شیرازیها
شیرازی نام قومی از ساکنان سواحیل و جزیرههای نزدیک آن در اقیانوس هند است که عمدتاً در زنگبار، پمبا و اتحاد قمر زندگی میکنند. بر اساس روایاتی گسترش یافته در سواحل شرق قاره آفریقا، شیرازیها از نسل شاهزادههای ایرانی نامدار یا گمنامی هستند که با شاهدختهایی سواحیلی وصلت کردهاند. پژوهشگران اساس این روایات را ماحصل تجارت گستردهٔ منطقهای مابین سواحیل و بنادر خلیج فارس میدانند که به همراه جذابیتِ نَسَبی معتبر در سطح نخبه مسلمان جامعه شکل گرفتهاست. شیرازیها به دلیل کمک به گسترش اسلام در سواحیل و نقشی که در تأسیس سلطنتهای جنوبی سواحیلی مانند موزامبیک و آنگوچه داشتند، و به دلیل نفوذشان در توسعه زبان سواحیلی و ثروتشان مشهور هستند.[1][2][3] سواحل شرق آفریقا و جزایر نزدیک به آن پایگاه تجاری شیرازیها است.[4][5][6]
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
ساحل سواحلی (عمدتاً زنگبار، جزیره پمبا، اتحاد قمر) | |
زبانها | |
گونههای زبان سواحلی | |
دین | |
اسلام (سنی، شیعه) | |
قومیتهای وابسته | |
سایر اقوام سواحلی |
تاریخ
در مورد خاستگاه شیرازیها دو روایت اصلی وجود دارد که یکی مبتنی بر سنت شفاهی است با این مضمون که مهاجرانی از شیراز مستقیم به سواحیل و جزایر شرق آفریقا در منطقهای بین موگادیشو، سومالی در شمال و سوفالا در جنوب کوچ کردهاند؛ همچنین پس از گذشت چندین قرن مهاجران بیشتری از خلیج فارس به سواحیل آمدهاند که شیرازیهای امروزی هستند.[7][8]
چنین فرضیهای در بین بسیاری مورخان آفریقای شرقی و دیگر مورخان رد شدهاست. در مجموعه پژوهشهایی یافت شده که تا سال ۵۰۰ میلادی در کنار سواحل شرق آفریقا شهر و آبادانی وجود داشته و برخی از آنها به شکل سلطنتهایی کاملاً استقرار یافته با آئینهای سنتی اداره میشدند.[9]
روایت دوم در مورد ریشهٔ شیرازیها این است که آنها از ایران آمدهاند، اما ابتدا در ساحل سومالی در نزدیکی موگادیشو مستقر شدهاند.[10] در قرن دوازدهم، همزمان با رشد تجارت طلا در بندر سوفالا در حاشیه موزامبیک، مهاجرانی به سمت جنوب به شهرهای مختلف سواحیل در کنیا، تانزانیا، شمال موزامبیک و جزایر اقیانوس هند نقل مکان کردهاند. آن مهاجران تا سال ۱۲۰۰ میلادی، سلطنتهای محلی و شبکههای تجاری را در جزایر کیلوا، مافیا و اتحاد قمر در امتداد سواحیل و در شمال غربی ماداگاسکار ایجاد کردند.[11]
این روایت نیز در جامعه علمی به استناد مواردی رد شدهاست.[12][1] نادر بودن رسوم و گفتار فارسی، فقدان شواهد مستند شیعی در ادبیات مسلمانان سواحیلی و در عوض، فراوانی تاریخی مرتبط با سنیهای عرب و اسناد کم باستانشناسی که بر اسکان اولیه ایرانیان دلالت کند مواردی است که روایت ایرانی بودن شیرازیها را دشوار میکند.[13]
روایت ایرانی بودن قوم شیرازی
بیشتر اقوام ایرانی در زنگبار به شیرازی معروف هستند. نام خانوادگی شیرازی یکی از افتخارات بزرگ هر زنگباری است و منزلت اجتماعی را در پی دارد. در «سفرنامه برادران امیدوار» که این دو برادر با اهالی زنگبار اطلاعاتی را کسب کردهاند، اهالی گفتهاند که اجداد آنها و قوم شیرازی بودند از نسل فردی به نام حسن؛ که وی از شیراز به دیار زنگبار مهاجرت کرد و پایههای حکومت شیرازیها را به وجود آورد. قوم شیرازی نزدیک به چند صد سال حاکمیت زنگبار را در دست داشتند که دورهای درخشان بودهاست. در برخی منابع از چند شیرازی مدفون در قبرستان این منطقه نام برده شدهاست. زبان بومی زنگبار سواحیلی نام دارد که برخی از واژههای فارسی در آن موجود است. در گذشته شیراز بزرگترین شهر و مرکز تجارت جنوب ایران بود، از آنجا قالی، خنجر، عطر و ظروف سفالی به آفریقا صادر میشد و شهرت فراوان داشت، به گونهای که ناحیه جنوب ایران را شیراز میگفتند، از این رو است که در منابع از ایشان با عنوان شیرازی و نه ایرانی نام بردهاند.[14] تاریخ ورود شیرازیها به سواحل شرقی آفریقا در منابع مختلف، متفاوت ذکر شدهاست. بر اساس بریتانیکا شیرازیها در نیمه دوم قرن دوازدهم از طریق اقیانوس هند، راهی زنگبار شدند.[15]
بر اساس شواهد گروهی از شاهزادگان ایرانی که به تجارت اشتغال داشتند در هفت شهر در طول سواحل شرقی آفریقا مستقر شدند. هرچند که برخی در مورد ریشه ایرانی این افراد ابراز تردید کردهاند اما کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان در نشریات خود، قوم شیرازی را ایرانیانی میداند که از شیراز به جهت تجارت برده، عاج و ادویه راهی شرق آفریقا شدهاند. به نظر میرسد ازدواج بین ایرانیان ساکن زنگبار با آفریقاییها رایجتر از ازدواج اعراب و آفریقاییها بودهاست و آفریقاییهای حاصل از ازدواج با افراد غیرآفریقایی با نام شیرازی شناخته میشدهاند.[16]
قوم شیرازی بر این باورند که اجداد آنها شاهزادگانی ایرانی بودند و در زمانهایی بسیار دور از ایران به آفریقا مهاجرت کردهاند. اولین مهاجرت با ورود علی بن سلطان حسن از شیراز به زنگبار صورت گرفتهاست. حوالی سال ۹۷۵ میلادی وی کابوسی میبیند که در آن یک موش عظیمالجثه با فکهای آهنین ستونها و پیهای قصر وی را از بین بردهاست. او این کابوس را نشانهٔ بدیمنی، زیان و ناراحتی بر خانهاش تعبیر کرد و به همراه خانواده، دوستان وفادار و مریدانش با هفت کشتی از شیراز خارج شدند. آنها در راه دچار طوفان گشته و در هفت نقطه مختلف از ساحل به خشکی رسیدند و در این نقاط خشکی، جوامع شیرازی را بنا نهادند.[17]
شیرازیها همچون باقی مردمان شرق آفریقا به زبان سواحیلی صحبت میکنند. این گروه اسلام را در جنوب و شرق آفریقا گسترش دادهاند. مذهب ایشان اسلام سنی است و پارهای از ایشان نیز شیعه هستند.
شواهدی که بر ایرانی بودن قوم شیرازی موجود است:
- بقایای چندین بنای قدیمی در تانزانیا به بازرگانان شیرازی نسبت داده شدهاست. از این بناهای تاریخی میتوان به مخروبهٔ دهکدهٔ ماهیگیری تونگونی، و سایر بناها در تانبوتا و جزیره پمبا اشاره کرد.
- وجود بشقابهای چینی در قبرهای منسوب به ملوانان ایرانی در زنگبار نشاندهندهٔ وجود ارتباط تجاری بین قارهٔ آفریقا و جنوب چین است. گمان میرود این ارتباط تجاری از طریق بازرگانان ایرانی صورت میگرفتهاست.[18]
- ۴۵۸ سکهٔ نقره ضربشده با نام بهرام در بقایای قصر باستانی در پمبا نشان میدهد که ایرانیان در این جزیره ساکن بودهاند.[18]
- رسمالخط کوفی در مسجد کیزیمکازی در زنگبار، با بقایای خط کوفی پیدا شده در بندر سیراف در استان بوشهر ایران به یکدیگر شبیه هستند. به گفته دیوید وایت هاوس، این امر نشاندهندهٔ سکونت دائمی مسلمانان ایران در سواحل شرقی آفریقاست. ایرانیان برای ادامه سکونت در زنگبار، مسجد، قصر و شهر ساختهاند.[19]
- برگزاری جشن نوروزی (به سواحیلی: nairuzi) که در آن دهقانان سال نوی زراعی را جشن میگیرند. این جشن شامل مراسم مختلفی از قبیل حمام و شستشو در آب دریا به قصد پاک شدن، و برپایی آتش و اجرای مراسم آئینی تولد دوبارهٔ انسان از آتش است که به وسیلهٔ ابزار ابتدایی صورت میگیرد. این مراسم ممکن است دارای ریشههایی ایرانی باشد.[18]
جستارهای وابسته
منابع
- Horton, Mark and Middleton, John. "The Swahili: The Social Landscape of a Mercantile Society." Wiley-Blackwell. 2001.
- Glassman, Jonathan. "Feasts and Riot: Revelry, Rebellion, & Popular Consciousness on the Swahili Coast, 1856-1888." Heinemann. 1996.
- Stephanie Wynne-Jones and Adria LaViolette. "The Swahili World." Routledge. 2018
- Ari Nave (2010). Anthony Appiah; Henry Louis Gates, eds. Encyclopedia of Africa. Oxford University Press. p. 379. ISBN 978-0-19-533770-9.
- August H. Nimtz (1980). Islam and Politics in East Africa. University of Minnesota Press. pp. 3–11, 30–33, 39–47. ISBN 978-0-8166-0963-5.
- Per O. Hernæs; Tore Iversen, eds. (2002). Slavery Across Time and Space: Studies in Slavery in Medieval Europe and Africa. University of Virginia. p. 23. ISBN 8277650418. Retrieved 28 November 2016.
- Derek Nurse; Thomas Spear; Thomas T. Spear (1985). The Swahili: Reconstructing the History and Language of an African Society, 800-1500. University of Pennsylvania Press. pp. 70–79. ISBN 0-8122-1207-X.
- J. D. Fage; Roland Oliver (1975). The Cambridge History of Africa, Volume 3. Cambridge University Press. pp. 201–202. ISBN 0-521-20981-1. Retrieved 18 October 2016.
- Were, Gideon S.; Wilson, Derek A. (1977). East Africa Through a Thousand Years: AD 1000 To The Present Day. London: Evans Brothers Limited. pp. 10–11. ISBN 0-237-28873-7.
- Anthony Appiah; Henry Louis Gates (2010). Encyclopedia of Africa. Oxford University Press. p. 379. ISBN 978-0-19-533770-9.
According to oral tradition, beginning in the tenth century immigrants from the Shiraz region of Persia (now Iran) settled the islands and mainland ports of coastal East Africa, from Mogadishu, Somalia, in the north to the Sofala coast of Mozambique in the south. Many scholars, however, believe that the Shirazi actually began their settlement of the East Africa coast in the twelfth century and that they originated in Somalia.
- J. D. Fage; Roland Oliver (1975). The Cambridge History of Africa, Volume 3. Cambridge University Press. pp. 201–202. ISBN 0-521-20981-1. Retrieved 18 October 2016.
"In the twelfth century more foreigners emigrated from diverse parts of the Persian Gulf and settled in Mogadishu, Brava and elsewhere on the Benadir and the coast of the Shungwaya country, the southern hinterland of Somalia remembered as the homeland of the Kashur. These foreigners developed the trade of Mogadishu, which rapidly rose to a position of pre-eminence. In particular, they opened up the gold trade with the Sofala country, which until then can only have been on a minor scale. In furtherance of the trade with the south some of these merchants, ancestors of whom came from the Persian Gulf and who were remembered as of 'Shirazi' origin, settled on the islands of Mafia and Kilwa, rapidly, it appears, achieving a position of dominance. By about AD 1200 they had established themselves as rulers.
- Mohammed Ali Bakari. The Democratisation Process in Zanzibar: A Retarded Transition. ص. ۷۱. شابک ۹۷۸۳۹۲۸۰۴۹۷۱۹.
- J. De V. ALLEN (1982), The Shirazi problem in East African coastal history, Paideuma: Mitteilungen zur Kulturkunde, Bd. 28, FROM ZINJ TO ZANZIBAR: Studies in History, Trade and Society on the Eastern Coast of Africa (1982), pages 9-27
- عبدالله فریار، مجله وحید، نیمه اول دی ۱۳۵۵، شماره ۱۹۹، صفحه ۶۱۳ تأسیس امپراطوری زنگ یا کیلوا
- Harold G. Marcus. "The Shirazi migration". britannica.com. Retrieved 3 June 2019.
- گروه بینالمللی حقوق اقلیت، راهنمای جهانی اقلیتها و مردمان بومی، جمهوری متحده تانزانیا: شیرازی و اعراب زنگبار، ۲۰۰۸، تاریخ دسترسی:۲۹ ژوئن۲۰۱۲
- گروههای قومی تانزانیا، مرکز مطالعات آفریقا، دانشگاه پنسیلوانیا، تاریخ دسترسی: تیرماه ۱۳۹۱
- عبدالشریف، فرهنگ کشتیهای بادبانی و اقیانوس هند: چند فرهنگی، تجارت و اسلام. انتشارات دانشگاه کلمبیا، سپتامبر ۲۰۱۰
- دیوید وایت هاوس، سیراف: تاریخ، نقشهبرداری و محیط. مؤسسه بریتانیایی مطالعات باستانشناسی ایران، دانشگاه آکسفورد، ۲۰۰۹