ناصبی

ناصبی (به عربی: النواصب) واژه‌ای‌است که به کسی که با علی بن ابی طالب[1] یا امامان شیعه دشمن باشد[2] اطلاق می‌شود.

معنای «ناصبی»

در روایت آمده‌است که: «شخصی از امام هادی سؤال نمود چه کسی ناصبی است و آیا برای شناخت ناصبی و امتحان او بیش از این لازم است که او جبت و طاغوت (ابوبکر و عمر) را (بر علی) مقدم داشته و عقیده به امامت آنان داشته باشد؟ پس در پاسخ آمد:

هرکس چنین عقیده‌ای داشته باشد ناصبی است».[3]

ابن ادریس می‌گوید: «کسی که جنگ در برابر مسلمانان به پا می‌کند ناصبی است». (۳)

فاضل مقداد می‌گوید: «ناصبی به پنج معنا به کار می‌رود: خوارجی که عیب به امیرالمؤمنین می‌گیرند، کسی که به یکی از ائمه اهل بیت چیزی که موجب سقوط عدالت است نسبت می‌دهد. کسی که وقتی فضیلتی از آنان را می‌شنود انکار می‌کند. کسی که معتقد به فضیلت غیر از حضرت علی بر آن وی است و کسی که با آن که می‌داند نصّ بر حضرت علی وجود دارد آن را انکار می‌کند». (۴)

و در روایت صحیحه‌ای آمده‌است: «ناصبی کسی نیست که دشمنی با ما اهل بیت نماید، زیرا تو نمی‌توانی کسی را بیآبی که بگوید من پیامبر و خاندان او را دشمنی می‌ورزم، بلکه ناصبی کسی است که خود را در مقام دشمنی شما قرار دهد در حالی که می‌داند شما ولایت ما را داشته و شیعه ما هستید». (۵)

ناصبی‌های معروف

از نظر فقیهان شیعه

صادق:

ناصبی از زنازاده بدتر و پلیدتر است[4]

ناصبی از سگ نجس تر است[5]

برای ناصبی فرقی نمی‌کند نماز بخواند و روزه بگیرد یا زنا و دزدی کند او در آتش است او در آتش است[6]

نواصب نجس و بدتر از کفّارند در کتاب‌های فقهی در مبحث نجاست کفار به نصب و ناصبی نیز پرداخته شده‌است. برخی از احکام نواصب عبارتند از.

جایز نبودن خوردن ذبیحه آنان/ جایز نبودن ازدواج با آنان/ جایز نبودن خواندن نماز میت بر آنان/ جایز نبودن اقتدا به ناصب در نماز/ عدم جواز نیابت از ناصبی در حج/ ارث نبردن از مسلمانان/ جایز نبودن دادن صدقه به نواصب/ جایز نبودن دادن کفاره به نواصب

پانویس

منابع

  • محقق حلی، جعفر بن حسن، الرسائل التسع، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی قم، ۱۴۱۳ق/۱۳۷۱ش
  • خوئی، ابو القاسم، کتاب الطهارة، دار الهادی للمطبوعات، قم، ۱۴۱۰ق/۱۳۶۹ش
  • صنعانی، محمد بن إسماعیل، توضیح الأفکار لمعانی تنقیح الأنظار، به کوشش محمد محی الدین عبد الحمید، مدینه

۳. «السرائر»، ج ۳، ص ۶۰۷.

۴. عبارت فوق را در «التنقیح الرائع» و «نضد القواعد الفقهیه» نیافتم، ولی صاحب جواهر از ایشان نقل کرده‌است. ر.ک. «جوهر الکلام»، ج ۶، ص ۶۶.

۵. «علل الشرایع»، ج ۲، ص ۲۸۹; «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» ص ۱۸۷; «بحارالانوار»، ج ۷۲، ص ۱۳۱، ب ۱۰۱; «وسائل الشیعه»، ج ۳، ص ۳۳۹، ب ۲، ابواب مایجب فیه الخمس، ج ۳; «مجمع البحرین»، ج ۲، ص ۱۷۴.

۶. «مستطرفات السرائر»، ص ۱۵۰; «بحارالانوار»، ج ۷۲، ص ۱۳۵، ح ۸; «وسائل الشیعه»، ج ۳، ص ۳۳۹; «جواهر الکلام»، ج ۶، ص ۶۴.

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.