ثریا اسفندیاری

ثریا اسفندیاری بختیاری (۱ تیر ۱۳۱۱ اصفهان[1][2][3][4] – ۳ آبان ۱۳۸۰ پاریس) دومین همسر محمدرضا شاه پهلوی و ملکهٔ ایران بود. وی فرزند خلیل خان اسفندیاری و نوه اسفندیار خان سردار اسعد است. ثریا در میان مردم به «ملکه‌ای با چشمان زمردین» معروف بود.[5] ثریا اسفندیاری از آغاز دی ماه ۱۳۲۹ تا پایان اسفند ۱۳۳۶ همسر محمدرضا شاه پهلوی بود.

ثریا اسفندیاری
ملکهٔ ایران
تصدی۲۳ بهمن ۱۳۲۹ – ۲۴ اسفند ۱۳۳۶
پس ازفوزیه
پیش ازفرح دیبا
زاده۱ تیر ۱۳۱۱
۲۲ ژوئن ۱۹۳۲
اصفهان، ایران
درگذشته۳ آبان ۱۳۸۰
۲۵ اکتبر ۲۰۰۱ (۶۹ سال)
پاریس، فرانسه
آرامگاه
پادشاهمحمدرضا شاه پهلوی
نام کامل
ثریا اسفندیاری بختیاری
دودماندودمان پهلوی
پدرخلیل اسفندیاری
مادراوا کارل
دین و مذهبمسیحی کاتولیک

تولد و دوران نوجوانی

خلیل اسفندیاری، اوا کارل و ثریا

ثریا دختر خلیل اسفندیاری و اوا کارل آلمانی در اول تیرماه ۱۳۱۱ در یک خانواده سرشناس بختیاری در اصفهان[6] زاده شد. او یک برادر و خواهر کوچکتر به نامهای بیژن و لعیا داشت. ثریا تا هشت ماهگی در ایران بود و پس از آن خانواده‌اش به دلیل وضعیت نامطلوب بهداشتی در ایران و شیوع آبله برای دوری از خطر بیماری او را با خود به برلین بردند.

وی کودکی را در برلین گذراند و در پاییز ۱۳۱۶ به‌اتفاق خانواده‌اش به ایران بازگشت. در اصفهان وارد مدرسه آلمانی‌های مقیم اصفهان شد و زبان فارسی را نزد معلم خصوصی فرا گرفت. تا ۱۳۲۰ در آن مدرسه به تحصیل پرداخت؛ ولی پس از اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم مدارس آلمانها تعطیل شد. او در ۱۳۲۳ وارد مدرسه مُبلغ (میسیونر)های انگلیسی شد و تا پانزده سالگی در این مدرسه به تحصیلاتش ادامه داد تا این‌که در ۱۳۲۶ به‌همراه خانواده‌اش به سوئیس رفت. در آنجا زبان فرانسه آموخت و انگلیسی را نیز بعدها در مؤسسه‌ای در لندن تکمیل کرد. ثریا به زبان‌های آلمانی، فارسی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و به‌دلیل زیبایی مورد توجه شاه قرار گرفت. به وی پرنسسی با چشمان زمردین نیز گفته شده‌است.[7]

ازدواج با محمدرضا پهلوی

محمدرضا پهلوی و ثریا اسفندیاری در میامی

انتخاب ثریا برای همسری محمدرضا به وسیلهٔ خواهر بزرگ‌تر شاه، شمس انجام گرفت. شمس در یک مجلس مهمانی در سفارت ایران در لندن که ثریا هم دعوت شده بود، در همان نظر اول او را پسندید و مسئله را با خلیل خان اسفندیاری در میان گذارد. ثریا با آمادگی قبلی برای روبه‌رو شدن با شاه به تهران آمد. ثریا در خاطرات خود می‌نویسد که بزرگ‌ترین آرزوی او پیش از این‌که ملکهٔ ایران بشود، هنرپیشگی سینما بوده و پیش از این‌که برای اولین دیدار با شاه به کاخ سلطنتی برود، با پدرش شرط کرده بود که اگر شاه او را نپسندید یا او از شاه خوشش نیامد، او را به هالیوود بفرستد.[8]

ولی شاه هم مثل خواهرش در اولین نظر او را پسندید و ثریا هم تمایل به این ازدواج پیدا کرد و مراسم نامزدی آنها روز ۶ دی ۱۳۲۹ در نظر گرفته شد. امیدواری آن‌ها این بود که مراسم ازدواج به‌زودی برگزار شود، ولی ثریا ناگهان دچار بیماری حصبه شد و روزبه‌روز هم بیماری‌اش شدت یافت و همه را دچار نگرانی کرد. ناگزیر مراسم ازدواج به‌تعویق افتاد. پس از طی دوران نقاهت، تشریفات عقد و ازدواج در نهایت سادگی در ۲۳ بهمن برگزار شد.

محمدرضا هفت‌سال پس از آن‌که فوزیه وی را ترک کرد، با ثریا اسفندیاری بختیاری ازدواج کرد. با وجود آن‌که شمس، ثریا را برای همسری شاه معرفی کرده بود، ولی ثریا نه به او، نه به مادر شاه و نه حتی به شهناز (دختر شاه از ازدواج قبلی) علاقه‌ای نداشت. البته به گفتهٔ شخصی به نام غلامرضا افخمی، برخلاف شایعات، رابطه ثریا با اشرف خوب بوده‌است. چرا که اشرف شاه را دوست داشت و می‌دانست که شاه عاشق ثریا است. به گفته اشرف:

شاه عاشق ثریا بود و اگر ثریا می‌توانست برای او جانشینی بیاورد، آنان هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شدند…[9]

بعد از چند سال موضوع بچه‌دار شدن آنها بسیار جدی در دربار مطرح شد و ملکه مادر مرتباً این مطلب را با پسرش در میان می‌گذاشت. شاه در مهر ۱۳۳۳ با پرنسس ثریا به ایالات متحده رفت و در آنجا آزمایش‌های دقیق پزشکی انجام پذیرفت و در مورد او هیچ چیز غیرطبیعی دیده نشد و سرپرست هیئت پزشکی اعلام کردند شما هر دو در کمال سلامت هستید و فقط باید صبر کنید. چند سال بعد نیز روزولت یک پزشک متخصص آمریکایی را برای انجام آزمایش‌های لازم از ثریا، به تهران فرستاد. پزشک مذکور نیز هیچ دلیلی برای حامله نشدن وی نیافت.

جداشدن محمدرضا از ثریا

محمدرضا از ثریا خواست تا به سنت موریتز برود و روز ۲۴ بهمن ۱۳۳۶ با تشریفات رسمی تهران را ترک گفت و بعد از آن دیگر هیچ وقت به ایران بازنگشت. در روز ۲۴ اسفند ۱۳۳۶ از وی جدا شد و طلاق او از طریق مجلس شورای ملی اعلام شد.

محمدرضا نیز متنی به این عنوان تهیه کرد و با ابراز کمال تأسف و تألم و با تذکر اینکه ثریا پهلوی در تمام مدت همسری محمدرضا پهلوی از هیچ گونه خدمت و عطوفت و خیرخواهی نسبت به ملت ایران خودداری نفرموده و از هر حیث شایستگی مقام شامخ خود را داشته‌اند و در این مورد نیز با کمال علاقه و محبتی که فی‌مابین وجود دارد، آمادگی خود را برای قبول هر نوع تصمیمی که از طرف ذات شاهانه اتخاذ شود اعلام کردند. با اظهار نظر هیئت مشورتی، موافقت و با صرف نظر از احساسات شخصی خود در برابر مصالح عالیه مهمی تصمیم خویش را به جدایی اتخاذ کردند. ثریا بعد از جدایی از شاه ایران مدتی به ایتالیا رفت. ثریا به دلیل اینکه به سینما و بازیگری عشق می‌ورزید سعی می‌کرد پس از طلاق با گذراندن اوقات در مجالس بازیگران و کارگردانان معروف ایتالیایی که، از قبل، زمانی که ثریا ملکهٔ ایران بودند وی را می‌شناختند سپری کند.

در بین اینها کارگردانی ایتالیایی به نام فرانکو ایندووینا که پیش از این نیز به ثریا، پیشنهاد بازی در فیلمی را داده بود و ثریا به دلیل اینکه ممکن بود محمدرضا اجازه ندهد پیشنهادِ وی را رد کرده بود، این بار پیشنهاد فرانکو را می‌پذیرد و در فیلمی بنام سه چهره یک زن ایفای نقش می‌کند. بعدها با رفت‌وآمدهای با فرانکو این دو شریک زندگی می‌شوند؛ و ثریا در ایتالیا همراه فرانکو زندگی جدیدی را آغاز می‌کند.

اما چند وقت بعد فرانکو برای انجام یک کاری عازم سفر به کشوری دیگر می‌شود و ثریا هم تصمیم می‌گیرد به آلمان برود و به مادر و پدرش سری بزند؛ ولی چند ساعت بعد پسر عموی فرانکو به ثریا تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که هواپیمایی که فرانکو در آن بوده سقوط کرده و او فوت کرده. فرانکو در سن ۳۹ سالگی از دنیا رفت و در جزیرهٔ سیسیل در ایتالیا به خاک سپرده شد.[10]

مرگ پدر که ثریا خیلی دوستش داشت، ضربه روحی دیگری برای ثریا بود. از آن به بعد مادر مونس و همدم او بود و در سفر دیگری به آمریکا او را همراهی کرد. پس از بازگشت از این سفر مادرش اِوا کارل هم در سال ۱۹۹۴ (میلادی) درگذشت. عموها، عمه‌ها و سایر بستگان ثریا هم قبلاً درگذشته یا در ایران مانده بودند و از خانواده بزرگ او جز برادر کوچکترش بیژن کسی برای او نمانده بود.[11]

مرگ

محمدرضا پهلوی و ثریا اسفندیاری

ثریا اسفندیاری در ۳ آبان ۱۳۸۰ در سن ۶۹ سالگی بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت.[12] مراسم تشییع جنازهٔ وی در کلیسایی آمریکایی در پاریس برگزار شد. در این مراسم اشرف پهلوی و غلامرضا پهلوی نیز حضور داشتند.

ثریا را در قبرستانی در مونیخ آلمان دفن کردند.

ثریا وصیت کرده بود تمامی اموال، حتی آلبوم وی را به حراج بگذارند و پولش را به صلیب سرخ فرانسه، کودکان عقب مانده فرانسه و سگهای ولگرد پاریس بدهند.[13][14]

پس از مرگش، اموال ملکه سابق در حراجی ای در پاریس به فروش رسید که از آن ۸٫۳ میلیون دلار عاید شد، از جمله لباس عروسی مارک کریستین دیور او ۱٫۲ میلیون دلار به فروش رسید.

برادر کوچکترش بیژن (۱۳۸۰–۱۳۱۶) نیز یک هفته پس از فوت ثریا، فوت می‌کند. وی گفته بود: «بعد از او، من هم‌صحبتی ندارم.»

میراث

میزان دقیق ثروت به جای مانده از ملکه پیشین ایران به درستی مشخص نیست. گمان می‌رود که دارایی‌های ثریا ارزشی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون یورو داشته باشند که به این مبلغ بایستی ارزش املاک و مستغلات وی نیز اضافه شود. سال ۲۰۱۲ بخشی از جواهرات ثریا در حراجی کریستی لندن به فروش رفت. در این حراجی تنها یکی از انگشترهای الماس وی نزدیک به ۱۰۰ هزار یورو فروخته شد.[15]

با برگزاری دادگاه ایالتی شهر کلن در ۵ نوامبر ۲۰۱۳ مناقشه حقوقی وارد دور جدیدی شد. ۳۰ نفر از بستگان و آشنایان ثریا اسفندیاری، از روز (۵ نوامبر/۱۴ آبان) در دادگاهی غیرعلنی در شهر کلن برای به ارث بردن ثروت چندین میلیون یورویی وی، در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. این دادگاه وظیفه دارد که دربارهٔ «وارث حقوقی و واقعی» ثریا تصمیم بگیرد. ثریا اسفندیاری برادر خود، بیژن اسفندیاری را وارث اموال خویش معرفی کرده بود. اما بیژن اسفندیاری نیز تنها به فاصله چند روز پس از مرگ خواهرش ثریا در سال ۲۰۰۱ فوت کرد. پس از مرگ بیژن اسفندیاری، «منشی و راننده» او، حسن فیروزفر مدعی شد که بیژن ۱۵ دقیقه قبل از فوتش با تنظیم دست‌نوشته‌ای، او را تنها وارث خود مقرر کرده‌است.[16]

پریچهر زائر یکی از بستگان ثریا در مورد اعتبار و صحت این دست‌نوشته تردید دارد. پریچهر زائر (۷۰ ساله) یکی از ۲۲ نفری است که جزو بستگان و وارثان ثریا اسفندیاری به‌شمار می‌آید. پریچهر زائر گفته‌است: «میراث ثریا باید در خانواده او باقی بماند. این عادلانه نیست که شخص بیگانه‌ای این ثروت را تصاحب کند.» زائر افزود: «من با این پول می‌توانم به خیلی افراد کمک کنم.»[17]

حکم دادگاه

در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۴ (۲۴ تیر ۱۳۹۳) دادگاهی در آلمان حکم داد شش میلیون دلار از اموال باقی‌مانده از ثریا اسفندیاری بختیاری، به سه سازمان خیریه فرانسوی داده شود؛ و دادگاه بر اساس وصیت ثریا حکم داد.

سه «سازمان صلیب سرخ»، گروه «حامیان حیوانات» و یک نهاد «حمایت از افراد ناتوان در فرانسه» به‌طور مساوی بخشی از ثروت اسفندیاری، به مبلغ چهار میلیون و ۵۰۰ هزار یورو (معادل شش میلیون و ۱۰۰ هزار دلار) را به ارث خواهند برد.

وی ۱۰ سال پیش از مرگش وصیت کرده بود بخشی از اموالش شامل جواهرات و اثاثیه محتویات خانه‌اش در پاریس به نفع سه سازمان خیریه حراج شود به شرط آن‌که از بیژن (برادرش)، فرزندی حاصل از ازدواج باقی نمانده باشد.

مقام‌های قضایی در کلن گفته‌اند برای دادگاه «محقق نشده» که، برادر ثریا اسفندیاری که یک هفته بعد از او از دنیا رفته، طبق قوانین آلمان ازدواج کرده و فرزندی حاصل از این ازدواج داشته‌باشد.[18][19]

پانویس

  1. Soraya, the autobiography of Her Imperial Highness
  2. Bakhtiary Family.
  3. , Soraya Esfandiary Bakhtiari - Definition.
  4. ,-Princess Soraya-Movies,TV and Celebrations.
  5. چه کسی وارث قانونی و واقعی ثریا است؟ دویچه‌وله فارسی
  6. Soraya, the autobiography of Her Imperial Highness
  7. "عکس‌های دیده نشده از ثریا، ملکه‌ای با چشمان زمردین". دویچه وله.
  8. "از ثریا تا لیلا". alefba.org. Archived from the original on 9 March 2016.
  9. Afkhami, 44.
  10. کتاب کاخ تنهایی (آخرین مصاحبهٔ خبرنگار فرانسوی با ملکه ثریا)
  11. طلوعی، محمود (۱۳۸۲-۰۲-۱۵). زیبای تنها: سرگذشت و سرنوشت غم‌انگیز ثریا اولین و آخرین عشق شاه. علم.ص ۳۷۹
  12. "Wife of Former Shah of Iran Dies". washingtonpost.com.
  13. طلوعی، محمود (۱۳۸۲-۰۲-۱۵). زیبای تنها: سرگذشت و سرنوشت غم‌انگیز ثریا اولین و آخرین عشق شاه. علم.ص ۳۷۹
  14. معتضد، خسرو (۱۳۸۲). مثل ثریا گریه خواهم کرد (زندگی ثریا ملکه پیشین ایران). زرین.ص ۹۲۸
  15. ۳۰ مدعی به‌دنبال ثروت هنگفت ثریا اسفندیاری دویچه‌وله فارسی
  16. ۳۰ مدعی به‌دنبال ثروت هنگفت ثریا اسفندیاری دویچه‌وله فارسی
  17. چه کسی وارث قانونی و واقعی ثریا است؟ دویچه‌وله فارسی
  18. اموال ملکه سابق ایران به خیریه‌های فرانسوی رسید بی‌بی‌سی فارسی
  19. ارثیه ملکه ثریا به سه نهاد خیریه می‌رسد دویچه‌وله فارسی

منابع

http://www.isna.ir/fa/news/8008-00757/زندگی-ثریا-اسفندیاری-پایان-یافت*

  • Point de vue, Images du monde, 1968, 18e année, N°۷۱۶
  • حسن سعیدی (۱۳۸۴اشرف پهلوی، انتشارات فیروزه، ص. ۱۰۶

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.