ایران در اواخر دوره صفویه و اوایل دوره پادشاهی افشاریه ترسیم شده توسط ابراهیم عن متفرقکان
نام خوزستان(KHUZESTAN) بر روی نقشه ایران در اوایل پادشاهی قاجاریه ترسیم شده توسط J. Smith

دوران هخامنشیان

خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگ‌نوشته‌های فارسی باستان که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند برای نامیدن سرزمین عیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خوزستان امروز) واژه‌های -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته‌است. این واژه‌ها ۲۴ بار در سنگ‌نوشته‌های داریوش بزرگ و یک بار در سنگ‌نوشته‌ای از خشایارشا ثبت شده‌اند. همین واژهٔ -ʰŪja است که در زبان فارسی تبدیل به خوز شده‌است.[7]

واژه‌های -ʰŪjiya و -ʰŪvjiya نیز ۷ بار در سنگ‌نوشته‌های داریوش بزرگ به کار رفته‌اند که در واقع صفت و به معنای «خوزی یعنی اهل سرزمین -ʰŪja و -ʰŪvja» هستند. همین واژهٔ -ʰŪjiya است که در زبان فارسی تبدیل به خوزی شده‌است.[7]

استرابون و پلینیوس از خوزستان به اسم اوکسی[8] نام می‌برند. این استان با عیلامیان باستان و شوش کم و بیش مرتبط است. نام اهواز، شوش و هویزه منعکس‌کننده ساکنین این منطقه درر زمان عیلامیان بوده‌است.[9]

دوران ساسانیان

نام خوزستان در فارسی میانه (پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (پهلوی اشکانی) به صورت hūğestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده‌است.[10] سریانی‌ها به آن بت هوزایه می‌گفتند.[11]

بخشی از متنی پارتی بر روی دست‌نویس مانوی M 5569[12] که از زمان و مکان مرگ مانی می‌گوید و در سدهٔ سوم میلادی (سیصد سال پیش از اسلام) نوشته شده‌است: آوانگاری به خطّ فارسی:

پَد چَفار سَخت، شَهرِوَر ماه، شَهرِوَر رُوژ، دُشَمبَت، اود اِیوَندَس ژَمان، اَندَر اَوِستام ای هوژِستان، اود شَهرِستان چِ بِیلاپاد، کَذ اَهراماد هُو پِدَر رُوشن …

آوانگاری به خطّ آوانگار بین‌المللی:[13]

pad čafār saxt šahrewar māh, šahrewar rōž, dōšambat, ud ēwandas žamān, andar awestām ī hūžistān, ud šahrestān če bēlābād, kaδ ahrāmād hō pidar rōšn

برگردان فارسی:

چهار روز گذشته از شهریورماه، روزِ شهریور، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان و در شهر بیلاباد (گندی‌شاپور) که پدر روشنایی (مانی) عروج کرد.[14]

دوران اسلامی

به گفته سوات سوجک در کتاب‌های تاریخ کلاسیک اسلامی، نام این استان، خوزستان بود. ابن حوقل جغرافی‌دان قرن ۱۰ میلادی در کتاب «صورت الارض» در فصلی جداگانه، این استان را همراه با نقشه توصیف می‌کند و یاقوت در سده ۱۳ میلادی در معجم البلدان جزئیاتی از خوزستان نوشته‌است.[15]

ریچارد فرای در مورد خوزستان می‌نویسد: «خوزستان استانی ثروتمند و کم ارتفاع بود که دست کم به هفت کوره تقسیم می‌شد؛ بزرگترین جز آن هرمزداردشیر یا هرمزدشهر بود که عرب‌ها بدان سوق‌الاهواز می‌گفتند».[16]

واژه خوزستان به معنای سرزمین «خوزها» است و خوز را به صورت‌های «هوز» و «حوز» نیز می‌نوشتند و جمع هوز در زبان عربی اهواز است که نام پایتخت استان خوزستان است.[17] ابن خردادبه (متوفای حدود ۳۰۰ ق) خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل بر هفت کوره برمی‌شمارد که با نام کور الاهواز می‌خواندش.[18]

ابن خردادبه، نظر دیگری دربارهٔ نام اهواز دارد. او نه فقط اهواز بلکه کل موقعیت جغرافیایی خوزستان امروزی را اهواز می‌داند. خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل بر هفت کوره برمی‌شمارد و به آن اکوار الاهواز می‌گوید.[18] سبب وجود همین هفت کوره در این سرزمین، عضدالدوله دیلمی، آنجا را اقلیم هفت حوزه نام‌گذارده تا آنجا که مقدسی در قرن چهارم هجری، از رواج این نام خبر داده و پیروی خود را از آن، اعلام می‌دارد. همچنین او یادآور می‌شود که برخی از این حوزه‌ها از میان رفته‌است.[19][20]

در نوشته‌های کهن

صفحهٔ ۲۵۶: … و قیل آنه بلد من خوزستان؛ و لیس ذلک ببعید، غیر ان قول هرقل ملک الروم، حین هرب من انطاکیة الی قسطنطینیة، و التفت الی الشام و قال: «علیک السلام یا سوریة»، سلام مودع، لا یری آنه یرجع الیها ابداً، دلیل علی ان سورستان هی بلاد الشام؛ و کالعبرانیین ینسبون الی شط بحر، یقال له العبر؛ و کذلک جمیع الاسماء آلتی اشتهرت بها الفرق المختلفة؛ و عند المزدکیة، ان الزمان لا یخلو) ۱۱۲. (من نبی مبعوث، و ان الانبیاء یبعثون علی التوالی.

صفحهٔ ۳۶۷: … فی الثالث و العشرین، ذکران مارجیورجس الشهید، و هو جرجیس المقتول مرارا بألوان العذاب؛ و فی الرابع و العشرین، ذکران مارقوس صاحب الانجیل الثانی؛ و فی الخامس و العشرین، ذکران ایلیا الجاثلیق بخراسان؛ و فی السابع و العشرین، ذکران خریسطفوروس؛ و فی الثلاثین، ذکران شمعون بن صباعی الجاثلیق، المقتول بخوزستان مع من کان معه من النصاری.

برگردان دو متن بالا به فارسی:

صفحهٔ ۳۱۳: …برخی گفته‌اند که سورستان بلد و شهری و قسمتی از خوزستان است و این سخن دور از صواب نیست ولی هنگامی که هرقل امپراتور رم هنگامی که از انطاکیه به قسطنطنیه می‌گریخت روی خود را به شام کرده و گفت سلام بر تو ای سوریه و این سلام، تودیع و خداحافظی کسی با توست که دیگر به تو بازنمی‌گردد پس گفتار قیصر رم دلیل بر آن است که سورستان شام است.

صفحهٔ ۴۵۹: …روز بیست و سوم ذکران مارجیورجس شهید است که به انواع عذاب چند مرتبه او را کشتند و روز بیست و چهارم ذکران مارقوس صاحب دومین انجیل است؛ و روز بیست و پنجم ذکران ایلیا جاثلیق خراسان است و روز بیست و هفتم ذکران خریسطفورس است و روز سی‌ام ذکران شمعون صباعی است که در خوزستان جاثلیق نصاری بوده و با دیگر مسیحیان که با او بودند کشته شد.[21]

  • السمعانی، أبو سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی[22]

جلد ۱، ص ۱۵۳: الأرجانی هذه النسبة الی أرجان و هی من کور الأهواز من بلاد خوزستان و یقال لها ارغان بالغین و هی أرجان، و کان الصاحب إسماعیل بن عباد ینزل بها فی بعض الأوقات

جلد ۱، صفحهٔ ۲۹۱: و کذلک رأیت فی عرض الدنیا من أهل المنصورة و مولتان و بلاد بست و سجستان علی بابه، و کذلک رأیت جماعة من أهل فارس و شیراز و خوزستان علی بابه فناهیک بهذا شرفا و اشتهارا و علوا فی الدین و قبولا فی بلاد المسلمین بطول الدنیا و عرضها.

جلد ۱، صفحهٔ ۳۹۵: الأهوازی، بفتح الألف و سکون الهاء و فی آخرها الزای، هذه النسبة الی الأهواز و هی من بلاد خوزستان، و تنسب جمیع بلاد الخوز الی الأهواز، و البلدة آلتی هی الأهواز الساعة یقال لها سوق الأهواز و هی علی قرب من أربعین فرسخا من البصرة و کانت احدی البلاد المشهورة المشحونة بالعلماء و الأئمة و التجار و المتمولین من أهل البلد و الغرباء و قد خربت أکثرها و بقیت التلال، و لم یبق بها الا جماعة قلیلة، و المشهور بالنسبة الیها من القدماء الضحاک ابن زید الأهوازی، یروی عن إسماعیل بن ابی خالد، روی عنه عبد الملک ابن مروان الأهوازی

جلد ۳، صفحه‌های ۵۱ و ۵۲: التستری، بالتاء [المضمومة] المنقوطة من فوق بنقطتین و سکون السین المهملة و فتح التاء المعجمة أیضا بنقطتین من فوق و الراء المهملة، هذه النسبة الی تستر بلدة من کور الأهواز من بلاد خوزستان یقولها الناس شوشتر و بها قبر البراء بن مالک رضی الله عنه

جلد ۳، صفحهٔ ۳۴۸: الجندیسابوری، بضم الجیم و سکون النون و فتح الدال المهملة و سکون الیاء المنقوطة [من تحتها] بنقطتین و فتح السین المهملة بعدها الألف و الباء المنقوطة [بنقطة] بعدها [واو] و راء مهملة، هذه النسبة إلی بلدة من بلاد کور الأهواز- و هی خوزستان - یقال لها جندیسابور

استخری در کتاب المسالک و الممالک:

خوزستان و اما حدود خوزستان فان شرقیها حد فارس و اصبهان و بینها و بین حد فارس من حد اصبهان نهر طاب و هو الحد الی قرب مهروبان ثم یصیر الحد بین الدورق و مهروبان علی الظهر الی البحر و غربی‌ها حد رستاق واسط و دور الراسبی و شمالیها حد الصمیره و کرخا و اللور حتی یتصل علی حدود الجبال الی اصبهان علی انه یقال ان اللور کانت من خوزستان و فحولت الی الجبال و حد خوزستان

محمد بن موسی خوارزمی در نیمه دوم قرن چهارم ه‍.ق در کتاب «مفاتیح العلوم» در مورد زبان خوزی و نام خوزستان چنین می‌گوید:

الخوز: لغه منسوبه الی کور خوزستان و بها یتکلم الملوک و الاشراف فی الخلا ٕ و مواضع الاستفراغ و عند التغری فی الحمام.

جغرافیا

استان خوزستان از شمال و شرق توسط رشته کوه‌های زاگرس احاطه شده‌است، با حرکت به سمت داخل استان از ارتفاع این کوه‌ها کاسته شده و جای خود را به تپه ماهورها می‌دهد. خوزستان شامل دو منطقه کوهستانی و جلگه‌ای است. دو پنجم کل مساحت این استان کوهستانی و سه پنجم آن جلگه‌ای می‌باشد. کوه چو، زردکوه، شاویش، آب‌بندان، مامازاد، کوه سیاه و کوه چال، از جمله کوه‌های خوزستان هستند. جلگه خوزستان شیب کمی دارد و در برخی از نقاط آن گنبدهای نمکی موجود است که نقش عمده‌ای در شور کردن اراضی و آب‌ها دارد.[23]

رودها

پنج رود بزرگ خوزستان

خوزستان پرآب‌ترین استان ایران است.[24] پنج رود بزرگ که از زاگرس سرچشمه می‌گیرند، زمین‌های جلگه خوزستان را سیراب کرده و به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، به خلیج فارس می‌ریزند. کارون بزرگترین این رودها، بزرگترین رودخانه ایران است، این رود که از کوه‌های زاگرس مرکزی سرچشمه می‌گیرد، در نزدیکی شوشتر به آب دز می‌پیوندد و در نزدیکی ورودی اروندرود به خلیج فارس، به این رود می‌ریزد.[25] رود کرخه سومین رود بلند ایران پس از کارون و سفیدرود است. این رود که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد، پس از طی مسیری نزدیک به ۷۵۵ کیلومتر، در جهت جنوب غربی به تالاب هورالعظیم در مرز ایران و عراق می‌ریزد. نام کرخه از شهری در کوره شوش خوزستان به نام کرخا یا کرخه برگرفته‌شده‌است.[26] آب دز از زاگرس مرکزی در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی بروجرد نزدیکی چهاربره جریان می‌یابد از کنار شهر اندیمشکو پس از عبور از سد دز اندیمشک، از میان شهر دزفول می‌گذرد و در ۱۰۰ کیلومتری جنوب این شهر در بند قیر به کارون می‌ریزد. این رود با حجم بالای آب در طول تاریخ شریان حیاتی کشاورزی متمرکز در منطقه بوده‌است.[27] رود مارون از کوه‌های راه باریک، سفید و گل گیلک در ۵۳ کیلومتری شمال غرب یاسوج سرچشمه می‌گیرد پس از تلاقی با رود اعلاء در چم هاشم با نام جراحی به راه خود ادامه می‌دهد و پس از مشروب کردن دشت رامهرمز و رامشیر و در کل پس از پیمودن مسافتی نزدیک به ۴۳۸ کیلومتر به خورموسی و خلیج فارس می‌ریزد.[28] رود هندیجان یا زهره از کهگیلویه سرچشمه می‌گیرد و دو سرشاخه اصلی آن دو رود آب شیرین یا خیرآباد و آب شور یا شولستان است، این رود پس از گذر از هندیجان به خلیج فارس می‌ریزد.[29]

تاریخ

دوران باستان

«خوزستان» در دوران باستان، به ویژه در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم می‌شد: بخش‌های شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمین‌های باصفا و کوهستان‌ها و جنگل‌های فراوانی را شامل بود و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشت‌های حاصل‌خیز و جلگه‌ای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشت‌های حاصل‌خیز و جلگه‌ای سرسبز و پرآب بوده که به قاره‌ای کوچک و مستعد می‌مانست. بخش‌های جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدن‌های دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ «میان‌رودان» بوده و جغرافیای وسیعی را شامل می‌شده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است.

در سال ۵۵۸ پیش از میلاد پادشاهی کوروش بزرگ (کوروش دوم) در انشان (فارس) و خوزستان آغاز شد و پایتخت هخامنشیان به شوش منتقل شد.[5]

«استرابون» جغرافی‌دان عهد باستان، خوزستان را از حاصل‌خیزترین جلگه‌های جهان می‌داند؛ زیرا رودخانه‌های زیادی این دشت را آبیاری می‌کرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می‌ساخته‌است. شاید بر همین اساس بوده که عده‌ای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی «جایی با آب‌های فراوان» است.

دربارهٔ آبادی مرکز خوزستان در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» تألیف «ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی» جهانگردی از بیت‌المقدس آمده‌است:

«شوشتر در همه این سرزمین، خوشتر، استوارتر و مهم‌تر از آن شهری نباشد. نهر به دور آن می‌چرخد نخلستان و باغها آن را فرا گرفته‌اند. بافندگان ماهر پنبه و دیبا در آن بسیارند از همه شهرها برتر است، اضداد را در خود جمع و در نزد جهانیان شهرت دارد؛ و درباره‌اش گفته‌اند آن همچون بهشتی است. باغهایش پر از ترنج و انار خوب، انگور و گلابی عالی و خرما می‌باشد. بهشت خوزستان است دیبای آن را به مصر وشام می‌برند، مردمش با خوشی عمر می‌گذرانند.»

همچنین در سفرنامه «ابن بطوطه» جهانگرد مراکشی می‌خوانیم:

«سر انجام به شهر تستر (شوشتر) رسیدم که در قلمرو اتابک و سر حد بین دشت وکوهستان است. شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغهای عالی است این شهر محاسن زیاد و بازارهای معتبر دارد و از شهرهای قدیمی است. در دو طرف رودخانه باغ قرار دارد و محاذی دروازه دسبول مانند بغداد و حله جسری از کشتیهای کوچک درست کرده‌اند، میوه در تستر فراوان است، خیرات و برکات این شهر بسیار و بازارهای آن در خوبی بی‌مانند می‌باشد.»

وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون دانشگاه جندی شاپور در این استان دال بر اهمیت و رونق این منطقه‌است که استادان بزرگ دانش پزشکی را از یونان، مصر، هند و روم گرد هم آورده بوده‌است. این دانشگاه را ساسانیان بنیان‌گذاردند. این دانشگاه پزشکی که به دستور شاپور اول (۲۴۱–۲۷۱ م) به سبب وجود آب و هوا و طبیعت پر نعمت و مناسب در گندی شاپور (نزدیک دزفول) ساخته شد. توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف) مرمت و بازسازی گشت و در زمان انوشیروان تکمیل و توسعه یافت. دانشمندان و شاعران بزرگی همچون ابونواس حسن بن هانی اهوازی، که از ارکان شعر عرب است، عبداله بن میمون اهوازی، نوبخت اهوازی منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران شیعی، مانند ابن سکیت و دعبل خزائی که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشته‌اند و زبان به مقاومت گشوده‌اند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی می‌کرده‌اند.

در سال ۲۲۴ میلادی، اردوان پنجم به وسیله اردشیر بابکان حاکم فارس (بعداً اردشیر یکم ساسانی) در نبرد هرمزدگان واقع در استان خوزستان کنونی، شکست خورده و کشته می‌شود. طی این رویداد پادشاهی ۴۷۱ ساله اشکانیان پایان می‌پذیرد.[5]

آغاز اسلام

خوزستان در نقشه‌ای از اصطخری (سدهٔ ۱۰م)

والی بصره در اوایل سال ۱۶ مغیره بن شعبه را از طرف خود مأمور فتح بلاد خوزستان کرد و مغیره به آسانی دهقانان ایرانی اهواز را به تسلیم و قبول جزیه وادار ساخت، اما عمر به علت حرکت زشتی که از مغیره روایت کردند او را از حکومت بصره برداشت و ابوموسی اشعری را به جای او فرستاد. ابوموسی دنباله فتوحات پیشینیان خود را گرفت و پس از چند رشته جنگ بلاد رامهرمز و شوش را مفتوح کرد. اما چون به شوشتر رسید به مقاومت هرمزان والی آنجا که در قلعه شهر متحصن بود برخورد، ناچار از خلیفه کمک خواست و عمر دستور داد که از کوفه عمار بن یاسر با لشگریانی به یاری ابوموسی برود.[30]

هرمزان و ایرانی‌های شوشتر سخت مقاومت کردند و عرب با وجود کثرت عدد بر ایشان پیروزی نیافتند تا آنکه به دلیل یک نفر خائن ایرانی بر مقام زنان و اطفال مدافعین راه یافتند و این کیفیت پای هرمزان و اصحاب او را در مقاومت سست کرد و جمعی از ایشان برای آنکه به دست مسلمین نیفتند خود و عزیزان خود را کشتند. سرانجام هرمزان از ابوموسی امان خواست و ابوموسی قبول این تکلیف را به امر خلیفه موکول ساخت و هرمزان به مدینه فرستاد. هرمزان به ظاهر پیش خلیفه اسلام آورد و عمر برای او وظیفه‌ای نیر مقرر داشت، اما چون بعدها به شرکت در قتل خلیفه و همدستی با ابولولو متهم شد مسلمین او را کشتند.[30]

پس از تسلیم هرمزان، شوشتر و جندی‌شاپور و بلاد دیگر خوزستان همه مسخر ابوموسی شدند و به این ترتیب فتح قسمت جلگه‌ای ایران تماماً به دست مسلمین به انجام رسید.[30]

نام عربستان در دوره‌ای از تاریخ

به گفته ریچارد فرای به خاطر تأثیر قوی عرب زبان‌های مهاجر به جنوب غربی این استان (مخصوصاً مهاجرت بنی کعب و بنی لام) از قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی، نام عربستان به این ناحیه‌استان از زمان صفویه اطلاق گردید تا اینکه در زمان رضا شاه پهلوی با نام خوزستان جایگزین شد که خط پایانی بر آرزوهای تجزیه طلبانه شیخ خزعل، رئیس قبیله کعب بود.[31]

در اواخر قرن ۱۶ میلادی قبیله کعب از عراق به جنوب خوزستان مهاجرت کردند. در طی قرون موفقیت‌آمیز[32] قبایل عرب بیشتری از جنوب عراق به نوار مرزی جنوب غربی خوزستان مهاجرت کرده‌اند.[33]

در گویش‌های فارسی باستان و پارسی میانه که در خوزستان و جنوب غربی ایران تکلم می‌شده (و هنوز می‌شود) «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفته‌اند. البته تا سال‌های اخیر این اسامی را با حرف (ح) نیز می‌نوشته‌اند. از سوی دیگر «یاقوت حموی» واژه «خوز» را با نام‌های «خوز» و «هوز» و «اهواز» و «هویزه» هم ریشه می‌داند. «اهواز» محرف واژه «آواز» و «اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم «خواجا» یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت‌نشین استان خوزستان بوده‌است. پس از هخامنشی، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بوده‌است. در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان به شهر تازه تأسیس اهواز که در ان زمان به نام ناصرالدین شاه ناصریه خوانده می‌شد منتقل شد و تاکنون نیز اهواز است. «به هر حال به وسیله بیگانگان برای تعمیم نام عربستان و فراموش شدن کلمه خوزستان سعی بسیار به کار رفت. این وضع تا سال ۱۳۰۳ه‍. ش؛ که حکومت مرکزی موفق شد پس از چندین سال غفلت از امور خوزستان به آن ناحیه توجه کند، باقی بود. در این تاریخ نام عربستان به کلی از فرمانها و مکاتبه‌های دولتی حذف و به {نام قدیمی آن} خوزستان تغییر نام یافت.»[34]

در شاهنامهٔ فردوسی به تصحیح جلال خالقی مطلق از این خطه با نام خوزیان یاد شده‌است. برای نمونه:

بشد تیز با لشکر خوزیانبرآن سود جستن سرآمد زیان[35]
وزان پس بر کشور خوزیانفرستاد بسیار سود و زیان[36]
همی‌رفت تا کشور خوزیانز لشکر کسی را نیامد زیان[37]

«ابن منظور» به سال ۷۱۱ ه‍.ق در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب، یعنی: «خوز» قوم یا قبیله‌ای از مردم عجمند. از سوی دیگر «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا می‌کنند؛ زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژه‌ای برای رشد این گیاه داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست می‌داده‌است.

در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمده‌است که به نظر می‌آید، برگرفته از پارسی میانه با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویش‌های رایج در این استان «بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره می‌گیرند؛ بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافته‌است. در متون پارتی نیز واژه هوزستان اشاره به همان نام خوزستان در دوران نوین دارد.[38]

در گویش‌های فارسی باستان و پارسی میانه «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفته‌اند.

جمعیت‌شناسی

برپایه نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت استان خوزستان ۴٬۷۱۰٬۵۰۹ نفر بوده‌است که از این تعداد ۷۵/۵ درصد در سکونتگاه‌های شهری و ۲۴/۵ درصد در سکونتگاه‌های روستایی زندگی می‌کردند.[39] شمار عرب‌ها در نواحی روستایی استان خوزستان در سال ۱۳۷۸ تعداد ۴۲۹۱۹۷ نفر برآورد شده که حدود ۳۸ درصد کل جمعیت روستایی استان را دربر می‌گرفت.[40] جمعیت تخمینی عرب‌های استان خوزستان برپایه آمار ذکر شده آن سال بین یک میلیون و هشتصد هزار تا دو میلیون نفر بوده‌است[40] که با در نظر گرفتن جمعیت کل استان در آنزمان که ۳٬۷۴۶٬۷۷۲ نفر ذکر شده حدود ۵۱ درصد جمعیت استان تخمین زده می‌شود. این تخمین در پژوهش شورای فرهنگ عمومی که در سال ۱۳۸۹ انجام شد رقم ۳۵٪ (۳۵٫۶٪ مرد، ۳۱٫۹٪ زن) را نشان داد.[41]

زبان

گویش‌های بومی خوزستان، مانند هرجای دیگر ایران، تحت تأثیر زبان معیار قرار دارند. عوامل مؤثر بر آن افزایش باسوادی، گسترش رسانه‌های جمعی، از جمله اینترنت، و رشد اقتصادی است. مورد آخر منجر به یک‌جانشینی عشایر، مهاجرت از روستا به شهر، و مهاجرت گستردهن از دیگر نواحی کشور به درون استان شده‌است. باید به جابجایی جمعیت در نتیجهٔ جنگ ایران و عراق و انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز اشاره کرد. همهٔ این عوامل منجر به کاهش سخنگویان به گویش‌های بومی می‌شود. پیش از وقوع مهاجرت گسترده در جریان قرن بیستم و پس از آن، جمعیت خوزستان غالباً از دو گروه زبانی تشکیل می‌شد: سخنگویان به عربی، که در نواحی کشیده شده از خلیج فارس و اروندرود به سوی شهر اهواز و بالاتر از شهر اهواز تا نزدیکی‌های مرز استان‌های همجوار و قبل از برخورد به روستاهای بختیاری زندگی می‌کردند، و سخنگویان به گویش‌های ایرانی که در نواحی به سوی شمال غرب و کوهپایه‌های رشته کوه زاگرس ساکن بودند.

عربی خوزستانی دارای لهجه‌های متفاوت بین مناطق مختلف آن می‌باشد اما در هر حال بیشترین شباهت را با لهجهٔ جنوب عراق دارد. گرچه ارزیابی زبانی از خوزستان تاکنون انجام نشده، گویش‌های صحبت شده توسط ایرانی زبانان استان به نظر بر سه نوع می‌رسد: دزفولی- اهوازی-شوشتری، که در آن سه شهر بدان صحبت می‌شود، و زبانل لری بختیاری و بهمئی که توسط مردمی که در مناطق کم ارتفاع خوزستان و کسانی که در روستاها و شهرهایی چون آغاجاری، مسجدسلیمان، رامهرمز، ایذه و… زندگی می‌کنند، صحبت می‌شود و زبان لری بالاگریوه ای که توسط مردم شهرستان اندیمشک و شوش صحبت می‌شود. البته لازم است ذکر شود در حال حاضر اغلب مردم شوش را عربها تشکیل می‌دهند و با زبان عربی تکلم می‌کنند.[42]

ترکیب زبانی در خوزستان

خاک بختیاری، منتشر شده توسط دانشنامه ایرانیکا. ایرانیکا گستره سکونتگاه بختیاری‌ها را از فریدن تا اهواز معرفی می‌کند.

استان خوزستان به علی وسعت زیاد دارای اقوام مختلفی می‌باشد که عبارتند از: قوم‌های لر (بختیاری، بهمئی و فیلی)، عرب، کرد، ترک (قشقایی) و فارس‌زبانان (بومیان خوزستان که مردم خوزی زبان هستند).

بومیان خوزستان که مردم خوزی زبان بهبهان، شوشتر، دزفول، بندرماهشهر، هندیجان، رامهرمز، رامشیر (رام اردشیر)، زیدون، سربندر، شادگان از بازماندگان مردم شهرنشین باستان خوزستان هستند و هر کدام گویش مخصوص به خود دارند که کمی با هم متفاوتند.

عرب‌های خوزستان، طوایف عرب خوزستان همگی از دسته کوچ نشین، غیر ثابت و با اصل و نسب مشخص در شبه جزیره عربستان بودند. مهاجرت ایشان به جنوب غربی خوزستان از سده نهم ه‍.ق پس از دعوی سید محمد مشعشع از رؤسای قبایل عرب شبه جزیره عربستان، پس از فتح هویزه شروع گردید و تا زمان معاصر ادامه یافت. در دهه‌های اخیر به ویژه از زمان جنگ به این سو، در برخی از شهرهای این منطقه نیز ساکن گردیدند. تا پیش از جنگ ایران و عراق عمده تمرکز جمعیتی عرب‌های خوزستان، بیشتر در شهرستان‌های اهواز، آبادان، آغاجاری، امیدیه، باوی، بندر ماهشهر، حمیدیه، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامشیر، رامهرمز، شادگان، شوش، امیدیه، شوشتر، کارون، هندیجان و هویزه سکونت دارند.

لرهای بختیاری که از هزاره‌های دور در خوزستان و عراق (تا سده‌های اولیه اسلامی) حضور داشته‌اند؛ که در شهرستان‌های ایذه، مسجدسلیمان، اندیکا و لالی و بخش‌هایی از شهرستان‌های گتوند، باغ‌ملک، رامهرمز و هفتکل و در شهرهای سالند صفی‌آباد از توابع شهرستان دزفول و شهرهای سرداران و شرافت از توابع شهرستان شوشتر می‌باشند. استان خوزستان محل اسکان قشلاقی ایل بختیاری می‌باشد.

لرهای فیلی یا همان لر کوچک در شهرستان‌های اندیمشک و شوش و بخش‌های از شهرستان گتوند و دزفول ساکن هستند.

لرهای بهمئی جزوه ایالات کهگیلویه می‌باشند و در شهرستان‌های گتوند، باغ‌ملک، رامهرمز، امیدیه و بهبهان استان خوزستان ساکن هستند.

کردهای خوزستان در شهرهای باغ‌ملک، اهواز و رامهرمز ساکن هستند.

ترک‌های قشقایی نیز در شهرهای امیدیه، اهواز، رامهرمز، هفتکل و قلعه‌تل زندگی می‌کنند.

طی پژوهشی که به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ ش انجام شد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه‌گیری شد در استان خوزستان به قرار زیر بود:

ترکیب زبانی در استان خوزستان
قومیت درصد
عرب‌زبان
 
۳۳٫۶%
فارسی‌زبان
 
۳۱٫۹%
لر (بختیاری)
 
۱۵%
لر (بهمئی)
 
۸%
لر کوچک
 
۷%
ترک‌زبان
 
۲٫۵%
کرد
 
۱%
سایر
 
۰٫۷%

وضعیت اجتماعی

مهاجرت

استان خوزستان بالاترین نرخ مهاجرت را در میان تمام استان‌های ایران دارد. تنها در چند سال پیش از ۱۳۹۷، ۴۰۰ هزار نفر از مردم خوزستان بنا به دلایلی مانند آب ناسالم، ریزگردها و هوای نامطبوع، گرمای زیاد هوا و شرایط اقلیمی نامساعد همچنین بیکاری، فقر و گرانی، محل سکونت خود را ترک کرده و به شهرهای شمال ایران مهاجرت کرده‌اند.[43]

اقتصاد و منابع طبیعی

در سال ۱۲۸۷ خورشیدی نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه، توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی در شهر مسجد سلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به «چاه شماره یک» مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی، نفت استخراج شده، و اولین گام در تأسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشین بوده‌است. چاه شماره یک هم‌اکنون به صورت موزه تحت مدیریت شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ایران (NISOC) اداره می‌شود. استان خوزستان غنی‌ترین استان ایران در زمینهٔ منابع نفت و گاز است که در حال حاضر عمدهٔ درآمد کشور از راه صدور این دو محصول حاصل می‌شود.

اهواز، مرکز صنایع پخش نفت و گاز در خوزستان و تمامی مناطق نفتخیز در جنوب، غرب و شرق ایران است. پالایشگاه آبادان و پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی ماهشهر از جمله صنایع وابسته به نفت در این استان هستند.

کارخانجات ذوب و فولادسازی و محصولات آهنی و فولادی و لوله‌سازی از جمله صنایعی هستند که تأثیر بسزایی در اقتصاد منطقه و استان دارند. از جملهٔ این مجموعه‌ها می‌توان به لوله‌سازی خوزستان، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکت فولاد خوزستان، نورد کاویان و شرکت نورد و لوله اهواز اشاره کرد.

گرمای بیش از حد و تمرکز صنایع بزرگ در استان خوزستان باعث شده‌است که این استان پس از استان تهران بزرگترین مصرف‌کنندهٔ انرژی در ایران باشد.[44] نیروگاه‌های حرارتی و گازی استان عبارتند از رامین، زرگان، آبادان، خرمشهر و فجر.[45]

تا چندی پیش قابلیت کشتی‌رانی تجاری در رود کارون تا بندری در شهر اهواز وجود داشت و بخشی از بار ترانزیت تجاری از این راه منتقل می‌شد. اما در پی عدم رسیدگی این کاربرد در حال حاضر منتفی است و کشتی‌رانی تجاری عملاً انجام نمی‌گیرد. بندرهای آبادان و خرمشهر (با دسترسی از رود بهمن‌شیر) و ماهشهر و بندر امام پیش از جنگ ایران و عراق از لحاظ تجاری اهمیت فراوانی داشتند و مجموعهٔ این بنادر با خط آهن خرمشهر-تهران، مسیر پراهمیتی برای حمل و نقل تجاری بود، اما در طول جنگ ایران و عراق، آسیب فراوانی دیدند و عملاً مخروبه و متروکه شدند و امروز با روندی بسیار کُند، به کسری از وضعیت سابق خود نزدیک می‌شوند.

آب فراوان رودهای کارون، کرخه و هندیجان (زهره)، جراحی، مارون، اروندرود و دز که اکثراً جزو پرآب‌ترین رودهای ایران هستند و ساختار جلگه‌ای استان خوزستان، قابلیت بالقوهٔ کشاورزی فراوانی در آن ایجاد کرده‌است. جدا از کشاورزی سنتی و نیمه مکانیزهٔ محصولات سنتی (مثل برنج، گندم، مرکبات و صیفی‌جاتنیشکر هم به صورت صنعتی در قالب طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان در ابعاد جغرافیایی وسیعی کاشته شده و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. از جمله صنایع جانبی قدیمی نیشکر در خوزستان، مجتمع کاغذسازی هفت‌تپه است که از دیرباز با استفاده از ضایعات نیشکر به تولید کاغذ می‌پردازد.

تقسیمات استانی

سهم شهرستان‌های استان خوزستان از مجموع ۱۴۰۰۱۱۰۰ میلیون ریال سپرده بانکی در این استان در سال ۱۳۹۱[46]

استان خوزستان دارای ۲۸ شهرستان، ۶۸ بخش، ۱۴۵ دهستان و ۸۲ شهر است.

استان خوزستان

ردیفنام شهرستانمرکز شهرستان سال تأسیس مساحت

(Km²)

جدا شده از شهرستان/استان جمعیت مرکز شهرستان ۱۳۹۵جمعیت شهرستان ۱۳۹۵زبان
۱ اهواز اهواز ۱۳۱۶ ۴٬۸۶۴ - ۱٬۱۸۴٬۷۸۸ نفر ۱٬۳۰۲٬۵۹۱ نفر فارسی معیار، بختیاری، عربی، شوشتری، دزفولی، بهبهانی
۳ بهبهان بهبهان ۱۳۱۶ ۲٬۸۸۴ - ۱۲۲٬۶۰۴ نفر ۱۸۰٬۵۹۳ نفر فارسی بهبهانی، فارسی معیار، لری بهمئی
۲ خرمشهر خرمشهر ۱۳۱۶ ۲٬۲۹۸ - ۱۳۳٬۰۹۷ نفر ۱۷۰٬۹۷۶ نفر عربی، فارسی
۴ ایذه ایذه ۱۳۱۹ ۳٬۷۸۹ اهواز ۱۱۹٬۳۹۹ نفر ۱۹۸٬۸۷۱ نفر بختیاری
۵ آبادان آبادان ۱۳۲۱ ۲٬۵۳۸ خرمشهر ۲۳۱٬۴۷۶ نفر ۲۹۸٬۰۹۰ نفر فارسی؛ عربی
۶ دشت آزادگان سوسنگرد ۱۳۲۳ ۱٬۹۷۲ اهواز ۵۱٬۴۳۱ نفر ۱۰۷٬۹۸۹ نفر عربی
۷ دزفول دزفول ۱۳۲۵ ۴٬۶۴۶ اهواز ۲۶۴٬۷۰۹ نفر ۴۴۳٬۹۷۱ نفر فارسی دزفولی، بختیاری، عربی
۸ شوشتر شوشتر ۱۳۲۶ ۲٬۴۳۳ ۱۰۱٬۸۷۸ نفر ۱۹۲٬۰۲۸ نفر فارسی شوشتری، بختیاری، عربی
۹ مسجدسلیمان مسجدسلیمان ۱۳۳۳ ۲٬۱۷۶ ۱۰۰٬۴۹۷ نفر ۱۱۳٬۴۱۹ نفر بختیاری
۱۰ رامهرمز رامهرمز ۱۳۳۷ ۱٬۸۱۸ ۷۴٬۲۸۵ نفر ۱۱۳٬۷۷۶ نفر بختیاری، عربی، ترکی قشقایی
۱۱ بندر ماهشهر بندر ماهشهر ۱۳۳۸ ۱٬۹۰۸ خرمشهر ۱۶۲٬۷۹۷ نفر ۲۹۶٬۲۷۱ نفر فارسی، عربی،
۱۲ شادگان شادگان ۱۳۵۸ ۳٬۵۹۸ خرمشهر ۴۱٬۷۳۳ نفر ۱۳۸٬۴۸۰ نفر عربی
۱۳ اندیمشک اندیمشک ۱۳۵۹ ۳٬۱۱۶ دزفول ۱۳۵٬۱۱۶ نفر ۱۷۱٬۴۱۲ نفر لری بالاگریوه‌ای
۱۴ شوش شوش ۱۳۶۸ دزفول ۷۷٬۱۴۸ نفر ۱۳۶٬۳۸۹ نفر لری بالاگریوه‌ای، عربی
۱۵ باغ‌ملک باغ‌ملک ۱۳۶۹ ۲٬۲۵۹ ایذه ۲۶٬۳۴۳ نفر ۱۰۵٬۳۸۴ نفر بختیاری، لری بهمئی، ترکی قشقایی
۱۶ امیدیه امیدیه ۱۳۷۵ ۲٬۱۴۸ بندر ماهشهر ۶۷٬۴۲۷ نفر ۹۲٬۳۳۵ نفر فارسی، بختیاری، عربی، لری بهمئی
۱۷ لالی لالی ۱۳۸۲ ۱٬۴۰۰ مسجدسلیمان ۱۸٬۴۷۳ نفر ۳۷٬۹۶۳ نفر بختیاری
۱۸ هندیجان هندیجان ۱۳۸۲ ۳٬۷۸۰ بندر ماهشهر ۲۹٬۰۱۵ نفر ۳۸٬۷۶۲ نفر فارسی و عربی بندری، بختیاری
۱۹ اندیکا قلعه خواجه ۱۳۸۴ ۲٬۳۶۹ مسجدسلیمان ۲٬۴۰۸ نفر ۴۷٬۶۲۹ نفر بختیاری
۲۰ گتوند گتوند ۱۳۸۴ ۹۷۳ شوشتر ۲۴٬۲۱۶ نفر ۶۵٬۴۶۸ نفر بختیاری، لری بالاگریوه‌ای، گتوندی
۲۱ رامشیر رامشیر ۱۳۸۴ ۱٬۶۲۰ رامهرمز ۲۵٬۰۰۹ نفر ۵۴٬۰۰۴ نفر عربی، فارسی
۲۲ هویزه هویزه ۱۳۸۷ ۲٬۷۵۷ دشت آزادگان ۱۹٬۴۸۱ نفر ۳۸٬۸۸۶ نفر عربی
۲۳ هفتکل هفتکل ۱۳۸۷ ۱٬۴۳۶ رامهرمز ۱۵٬۸۰۲ نفر ۲۲٬۱۱۹ نفر بختیاری، ترکی قشقایی
۲۴ باوی ملاثانی ۱۳۸۹ ۱٬۳۷۷ اهواز ۱۷٬۳۳۷ نفر ۹۶٬۴۸۴ نفر عربی، فارسی شوشتری
۲۵ کارون کوت عبدالله ۱۳۹۱ ۱٬۱۹۷ اهواز ۵۶٬۲۵۲ نفر ۱۰۵٬۸۷۲ نفر عربی
۲۶ حمیدیه حمیدیه ۱۳۹۱ ۷۷۴ اهواز ۲۲٬۰۵۷ نفر ۵۳٬۷۶۲ نفر عربی
۲۷ آغاجاری آغاجاری ۱۳۹۱ ۲۹۷ بهبهان ۱۱٬۹۱۲ نفر ۱۷٬۴۶۵ نفر فارسی، عربی، لری بهمئی
۲۸ کرخه الوان ۱۳۹۹ شوش ۶٬۸۶۰ نفر ۶۹٬۳۳۱ نفر عربی

جزایر خوزستان

خوزستان دارای جزایر مختلفی است؛ که از جمله آن‌ها می‌توان به جزایر بونه و درا که به آن‌ها دیره و بنه هم می‌گویند و همچنین به جزیره آبادان و جزیره مینو اشاره کرد.[47]

میراث فرهنگی و گردشگری

خوزستان در جنگ ایران و عراق

این استان از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا واپسین روز جنگ ایران و عراق همواره صحنه عملیاتهای گوناگون ایران برای بازپس‌گیری مناطق اشغال شده توسط نیروهای ارتش عراق بود. در آغاز جنگ شهرهایی چون آبادان، سوسنگرد، بستان، دزفول، اندیمشک، خرمشهر، و اهواز که مرکز استان بود مرتباً هدف حملات موشکی و توپخانه ارتش عراق قرار داشتند.

خوزستان از جمله استان‌هایی است که در طول جنگ ایران و عراق دچار آسیب و خسارت فراوانی شد. اشغال طولانی‌مدت برخی مناطق استان، موشک‌باران دایمی برخی شهرها و حملات هوایی و زمینی به شهرهای دزفول، بستان، هویزه، سوسنگرد، اهواز، شوش، شوشتر، شادگان، اندیمشک و بسیاری از مناطق دیگر، باعث آسیب‌های فراوان به سرمایه‌های طبیعی و انسانی و زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن شد.

باستان‌شناسی

آسیاب‌ها و آبشارها. بخشی از سازه‌های آبی شوشتر

وضعیت اقتصادی

در جریان سفر محمدباقر قالیباف به خوزستان، نمایندگان این استان گزارش‌هایی از مشکلات این منطقه دادند که نشان‌دهنده بحران آب، بیکاری گسترده و وجود طرح‌های نیمه تمام بزرگ در استان خوزستان است. بر اساس گزارشی که روز ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ منتشر شد، رئیس مجلس در نشست پایانی سفر گفت با وجود اینکه ۳۰ درصد منابع آبی ایران در استان خوزستان هستند، «۷۰۰ روستای این استان با تنش آبی» مواجه هستند. حبیب آقاجری، نماینده ماهشهر نیز در این نشست گفت که با وجود صنایع بزرگی که در این منطقه وجود دارد، «نرخ بیکاری این منطقه حدود ۲۵ درصد است». او همچنین از بحران آب و حاشیه‌نشینی به عنوان دیگر مشکلات این منطقه نام برده و گفت: «بیشترین پول و منابع اعتباری در حوزه انتخابیه من است، اما گردش پول در تهران است».[49]

بحران آب روستاهای خوزستان در طول سال ۱۳۹۸ بارها مطرح شد و برخی نمایندگان مجلس از وجود بحران آب در ۸۰۰ روستای این استان خبر داده بودند. در خردادماه ۱۳۹۸، ساکنان بخش غیزانیه در ۴۵ کیلومتری اهواز در اعتراض به این وضعیت تجمع کردند که با برخورد نیروی انتظامی مواجه شدند. محمد مولوی، نماینده آبادان گفت که شرایط نامناسب زندگی در این استان باعث شده که ۲۰۰ هزار نفر از استان خوزستان به سایر مناطق کوچ کنند. در شهریور سال ۱۳۹۷ پروانه سلحشوری، نماینده تهران خبر داد که در «چند سال اخیر»، حدود ۴۰۰ هزار نفر از این استان به شهرهای شمالی ایران مهاجرت کرده‌اند. ابراهیم متینیان، نماینده رامهرمز و رامشیر در مجلس نیز در این نشست گفت که طرح ۵۵۰ هزار هکتاری به «موضوع سیاسی» تبدیل شده و «عمداً اجرایی نمی‌شود».[49]

اشاره این نماینده به مجلس به طرح ۵۵۰ هزار هکتاری به طرحی بازمی‌گردد که سال ۱۳۷۵ و در جریان سفر علی خامنه‌ای به استان خوزستان مصوب شد. در این طرح ابتدا قرار بود برای توسعه کشاورزی در ۸۰۰ هزار هکتار از زمین‌های استان‌های خوزستان و ایلام برنامه‌ریزی شود ولی پس از مدتی اعلام شد که این طرح در ۵۵۰ هزار هکتار از این زمین‌ها اجرایی می‌شود. با وجود گذشت بیش از ۱۴ سال از تصویب این طرح، هنوز سرنوشت نهایی این طرح و زمان اجرای کامل آن مشخص نیست.[49]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ استان خوزستان موجود است.
ویکی‌سفر یک راهنمای سفر برای استان خوزستان دارد.
  • وبگاه‌استانداری خوزستان
  • سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان
  • همشهری آنلاین: آشنایی با استان خوزستان
  • «روستانت - خوزستان را بیشتر بشناسیم». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ آوریل ۲۰۱۵.

منابع

  1. پایگاه اینترنتی مرکز آمار ایران-آمار سال ۱۳۹۵
  2. «جمعیت استان خوزستان در سال ۹۵». مرکز آمار ایران. ۲۳ اسفند ۱۳۹۵.
  3. «تقسیمات کشوری». پورتال وزارت کشور. دریافت‌شده در ‎۴ تیر ۱۳۹۰. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  4. «شهرداری اهواز».
  5. CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
  6. «تقسیمات کشوری». پورتال وزارت کشور. دریافت‌شده در ‎۴ تیر ۱۳۹۰. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  7. Kent ۱۹۵۳، ص ۱۷۵
  8. uxii
  9. R.M. Savory,"khuzistan",Encyclopedia of Islam ,vol 5,page 80,brill,1986
  10. Durkin-Meisterernst 2004، ص 193
  11. رویداد نامه سریانی موسوم به رویداد نامه خوزستان، خداداد رضاخانی و سجاد امیری باوندپور، ص97
  12. «عکس روی دستنویس مانوی M 5569 در وبگاه فرهنگستان علوم برلین-براندِنبورگ». Depositum der BERLIN-BRANDENBURGISCHEN AKADEMIE DER WISSENSCHAFTEN in der STAATSBIBLIOTHEK ZU BERLIN - Preussischer Kulturbesitz Orientabteilung.
  13. «متن پارتی «مرگ مانی»، به نقل از وبگاه تیتوس، وابسته به دانشگاه گوتهٔ فرانکفورت». دریافت‌شده در ۱۳۹۴/۰۱/۰۱۴. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  14. وامقی، ایرج، نوشته‌های مانی و مانویان، ۱۳۷۸، ص ۲۹۰
  15. Soucek, Svat (1984). "Arabistan or Khuzistan". Iranian Studies. Taylor & Francis, Ltd. on behalf of International Society for Iranian Studies. ۱۷ (۲/۳): ۱۹۵–۲۱۳.
  16. فرای، ریچارد نلسون (۱۳۸۸)، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، نشر سروش، تهران، شابک ۹۷۸−۹۶۴−۳۷۶−۷۶۳−۱ ، ص ۲۶
  17. جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ص ۵۵. برای آگاهی از حدود و بلاد خوزستان ر.ک. اصطخری، همان، ص ۶۲
  18. مسالک و ممالک، ابن خردادبه، ترجمه سعید خاکرند (تهران: مؤسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل با همکاری مؤسسه فرهنگی حنفاء، ۱۳۷۱، چاپ اول)، ص ۳۶.
  19. احسن التقاسیم، بخش دوم، ص ۶۰۵.
  20. دانا، اکبر (۱۳۸۶). آثار الباقیه. امیرکبیر.
  21. معلمی، عبدالرحمن (حیدر آباد ۱۳۸۲ قمری). الأنساب. دائرةالمعارف العثمانیة. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  22. مرکز آمار ایران، سالنامه آماری استان خوزستان ۱۳۹۱، صفحهٔ ۱
  23. به گفته سرپرست شرکت مدیریت منابع آب ایران ۴۰ درصد منابع آب سطحی کشور در خوزستان قرار دارد بایگانی‌شده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine
  24. مدخل KARḴEH RIVER در دانشنامه ایرانیکا
  25. مدخل [www.iranicaonline.org/articles/karkeh-river KARḴEH RIVER] در Encyclopædia Iranica
  26. مدخل ĀB-E DEZ در Encyclopædia Iranica
  27. مدخل جَرّاحی در دانشنامه جهان اسلام
  28. The Economic Geology of Iran: Mineral Deposits and Natural Resources ISBN 9400756259نوشته منصور قربانی صفحهٔ ۳۱
  29. تاریخ ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه. عباس اقبال آشتیانی. شابک:۱–۲۶–۵۰۷۷–۶۰۰–۹۷۸ ناشر:الهام
  30. Frye R.N. ,Encyclopædia Iranica,"IRAN v. PEOPLES OF IRAN (1) A General Survey"
  31. succeeding centuries
  32. P. Oberling and B. Hourcade,"ʿARAB iv. Arab tribes of Iran",Encyclopædia Iranica,Vol. II, Fasc. 2, pp. 215-220
  33. (ایرج افشار سیستانی_خوزستان و تمدن دیرینه آن جلد۱، ص۴۲)
  34. شاهنامهٔ فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر دوم، داستان جنگ هاماوران، بیت ۳۳۱
  35. شاهنامهٔ فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر ششم، شاپور ذوالاکتاف، بیت ۵۵۹
  36. شاهنامهٔ فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر هفتم، هرمزد نوشین‌روان، بیت ۵۷۱
  37. Daniel T. Potts. «The Archaeology of Elam: Formation and Transformation of an Ancient Iranian State (Cambridge World Archaeology)».
  38. جمعیت خوزستان کیهان
  39. کریمی‌پور، کوثر - کریمی‌پور، یدالله: عرب‌های خوزستان: واگرایی و همگرایی. در نشریه: «پژوهش‌های جغرافیایی». تابستان ۱۳۸۴ - شماره ۵۲. ص۹۷. آمار برپایه طرح جامع تقسیمات کشوری ۱۳۷۸.
  40. CIA Factbook report for Iran
  41. «Colin MacKinnon, KHUZESTAN viii. Dialects – Encyclopaedia Iranica».
  42. خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا): ۴۰۰ هزار نفر از خوزستان به شهرهای شمالی مهاجرت کردند، نوشته‌شده در ۱۴ شهریور ۱۳۹۷؛ بازدید در ۲۴ مهر ۱۳۹۷.
  43. «تولید شش درصد از برق کشور توسط نیروگاه رامین اهواز». سایت خبری شرکت توانیر. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ آوریل ۲۰۱۴.
  44. «تولید ۲۸ هزار و ۱۰۸ گیگاوات ساعت برق در نیروگاه‌های خوزستان». سایت خبری شرکت توانیر. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲.
  45. «سالنامه آماری خوزستان در سال ۱۳۹۱». بایگانی‌شده از اصلی در ۷ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۹.
  46. خوزستان، جزایر استان. «جزایر استان خوزستان|جزایر استان خوزستان در خلیج فارس». دریافت‌شده در ۲۰۱۷-۰۷-۱۰.
  47. «قدیمی‌ترین پل جهان در دزفول - تبیان».
  48. «گزارش مجلس از وضعیت خوزستان: بحران آب، بیکاری گسترده و طرح‌های نیمه‌تمام». رادیو فردا. ۱۵ شهریور ۱۳۹۹. دریافت‌شده در ۱۵ شهریور ۱۳۹۹.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.