علم

علم به معنی اقدام قاعده‌مند برای توسعه و سازماندهی هدفمندِ اطلاعات ارزشمندِ جهان است که در قالب تفسیرهای قابل آزمایش و پیش‌بینی‌هایی دربارهٔ جهان، صورت می‌گیرد.[1][2][3][4][5]

یک معنای قدیمی‌تر و نزدیک که امروزه هنوز هم، به کار می‌رود، متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعه‌ای از آگاهی‌های قابل اتکا می‌داند که از لحاظ منطقی و عقلانی، قابل توضیح باشند.[6] همچنین گاه به مجموعه گزاره‌هایی اطلاق می‌شود که دانشمندان در کاوش‌های علمی حول یک موضوع یا برای تأمین یک هدف (در علوم کاربردی یا علوم بدون موضوع مانند علم کلام) گردآورده‌اند و بین آنان بر اساس زبان علوم مورد گفتگو قرار می‌گیرد.

واژه‌شناسی

واژهٔ علم از زبان عربی، وارد زبان فارسی شده‌است. برخی واژه دانش را به‌جای علم به‌کار می‌گیرند؛ ولی باید توجه داشت علم و دانش، دارای دو تعریف متفاوت هستند. در زبان انگلیسی، واژه لاتین science برای علم به‌کار گرفته می‌شود، و واژه knowledge، برای دانش. در زبان پهلوی واژه‌های هم ارز علم اینهاست: داناگیْه، هوداناگیْه، فْرهَنگ، فَرزَنیه.[7] ویدا و چیستا[8] هم برابرهایی هستند که از زبان اوستایی برگرفته شده‌اند.

انیمیشن نشان دادن حرکت قاره‌ها: از جدایی پانگه آ تا به امروز

تاریخ علوم

از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمهٔ علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده می‌شدند. در سدهٔ ۱۷ میلادی فلسفهٔ طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده می‌شود) به تدریج از فلسفه جدا شد.[9][10] با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهی‌های مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه نیز در عصر مدرن همچنان علم برای موضوعاتی همچون علم کتابداری یا علوم سیاسی کاربرد دارد.

در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار می‌رود، لذا محدود به شاخه‌هایی از آموختن است که به پدیده‌های دنیای مادی و قوانین آن‌ها می‌پردازد. این هم‌اکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمره‌است.[11] این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شده‌است، تبدیل به مجموعه‌ای از تعریف‌های قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثال‌های اولیه‌ای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شده‌اند. در این دوره رایج‌تر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی سدهٔ نوزدهم میلادی کلمهٔ علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعهٔ منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمین‌شناسی و زیست‌شناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبان‌شناسی شد؛ که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.[12]

به‌طور کلی اطلاعات مجموعه‌ای از داده‌های خام و پردازش نشده‌است. پردازش اطلاعات علم را خلق می‌کند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی نامیده می‌شود.

تعریف علمی سیستماتیک دارد
با روش علمی با آن برخورد می‌شود
علمی می‌نماید
خرافه شبه‌علم علم حاشیه‌ای علم اولیه علم (جریان رایج)

مفهوم دیگر علم در زبان فارسی

در مقابل مفهوم علم به‌طور خاص وجود دارد که معادل انگلیسی (science) است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شده‌است و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روش‌های تجربی حاصل شده‌است و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.[13]

تولید علم

تولید علم یک واژه اشتباه (غلط مصطلح) است؛ و بجای تولید علمی بکار رفته‌است. وقتی در موتورهای جستجوگر معادل انگلیسی و فرانسه این واژه را جستجو می‌کنیم نتیجه ای نمی‌یابیم[14] از این واژه فقط در ایران استفاده شده‌است.[15] باید توجه داشت. واژه‌ها ابزار تفکراند. کاربرد اشتباه آن‌ها باعث ایجاد اغتشاش فکری می‌شود باعت انحراف فکری می‌شود.[16] در یکی دو دهه اخیر این واژه ابداعی و واژه‌های مشابه مثل تولید اندیشه،[17] تولید فرهنگ[17] تولید معرفت، تولید عالم، باعث آلوده سازی محیط‌های علمی به مفهوم‌های اشتباه و ایجاد مسایل بسیار برای گسترش واقعی علم شده‌است. یکی از مشکلات به وجود آمده شده این است که پیشرفت علم با تولید محصولات علمی مثل مقاله و پایان‌نامه اشتباه می‌شود علم تولید کردنی نیست[18] علم را می‌توان فراگرفت یا توسعه داد یا کشف کرد[19]

منابع

  • فرهنگستان زبان و ادب فارسی
  • مصیبت نامه، عطار نیشابوری، به کوشش دکتر واصل نورانی
  • عبدالکریم سروش. علم چیست، فلسفه چیست.. حکمت، ۱۳۷۵.

Max Born (1949, 1965) Natural Philosophy of Cause and Chance points out that all knowledge, including natural or social science, is also subjective. Page 162: "Thus it dawned upon me that fundamentally everything is subjective, everything without exception. That was a shock." See: intersubjective verifiability

جستارهای وابسته

پانویس

  1. فرهنگستان زبان و ادب فارسی از علم به‌عنوان معادل واژهٔ انگلیسی Science استفاده کرده‌است؛ برای نمونه food science علوم تغذیه، crop science علوم زراعی و information science علم اطلاعات معادل‌سازی شده‌اند. «واژه‌های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی». وبگاه فرهنگستان. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ اوت ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
  2. "Online dictionary". Merriam-Webster. Retrieved ۲۰۰۹-۰۵-۲۲. knowledge or a system of knowledge covering general truths or the operation of general laws especially as obtained and tested through scientific method ... such knowledge or such a system of knowledge concerned with the physical world and its phenomena
  3. Popper ۲۰۰۲, p. ۳.
  4. Wilson, Edward (1999). Consilience: The Unity of Knowledge. New York: Vintage. ISBN 0-679-76867-X.
  5. Ludwik Fleck (1935), Genesis and Development of a Scientific Fact reminds us that before a specific fact 'existed', it had to be created as part of a social agreement within a community.
  6. ارسطو، ca. 4th century BCE "[[اخلاق نیکوماخوسی]] Book VI, and [[Metaphysics (Aristotle)|Metaphysics]]". URL–wikilink conflict (help) "In general the sign of knowledge or ignorance is the ability to teach, and for this reason we hold that art rather than experience is scientific knowledge (epistemē); for the artists can teach, but the others cannot." — Aristot. Met. 1.981b
  7. «فرهنگ واژه‌های پهلوی از آ تا ی - تاریخ فا - مرجع تخصصی تاریخ ایران و جهان». www.tarikhfa.com. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۲۳. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 33 (کمک)
  8. Saleminejad, Hossein. "جستجوی چیستا". www.vajehyab.com. Retrieved 2018-07-23.
  9. Consider, for example, Isaac Newton (۱۶۸۷) Philosophiæ Naturalis Principia Mathematica
  10. Andrew Janiak (13 October 2006). "Newton's Philosophy". Stanford Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 19 March 2011. Fully understanding Newton means avoiding anachronistically substituting our conception of philosophy in the twenty-first century for what the early moderns called 'natural philosophy'. To be sure, the latter includes much that we now call 'science', and yet it clearly includes much else besides...Newton may have provided physics with its paradigm...Newton's scientific achievement was in part to have vanquished both Cartesian and Leibnizian physics; in the eighteenth century, and indeed much of the nineteenth, physics was largely a Newtonian enterprise.
  11. Oxford English Dictionary
  12. Max Born (1949, 1965) Natural Philosophy of Cause and Chance points out that all knowledge, including natural or social science, is also subjective. Page 162: "Thus it dawned upon me that fundamentally everything is subjective, everything without exception. That was a shock." See: intersubjective verifiability.
  13. عبدالکریم سروش (۱۳۷۵علم چیست، فلسفه چیست.، حکمت، ص. ۳
  14. علم چیست کالاست یا معرفت؟, حسن بلورچی، پنجمین همایش بین‌المللی آموزش مهندسی ایران،۳۰ آبان تا ۲ آذر۱۳۹۶ ،دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران، ایران
  15. <«تولید علم»، مفهومی ابداع ایرانیان!, دکتر رضا منصوری
  16. ملاک‌ها و موازین (شاخص‌های) پیشرفت علم دکتر رضا داوری اردکانی، تولید علم یا توسعه علم؟
  17. نقد-الگوی-پایه-در-حوزهٔ-علم،-فناوری
  18. رسول جعفریان: علم تولید کردنی نیست، کشف کردنی استشفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه
  19. پذیرش واقعیت‌های دنیای امروز حسن بلورچی ضمیمه اجتماعی روزنامه اطلاعات

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.