باکوماتسو
باکوماتسو (به ژاپنی: 幕末, bakumatsu)، به معنای پایان شوگونسالاری، به سالهای آخر حکومت شوگونسالاری توکوگاوا یا دوره ادو گفته میشود که دورهٔ انتقال از نظام شوگونها به دولت میجی است. این دوره از پهلو گرفتن ناوگان نظامی ایالات متحده آمریکا در خلیج ادو (توکیوی امروزی) در ۸ ژوئیه ۱۸۵۳ تا پایان جنگ بوشین در ۲۷ ژوئن ۱۸۶۹ ادامه داشت. ویژگی این دوران، رویدادهای مهمی بود که به سیاست انزوا یا ساکوکو در ژاپن پایان داد.
تاریخ ژاپن |
---|
در ژوئیه سال ۱۸۵۳، دریادار متیو پری با چهار کشتی جنگی آمریکایی وارد خلیج ادو شد و خواستارِ گشودنِ درهای تجارت آزاد، حفاظت از کشتیهای خرابشدهٔ آمریکایی، تهیه زغالسنگ و دیگر مواد مورد نیاز کشتیهای تجاری در یک یا دو بندر ژاپنی شد. ناخدا پری کاملاً آماده بود تا در صورت شکست مذاکرات، دست به حمله نظامی بزند و تهدید کرده بود که اگر ژاپنیها از آغاز گفتگوها سر باز زنند، به سویشان آتش خواهد گشود. پری سپس به چین رفت و در بازگشت دوباره به ژاپن، پاسخ مطلوب خود را دریافت کرد و عهدنامه کاناگاوا امضا شد. بهطور کلی، دههٔ ۱۸۵۰ میلادی، دوران تحمیل قراردادهای تجارت آزاد از سوی کشورهای غربی به ژاپن بود، که باعث ایجاد نارضایتی و اختلاف در ژاپن شد.
در دوره باکوماتسو، سه گروه تأثیرگذار وجود داشت: جناح طرفداران شوگونسالاری توکوگاوا، جناح برانداز شوگونسالاری و حامیان قدرت گرفتن امپراتور ژاپن و جناح کوبو گاتای یا میانهروها. در سال ۱۸۶۳ امپراتور کُومِی طی حکمی بهنام فرمان اخراج اجنبیها خطاب به شوگون وقت، توکوگاوا ایهموچی، خواستار اخراج بیگانگان از کشور شد. در پی این فرمان سفارت انگلستان و اتباع بریتانیایی مورد حمله قرار گرفتند. در سال ۱۸۶۷ امپراتور کومی درگذشت و پس از وی پسرش، امپراتور میجی، در سن پانزده سالگی، بهطور رسمی به مقام امپراتوری ژاپن رسید. چند ماه پس از آن توکوگاوا یوشینوبو آخرین شوگونِ شوگونسالاری توکوگاوا در نامهای که به دربار فرستاد داوطلبانه خواستار اجازهٔ بازگرداندن اقتدار خود به امپراتور شد. امپراتور میجی درخواست وی را پذیرفت. بازگشت قدرت به امپراتور در سال ۱۸۶۸ رسماً اعلام شد و پس از آن، امپراتور یگانه فرمانروای ژاپن بود.
پس از کنارهگیری داوطلبانهٔ یوشینوبو از قدرت، وی نهتنها موفق به یافتنِ جایگاهی در دولت جدید نشد، بلکه به او فرمان داده شد که اراضی خود را به دولت جدید واگذار کند. این فرمان موجب خشم ارتش قدیم شوگونی شد. سلسله نبردهای معروف به جنگ بوشین بین طرفداران حکومت شوگونسالاری توکوگاوا با طرفداران امپراتور ژاپن در ۲۷ ژانویه ۱۸۶۸ آغاز شد و پس از گذشت یک سال و نیم با شکست شوگونسالاری پایان یافت. پس از پایان دورهٔ ادو، اصلاحات میجی در ژاپن آغاز شد.
زمینه
توکوگاوا ایهیاسو در سال ۱۶۰۳ قدرت را در دست گرفت و شوگونسالاری توکوگاوا را پایه گذاشت. این دوره تاریخی دوره ادو نامیده میشود. دوره ادو به مدت دو قرن و نیم به طول انجامید. در این مدت اگرچه چندین شورش دهقانی و ناآرامیهای گذرا پیش آمد، اما بهطورکلی فضای صلح و آرامش و ثبات ویژگی بر این دوران حاکم بود. در دوره ادو کشور ژاپن به بیش از ۲۵۰ قلمروی فئودالی بزرگ و کوچک به نام هان تقسیم شده بود که هر کدام را یک دایمیو (امیر یا خان) اداره میکرد. مهمترین دایمیوی کشور شخص شوگون بود و نزدیک به یکچهارم زمینهای کشور و تمامی معادن طلا و نقره و بندرها و شهرهای عمده هم مُلکِ شوگون شناخته میشد.[1] شوگونسالاری توکوگاوا از طریق شبکه حکومتهای خودمختار محلّی یا دایمیوها، کشور ژاپن را اداره میکرد. با آنکه دایمیوها در اصل خودمختار بودند، حکومت توکوگاوا با ایجاد یک شیوهٔ نظارت مؤثر کوشید تا از قدرت یافتن آنها در حدی که برای حکومت مرکزی خطرناک باشد، جلوگیری کند. در سال ۱۶۳۵ حضور هر دو سال یکبارِ دایمیوها در ادو (توکیوی کنونی) الزامی شد که سانکین کوتای خوانده میشد. این ترتیب موجب میشد که دایمیوها بیشترِ درآمد خود را صرف رفتوبرگشت از ملک اربابی خود تا ادو کنند. این هزینه بهخصوص برای دایمیوهایی که قلمروشان از ادو فاصله بسیار داشت، خیلی سنگینتر بود.[2]
وضعیت اجتماعی
در دوره ادو طبقه اشراف عبارت بود از امپراتور، درباریان، شوگون و دایمیوها؛ و بخشِ غیرِ اشرافی جامعه ژاپن از چهار طبقه ساموراییها، دهقانان، پیشهوران و بازرگانان تشکیل میشد. ساموراییها که بالاتر از سه طبقهٔ دیگر بودند، همراه خانوادههایشان حدود ۷ تا ۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدادند و از امتیازات اجتماعی و مقرری موروثی بهرهمند بودند. در دوره ادو فقط آنان حق بستن شمشیر داشتند و مقرری خود را بیشتر بهصورت جنس یعنی برنج دریافت میکردند. بر اثر توفیق نظام شوگونسالاری در استقرار نظم و قانون و حفظ آن پس از سالها جنگ داخلی، در کشور اثری از جنگ و نبرد نبود و ساموراییها به کارهای دیگر مانند شغل دیوانی یا معلمی مشغول بودند. ساموراییها در بیشتر قسمتها، زمینهای خود را به کلی از دست داده بودند و در داخل یا نزدیک به قلعه ارباب خود زندگی میکردند. بهسبب اینکه خاندانهای اربابی مجبور بودند مدتی از سال را در ادو (توکیوی امروزی) همراه با خدمهٔ خود اقامت کنند، تهیهٔ پول برای ساموراییها جهت مخارج زندگی در ادو مسئلهای بسیار مهم بود. آنها مجبور بودند پول نقد را از طریق فروش برنجهای مقرری خود با کارگزاران برنج به دست بیاورند. از آنجا که هزینه زندگی در ادو بالاتر از توان آنان بود، گرفتن وام از بازرگانان با اعتبارِ درآمد آینده رایج بود.[3] در این دوره ارزش طلا بهطور قابلملاحظهای نسبت به ارزش برنج افزایش یافته بود و همین موضوع باعث شد دارایی طبقهٔ ساموراییها که درآمدشان بهصورت دریافتیِ برنج بود، بهمراتب کمتر از دارایی طبقهٔ بازرگانان با درآمدِ طلا و نقره باشد. در اواخر دوره ادو تقریباً تمامی افراد سامورایی به بازرگانان بدهکار بودند.[4]
در اواخر دوره ادو چند هزار خانواده از تبار بالا و با درآمد هنگفت بودند که مشاغل مهم دولتی را در انحصار داشتند و برخی از این مشاغل در واقع موروثی بودند. ذیل آن، طبقه ساموراییها قرار داشت که شامل چندصدهزار خانوادهٔ محروم از مشاغل سطح بالا و دارای درآمد اندک بود. ساموراییها از بیعدالتی اجتماعی و ثروت بسیار بازرگانان در خشم بودند و در نهایت افرادی از درون همین طبقه موجبات فروپاشی نظام فئودالی در ژاپن را فراهم کردند.[5]
سیاست بستن دروازههای ژاپن
سیاست حکمرانان در منع مسیحیت و بستن دروازههای ژاپن بهروی جهان خارج، در پی گسترشِ فعالیتِ مبلغان مسیحی در اوایل قرن هفدهم و بیم از اینکه آنها زمینهساز استعمار و استثمار غرب باشند در تحولات این دوره از تاریخ ژاپن اثر عمده داشت. ساکوکو به معنی کشور بسته یا در ترجمه واژهبهواژه به معنای «کشور در زنجیر» یا بهمعنای «سیاست درهای بسته» است. ساکوکو سیاستی بود که در ژاپن در دوره ادو از سوی استبداد نظامی توکوگاوا اعمال میشد و هدف آن محدودیت و ممنوعیت ارتباط و تجارت مردم ژاپن با اتباع خارجی بود. ورود خارجیها و خروج ژاپنیها میتوانست مجازات مرگ را در پی داشته باشد. با این حال ساکوکو به معنی انزوای مطلق ژاپن نبود. اطلاعات مورد نیاز از طریق پادشاهی ریوکیو و دودمان جوسان به کشور وارد میشد. از لحاظ اقتصادی نیز علاوه بر این دو منبع، ژاپن در جزیره مصنوعی دجیما واقع در بندر ناگاساکی با هلند، در همان بندر ناگاساکی با چین و کره و در هوکایدو با مردم آینو دادوستد داشت. تدابیری که نخستین فرمانروایان توکوگاوا برای بقا و دوام حکومت خود در کار آوردند هم مؤثر و هم موفّق بود، اما مانع از رشد طبیعی اقتصادی و اجتماعی ژاپن شد و این کشور را از تمدن صنعتی کشورهای اروپایی عقب نگهداشت.[6]
تجدید حیات شینتو
در عصر توکوگاوا ژاپن به مدت دو قرن و نیم در صلح و آرامش به سر میبرد. در این دوره آیین بودایی، تنها دینی بود که از طرف دولت به رسمیت شناخته میشد. در این دوران از همهٔ مردم خواسته شد که بهعنوان بودایی در یکی از معابد ثبتنام کنند. این نامنویسی که در ابتدا برای مشخص کردن مسیحیان انجام میشد، اهداف متعددی را برآورده میساخت، از جمله اینکه یک سرشماری به حساب میآمد. نقش این معابد از دید حکومت همان کاری بود که پلیس انجام میداد. اتباع کشور ژاپن هر چند در این مدت طبق دستور حکومت، بودایی شدند، ولی سرزندگی معنوی دینی و علاقه به آموزههای اعتقادی در بین آنان کاهش یافت. از تحولات مهم در اوایل دوره توکوگاوا، ظهور «مکتب مورخان میتو» بود. اعضای این مکتب، متون ژاپنی را مطالعه میکردند و علاقهٔ عمومی به تاریخ ادبیات و ادیان ملی ژاپن را برمیانگیختند. قرنها میگذشت که خاندان سلطنتی در گمنامیِ نسبی باقی مانده بود و امپراتوران اسیر دست گروههای حاکم بودند. ادعاهای خاندان سلطنتی سرانجام در معرض دید و قضاوت عموم قرار گرفت و بسیاری از آحاد جامعه در صدد احیای اعادهٔ سلطنتی برآمدند. همچنین احیا و تأکید بر متون باستانی موجب اعادهٔ علاقه و توجه مردم به دین خفتهٔ شینتو گردید. کتاب نیهونشوکی (نیهونگی) با شرح و تفسیرِ مناسب چاپ شد. این وقایعنامهٔ تاریخی مربوط به قرن هشتم، بر تاریخ فراموششدهٔ ژاپن پرتو افکند. افسانههای مربوط به سرمنشأ الهی امپراتوران ژاپن، مبنای دینیِ اعادهٔ نظام امپراتوری قدیم شد. در سالهای آخر دورهٔ توکوگاوا، ناآرامی و نارضایتی مردم از حکومتِ تقریباً ورشکستهٔ شوگونی مشهود بود. دین بودایی که دین حکومتی کشور بود، دستخوش سوء شهرت شده بود و به موازات افزایش علاقهٔ همگانی مردم به دین شینتو، در پایان دورهٔ توکوگاوا، عزت و احترام دین بودایی به پایینترین سطح خود رسید.[7]
پیامدهای نبرد سکیگاهارا
بسیاری از خاندانها، به ویژه آنهایی که در سمت غرب ژاپن بودند، نسبت به آوارگی خود یا آنچه آنها شکست یا مجازات ناعادلانه پس از شکست سپاه غربی در نبرد سکیگاهارا (۱۶۰۰ میلادی) میدیدند، ناخشنود بودند. به ویژه سه خاندان پیامدهای سکیگاهارا را سبک نگرفتند:
- خاندان موری نسبت به شوگونسالاری توکوگاوا به دلیل جابجایی از جای اصلی خود ،ولایت آکی و انتقال به قلمروی چوشو خشمگین باقی ماندند. حتی با وجود اینکه خاندان موری در جنگ شرکت نکرده بود، این خاندان پس از نبرد سکیگاهارا به شدت تحقیر شد و قلمروی آن از ۱٫۲ میلیون ککو به ۳۶۹۰۰۰ ککو، کاهش یافت اما به هر حال توانست نام خاندان را در قلمروی چوشو حفظ کند. خاندان موری هرگز این تحقیر را از نسلی به نسل دیگر فراموش نکرد تا اینکه پس از گذشت ۲۵۰ سال در دوره باکوماتسو به کانون فعالیت بر ضد شوگونسالاری توکوگاوا تبدیل شد.[8]
- چوسوکابه موریچیکا فرماندار ولایت توسا بود. وی در این نبرد در جبهه خاندان تویوتومی علیه خاندان توکوگاوا جنگید. پس از شکست تمامی املاک وی توسط خاندان توکوگاوا ضبط شد. وی دوباره ۱۵ سال بعد در محاصره اوساکا (۱۶۱۵ میلادی) به نفع خاندان تویوتومی جنگ کرد و کشته شد. پس از آن فرمانداری قلمروی توسا به یامائوچی کاتسوتویو یکی از ملازمان خاندان توکوگاوا واگذار شد. از این پس در این ولایت ساموراییهای وابسته خاندان یامائوچی به عنوان ساموراییهای طبقه بالا یا جوشی و ساموراییهای خاندان چُوسُوکابه به عنوان ساموراییهای طبقه پایین یا گوشی درآمدند که با آنان برخوردی تبعیض آمیز میشد. این تمایز طبقاتی نسلها ادامه یافت. ساکاموتو ریوما که نقش بسیار مهمی در تحولات دوره پایانی ادو ایفا کرد نیز به گروه ساموراییهای طبقه پایین قلمروی توسا تعلق داشت.[9]
- خاندان شیمازو که ارباب ساتسوما در جنوب ژاپن بود، پس از جنگ سکیگاهارا تسلیم خاندان توکوگاوا نشد و با وجود اینکه به ارتش غربی پیوسته بود، برعکس خاندان موری توانست تمامی قلمروی خود را حفظ کند. به دلیل همین سابقه، اربابان ساتسوما این تفکر را داشتند که رابطهای برابر با شوگونسالاری توکوگاوا دارند. در دوره ادو طبقه ساموراییهای قلمروی ساتسوما نزدیک به ۳۰٪ از جمعیت را تشکیل میدادند که بسیار بیشتر از سایر مناطق ژاپن بود. تصور میشود که حس استقلال و برابری با شوگونسالاری توکوگاوا و همچنین تمایل به داشتن آمادگی برای حفظ سرزمین موجب این امر شده باشد.[10]
سیاست تجارت آزاد در کشورهای غربی
در قرن نوزدهم توازن قوا در کشورهای غربی برقرار بود، اما سیاستهای امپریالیستی که خواستار تجارت آزاد در مناطق دیگر با استفاده از نیروهای مسلح بودند، در حال گسترش بود. کشورهای غربی محصولات کشاورزی و مواد معدنی را برای کشور خود از کشورهای مستعمره وارد کرده و محصولات صنعتی را به این کشورها صادر میکردند؛ بنابراین کشورهای مستعمره مجبور به تجارت آزاد بودند. کشورهای غربی در ابتدا، شرکتهایی با حقوق انحصاری در هر مستعمره به وجود میآوردند و در نهایت قراردادهایی با ساکنان محلی میبستند. همچنین، تجارت آزاد بر اساس پیمان نابرابر را بر کشورهای غیرمستعمره تحمیل میکردند. گفته میشود معاهدهای که در قرن نوزدهم بین امپراتوری عثمانی و کشورهای اروپایی امضا شد به دلیل جنبههای نابرابر مانند حق کاپیتولاسیون و قراردادهای گمرکی بهنفع کشورهای غربی، نمونه اولیه معاهدههایی است که بعدها با چین و ژاپن بسته شد.[11]
اصطکاک با قدرتهای خارجی
سیاست انزوا یا ساکوکو در ژاپن بیش از دو قرن ادامه داشت. در اواخر دوره ادو بسیاری از مقامات ژاپنی فهمیده بودند که روشهای سنتی آنها هیچ تطابقی با قدرتهای غربی ندارد. برای مقابله با قدرتهای غربی، اسلحههای غربی مورد مطالعه گرفت. ژاپن تلاش میکرد تا از طریق رانگاکو (مطالعات هلندی) علوم خارجی را به دست آورد. برای تقویت توانایی ژاپن در اجرای دستور دفع غربیها، برخی از مهندسان ژاپنی مانند تاکاشیما شوهان در بندر ناگاساکی از طریق هلندیهای مستقر در دجیما موفق به ساخت سلاح مانند اسلحههای میدانی، خمپارهانداز و سلاح گرم شدند.[12]
در سال ۱۸۳۷ حادثه موریسون اتفاق افتاد. در این حادثه یک کشتی بازرگانی ایالات متحده آمریکا که توسط ناخدا چارلز دبلیو. کینگ هدایت میشد، با شلیک توپ از آبهای ژاپن رانده شد. این کار مطابق با دستور دفع کشتیهای خارجی بود که فرمان آن در سال ۱۸۲۵ صادر شده بود. ادعا شدهاست که کینگ بهبهانه بازگرداندن هفت کشتی شکستهٔ ژاپنی، برای آغاز تجارت با ژاپن استفاده کردهاست.[13] به دنبال حادثه موریسون، اگاوا هیدهتاتسو مسئول ایجاد دفاع از خلیج توکیو در برابر نفوذ غرب در سال ۱۸۳۹ شد.[14] و یک بحث ملی در مورد چگونگی جلوگیری بهتر از حملههای خارجی درگرفت. برخی مانند اگاوا هیدهتاتسو ادعا کردند که استفاده از روشهای خارجی برای دفع حملهٔ آنها ضروری است. برخی دیگر مانند توری یوزو عقیده داشتند که فقط روشهای سنتی ژاپنی باید تقویت و استفاده شود. اگاوا استدلال میکرد که همانطور که کنفسیوس گرایی و آیین بودایی از خارج به کشور معرفی شدهاند، معرفی تکنیکهای مفید غربی منطقی است.[15] با طرح نظریه کنترل بربرها با روشهای خاص خودشان، تلفیقی نظری از دانش غربی و اخلاق شرقی بعداً توسط ساکوما شوزان و یوکوی شونان مطرح شد.[16]
در سال ۱۸۳۹، شوگونسالاری به دلیل انتقاد از سیاستهای دولت در حادثه موریسون، دانشجویان علوم غربی را به خیانت متهم کرد. برخی در حبس خانگی قرار گرفتند (تاکاشیما شوهان)، برخی مجبور به ارتکاب خودکشی آئینی شدند (واتانابه کازان، تاکانو چوئی)، یا حتی برخی مانند ساکوما شوزان ترور شدند.[17]
ورود متیو سی. پری به خلیج توکیو
در دهههای ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ و به ویژه پس از جنگ تریاک نخست (۱۸۳۹–۱۸۴۲) امپراتوری بریتانیا در مورد منافع استعماری خود با چین درگیر بود و آمریکا مجال پیدا کرد تا کار باز کردن دروازههای ژاپن را در دههٔ ۱۸۵۰ به انجام برساند. پس از باز شدن بندرهای چین بر روی کشورهای غربی، عصر تازهای برای این کشورها در شرق آسیا باز شد. الحاق کالیفرنیا به آمریکا در سال ۱۸۴۸ و رونق گرفتن بندر سانفرانسیسکو راه تازهای برای تجارت مستقیم با بندر کانتون در چین و شانگهای باز کرده بود. پس از آن بود که آمریکا هر چه بیشتر متوجه کشورهای غرب اقیانوس آرام و بهخصوص ژاپن شد. انگیزه مهم آمریکا علاوه برگشودن دروازههای تجارت با ژاپن، عبارت بود از نیاز به تدارکات برای کشتیها، حفظ و حمایت ملوانان کشتیشکسته، داشتن ایستگاههای زغالگیری و صنعت صید نهنگ. به دلیل اشتراکات فرهنگی چین و ژاپن و این تصور که آنچه بر چین گذشته در مورد ژاپن نیز سرنوشت مقدر خواهد بود و همچنین رقابت کشورهای غربی در زمینههای استعماری، آمریکا تصمیم گرفت تا در محدودهٔ اقیانوس آرام به فعالیت بپردازد.[18]
در ۸ ژوئیه سال ۱۸۵۳ میلادی متیو سی. پری (زمان حیات ۱۰ آوریل ۱۷۹۴–۴ مارس ۱۸۵۸) افسر نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا همراه با چهار ناو جنگی در بندر یوکوهاما لنگر انداخت و با تقدیمِ نامهٔ رسمی فرانکلین پیرس، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا به کومی، امپراتور ژاپن خواستار بازکردن درهای تجارت آزاد، حفاظت از کشتیهای خرابشده آمریکایی، تهیهٔ زغالسنگ و دیگر مواد مورد نیاز کشتیهای تجاری در یک یا دو بندر ژاپنی شد. ناخدا پری کاملاً آماده بود تا در صورت شکست مذاکرات، دست به حمله نظامی بزند و تهدید کرد که اگر ژاپنیها از آغاز مذاکره سر باز زنند، به سویشان آتش خواهد گشود. پری پس از تحویل نامه و تهدید به بازگشت، بندر را بهقصد حفاظت از منافع آمریکا در چین که در آن هنگام درگیر شورش تایپینگ بود، ترک کرد. وی، ابتدا به اوکیناوا و سپس به هنگ کنگ رفت. شوگونسالاری توکوگاوا پس از پذیرفتن نامه، قول داد که سال بعد به این نامه پاسخ بدهد.[19]
علیرغم سالها بحث در مورد سیاست انزوای ژاپن، سفر پری بحث و جدال بزرگی در بالاترین سطوح شوگونسالاری توکوگاوا ایجاد کرد. شوگونِ وقت، توکوگاوا ایهیوشی، چند روز پس از عزیمت پری درگذشت و پسر بیمار او، توکوگاوا ایهسادا (۱۸۲۴ – ۱۸۵۸) جانشین وی شد و دولت مؤثر را به دست شورای بزرگان (روجو) به رهبری آبه ماساهیرو سپرد. آبه احساس کرد که در حال حاضر مقاومت ژاپن در برابر خواستههای آمریکا با نیروی نظامی ژاپن غیرممکن است و با این حال در چنین شرایط بیسابقهای تمایلی به اقدام بر پایه نظر خود نداشت. آبه در تلاش برای مشروعیت بخشیدن به هر تصمیمی که اتخاذ شود، از همه دایمیوها (اربابان فئودالی) نظرخواهی کرد و گزارشی را نیز به دربار امپراتور فرستاد. این اولین بار بود که شوگونسالاری توکوگاوا اجازه میداد یک تصمیمگیری مورد بحث عمومی قرار گیرد و همین امر نشان از ضعف و بلاتکلیفی شوگونسالاری داشت.[20] نتایج این نظرسنجی نیز نتوانست پاسخی قاطع به آبه بدهد.[21]
آبه راه سازش در پیش گرفت و در ادامهٔ تلاش برای همراه ساختن دایمیوهای نیرومند با سیاست خود، توکوگاوا ناریآکی را به عنوان مسئول دفاع ملی انتخاب کرد. او همچنین به منظور تقویت نیروی دریایی دستور داد جزایر مصنوعی در خلیج توکیو برای نصب توپ ساخته شود تا از ادو در برابر حمله آمریکاییها محافظت کند. این جزایر مصنوعی اودایبا نامیده میشود.[22] همچنین چند ناوچه قایقرانی مدرن از جمله شوهی مارو و آساهی مارو، به دستور شوگونسالاری ساخته شدند. شوهی مارو از سال ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۴ در ساکوراجیما واقع در قلمروی ساتسوما (استان کاگوشیما کنونی) مطابق با نقشه اولیه هلند ساخته شد. بهعلاوه، به زودی برای ساخت توپهای مدرن، تحولات صنعتی نیز آغاز و یک کوره بازتابشی توسط اگاوا هیدهتاتسو در نیرایاما، شیزوئوکا برای ریختن توپ تأسیس شد.[23]
پری بار دیگر در ۱۳ فوریه ۱۸۵۴ با نیروی بیشتر و ۹ کشتی جنگی بازگشت[24] و به صراحت اعلام کرد که تا زمانی که پیمانی امضا نشود، ژاپن را ترک نخواهد کرد. مذاکرات از هشت مارس آغاز شد و حدود یک ماه ادامه داشت. طرف ژاپنی تقریباً به همه خواستههای پری تن داد، بهاستثنای یک توافقنامه تجاری که از معاهدات قبلی آمریکا با چین الگوبرداری شده بود و پری موافقت کرد آن را به بعد موکول کند. بحث اصلی در مورد انتخاب بندر برای گشودن بود و پری قاطعانه بندر ناگاساکی را رد کرد. عهدنامه کاناگاوا در ۳۱ مارس در کاناگاوا-جوکو، مجاور شهر آینده یوکوهاما امضا شد. این عهدنامه دارای ۱۲ شرط بود. طبق پیمان کاناگاوا دو بندر هاکوداته و شیمودا برای انجام تدارکات و تجارت بر روی کشتیهای آمریکایی گشوده میشد و به کشتیهای آمریکایی که دچار شکستگی و آسیبدیدگی بودند در این بنادر رسیدگی و کمکرسانی میشد. به یک کنسول آمریکایی نیز اجازه اقامت در شیمودا داده میشد تا مراقب امور تجاری و اتباع آمریکایی در آن بندر باشد.[25][26]
آبه خود معاهده را امضا نکرد و شخصاً در مذاکرات حضور نداشت. این کار توسط نماینده تام الاختیارش هایاشی آکیرا انجام شد.[27]
زمینلرزهها
ژاپن در سالهای ۱۸۵۴–۱۸۵۵ شاهد چندین زمینلرزهٔ مهم بود که زلزلههای بزرگ آنسی نام گرفتند و عبارت بودند از ۱۲۰ زلزلهٔ بزرگ و جزئی در کمتر از دو سال از جمله زلزله توکای به بزرگی ۸٫۴ ریشتر که در ۲۳ دسامبر ۱۸۵۴ ثبت شد، زمینلرزه ۸٫۴ ریشتری زلزله نانکای در روز بعد و زمین لرزه ۶٫۹ ریشتری سال بعد با نام زلزله ادو، که در ۱۱ نوامبر ۱۸۵۵ توکیوی امروزی را لرزاند. شیمودا، شیزوئوکا در شبهجزیره ایزو تحت تأثیر زلزله توکای و تسونامی بعدی قرار گرفت، و به این دلیل که این بندر به عنوان مکان احتمالی کنسولگری ایالات متحده تعیین شده بود، شوگونسالاری توکوگاوا این بلایای طبیعی را نمودی از نارضایتی خدایان تلقی کرد.[28]
پیمان هریس
در ۲۱ ژوئیه ۱۸۵۶ اولین سرکنسول آمریکا تاونسند هریس وارد بندر شیمودا در ژاپن شد.[29] تاونسند هریس در ۷ دسامبر ۱۸۵۷ به قلعه ادو وارد شد و با شوگون توکوگاوا ایهسادا دیدار کرد. اصرار شدید هریس فضایی را ایجاد کرد که در آن تجارت آزاد با آمریکا اجتنابناپذیر بود. پیمانهای سال ۱۸۵۴ که با آمریکا و سپس با بریتانیا و روسیه امضا شده بود، برای جامعهٔ تجاری اروپا و آمریکا و سوداگران سواحل چین بسنده نبود و دولتهای غربی در زیر فشار بنگاههای اقتصادی بودند تا در ژاپن حقوق بازرگانی مشابه آنچه در چین داشتند را به دست آورند. هوتا ماسایوشی که مشاور ارشد شوگونسالاری بود، مذاکره دربارهٔ پیمان با آمریکا را از ۲۵ ژانویه ۱۸۵۸ آغاز کرد. هریس در ملاقات با هوتا به توجیه این کار، در واقع به ارعاب حکومت باکوفو (شوگونسالاری) پرداخت و گفت که چین با زورِ اسلحه گشوده شده و بریتانیا اینک در کار دومین جنگ با چین (جنگ پیکان ۱۸۵۸–۱۸۵۷) است که امتیازهای بیشتری از آن عاید خواهد شد.[30]
مذاکرات ۱۵ جلسه به طول انجامید. پس از آن شوگونسالاری تصمیم گرفت تا از امپراتور کومی اجازه بگیرد تا بتواند اعتراض طرفداران نظریه اخراج اجنبی با محوریت قلمروی میتو را سرکوب کند. در ۱۹ مارس ۱۸۵۸، هوتا ماسایوشی برای کسب اجازه از امپراتور به کیوتو وارد شده و تلاش خود را آغاز کرد. با این حال، هنگامی که با واسطهٔ کانپاکوی وقت، کوجو هیساتادا، در ۲۵ آوریل ۱۸۵۸ لایحه پیمان با آمریکا به دربار ارائه شد، در مجموع ۸۸ نفر از ۱۳۷ کوگه (درباریان)، از جمله ایواکورا تومومی با این لایحه مخالفت کردند و اعتراض آنان به پیشنویس منجر به حادثه تحصن هشتاد و هشت درباری شد. خود امپراتور کومی نیز با این تفکر که این پیمان نظم موجود را برهم خواهد زد، مخالفت خود را با انعقاد پیمان بهطور روشن اعلام کرد و در تاریخ سوم فوریه، اعلام کرد که موافق بستن چنین قراردادی نیست.[31]
ای نائوسوکه، تایروی ژاپن (برابر با نخستوزیر ژاپن کنونی)، که طرفدار پایان انزوا بود در ۲۹ ژوئیه ۱۸۵۸ بدون توجه به منع و مخالفت امپراتور کومی و اعتراض جناح مخالف، دستور امضای پیمان تجاری با آمریکا را داد. در این زمان تاونسند هریس شروع به تحت فشار قرار دادن مقامات شوگونسالاری برای امضای پیمان کرده بود. به همین علت نائوسوکه تصمیم گرفت که آمریکاییها را خشمگین نکند و در ۲۹ ژوئیه ۱۸۵۸، دستور امضای پیمان هریس را صادر کرد. طبق این پیمان بنادر بیشتری بر روی کشتیهای آمریکایی گشوده شد و اتباع آمریکایی از محاکمه در دادگاههای ژاپن معاف شدند (کاپیتولاسیون). همچنین در مورد حقوق گمرکی و شرایط واگذاری کشتی و سلاح و اعزام کارشناسان آمریکایی به ژاپن نیز توافقاتی انجام شد.[32]
بلافاصله نائوسوکه تعدادی معاهدهٔ مشابه و نابرابر را با هلندیها، روسها، انگلیسیها و فرانسویها امضا کرد (قراردادهای آنسی). منتقدان باکوفو (شوگونسالاری) معاهدههای امضا شده توسط نائوسوکه را در به خطر انداختن حاکمیت ژاپن جدی میدانستند و بازیابی قدرت ژاپن پس از این معاهدههای نابرابر، اساس بسیاری از سیاستهای شکل گرفته در دوره میجی را تشکیل میداد.[33]
پیامد قراردادهای نابرابر آنسی
در اوت سال ۱۸۵۸ طبق قراردادی با امپراتوری بریتانیا بندرهای ناگاساکی و هاکوداته در اختیار کشتیهای این کشور قرار گرفت و قراردادهای مشابهی نیز با روسیه تزاری، جمهوری فرانسه و پادشاهی هلند امضا شد.[34] با امضای این عهدنامهها در اوایل سال بعد، عصر تازهای در تاریخ ژاپن آغاز و سیاست درهای بسته بعد از حدود دو سده پایان یافت.[35] بهطور کلی، دههٔ ۱۸۵۰ میلادی، دوران تحمیل قراردادهای کشورهای غربی به ژاپن بود. وجوه مشترک این قراردادها، گشوده شدن بندرهای ژاپنی بر روی کشتیهای اروپایی و آمریکایی، تعیین عوارض گمرکی بسیار پایین برای کالاهای وارداتی و خارج شدن محاکمهٔ اتباع آمریکایی و اروپایی از اختیار دادگاههای ژاپن (کاپیتولاسیون) بود. این قراردادهای تحمیلی باعث افزایش ناگهانی تاجران و دیپلماتهای خارجی در ژاپن و مخالفت با حکومت شوگونها و رواج اندیشهٔ ضدِاجنبی در ژاپن شد. طرفداران امپراتور بر این عقیده بودند که حکومت حق امپراتور است و این حق توسط شوگونها غصب شدهاست.[36]
در اواخر دوره ادو و باز شدن مرزهای ژاپن بر روی خارجیان، سیستم پولی ژاپن نیز بر اساس سیستم ضرب سکه توکوگاوا از بین رفت. علت آن بود که بهطور سنتی، در ژاپن هر واحد طلا معادل پنج واحد نقره بود، در حالی که نسبت بینالمللی یک به ۱۵ بود. این امر منجر به خرید گستردهٔ طلا توسط خارجیها شد و در نهایت مقامات ژاپنی مجبور به کاهش واحد پول خود شدند. خارجیها هجوم آوردند تا نقره خود را با سکه نقره توکن ژاپن مبادله کنند و دوباره این معاملات را با طلا عوض کنند.[37] ۲۰۰ درصد سود در این معامله عاید آنان میشد که در پی آن خروج گسترده طلا طبق قانون گرشام از ژاپن رخ داد. در سال ۱۸۶۰، حدود ۴ میلیون ریو (سکه طلا) از ژاپن خارج شد، که در حدود ۷۰ تن طلا است. این امر بهطور مؤثر سیستم استاندارد طلای ژاپن را از بین برد و ژاپن ناچار شد به سیستم مبتنی بر وزن با نرخهای بینالمللی بازگردد. در عوض، باکوفو با کاهش وزن سکههای طلای خود به میزان دوسوم، به این بحرانها پاسخ داد تا با نسبت تبادل طلا و نقره خارجی مطابقت داشته باشد.[38]
تجارت خارجی ژاپن (۱۸۶۰–۱۸۶۵ دلار مکزیکی)[39] | ||
۱۸۶۰ | ۱۸۶۵ | |
صادرات | ۴٫۷ میلیون | ۱۷ میلیون |
واردات | ۱٫۶۶ میلیون | ۱۵ میلیون |
باز شدن درهای بسته به تجارت خارجی به بیثباتی اقتصادی شدید در ژاپن انجامید. درحالی که برخی از کارآفرینان موفق بودند، بسیاری دیگر ورشکست شدند. بیکاری و همچنین تورم افزایش یافت. با افزایش بسیار شدید قیمت مواد غذایی، قحطی نیز گسترش پیدا کرد. همچنین بیماری وبا در ژاپن توسط خارجیان انتقال یافت که منجر به مرگ صدها هزار نفر شد.[40]
دیکتاتوری نائوسوکه و سرکوب مخالفان
نائوسوکه برای از میان بردن جبههبندی در ادو و مخالفت در کیوتو چند نفر از مقامهای شوگونسالاری را که با او مخالفت داشتند، برکنار کرد. او هوتا ماسایوشی (روجو) و یکی دیگر از اعضای شورای بزرگان را کنار گذاشت و گناه عقد پیمان با آمریکا را به گردن آنها انداخت. هوتا ماسایوشی پس از مرگ آبه ماساهیرو در اوت ۱۸۵۷، به عنوان شورای بزرگان (روجو) جانشین وی شده بود. همچنین ارباب قلمروی میتو، توکوگاوا ناریآکی و پسرش توکوگاوا یوشینوبو را نیز در خانههایشان در قلمروی میتو حبس کرد. چندین دایمیو (ارباب) از جمله اربابان قلمروی اُواری، قلمروی توسا و قلمروی ساتسوما را بازداشت کرد و منتقدان تندروی شوگونسالاری، یوشیدا شواین و هاشیموتو سانای را اعدام کرد. این سرکوب مخالفان، تصفیه آنسی نام گرفت. اگرچه تصفیه آنسی در خاموش کردن مسئولان و مخالفان رده بالای کشور بسیار مؤثر بود، اما تأثیر مشابهی در ساموراییهای سطح پایین نداشت. حکومت دیکتاتوری بیستماههٔ نائوسوکه به عنوان تایرو بهطور ناگهانی پایان یافت.[41]
با ورود دیپلماتها به ادو و آغاز اقامت خارجیها در یوکوهاما احساسات ضد خارجی با تمایلات شدید مخالف شوگونسالاری (باکوفو) در هم آمیخت و به بهای جان نائوسوکه تمام شد. در ۲۴ ماه مارس ۱۸۶۰ گروهی از مردان سامورایی قلمروی میتو، ناراضی از رفتار او با اربابشان و ناخشنود از سیاست خارجی او، ای نائوسوکه را در طی حادثه ساکورادامون در یکی از دروازههای قلعه ادو کشتند.[42]
هیئتهای اعزامی به طرف غرب
باکوفو برای ارتقای آگاهی از تمدن غرب، بررسی معاهدات و تأخیر در گشودن شهرها و بنادر بر روی تجارت خارجی، چندین هیئت به خارج از کشور اعزام کرد. ابتدا هیئت اعزامی ژاپن به ایالات متحده آمریکا به رهبری کاتسو کایشو، در سال ۱۸۶۰، با کشتی جنگی ژاپنی کارین مارو و کشتی یواساس پوهاتان برای تصویب رسمی عهدنامه دوستی و تجارت بین ایالات متحده آمریکا و ژاپن فرستاده شدند. کاتسو کایشو با رصد جامعه، فرهنگ و فناوری آمریکا نزدیک به دو ماه در سانفرانسیسکو ماند. کاتسو پس از بازگشت به ژاپن، مجموعهای از پستهای عالیرتبه را در نیروی دریایی توکوگاوا در اختیار داشت. در طول فرماندهی وی به عنوان مدیر مرکز آموزش دریایی کوبه، این مؤسسه به مرکزِ اصلی فعالیت برای افکار مترقی و اصلاحطلبانه بین سالهای ۱۸۶۳ و ۱۸۶۴ تبدیل شد.[43]
همچنین در سال ۱۸۶۲ نخستین هیئت اعزامی ژاپن به اروپا و سال بعد از آن نیز دومین هیئت به غرب اعزام شدند.[44]
سایر اعزامها نیز جدا از مأموریتهای مربوط به شوگونسالاری انجام شد، مانند فرستادن پنج چوشو در سال ۱۸۶۳ و پانزده دانشجوی ساتسوما در سال ۱۸۶۴ از طرف اربابان قلمروی چوشو و قلمروی ساتسوما، جهت تحصیل به اروپا اعزام شدند. این گروه اولین دسته از دانشجویان ژاپنی بودند که در اواخر دوره باکوماتسو و اوایل دوره میجی یکی پس از دیگری جهت تحصیل به خارج از کشور سفر کردند. دانشجویان اعزام شده بعداً به مقامات برجستهای در دوره میجی، از جمله نخستین نخستوزیر ژاپن و نخستین وزیر امور خارجه ژاپن و دیگر مشاغل برجسته رسیدند.[45]
اختلافات در شوگون سالاری و مسئله جانشینی شوگون
شوگون دوازدهم توکوگاوا ایهیوشی به فاصله کمی پس از اردوکشی ناخدا پری به ژاپن در ۸ اوت سال ۱۸۵۳، در روز ۲۷ اوت همان سال در اثر نارسایی قلبی بهموجب گرمازدگی درگذشت. وی ۱۴ پسر و ۱۳ دختر داشت که تمامی آنان به غیر از پسر چهارم وی توکوگاوا ایهسادا (شوگون سیزدهم) قبل از رسیدن به سن بلوغ درگذشتند. ایهسادا نیز از کودکی بیمار بود و بهشدت از ظاهر شدن در انظار نفرت داشت و توانایی اداره کشور را نداشت. برای تعیین جانشینِ توکوگاوا ایهسادا، مسئله جانشینی شوگون رخ داد و در این درگیری سیاسی دایمیوها به دو دسته تقسیم شدند:
- جناح نانکی: به طرفداران توکوگاوا ایهموچی، از خاندان کیوشو توکوگاوا در مسئله جانشینی شوگون گفته میشود. در نهایت ایهموچی به پشتیبانی ای نائوسوکه در حالیکه تنها ۱۲ سال داشت به عنوان شوگون چهاردهم منصوب شد.[46]
- جناح هیتوتسوباشی: به طرفداران توکوگاوا یوشینوبو، در مسئله جانشینی شوگون گفته میشود. پس از مرگ زودرس ایهموچی در سن بیست سالگی، توکوگاوا یوشینوبو به عنوان شوگون پانزدهم منصوب شد.[47]
ازدواج شوگون سیزدهم با تنشو-این
شیمازو ناریآکیرا ارباب قلمروی ساتسوما که عضو جناح هیتوتسوباشی بود، قصد داشت دخترخواندهاش تنشو-این را به ازدواج شوگون سیزدهم، توکوگاوا ایهسادا درآورد. سایگو تاکاموری که در این زمان منشی ناریآکیرا بود برای انجام مقدمات این ازدواج و همچنین به عنوان رابط ناریآکیرا با فعالان اصلاحات در ادو گماشته شد. هدف ناریآکیرا این بود که از نفوذ تنشو-این جهت جانشینی و شوگون شدن توکوگاوا یوشینوبو که طرفدار اصلاحات بود استفاده کند. در نوامبر ۱۸۵۶، تنشو-این با توکوگاوا ایهسادا ازدواج کرد و همسر اصلی شوگون شد اما دو سال بعد در ۱۸۵۸، هم شوهر وی ایهسادا و هم ناپدریاش شیمازو ناریآکیرا درگذشتند و برخلاف نقشه ارباب ساتسوما، توکوگاوا ایهموچی به عنوان شوگون چهاردهم منصوب شد.[48]
ورود امپراتور کُومِی به صحنه سیاست
در اواخر دوره ادو، امپراتور کُومِی (۱۸۶۷–۱۸۴۶) امپراتور ژاپن بود. او به همراه اعضای خاندان امپراتوری و کوگهها (اشرافیان درباری) در کاخی در مرکز کیوتو زندگی میکرد و دنیای امپراتور به همین محدوده خلاصه میشد. سیاست در دوره شوگونسالاریهای ژاپن این بود که امپراتور در پس پرده نگه داشته شود با این تصور که او گونهای خدای زنده و جداشده از دنیای مردم فانی است. از سال ۱۶۳۲ امپراتور اجازه خروج از کاخ امپراتوری کیوتو را نداشت تا اینکه در سال ۱۸۶۳ امپراتور کومی از کاخ خارج شده و توانست به زیارت دو معبد برود.[49]
پس از اردوکشی ناخدا پری، بین مقامهای شوگونی در مورد باز کردن دروازههای ژاپن اتفاق نظر نبود و دادن پاسخ به خواست ناخدا پری برای حکومت دردسرساز شده بود. در این زمان بود که پس از قرنها برای اولین بار شوگونسالاری از امپراتور درخواست رأی کرد، اما سرانجام بدون در نظر گرفتن نارضایتی امپراتور در ۳۱ مارس ۱۸۵۴ عهدنامه کاناگاوا امضا شد. روشن نیست که دربار ژاپن چه زمانی از بستن این پیمان آگاه شدهاست زیرا بلاهای پیدرپی دربار را مشغول کرده بود. در روز ۵ مه ۱۸۵۴ در اثر آتشسوزی مهیبی که در کاخ امپراتوری رخ داد، ساختمان اصلی با خاک یکسان شد. در ماه ژوئن دربار با بیماری و تب شدیدی ولیعهد (امپراتور میجی) درگیر بود که به درمان پاسخ نمیداد. پس از آن نیز زمینلرزهٔ مهیب و بیسابقهای در کیوتو رخ داد. در سال ۱۸۵۵ امپراتور که در برابر بیگانگان احساس خطر میکرد، فرمانی صادر کرد که ناقوسهای معابد جمعآوری و از فلز آن برای توپسازی استفاده شود.[50]
در ۱۱ مارس ۱۸۶۳ امپراتور کُومِی طی حکمی به نام فرمان اخراج اجنبیها خطاب به شوگون وقت، توکوگاوا ایهموچی، خواستار خارج شدن بیگانگان از کشور شد و زمان خروج را دو ماه بعد یعنی ۱۱ مه ۱۸۶۳ تعیین کرد،[51] روز ۹ ژوئن سال ۱۸۶۳ شوگون وقت توکوگاوا ایهموچی به دربار گزارش داد که خارجیها روز ۲۴ این ماه اخراج خواهند شد. پیشتر هم او با بیمیلی دو بار تاریخی معین کرده اما هر بار ناچار شده بود که کار را به تعویق بیندازد. استنباط او این بود که اگر خارجیها به جنگ روی بیاورند، ژاپن آمادگی مقابله را ندارد.[52]
قلمروی چوشو چون با خبر شد که امپراتور مصمم به اخراج خارجی هاست. تحت فرمان موری تاکاچیکا، شروع به اقدام برای اخراج تمام خارجیها پس از پایان مهلت کرد. موری تاکاچیکا بهطور آشکار ضدیت با شوگونسالاری توکوگاوا را آغاز کرد و به نیروهای خود دستور داد که بدون هشدار به سمت هر کشتی خارجی که از تنگه شیمونوسکی عبور کند با توپ شلیک کنند. این دستور به منجر به آغاز جنگ شیمونوسکی شد.[53]
شورشها و بحرانها
در دوره پایانی ادو سه گروه زیر بازیگران اصلیِ حکومت ژاپن بودند:
- جناح طرفداران شوگونسالاری توکوگاوا
- جناح برانداز شوگونسالاری و حامیان قدرت گرفتن امپراتور، قلمروی چوشو از حامیان این جناح بود.
- جناح کوبو گاتای یا میانهروها، ابتدا ارباب قلمروی ساتسوما، شیمازو هیسامیتسو از حامیان پرقدرت این جناح بود.[54]
حمله به خارجیان
سفارت بریتانیا که بهطور موقت در معبد توزن قرار داشت، در سال ۱۸۶۱ و ۱۸۶۲ موردِ دو حمله قرار گرفت.[55][56] در سال ۱۸۶۲، چهار نفر از اتباع بریتانیا در حال رد شدن از روستای ناماموگی در کاواساکیِ کاناگاوا بودند که هنگام حرکت و در طی مسیر با حدود ۴۰۰ نفر همراه مسلح شیمازو هیسامیتسو، ارباب منطقهٔ ساتسوما، مواجه شدند. این چهار نفر سوار بر اسب در میان گروه وارد و در همین حال بیش از حد به تخت روان ارباب ساتسوما نزدیک شدند. در این موقع ساموراییها فریاد زدند این حرکت بیادبانهاست. در آن زمان، ساموراییها در ژاپن حقی قانونی برای حمله به هر کسی که به آنان بیاحترامی کند، داشتند. با این حال، اتباع بریتانیایی تحت عهدنامه دوستی انگلیس-ژاپن از هر گونه مجازات در امان و معاف بودند. در این زمان چند تن از ساموراییها شمشیر خود را از غلاف بیرون آوردند و به یک انگلیسی حمله کردند و او را کشتند. به تلافی این حادثه، دولت توکوگاوا به پرداخت غرامت یکصد هزار پوند استرلینگ ملزم شد. همچنین برای این قتل، پرداخت غرامت جنگ سنگینی نیز از ساتسوما مطالبه شد و یک اسکادران از کشتیهای نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا برای ارعاب دایمیو و وادارسازی او به پرداخت این غرامت به بندر ساتسوما در کاگوشیما رفت.[57]
در ۳۱ ژانویه ۱۸۶۳ حادثه آتش زدن سفارت در حال ساخت انگلستان در ادو توسط طرفداران سوننو جوئی (حرمتگذاری به امپراتور، اخراج اجنبیها) رخ داد. این حمله تحت رهبری تاکاسوگی شینساکو و کوساکا گنزوی از قلمروی چوشو انجام گرفت.[58]
تولد شینسنگومی
شینسنگومی بهمعنی «دسته منتخب جدید»، یک نیروی پلیس ویژه بود. در ابتدا ایجاد این گروه برای محافظت از نمایندگان شوگون در کیوتو بود و افراد این گروه از مدارس شمشیرزنی ادو جذب شده بودند. شینسنگومی توسط سریزاوا کامو (متولد ۱۸۳۰، ولایت مینو)، نیمی نیشیکی و کوندو ایسامی (زاده ۱۸۳۴ در ولایت موساشی) هدایت میشد. این گروه از رژیم توکوگاوا حمایت میکرد و وظیفهٔ آنان جستجو و دستگیری شیشیها (رونینهایی که جهت براندازی شوگونسالاری فعالیت میکردند) در کیوتو بود.[59] در ۸ ژوئیه ۱۸۶۴، در حادثه ایکهدایا در کیوتو، شینسنگومی گروهی متشکل از بیست انقلابی قلمروی چوشو را سرکوب کرد. این حادثه باعث سرشناسیِ بیشتر این گروهان و منجر به ثبتنام بیشتر رونینها (ساموراییهای بدون ارباب) در این دسته شد.[60]
جنگ ساتسوما و انگلستان
در اوت ۱۸۶۳ در کاگوشیما (امروزه مرکز استان کاگوشیما جنوب ژاپن)، از ساحل به نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا حمله شد و چند کشتی آتش زده شد. قصد بریتانیا از حضور در آنجا این بود که دایمیوی (فرماندار) قلمروی ساتسوما را به سبب حادثه ناماموگی وادار به پرداخت غرامت کند. ساموراییها این اقدام بریتانیا را بیاحترامی به دایمیوی منطقه دانستند و بر روی این کشتیها آتش گشودند. در تلافی این حمله، شهر کاگوشیما در طی بمباران کاگوشیما هدف توپهای نیروهای انگلیسی قرار گرفت و بخشی از شهر در آتش سوخت. با این همه، در اثر حمله ساموراییها فرمانده انگلیسی این نبرد کشته شد. در پایان نبرد، قرارداد صلحی مابین طرفین امضا شد که در نتیجه آن ساتسوما پذیرفت به انگلستان غرامت بپردازد و انگلستان که در طی این جنگ قدرتمندی ساتسوما را دریافته بود، پس از آن رابطه نزدیکی را با این قلمرو برقرار کرد.[61] ساتسوما نیز که پس از این جنگ عدم امکان اخراج نیروهای خارجی با نیروی نظامی را تجربه کرده بود، مسیر نزدیک شدن به انگلیس را دنبال کرد و از جناح کوبو گاتای (میانهرو) به جناح براندازی شوگونسالاری تغییر مسیر داد.[62]
شورش کینمون
در ۲۰ ژوئیه ۱۸۶۴ اهالی قلمروی چوشو به همراه نیروهای رونین (ساموراییهای بدون ارباب) پیرو سوننو جوای (احترام به امپراتور، بیرون راندن خارجیان) که به هدف ملاقات و گفتگو با امپراتور، پنهانی به کیوتو آمده بودند، قصد ورود به کاخ امپراتوری کیوتو را داشتند که نیروهای مسلح از ورود آنان جلوگیری کردند و در اثر درگیری بین دو طرف حدود ۲۸٬۰۰۰ خانه در کیوتو در آتش سوخت. این اولین جنگ شهری بین قلمروهای ژاپن پس از دو و نیم قرن و محاصره اوساکا بود و شورش کینمون نامیده میشود.[63]
پس از آن امپراتور کومی که خود از طرفداران جناح میانهرو بود بهجای پشتیبانی از طرفداران تندروی خود، خواستار حملهٔ تنبیهی به چوشو شد. امپراتور در این زمان کوشش داشت تا با همکاری با حکومت شوگونسالاری به آشوب و بحران در کشور پایان دهد. چند ماه پس از این شورش شوگونسالاری توکوگاوا در یک عملیات تنبیهی بنام اولین اردوکشی چوشو برای حمله به قلمروی چوشو آماده شد اما رهبران قلمروی چوشو که شکست را قطعی میدیدند، قبل از انجام حمله شروع به مذاکره کردند و مجازات مرگ برای مسئولان شورش کینمون را پذیرفتند.[64]
جنگ در قلمروی چوشو
هنگامیکه باکوفو وارد آخرین دههٔ حکمرانی خود شد مردان قلمروی چوشو که نسبت به باکوفو پرخاشگرتر از دیگر مناطق بودند، در سال ۱۸۶۳ دست به تشکیل واحدهای لشکری به نام کیهیتای (به معنی لشکریان غافلگیری) زدند. کیهیتای یک گروه شبهنظامی تحت رهبری تاکاسوگی شینساکو بود و شرکت در آن مشروط به داشتن هیچ جایگاه اجتماعی خاصی نبود.[65]
در مه ۱۸۶۳ طرفداران امپراتور در قلمروی چوشو در جنوب ژاپن در تنگهای که گذرگاه کشتیهای خارجی بود، ابتدا بر روی کشتی بازرگانی آمریکایی و دو هفته بعد کشتیهای فرانسوی و هلندی آتش گشودند. دولتهای خارجی نیز در جواب این حمله و دیگر حملات پراکنده و ترورها دست به اقدامی تلافیجویانه زدند. در اوت ۱۸۶۴ قلمروی چوشو در جنوب ژاپن زیر آتش گلولهٔ ناوگانهای چهار کشور آمریکا، انگلستان، فرانسه و هلند قرار گرفت. شبه نظامیان کیهیتای در این زمان به نبرد در مقابل این حمله پرداختند.[66] پس از انجام آتشبس در جنگ شیمونوسکی، سرکنسول جدید آمریکا رابرت اچ. پرون که جانشین تاونسند هریس شده بود، خواستار پرداخت ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار غرامت از دولت ژاپن شد.[67]
برتری نظامی خارجی پس از بمباران کاگوشیما و جنگ شیمونوسکی بهطور قطعی نشان داده شده بود. این درگیریها به این درک منجر شد که درگیری مستقیم با کشورهای غربی راهحلی برای ژاپن نیست. اقدامات ضدِ خارجی پاسخهای متقابل شدید و غرامتهای دیپلماتیک را موجب میشد. در حالی که باکوفو به تلاشهای نوسازی خود ادامه میداد، دایمیوهای غرب ژاپن (به ویژه از ساتسوما و چوشو) نیز به منظور ایجاد ژاپن قویتر و استقرار یک دولت قانونیتر تحت قدرت امپراتوری، به شدت به مدرنسازی ادامه دادند.[68] قلمروی چوشو پس از جنگ شیمونوسکی بیرون راندن بیگانگان را غیرممکن تشخیص داد و به انگلستان نزدیک شد.[69]
اعزام نیروی دریایی به هیوگو
از آنجا که باکوفو نتوانست ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار غرامت مورد درخواست کشورهای خارجی درگیر در جنگ شیمونوسکی را برای جبران خسارت پرداخت کند، این کشورها توافق کردند که به شرط تصویب پیمان هریس توسط امپراتور کومی، کاهش تعرفههای گمرکی به میزان یکسان ۵٪ و گشودن بندرهای هیوگو (بندر کوبه مدرن) و اوساکا برای تجارت خارجی مبلغ غرامت را کاهش دهند. برای تحت فشار بیشتر برای قبول خواستههای آنها، یک ناوچه متشکل از چهار ناو جنگی انگلیسی، یک هلندی و سه فرانسوی در نوامبر ۱۸۶۵ به بندر کوبه اعزام شدند. سایر نمایشهای قدرت نیز توسط نیروهای خارجی انجام شد، تا اینکه سرانجام امپراتور موافقت کرد که مخالفت کامل خود با معاهدات را تغییر دهد، و بهطور رسمی اجازه داد که شوگون به مذاکرات با قدرتهای خارجی بپردازد.[70]
اتحاد ساتسوما و چوشو
قلمروی ساتسوما و قلمروی چوشو هر دو جزو قلمروهای پرقدرت (یوهان) در دوره باکوماتسو بودند. در سال ۱۸۶۳ قلمروی ساتسوما با کمک قلمروی آیزو، قلمروی چوشو را از دنیای سیاست در پایتخت بیرون رانده بود (تغییر سیاسی روز هیجدهم ماه هشت) و در سال بعد ۱۸۶۴ با اسلحه گرم (شورش کینمون) توانسته بود سربازان قلمروی چوشو که به کیوتو آمده بودند را شکست دهد و از پایتخت براند. بدین ترتیب رابطه مابین دو قلمرو به دشمنی گرایید.[71]
ساکاموتو ریوما از طریق میانجیگری، رهبران نظامی ساتسوما سایگو تاکاموری و اوکوبو توشیمیچی و از طرف دیگر کیدو تاکایوشی از قلمروی چوشو را گرد هم آورد و توانست با تلاش خود در ۷ مارس سال ۱۸۶۶ توافقنامه اتحاد ساتچو (اتحاد ساتسوما و چوشو) را در کیوتو به امضا برساند. اگرچه این دو قلمرو بهطور سنتی دشمنانِ سرسختِ یکدیگر بودند، رهبران آنها موافقت کردند که زمان مناسب برای تغییر فرارسیده و پذیرفتند که در صورت حمله از طرف دیگران به یکدیگر کمک کنند. قلمروی ساتسوما قبل از این اتحاد طرفدار کوبو گاتای یا هماهنگی بین قدرت شوگونسالاری و امپراتور ژاپن بود، پس از آن خواستار اصلاحات در دولت شوگونسالاری شد اما قلمروی چوشو که از قبل خواستار سرنگونی شوگونسالاری بود عزم خود را در این جهت قویتر کرد.[72]
همچنین قلمروی چوشو به شدت نیازمند سلاحهای مدرن بود، اما ارتباطات بسیار محدودی با قدرتهای غربی داشت. از طرف دیگر، قلمروی ساتسوما، روابط تجاری گسترده با بریتانیای کبیر از طریق توماس بلیک گلاور، یک اسکاتلندی وابسته به شرکت جاردین ماتسون، برقرار کرده بود. با پیشنهاد ساکاموتو ریوما، سایگو توافق کرد که سلاح مورد نیاز قلمروی چوشو برای مبارزه با شوگونسالاری توکوگاوا را تأمین کند. دو قلمروی چوشو و ساتسوما در نتیجه تماس با قدرتهای غربی موفق شدند ارتش خود را نوسازی کنند و کمکم در این زمینه از حکومت مرکزی پیش افتادند. این اتحاد برای حمایت از قلمروی چوشو جهت مقاومت در برابر عملیات تنبیهی دومین اردوکشی چوشو که در تابستان سال ۱۸۶۶ توسط شوگونسالاری انجام شد، بسیار مؤثر بود و منجر به شکست کامل شوگونسالاری در برابر قلمروی چوشو شد.[73][74]
شورشها و گردهماییهای مردم
پس از بستن قراردادهای آنسی صادرات ابریشم و چای رونق گرفت و قیمتها بهشدت افزایش یافت. بهدلیل وضعیت مالی، مالیاتها افزایش یافت و زندگی مردم بهسختی میگذشت. ثروتمندان و اربابان فئودالی از آنجا که اوضاع سیاسی را متشنج میدیدند محض احتیاط و آمادگی برای خطرات احتمالی شروع به ذخیره برنج کردند؛ بنابراین در این دوران حتی اگر محصول خوبی نیز برداشت میشد، توزیع انجام نمیشد. همچنین آمادگی برای اولین اردوکشی چوشو باعث افزایش قیمت برنج در سراسر کشور شد. بر اثر نارضایتی مردم در مناطق شهری اوچیکواشی (ویران کردن خانهٔ اشخاصی که به نوعی احتکار و خلاف کرده بودند توسط جمعی معترض) و در مناطق روستایی ایکی (شورش) پیاپی رخ میداد. این نوع از شورشهای دوره باکوماتسو، شورش یو نائوشی به معنی «شورش اصلاح دنیا» نامیده شدهاست.[75]
همچنین جشنهای مذهبی به شکل کارناوال به نام اِ جا نای کا (به معنی «چرا نه؟»، «کی اهمیت میده!» یا «به دَرَک!») در بسیاری از مناطق ژاپن از ژوئن ۱۸۶۷ تا مه ۱۸۶۸، دیده میشد. در این کارناوال افراد از هر طبقه اجتماعی در خیابانها در هم آمیخته و به رقص مشغول میشدند.[76]
تعیین شوگون پانزدهم و امپراتور جدید
شوگون سیزدهم، توکوگاوا ایهسادا (اشتغال به شوگونی ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۸) فرزندی از خود برجا نگذاشت. به همین علت توکوگاوا ایهموچی (اشتغال ۱۸۵۸ – ۱۸۶۶) از یکی دیگر از شاخههای خاندان توکوگاوا در سن دوازده سالگی به عنوان شوگون چهاردهم برگزیده شد. در فوریه ۱۸۶۲، ایهموچی با خواهر کوچکتر امپراتور کومِی، چیکاکو، شاهدخت کازو ازدواج کرد. امپراتور کومِی به شرط اینکه ایهموچی اخراج بیگانگان را اجرا کند با این ازدواج موافقت کرده بود.[77] این ازدواج سیاسی در ۱۱ فوریه ۱۸۶۲ صورت گرفت. در حالی که از این ازدواج نیز فرزندی حاصل نشده بود، وی در سن ۲۰ سالگی در سال ۱۸۶۶ به علت بیماری درگذشت.[78]
پس از مرگ شوگون چهاردهم، توکوگاوا یوشینوبو به عنوان شوگون پانزدهم انتخاب شد. در ژانویه ۱۸۶۷ امپراتور کومی بهنشانهٔ اینکه وفاداری وی به اصل کوبو گاتای (وحدت امپراتوری و شوگونسالاری، مرام سیاسی امپراتور کومِی) هنوز پابرجاست، لقب «سردار سرکوبگر وحشیان» را به شوگون جدید داد. در همان ماه امپراتور بهدلیل ابتلا به آبله درگذشت. البته بهعقیدهٔ برخی پژوهشگران، مرگ امپراتور احتمالاً بر اثر مسمومیت بودهاست. پس از وی پسرش امپراتور میجی در سن پانزده سالگی، بهطور رسمی به مقام امپراتوری ژاپن رسید.[79]
جناحبندی انگلستان و فرانسه
به دلیل وقوع جنگ داخلی آمریکا (۶۵–۱۶۶۱)، آمریکا دچار مشکلات داخلی شده و نفوذ این کشور در ژاپن کاهش یافت. در سال ۱۸۶۵، رادفورد الکوک به علت حمله بدون اجازه به ساتسوما از کار برکنار شده و هری اسمیت پارکز به عنوان سفیر جدید بریتانیا، منصوب شد. سفیر جدید که سیاست درهای باز ژاپن را دنبال میکرد، ترجیح داد به جای شوگونسالاری که سیاستهای محتاطانهای در این زمینه داشت، با دربار امپراتوری در کیوتو مذاکره کند[80] و همچنین تصمیم به حمایت از اصلاحطلبان دو قلمروی پرقدرت چوشو و ساتسوما گرفته و از نظر سیاسی به این دو قلمرو نزدیک شد. در پاسخ به این سیاست بریتانیا، سفیر فرانسه در ژاپن، لئون روچس، به حمایت از شوگونسالاری پرداخت و به احداث یک کارخانهٔ کشتیسازی بهنام کشتیسازی یوکوسوکا کمک کرد و همچنین برای آموزش نیروهای مسلح زمینی شوگونسالاری میسیونرهای نظامی فرانسه به ژاپن اعزام شدند. در قرن نوزدهم، انگلستان و فرانسه در مورد استعمار کشورها در مناطق مختلف جهان در حال رقابت و درگیری بودند و جهتگیریها و تصمیمات دو سفیر انگلستان و فرانسه در ژاپن نیز در راستای رقابت بین این دو کشور بود.[81]
واگذاری داوطلبانه قدرت به امپراتور میجی
در ماه ژوئن سال ۱۸۶۷ میلادی ساکاموتو ریوما، یک برنامه هشتبندی را به پانزدهمین شوگون و آخرین حکمرانِ شوگونسالاری توکوگاوا، توکوگاوا یوشینوبو ارائه داد و از او خواست استعفا دهد تا جنگ داخلی صورت نگیرد.[82]
در اکتبر سال ۱۸۶۷ یامائوچی یودو، دایمیوی پیشین قلمروی توسا، طرحی برای مسئله سازمان سیاسی کشور ژاپن ارائه کرد که به «پیشنهاد توسا» معروف است. این پیشنهاد دایر بر کنارهگیری شوگون بهنفع شورای دایمیوها (زیر نظر امپراتور) بود. بدین ترتیب، قدرت سیاسی شوگون به امپراتور اعاده میشد اما رئیس خاندان توکوگاوا اراضی تیولی خود را نگه میداشت و بهجای رهبری نظامی و سیاسی کشور، مقام نخستوزیری را دارا میشد. شوگون پانزدهم، یوشینوبو، این پیشنهاد را در ماه نوامبر همان سال پذیرفت. در روز ۸ نوامبر شوگون پانزدهم در نامهای به دربار خواستار اجازهٔ بازگرداندن اقتدار خود به امپراتور شد. فردای آن روز، یعنی ۹ نوامبر، شوگون پانزدهم به دربار احضار شد و به او اطلاع دادند که امپراتور میجی درخواست وی برای بازگرداندن قدرت به دربار را پذیرفتهاست. بازگشت قدرت به امپراتور در روز ۳ ژانویه ۱۸۶۸ رسماً اعلام شد و پس از آن امپراتور یگانه فرمانروای ژاپن بود. در نتیجه، بهیکباره قدرت سیاسی به دست امپراتور ۱۵ ساله افتاد.[83]
جنگ بوشین
در ۳ ژانویه ۱۸۶۸ فرمان و اعلام رسمی احیای سلطنت صادر شد. در همان روز در کاخ امپراتوری کیوتو، جلسهای به نام جلسه کوگوشو برگزار شد. در این جلسه شوگون پانزدهم توکوگاوا یوشینوبو که سال قبل واگذاری قدرت شوگون به امپراتور را انجام داده بود، از مناصب دیگر خود خلع شد. صدور این قطعنامه طبق نقشه جنبش براندازی شوگون بود و «کودتای احیای سلطنت» نیز خوانده شدهاست.[84]
بدین ترتیب پس از کنارهگیری داوطلبانهٔ توکوگاوا یوشینوبو از قدرت، وی نهتنها موفق به پیدا کردن جایگاهی در دولت جدید نشد؛ بلکه به او فرمان داده شد که اراضی خود را به دولت جدید واگذار کند. این فرمان موجب خشم ارتش قدیم شوگونی شد. روز ۱۴ ژانویه یوشینوبو وزیران مختار انگلیس، فرانسه، ایتالیا، آمریکا، روسیه و هلند را در قلعه اوساکا به حضور پذیرفت و آنها را از تغییرات در حکومت ژاپن آگاه کرد. اما تأکید کرد که همچنان عهدهدار همهٔ امور مربوط به روابط با کشورهای خارجی است؛ زیرا حکومت تازه هنوز آمادگی پرداختن به اینگونه امور را پیدا نکردهاست. سه روز پس از آن یوشینوبو اعلام کرد که خود را مقید به اعلامیه بازگشتن قدرت به امپراتور نمیداند و از دربار خواست آن را لغو کند. تا این هنگام یوشینوبو همچون یکی از اتباع وفادار به امپراتور رفتار کرده و فرمانهای او را بی چونوچرا پذیرفته بود اما در روز ۱۸ ژانویه استحکامات جنبی قلعه ادو متعلق به خاندان توکوگاوا در آتش سوخت و حکومت شوگونی آتشسوزی را کار رزمندگان قلمروی ساتسوما دانست. دو روز پس از آن رزمندگان شوگون اقامتگاه دایمیوی ساتسوما را در ادو محاصره کردند با محافظان آن درگیر شدند، شماری را کشتند و سرانجام هم عمارت را آتش زدند تا با خاک یکسان شد.[85]
خبر این درگیری، فردای آن روز در قلعه اوساکا به یوشینوبو رسید و وی از خشم تصمیم گرفت که رزمندگانش را روز ۲۵ ژانویه برای حمله به کاخ امپراتوری کیوتو بفرستد. در ۲۷ ژانویه ۱۸۶۸ اولین نبرد جنگ بوشین بهنام نبرد توبا–فوشیمی بین طرفداران حکومت شوگونسالاری توکوگاوا با طرفداران امپراتور در ژاپن آغاز شد. در این نبرد نیروهای شوگونی و نیروهای متفق قلمروهای چوشو، ساتسوما و توسا در نزدیکی فوشیمیِ کیوتو مقابل یکدیگر قرار گرفتند. این نبرد چهار روز طول کشید و با شکست قاطع شوگونسالاری پایان یافت. سپس درگیری به مناطق دیگر گسترش یافت و تبدیل به یک جنگ داخلی سراسری در بسیاری از مناطق ژاپن شد. جنگ بوشین یک سال و نیم ادامه داشت. در این جنگ سایگو تاکاموری از رهبران نظامیِ پرقدرت در جبههٔ امپراتور بود.[86]
تسخیر بدون جنگ ادو
رویدادهای بسیاری در رابطه با سقوط ادو بین ماه مه و ژوئیه سال ۱۸۶۸ رخ داد. سایگو تاکاموری، فرمانده نیروهای طرفدار امپراتور در شمال و شرق ژاپن پیروزیهایی به دست آورده بود، و در جهت رسیدن به پایتخت، کیوتو، در نبرد کوشو-کاتسونوما پیروز شده بود. او در نهایت توانست در ماه مه ۱۸۶۸ ادو (نام قدیم توکیوی کنونی) را محاصره کند. در آن زمان ادو را شوگونسالاری توکوگاوا کنترل میکرد اما با سقوط شهر، کنترل آن به دست نیروهای طرفدار امپراتور میجی افتاد.[87]
سایگو تاکاموری تا قبل از این محاصره عزم راسخی جهت دستگیری و اعدام آخرین شوگون و همچنین فرمانده ارتش وی در جنگ بوشین، کاتسو کایشو داشت اما با این حال در ۶ آوریل، در پایان دومین دور مذاکره بین او و کاتسو کایشو، سایگو تاکاموری پیشروی بهسوی قلعه ادو را متوقف کرد و به کیوتو بازگشت. درخواست اماننامه برای خاندان توکوگاوا از طرف دربار، توسط چیکاکو، شاهدخت کازو و نامهٔ تنشو-این (دخترخواندهٔ ارباب ساتسوما) به وی و همچنین نتایج دیدار نمایندهٔ تاکاموری در روز قبل با سفیر انگلستان از عوامل تأثیرگذار بر تغییر رأی تاکاموری دانسته میشود.[88]
تأسیس جمهوری ازو در هوکایدو
پس از شکست نیروهای شوگونسالاری توکوگاوا در جنگ بوشین (۱۸۶۹) در دوران اصلاحات میجی، بخشی از ناوگان دریایی شوگون تحت فرماندهی دریاسالار انوموتو تاکهآکی به جزیره شمالی ژاپن ازو (امروزه با نام هوکایدو شناخته میشود) رفتند. این ناوگان شامل چندین هزار سرباز و تعدادی مستشار نظامی فرانسوی با فرماندهی ژول برونت بود.[89] در ۲۷ ژانویه ۱۸۶۹، جمهوری ازو که ساختاری سازمانی شبیه به ایالات متحده آمریکا داشت، با انتخاب انوموتو تاکهآکی به عنوان اولین رئیسجمهور اعلام موجودیت کرد. نیروهای امپراتوری ژاپن بهزودی مواضع خود را در خاک اصلی ژاپن مستحکم کرده و در آوریل ۱۸۶۹ ناوگانی شامل ۷۰۰۰ نفر پیادهنظام را عازم هوکایدو کردند. نیروهای امپراتوری ژاپن بهسرعت با پیروزی در نبرد هاکوداته، دژ اصلی گوریوکاکو را محاصره کردند. انوموتو در ۲۶ ژوئن ۱۸۶۹ تسلیم شد. در سپتامبر همان سال، این جزیره با نام فعلی هوکایدو (منطقه دریای شمالی) نامگذاری شد.[90]
آغاز دوره اصلاحات میجی
گذار از فئودالیسم به مدرنیته در ژاپن هرچند با وقایعی مانند جنگ بوشین (۱۸۶۸–۱۸۶۹) همراه بود، اما در مقایسه با اروپا بهآرامی و بدون خونریزی انجام گرفت. در واقع نظام شوگونی از درون دچار فروپاشی شده بود و دولت جایگزین، بهواسطه مواجهه با غرب، سیاستهای نوسازی را در پیش گرفت. سقوط شوگونها تحت تأثیر پیدایش بیگانهستیزی به شکل ملیگرایی بود. این بیگانهستیزی با شعار «بیگانگان را بیرون کنید» و مفهوم وفاداری به امپراتور با شعار «به امپراتور حرمت گذارید» بیان میشد. جهت این ملیگرایی به سوی یکپارچهشدن مردم به رهبری امپراتور در مقام فرمانروای کشور بود. دورهٔ ادو با آغاز اصلاحات میجی به پایان رسید.[91]
پس از سقوط شوگونسالاری، قرار عفو برای همهٔ رزمندگان و امیران تابع شوگونسالاری توکوگاوا که سوگند وفاداری به حکومت تازه یاد کنند، صادر شد.[92] کاتسو کایشو فرمانده نظامی شوگونسالاری به اولین وزیر نیروی دریایی امپراتوری ژاپن تبدیل شد و برجستهترین مقام شوگونسالاری توکوگاوا بود که در دولت جدید میجی نیز خدمت کرد.[93] آخرین شوگون، توکوگاوا یوشینوبو سالهای بسیاری پس از اصلاحات میجی زندگی کرد. در سال ۱۹۰۲، امپراتور میجی به او اجازه داد تا برای خدمات وفادارانه خود به ژاپن، به عنوان شاخهای از خاندان توکوگاوا، خاندان خود به نام خاندان توکوگاوا یوشینوبو را بنیانگذاری کند و همچنین عالیترین عنوان اشرافی، یعنی مقام شاهزاده (کوشاکو) به وی اهدا شد. همچنین نوه او «کیکوکو توکوگاوا» با شاهزاده تاکاماتسو، نوه امپراتور میجی ازدواج کرد و شاهزاده خانم تاکاماتسو نام گرفت.[94]
دولت میجی در ابتدا تحت تسلط الیگارشی میجی یا مردانی از ساتسوما، چوشو و دیگر افراد درباری بود که در دوره باکوماتسو طرف امپراتور را گرفته بودند. آنها اطمینان داشتند که ژاپن برای دستیابی به برابری نظامی و مادی با غرب به یک دولت ملی واحد احتیاج دارد. بیشتر آنها ساموراییهای جوان با درجه متوسط بودند، اما به هیچ وجه علاقهٔ طبقاتی از خود نشان نمیدادند. در واقع، اقدامات آنها جهت مدرنسازی موجب نابودی طبقهٔ سامورایی در ژاپن شد.[95] در پایان دوره باکوماتسو نظام فئودالیسم ژاپن، حساب شده و با دقت توسط گروهی از مردان که از دل طبقهٔ ساموراییها برآمده بودند، متلاشی شد و در یک امر غیرطبیعی طبقه سامورایی امتیازات طبقهٔ خود را از بُن بَرکند.[96]
آثار مربوط
- فیلم سینمایی
- فیلمهای تلویزیونی
- آتسوهیمه (۲۰۰۸) مجموعه تلویزیونی تایگا داستان همسر شوگون سیزدهم تنشو-این است.
- شین سن گومی (۲۰۰۴) مجموعه تلویزیونی تایگا
- ریومادن (۲۰۱۰) مجموعه تلویزیونی تایگا، داستان این مجموعه در مورد ساکاموتو ریوما است.
- سگودون (۲۰۱۸) مجموعه تلویزیونی تایگا، داستان این مجموعه در مورد سایگو تاکاموری است.[98]
گاهشماری رویدادها
سال میلادی | رویداد |
---|---|
۱۸۵۳ | ۸ ژوئیه، ناخدا متیو پری آمریکایی با چهار کشتی وارد خلیج توکیو شد و ژاپن را تحت فشار قرار داد تا بنادر خود را بر روی بازرگانان خارجی باز کند. وارد شدن نماینده روسیه، یفیمی پوتیاتین به ناگاساکی |
۱۸۵۴ | بازگشت مجدد ناخدا متیو پری آمریکایی با ۹ کشتی[99] امضای عهدنامه کاناگاوا بین دو کشور آمریکا و ژاپن و پایان دوران ساکوکو یا سیاست درهای بسته بعد از حدود ۲ قرن طبق عهدنامه دوستی انگلیس-ژاپن با کشور انگلستان بندرهای ناگاساکی و هاکوداته جهت استفاده در اختیار کشتیهای این کشور قرار گرفت. وقوع اولین زلزله بزرگ آنسی |
۱۸۵۵ | ماه فوریه: بسته شدن عهدنامه شیمودا با روسیه |
۱۸۵۶ | اولین سر کنسول آمریکا تاونسند هریس وارد بندر شیمودا در ژاپن شد. |
۱۸۵۸ | انعقاد قراردادهای آنسی، ۲۹ ماه ژوئیه، عهدنامه دوستی و تجارت بین ایالات متحده آمریکا و ژاپن (عهدنامه هریس) ۱۸ ماه اوت، انعقاد عهدنامه دوستی و تجارت بین ژاپن و هلند ۱۹ ماه اوت، انعقاد عهدنامه دوستی و تجارت بین ژاپن و روسیه ۲۶ ماه اوت، انعقاد عهدنامه دوستی و تجارت بین ژاپن و پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند ۹ ماه اکتبر، انعقاد عهدنامه دوستی و تجارت بین فرانسه و ژاپن آغاز تصفیه آنسی و دستگیری مخالفان تجارت خارجی انتصاب توکوگاوا ایهموچی به عنوان شوگون چهاردهم |
۱۸۵۹ | اعدام یوشیدا شواین و هاشیموتو سانای به جرم مخالفت با سیاست خارجی |
۱۸۶۰ | عازم شدن کاتسو کایشو با کشتی کارین مارو به آمریکا حادثه ساکورادامون (۱۸۶۰) ترور ای نائوسوکه مشاور ارشد شوگون |
۱۸۶۱ | حادثه تسوشیما حادثه معبد توزن (حمله به اعضای سفارت انگلستان) |
۱۸۶۲ | ازدواج شوگون چهاردهم با شاهدخت کازو وقوع حادثه ناماموگی (کشته شدن تاجر انگلیسی توسط ساموراییهای قلمروی ساتسوما) ترور یوشیدا تویو توسط اعضای گروه توسا کیننو |
۱۸۶۳ | تشکیل شینسنگومی جهت سرکوب مخالفان شوگونسالاری توکوگاوا وقوع تغییر سیاسی روز هیجدهم ماه هشت و بیرون راندن افراد قلمروی چوشو از دنیای سیاست در پایتخت ۱۱ مارس صدور فرمان اخراج اجنبیها توسط امپراتور کُومِی جنگ شیمونوسکی (درگیری بین قلمروی چوشو و نیروهای چهار کشور متحد خارجی) در بمباران کاگوشیما، نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا در قلمروی ساتسوما از ساحل هدف قرار گرفته و چند کشتی در این حمله آتش گرفت. در تلافی این حمله شهر کاگوشیما هدف بمباران قرار گرفت. |
۱۸۶۴ | دیدار و گفتگوی ساکاموتو ریوما با سایگو تاکاموری به عنوان فرستاده از طرف کاتسو کایشو ۸ ژوئیه حادثه ایکهدایا حمله اعضای شینسنگومی به مخالفان شوگونسالاری توکوگاوا در کیوتو وقوع حادثه کینمون و درگیری نظامی بین قلمروی چوشو و قلمروی ساتسوما و چند قلمروی دیگر در کیوتو |
۱۸۶۵ | تشکیل کایئنتای توسط ساکاموتو ریوما در بندر ناگاساکی |
۱۸۶۶ | مرگ شوگون چهاردهم برقراری اتحاد ساتچو مابین قلمروی ساتسوما و قلمروی چوشو منصوب شدن توکوگاوا یوشینوبو به عنوان شوگون پانزدهم دومین اردوکشی چوشو |
۱۸۶۷ | تشکیل مجمع شیکو نوشتن هشت طرح از درون کشتی و بازنویسی آن به عنوان هشت اصل کلی دولت جدید توسط ساکاموتو ریوما پیشنهاد تایسی هوکان (واگذاری قدرت به امپراتور) از طرف قلمروی توسا به شوگون پانزدهم برقراری پیمان ساتسودو ۹ نوامبر، تایسی هوکان، بازپسگیری قدرت از پانزدهمین شوگون از شوگونسالاری توکوگاوا، توکوگاوا یوشینوبو و انتقال آن به امپراتور میجی ۱۰ دسامبر، ترور ساکاموتو ریوما |
۱۸۶۸ | سوم ژانویه، صدور فرمان احیای سلطنت (ژاپن)، در جلسه کوگوشو، آخرین شوگون، توکوگاوا یوشینوبو از تمامی مناصب خود خلع شد. ۲۷ ژانویه نبرد توبا–فوشیمی اولین نبرد از سلسله نبردهای معروف به جنگ بوشین بین طرفداران حکومت شوگونی با طرفداران امپراتور درگرفت. ۶ آوریل سوگندنامه پنجمادهای توسط امپراتور میجی انجام شد. ۱ مه امپراتور میجی در کیوتو، تسخیر بدون جنگ ادو را اعلام کرد. چیکاکو، شاهدخت کازو (همسر شوگون چهاردهم)، قلعه ادو را ترک کرد. ۲ مه تنشو-این (همسر شوگون سیزدهم)، قلعه ادو را به قصد اقامت در منزل شوگون پانزدهم ترک کرد. اواوکو یا حرمسرای قلعه ادو تخلیه و برای همیشه بسته شد. ۳ مه قلعه ادو واگذار شد ۲۳ سپتامبر تغییر مبداً گاهشماری از کیئو به دوره میجی ۳ اوت تغییر نام ادو به توکیو به معنای پایتخت شرقی |
جستارهای وابسته
- ده قهرمان برجسته اصلاحات
- دایجو-کان
پانویس
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۳۸.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۱۸.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۴۳.
- «اقتصاد و تجارت ژاپن در دوره ادو». مرکز مطالعات ژاپن. ۲۰۱۵-۱۱-۲۱. بایگانیشده از اصلی در ۸ نوامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۲.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۱۲۸.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۸.
- باونس، «ادیان در ژاپن»، ۲۵۰.
- 良二, 山岸 (2016-09-15). "関ヶ原の戦い「本当の裏切り者」は誰なのか? - リーダーシップ・教養・資格・スキル". 東洋経済オンライン (به ژاپنی). Archived from the original on 15 November 2020. Retrieved 2021-01-18.
- 吉岡、坂本龍馬 フルカラー、 17。
- 宏平, 常井 (2018-09-14). "薩摩藩が「幕末最強組織」になった特異な理由 - リーダーシップ・教養・資格・スキル". 東洋経済オンライン (به ژاپنی). Archived from the original on 19 December 2020. Retrieved 2021-01-18.
- 河崎، グローバル経済の歴史، 172-174.
- Jansen، The Making of Modern Japan، 287.
- Cullen، A History of Japan, 1582-1941، 158-179.
- Cullen، A History of Japan, 1582-1941، 158-159.
- Jansen، apan and Its World، 124.
- Jansen، apan and Its World، 126–130.
- "蛮社の獄とは". コトバンク (به ژاپنی). 2021-01-20. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 2021-01-20.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۶۶.
- "Decline of the Tokugawa". Library of Congress Country Studies. 18 February 2013. Archived from the original on 11 March 2014. Retrieved 27 September 2020.
- Hammer، Yokohama Burning، 65.
- Beasley، The Meiji Restoration، 90-95.
- yabuki (2018-08-17). "阿部正弘 - 世界の歴史まっぷ". 世界の歴史まっぷ | 国別・時間軸からさがせる世界史・日本史 - オリジナル歴史地図無料ダウンロード (به ژاپنی). Archived from the original on 20 January 2021. Retrieved 2021-01-09.
- Iida, 1980 بایگانیشده در ۶ اکتبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine
- Fr?d?ric, L.; Louis-Frédéric; Roth, K. (2005). Japan Encyclopedia. Harvard University Press reference library. Belknap Press of Harvard University Press. p. 775. ISBN 978-0-674-01753-5. Retrieved 2021-01-12.
- حسنی، «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی»، ۳۸.
- Beasley، The Meiji Restoration، 90-95.
- "Biography of the Commodore Matthew Calbraith Perry". Naval Historical Center. 18 February 2013. Archived from the original on 11 March 2014. Retrieved 27 August 2018.
- Hammer، Yokohama Burning، 65.
- 蟹江، 日本全史، 876.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۱.
- "廷臣八十八卿列参事件 - 幕末ガイド". 幕末ガイド (به ژاپنی). Archived from the original on 3 December 2020. Retrieved 2021-01-05.
- 蟹江، 日本全史، 880.
- "A Brief History of Japan from the Late 19th Century to the Early 20th Century". Heartland JAPAN. 2020-01-28. Archived from the original on 1 December 2020. Retrieved 2021-01-05.
- 蟹江، 日本全史، 872.
- "Biography of the Commodore Matthew Calbraith Perry". Naval Historical Center. 18 February 2013. Archived from the original on 11 March 2014. Retrieved 27 August 2018.
- حسنی، «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی»، ۳۸.
- "Yokohama Boomtown: Foreigners in Treaty-Port Japan (1859–1872)" (PDF). Visualizing Cultures. 18 February 2013. Archived from the original (PDF) on 23 September 2020. Retrieved 17 September 2020.
- Metzler، Lever of empire، 15.
- Jansen، Japan and Its World، 175.
- «اقتصاد و تجارت ژاپن در دوره ادو». مرکز مطالعات ژاپن. ۲۰۱۵-۱۱-۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۲.
- Tsuzuki، The Pursuit of Power in Modern Japan، 44.
- "桜田門外の変とは". コトバンク (به ژاپنی). Archived from the original on 26 January 2021. Retrieved 2021-01-05.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 54-56.
- ブリタニカ国際大百科事典 小項目事典, 日本大百科全書(ニッポニカ). "万延元年遣米使節とは". コトバンク (به ژاپنی). Archived from the original on 8 January 2021. Retrieved 2021-01-06.
- デジタル大辞泉, 朝日新聞掲載「キーワード」 (2020-12-21). "長州ファイブとは". コトバンク (به ژاپنی). Archived from the original on 12 November 2020. Retrieved 2021-01-06.
- "徳川家茂とは". コトバンク (به ژاپنی). Archived from the original on 21 January 2021. Retrieved 2021-01-20.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 41.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 20.
- رجبزاده، میجی امپراتور ژاپن، ۲۸.
- رجبزاده، میجی امپراتور ژاپن، ۲۹.
- 蟹江، 日本全史، 890.
- رجبزاده، میجی امپراتور ژاپن، 42.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 96.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۳۶.
- 永濱، 図解 幕末・明治維新، 87.
- 岸، 手にとるように幕末・維新がわかる本، 78.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۳۷.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 71.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 78.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 86.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 94.
- "薩摩藩とは". コトバンク (به ژاپنی). 2020-12-21. Archived from the original on 17 January 2021. Retrieved 2021-01-13.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 88.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 98.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۱۲۵.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 96.
- Satow، A Diplomat in Japan، 86.
- "Japan - The emergence of imperial Japan". Encyclopedia Britannica. 2021-01-21. Archived from the original on 1 February 2021. Retrieved 2021-01-23.
- "四国艦隊下関砲撃事件とは". コトバンク (به ژاپنی). 2020-12-21. Archived from the original on 2 December 2019. Retrieved 2021-01-05.
- Satow، A Diplomat in Japan، 157.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 80.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 102.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 106.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۶.
- 永濱، 図解 幕末・明治維新، 154.
- Fusek, Alyssa Pearl (2018-11-05). "Why Not? How Japan Danced Away Its Samurai Past". Unseen Japan. Retrieved 2021-01-10.
- "孝明天皇の解説 終始「攘夷」を望んだその生涯と毒殺説". 幕末・維新風雲伝 (به ژاپنی). 2019-02-18. Archived from the original on 17 January 2021. Retrieved 2021-01-22.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 80.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، ۵۳.
- "Japan - The emergence of imperial Japan". Encyclopedia Britannica. 2021-01-21. Archived from the original on 1 February 2021. Retrieved 2021-01-23.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 100.
- 半藤، 幕末史، 252.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، ۶۵.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۸.
- کین، میجی امپراتور ژاپن، ۶۸.
- 半藤، 幕末史، 264.
- 「幕末・維新」歴史研究会، 西郷隆盛の生涯، 68.
- "江戸攻めは、なぜ中止になったか(慶応4年3月14日、西郷隆盛と勝海舟、会談する)- 今日の馬込文学/馬込文学マラソン". 馬込文学マラソン (به ژاپنی). Archived from the original on 8 October 2020. Retrieved 2020-10-05.
- Hillsborough، Shinsengumi: The Shogun's Last Samurai Corps، 4.
- 小野寺، 戊辰南北戦争と東北政権، 196.
- ۱۳۷۹، پاسبان و یاماگوچی، جشنها و آیینهای ژاپنی، ۶۶.
- رجبزاده، تاریخ تجدد ژاپن، ۷۹.
- 新星出版社編集部، 幕末・維新، 54-56.
- 高野، 幕末・維新، 273.
- "Japan - The emergence of imperial Japan". Encyclopedia Britannica. 2021-01-21. Archived from the original on 1 February 2021. Retrieved 2021-01-23.
- لیوینگستون، شناخت ژاپن، ۱۲۸.
- "全38作品。幕末が舞台の映画ランキング". 映画格付 (به ژاپنی). 2019-02-06. Archived from the original on 27 October 2020. Retrieved 2020-11-18.
- "大河ドラマ 一覧 | 大河ドラマ". NHK (به ژاپنی). Archived from the original on 16 November 2020. Retrieved 2020-11-18.
- Fr?d?ric, L.; Louis-Frédéric; Roth, K. (2005). Japan Encyclopedia. Harvard University Press reference library. Belknap Press of Harvard University Press. p. 775. ISBN 978-0-674-01753-5. Retrieved 2021-01-12.
منابع
- باونس، ویلیام (۱۳۸۷). «کتاب سوم:ادیان در ژاپن». در عبدالرحیم گواهی. شینتوئیزم. تهران: نشر علم. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۵-۸۱۳-۴.
- کین، دونالد (۱۳۹۷). میجی امپراتور ژاپن و دنیای او (۱۹۱۲–۱۸۵۲). ترجمهٔ هاشم رجب زاده. تهران: جهان کتاب. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۷۳۲۹۲۳.
- رجبزاده، هاشم (۱۳۹۷). تاریخ تجدد ژاپن. تهران: جهان کتاب. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۷۳۲-۹۱-۶.
- پاسبان، محمد؛ یاماگوچی، ماسایو (۱۳۷۹). جشنها و آیینهای ژاپن همراه با گاهشماری رویدادها. تهران: نشر میترا. شابک ۹۶۴-۵۹۹۸-۶۱-۱.
- لیوینگستون، جون (۱۳۷۶). احمد بیرشک، ویراستار. شناخت ژاپن: امپراطوری ژاپن از ۱۸۰۰ تا ۱۹۴۵ (جلد ۱). تهران: انتشارات خوارزمی.
- حسنی، عطاءالله (۱۳۸۱). «تاریخ ژاپن و انقلاب میجی». ماهنامه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. تهران (۵۷–۵۶).
- Satow, Sir Ernest Mason (2007). A Diplomat in Japan: The Inner History of the Critical Years in the Evolution of Japan When the Ports Were Opened and the Monarchy Restored (Stone Bridge Classics). Stone Bridge Press. ISBN 978-1933330167.
- Cullen, L. M. (2003). A History of Japan, 1582–1941: Internal and External Worlds. Cambridge University Press. ISBN 978-0521821551.
- Iida, Ken'ichi. (1980). "Origin and development of iron and steel technology in Japan". IDE-JETRO, UN University.
- Hillsborough, Romulus (2005). Shinsengumi: The Shogun's Last Samurai Corps. Tuttle Publishing. ISBN 978-0804836272.
- Beasley, William G. (1972). The Meiji Restoration. Stamford University Press. ISBN 0-8047-0815-0.
- Tsuzuki, Chushichi (2000). The Pursuit of Power in Modern Japan, 1825-1995. Oxford Univ Pr on Demand. ISBN 978-0198205890.
- Jansen, Marius B (1995). Japan and Its World: Two Centuries of Change. انتشارات دانشگاه پرینستون. ISBN 978-0691006406.
- Jansen, Marius B (2002). The Making of Modern Japan. Belknap Press.
- Metzler, Mark (2006). Lever of empire: the international gold standard and the crisis of liberalism in prewar Japan. University of California Press. ISBN 978-0520244207.
- Hammer, Joshua (2006). Yokohama Burning: The Deadly 1923 Earthquake and Fire that Helped Forge the Path to World War II. Free Press. ISBN 978-0743264655.
- 吉岡, 哲巨 (2009). 坂本龍馬 フルカラー超ビジュアル再現 (به ژاپنی). 双葉社. ISBN 978-4-575-45127-6.
- 小野寺, 永幸 (2004). 戊辰南北戦争と東北政権 (به ژاپنی). 北の杜編集工房. ISBN 978-4907726256.
- 新星出版社編集部, ed. (2007). 徹底図解 幕末・維新 (به ژاپنی). 新星出版社. ISBN 978-4405106628.
- 「幕末・維新」歴史研究会, ed. (2017). 西郷隆盛の生涯 (به ژاپنی). 宝島社. ISBN 978-4800276025.
- 岸, 祐二 (2008). 手にとるように幕末・維新がわかる本 (به ژاپنی). かんき出版. ISBN 978-4761265281.
- 河崎, 信樹 (2020). グローバル経済の歴史 (به ژاپنی). 有斐閣. ISBN 978-4641221482.
- 永濱, 眞理子 (2010). 図解 幕末・明治維新 (به ژاپنی). 西東社. ISBN 978-4791617258.
- 半藤, 一利 (2010). 幕末史 (به ژاپنی). 新潮社. ISBN 978-4101271811.
- 蟹江, 征治 (1990). 日本全史:ジャパン. クロニック Japan Chronik (به ژاپنی). 講談社. ISBN 9784062039949.
- 高野, 澄 (1997). 德川慶喜: 近代日本の演出者 (به ژاپنی). 日本放送出版協会. ISBN 978-4140018071.