کاظم صدیقی

صدیقی در سال ۱۳۴۲ همزمان با نهضت سید روح‌الله خمینی به قم رفت و در مدرسه علمیه حقانی به عنوان طلبه تحصیلات دینی خود را آغاز کرد. صدیقی دروس مقدمات را در نزد ابوالقاسم خزعلی، احمد جنتی، حسن حسن‌زاده آملی، مهدی حائری تهرانی، محمد مفتح، محمد محمدی گیلانی و محسن حرم پناهی به پایان رساند و دروس سطح را از محمد مؤمن قمی ،میرزا علی احمدی میانجی ،علی مشکینی، محمد محمدی گیلانی استفاده کرد.

وی دروس خارج فقه و اصول فقه را از مرتضی حائری یزدی، سیدموسی شبیری زنجانی و حسین وحید خراسانی بهره برد. او فلسفه اسلامی را نزد عبدالله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی ویحیی انصاری شیرازی آموخت و فلسفه غرب را نزد سید محمد حسین بهشتی و دکتر احمداحمدی فرا گرفت. همچنین ازبزرگان عرفان اسلامی مانند سید رضا بهاء الدینی، محمد تقی بهجت، سید عبدالکریم کشمیری و دیگران، بهره برده‌است.[1]

صدیقی هم‌اکنون مشاور عالی رئیس قوه قضاییه می‌باشد[4] و از جمله مسئولیت‌های گذشته وی در قوه قضاییه می‌توان به ریاست محاکم عمومی تهران،[5] ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات[6] و… اشاره نمود. همچنین سید علی خامنه ای رهبر ایران در سال ۱۳۶۹ هجری شمسی پس از انحلال شورای عالی قضایی برای کاظم صدیقی و دو نفر دیگر حکمی صادر می‌نماید تا در مدت سه ماه بازرسی و تحقیق همه‌جانبه از قوه قضاییه ایران با محوریت زیر انجام دهند و سید علی خامنه ای را از وضعیت قوه قضاییه آگاه سازند:

1. تدابیر و اقداماتی که تا کنون در جهت تحقق دستگاه قضایی مطلوب و توانمند برای استقرار عدالت و استیفای حقوق و اجرای احکام اسلامی صورت گرفته‌است.
2. تدابیر و اقدامات انجام شده برای به‌کارگیری عناصر و نیروهای صالح، سالم و توانا در رده‌های مختلف قضایی و اداری آن قوّه و حذف عناصر ناصالح.
3. وضعیت عمومی و فعالیت‌های دو سازمان مهم سازمان بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری، خاصه در امر رسیدگی به مراجعات و دعاوی.
4. وضعیت دادگاه‌ها و دادسراهای انقلاب و نقاط قوّت و ضعف و مشکلات آنان؛ و همچنین بازرسان موظف گردیدند به‌طور خاص نسبت به میزان دقت و سرعت عمل در رسیدگی بر پرونده‌ها و نیز اطمینان از انطباق احکام صادرهٔ دادگاه‌ها با قوانین کشور و ضوابط شرع مقدس(دین اسلام) بررسی نمونه‌ای به عمل آورند.[7]

روح‌الله حسینیان دربارهٔ اعدام‌های دهه ۶۰ به کاظمی صدیقی اشاره می‌کند و به وی می‌گوید: «پرونده‌هایت را دیدم، ماشاالله خیلی قاطعانه بود. [کاظمی صدیقی] گفت اگر چیزی هم ما برای خدا داشته باشیم برای قیامت‌مان همین‌ها است»[8]

کاظم صدیقی از همان نخستین سال‌های طلبگی به امور تبلیغی اهتمام ویژه‌ای داشته و به همین دلیل در تهران و سایر شهرهای کشور، فعالیت‌های گسترده تبلیغی دارد و در این راستا سفرهای زیادی به کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی نموده‌است.[1] او معتقد است که باید آنچه که در منبر گفته می‌شود در جهت رضایت امام زمان و به دنبال آن رضایت الله باشد.[14] از جمله فعالیت‌های وی می‌توان جلسات درس اخلاق مسجد جامع ازگل را اشاره کرد که هر دو شنبه بعد از نماز مغرب و عشا برگزار می‌گردد.[15]

نماز جمعه تهران به امامت کاظم صدیقی

در خصوص انتصاب صدیقی به عنوان امام جمعه تهران این چنین گفته شده‌است: صدیقی یک خطیب اخلاقی و از سخنرانان سنتی تهران بود که بیش‌تر به عنوان استاد اخلاق به حساب می‌آمد. در روزهایی که کشور دچار التهابات پس از انتخابات سال ۸۸ بود، سید علی خامنه‌ای رهبر ایران در طی حکمی صدیقی را که شهره به اخلاق بود به امامت نماز جمعه تهران فراخواند تا این تریبون به سنگری برای دعوت به اخلاق توسط یک خطیب مشهور و استاد اخلاق تبدیل گردد. شیخ کاظم صدیقی نیز در روزهای حضور خود به عنوان امام جمعه در همین عرصه فعالیت داشته و توانسته‌است مسئولیتی را که بر دوش او گذاشته شده‌است به خوبی اجرا کند.[16]

کاظم صدیقی در انتخابات چهارم مجلس خبرگان رهبری در حوزه تهران ثبت نام کرده بود؛ اما شورای نگهبان او را به دلیل عدم شرکت در امتحان اجتهاد رد صلاحیت کرد.[17] با وجود عدم تأیید او در خبرگان چهارم، وی در انتخابات خبرگان پنجم نیز ثبت نام کرد و هم‌چون دوره گذشته در آزمون اجتهاد شرکت نکرد. این بار هم با وجودی که او در کسوت امام جمعه تهران بود، صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان احراز نگردید. با این حال کاظم صدیقی در آستانه انتخابات پنجم در نقد کسانی که در امتحان خبرگان شرکت نکرده‌اند گفت: «اجازه اجتهاد به جای آزمون در قانون جایگاهی ندارد.»[18] مخالفان جمهوری اسلامی ایران رد صلاحیت فردی مانند کاظم صدیقی را «غیرعادی» می‌دانند. رادیو فردا در مصاحبه‌ای واکنش آقای صدیقی به رد صلاحیت خود را نشانه این می‌داند که این مسئله «بخشی از پروژه مهندسی انتخابات خبرگان برای حفظ مشی نمایشی و فرمایشی» این مجلس است و دلیل آن گفتگو امام جمعه تهران با خبرگزاری تسنیم است که در آن اگرچه صحبت مستقیمی دربارهٔ رد صلاحیت خود نکرده اما گفته‌است: «کسانی که احراز صلاحیت نشده‌اند اگر مومن‌اند بگویند الهی رضا برضائک» و در نتیجه روزنامه کیهان با برجسته کردن این سخنان آقای صدیقی، از شورای نگهبان تمجید کرده و نوشته که این نهاد «تحت تأثیر جوسازی‌های داخلی و خارجی قرار نگرفته و در بررسی صلاحیت‌ها صرفاً براساس قانون عمل کرده‌است». زیرا شورای نگهبان در آن روزها به شدت از سوی افرادی مانند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام (اکبر هاشمی رفسنجانی) و رئیس‌جمهور ایران (حسن روحانی) تحت انتقاد قرار داشته‌است.[19]