آزار و اذیت مردم هزاره

تبعیض و نسل‌کشی مردمان هزاره از زمان حکومت عبدالرحمن‌خان با قتل‌عام کردن بیش از ۶۰ درصد هزاره‌ها در افغانستان آغاز شده‌است. از قتل‌عام‌های امروزی می‌توان به حملهٔ گروه‌های مسلح کوچی‌ها در مناطق بهسود اشاره کرد که طی آن چندین روستا و اهالی آنجا با خاک یکسان شدند صحنهٔ جویبارهای خون را به وجود آوردند.[1]

کشتار هزاره‌ها در سال‌های اخیر به دست گروه‌های نظیر القاعده نیز اتفاق افتاده‌است.[2]در اعتراض به کشتار هزاره‌ها در کویته، پاکستان راهپیمایی‌هایی در کابل، بامیان، نیلی و دیگر شهرهای افغانستان و جهان برگزار شد. برخی سازمانِ تندرو و شبه‌نظامیِ لشکر جهنگوی را که در دو سوی مرز افغانستان و پاکستان فعال است مسئول این قتل‌ها می‌دانند. رحمان ملک‌زاده، وزیر داخلهٔ پاکستان نیز مسئولیت قتل‌ها را بر عهدهٔ لشکر جنگوی و سپاه صحابه دانسته‌است. معترضان به این قتل‌ها مقامات پاکستان را به «سهل‌انگاری» در برخورد با این موضوع محکوم کرده‌اند.[3]

آریانانیوز: حوادث گذشته نشان داد که هیچکس صادقانه کاری برای حفاظت از جان و مال و زندگی و کرامت انسانی و حرمت دینی هزاره‌ها کاری انجام نمی دهد! آنچه که داعش تقلبی انجام می دهد یک نسل‌کشی تمام عیار است. در هر حملهٔ این باند جنایتکار صدها تن از باشندگان بیگناه هزاره قتل‌عام می‌شوند. صدها تن‌دیگر زخمی و مجروح و قطع نخاع و دچار مرگ تدریجی و البته ده‌ها هزار خانواده نیز در سراسر هزارستان و جهان داغ‌دار می‌گردند. ولسی جرگه (پارلمان) نیز سال‌ها است که در قبال کشتار هزاره‌ها و قتل‌عام این مردم سکوت رضایت‌آمیزی پیشه کرده‌است. ولسی جرگه ما حتی در حد صدور یک اعلامیه و یا استیضاح وزیران امنیتی حکومت از خود همدردی و فعالیتی نشان نداده است. انگار بلند کردن صدای مظلومیت باشندگان هزاره تنها و تنها وظیفه و مکلفیت هزاره‌ها در ولسی جرگه است.[4]

کشتار هزاره‌ها در تظاهرات “جنبش روشنایی” در دوم اسد ۱۳۹۵ ه.ش. جنبش روشنایی یک گورستان بزرگ بی تاریح و بی تقویم است. این جنبش بزرگ‌ترین کردار مدنی و راه‌پیمایی را در تاریخ معاصر افغانستان به راه انداخت اما آسیبی‌که به این جنبش زده شد، در تاریخ کردارهای مدنی در افغانستان بی‌ پیشینه بود.

هنوز ۲ اسد ۱۳۹۵ (روزی حمله بر اعضای این جنبش که بیشتر از ۱۰۰ انسان کشته شد) به‌عنوان یادبود وارد تقویم رسمی افغانستان نشده است. هنوز نشانی به‌عنوان یادبود از این روز در گوشه‌ای از شهر ساخته نشده است. شاید گفته شود که پس از کشته‌شدن آن‌همه انسان یادبود چه دردی را درمان می‌کند. درد کشته‌شدگان را درمان نمی‌کند اما تاریخ و مسیر کردارهای مدنی را می‌تواند مشخص ‌کند.

بحث جنبش روشنایی را به‌عنوان کردار مدنی باید جدا از بحث مدیران جاطلب، شهرت‌طلب، چوکی‌طلب و سوء استفاده‌گر این جنبش بدانیم. مردم نیت و قصد انجام کردار مدنی داشتند. انجام کردار مدنی حق مردم بود. دولت باید از جان اعضای جنبش روشنایی پاسبانی می‌کرد. متاسفانه جان آن‌همه جوان بنابه بازی‌ها و مصلحت‌هایی‌که بین سران جنبش، دولت و... وجود داشت گرفته شد.

تعدادی از سران جنبش که احساسات مردم را برای اعتراض و راه‌پیمایی برمی‌انگیختند؛ متاسفانه رابطه‌های استخباراتی و امنیتی داشتند، استخدام‌شده‌‌های غیر رسمی نهادهای استخباراتی بودند. بنابراین در کشتار مشکوک اعضای جنبش تنها دولت مقصر نیست، سران جنبش روشنایی نیز مقصر استند. زیرا رابطه‌ی سران جنبش با این جنبش مشکوک، جاطلبانه، فرصت‌طلبانه و کمپاینی بود. نویسنده یعقوب یسنا.

منابع

  1. کتاب هزاره حسن پولادی‌ها
  2. «نسل‌کشی هزاره‌ها با سه قتل دیگر در [[پاکستان]] ادامه یافت». کابل پرس. ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۳۱ مه ۲۰۱۲. تداخل پیوند خارجی و ویکی‌پیوند (کمک)
  3. «راهپیمایی اعتراضی در کابل علیه 'کشتار هزاره‌ها' در پاکستان». بی‌بی‌سی فارسی. ۴ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۳۱ مه ۲۰۱۲.
  4. نشانی= https://ariananews.co/news-analysis/.html%7Cعنوان=نسل-کشی-هزاره-ها-تا-کی؟%5Bپیوند+مرده%5D
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.