ابلیس
ابلیس شخصیتی در قرآن است که در کتاب مذکور یازده مرتبه از او یاد شدهاست. عمده حضور او در قرآن مربوط به داستان آدم است که خدا به فرشتگان دستور میدهد در برابرش سجده کنند اما ابلیس نمیپذیرد؛ نتیجتاً از بهشت رانده میشود.[1]
در کتاب تاریخ طبری در روایاتی از ابنعباس نقل شده: ابلیس از فرشتگان بود و نامش عزازیل بود و در زمین ساکن بود. فرشتگان ساکن در زمین جن نام داشتند. ابلیس به عبادت همی کوشید و در دانش از همه پیش بود و به همین سبب مغرور شد و در برابر فرمان خدا عصیان نمود.[2]
ابلیس در قرآن
ابلیس در قرآن از نوع جن شناخته شدهاست.[4] ابلیس از نزدیکان درگاه خداوند بود تا آنجا که در میان فرشتگان آمد و شد میکرد. خداوند اجنه را آفرید ولی آنها گرایش زیادی به کارهای ناپسند داشتند پس خداوند گروهی از فرشتگان را فرستاد تا آنها را برای انجام کار خوب پیش خود ببرند. یکی از این جنها که به دست فرشتگان افتاد ابلیس بود. او آنقدر نزد آنها آموزش دید تا وقتی که همه او را به عنوان یک فرشته شناختند. پس از آفرینش آدم، خدا به همهٔ فرشتگان و همچنین به ابلیس دستور داد تا بر آدم سجده کنند.[5] ابلیس به خاطر کبر از این کار سر باز زد[6] و خدا او را از خویش راند.[7] سوره کهف آیه ۵۰: کانَ مِنَ الْجِنّ: «ابلیس از طائفه جنّ بود». ابلیس از خدا درخواست مهلت تا روز قیامت کرد[8] و خدا به او تا روز مشخصی وقت داد.[9] ابلیس به عزت خدا قسم یاد کرد که همه آدمیان مگر بندگان مخلصش را گمراه میکند[10] و خدا نیز وعده داد که جهنم را از او و همهٔ کسانی که از او پیروی میکنند پر خواهد کرد.[11]
ابلیس، فرزندان و یارانش که شیطان نیز خوانده میشوند بارها در قرآن به عنوان دشمن آشکار آدمیان خطاب شدهاند.[4][12] آنها میتوانند از جایی که آدمیان آنها را نمیبینند، آنها را ببینند.[13] و انسانها را به کارهای ناپسند وسوسه کنند، ولی با یاد خدا و پناه بردن به خدا آنها از انسانها دور میشوند. «الا بذکرالله تطمئن القلوب:دلها آرام گیرد بیاد خدا».
جستارهای وابسته
منابع
- «Iblīs». دانشنامه بریتانیکا.
- تاریخ طبری- جلد ۱ - ص ۵۳
- درباره چند لغت یونانی دخیل در فارسی
- قرآن ۱۸:۵۰
- قرآن ۲:۳۴
- قرآن ۳۸:۷۵
- قرآن ۱۵:۳۴
- قرآن ۱۵:۳۶
- قرآن ۱۵:۳۸
- قرآن ۳۸:۸۲
- قرآن ۳۸:۸۵
- قرآن ۳۶:۶۰
- قرآن ۷:۲۷