پارسیوان
فارسیوان، پارسیوان يا پارسیبان در واقع پارسی یا پارسیزبان میباشد؛ نامی است که پشتوزبانهای افغانستان، در مورد فارسیزبانهای این کشور به کار میبرند و به معنی فارسیزبان است.[1]
زبانها | |
---|---|
فارسی (لهجه هراتی) | |
دین | |
اسلام (شیعه) و (اهلسنت) | |
قومیتهای وابسته | |
مردمان ایرانی |
این نام اشتباهاً در برخی منابع و دانشنامههای غربی، به عنوان یک قوم جداگانه فارسیزبان شیعی غرب افغانستان، در کنار تاجیکهای افغانستان معرفی شدهاست و اشتباه نویسندگان قدیم اروپایی به مرور به منابع امروزی نیز راه یافتهاست.[2]
این منابع میگویند فارسیوانهای افغانستان، شاخهای از مردم تاجیک افغانستاناند[3] که به دلیل شباهتهای مذهبی و چهرهای زیاد با فارسیزبانان ایران به این نام خوانده میشوند.[4][5] تاجیکان شمال کابل (کوهدامن، پروان، کاپیسا، پنجشیر) نسبت به نام تاجیک بیشتر قومیت خود را پارسیوان یا فارسیبان معرفی میکنند در مقابل اوغان (پشتون).
پیشینه کاربرد
از نخستین کتابهایی که این نام (البته به شکل پرزیوان) در آن دیده شده کتاب «افغانستان» نوشته فریزر تیتلر (Fraser Tytler) است. وی در کتاب خود ذکر میکند که افغانها (یعنی پشتونها) تاجیکهای جدید را پرزیوان مینامند.[6]
پس از آن کتابی دیگر به نام «افغانستان و مردمان آن» به زبان فرانسوی و چاپ بلژیک نوشته ژان شارل بلان، در صفحه ۱۴۸ خود نوشت: «تاجیکهای افغانستان دریزبان میباشند، مذهب آنها سنی و برخی اسماعیلی است، به علاوه شیعیمذهب که فارسیوان نامیده میشوند هستند.»[7]
پس از آن این عبارت در روزنامه نیویورکتایمز چاپ ۱۸۷۱ دیده میشود.[8]
در میانههای سدهٔ پیش، پژوهندگان ایرانی تاریخ و جغرافیا با برخورد به این نام در منابع غربی به جستجو در مورد چندوچون آن پرداختند.
دکتر محمود افشار، پژوهشگر ایرانی، در صفحه ۱۳۶ سال ۷ مجله آینده یادآور میشود که پژوهشگری دیگر به نام آقای حسین داوودی از دانشوران افغانستان در مورد نام پرزیوان/فارسیوان استعلام کردهاست و پاسخ ایشان این بوده که چنین نامی را نمیشناسند.[9]
ایرج افشار، پژوهشگر دیگر ایرانی در سال ۱۳۶۲ خورشیدی در سوئیس از پاول بوخرر (Paul Buchrer-Dietschi) بنیادگذار کتابخانه افغانی (Bibliotheca Afghanica) و کارشناس مردمشناسی افغانستان در مورد واژه پرزیوان پرسش کرده و پاسخ او چنین بوده: «به آن کسانی گفته میشود که زبانشان فارسی شبیه فارسی ایران باشد و آن طور که شنیدهام بیشتر در مورد مردم هرات بهکار میرود.»[10]
جستارهای وابسته
منابع و پانویس
- مراجعه کنید به مدارک ارائه شده در صفحه بحث.
- مایل هروی، نجیب، تاریخ و زبان در افغانستان، تهران: چاپ دوم ۱۳۷۱. صص۱۶۷–۱۸۹
- Afghanistan - Wakhi, Farsiwan
- دانشنامه ایرانیکا
- این تعریف که در نوشتار Afghānistān در دانشنامههای Encyclopaedia of Islam و Iranica آمدهاست، بر اساس تحقیقات مردمشناسی Louis Dupree است. کتاب Afghanistan او یکی از مراجع عمده بیشتر تحقیقات دانشگاهی دربارهٔ افغانستان و تنوع قومی و فرهنگی این کشور است. دوپری، تحقیقات خود را در دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ انجام دادهاست.
- مایل هروی، نجیب، تاریخ و زبان در افغانستان، ص۱۶۹.
- مایل هروی، ۱۸۱
- HERAT AND CABUL; Explanatory Details of the Situation Set Forth by Tel... - Article Preview - The New York Times
- مایل هروی، ص۱۶۹.
- مایل هروی، ص۱۸۹