پارسوآ

پارسوا نام سرزمینی بود واقع در جنوب دریاچه ارومیه و شامل ۲۷ ایالت کوچک که قبایل مننایی و پارسی در آن سکنا گزیده بودند. نخستین اشاره به پارسوآ در کتیبه‌ای از سلمنسر سوم به سال ۸۳۷ (پیش از میلاد) مورخ است. در این حمله آشوری‌ها ضمن تصرف پارسوا به خاک اتحادیه قبایل ماد هم نفوذ کردند. پایان لشکرکشی آشوریان ظاهراً دژ زاکروتی در خاک ماد بود.

پارس-ئوآ
پارسوآ و نواحی آن
اطلاعات کلی
نوعکشور، سرزمین
نام‌های دیگرزاموای جنوبی یا زاموای خارجی
پایتختنیککور
دوران۹۰۰ (پیش از میلاد)
زباناحتمالا پارسی باستان
نژادآریایی
سایر اطلاعات
شناخته شدهقوم آریایی
دیرینگیسده نهم و هشتم پ.م.
وبگاهایران تاریخ

لشکرکشی تیگلت پیلسر سوم

نقشه سده هفتم پ. م.
تیرانداز مادی، مننایی یا پارسوایی

نتیجهٔ نخستین لشکرکشی تیگلت پیلسر سوم به کوهستان زاگروس همانا ایجاد دو ایالت جدید پارسوا و بیت همبان در پادشاهی آشور بود . این دو ایالت تا سقوط آشور جزو آن بودند. در عهد سارگون دوم مقام رئیس ناحیهٔ پارسوا در آشور وجود داشته [1] از نامه‌ای‌یکه فورر بدان اشاره کرده چنین بر می‌آید که پارسوا بعدها هم جزو آشور بوده. در زمان آشور ناسیراپال ایالت کیشه سو که شرقی‌تر از پارسوا بوده جزو آشور شمرده می‌شده.[2].

گذشته از ایجاد ایالات پارسوا و بیت همبان یک نتیجهٔ دیگر لشکرکشی تیگلت پیلسر سوم در سال - ۷۴۴ (پیش از میلاد) عبارت بود از تصرف اسبان و دام‌ها و بردن عده‌ای پیشه‌ور پارسوایی به آشور. بعدها بخشی از ساکنان را که در ایالت جدید آشور باقی‌مانده بودند نیز از آنجا تعبید و منتقل کردند. سال‌نامه‌های تیگلت پیلسر سوم در وقایع سال ۷۳۸ (پیش از میلاد) می‌نویسد که عده‌ای از اسیران کوتی و ساکنان بیت سان گی بو تو را در شمال سوریه و فنیقیه شمالی مسکن دادند.

گزارش حاکم منصوب پارسوآ

هنگام شورش ایالت مادی خارخار در زمان سارگون دوم پیرامون سال‌های - ۷۱۵ پ. م. - شخصی که از طرف آشوریان در پارسوا حاکم بوده از اوضاع تحت فرمانش خطاب به سارگون دوم چنین اطلاع می‌دهد که ۲۰۰۰ مرد جنگی دارد. در بیت همبان هم لشکریانی وجود دارند. او از ماننا و مازائوما منتظر کمک است و قصور و تکاهل در انجام وظیفه را رد می‌کند و می‌گوید که عده‌ای اسیر گرفته شده و در نیککور مرکز پارسوآ بیماری واگیری افتاده و از ۵۰ نفری که به اتفاق حاکم آمده بودند ۱۵ نفر تلف شده و مردم سرزمین اتحادیه قبایل ماد دشمنی می‌ورزند.

نیککور، کین گوختو، کیزاخاسی و خارخار و غیره جزو شهرهایی که در خط مقدم جبهه یا ایالات شورشی قرار داشتند نام برده شده است[3]

پارسوا از دید مورخان

تئوری هیوزینگ این است که گویا پارسوا میهن پارسیان بوده و ایشان پس از تسخیر آن ناحیه بدست آشوریان از آنجا به پارس هجرت کردند. مخالفان این تئوری ابراز می‌دارند اولاً تجزیه و تحلیل نام‌هایی که منابع موجود به « پارسوا » منسوب می‌دانند نشان می‌دهد که مردم آن سرزمین هرگز آریایی نبودند و بالنتیجه نمی‌توانند نسبتی با پارسیان داشته باشند. ثانیاً نام کورش یکم پادشاه پارس در منبع آشوری در آغاز دههٔ سوم - ۶۳۰ - قرن هفتم پ. م. آمده است و حال آنکه پارسوا مسلماً در آن تاریخ جزو آشور بوده و قدرت آشور هنوز استوارتر از آن بود که هجرت ساکنان متصرفات خویش را اجازه دهد[4].

پارسوا جنوبی‌تر از زاب کوچک و در دیاله علیا قرار داشته و از یک سو با نواحی مختلف نامار و توپ‌لیاش در دیالهٔ وسطا و سفلا و از دیگر سو با مننا و نواحی مختلف متمایل به مننا و بالاخره با نواحی مختلف سرزمین ماد هم‌مرز بوده. و همچنین از کتیبه‌های اورارتویی مشهود است که پارسوا میان مننا و سرزمین بابلی نامار قرار داشته. از مجموع مراتب فوق چنین نتیجه گرفته می‌شود که پارسوا را باید در حدود سنندج کنونی جستجو کرد.

عده‌ای از محققان محل پارسوآ را در نقاط بسیار شمالی‌تر قرار می‌دهند و نزدیکی آن را به نامار در نظر نمی‌گیرند ولی این بدان معنی است که پارسوآ از لحاظ حدود ارضی با پادشاهی‌های آراشتوا، آمکا و آتا منطبق بوده. در سالنامه‌های آشور ناسیراپال دوم محل کشور پارسوآ به بخش‌های جنوبی زاموآ می‌خورد و سه شاهک آتا، آراشتوا و آمکا جزو سرزمین زاموآ بودند ولی زبان مردم آن سرزمین کماکان کاسپی بوده‌است

تئوری دانشمندان

ویدنر و پس از وی، کامرون و بسیاری دیگر معتقدند که کورش‌یکم پادشاه پرسید متأخر نبوده بلکه سلطنت پارسوا را در کوه‌های زاگروس و یا سرزمینی بینابین آن دو داشته. ولی ویدنر این نکته را که ناحیهٔ خودیمری که در همان متن آمده و همزمان با کورش یکم به آشور باج می‌داده و مسلماً با قلمرو کورش‌یکم مجاور بوده و در مشرق عیلام و کرانه‌های خلیج فارس یعنی در کنار پارس قرارداشته در نظر نگرفته است.

پانویس

  1. پارسوآشا. ازسال‌نامه‌ها، سطور ۶۶، ۶۷؛ کتیبهٔ رسمی سطر ۵۸ . KS ص ۹۰، ۱۰۸
  2. ممکن است که پارسوا نیز در این جدول دو سطر پایین‌تر تحت نام ناحیهٔ شهر نیککور قلمداد شده باشد.
  3. هابل ۵۵۶
  4. ولی تئوری هیوزینگ منطبق با واقعیت است

منابع

  • دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ (۱۳۸۶). تاریخ ماد. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۶-۵.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.