شوگون

شُوگون shōgun (به ژاپنی: کانجی 将軍, هیراگانا しょうぐん) به معنی سردار نیروهای جنگ‌آور (سپهسالار) و لقبی تاریخی است که در بیشتر زمان‌ها به صورت ارثی به دیکتاتورهای نظامی ژاپن تعلق می‌گرفت.[1] این لقب هم‌سنگ بالاترین درجه در فرماندهی نظامی دوران مدرن به حساب می‌رفته‌است. گذشته از معنای ساده واژه شُوگون به منزلهٔ ژنرال، این لقب در زمان‌های گوناگون تاریخ ژاپن، به عنوان شخص فرمانروا به کار برده می‌شد.

میناموتونو یوریتومو (源頼朝)، بنیان‌گذار شوگون‌سالاری کاماکورا و اولین شُوگون

به استبداد نظامی شُوگون‌ها در زبان ژاپنی باکوفو (幕府 bakufu) (به انگلیسی: shogunate) می‌گویند. در سال ۱۱۸۵ میناموتونو یوریتومو با شکست طایفهٔ رقیب جایگاه خود را در حلقه قدرت استوار کرد و در سال ۱۱۹۲ از سوی امپراتور لقب سردار یا شوگون گرفت. یوریتومو سپس در شهر کاماکورا، استبداد نظامی خود یا باکوفو را پایه گذاشت. به طور کلی شوگون‌ها در سه دوره کاماکورا، آشیکاگا و تکوگاوا، به مدت حدود ۷۰۰ سال در بالاترین سطوح قدرت سیاسی کشور حضور داشتند. در طی قرن‌ها، قدرت گرفتن شوگون‌ها تا آنجا پیش رفت که در دوره سوم شوگون‌سالاران (شوگون‌سالاری توکوگاوا) به مدت بیش از ۲۶۰ سال عملاً قدرت سیاسی از دستان امپراتور ژاپن خارج گردید و امپراتور صرفاً رهبر مذهبی کشور بود[2]. پایان کار شوگون‌ها، ترک قدرت از سوی توکوگاوا یوشینوبو در سال ۱۸۶۷ و واگذاری آن به امپراتور مِی‌جی بود.

بازگشت قدرت به امپراتور

امپراتور مِی‌جی پس از تثبیت قدرت در ۱۸۷۳

دانشمند مکتب کوکوگاکو، موتوئوری نوریناگا نظریه وفاداری مطلق به امپراتور ژاپن (سوننو رون، نظریه حرمت‌گزاری به امپراتور) را گسترش داد، بدان معنا که باید وفاداری کمتری نسبت به شوگون‌سالاری توکوگاوا قائل شد. پس از آن در سال ۱۸۲۵، دانشمند مکتب میتو، آیزاوا سیشیسای اصطلاح «سون‌نو جوئی» را در اثر خود وارد و معرفی کرد. طرفداران جنبش سوننو جوئی، که سعی در سرنگونی شوگون‌سالاری و بازگرداندن قدرت سیاسی به امپراتور داشتند، به شدت مخالف کوبوگاتای (اتحاد شوگون و امپراتور) بودند.

بر اساس احساسات ضد خارجی و جنبش و اندیشهٔ سون‌نو جوای حرمت‌گزاری به امپراتور، امپراتور کُومِی شخصاً موافقت خود را با احساسات ضد غرب‌گرایی در کشور اعلام کرد. با توجه به شرایط، بعد از قرن‌ها فرصت برای ایفای نقش فعال توسط امپراتور در مسائل مربوط به دولت به وجود آمد و امپراتور در مقابله با قراردادهای بسته شده با خارجیان به مداخله در حکومت شوگون‌ها وارد شد. او در تاریخ ۱۱ مارس ۱۸۶۳ فرمان اخراج اجنبی‌ها را صادر کرد.

شوگون‌سالاری توکوگاوا برای حفظ کوبوگاتای (وحدت امپراتوری و شوگون‌سالاری، مرام سیاسی امپراتور کومِی) خواستار ازدواج خواهر امپراتور کومی با شوگون وقت، توکوگاوا ایه‌موچی شدند. امپراتور کومی به شرط اجرای اخراج بیگانگان توسط توکوگاوا ایه‌موچی با این ازدواج موافقت کرد.

درگیری‌هایی که متعاقب اجرای این فرمان با امپراتوری بریتانیا رخ داد، منجر به تضعیف بیشتر حکومت شوگون‌ها شد. این حکومت بیش از حد ناتوان و سازش‌پذیر در روابط با قدرت‌های غربی به نظر می‌رسید. در نهایت یکسال پس از درگذشت امپراتور کومی، استان‌های شورشی با یکدیگر متحد شده و در جنگ بوشین در سال ۱۸۶۹، شوگون پانزدهم توکوگاوا یوشینوبو فرزندخوانده ایه‌موچی را سرنگون کردند و موجب به وجود آمدن اصلاحات میجی شدند.

تویوتومی هیده‌یوشی

تویوتومی هیده‌یوشی، که در دوره سنگوکو ژاپن را دوباره متحد کرد، بر خلاف میناموتو نو یوریتومو (نخستین شوگون و بنیان‌گذار شوگون‌سالاری کاماکوراآشیکاگا تاکائوجی (بنیان‌گذار شوگون‌سالاری آشی‌کاگا) و توکوگاوا ایه‌یاسو (بنیان‌گذار شوگون‌سالاری توکوگاوا) به یک شوگون تبدیل نشد. در حقیقت، تویوتومی هیده‌یوشی نیز قصد داشت یک شوگون شود. با این حال، شوگونی شغلی است که از نظر تاریخی به یکی از اعضای خاندان گنجی اختصاص داده شده‌است و این نظریه وجود دارد که حتی اگر او می‌خواست این کار را انجام دهد، نمی‌توانست خود را به خاندان گنجی نسبت دهد.

هایاشی رازان، یک محقق تاریخی در دوره ادو، در زندگی‌نامهٔ هیده‌یوشی نوشته‌است: هیده‌یوشی سعی کرد که فرزندخواندهٔ آخرین شوگون از شوگون‌سالاری آشی‌کاگا، آشیکاگا یوشی‌آکی شود اما یوشی‌آکی درخواست وی را رد کرد. از سوی دیگر، هیده‌یوشی به مقام کانپاکو (بالاترین مشاور امپراتور) منصوب شد، که در انحصار اشراف درباری و به خصوص خاندان فوجیوارا بود و رسیدن به این مقام حتی دشوارتر از رسیدن به مقام شوگونی بود. هیده‌یوشی به جهت رسیدن به مقام کانپاکو، به فرزندخواندگی کونوئه ساکی‌هیسا از خاندان فوجیوارا درآمد.

پانویس

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.