همهپرسی انحلال مجلس شورای ملی
همهپرسی انحلال هفدهمین دورهٔ مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ در تهران و ۱۹ مرداد در سراسر کشور برگزار شد.
همهپرسی انحلال مجلس شورای ملی هفدهم | |||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| |||||||||||||||||||||||
۱۲ و ۱۹ مرداد ۱۳۳۲ |
دربار | |
نخستوزیران | |
احمد قوام | |
چهرههای مهم | |
محمد مصدق کاترین لمبتون | |
احزاب و گروهها | |
سیا | |
وقایع مهم | |
صنعت نفت ایران | |
محمد مصدق نخستوزیر وقت این همهپرسی را برگزار کرد. انحلال مجلس هفدهم ۲۵ مرداد اعلام شد.
پیشینه
مصدق پس از نخستوزیری در پی اصلاحات گسترده بود. او میخواست قانون انتخابات را اصلاح کند و صنعت نفت را ملی کند.
انتخابات مجلس هفدهم
در مجلس شانزدهم نفت ملی شد و فرصت به قانون انتخابات نرسید. برای همین انتخابات مجلس هفدهم با قانون پیش برگزار شد.
در انتخابات مجلس شورای ملی هفدهم سال ۱۳۳۰، جبههٔ ملی به موفقیت خوبی رسید. او توانست هر ۱۲ کرسی تهران را به دست آورد و در سراسر کشور ۳۰ نمایندهٔ مستقیم یا غیرمستقیم به دست آورد. انتخابات (که بایست برای ۱۳۶ کرسی برگزار شود) پس از رسیدن به ۷۹ کرسی متوقف شد. پس ۴۹ نمایندهٔ دیگر که از شهرهای دیگر و روستاها بودند حامیان دربار و انگلیس بودند.
حدود ۱۰ نماینده محافظهکار بودند و حدود ۲۵–۳۰تای دیگر عضو حزب باد بودند که به اینور گراییدند.[1]
علت توقف انتخابات در حد ۸۰ نماینده این بود که مصدق میخواست به دادگاه لاهه رود و میترسید دیگر نمایندگان را با اعمال نفوذ روی کار آورند و فرمان ایست انتخابات را داد و کمینهٔ نمایندگان به مجلس راه یافتند.
نفوذ درباریان و نبود نظارت دقیق بر قانونشکنیها بهویژه در شهرهای کوچک و روستاها این اختلاف فاحش با تهران را میتواند توجیه کند.
مصدق خواستار کامل آزاد برگزار شدن انتخابات بود، ولی این باعث شد دست ارتش و محافظهکاران برای تقلب در استانها بازماند.[2]
همین استدلال برایش کافی بود که ادعا کند آزادی در انتخابات وجود نداشتهاست و در حالی که گروههای سیاسی از این انتخابات اعلام نارضایتی میکردند، نیز از این انتخابات ناراضی بود. تنها نخستوزیر ایران بود که نادرست بودن انتخابات را اعلام کرد. او در بالاترین مقام اجرایی کشور اظهار کرد که حاضر نبوده پیش از اصلاح قانون انتخابات، اقدام به برگزاری انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس نماید، اما برای جلوگیری از فترت ناچار شد با همان قانون ناقص عمل کند و با همهٔ تلاشی که به کار برد، آن گونه که انتظار میرفت توفیقی حاصل نشد.[3]
درگیری مصدق با مجلس
او شروع به اصلاحات گستردهای در عرصههایی گوناگون کرد. مصدق برای این اصلاحات از مجلس میخواست که اختیارهایی فراقانونی به وی دهد. وی که با تصویب طرحهایی دنبال کاهش نفوذ درباریان در امور بود و هیئت دولت را از سلطنتطلبان تهی کردهبود، با حامیان مذهبیش به رهبری آیتالله کاشانی نیز به مشکل خوردهبود، او چندین وزارتخانه را به غیرمذهبیان و حتی ضد روحانیان دادهبود.
علی زهری دولت مصدق را به بهانهٔ بدرفتاری با بازداشتشدگان و شکنجه استیضاح کرد و مجلس هم دست سلطنتطلبان بود. مصدق که دولت را در شرف سقوط میدید از نمایندگان طرفدارش خواست که استعفا کنند و چنین شد و جلسهها به حد نصاب نرسید و مجلس از رسمیت افتاد. مصدق موفق شد همهپرسی را برگزار کند.
برگزاری
این همهپرسی نخستین همهپرسی تاریخ ایران بود.
یکی از ویژگیهای همهپرسی این بود که صندوقهای مخالف و موافق از هم جدا بود و کسانی که میخواستند رای مخالف دهند مشخص میشدند. این کار به آزادی انتخابات لطمه زد که البته دلیلش آسانی شمارش رای اعلام شد.
مشارکت
جمعیت ایران در آن هنگام حدود ۱۷٫۵میلیون نفر بود با میزان رشد جمعیت بیش از ۲٪. با تخمین ۷۰٪ واجد شرایط رای دادن، میشود حدود ۱۲میلیون نفر.
البته زنان حق رای نداشتهاند که حدوداً ۶ میلیون نفر واجد شرایط میشوند.
با این حساب مشارکت میشود چیزی حدود ۳۳٪ که البته با توجه به مشارکتهای حداقلی آن هنگام خیلی بودهاست؛ ولی در کل زیاد نبودهاست.
انتخابات مجلس هجدهم
مصدق انحلال مجلس را اعلام کرد و ۲۱ مرداد از شاه خواست زمینهٔ انتخابات مجلس هجدهم را فراهم کند. اگرچه همهپرسی با تأیید ۹۹٫۹٪ مردم تصویب شد ولی شاه برخلاف درخواست مصدق این کار را نکرد.
مصدق ۲۵ مرداد همزمان با شکست کودتای اول انحلال مجلس را علنی اعلام کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۳۲ انحلال سنا و مجلس به امضای محمدرضا پهلوی رسید و دی ماه انتخابات برگزار شده اسفند مجلسها بازگشایی شد.
منابع
- ستاری، سهند (۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰). «مصدق و انحلال مجلس هفدهم؛ به بهانهٔ سالگرد نخستوزیر شدن دکتر محمد مصدق». روزنامه شرق (۱۲۳۴): ص ۸.
- حیدری مهر، معصومه؛ نجفی، فاطمه (۳۰ فروردین ۱۳۹۰). «مجلس هفدهم و دولت ملی دکتر مصدق». تاریخ ایرانی.