مهدی خزعلی

خزعلی در دههٔ ۷۰ در انتشارات حیان متن برنامهٔ هویت را که به انتقاد از برخی روشنفکران می‌پرداخت، همراه با مقدمه‌ای از خود منتشر و بارها تجدید چاپ کرد. در مقدمهٔ وی آمده‌است:

هویت، نقلی است مستند، از صف‌آرایی بیگانگان، هویت هشداری است به سهل‌انگاران؛ و سخن ما در این برههٔ حساس که مقام معظم رهبری ـ مُدَّ ظِلُّه ـ آن را «شبیخون فرهنگی» نامیدند، جز ابلاغ رسالت و ادای تکلیف نبود، «و ما علینا الّا البلاغ المبین».[5]

در همین رابطه، مهدی خزعلی طی یک مصاحبه، این اتهام را به حسین شریعتمداری را وارد کرد که او به همراه محمود احمدی‌نژاد در قتل کاظم سامی، دبیرکل جاما و وزیر بهداری دولت موقت، دست داشته‌است.[6]

او در پی رویدادهای پس ار انتخابات دهم ریاست‌جمهوری دستگیر و زندانی شد.[7] آیت‌الله خزعلی در اعلامیّه‌ای از فرزندش اعلام برائت کرد. ابوالقاسم خزعلی در این برائت‌نامه می‌گوید:

مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را برنمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته‌است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس‌جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید.[8]

مهدی خزعلی نیز در بیانیه‌ای که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری منتشر گردید ضمن تأکید بر ادای احترام به پیشگاه پدر و عرض دست‌بوسی گفت: «می‌فرمایند: اگر پدر راضی نباشد روزهٔ مستحبّی حرام است» می‌گویم «بلی؛ اما جهاد واجب را می‌شود به امر پدر ترک کرد؟ مسئلهٔ رفع ظلم و استبداد است و بر همگان واجب و اذن پدر شرط نیست.»[9]

وی پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸)، توسط دادگاه ویژه روحانیت بازداشت و سپس زندانی شد. او پس از احضار و پیش از دستگیری در وبگاه شخصی‌اش نوشت: «نمی‌دانم در من چه روحانیّتی دیده‌اند که مرا به این دادگاه احضار نموده‌اند!» گفتنی است دادگاه ویژهٔ روحانیّت طبق قانون فقط می‌تواند به جرایم انجام‌شده توسّط افراد روحانی رسیدگی نماید.[10] خزعلی در ۳۱ تیر ماه ۱۳۸۸، با وثیقهٔ بیست میلیون تومانی آزاد شد.[11]

در ۲۱ مهر ۱۳۸۹ خزعلی توسط پلیس امنیت تهدید و سپس برای بازجویی به اوین منتقل شده و در نهایت بازداشت شد. اتهام او اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی اعلام شد.[12] و در روز شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۹ آزاد شد. بنا به اخبار رسیده، وی به شدت از خبرهای منتشره در روزنامه و سایت‌های حامی دولت در خصوص علت بازداشتش انتقاد کرده‌است.[13]

مهدی خزعلی در ۲۷ تیر ماه ۱۳۹۰ بازداشت و پس از حدود یک ماه در ۲۳ مرداد به قید وثیقه آزاد شد.[14][15]

مهدی خزعلی در ۲۸ آبان ۱۳۹۰، با نوشتن نامه‌ای خطاب به علی خامنه‌ای و انتقاد از او، دربارهٔ بازداشت شدنش نوشت: " حال مختارید پاسخ مرا حضوری دهید یا برای پنجمین بار راهی سلول انفرادی ام نمایید. "[16]

پس از انتشار مطلبی با عنوان «جنتی‌نامه» در وبلاگ خزعلی دربارهٔ احمد جنتی، شعبهٔ نهم دادسرای رسانه احضاریه‌ای برای او فرستاد و در ۱۹ دی ماه ۱۳۹۰ مجدداً دستگیر شد. همسر مهدی خزعلی دربارهٔ این بازداشت گفت که «مأموران هنگام بازداشت همسرش، بشدت به او حمله کرده‌اند، به‌طوری‌که یکی از استخوانهای دست و دندان او شکسته‌است.» او در اعتراض به بازداشت مجددش از آغاز دستگیری در تاریخ ۱۹ بهمن در زندان اوین در اعتصاب غذا بسر می‌برد و اوضاع جسمی او وخیم گزارش می‌شود.[17][18][19] محمد نوری‌زاد و همسر باکری و همت در نامه‌ای خطاب مهدی خزعلی، از او درخواست کردند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد. او در ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ در پیامی در پاسخ به پایان اعتصاب غذا خطاب به محمد نوری‌زاد و همسر باکری و همت گفت: «پیش از آنکه در سوگ ارزش‌ها دق کنم؛ بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم.»[20]

همسر مهدی خزعلی و دخترش در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.[21]

مهدی خزعلی در ۲۶ بهمن ۱۳۹۰، در نامه‌ای به احمد منتظری گفت: «شاید با شهادت من بساط بیدادگاه‌های انقلاب جمع شود.»[22] مهدی خزعلی در ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، در پی بروز حمله قلبی در چهل و دومین روز اعتصاب غذای خود در زندان به بیمارستان منتقل شد.[23]

مهدی خزعلی ساعت دو بامداد روز یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ در بیمارستان طالقانی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.[24]

سرانجام وی بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذا، شب عید ۱۳۹۱ با کفالت مادرش و به دستور آیت‌الله علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.

مهدی خزعلی بار دیگر در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۱ در جلسهٔ سرای اهل قلم که به مناسبت روز ۱۳ آبان برگزار شده بود به همراه نزدیک ۸۰ نفر بازداشت شد و بلافاصله دست به اعتصاب غذای خشک زد.

و سرانجام در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ آزاد می‌شود

• اعتصاب غذا
• اعتصاب
• اعتراض
• مقاومت بدون خشونت

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به مهدی خزعلی در ویکی‌گفتاورد موجود است.

• وبگاه مهدی خزعلی