روابط ایران و عربستان سعودی

جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی از ژانویه ۲۰۱۶، پس از واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران هیچگونه روابط دیپلماتیک ندارند. تفسیرهای متفاوت از اسلام، تمایل برای رهبری جهان اسلام، سیاست‌های نفتی متضاد، و رابطه با ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی همواره موجب منازعات در روابط دو کشور بوده‌است.[1]

روابط ایران و عربستان سعودی

عربستان سعودی

ایران
سفارت
سفارت عربستان سعودی سفارت ایران
سفیر
سفیر عربستان سعودی سفیر ایران

عربستان سعودی که یک پادشاهی مطلقه محافظه کار است، در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد و از ابتدا روابط نزدیکی با ایالات متحده داشت. حکومت ایران، پس از انقلاب ایران، به یک جمهوری اسلامی شیعه مذهب تغییر یافت که تحت نظر حاکمیت دینی و رهبر ایران است.

هر دو کشور از صادرکنندگان عمده نفت و گاز هستند و سیاست‌های متفاوتی در حوزه انرژی دارند. عربستان سعودی با منابع نفتی بیشتر و جمعیت کمتر نسبت به ایران، سیاست متعادل نگه داشتن قیمت جهانی نفت را دنبال می‌کند. در مقابل ایران با جمعیت بیشتر و تخریب شهر ها و مساکن و ضرباتی که در پی هشت سال جنگ با عراق حادث شد و تحریم‌های خارجی همواره بر سیاست افزایش قیمت در کوتاه مدت، متمرکز بوده‌است.

هر دو کشور مدعی صیانت و رهبری بر سایر کشورهای مسلمان خاورمیانه هستند که در این بین ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب، اختلافات اعتقادی و سیاسی متعددی دارند که معمولاً منافعی متضاد را برای یکدیگر ترسیم کرده‌است. حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق و حمایت ایران از حوثیها در جنگ داخلی یمن نمونه‌ای از این اختلافات و درگیری‌ها است. در جنگ داخلی سوریه، ایران با کمک‌های نظامی و مالی خود، در کنار روسیه از حامیان دولت بشار اسد بود. در حالی که عربستان سعودی از نیروهای شورشی ضد دولت حمایت می‌کرد. هر دو کشور یکدیگر را به حمایت از تروریسم متهم می‌کنند.[2]

عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه پادشاهی عربی سعودی در سخنرانی در پارلمان اروپا ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان است.[3]

دوره قاجار

از هنگامی که آل‌سعود در عربستان سعودی خارج از قلمرو خود در نواحی مرکزی شبه جزیره عربستان (نجد) به پیشروی پرداختند و شروع به تصرف حجاز کردند، در ایران علیه آنها موضع‌گیری شد. نخستین موضع‌گیری در فضای رسمی، پس از آن مطرح شد که آل‌سعود طائف را در سپتامبر ۱۹۲۴ (شهریور ۱۳۰۳) تصرف کردند. شیخ محمدرضا شریعتمدار دامغانی، نماینده شاهرود در مجلس وهابی‌ها را مردمانی خواند که «معتقد به هیچ دیانتی نیستند» و «با کلیه ادیان طرف هستند». [4] پس از آن پیوسته در مجلس و مطبوعات و از جانب دولت نسبت به اقدامات آل‌سعود و پیشرویهایشان اعلام انزجار و نگرانی می‌شد.

در پنجم شهریور ۱۳۰۴ رضا‌خان سردار‌سپه نخست وزیر وقت در مجلس شورای ملی حضور یافت و با ابراز نگرانی از اقدامات آل‌سعود از مجلس خواست کمیسیونی تشکیل دهد و وضعیت را بررسی کند تا دولت نیز در این زمینه اقداماتی بکند. [5] یک هفته بعد این کمیسیون با این اعضا تشکیل شد: شیخ فرج الله نهاوندی، عبدالعلی دیبا، محمد مصدق، ملا عبدالعزیز مفتی، حاج اسماعیل عراقی، میرزا حسن مستوفی‌الممالک و میرزا رضا قمی. [6] در آذر آن سال که آل‌سعود مدینه را گرفتند، موج اعتراض عمومی در ایران برخاست و بازار به نشانه اعتراض تعطیل شد. [7] با این حال، به سبب اوضاع پرتحول داخلی و وقایع منتهی به تغییر سلطنت، تمرکز بر اوضاع داخلی بود، نه از وعده وزارت امورخارجه در مورد فرستادن مأمورانی به حجاز برای بررسی وضعیت خبری شد و نه از اقدامات کمیسیون منتخب در مجلس گزارشی شد. با پایان عمر مجلس، این کمیسیون خود به خود منحل شد.

دوره رضاشاه

رضا شاه در شرایطی به سلطنت رسید که آل‌سعود بر عربستان مسلط می‌شد و آرامگاه‌های بقیع و مدینه و دیگر نقاط را به نام جلوگیری از شرک و انحراف، ویران می‌کرد. در پی تخریب آرامگاه‌های بقیع، بیش از دویست پیام ابراز همدلی با شیعیان ایران از سراسر جهان به مجلس شورای ملی مخابره شد. [8] با بازگشایی مجلس شورای ملی در تابستان ۱۳۰۵ بار دیگر صدای اعتراض نمایندگان به وضعیت عربستان و درخواست از دولت برای اقدامی علیه آل‌سعود برخاست. سید احمد بهبهانی نماینده تهران از دولت خواست با همکاری ترکیه، مصر و افغانستان در عربستان وارد عمل شوند و حاکمیت حجاز را به دست شورائی متشکل از نمایندگان دولتها و ملتهای مسلمان بدهند. وی همچنین خواستار تشکیل کمیسیونی دوازده نفره در مجلس شد که با همکاری دولت و مشورت با روحانیون «در قضیه ظهور وهابیه در حجاز و تجاوزات مستقیم و غیرمستقیم آنها به مقدسات ملل اسلامی بخصوص ایران و تعیین تکلیف قطعی آتیه خطه مزبوره مطالعات لازمه نموده، نتیجه را به اسرع اوقات تقدیم مجلس شورای ملی بنماید و لدی‌الاقتضا با نمایندگان سیاسی ممالک اسلامی ترکیه افغانستان، مصر در این خصوص کنفرانسهایی برای تبادل نظر تشکیل بدهد». [9]

بهبهانی طرح خود را برای تشکیل کمیسیون دوازده نفری در قالب طرحی دو فوریتی به مجلس داد که در دهم مهر ۱۳۰۵ به تصویب رسید. تنها نماینده‌ای که در مخالفت با این طرح سخن گفت، سید یعقوب انوار نماینده شیراز بود که استدلالش این بود که این طرح باعث خشم وهابی‌ها و شدت عمل آنان علیه شیعیان خواهد شد. [8]

در دوازدهم اسفند ۱۳۰۵ جمعی از تجار کشور برای درخواست اقدام فوری در خصوص تخریب آرامگاههای بقیع نزد رئیس مجلس شورای ملی (حسین پیرنیا) رفتند. سپس عریضه‌ای به او دادند که چهار روز بعد در مجلس قرائت شد و در آن خواسته شده بود، «دولت و ملت ایران خاموش ننشسته و با مسلمین دنیا مذاکرات را ادامه دهند تا به وسایل ممکنه، موجبات بناى بقاع متبرکه سابقه را فراهم نمایند». [10]

با استقرار حکومت آل‌سعود و گسترش حاکمیت این خاندان در شبه جزیره عربستان، دولت ایران مشروعیت این حکومت را به رسمیت شناخت و با آن رابطه دیپلماتیک برقرار کرد. مبنای این روابط، «عهدنامه مودت» بود که در دوم شهریور ۱۳۰۸ میان مخبرالسلطنه هدایت نخست وزیر ایران با شیخ عبدالله فضل و شیخ محمد عبدالرئوف فرستادگان پادشاه عربستان به تهران امضا شد. در این عهدنامه تأکید شده بود که «بین مملکت شاهنشاهی ایران و مملکت حجاز و نجد و ملحقات آن و بین اتباع دولتین صلح خلل‌ناپذیر و دوستی صمیمانه دائمی برقرار خواهدبود». حکومت سعودی در این عهدنامه تعهد داد که «نسبت به حجاج‌ایرانی از هر حیث مثل سایر حاجی که به بیت‌الله‌الحرام می‌روند معامله و رفتار نموده و اجازه ندهند که نسبت به حجاج ایرانی در ادای مناسک حج و فرائض دینی آنها هیچگونه مشکلاتی ایجاد شود و نیز تعهد می‌نمایند که وسائل امنیت و آسایش و اطمینان آنها را فراهم نمایند». [11]

دولت ایران سپس در عربستان سعودی سفارت‌خانه تأسیس کرد و در سال ۱۳۱۴ به محمدعلی مقدم وزیرمختار ایران در آن کشور مأموریت داد برای بازسازی آرامگاه‌های امامان شیعه که چند سال پیشتر به دست وهابی‌ها تخریب شده بود، مذاکراتی با دولت سعودی بکند. مقدم به تهران گزارش داد که مسئولان سعودی در این زمینه قول مساعد داده‌اند با این حال هیچ اقدام عملی در این زمینه مشاهده نشد.[12]

دوره محمدرضا شاه

در سال ۱۳۲۰ به علت اشغال ایران و جنگ جهانی و ناامنی راه‌ها، دولت ایران رفتن به حج را برای ایرانیان ممنوع اعلام کرد. با این وجود برخی از مردم پنهانی در حج حضور داشتند. در سال ۱۳۲۲ ماجرایی روی داد که منجر به قطع رابطه سیاسی بین دو کشور ایران و عربستان شد و آن قتل یکی از حجاج ایرانی به نام ابوطالب افخمی اردکانی در ملأ عام بود.

این زائر که به علت بدی مزاج در کعبه دچار استفراغ شده بود، به دست شرطه‌های امر به معروف عربستان دستگیر شد و در نهایت به جرم ملوث (آلوده) کردن خانه خدا و بدون توجه به دفاعیات و سخنانش سر بریده شد. جسد او را هم در حالی که سرش را بر عکس به تنش دوخته بودند به خانواده‌اش تحویل دادند.[13]

در پاسخ به اعتراض وزارت خارجه ایران، وزارت امور خارجه عربستان با استناد به کمکهای این دولت به برخی ایرانیان در بین راه و همچنین قانونی‌خواندن حکم دادگاه این کشور نوشت: «اگر تفضل خداوندی و اقدامات احتیاط کارانه دولت عربی سعودی نبود، عده زیادی از حجاج ایرانی در نتیجه رفتار خجالت‌آوری که در خانه خدا می‌کنند، به قتل می‌رسیدند». هم‌چنین وزارت خارجه عمل زایر ایرانی را محاربه با خدا و پیغمبر و فساد در زمین شمرد و با استناد به آیه‌ای از قرآن، حکم قتل وی را مشروع شمرد. [14]

با پیگیری وزارت امورخارجه، سرانجام پادشاه عربستان سعودی برای محمدرضا شاه تلگراف عذرخواهی فرستاد. سال بعد مدتی پیش از آنکه زائران راهی سفر حج شوند، عطاءالملک روحی نماینده جیرفت در مجلس شورای ملی به بی‌عملی دولت اعتراض کرد و با طرح سؤال، محمد ساعد نخست‌وزیر را به مجلس خواست و خواهان قطع رابطه ایران با عربستان سعودی شد:

«شما تصور می‌فرمایید اگر با اینها قطع روابط می‌کردید مهم‌ترین راه اقتصادی ما از بین می‌رفت؟ ببینید از چند سال به این طرف یک من خشگبار یا یک قالی از شما خریده‌اند؟ آیا با شما تجارت داشته‌اند که ترسیدید از این راه به اقتصادیات کشور ضرر وارد بیاید؟ از آن طرف ما از آنها چه استفاده می‌کنیم؟ ترسیدید که منابع حیاتی ما خشک شود؟ اگر قطع روابط می‌کردید چه می‌شد؟ من هیچ نمی‌فهمم چه طور دولت در مقابل یک همچو عمل فجیعی ایستادگی نکرد و هیچ جواب نداد»؟

روحی همچنین خواستار شد که از آن پس دولت کسی را به عنوان امیر الحاج مسئول همراهی با حجاج و رسیدگی به امور آنان کند. [13] از آن پس رابطه ایران با عربستان سعودی قطع و سفر حج ممنوع شد اما عده‌ای به صورت قاچاق به حج می‌رفتند تا اینکه در سال ۱۳۲۷ در زمان نخست‌وزیری عبدالحسین هژیر رابطه با عربستان دوباره برقرار شد.[15]

با از سرگیری رابطه دو کشور، اعزام حجاج سامان‌دهی شد و هر ساله یکی از مقامات به عنوان امیرالحاج سرپرستی حجاج را به فرمان شاه به عهده می‌گرفت. دولت ایران تلاش زیادی کرد مسئولان سعودی را وادار به بازسازی آرامگا‌ه‌های امامان شیعه در گورستان بقیع مدینه بکند. سرانجام در سال ۱۳۳۰ با پیگیری وزارت امور خارجه ایران، دولت سعودی به امیر مدینه دستور داد دیوار قبور ائمه را بازسازی و سایبانی در این محل احداث کند و یک مهندس ایرانی را در این کار شرکت دهد. دولت ایران احداث دیوار و سایبان را کافی ندانست و همچنان به پیگیری برای بازسازی آرامگاه‌های بقیع ادامه داد.[16]

گفته می‌شود که پیش از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران، روابط ایران و عربستان سعودی تا حدودی در چارچوبی که ایالات متحده آمریکا برای آنها تعریف کرده بود قرار داشت. پادشاه ایران و پادشاه عربستان در منطقه، هرکدام بخشی از مسئولیت‌های مبارزه با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در خاورمیانه را در زمان جنگ سرد برعهده داشتند. در این زمان در حالی‌که اختلاف نظرهای سیاسی بین دو کشور وجود نداشت، مناقشات مرزی و انرژی همواره در روابط دوجانبه حضور داشت.[17]

براساس اسناد منتشر شده توسط سایت افشاگر ویکی‌لیکس، سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، پادشاه کنونی عربستان سعودی، در سال ۲۰۰۷ میلادی و در دورانی که فرماندار ریاض بود، به سفیر آمریکا در عربستان می‌گوید که پادشاهی سعودی در دوران پهلوی دارای «روابط عالی» با ایران بود و ایران در دوران محمدرضا شاه پهلوی به مراتب دارای قدرت نظامی بیشتر و اقتصادی قوی‌تر از «ایرانِ امروز» بود.[18]

جدایی بحرین از ایران

یکی دیگر از مناقشات بین ایران و عربستان در دوره پهلوی اول، مسئله بحرین بود. دولت ایران که در دوره قاجار و اوایل پهلوی تقریباً تبعیت بحرین از انگلستان را پذیرفته بود، سعی کرد آن را دوباره به ایران ضمیمه کند. به این منظور در سال ۱۳۳۶ مجلس شورای ملی، طرح الحاق بحرین به کشور به عنوان استان چهاردهم را تصویب کرد و ایران بر حاکمیت خود بر این جزیره تأکید کرد.[19] در همان زمان در ایران شایعه‌ای قوت گرفت که در آن دولت عربستان در صدد تأسیس اتحادیه‌ای است که در آن بحرین نیز به عنوان کشوری مستقل شرکت دارد.[نیازمند مدرک موثق]

نخست‌وزیر وقت ایران منوچهر اقبال در جواب یکی از نمایندگان مجلس دربارهٔ این شایعه گفت: «ما روابط سیاسی خود را با هر دولتی که سعی می‌کند پیمانی با بحرین ببندد تا ابد قطع خواهیم کرد. چه گونه اقدامات را روشی خصمانه نسبت به خود شناخته و تجاوزی علیه حق حاکمیت خویش می‌دانیم و تا آخرین قطره خون خود با آن مبارزه خواهیم کرد.»[20] البته به نظر می‌رسد این گفتارها و مطالب از حد شعار خارج نشد؛ زیرا در همان سال دولت عربستان با حاکم بحرین موافقتنامه‌ای را در مورد اکتشاف و بهره‌برداری از منابع نفت خلیج فارس امضا کرد.[نیازمند مدرک موثق]

وزیر امور خارجه ایران نسبت به این موضوع اعتراض کرد و آن را تجاوز به حقوق ایران و غیر معتبر خواند؛[21] ولی هیچگاه این اعتراضات و شعارها به قطع رابطه با عربستان منجر نشد. هم‌چنین در سال ۱۳۴۷ پادشاه عربستان از امیر بحرین به عنوان رئیس یک کشور استقبال کرد. محمدرضا شاه پهلوی در اعتراض به این استقبال، سفر خود را به عربستان سعودی لغو کرد؛[22] ولی این اعتراض به نتیجه نرسید و پس از طی مذاکراتی که به امضای موافقتنامه نیز انجامید، شاه ایران در آبان همان سال به‌طور رسمی از عربستان سعودی دیدن کرد.[23]

به هر صورت دولت ایران پس از مدتی به خاطر ترس از آمریکا و انگلیس یا آماده کردن کشورهای عرب از جمله عربستان برای پذیرش معامله بحرین با جزایر سه‌گانه تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی[24] یا علل دیگر، ادعای خود را راجع به مالکیت بحرین مسکوت گذاشت و شاه ایران در توجیه کار خود گفت: «اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند. زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزایر ارزشی ندارند. از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست.»[25]

پس از مدتی نماینده ایران در سازمان ملل متحد نیز بر گزارش سازمان ملل متحد مبنی بر استقلال بحرین صحه گذاشت و از آن حمایت کرد و بحرین به‌طور رسمی از ایران جدا شد.[26]

انقلاب ۱۳۵۷

با پیروزی انقلاب ایران، آیت‌الله خمینی، از مردم کشورهای عربی خواستند تا علیه پادشاهان مورد حمایت آمریکا قیام کنند. این اقدام با واکنش کشورهای عربی به‌خصوص عربستان سعودی همراه بود و منجر به حمایت عربستان سعودی از عراق در جنگ با ایران شد.

ماجرای عملیات طبس

پس از ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی نیروهای آمریکایی در تهران که در ماجرای گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکابازداشت شده بودند، جیمی کارتر رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات نظامی آزادسازی گروگانهای آمریکایی را صادر می‌کند. عملیات به دلیل برپایی طوفان شن در صحرای طبس، شکست می‌خورد. زیبیگنیو برژینسکی بعدها در توضیح گوشه‌هایی از ابعاد این عملیات، به همکاری مصر و چند کشور دیگر اشاره می‌کند. او از ذکر نام سایر کشورهاخودداری می‌کنداما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با توجه به برخی مدارکی که پس از بمباران هلی کوپترها سالم مانده بودند، می‌گویند: «این کشورها عبارت بودند از عربستان سعودی، ترکیه، عمان و پاکستان».[14]

رسوایی انتقال مواد منفجره با کاروان حجاج

در ایام حج سال ۱۳۶۵ مأموران عربستان سعودی، محموله‌ای از مواد منفجره را در لوازم حجاج ایرانی کشف کردند. این امر موجب یک رسوایی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران شد. بر اساس گفته‌های مقامات سیاسی ایران، به جز برخی از افراد نظامی، خود حجاج و حتی بسیاری از مقام‌های سیاسی از محتوای درون ساک‌ها اطلاع و عملیات هیچگونه اطلاعی نداشته‌اند. برخی معتقدند که این تلاش جمهوری اسلامی ایران برای انجام عملیات‌های تروریستی در خاک عربستان، زمینه ساز جدی گرفتن تهدید از سوی ایران و رویداد حج ۱۳۶۶ شد.[27][28]

کشتار حاجیان ایرانی در سال ۱۳۶۶

این کشتار در سال ۱۳۶۶ شدیدترین ضربه را به روابط دوجانبه وارد کرد و وخیم‌ترین دوران بین دو کشور رقم خورد. به طوری که خمینی در یکی از سخنرانی‌هایش گفت:

حتی در صورتی که احتمال بخشش صدام وجود داشته باشد، هیچگاه نمی‌توان خیانت عربستان سعودی به اسلام را فراموش کرد.

آغازگر رابطه

دربارهٔ آغازگر رابطه ایران و عربستان، دو اظهارنظر متفاوت وجود دارد. البته هر دو اظهارنظر از دل یک خانواده بیرون آمده‌است. عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی معتقد است که او احیاگر روابط ایران و عربستان است. هاشمی نیز خود را آغازگر رابطه ایران و عربستان معرفی می‌کند. عفت مرعشی می‌گوید که «بعد از جریان کشتار حجاج ایرانی در سال ۶۶، به تنهایی به عربستان سفر کردم. در این سفر، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت. آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.».[29]

دوران هاشمی

بعد از کشتار حجاج ایرانی در عربستان، روابط تهران و ریاض قطع شده بود. با آغاز ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، وی تلاش کرد روابط ایران و عربستان را اصلاح کند. در اجلاس سران کنفرانس اسلامی که در سنگال برگزار می‌شود، هاشمی و امیر عبدالله که در آن زمان ولیعهد عربستان بود، یکدیگر را می‌بینند. هاشمی در این باره می‌گوید: «آقای امیرعبدالله هم از طرف عربستان به آنجا آمده بود. من رئیس‌جمهور بودم و ایشان ولیعهد بود. طبیعتش این بودکه اگر ملاقاتی می‌شود، ایشان پیش من بیاید. کشور ما بزرگتر بود. وقتی بحث ملاقات شد، ایشان گفته بود که فلانی بیاید، گفتم: چه عیبی دارد؟ ما می‌رویم. دو کشور مسلمان که باهم این حرف‌ها را ندارند. این کار اولین تاثیرش را در نفس آنها گذاشت که ما آن‌گونه که فکر می‌کنند، مغرور نیستیم.»

دومین دیدار هاشمی و امیر عبدالله به اواخر دوران ریاست‌جمهوری وی بازمی‌گردد. هاشمی به همراه هیئت همراه عازم سفر به پاکستان برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی می‌شود. در این سفر، وی با امیر عبدالله دیدار می‌کند و قرار می‌شود که بنا به دیدار قبلی، این بار امیر عبدالله به ملاقات هاشمی برود: «در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. چون هر کدام از ما اتاقی داشتیم، در سنگال من رفته بودم و در اینجا بنا بود که او بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یک دفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است. بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدالله و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آماده‌ایم که به اتاق شما برویم. اصلاً یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد.».[29]

هاشمی سفرهای متعددی به عربستان انجام داد و جایگاه خاصی نزد مقامات عربستانی پیدا کرده بود. این جایگاه به حدی بود که بعد از اتمام دوره ریاست‌جمهوری هاشمی و در ۲۰ خرداد ۱۳۷۸، از وی که سمت رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشت، به عنوان مهمان ویژه کنفرانس بین‌المللی گفتگوی اسلامی دعوت به عمل آمد تا در این کنفرانس شرکت کند. در این سفر ۱۰ روزه به هاشمی اجازه داده شد از منطقه فدک بازدید نماید.[30]

دوران خاتمی

با روی کار آمدن سید محمد خاتمی و نظریه گفتگوی تمدن‌ها که اساس سیاست خارجی وی را تشکیل می‌داد، روابط دوجانبه، بیش از گذشته تقویت شد. این سال‌های نزدیکی روابط، بدون چالش همراه نبود، بمب‌گذاری برج‌های خبر که مظنون اولیه آن ایران عنوان شد و حمله به کنسولگری ایران در افغانستان که منجر به کشته‌شدن ۸ دیپلمات ایرانی شد، از جمله این اقدامات خرابکارانه است.

اما این بهبود روابط بعد سال ۲۰۰۳ میلادی تداوم نداشت. در این سال با حمله آمریکا به عراق، تنش در روابط دوجانبه ایجاد شد. با این حال از این دوران با عنوان دوران طلایی روابط دو کشور یاد می‌کنند. به طوری که در زمانی که احتمال حمله مستقیم آمریکا به ایران زیاد بود، عربستانی‌ها به دلیل حسن‌نیت خود، مقامات ایران را از جزئیات طرح حمله احتمالی باخبر کردند.[31]

دوران احمدی‌نژاد

با روی کار آمدن احمدی‌نژاد به مرور تنش‌های دوجانبه به اوج خود رسید. در حالیکه عربستان سعودی در زمان دولت نهم، ۴ بار میزبان رئیس‌جمهور ایران بود، وی در زمان دولت دهم تنها یکبار موفق شد به عربستان سفر کند (مرداد ۱۳۹۱) که این سفر نیز برای حضور در اجلاس مکه به منظور حل بحران سوریه انجام گرفته بود. احمدی‌نژاد همواره در سخنانش کشورهای عرب منطقه را در کشتار فلسطینیان مقصر می‌دانست و مردم این کشورها را علیه حکومت‌هایشان می‌شوراند. همچنین ریاض همواره نگران نفوذ ایران در دولت اول نوری مالکی بود. حمایت عربستان از گروه تروریستی جندالله، درگیری ۲۰۰۹-۲۰۱۰ یمن، متهم شدن ایران به اقدام برای ترور سفیر عربستان، نزاع داخلی لبنان (۲۰۰۸)، ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، اعتراضات در عربستان سعودی (۲۰۱۱) و در نهایت جنگ داخلی سوریه نمونه‌هایی از برخوردهای سیاسی و نظامی مستقیم و غیرمستقیم دو طرف در خلال سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ می‌باشد. در زمانی نیز که نایف بن عبدالعزیز فوت کرد، عده‌ای در مقابل سفارت عربستان در ایران، اقدام به توزیع شیرینی نمودند.

مهمترین اختلافات به وجود آمده در دولت محمود احمدی‌نژاد که ریشه‌های ایدئولوژیکی و ژئوپولیتیکی دارند، عبارتند از:[32]

رخداد دیدگاه حکومت ایران دیدگاه حکومت عربستان سعودی
جنگ داخلی سوریه حامی بشار اسد در مقام رئیس‌جمهور سوریه مخالف حضور اسد در حکومت سوریه و حامی شورشیان
خیزش بحرین حامی معترضین شیعه عامل اصلی کمک به رژیم بحرین در سرکوب معترضان شیعه
انقلاب مصر حامی برکناری حسنی مبارک- حامی محمد مرسی- مخالف حضور مجدد نظامیان در حکومت مصر مخالف برکناری حسنی مبارک- حامی احمد شفیق- موافق حضور نظامیان بعد از برکناری مرسی
سیاست در عراق موافق نوری مالکی به عنوان نخست‌وزیر عراق مخالف نوری مالکی و حامی تجهیزاتی مخالفان وی

بر اساس اسناد منتشر شدهٔ ویکی‌لیکس، عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان سعودی خواستار حملهٔ نظامی ایالات متحده آمریکا به ایران و متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران بوده‌است. او در آوریل ۲۰۰۸ به ریان کروکر، سفیر ایالات متحده در عراق و ژنرال دیوید پترائوس گفته بود «سر افعی را قطع کنید». عادل الجبیر، سفیر عربستان در واشینگتن، از توصیه‌های مکرّر ملک عبدالله به آمریکا دربارهٔ حملهٔ نظامی به ایران و متوقف‌کردن برنامه هسته‌ای این کشور یاد کرده‌است.[33]

متهم شدن ایران به اقدام برای ترور سفیر عربستان

توطئه ترور عادل الجبیر، سفیر عربستان در خاک آمریکا، توسط سپاه قدس در ۱۹ مهر ۱۳۹۰ توسط اریک هولدر وزیر دادگستری آمریکا اعلام گردید. وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱، یک شهروند ایرانی-آمریکایی به نام منصور ارباب‌سیَر را به عنوان متهم اصلی و یک شهروند دیگر ایرانی به نام علی غلام شکوری که افسر ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی شده‌است را به ارتباط‌گیری، طراحی و پرداخت پول به کارتل لوس زتاس جهت ترور عادل الجبیر، سفیر ریاض در واشینگتن متهم کرده‌است. دولت ایران در نخستین واکنش این اتهام را سناریوی تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل دانست.

اعدام ۱۸ ایرانی

بنابر اخبار خبرگزاری‌ها، عربستان ۱۸ ایرانی را در زندان دمام به جرم داشتنِ مواد مخدر گردن زده‌است.[34]

دوران روحانی

تبریک ملک عبدالله و موضع روحانی

بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران، عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان سعودی، از اولین رهبران سیاسی بود که انتخاب روحانی را تبریک گفت و برای وی آرزوی موفقیت کرد. روحانی نیز چند روز بعد این پیام را پاسخ گفت و ابراز امیدواری کرد ایران و عربستان با کمک یکدیگر بتوانند ثبات را به منطقه خاورمیانه بازگردانند.[35] روحانی در نخستین نشست خبری‌اش که در ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ انجام شد، عربستانی‌ها را برادر خود خواند و از روابط سیاسی با این کشور استقبال کرد.[36]

نارضایتی عربستان از احتمال نزدیکی ایران و آمریکا

در روزهایی که مذاکرات «ژنو ۲» و «ژنو ۳» در حال پیگیری بود، برخی مقامات دولتی و افراد سرشناس عربستانی نارضایتی خود را از امضای این توافق‌نامه ابراز کردند. از جمله دلایل ناخرسندی عربستانی‌ها از نزدیکی ایران و آمریکا، نگرانی از گسترش نفوذ محور مقاومت در منطقه خاورمیانه در سایه سکوت آمریکا در زمان ایجاد رابطه با ایران بوده‌است.[37] در همان زمان برخی رسانه‌ها از سنگ‌اندازی عربستان سعودی و اسرائیل در مسیر حصول توافق هسته‌ای ایران و غرب خبر دادند.[38] بعد از حصول توافق هسته‌ای ژنو، عربستانی‌ها بعد از سکوتی چند روزه، پیام تبریکی محتاطانه در خصوص امضای چنین نفاهم‌نامه‌ای منتشر کردند.[39]

نقش عربستان در کاهش شدید قیمت نفت

در پی کاهش شدید قیمت نفت در ماه‌های انتهایی سال ۲۰۱۴ و اوایل سال ۲۰۱۵، دولت ایران و سایر کشورهای عضو اوپک که به دلیل افت شدید قیمت نفت دچار کاهش بی‌سابقه درآمدهای نفتی شده بودند، عربستان را متهم کردند که با افزایش بی‌سابقه تولیدات نفتی خود، در پی کاهش قیمت و ضربه به تولیدکنندگان نفتی است. پس از ماه‌ها عدم موضع‌گیری صریح دولت روحانی در این خصوص، وی در ژانویه ۲۰۱۵ (میلادی) عربستان سعودی و کویت را متهمان اصلی افت قیمت نفت عنوان کرد و این دو کشور را تهدید به متضرر شدن از این تصمیم خود کرد.[40]

منازعه در عراق، سوریه و یمن

با کمک‌های استراتژیک نظامی، سیاسی و دیپلماتیک ایران، که باعث پیروزی‌های ارتش اسد مقابل ارتش آزاد سوریه که مورد حمایت عربستان بود و در برابر و نفوذ بیشتر ایران در ارکان قدرت عراق و سوریه، و از طرفی، اعتراضات ۲۰۱۴-۲۰۱۵ و تغییر حکومت یمن که با حمایت سنگین ایران انجام شد، سیاستمداران عربستانی را به مقابله با نفوذ ایرانی‌ها واداشت و موجب تیره‌تر شدن روابط ایران با عربستان سعودی شد. مقامات عربستانی تهدید کردند که برای مقابله با نفوذ ایران در منطقهٔ خاورمیانه و همچنین جلوگیری از توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا، تلاش خود را به کار می‌بندند.[41]

در نهایت، با پیشروی‌های نیروهای انصارالله در یمن، عربستان سعودی و چند کشور عرب دیگر، اقدام به مداخله نظامی در این کشور نمودند.[42] این اقدام عربستان و متحدان آن، با واکنش تند وزارت امور خارجهٔ ایران روبرو شد و آن را، دخالت در امور داخلی یمن عنوان کرد. محمدجواد ظریف که در حین مذاکرات لوزان بود، توقف فوری حملات عربستان به یمن را خواستار شد.[43]

تجاوز جنسی پلیس فرودگاه جده به ۲ نوجوان ایرانی

در ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، با تعرض مأموران بازرسی فرودگاه جده به دو نوجوان ۱۴ و ۱۵ ساله زائر ایرانی که قصد بازگشت به کشورشان را داشتند،[44] تنش در روابط دوجانبه مجدد بالا گرفت. مجلس شورای اسلامی، طرح یک‌فوریتی لغو حج عمره ایرانیان را تا حصول اطمینان از امنیت زائران ایرانی، در دستور کار خود قرار داد[45] و آیت‌الله مکارم شیرازی واکنش نشان داد و گفت: «آیا عمره که واجب نیست را باید برویم و زیر بار هر خفتی برویم؟»[46] هاشمی رفسنجانی هم ماجرای جده را «رسوایی جدی برای نظام عربستان و دستگاه امنیتی این کشور» توصیف کرد.
گروهی از معترضان ایرانی در روز شنبه ۲۲ فروردین در مقابل سفارت عربستان در تهران تجمع کردند، و خواستار تعطیلی این سفارتخانه شدند. پنج‌شنبه شب هم شماری از مردم مشهد در شمال شرقی ایران، مقابل سرکنسولگری عربستان تجمع و به حمله این کشور به یمن و «توهین و بی‌حرمتی به زائران ایرانی» اعتراض کردند.[47]

لغو سفر عمره

پس از آنکه حسن روحانی، دستور بررسی مسئله تجاوز دو مأمور عربستانی به دو نوجوان ایرانی را به علی جنتی داد، در ۲۴ فروردین ۱۳۹۴، علی جنتی، وزیر ارشاد ایران اعلام کرد پس از مطالعات و بررسی‌های انجام شده امروز به سازمان حج دستور داده شد تا زمانی که این افراد مجرم (متجاوزان به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده) محاکمه بشوند و مورد مجازات قرار بگیرند، فعلاً عمره متوقف می‌شود و پروازهای ایران تعلیق خواهد شد.[48]

وقایع حج ۱۳۹۴

سفارت عربستان در تهران پس از فاجعه منا.

وقایع حج تمتع سال ۱۳۹۴، موجب تیرگی بیشتر روابط دو کشور شد. سقوط جرثقیل ساخت و ساز و همچنین فاجعه منا دو رویدادی بود که به خصومت دو کشور دامن زد. در خلال این دو حادثه که به کشته‌شدن صدها ایرانی منجر شد، ایران، مقامات عربستانی را مقصر اصلی خطاب کرد و خواهان عذرخواهی آنها شد.[49]

حمله به سفارت در تهران

این حمله در شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ بعد از اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی مخالف دولت عربستان صورت گرفت. وزارت کشور عربستان گفته‌است وی در میان ۴۷ نفری است که به اتهام ارتکاب جرائم تروریستی اعدام شده‌اند.[50] پس از انتشار خبر اعدام وی در کشورهای عربستان، بحرین و ایران تظاهراتی علیه دولت عربستان انجام شد. معترضان در مشهد، پرچم عربستان را از ساختمان کنسولگری این کشور پایین کشیده‌اند. عده‌ای از معترضان مواد آتش‌زا به ساختمان کنسولگری عربستان پرتاب کرده‌اند.[51] در تهران نیز از ساعت ۲۲ شب تجمع در مقابل سفارت انجام شد که عده‌ای از این تجمع کنندها وارد ساختمان سفارت شدند، پرچم عربستان را پایین آوردند و سفارت را به آتش کشیدند. خبرگزاری‌های نزدیک به دولت جمهوری اسلامی از حمله کنندگان به سفارت عربستان با نام «عده‌ای خودسر» یاد کردند.[52]

قطع شدن کامل روابط دیپلماتیک

عادل الجبیر وزیر امور خارجه دولت عربستان سعودی در تاریخ ۹۴/۱۰/۱۳ اعلام کرد که روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرده‌است و از هیئت دیپلماسی ایرانی خواست تا ظرف ۴۸ ساعت خاک این کشور را ترک کنند. یک روز پس از اعلام قطع رابطه عربستان با ایران، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی، در این باره توضیح داد که این قطع رابطه شامل پایان یافتن تمامی مناسبات تجاری و هم‌چنین لغو پروازها بین دو کشور می‌شود اما مسئله سفر ایرانیان به مراسم حج را در بر نمی‌گیرد.[53]

جستارهای وابسته

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به روابط ایران و عربستان سعودی در ویکی‌گفتاورد موجود است.

منابع

  1. خصومت ایران- سعودی: ریشه‌ها و پیامدها صدای آمریکا
  2. لزوم پیش دستی ایران بر عربستان دیپلماسی ایرانی
  3. «الجبیر: ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است». العربیه. ۱ بهمن ۱۳۹۸.
  4. «مذاکرات جلسه ۵۹ دوره پنجم مجلس شورای ملی ۲۶ سنبله ۱۳۰۳».
  5. «مذاکرات جلسه ۱۹۲ دوره پنجم شورای ملی پنجم شهریور ۱۳۰۴».
  6. «مذاکرات جلسه ۱۹۵ دوره پنجم مجلس شورای ملی دوازدهم شهریور ۱۳۰۴».
  7. «مذاکرات جلسه ۲۲۶ دوره پنجم مجلس شورای ملی هفدهم آذر ۱۳۰۴».
  8. «مذاکرات جلسه پانزدهم دوره ششم مجلس شورای ملی دهم مهر ۱۳۰۵».
  9. «مذاکرات جلسه دوازدهم دوره ششم مجلس شورای ملی ۳۱ شهریور ۱۳۰۵».
  10. «مذاکرات جلسه ۷۲ دوره ششم مجلس شورای ملی شانزدهم اسفند ۱۳۰۵».
  11. «قانون اجازه مبادله عهدنامه مودت بین دولتین ایران و حجاز و نجد و ملحقات».
  12. «مذاکرات جلسه ۵۳ دوره اول مجلس سنا سیزدهم آذر ۱۳۲۹».
  13. «مذاکرات جلسه ۵۶ دوره چهاردهم مجلس شورای ملی ۳۱ امرداد ۱۳۲۲».
  14. 14 سابقه دشمنی عربستان با ایران بایگانی‌شده در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  15. «مذاکرات جلسه صدم دوره پانزدهم مجلس شورای ملی هجدهم شهریور ۱۳۲۷».
  16. «مذاکرات جلسه ۱۷۵ دوره یکم مجلس سنای ایران ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۱».
  17. Fatemeh Aman and Ali Scotten (21 June 2013). "Rouhani Win Could Reduce Iran-Saudi Tensions". Al-Monitor. Retrieved 27 June 2013.
  18. AMBASSADOR'S FAREWELL CALL ON RIYADH PROVINCIAL GOVERNOR PRINCE SALMAN, WikiLeaks
  19. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص ۴۱۱
  20. گزیده اسناد خلیج فارس، ج۳، ص۱۷۴، سند شماره ۴۵ و ص۱۸۰، سند شماره ۴۷ و ص ۱۸۴، سند شماره ۴۷ و ص ۱۸۰، سند شماره ۴۷
  21. گزیده اسناد خلیج فارس، ج۳، ص ۱۹۵، سند شماره ۵۴
  22. زندفر، فریدون، ایران و جهانی پرتلاطم خاطراتی از دوران خدمت در وزارت امور خارجه، تهران، نشر شیرازه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص ۶۳
  23. زندفر، فریدون، پیشین، ص ۶۵
  24. احمدی، حمید، روابط ایران و عربستان در سده بیستم، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۶، ص۲۴۳ و اخوان کاظمی، بهرام، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۵
  25. گفتگو با مشاهیر ایرانی مهدی آذر امیرخسرو افشار صادق امیرعزیزی علی ایزدی، تدوین دانشگاه هاروارد، بی جا، بی تا، مصاحبه با امیرخسرو افشار، بخش سوم، ص ۱۸و ۱۹
  26. علم، اسدالله، گفتگوهای من با شاه خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم، تهران، نشر طرح نو، چاپ اول، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۲۳۷
  27. «ماجرای نقش هاشمی در حمل مواد منفجره به عربستان». IranWire | خانه. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۲.
  28. «توضیحات احمد منتظری درباره انتقال مواد منفجره در جریان حج ۶۵». BBC News فارسی. ۲۰۱۸-۱۰-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۲.
  29. ارتباط خانواده هاشمی‌رفسنجانی با عربستان بایگانی‌شده در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  30. بازدید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از باغ فدک بایگانی‌شده در ۴ نوامبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine روزنامه مردم‌سالاری
  31. نقش شمخانی در معماری رابطه با عربستان پارسینه
  32. «کلید» روحانی و قفل رابطه با عربستان خبرآنلاین
  33. «Saudi king urged US to attack Iran: leaked documents». ۲۸ نوامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۳ دسامبر ۲۰۱۲.
  34. «تنفیذ شرع الله بقصاص ثمانیة عشر إیرانی بسجن الدمام - اخباریة عرعر». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ آوریل ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۳.
  35. Press TV Iran, KSA prudence can restore ME peacet: Rohani
  36. اولین نشست خبری رئیس‌جمهور منتخب الف
  37. ظریف از اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با عربستان خبر داد رادیوفردا
  38. سنگ اندازی اسراییل و عربستان در پرونده هسته‌ای ایران عصر ایران
  39. Guardian Iran nuclear deal: Saudi Arabia and Gulf react with caution
  40. «تدابیر دولت در مواجهه با عربستان چیست؟ / از تعامل و لبخند تا تهدید و توطئه - پایگاه خبری تحلیلی فردا». Farda News. ۲۰۱۵-۰۱-۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۱۵-۰۶-۰۵.
  41. خط و نشان‌های وزیر خارجه عربستان سعودی برای ایران خبرگزاری تابناک
  42. واکنش وزارت خارجه ایران به حملهٔ نظامی عربستان به یمن خبرآنلاین
  43. Iran condemns Saudi bombing of Yemen Al-Monitor
  44. مریم یوشی‌زاده (۲۳ فروردین ۱۳۹۴)، «آنها که از یک فاجعه، جوک می‌سازند»، روزنامه جام جم (۴۲۳۱)، ص. ۲۰
  45. ارائه طرح یک‌فوریتی لغو حج عمره در مجلس خبرگزاری الف
  46. واکنش آیت‌الله مکارم شیرازی به حادثه جده باشگاه خبرنگاران جوان
  47. تجمع معترضان 'تعرض به دو نوجوان ایرانی' مقابل سفارت عربستان در تهران بی‌بی‌سی فارسی
  48. فوری/ سفر عمره رسماً تعلیق شد وبگاه خبری انتخاب
  49. How the deadly hajj stampede feeds into old Middle East rivalries Washington Post
  50. «عربستان شیخ نمر، روحانی شیعه و ۴۶ نفر دیگر را اعدام کرد». بی‌بی‌سی. ۱۲ دی ۱۳۹۴.
  51. «واکنش‌ها به اعدام شیخ نمر؛ ایران کاردار عربستان را احضار کرد». بی‌بی‌سی. ۱۲ دی ۱۳۹۴.
  52. «گل به خودی خودسرها!». ایسنا. ۱۲ دی ۱۳۹۴.
  53. «روابط دیپلماتیک عربستان و ایران قطع شد». خبرگزاری فارس. دریافت‌شده در ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.