علم حدیث

در اسلام، علم حدیث، علمی است که توسط آن اقوال و افعال و احوال یا تقریر[1] پیامبر اسلام و امامان شناخته می‌شود و چون احادیث رسیده ازایشان، شامل گفته‌های آنان هم می‌شود شامل گفته و نیز نام وسائطی است که کلام مزبور را از وی روایت کرده‌اند. می‌توان گفت که علم حدیث علم به قوانینی است که به وسیلهٔ آن احوال سند و متن حدیث شناخته می‌شود[2]

تصویر از یک دستخط از احادیث نبوی مربوط به ۱۳۲۲ میلادی در مکه

وظیفه اصلی علم حدیث، شناخت روایت معتبر از غیر معتبر است.

علم حدیث در عصر زرین اسلامی، از گیراترین دانش‌های آن روزگار به‌شمار می‌رفته؛ گسترش و آموزش آن در مدرسه‌های سده‌های میانه، به فراگیری علوم رایانه در روزگار نوین همانند شده‌است،[3] اهمیّت علم حدیث و علوم پیرامونی آن تا آنجا بود که برخی محدثان مانند ابن حجر عسقلانی جز آن را «علم» تلقی نمی‌کردند.[3]

تقسیمات

علم حدیث، به علم روایة الحدیث و درایة الحدیث منقسم می‌گردد، زیرا آنچه را مربوط به سند (سلسله ناقلان) است، روایة الحدیث یا اصول الحدیث می‌نامند و آنچه را مربوط به فهم کلام پیامبر اسلام و امام است درایة الحدیث گویند.

حدیث
درایةالحدیثروایةالحدیث
مصطلح‌الحدیثرجال

روایت

روایت الحدیث (اصول الحدیث) علمی است که از کیفیت اتصال احادیث‌به پیامبر اسلام و امام، از جهت احوال روات (که آیا ضابط و عادلند؟) و از لحاظ کیفیت سند (که آیا متصل است‌یا منقطع؟) و غیر اینها گفتگو می‌کند؛ و خود شامل دو بخش است:

درایت

درایة الحدیث (در مقابل روایة الحدیث) علمی است که از مفاد الفاظ متن حدیث چون شرح لغات حدیث و بیان حال حدیث از لحاظ اطلاق و تقیید و عموم و خصوص و داشتن معارض و مانند اینها بحث می‌کند که مناسب است نام این قسمت را فقه الحدیث گذارند. بخش اول را اصول الحدیث نیز می‌نامند.

بخش روایت الحدیث‌یا اصول الحدیث چنان‌که گفتیم به دو رشته تقسیم شده‌است:

  • علم رجال
  • مصطلح الحدیث.
  1. چه آنکه اگر از احوال یکان یکان رجال سند از لحاظ عدالت آنان و وثوق و اعتماد به روایت و نقل آن‌ها بحث‌شود، «علم رجال» نامیده می‌شود.
  2. و اگر از کیفیت نقل حدیثبه توسط راویان از لحاظ اتصال و انقطاع زنجیره حدیث یا داشتن سند یا ارسال و مانند آن سخن رود، به «مصطلح الحدیث» و گاهی به «درایه» تعبیر نمایند؛ ولی نام اول با این عمل متناسب‌تر است، چه آنکه درایه به معنی علم و فهم معانی است و شناسائی اصطلاحات متناسب با نام (مصطلح الحدیث) است.[2]

محدث

مُحَدّث یک واژهٔ عربی مربوط به علم حدیث است. محدث یک دانشمند علوم اسلامی است که در شاخه‌های علم حدیث کاملاً متخصص است و دست کم ۴۰۰٫۰۰۰ حدیث را از حفظ دارد.

در توصیف مُحَدّث ذهبی یک سؤال مطرح کرده‌است:

آن جا که دانش حدیث است، حدیث پژوهان کجایند؟

وی سپس جواب را نیز مطرح می‌کند:

من در آستانه‌ای هستم که آن‌ها نمی‌بینم. جز در یک کتاب که مجذوب آن می‌شوم یا در زیر خاک‌اند.[4]

روایت معتبر از دیدگاه شیعه

روایتی از دیدگاه شیعه معتبر است که همه شرایط زیر را دارا باشد:

  1. روایت مورد نظر در کتابی از کتب محدثین یا علمای ما وجود داشته باشد.
  2. انتساب کتاب مورد نظر به صاحب کتاب معتبر باشد.
  3. صاحب کتاب در نقل روایت ثقه (مورد اعتماد) باشد.
  4. روایت مورد نظر در کتاب موجود هم به صورت مسند باشد و هم به به صورت متصل.
  5. رجالی سند روایت همگی ثقه (مورد اعتماد) باشند.

اگر روایتی همه شرایط بالا را داشت، انتساب آن به معصوم معتبر شناخته می‌شود.

انواع روایت غیر معتبر نزد شیعه

روایت غیر معتبر بر چهار قسم است:

روایات جعلی و محرَّف (تحریف شده)

روایاتی است که علی‌القاعده جعلی یا تحریف شده‌است. طبیعی است که این دسته از روایات معتبر نیستند.

روایات مظنون به جعل

روایاتی است که احتمال جعلی بودن آن‌ها زیاد است اما به گونه‌ای نیست که بتوان بر این ادعا پای فشرد. طبیعی است که این دسته از روایات نیز معتبر نیستند.

روایات مظنون به صحت

روایاتی است که احتمال صحت انتساب آن‌ها به معصوم علیه‌السلام بسیار زیاد است اما به گونه‌ای نیست که جزء روایات معتبر به حساب آید. از دسته از روایات جزء ظنون می‌باشند و ظنون علی المبنای شیعه، حجت نیستند مگر به دلیلی خاص موردی استثنا شود که ظاهراً دلیلی بر استثنا کردن این مورد نیست و در نتیجه این دسته نیز عموماً معتبر نیستند.

روایات مشکوک

روایاتی است که صحت یا عدم صحت انتساب آن به معصوم به گونه‌ای است که نمی‌توان یک طرف را بر دیگری ترجیح جدی داد. شیعه بر عدم حجیت شک‌ها نیز اتفاق نظر دارند، لذا این دسته را نیز نمی‌توان معتبر دانست.

حدیث‌شناسی

حدیث‌شناسی
حدیث متواتر متفق علیه مشهور عزیز غریب حدیث حسن
حدیث متصل حدیث صحیح حدیث منکر
حدیث مسند ← از نظر سند علم الحدیث از نظر متن حدیث متروک
خبر آحاد حدیث ضعیف حدیث مدرج
حدیث منقطع حدیث مضطرب حدیث مدلس حدیث موقوف حدیث منقطع حدیث موضوع

پانویس

  1. تقریر یعنی تأیید یا سکوت پیامبر یا امام در برابر حرف یا عملی خاص
  2. مدیر شانه چی، کاظم، درایة الحدیث، قم، ۱۳۸۴، دفتر انتشارات اسلامی، شابک ۰-۳۶۵-۴۷۰-۹۶۴
  3. شفیعی کدکنی، محمدرضا؛ حاکم نیشابوری، ابوعبدالله (۱۳۷۵). «حاکم نیشابوری: نام و نسب خاندان». تاریخ النیسابوریین [تاریخ نیشابور] (به فارسی و عربی). تهران: آگه. ص. ۲۲. شابک ۹۶۴۴۱۶۰۲۰۷. برای انسان عصر ما تصور اینکه «علم حدیث» مهمترین علم یک دوره از تاریخ باشد، قدری دشوار می‌نماید ولی می‌توان از راهِ تمثیل به چنین کسانی فهماند که همان‌طور که کامپیوتر، در شکل‌دهندگیِ ساختار اقتصادی و اجتماعی انسان عصر ما دارای نقش عمده است، در آن ایّام هم هم «محدثین» در شکل‌دادن ساختار جامعه بالاترین نقش را داشته‌اند
  4. {Tathkirah al-Huffath, by al-Dhahabi, vol. 1, pg. 4, edited under the supervision of Wizarah al-Ma'arif of the High Court of India by al-Muallimee.

منابع

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به علم حدیث در ویکی‌گفتاورد موجود است.
  • مدیر شانه‌چی، کاظم، درایة الحدیث، قم، ۱۳۸۴، دفتر انتشارات اسلامی، شابک ۰-۳۶۵-۴۷۰-۹۶۴
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.