ابوعلی مسکویه
ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب مُسکَوَیه رازی (۳۲۰یا۳۲۶–۴۲۱ هجری) دانشمند ایرانی[1] از اهالی ری و زاده در شهر پرندک شهرستان زرندیه بود. (بخشِ آخرِ این نام، مانند آخرِ نامهای سیبویه و ابن بابویه تلفظ میشود، اما در عربی مسکَوَیه Moskawaih گفته میشود[2]). وی در دربارِ آل بویه در بغداد، ری، شیراز و اصفهان خدمت کرد و در اصفهان درگذشت.[3] نگارش کتابهای «الفوز الاکبر»، «تجاربالامم»، «انس الفرید»، «ترتیب السعادات»، «جاودان خرد» و «الجامع» را به او نسبت دادهاند. وی علاوه بر فلسفه، طب و کیمیا به شاعری نیز گرایش داشت، و تعدادی از شعرهایِ وی را ثعالبی نقل کردهاست.
فیلسوفان صاحب نامی چون ابوسلیمان سجستانی و ابوحیان توحیدی ـ که از معاصران مسکویه بوده ـ دانش فراوان، هوش سرشار و سیرت نیکوی او را ستودهاند. سجستانی در کتاب صوان الحکمة، پس از تجلیل از مقامات علمی و عملی مسکویه، به خوانندگان خود وده میدهد که رساله ای جداگانه در شرح احوال وی بنگارد.[4] ابوحیان نیز متواضعانه پرسشهای مکتوب خود را با مسکویه در میان میگذارد و پاسخهایی مفصل دریافت میدارد.[5]
زندگی
ابن مسکویه در حدود ۳۲۰[6] یا ۳۲۶ هجری در شهر باستانی مشکویه متولد شد. در همان کودکی علومِ مقدماتی را فراگرفت، و به سرعت در طبیعیات و الهیات و ریاضیات و طب عالمی سرشناس شد. از تحقیقات چنین برمیآید که ابن مسکویه تاریخ طبری را نزد ابو احمد علی بن کامل قاضی آموخته. وی در آغاز زردشتی و بعد اسلام آورد و مدتی در استخدام محمد بن المهلبی وزیر معزالدوله بود و سپس نزد ابن العمید، وزیرِ رکنالدوله دیلمی، به سمت کلیددارِ کتابخانهٔ وی بود. اما پس از کشتهشدنِ وی، به خدمتِ عضدالدوله رسید. او در دربارِ دیلمیان صاحبِ مقام و منزلت والایی بود، چنانکه خود را از صاحب بن عباد کمتر نمیدانست.[7] ابن مسکویه در ۴۲۱ هجری درگذشت و وی را در تخت فولاد اصفهان به خاک سپردند.
دیدگاهها
ابن مسکویه در این موضوع پیرویِ ارسطو کرد. چنانکه میگفت جنبش و حرکت که همان تغییر میباشد، در تمامیِ چیزها وجود دارد. اما این حرکت، ذاتیِ چیزها نیست، چون این که اندامِ انسان نیز به خودیِ خود حرکتی ندارد.
پس باید حرکت از ذاتی والاتر به اجسام داده شود. ذاتی که یکی باشد و خود متحرک نباشد. چراکه اگر متحرک باشد، لازم میآید که خود نیز حرکتش را از جایی دیگر بگیرد، و اگر دو تا باشد، لازم است که این دو ذات از جهاتی مشابه باشند، و هم به این دلیل که میتوانیم آنها را از هم بازشناسیم، وجه اختلافاتی نیز میبایست داشته باشند؛ و این چیزی ست که باعث میشود این ذات، ذاتی مرکب باشد، و ذاتِ مرکب نیز دارای تغییر و حرکت است، و این با فرضِ ما از جنبانندهٔ نخستین همخوان نیست.[8]
وی همچنین انسانهای والا را در سه دسته جای میدهد: «نبی مبعوث، امام معصوم، ولی مستخلص».[9]
اخلاق
ابن مسکویه در اخلاق، هم دنبالهروِ افلاطون است، و هم ارسطو. وی با برقراریِ تعادل میانِ قوایِ روح و فضائلِ اخلاقی، اعتقاداتش را در تهذیب الاخلاق چنین بیان میکند که: روان، دارای سه قوه است: قوهٔ عاقله، قوهٔ سبعیه، قوهٔ بهیمه که به ترتیب فضایلِ: حکمت، شجاعت و عفت را دارا میباشند. فضیلتِ چهارم که عدالت نام دارد از ایجاد تعادل میانِ سه فضیلتِ پیشین به وجود میآید.[10]
همچنین او مانندِ ارسطو معتقد است که خیر چیزی است که همهٔ چیزها به سویِ آن در حالِ حرکتاند.
نظریه نفس
او نفس را جوهر بسیطی میداند که با هیچکدام از حواس قابل احساس نیست ابن مسکویه به پیروی از افلاطون نفس انسان را دارای سه قوه میداند
قوه ناطقه، قوه غضبیه، قوه شهویه[11]
آثار
از ابن مسکویه، حدودِ بیست کتاب به جا ماندهاست که از این قرارند:
|
|
|
جستارهای وابسته
پانویس
- ابوعلی مسکویه at دانشنامه ایرانیکا
- کوربن، تاریخ فلسفهٔ اسلامی، ۲۳۶.
- ابن مسکویه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
- صوان الحکمة. صص. ۳۴۷.
- الهوامل و الشوامل. صص. ۵۳.
- ابن مسکویه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ابن مسکویه.
- اقبال لاهوری، سیر فلسفه در ایران، ۴۲.
- الهوامل و الشوامل. صص. ۷۵.
- صفیزاده، تاریخ فلاسفهٔ ایران، ۱۱۱.
- جوانمرد، غلامحسین (۱۳۹۳). تاریخچه مکاتب روانشناسی. تهران: دانشگاه پیام نور. صص. ۵۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۴-۰۰۹۶-۷.
منابع
- «ابن مسکویه». کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت. دریافتشده در ۳۱ شهریور ۱۳۹۱.
- اقبال لاهوری، محمد (۱۳۸۷). سیر فلسفه در ایران. انتشارات امیرکبیر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۰۹۰۹-۳.
- صفیزاده، دکتر صدیق (۱۳۸۶). تاریخ فلاسفهٔ ایران. اندیشهٔ اخلاق. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۱۱۴-۱۰-۴.
- کوربن، هانری (۱۳۵۸). تاریخ فلسفهٔ اسلامی. انتشارات امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۶۱۴۴-۱۹-۵.
- صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، جلد اول، ص۲۰۰