حادثه افشار

حادثه افشار که از آن با نام کشتار افشار نیز یاد می‌شود، کشتاری بود که در سال ۱۳۷۱ در جریان جنگ‌های داخلی گروه‌های مجاهد در کابل، بر سر کنترل محلهٔ افشار و مناطق مشرف بر آن رخ داد. این واقعه از شامگاه ۲۱ دلو ۱۳۷۱ شروع شد و تا شام ۲۲ دلو ادامه داشت. در این کشتار عده زیادی از غیر نظامیان کشته شده‌اند. تا به حال آمار دقیقی از تعداد کشته‌ها منتشر نشده‌است. هر ساله در سالگرد این کشتار بازماندگان خواستار محاکمه عاملان می‌شوند اما پاسخ مشخصی از دولت و مقامات قضائی افغانستان نمی‌یابند.[1]

عملیات افشار
بخشی از جنگ داخلی افغانستان
زمان ۱۰–۱۱ فوریه ۱۹۹۳
۲۱–۲۲ دلو ۱۳۷۱
مکان محلهٔ افشار، کابل
نتیجه بربادی افشار
علت جنگ بدست‌گیری کنترل محله افشار
جنگندگان
شورای نظار
دولت اسلامی افغانستان
اتحاد اسلامی برای آزادی افغانستان
حزب حرکت اسلامی افغانستان
حزب وحدت اسلامی افغانستان
حزب اسلامی افغانستان
فرماندهان
احمدشاه مسعود
برهان الدین ربانی
عبدالرب رسول سیاف
عبدالعلی مزاری
گلبدین حکمتیار
نیروها
؟ نفر ؟ نفر
تلفات
کشتار غیرنظامیان ویران شدن تمام خانه‌ها
اجساد قربانیان حادثه افشار

پیشینه

طی جنگ‌های داخلی افغانستان نیروهای حزب وحدت اسلامی افغانستان و حزب اسلامی از منطقه افشار اقدام به راکت پراکنی به مناطق تحت کنترل دولت اسلامی افغانستان می‌کردند. انگیزه حمله به منطقه افشار برچیدن مواضع این دو گروه در منطقه افشار اعلام شده.

شرح حادثه

شامگاه ۲۱ دلو ۱۳۷۱ نیروهای دولت اسلامی افغانستان به رهبری احمد شاه مسعود و حزب اسلامی به فرماندهی عبدالرسول سیاف راکت پراکنی گسترده را بر روی منطقه افشار شروع کردند. این آتشباری تا صبح روز ۲۲ دلو ادامه یافت. صبح روز ۲۲ دلو یورش نیروهای زمینی به محله افشار شروع شد و این عملیات تبدیل به جنگ شهری گردید. گزارش‌های زیادی مبنی بر وقوع جنایات بی‌شمار جنگی در طی عملیات روز ۲۲ دلو گزارش شده‌است. اگر چه تاکنون هیچ تحقیق و گزارش مستقلی از چگونگی این حادثه و عوامل آن منتشر نشده‌است اما وجود گورهای دسته جمعی[2] متعدد کشف شده در این محله نشان دهنده عمق فاجعه است.

یکی از هولناک‌ترین رویدادهای جنگ‌های داخلی افغانستان در منطقه افشار واقع در غرب کابل اتفاق افتاد؛ که طی آن صدها تن از ساکنان شیعه توسط نیروهای «حکومتی» به قتل رسیدند. ناحیه افشار در دامنه کوه‌های افشار قرار دارد و بخش وسیعی از غرب کابل را دربر می‌گیرد. پلی تخنیک کابل و مؤسسهْ علوم اجتماعی، که توسط رهبری حزب وحدت پس از ورود به شهر به عنوان پایگاه فرماندهی انتخاب شد، نیز در این منطقه قرار دارد که کافر کوه افشار سپر حفاظتی آن به‌شمار می‌آید. ساعت یک بامداد ۱۱ فوریه و زمانی که ساکنان افشار در بستر خواب بودند، مؤسسهْ علوم اجتماعی از سه طرف مورد حمله قرار گرفت؛ از غرب توسط نیروهای اتحاد اسلامی سیاف، از شمال و جنوب توسط نیروهای «دولتی» (به کمک خیانت کارانی در حزب که قبلاً خریداری شده بودند) منطقه را مورد هجوم قرار دادند. آنان تا ۲۴ ساعت بعد به قتل و کشتار، تجاوز و آتش زدن خانه‌ها پرداخته و دختران و پسران جوان را اسیر کردند. خبر این اعمال در همان زمان در کابل و در روزهای بعد در سطح دنیا پخش شد. در این جریان بر اساس براوردها حدود ۷۰۰ نفر به قتل رسیده یا ناپدید شدند. یک سال بعد که حزب وحدت این ناحیه را بازپس گرفت، چندین گور دسته جمعی کشف کرد که در آن‌ها ۵۸جسد یافت شد. این قتل‌عام توسط کشورهای همسایه و سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر محکوم گردید؛ اما عاملان آن هیچ وقت محاکمه یا دست‌گیر نشدند. اگرچه شخصاً ربانی قتل‌عام را به عنوان یکی از اشتباهات حکومتش محکوم کرد، حادثه به گردن سربازانش انداخته شد؛ که چنین سربازانی در هیچ‌کجا مسئول چنین جنایات جنگی شناخته نمی‌شوند. آنروز، افشار به یک منطقه ارواح شباهت داشت و تمام ساکنان آن پس از قتل‌عام از آنجا گریختند. اما خاطرات تلخ آن در مغزها و قلبهای مردم به یادگار باقی‌مانده و به تشدید اختلافات قومی – مذهبی دامن زده‌است.

فاجعه افشار که به تاریخ ۲۱ دلو ۱۳۷۱ خورشیدی بر مردم منطقه افشار کابل تحمیل شد، در واقع یکی از وحشتناک‌ترین و خونین‌ترین فاجعه‌ها در تاریخ معاصر افغانستان می‌باشد. این تراژدی غمناک که توسط اشخاصی چون، احمد شاه مسعود رهبر شورای نظار، عبدالرب رسول سیاف رهبر گروه اتحاد اسلامی، محمد قسیم فهیم رئیس استخبارات حکومت ربانی، دکتر عبدالله رئیس دفتر وزارت دفاع ملی و فرمانده لوای راکت، یونس قانونی قوماندان عمومی گارنیزیون کابل و رئیس عمومی سیاسی وزارت دفاع ملی، بسم الله محمدی مسوول و فرمانده میدان هوایی بگرام، سید حسین انوری، رئیس شورای مرکزی حرکت اسلامی به رهبری شیخ آصف محسنی، اکبری و سید مصفی کاظمی از تنظیم وحدت، برای نابودی بخشی از مردم افغانستان که هزاره بودند، طراحی و اجرا شد و اکنون به عنوان جنایتی مسلم و انکار ناپذیر در حافظه تاریخ افغانستان درج شده‌است.

شامگاه ۲۱ دلو افشار از زمین و هوا هدف رگبار آتش و حملات توپخانه دولت آقای ربانی و متحدینش قرار گرفت و تا شام فردای آن روز به قبرستان ساکنین مردم افشار تبدیل گردید. روز ۲۲ دلو، افشار درمیان خون و آتش می‌رقصید، بوی مرگ و باروت، فریاد زنان و کودکان مظلوم افشار و قساوت و درنده خویی احمدشاه مسعود و سیاف را بازگو و غرب کابل را به ماتم سرای تاریخ تبدیل کرده بود. طبق آمار پروژهٔ عدالت انتقالی در افغانستان، در آن شب هزاران نفر، شامل کودکان، زنان و پیرمردان که همه هزاره بودند، با بی رحمی تمام، در زیر ساتورهای افراد شورای نظار، اتحاد سیاف و حزب حرکت اسلامی شیخ آصف محسنی تکه و پاره شدند. از سوی دیگر مهاجمین در افشار سینه‌های زنان و سرهای جوانان را نیز بریدند.[3]

پیامدها

این فاجعه تا زمان ورد طالبان به کابل ادامه داشت و هیچ‌کسی مانع ادامه آن نشد.

فاجعه با کشتن و فراری دادن و اسیر کردن مردم آغاز شد.

در مرحله دوم اموال مردم تاراج شد (برای این تاراج استعلا غنیمت به کار برده می‌شد)

در مرحله سوم تخریب تمامی خانه‌ها و اماکن مذهبی شیعیان به اجرا گذاشته شد. (اکثراً توسط اسرا ملکی)

در مرحله چهارم جعل اسناد املاک مردم غصب و فروش برای افراد ثالث توسط حلقاتی خاصی صورت می‌گرفت. تا هنوز تعدای از مردم افشار درگیر آن جعل اسناد املاک خود اند. غاصب با نفوس که در حلقات قدرت دارند به غصب خود ادامه می‌دهند.

تعدای از اسرای که توسط افراد عبدالرب سیاف زندانی بودن با مرگ تدریجی جان دادند؛ و تعدای هم با معامله پولی به شکل نیمه جان آزاد شدند.

عبدالرب سیاف مشارکت نیروهای خود در حادثه افشار را همیشه رد کرده‌است.[4]

جستارهای وابسته

منابع

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.