جنگ خلیج فارس
پایان جنگ ایران و عراق همزمان با بروز تشنّج عراق و کویت بود. ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث عراق در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ م) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بینالمللی گردید و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند.
جنگ اول خلیج فارس (عملیات طوفان صحرا) و عملیات (صحرای سینا) را بدنبال داشت. | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
در طول جنگ بسیاری از چاههای نفت کویت به آتش کشیده شد | |||||||||
| |||||||||
جنگندگان | |||||||||
عراق حزب بعث عراق |
کویت | ||||||||
فرماندهان | |||||||||
صدام حسین |
جرج بوش کالین پاول | ||||||||
نیروها | |||||||||
۶۵۰٬۰۰۰ سرباز | ۹۵۶٫۶۰۰، شامل ۸۰۰٫۰۰۰ سرباز آمریکایی | ||||||||
تلفات | |||||||||
۲۵٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰ کشته ۷۵٬۰۰۰+ مجروح ۸۰٬۰۰۰ اسیر |
ائتلاف: ۲۴۰ کشته ۷۷۶ مجروح ۳۰ اسیر کویت: ۴٬۲۰۰ کشته و ۱۲٬۰۰۰ اسیر |
دلیل حملهٔ عراق به کویت مشکل بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق به کویت و تلاش عراق برای بازسازی اقتصاد عراق بود که در جنگ ایران و عراق نابود شده بود. عراق معتقد بود چون جنگ ایران و عراق به سود کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بودهاست، دولتهای عربی باید بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق را ببخشند. کویت زیر بار نرفت و تشنج با کویت بروز کرد.
از جنگ «خلیج فارس» به عنوان جنگ اول خلیج فارس یاد میشود. از عملیات حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۶۹ خورشیدی (۱۹۹۱ میلادی) به عنوان طوفان صحرا یاد میشودکه بعد از آن عملیات صحرای سینا بود. جنگ دوم خلیج فارس نیز در سال ۲۰۰۳ از طرف آمریکا به عراق تحمیل گردید.
این نبرد بنا بر گفته دانشنامه جنگ و صلح بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان است. این جنگ با بودجه ۱۰ میلیارد دلاری کشورهای عربی و ۱۸ میلیارد دلاری آمریکا را به دنبال داشت.
پیشینه
حزب بعث عراق زمانی قدرت را به دست گرفت که عراق در میان بحرانهای عمیقی غرق شده بود. عراق بسیار پیش تر از قدرتگیری حزب بعث، بین گروههای اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادیاجتماعی تقسیم شده بود. سنی دربرابر شیعه، عرب علیه کرد، رئیس قبیله در مقابل بازرگان شهری و کوچنشین ضد روستایی. ثبات قدرت در کشوری که توسط چنددستگیها و درگیریهای سیاسی به هم ریخته بود، نیازمند پیشبرد استانداردهای زندگی بود. حزب بعث، نوسازی اقتصاد عراق را به همراه تشکیل یک دستگاه امنیتی قدرتمند برای جلوگیری از بروز کودتا در ساختار قدرت و جلوگیری از شورشهای مردمی پیگیری کرد. حزب بعث به دقت روی برنامههای توسعه و رفاه اجتماعی نظارت میکرد.
در سال ۱۳۵۷ حکومت محمد رضا پهلوی در ایران با انقلاب ایران سرنگون شد و نظام جمهوری اسلامی به رهبری سید روحالله موسوی خمینی بر سر کار آمد. پس از انقلاب ایران کشمکشهای مرزی بین ایران و عراق به مدت ده ماه در مورد تسلط بر اروندرود که دو کشور را از هم جدا میسازد بالا گرفت.
عراق در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و وارد استان نفت خیز خوزستان شد. صدام حسین، اعلام کرد از این پس خرمشهر ضمیمه خاک عراق است و یکی از شهرهای این کشور میباشد و جدیدترین شهر عراق را محمره نامید. صدام حسین برای دریافت کمکهای نقدی و سیاسی به دیگر کشورهای عرب روی آورد. او با موفقیت توانست حمایت رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا را به دست آورد.
جنگ خونین هشت ساله به بنبست رسیده بود. ایران، قطنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت. در این جنگ تقریباً یک میلیون و هفتصد هزار نفر از هر دو طرف جان خود را از دست دادند. اقتصاد هر دو کشور که پیش از این سالم و رو به رشد بود، نابود شد.
عراق در حدود ۷۵ میلیارد دلار بدهی جنگی به بار آورد. استقراض از آمریکا باعث شد که عراق تبدیل به کشوری بدهکار شود. این وضعیت برای صدام حسین که به دنبال ملیگرایی عربی بود شرمآور به نظر میرسید.
عراق در طول جنگ با ایران در دههٔ هشتاد میلادی مبالغ بسیار زیادی را از دیگر کشورهای عربی قرض گرفته بود. اکنون که صدام حسین با هزینههای گزاف ساخت دوبارهٔ زیربنای عراق روبهرو بود با ناامیدی به دنبال پول میگشت، این بار برای ساخت زیربنای عراق پس از جنگ.
علل حمله عراق به کویت
پایان جنگ ایران و عراق مقارن با بروز کشمکش با همسایهٔ ثروتمندی به نام کویت بود. صدام حسین بر این باور بود که جنگ او با ایران باعث شدهاست که کویت از حملهٔ قریبالوقوع ایرانیان در امان باشد. او همچنین معتقد بود چون جنگ او با ایران به سود کشورهای حوزهٔ خلیج فارس بودهاست، دولتهای عربی باید بخشی از بدهی عراق را ببخشند. صدام حسین با اصرار از کویت خواست که بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق را که برای جنگ با ایران گرفته شده بود ببخشد، ولی کویتیها زیر بار نرفتند.
صدام که در پی جمعآوری پول برای ساخت مجدد عراق بود، به کشورهای صادرکنندهٔ نفت فشار آورد تا کمی از تولید خود بکاهند تا قیمت نفت بالاتر رود. کویت از کاهش تولید نفت سر باز زد. این کشور همچنین پیشگام کشورهای مخالف کاهش تولید نفت در اوپک شد. کویت مقادیر زیادی نفت استخراج میکرد تا بهای نفت را پایین نگه دارد، در حالی که عراق برای بازپرداخت بدهیهای خود نیاز به فروش نفت به قیمت بالا داشت.
در همین زمان بود که صدام مخالفت خود با خطوط مرزی عراق-کویت (که در اصل توسط استعمارگران پادشاهی بریتانیا در سال ۱۳۰۱ تعیین شده بودند) را نشان داد. دلیل او این بود که این وضعیت باعث جدایی عراق از دریا میشود. یکی از اندک مقولاتی که باعث وحدت در کشوری میشد که مملو از تقسیمات اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادیاجتماعی بود، در مرحلهٔ اول، باور بر این نکته بود که کشور کویت هیچ حقی برای موجودیت هم ندارد. ملیگرایان عراقی دستکم به مدت نیم قرن بر این نکته پافشاری میکردند که کویت از دیرباز بخش لاینفک عراق بوده و تنها زمانی موجودیت مستقلی پیدا کرده که امپریالیستهای بریتانیایی اراده کردهاند. آخرین اختلافات عراق و کویت در دهه ۱۹۷۰ و قبل از جنگ ایران و عراق مربوط به جزیره بوبیان بودهاست. صدام در سفر خود به ایران پس از قرارداد ۱۹۷۵ طی مصاحبهای گفته بود زمانی به کویت سفر خواهد کرد که موضوع جزیره بوبیان حل شود. صدام باور داشت که بوبیان متعلق به عراق است اما حاضر است آن را از کویت اجاره کند. در تمام نقشههای عراق تا قبل از جنگ ایران و عراق بوبیان جزئی از عراق ترسیم شدهاست. اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان بحث خفایا الحرب از اسناد بریتانیا سفر صدام به تهران.
ذخایر نفتی کویت نیز خود باعث افزایش تنش در منطقه بود. این ذخایر تقریباً با ذخایر نفت عراق برابر بودند (در حالی که جمعیت کویت تنها ۲ میلیون و جمعیت عراق ۲۵ میلیون نفر بود). عراق و کویت روی هم ۲۰ درصد ذخایر شناختهشدهٔ نفت جهان را دارا بودند.
کمی بعد پادشاهی کویت با حفر چاههایی که عراق فکر میکرد داخل منطقهٔ مرزی مورد مشاجرهٔ دو کشور است، باعث خشم صدام شد. صدام در زمانی که عراق هنوز جزو کشورهای منفور به حساب نمیآمد به آمریکا شکایت کرد. هر چند که بحران اقتصادی عراق به مدت چندین سال بود که ادامه داشت ولی صدام میخواست بهوسیلهٔ پول نفت به آن پایان دهد. او هنوز ارتش با تجربه و تا بن دندان مسلح خود را داشت و گهگاه از آن برای تأثیرگذاری روی روابط منطقهای استفاده میکرد. صدام چندی بعد دستور حرکت نیروهایش به مرز کویت را داد.
در حالی که روابط عراق و کویت روز به روز به وخامت میگرایید، صدام اخباری مبنی بر تهدیدات آمریکا دربارهٔ پاسخگویی نظامی به عراق دریافت میکرد.
صدام در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۰ م. طی یک ملاقات اضطراری با آوریل گلاسپی، سفیر آمریکا در عراق تمایل خود به ادامهٔ گفتگوها را ابراز داشت. با همین هدف بود که جرج بوش پدر و جیمز بیکر اظهار داشتند که نمیخواهند در این میان از زور استفاده شود و همچنین آنها نسبت به اختلافات مرزی عراق و کویت بیطرف میمانند و خود را وارد ماجرا نخواهند کرد. کمی بعد مذاکرات سران عراق و کویت به شکست انجامید. سپس صدام فرمان پیشروی نیروهای خود به داخل خاک کویت را داد.
هر چند که اطلاعات دست اولی پیرامون انگیزهٔ صدام از حمله به کویت در دست نیست، ولی با در نظر گرفتن دیدگاه صدام پیش از جنگ و علامتهای واشینگتن، میتوان حدس زد که دلیل اصلی حمله به کویت مشکل بدهیهای بعد از جنگ عراق و تلاشهای بیهودهٔ صدام برای بازسازی زیربنایی، احیای اقتصاد نابود شده و تثبیت موقعیت سیاسی عراق بود. عده ای نیز به دست آوردن منابع کافی برای حمله مجدد به ایران را از علل حمله صدام به کویت میدانند.
اشغال کویت
صدام در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰) به کویت حمله کرده و خاک آن را به عراق ضمیمه کرد و با این کار خود باعث بروز بحرانهای بینالمللی گشت. اشغال کویت به معنای آن بود که صدام با احتساب ذخایر نفتی کویت دارای ۲۰ درصد ذخایر نفت جهان شده بود.
آمریکا در بهمنماه سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از نیروهای سازمان ملل متحد به کویت یورش برده و نیروهای عراقی را از این کشور بیرون راند.
جورج هربرت واکر بوش، رئیسجمهور آمریکا در روزهای نخست با احتیاط رفتار کرد. کویت قبل از اشغال، از سویی یکی از دشمنان سرسخت اسرائیل بود و جزو کشورهای سلطنتی حوزهٔ خلیج فارس بهشمار میرفت که با شوروی روابط دوستانه داشت. از سوی دیگر سیاستگذاران خارجی، کارشناسان خاورمیانه و منتقدان نظامی واشینگتن و کارخانههایی که سرمایهگذاریهای سنگینی در منطقه کرده بودند، نگرانیهای زیادی در مورد ثبات منطقه داشتند. این حمله باعث ترس از این شد که بهای نفت جهانی و در نتیجه اقتصاد جهانی در خطر قرار گیرد؛ کویت تقریباً ده درصد کل ذخایر نفت خام را در اختیار داشت. به احتمال زیاد، هنگامی که مارگارت تاچر نخستوزیر سرسخت بریتانیا که از دوستان وفادار آمریکا در دورهٔ ریگان-بوش بهشمار میرفت به آمریکا رفته بود، بوش را به این کار راضی کرد. بریتانیا نسبت به آمریکا روابط تاریخی بیشتری با کویت داشت. این روابط به سالهای استعمار کویت از سوی بریتانیا برمیگشت. این کشور همچنین سود زیادی از بابت سرمایهگذاریهای خود در کویت برداشت میکرد.
همکاری بین ایالات متحده و شوروی باعث شد تا موضوع به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شود. این شورا تصمیم گرفت که اگر صدام نیروهای خود را طبق برنامه زمانبندیشده از کویت خارج نکند، اجازهٔ استفاده از زور علیه این کشور را خواهد داد. سیاستمداران آمریکایی از این میترسیدند که عراق قصد حمله تلافیجویانه به کشور نفتخیز عربستان سعودی که از دههٔ چهل میلادی از دوستان نزدیک آمریکا بهشمار میرفت و مخالف اشغال کویت بود را داشته باشد. پس از آن بود که آمریکا و گروهی از کشورهای متحد دیگر که از کشورهای مختلفی نظیر مصر، سوریه و چکوسلواکی تشکیل شده بودند، دستههای بزرگی از نیروهای خود را به مرز عربستان و کویت و عراق فرستادند تا ارتش عراق را که در آن زمان بزرگترین ارتش خاورمیانه بود دور بزنند.
هنگامی که گفتگوها و تهدیدهای پس از جنگ هنوز در جریان بود، صدام رویکرد دوباره به قضیهٔ فلسطین کرده واعلام کرد که اگر اسرائیل از نوار غربی رود اردن، بلندیهای جولان و نوار غزه عقبنشینی کند او نیز از کویت باز پس مینشیند. این پیشنهادِ صدام باعث بروز شکاف بین کشورهای عرب شد و آمریکا و کشورهای عرب غربی را در مقابل فلسطینیها قرار داد. ائتلاف ضد اشغال در پایان، هرگونه ارتباطی بین موضوع فلسطین و کویت را رد کرد.
حمله اول آمریکا به عراق
صدام حسین نه استراتژیست است، نه درس عملیاتجنگی خوانده، نه تاکتیک بلد است، نه ژنرال است و نه سرباز. به جز اینها، ارتشی خوبیست. میخواستم این را بدانید».
ژنرال نورمن شوارتسکف، فرمانده نیروهای ائتلاف در یک کنفرانس خبری در طول جنگ خلیج فارس.[2]
صدام ضربالاجل شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا و متحدانش با پشتیبانی شورای امنیت در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) حملهٔ هوایی گستردهای را علیه عراق آغاز کردند. اسرائیل نیز توسط موشکهای عراقی مورد اصابت قرار گرفت ولی از آنجا که نمیخواست کشورهای عرب از ائتلاف ضد عراق خارج شوند درصدد انتقامجویی برنیامد. یک نیروی زمینی که اغلب افرادش از قوای مسلح آمریکایی و انگلیسی و تیپهای پیادهنظام بودند ارتش صدام را در بهمن ماه سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) از کویت بیرون رانده و بخش جنوبی عراق را تا رود فرات اشغال کردند.
بوش در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با اشاره به درگیریهای منطقه اعلام کرد: «موضوع، تنها یک کشور کوچک نیست، هدف ما یک عقیدهٔ تازه است- یک نظم نوین جهانی، نظمی که در آن کشورهای مختلف تحت یک جنبش گرد هم آمده تا به آرزوهای جهانی بشریت، یعنی: صلح و امنیت، آزادی و حاکمیتِ قانون دست یابند.»
ارتش پرتعداد و کمسلاح عراق در نهایت نشان داد که دیگر نمیتواند در برابر نیروهای زمینی سریعالانتقال ائتلاف و پشتیبانی هوایی قدرتمند آنها دوام بیاورد. تقریباً ۱۷۵٬۰۰۰ عراقی اسیر شده بودند و بنابر آمارهای اعلامشده از سوی آمریکا شمار تلفات عراقیها به ۲۰٬۰۰۰ نفر میرسید. منابع دیگر شمار کشتهها را تا ۱۰۰٬۰۰۰ نفر هم برآورد میکردند. عراق براساس توافقنامهٔ آتشبس قبول کرد که همهٔ جنگافزارهای شیمیایی و بیولوژیک خود را از بین برده و به بازرسان سازمان ملل اجازهٔ بازرسی از پایگاههای خود را بدهد. تحریم تجاری سازمان ملل تا زمانی که عراق تمامی شروط را اجرا نکرده بود باقی میماند.
پیامد حمله آمریکا به عراق
وضعیت به وجود آمده زمینه را برای شورشهای گروههای قومی و دینی فراهم کرد. با اوضاع جاری پس از جنگ در عراق، ناآرامیهای اجتماعی و قومی بین شیعیان، کردها و واحدهای نظامی ناراضی میتوانستند خطر بزرگی برای دولت صدام باشند. شورشهای کردها در شمال و شیعیان در جنوب و مرکز عراق با بیرحمی تمام پاسخ داده شد.
آمریکا که خود، عراقیها را تشویق به شورش علیه صدام کرده بود هیچ کمکی جز کنترل منطقه پرواز ممنوع عراق نکرد. به علاوه عده ای آمریکا را متهم میکنند که برای جلوگیری از تشکیل حکومت شیعی و کردی در عراق دقیقاً در زمان شکلگیری شورشها با عراق اعلام آتشبس کرد تا نیروهای ارتش به راحتی اعتراضات را سرکوب کنند. ترکیه با هرگونه استقلال کردها مخالف بود و عربستان سعودی و دیگر کشورهای محافظهکار عرب از به وجود آمدن یک انقلاب شیعی دیگر مانند انقلاب ایران هراس داشتند. صدام که توانسته بود پس از شکست در جنگ، بحرانها را نیز کنترل کند، با کشوری مواجه بود که از نظر اقتصادی و نظامی به شدت آسیب دیده بود و او هرگز نتوانست آسیبها را جبران کند. او دائماً بقای خود را نشانهٔ پیروزی عراق در جنگ با آمریکا اعلام میکرد. این پیغام صدام شهرت زیادی در جهان عرب پیدا کرد.
صدام با اصرار زیاد میخواست خود را مسلمانی مؤمن نشان دهد تا بتواند نظر گروههای دینی محافظهکار جامعهٔ عراق را به خود جلب کند. بعضی از عناصر شریعت اسلام به قانون عراق بازگردانده شدند. برای نمونه وی در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) حکم اعدام همجنسگرایان، تجاوزگران و فاحشگان را به قوانین عراق بازگرداند و عبارت «الله اکبر» را با دستخط خود به پرچم عراق افزود.
پس از اتمام جنگ رابطهٔ بین ایالات متحده و عراق همچنان متشنج ماند. در فروردین ماه سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) سرویس امنیتی عراق تلاش کرد تا جرج اچ دبلیو بوش رئیسجمهور سابق آمریکا را هنگام دیدار وی از کویت ترور کند اما مأموران امنیتی کویت بمب کار گذاشته شده در خودرو بمبگذاری شده را خنثی کردند. آمریکا در پاسخ به این اقدام در تاریخ ۵ تیر ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) حملهای موشکی به ساختمان مرکزی اطلاعات عراق در بغداد کرد.
تحریمهای سازمان ملل که به دلیل حملهٔ عراق به کویت وضع شده بودند و از صادرات نفت عراق نیز جلوگیری میکردند، همچنان بر جای خود باقیماندند. این تحریمها موجب سختی اوضاع زندگی و نابودی اقتصاد و زیربنای عراق شدند. تنها، قاچاق کالا در مرز سوریه و کمکهای انسانی باعث بهبود نسبی این بحران میشد. سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و بهداشت جهانی (WHO) تخمین میزنند که این تحریمها بین ۵۰۰٬۰۰۰ تا ۲/۱ میلیون مرگ در پی داشتهاند. اکثر جانباختگان، افراد زیر ۵ سال بودهاند. برخی افراد دیگر نیز که به این آمار شک دارند، برآورد میکنند که ۳۵۰٬۰۰۰ تن بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ (۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰) بر اثر تحریمها جان خود را از دست دادهاند و بیشتر مرگها به خاطر بمباران زیرساختهای عراق بودهاست. سازمان ملل در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۷۵ (۱۹۹۶) به دولت عراق اجازه داد تا مقدار محدودی از نفت خود را در ازای دریافت غذا و دارو به فروش برساند. درآمد محدودی که از بابت برنامهٔ نفت در برابر غذای سازمان ملل متحد بدست میآمد به عراق جاری شد.
سیاستمداران آمریکایی همچنان صدام حسین را متهم به تخلف از موارد آتشبس نظیر توسعهٔ سلاحهای کشتار جمعی و دیگر سلاحهای ممنوعه، خودداری از انتشار اطلاعات دربارهٔ این سلاحها و تخلف از تحریمهای سازمان ملل و «منطقهٔ پرواز ممنوع» میکردند. حملات نظامی یکطرفهٔ آمریکا و انگلیس گاهوبیگاه در عراق انجام میشدند، که بزرگترین آنها عملیات روباه صحرا نام داشت که در سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸) انجام شد. دلیل اصلی بحرانها بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۷ (۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸) که موجب بمباران شدید عراق از سوی انگلیس و آمریکا در ۲۵ آذر تا ۲۸ آذر ۱۳۷۷ (۱۹۹۸) گشت، در اختیار داشتن سلاحهای غیرقانونی توسط عراق اعلام شد. دو سال پس از فعالیتهای مداوم، جنگندههای آمریکایی و انگلیسی در بهمن ماه سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) در زمان ریاست جمهوری جرج واکر بوش با شدت بیشتری به پایگاههای نزدیک بغداد حمله کردند.
پس از جنگ، حمایت از صدام بین حامیان تکریتی وی، اعضای خانواده و دیگر پشتیبانان او تقسیم گشت. آنها مشارکت زیادی در فعالیتهای سرکوبگرانه و مستبدانهٔ دولت داشتند. سرکوب مخالفان داخلی به شدت افزایش پیدا کرد و پسران صدام، عدی حسین و قصی حسین به شدت نیرومند گشته و موجی از ترورهای پنهان را به وجود آوردند. این دو به احتمال زیاد عوامل مؤثر در فرار دامادهای صدام (حسین کامل و صدام کامل) به اردن در مردادماه سال ۱۳۷۴ (۱۹۹۵) بودند. دامادهای صدام که جزء ردهبالاترین نظامیان ارتش عراق به حساب میآمدند، پس از بازگشت به عراق در بهمن ماه همان سال (فوریهٔ سال بعد) کشته شدند.
همکاری عراق با بازرسان سازمان ملل در طول دههٔ ۹۰ میلادی متناوب بود. دسترسی بازرسان به پایگاههای مورد نظر نهایتاً در سال ۱۹۹۸ م. قطع شد. اینطور گفته میشود که عراق در حال بازی دادن قدرتهای غربی و دیگر کشورهای عرب بود و میخواست اینطور نشان بدهد که مقادیر زیادی مواد ممنوعه در اختیار دارد که با استفاده از آنها میتواند به دوران اقتدار خویش بازگردد.
کشورهای شرکتکننده
- آمریکا: ۵۷۵٬۰۰۰ سرباز
- عربستان سعودی: ۵۲٬۰۰۰ سرباز
- ترکیه: ۵۰٬۰۰۰ سرباز
- بریتانیا: ۴۳٬۰۰۰ سرباز
- مصر: ۳۵٬۰۰۰ سرباز
- سوریه: ۱۶٬۰۰۰ سرباز
- فرانسه: ۱۴٬۶۶۳ سرباز
- کویت: ۷٬۰۰۰ سرباز
- پاکستان: ۵٬۵۰۰ سرباز
- کانادا: ۴٬۵۰۰ سرباز
- اسپانیا: ۳٬۰۰۰ سرباز
- امارات متحده عربی: ۲٬۰۰۰ سرباز
- مراکش: ۲٬۰۰۰ سرباز
- بنگلادش: ۲٬۰۰۰ سرباز
- عمان: ۹۵۰ سرباز
- نیجر: ۵۰۰ سرباز
- بحرین: ۲۰۰ سرباز
- سنگال: ۲۰۰ سرباز
- چکسلواکی: ۲۰۰ سرباز
- هلند: ۲۰۰ سرباز
- هندوراس: ۱۵۰ سرباز
جستارهای وابسته
- انقلاب ایران
- جنگ ایران و عراق
- صنعت نفت ایران
- اوپک
- اقتصاد نفت
منابع و پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ جنگ خلیج فارس موجود است. |
- فیلم مستند درباره جنگ خلیج فارس (تهیهکننده: ABC)
- EVIDENCE OF A SERIOUS CONFLICT OF INTERESTS IN THE U.S. GOVERNMENT OVER IRAQ
- گفتگوی باربارا والترز با ژنرال شوارتسکف، فرمانده نیروهای آمریکا در جربان جنگ خلیج پارس (ویدئو)
- فاجعه جنگ هشت ساله ایران و عراق فراموش شدنی نیست.
- نگاهی به تاریخچه هشت سال جنگ ایران و عراق
- اسناد دو دهه مناسبات پنهان میان آمریکا، ایران و عراق
- اسناد سخن میگویند: بازی دو طرفه میان آمریکا و رهبران و سرداران جنگ ۸ ساله با عراق
- Persian Gulf War, the Sandhurst-trained Prince
Khaled bin Sultan al-Saud was co-commander with General Norman Schwarzkopf www.casi.org.uk/discuss - نورمن شوراتسکوف فرمانده جنگ آمریکا در خلیج فارس درگذشت، بیبیسی فارسی