طایفه سیاهمنصور
سیاه منصور، نام یکی از بزرگترین طوایف کرد زبان، ساکن در گروس در زمان صفویان بودهاست. این طایفه در قرن دهم هجری قمری، برابر با دوران حکومت صفویان، بیشترین قدرت خود را داشتهاست.[1]
مینورسکی نام طایفه سیاه منصور را در فهرست طوایف کُرد در کنار فیلی، بختیاری، اردلان، ، گروس، زنگنه و… قرار میدهد. بعدها در زمان صفویان این طایفه به بخشهای مختلف ایران تبعید شدند که شامل آذربایجان، مشهد، قزوین، کرج و خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان میباشد.[2]
سابقه
طایفه سیاه منصور در شمال رودخانه قزل اوزن در منطقه گروس ساکن و تا حوالی انگوران را تحت پوشش قرار داده بودند، و مرکز اصلی آنها جعفرآباد مرکز دهستان سیاه منصور امروزی از توابع شهرستان بیجار بودهاست.
طایفه سیاه منصور از طوایف مهم دوران صفویه بودهاست که در ابتدای دوران صفویه حکومت گروس و آذربایجان و سیستان و مناطقی از کشور را بر عهده داشتهاند.[3]
حکام
دربارهٔ سیاه منصور
در ذکر امراء کرد ایران آمدهاست: عمدهٔ اکراد ایرانی سه طبقهاند: سیاه منصور، چگنی و زنگنه و حکایت مشهور است در السنه و افواه مذکور که در اصل ایشان سه برادر بودهاند که از ولایت لرستان آمده و به روایتی از گوران و اردلان، معزم ملازمت سلاطین ایران از وطن بیرون آمدهاند. ایشان ترقیات کلی روا داده، هر سه برادر به مرتبهٔ امارت رسیده و مردمانی که از طرف و جوانب بر سر رعیت آنها جمع شده، ملقب به اسم ایشان گشتهاند.[4]
کوچ اجباری
در دوران صفویه، دولتیار خان سیاه منصور، در آذربایجان و گروس حکومتی را ایجاد و عشایر را متحد کرده بود و توانست چندین بار سپاهیان شاه عباس را با شکست مواجه سازد، اما بعد از دستگیر شدن وی توسط شاه عباس، شاه به منظور جلوگیری از اتحاد دوباره یا احتمال شورشی دیگر از سوی آنها بدین منظور آنها را از یکدیگر جدا کرده و تعداد کمی را در وطن اصلی خود یعنی در سیاه منصور گروس باقی گذاشته، و بقیه را به ورامین[سیاه منصوریهای ساکن ورامین به زبان ترکی آذربایجانی حرف میزنند]، خوار و خراسان و لرستان و سیستان وو بلوچستان و قندهار انتقال داده و یکی از مکانهایی که سیاه منصور در خراسان در آنجا ساکن شدند، محلی معر وف به چشمهٔ سیاه منصور بوده که محل دامداری کّردهای سیاه منصوری خراسان بود، که پس از جدا شدن فیروزه از ایران، جزو خاک شوروری سابق شدهاست. طایفه سیامنصور که روزگاری از بزرگترین ایلات ایران بودند و در برابر صفوی کودتا کردند امروز در سرتاسر ایران زمین و بخشهایی از افغانستان و پاکستان پراکنده شدهاند.[5]
منابع
- روحانی، بابامردوخ، تاریخ مشاهیر کرد (امرا و خاندانها)، بخش دوم، جلد سوم، ص ۴۲۳، ۴۲۴، ۴۲۵، شابک ۹۶۴−۳۷۶−۰۴۲−۱ شابک
- مینورسکی ولادیمیر، سازمان اداری حکومت صفوی، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۸، ص ۲۴ و ۲۵
- بررسی نقش قبایل کُرد در دوره حکمرانی شاه طهماسب اول/ نصرالله پورمحمدی املشی، برومند سورنی
- بدلیسی، امیر شرف خان، شرفنامه تاریخ مفصل کردستان، ص ۴۲۳، ۴۲۴
- دهخدا، لغتنامه، جلد ۸ص ۱۲۲۳۲