ساختارشکنی و دین

این مقاله درباره کسانی است که از روش ساختارشکنی در مورد دین استفاده می‌کنند. این روش توسط فیلسوف فرانسوی ژاک دریدا رشد و توسعه یافت.

کسانی که با رویکرد ساختارشکنانه با دین برخورد می‌کنند معمولاً تحت تاثیر کارهای ژاک دریدا، به ویژه کارهای متاخر او هستند. از دیدگاه اسلاوی ژیژک، از اواسط تا اواخر دهه ۱۹۸۰ کارهای دریدا از تلاش برای ساخت یک الاهیات رادیکال منفی به سوی ایدئالیسم کانتی تغییر جهت یافت. به طریق مشابه، الاهی‌دان جان دی. کاپوتو کارهای دهه ۱۹۷۰ دریدا را «بازی آزاد دال» نیچه‌ای توصیف می‌کند، درحالیکه کارهای دهه ۱۹۹۰ دریدا را «دین بدون دین» تعریف کرده‌است. با این حال، مارتین هاگلوند چنین ادعاهایی را نپذیرفته و معتقد است ساختارشکنی، گفتمانی دینی به دنبال تعالی است، که خاصیت فانی و گذرا را سرچشمهٔ ارزش می‌داند.

نویسندگان

جستارهای وابسته

منابع

    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.