ستاره دریایی
ستارهٔ دریایی جانوری دو زیست است از شاخهٔ خارپوستان و ردهٔ ستارهسانان (نام علمی: Asteroidea). این نام همچنین به خانوادههایی از آبزیان که خویشاوند با ستارههای دریایی که از ردهٔ Ophiuroidea هستند، استفاده شدهاست.
ستاره دریایی | |
---|---|
Gomophia gomophia | |
آرایهشناسی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | خارپوستان |
زیرشاخه: | ستارهزیان |
رده: | Asteroidea De Blainville, 1830 |
راستهها | |
Brisingida |
ستارههای دریایی از دورهٔ اردویسین، مربوط به دوران دیرینهزیستی یعنی حدود ۴۰۰ میلیون سال پیش تا کنون در اقیانوسها و دریاها زندگی میکنند. معمولاً در دریاها و اقیانوسهایی که دارای شوری طبیعی هستند در اعماق زیاد یا آبهای ساحلی و در محدودهٔ جزر و مد یافت میشوند. به همین دلیل اغلب پس از عقبنشینی دریا هنگام جزر میتوان آنها را روی سواحل مشاهده کرد.[2]
در آبهای شیرین هرگز نمیتوان یک ستارهٔ دریایی پیدا کرد، زیرا آنها با زندگی در آب شیرین سازگاری ندارند و در آبهای کم شور یا بینهایت شور نیز نمیتوانند زندگی کنند. به عنوان مثال در دریای خزر یا دریاچههای داخلی ایران هیچ گونهای از ستارههای دریایی وجود ندارد. در عوض در خلیج فارس چند گونه از آنها یافت میشود. این نشان میدهد که ستارههای دریایی در طول ۴۰۰ میلیون سال زندگی خود نتوانستهاند با شرایط شوری اندک سازش کنند و به همین خاطر همیشه در دریاها و اقیانوسهای دارای شوری ۳۵ در هزار یافت میشوند.[2]
اطلاعات اولیه
عمومیترین صفتهای جانوران که طی مراحل رشد نیز پیش از همه ظاهر میشود، تراز ساختمانی آنهاست. همهٔ جانوران زندگی را از یک یاخته آغاز میکنند و برخی از تراز بافت بالاتر نمیروند، اما بقیهٔ آنها از این تراز میگذرند و بدن پیچیدهتری مییابند. بدین ترتیب جانوران را صاحب دو شعبه ردهبندی در نظر میگیرند. در شعبهٔ شبه جانوران، بالاترین تراز ساختمانی را بافت تشکیل میدهد. این شعبه فقط شاخهٔ اسفنجها را شامل میشود. همهٔ جانوران دیگر که به شعبهٔ هوپسزیان تعلق دارند، با داشتن اندام و دستگاه مشخص میشوند.
دومین صفت عمومی که پس از تراز ساختمانی در حین رشد جانوران ظاهر میشود، نوع تقارن آنهاست. در ابتدا جنین همهٔ جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی به صورت کرهای توپر یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوری مانند عروس دریایی این تقارن شعاعی را تا مرحلهٔ بلوغ حفظ میکنند، اما در بقیه پس از مدتی جنین تقارن شعاعی ثانویه (مانند ستارهٔ دریایی) یا تقارن دو طرفی مییابد و کرمک و جانور بالغ حاصل از آنها نیز معمولاً همین نوع تقارن را نگه میدارند. بر همین اساس شعبهٔ هوپسزیان را میتوان به دو دسته دارای تقارن شعاعی (Radiata) و دارای تقارن دو طرفی (Bilateria) تقسیمبندی کرد.
وضعیت حفره در ستارهٔ دریایی
هر گونه فضا یا حفرهٔ عمومی که کاملاً توسط بافتهای میانپوستی و به ویژه توسط پردههای صفاقی احاطه شده باشد، سلوم (Coelom) نام دارد؛ بنابراین جانوران دارای سلوم را متعلق به گروه سلوماتها، میدانند. سلوم دارای اقسام مختلفی است که یکی از انواع آنها آنتروسلها هستند و در فوق شاخهای که خارتنان و طنابداران را شامل میشود، دیده میشوند. در این حالت مزودرم به صورت یک کیسهٔ جانبی در میآید که از آندودرم منشأ میگیرد.
این کیسهها بعداً از درونپوست (آندودرم) جدا و مستقل میشوند، اما بخش درونی آنها هنوز به دستگاه گوارش متصل است و بخش بیرونی آنها در امتداد دیوارهٔ بدن واقع میشود. از آنجا که میانپوست (مزودرم) و سلوم از لولهٔ گوارش بعدی (آنترون) مشتق میشود، حفرهٔ عمومی را آنتروسل و جانور صاحب چنین حفرهای را آنتروسلومات مینامند.
نوع تقارن در ستارهٔ دریایی
بیشتر با داشتن دستگاه و تقارن دو طرفی پس از طی مراحل جنینی، مشخص میشوند. بیشتر جانوران دارای تقارن دو طرفی، این نوع تقارن را حفظ میکنند، اما در چند گروه مانند ستارهٔ دریایی، در حین تغییر شکل و تبدیل شدن به به حالت بالغ، صاحب تقارن شعاعی ثانویه میشوند. پنج یا بیش از پنج بازو که از بخش مرکزی بدن این ماهی بیرون زدهاند، تقارنی شعاعی را در بدن را این جانور به وجود آوردهاند. در حقیقت گفته میشود که بدن نیاکان ستارهماهیها تقارن دو طرفهای داشتهاند که ستارههای دریایی امروز هم بقایایی از همان ساختار بدنی را حفظ کردهاند. چنین جانوران بالغی همانند جانوران دارای تقارن شعاعی، کمتحرک، ساکن و بدون سر میشوند.
شاخهٔ خارپوستان
این جانوران دریازی هستند. لارو تقارن دو جانبی دارد. در مراحل نخستین رشد، دارای پروتوسل، مزوسل و متاسل هستند. جانور بالغ تقارن ۵ شعاعی دارد. اسکلت داخلی آهکی و دستگاه گردش آب سلومی دارند. دارای ۶٬۰۰۰ گونه هستند. جز دوتروستومها طبقهبندی میشوند. دوتروستومها، جانورانی هستند که در آنها نخستین سوراخ حفرهٔ گوارشی جنینی، مخرج را تشکیل میدهد و سوراخ دومی و بعدی دهان را میسازد.
در طی تکامل، خارپوستان، شکل ستارهمانند به خود گرفتند و دارای بازوهایی شدند که درگرفتن غذا به آنها کمک میکرد. گذشته از آن تمام بدن توسط صفحات اسکلت داخلی میتوانست پوشانده شود و بدین ترتیب، جانور چسبیده و آسیبپذیر مورد محافظت واقع میشد. این اسکلت داخلی، قاعدتاً تحرک و توانایی کسب غذای بازوها را محدود میکرد که این مسئله با پدید آمدن دستگاه گردش آب، حل شد.
بدن ستارهماهی هیچگونه استخوان بندی ندارد ولی در عوض یک سیستم آوند آبی هیدرولیکی دارد. سیستم آوند آبی دارای تعداد زیادی برآمدگی در قسمت شکمی بازوهای ستارهٔ دریایی است که به آنها پاهای لولهای میگویند و وظیفهٔ آنها حرکت و غذارسانی است. دستگاه گردش آب، دارای بازوهای کوچک متحرک و کناری، یا پاهای لولهای است که روی بازوهای اصلی پوشیده از صفحات اسکلت داخلی قرار دارند. همچنین شیارهایی که در فاصلهٔ ردیف پاهای لولهای در طول بازوهای اصلی قرار دارند و به شیارهای آمبولاکرال معروفند، میتوانستند در انتقال دادن غذا از پاهای لولهای به دهانی کمک کنند که در مرکز بدن ستارهای شکل قرار دارد.
ردهبندی خارپوستان
- ردهٔ لالهوشان مانند لالههای دریایی و ستارگان پری
- ردهٔ خیارسانان مانند خیارهای دریایی
- ردهٔ ستارهسانان مانند ستارهٔ دریایی
- ردهٔ مارسانان مانند ستارههای شکننده
- ردهٔ خارداران مانند توتیای دریایی
ردهٔ ستارهسانان از این رده، ستارهٔ دریایی را میتوان به عنوان بهترین نمونه نام برد. بدن، ستاره مانند است. شیارهای آمبولاکرال باز هستند، پاهای لولهای وسیله حرکت بوده و از میان صفحات اسکلت داخلی بیرون میآیند. همهٔ این موجودات بیمهره هستند پس در حقیقت ماهی نیستند، بیشتر زیستشناسان دریایی تلاش میکنند که واژهٔ ستارهٔ دریایی را کاملاً جایگزین ستارهماهی کنند.
ساختار بدن ستارهٔ دریایی
صفات اساسی خارپوستان در ستارهٔ دریایی به خوبی پدیدار است. بدن چنین جانوری شامل یک صفحهٔ مرکزی و ۵ بازو است، اما در این گروه تا ۲۰ بازو و بیشتر نیز ممکن است، مشاهده شود. در زیر بشره، یک اسکلت داخلی وجود دارد. صفحات آهکی دارای برآمدگیهای کوچک است. این صفحات توسط بافت پیوندی و عضله به هم متصل نگه داشته میشوند. دیوارهٔ بدن در نقاط مختلف به سمت بیرون تاخوردگی یافته و به صورت زایدههای انگشت مانند یا آبششهای پوستی درآمده است. فضاهای میان اندامهای تنفسی، دنبالهٔ حفرهٔ عمومی بدن است که از فاصلهٔ صفحات اسکلتی مجاور میگذرد.
دستگاه گردش آب و تنفس
دستگاه گردش آب، از طریق یک سری مجاری پر از آب دریا عمل میکند و در حرکت و تغذیه نقش دارد. این دستگاه توسط صفحهای آبکش مانند که در سطح فوقانی بدن و نزدیک زاویه میان دو بازو واقع شده، با آب اطراف در ارتباط است. یک مجرای ویژه، آب را از صفحهٔ آبکشی به یک مجرای حلقوی در داخل بدن منتقل میکند و از این مجرا هم ۵ مجرای شعاعی خارج میشوند که هر کدام به درون یک بازو میروند.
پاهای لولهای با دریافت آب از طریق مجراها، میتوانند به عنوان پاهای حرکتی بکار آیند. همین پاها هنگامی که بر سطحی جامد فشرده شوند، مانند بادکش عمل میکنند که میتواند فشاری یکنواخت و مداوم بر صدف دو کفهایها وارد آورد و پس از خسته شدن جانور، دو کفهٔ آن را از هم بگشاید. بدین سبب وجود ستارهٔ دریایی در محلهای پرورش صدفهای خوراکی، مضر است. پاهای لولهای موجود در طول هر بازو، طوری ردیف شدهاند که حاشیهٔ شیار آمبولاکرال را میگیرند. این شیارها به دهان که در مرکز سطح زیرین واقع است، منتهی میشوند.
ستارههای دریایی دارای سادهترین آبشش در میان گونههای جانوری هستند. آبششهای آنها به صورت برجستگیهای کوچک و پراکندهٔ پوستی هستند.(برخلاف سایر بیمهرگان که آبشش به نواحی ویژهای از بدن محدود میشوند.) در این آبششها بهطور مستقیم اکسیژن وارد و کربن دی اکسید خارج میشود.
دستگاه گوارش و دستگاه عصبی
دهان از طریق یک مری کوتاه، به معدهای وسیع مرتبط است که میتواند از دهان خارج شود و به بافتهای نرم صدف برسد. ذرات غذایی و غذاهای مایع از مسیر رودهای کوتاه میگذرند و سپس به ۵ جفت غدد بزرگ گوارشی میرسند که هر جفت آنها بیشتر فضای خالی درون یک بازو را اشغال میکند. گوارش ستاره ماهی در یک شکم کیسه مانند واقع در مرکز بدن این ماهی انجام میشود این شکم برگردانده میشود و از بدن ارگانیسم بیرون میرود و غذا را در بر میگیرد بعضی گونهها از تحمل بالای سیستمهای آوندی آبی خود برای بازکردن صدف نرمتنان و تزریق شکم خود به داخل این صدفها استفاده میکنند. دستگاه گوارش به یک سوراخ دفعی کوچک در مرکز سطح فوقانی ختم میشود.
یک حلقهٔ عصبی هم دور مری را فرامیگیرد و به مجرای حلقوی نزدیک است. از این حلقه ۵ عصب شعاعی منشعب میشوند و به درون بازوها میروند. این اعصاب در ته شیارهای آمبولاکرال قرار دارند و در نوک هر بازو، به یک لکهٔ چشمی منتهی میشوند.
دستگاه گردش خون و عمل دفع
دستگاه گردش خون شامل یک سری مجاری خونی سلومیک است که برخی از آنها خاصیت انقباض دارند. گذشته از آن مایعی که حفرهٔ عمومی را پر میکند، به مقدار قابل توجهی کار ترابری مواد را در درون بدن نیز بر عهده دارد. قسمتی از عمل دفع، از طریق انتشار از سطح بدن و قسمتی توسط یاختههای آمیبی شکل صورت میگیرد که در مایع سلومیک قرار دارند. این یاختهها مواد دفعی را جذب میکنند و آنها را از راه آبششهای پوستی به خارج از بدن میریزند.
تولید مثل در ستاره دریایی
ستارههای دریایی دارای ۵ جفت اندام جنسی هستند که هر جفت درون یک بازو واقع است. در بیشتر موارد، عمل لقاح در درون آب دریا صورت میگیرد و حاصل رشد تخم، ایجاد کرمکی شناگر و آزاد به نام بیپیناریا است که تقارن دو طرفی دارد. این کرمک (لارو) سرانجام مراحل دگردیسی بسیار پیچیدهای را طی میکند و مبدل به موجود بالغ جوانی با تقارن شعاعی ثانویه میشود.
چنین الگوی رشدی را عموماً در سایر راستههای خارپوستان هم میتوان دید، اما کرمک آنها در ظاهر اندکی با یکدیگر تفاوت دارند و نامهای مختلفی را به خود میگیرند.
ستارهٔ دریایی در کارتون
پاتریک نام یک ماهی با ستارهٔ دریایی است. اگر تاکنون یک ستارهٔ دریایی را ندیدهاید فقط کافی است به نوع شکلگیری پاتریک در کارتون باب اسفنجی شلوارمکعبی دقت کنید. ستارههای دریایی معمولاً صورتی هستند و برای حرکت کردن شبیه یک ستارهٔ معمولی به نظر میآیند، پاتریک هم فقط کافی است تا پایش را باز کند و دستش را مانند یک پرنده باز کند تا شبیه ستارههای دریایی واقعی شوند.
جستارهای وابسته
- اسفنج دریاییها
- خارپوستان
- شقایق دریایی
- سلوماتها
- طنابداران
- عروس دریایی
- مرجان
- هیدر
پانویس
- Sweet, Elizabeth (22 November 2005). "Asterozoa: Fossil groups: SciComms 05-06: Earth Sciences". Archived from the original on 14 July 2007. Retrieved 7 May 2008.
- جوهری، مرتضی: ستارهٔ دریایی. بخش نخست. روزنامه اطلاعات. یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵.
منابع
- دانشنامه رشد. (برداشت آزاد).
- Blake DB, Guensburg TE; Implications of a new early Ordovician asteroid (Echinodermata) for the phylogeny of Asterozoans; Journal of Paleontology, ۷۹ (۲): ۳۹۵–۳۹۹; مارس ۲۰۰۵